بهترین زمان برای کاشت یک درخت ۲۰ سال پیش بود. بهترین زمان بعدی، همین حالاست.
تخصیص دارایی و تنوع بخشی در سرمایه گذاری بیت کوین و ارز دیجیتال چیست؟
هر بار که صحبت از پول و سرمایهگذاری شود، ریسک، یکی از پایههای ثابت کار است. هر سرمایهگذاری، متحمل یک ضرر است و در نقطه مقابل اگر فقط به سرمایهگذاری نقدی اتکا کنیم، همیشه پای تورم در میان است. در حالی که نمیتوان ریسک را به کلی از بین برد، اما میتوان آن را نسبت به اهداف سرمایهگذاری یک شخص، تنظیم کرد. به همین منظور پای تخصیص دارایی و تنوع بخشی به سرمایه گذاری باز میشود.
تخصیص دارایی (Asset Allocation) و تنوع بخشی (Diversification) مفاهیمی هستند که نقش مهمی در تشخیص و کاهش انواع ریسکهای مرتبط با سرمایهگذاری ایفا میکنند. حتی اگر در سرمایهگذاری تازه وارد هستید، احتمالا با اصول این مفاهیم آشنا هستید چرا که آنها صدها سال است در دنیا اقتصاد وجود دارند.
در ادامه این مطلب از کوین نیک، نگاهی به تخصیص دارایی و تنوع بخشی خواهیم داشت و چگونگی آن در دنیای مدرن و ارزهای دیجیتالی را بررسی میکنیم.
تخصیص دارایی و تنوع بخشی چیست؟
تخصیص دارایی زمانی مورد استفاده قرار میگیرد که بخواهیم یک استراتژی مدیریت مالی را که نمای کلی چگونگی توزیع پول بین داراییهای مختلف در یک سرمایهگذاری را شرح دهیم. تنوع بخشی، داراییهایی هستند که میخواهیم سرمایه و پول خود را بین آنها توزیع کنیم.
هدف اصلی این استراتژیها این هستند که توقع بازگشت سرمایه را تا حد امکان افزایش و پتانسیل ریسک را تا حد امکان کاهش دهیم. به طور عادی، این دو استراتژی در مواردی نظیر زمان سرمایهگذاری، تحمل ریسک یا شرایط اقتصادی دخیل هستند.
به زبان ساده، ایده اصلی پشت استراتژی تخصیص دارایی و تنوع بخشی این است که همه پول خود را در یک سبد نریزید، بلکه آن را بین چند سبد مختلف توزیع کنید تا ریسک از دست رفت سرمایه کاهش پیدا کند. ترکیبی از داراییهای متنوع که به هم دیگر همبستگی ندارند، موثرترین راه برای ایجاد یک حساب سرمایهگذاری سودبخش است.
چیزی که ترکیب این دو استراتژی را با یکدیگر قدرتمند میسازد، این است که نه تنها ریسک بین سرمایههای مختلف تقسیم میشود، بلکه حتی ریسک بین خود داراییها هم تقسیم میشود. برخی از متخصصین مالی بر این باور هستند که شناسایی استراتژی تخصیص دارایی بسیار مهمتر از انتخاب سرمایهگذاریهای یک شخص است.
تخصیص دارایی (Asset Allocation)
نظریه سبد سهام مدرن
نظریه سبد سهام مدرن یا نظریه پورتفولیوی مدرن (Modern Prtfolio Theory) یک چارچوب است که این دو اصول استراتژی را از طریق مدلهای ریاضیات، رسمی میکند. این تئوری ابتدا در یک نشریه توسط هری مارکویتز (harry Markowitz) در سال ۱۹۵۲ منتشر شد که بعدها به خاطر این تئوری، جایزه نوبل اقتصاد را از آن خود کرد.
دستهبندیهای بزرگ و برجسته مالی تمایل به حرکات متفاوتی دارند. شرایط بازار ممکن است باعث شود یکی از داراییها به سمت مثبت و خوبی حرکت کند و یک دارایی دیگر به سمتی منفی و ضعیف حرکت کند. فرضیه اصلی این است که اگر یک دارایی عملکرد خوبی از خود نشان نداد و باعث ضرر شد، سرمایه دیگر بتواند با عملکرد خود، آن ضرر را جبران کند.
در نظریه سبد سهام مدرن، این فرض وجود دارد که با ترکیب داراییها در دستههای غیر مرتبط، فراریت را میتوان تا حد امکان کاهش داد. این کار همچنین باید بتواند عملکرد صحیح تنظیم و کاهش ریسک را افزایش دهد. همچنین این فرضیه وجود دارد که اگر دو سرمایه مختلف یک بازگشت سرمایه مشابه را ارائه دهد، سرمایه گذار تشخیص میدهد سرمایهای که ریسک کمتری دارد را انتخاب کند.
به زبان ساده، نظریه سبد سهام مدرن میگوید که اگر سرمایه خود را در بین داراییهای متخلف اما غیر مرتبط توزیع کنید، بیشتری تاثیر و موفقیت را در سرمایهگذاری تجربه خواهید کرد.
انواع دستههای دارایی برای سرمایه گذاری
در بین انواع مختلف داراییها برای تخصیص دارایی، میتوان آنها را به دو بخش تقسیم کرد:
- داراییهای سنتی: شامل سهام، پول نقد و اوراق قرضه
- داراییهای جایگزین: املاک، کالا، بیمه و ارزهای دیجیتال
به طور کلی، دو نوع برجسته از استراتژی تخصیص دارایی وجود دارد که هر دو آنها از فرضیه سبد سهام مدرن پیروی میکنند؛ تخصیص دارایی استراتژیک و تخصیص دارایی تکنیکی.
تخصیص دارایی استراتژیک به عنوان یک راه سنتی شناخته میشود که بیشتر مناسب شیوه سرمایهگذاری منفعل (Passive Investment) است. تخصیص دارایی تکنیکی بیشتر مناسب برای آن دست از شیوههای سرمایهگذاری فعال است. این شیوه اجازه میٔهد تا سرمایهگذاران پول خود را روی داراییهایی متمرکز کنند که در بازار بهتر عمل میکنند. در این شیوه، فرض بر این گرفته میشود که اگر یک بخش از بازار عملکرد خوبی داشته باشد، بنابراین برای چند مدت به عملکرد خوب خود ادامه خواهد داد. همچنین در این روش میتوان تنوع بخشی داشت.
به یاد داشته باشید اگر قصد تنوع بخشی دارید، تنها زمانی میتوانید نتیجه مثبت بگیرید که داراییهایی که انتخاب میکنید کاملا غیر مرتبط با هم باشند.
استراتژی تخصیص دارایی
چگونه از شیوه تخصیص دارایی و تنوع بخشی استفاده کنیم؟
در یک استراتژی تخصیص دارایی، باید سرمایه خود را تقریبا همانند مثال زیر بین داراییهای مختلف تقسیم کنید:
- ۴۰ درصد در سهام
- ۳۰ درصد در اوراق قرضه
- ۲۰ درصد در ارزهای دیجیتال
- ۱۰ درصد در پول نقد
در یک استراتژی تنوع بخشی، برای مثال باید ۲۰ درصد از ارزهای دیجیتالی خود را هم بین چندین نوع رمزارز تقسیم کنید:
- ۷۰ درصد تخصیص برای بیت کوین
- ۱۵ درصد برای ارزهایی با ارزش بازار بالا
- ۱۰ درصد برای ارزهایی با ارزش بازار متوسط
- ۵ درصد برای ارزهایی با ارزش بازار کوچک
هنگامی که تخصیصها انجام شد، عملکرد تمامی آنها را تحت نظر داشته باشید و آنها را به صورت مرتب بررسی کنید. اگر شرایط تخصیصها تغییر کردند، احتمالا زمان آن است که شروع به خرید و فروش داراییها کنید تا دوباره شرایط سوددهی خود را به وضعیت مطلوبی برسانید. در این شرایط باید داراییهایی که بالاترین عملکرد را دارند بفروشید و داراییهایی که عملکرد کمتری دارند را بخرید. البته انتخاب هر یک از داراییها و تنوع بخشیها کاملا بستگی به هدف سرمایهگذاری هر شخص دارد.
ارزهای دیجیتال به عنوان ریسکیترین داراییها شناخته میشوند. در مثال بالا، میتوان تخصیص دارایی را کمی پر ریسک دانست چرا که بخش قابل توجهی از آن برای ارزهای دیجیتال تخصیص داده شده است. اگر میخواهید ریسک خود را کاهش دهید، درصد ارزهای دیجیتال را کم کنید و آن را مثلا به اوراق قرضه اضافه کنید.
این مطلب راهم مطالعه کنید: ۴ پیشنهاد سرمایه گذاری ارز دیجیتال
تنوع بخشی در ارزهای دیجیتال
همانطور که گفتیم، ارزهای دیجیتال پر از ریسک هستند و درست است که در تئوری ما آنها را جزو بخشی از تخصیص دارایی و تنوع بخشی خواندیم، اما این دسته از داراییها نیاز به مراقبت بیشتری دارند. از این جهت که باید روی آنها تحقیق کنید، صبور باشید، احساسات را به استراتژی سرمایهگذاری خود راه ندهید و موارد دیگر. همچنین باید در نظر داشته که قیمت بازار ارزهای دیجیتال به شدت با حرکت قیمت بیت کوین در ارتباط است. به همین دلیل تنوع بخشی در ارزهای دیجیتال کمی غیر معقول به نظر میرسد. بنابراین چطور میتوان به قانون تنوع بخشی پایبند بود وقتی که میگوییم نباید داراییهایی که انتخاب میکنیم با هم در ارتباط باشند؟
در حال حاضر، برخی از آلت کوینها سعی کردهاند تا ارتباط خود را با بیت کوین کاهش دهند. بنابریان میتوان معاملهها را روی این آلت کوینها متمرکز کرد. اما به طور استراتژی سرمایهگذاری ساده کلی، تنوع بخشی در ارزهای دیجیتال نسبت به داراییهای دیگر سختتر است و بیت کوین به عنوان حکمفرمای رمزارزها، باعث شده که نتوان به درستی تنوع بخشی ایجاد کرد.
تنوع بخشی در ارزهای دیجیتال
مشکلات تخصیص دارایی
تخصیص دارایی بدون شک یکی از قدیمیترین و قدرتمندترین تکنیکهای سرمایهگذاری است اما در عین حال، برخی از استراتژهای تخصیص دارایی برای برخی از سرمایهگذاران مناسب نیستند.
طراحی یک نقشه در این روش از سرمایهگذاری شاید ساده و مستقیم به نظر برسد، اما کلید موفقیت در یک استراتژی تخصیص دارایی خوب، پیادهسازی درست آن است. اگر یک سرمایهگذار قادر نباشد تعصبات و تمایلات خود را کنار بگذارد، قادر نخواهد بود از قدرت این نوع استراتژی به طور کامل بهره ببرد.
یکی دیگر از مشکلاتی که در تخصیص دارایی وجود دارد، باز هم به خود سرمایهگذار برمیگردد، جایی که این شخص قادر به تحمل ریسک نیست و در نتیجه احساسات خیلی زود وارد استراتژی سرمایهگذاری او میشود. در نتیجه این اشخاص باید به سراغ شیوههای خیلی امنتر در سرمایهگذاری بروند.
نتیجه گیری
تخصیص دارایی و تنوع بخشی مفاهیم اساسی برای مدیریت ریسک هستند که صدها سال است در دنیای اقتصاد نقش دارند. با این که این شیوه قدمت بالایی دارد، اما از جمله مفاهیم ایجاد مدیریت استراتژیهای مدرن محسوب میشوند. هدف اصلی از داشتن یک استراتژی تخصیص دارایی این است که تا حد امکان انتظار از بازگشت دارایی را افزایش و ریسک را تا حد ممکن کاهش دهیم. توزیع دارایی و تنوع بخشی بین داراییهای متخلف میتواند این شیوه را بسیار موثر سازد. همچنین باز هم فراموش نکنید از آن جایی که بازار ارزهای دیجیتال وابستگی زیادی به بیت کوین دارد، بنابراین تخصیص دارایی و تنوع بخشی در بازار ارزهای دیجیتال باید با دقت، تحقیق و احتیاط انجام شود.
امیدواریم این مطلب برای شما مفید بوده باشد. اگر به دنبال خرید بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال بدون کمترین معطلی هستید، با ما در ارتباط باشید؛ زیرا این دقیقا همان کاری است که ما در «کوین نیک» برای شما انجام میدهیم. اینجا خرید و فروش انواع ارز دیجیتال، در سریعترین زمان ممکن انجام میشود و در اکثر ساعات شبانه روز، هوای شما را داریم!
تخصیص دارایی و تنوع بخشی در سرمایه گذاری بیت کوین و ارز دیجیتال چیست؟
هر بار که صحبت از پول و سرمایهگذاری شود، ریسک، یکی از پایههای ثابت کار است. هر سرمایهگذاری، متحمل یک ضرر است و در نقطه مقابل اگر فقط به سرمایهگذاری نقدی اتکا کنیم، همیشه پای تورم در میان است. در حالی که نمیتوان ریسک را به کلی از بین برد، اما میتوان آن را نسبت به اهداف سرمایهگذاری یک شخص، تنظیم کرد. به همین منظور پای تخصیص دارایی و تنوع بخشی به سرمایه گذاری باز میشود.
تخصیص دارایی (Asset Allocation) و تنوع بخشی (Diversification) مفاهیمی هستند که نقش مهمی در تشخیص و کاهش انواع ریسکهای مرتبط با سرمایهگذاری ایفا میکنند. حتی اگر در سرمایهگذاری تازه وارد هستید، احتمالا با اصول این مفاهیم آشنا هستید چرا که آنها صدها سال است در دنیا اقتصاد وجود دارند.
در ادامه این مطلب از کوین نیک، نگاهی به تخصیص دارایی و تنوع بخشی خواهیم داشت و چگونگی آن در دنیای مدرن و ارزهای دیجیتالی را بررسی میکنیم.
تخصیص دارایی و تنوع بخشی چیست؟
تخصیص دارایی زمانی مورد استفاده قرار میگیرد که بخواهیم یک استراتژی مدیریت مالی را که نمای کلی چگونگی توزیع پول بین داراییهای مختلف در یک سرمایهگذاری را شرح دهیم. تنوع بخشی، داراییهایی هستند که میخواهیم سرمایه و پول خود را بین آنها توزیع کنیم.
هدف اصلی این استراتژیها این هستند که توقع بازگشت سرمایه را تا حد امکان افزایش و پتانسیل ریسک را تا حد امکان کاهش دهیم. به طور عادی، این دو استراتژی در مواردی نظیر زمان سرمایهگذاری، تحمل استراتژی سرمایهگذاری ساده ریسک یا شرایط اقتصادی دخیل هستند.
به زبان ساده، ایده اصلی پشت استراتژی تخصیص دارایی و تنوع بخشی این است که همه پول خود را در یک سبد نریزید، بلکه آن را بین چند سبد مختلف توزیع کنید تا ریسک از دست رفت سرمایه کاهش پیدا کند. ترکیبی از داراییهای متنوع که به هم دیگر همبستگی ندارند، موثرترین راه برای ایجاد یک حساب سرمایهگذاری سودبخش است.
چیزی که ترکیب این دو استراتژی را با یکدیگر قدرتمند میسازد، این است که نه تنها ریسک بین سرمایههای مختلف تقسیم میشود، بلکه حتی ریسک بین خود داراییها هم تقسیم میشود. برخی از متخصصین مالی بر این باور هستند که شناسایی استراتژی تخصیص دارایی بسیار مهمتر از انتخاب سرمایهگذاریهای یک شخص است.
تخصیص دارایی (Asset Allocation)
نظریه سبد سهام مدرن
نظریه سبد سهام مدرن یا نظریه پورتفولیوی مدرن (Modern Prtfolio Theory) یک چارچوب است که این دو اصول استراتژی را از طریق مدلهای ریاضیات، رسمی میکند. این تئوری ابتدا در یک نشریه توسط هری مارکویتز (harry Markowitz) در سال ۱۹۵۲ منتشر شد که بعدها به خاطر این تئوری، جایزه نوبل اقتصاد را از آن خود کرد.
دستهبندیهای بزرگ و برجسته مالی تمایل به حرکات متفاوتی دارند. شرایط بازار ممکن است باعث شود یکی از داراییها به سمت مثبت و خوبی حرکت کند و یک دارایی دیگر به سمتی منفی و ضعیف حرکت کند. فرضیه اصلی این است که اگر یک دارایی عملکرد خوبی از خود نشان نداد و باعث ضرر شد، سرمایه دیگر بتواند با عملکرد خود، آن ضرر را جبران کند.
در نظریه سبد سهام مدرن، این فرض وجود دارد که با ترکیب داراییها در دستههای غیر مرتبط، فراریت را میتوان تا حد امکان کاهش داد. این کار همچنین باید بتواند عملکرد صحیح تنظیم و کاهش ریسک را افزایش دهد. همچنین این فرضیه وجود دارد که اگر دو سرمایه مختلف یک بازگشت سرمایه استراتژی سرمایهگذاری ساده مشابه را ارائه دهد، سرمایه گذار تشخیص میدهد سرمایهای که ریسک کمتری دارد را انتخاب کند.
به زبان ساده، نظریه سبد سهام مدرن میگوید که اگر سرمایه خود را در بین داراییهای متخلف اما غیر مرتبط توزیع کنید، بیشتری تاثیر و موفقیت را در سرمایهگذاری تجربه خواهید کرد.
انواع دستههای دارایی برای سرمایه گذاری
در بین انواع مختلف داراییها برای تخصیص دارایی، میتوان آنها را به دو بخش تقسیم کرد:
- داراییهای سنتی: شامل سهام، پول نقد و اوراق قرضه
- داراییهای جایگزین: املاک، کالا، بیمه و ارزهای دیجیتال
به طور کلی، دو نوع برجسته از استراتژی تخصیص دارایی وجود دارد که هر دو آنها از فرضیه سبد سهام مدرن پیروی میکنند؛ تخصیص دارایی استراتژیک و تخصیص دارایی تکنیکی.
تخصیص دارایی استراتژیک به عنوان یک راه سنتی شناخته میشود که بیشتر مناسب شیوه سرمایهگذاری منفعل (Passive Investment) است. تخصیص دارایی تکنیکی بیشتر مناسب برای آن دست از شیوههای سرمایهگذاری فعال است. این شیوه اجازه میٔهد تا سرمایهگذاران پول خود را روی داراییهایی متمرکز کنند که در بازار بهتر عمل میکنند. در این شیوه، فرض بر این گرفته میشود که اگر یک بخش از بازار عملکرد خوبی داشته باشد، بنابراین برای چند مدت به عملکرد خوب خود ادامه خواهد داد. همچنین در این روش میتوان تنوع بخشی داشت.
به یاد داشته باشید اگر قصد تنوع بخشی دارید، تنها زمانی میتوانید نتیجه مثبت بگیرید که داراییهایی که انتخاب میکنید کاملا غیر مرتبط با هم باشند.
استراتژی تخصیص دارایی
چگونه از شیوه تخصیص دارایی و تنوع بخشی استفاده کنیم؟
در یک استراتژی تخصیص دارایی، باید سرمایه خود را تقریبا همانند مثال زیر بین داراییهای مختلف تقسیم کنید:
- ۴۰ درصد در سهام
- ۳۰ درصد در اوراق قرضه
- ۲۰ درصد در ارزهای دیجیتال
- ۱۰ درصد در پول نقد
در یک استراتژی تنوع بخشی، برای مثال باید ۲۰ درصد از ارزهای دیجیتالی خود را هم بین چندین نوع رمزارز تقسیم کنید:
- ۷۰ درصد تخصیص برای بیت کوین
- ۱۵ درصد برای ارزهایی با ارزش بازار بالا
- ۱۰ درصد برای ارزهایی با ارزش بازار متوسط
- ۵ درصد برای ارزهایی با ارزش بازار کوچک
هنگامی که تخصیصها انجام شد، عملکرد تمامی آنها را تحت نظر داشته باشید و آنها را به صورت مرتب بررسی کنید. اگر شرایط تخصیصها تغییر کردند، احتمالا زمان آن است که شروع به خرید و فروش داراییها کنید تا دوباره شرایط سوددهی خود را به وضعیت مطلوبی برسانید. در این شرایط باید داراییهایی که بالاترین عملکرد را دارند بفروشید و داراییهایی که عملکرد کمتری دارند را بخرید. البته انتخاب هر یک از داراییها و تنوع بخشیها کاملا بستگی به هدف سرمایهگذاری هر شخص دارد.
ارزهای دیجیتال به عنوان ریسکیترین داراییها شناخته میشوند. در مثال بالا، میتوان تخصیص دارایی را کمی پر ریسک دانست چرا که بخش قابل توجهی از آن برای ارزهای دیجیتال تخصیص داده شده است. اگر میخواهید ریسک خود را کاهش دهید، درصد ارزهای دیجیتال را کم کنید و آن را مثلا به اوراق قرضه اضافه کنید.
این مطلب راهم مطالعه کنید: ۴ پیشنهاد سرمایه گذاری ارز دیجیتال
تنوع بخشی در ارزهای دیجیتال
همانطور که گفتیم، ارزهای دیجیتال پر از ریسک هستند و درست است که در تئوری ما آنها را جزو بخشی از تخصیص دارایی و تنوع بخشی خواندیم، اما این دسته از داراییها نیاز به مراقبت بیشتری دارند. از این جهت که باید روی آنها تحقیق کنید، صبور باشید، احساسات را به استراتژی سرمایهگذاری خود راه ندهید و موارد دیگر. همچنین باید در نظر داشته که قیمت بازار ارزهای دیجیتال به شدت با حرکت قیمت بیت کوین در ارتباط است. به همین دلیل تنوع بخشی در ارزهای دیجیتال کمی غیر معقول به نظر میرسد. بنابراین چطور میتوان به قانون تنوع بخشی پایبند بود وقتی که میگوییم نباید داراییهایی که انتخاب میکنیم با هم در ارتباط باشند؟
در حال حاضر، برخی از آلت کوینها سعی کردهاند تا ارتباط خود را با بیت کوین کاهش دهند. بنابریان میتوان معاملهها را روی این آلت کوینها متمرکز کرد. اما به طور کلی، تنوع بخشی در ارزهای دیجیتال نسبت به داراییهای دیگر سختتر است و بیت کوین به عنوان حکمفرمای رمزارزها، باعث شده که نتوان به درستی تنوع بخشی ایجاد کرد.
تنوع بخشی در ارزهای دیجیتال
مشکلات تخصیص دارایی
تخصیص دارایی بدون شک یکی از قدیمیترین و قدرتمندترین تکنیکهای سرمایهگذاری است اما در عین حال، برخی از استراتژهای تخصیص دارایی برای برخی از سرمایهگذاران مناسب نیستند.
طراحی یک نقشه در این روش از سرمایهگذاری شاید ساده و مستقیم به نظر برسد، اما کلید موفقیت در یک استراتژی تخصیص دارایی خوب، پیادهسازی درست آن است. اگر یک سرمایهگذار قادر نباشد تعصبات و تمایلات خود را کنار بگذارد، قادر نخواهد بود از قدرت این نوع استراتژی به طور کامل بهره ببرد.
یکی دیگر از مشکلاتی که در تخصیص دارایی وجود دارد، باز هم به خود سرمایهگذار برمیگردد، جایی که این شخص قادر به تحمل ریسک نیست و در نتیجه احساسات خیلی زود وارد استراتژی سرمایهگذاری او میشود. در نتیجه این اشخاص باید به سراغ شیوههای خیلی امنتر در سرمایهگذاری بروند.
نتیجه گیری
تخصیص دارایی و تنوع بخشی مفاهیم اساسی برای مدیریت ریسک هستند که صدها سال است در دنیای اقتصاد نقش دارند. با این که این شیوه قدمت بالایی دارد، اما از جمله مفاهیم ایجاد مدیریت استراتژیهای مدرن محسوب میشوند. هدف اصلی از داشتن یک استراتژی تخصیص دارایی این است که تا حد امکان انتظار از بازگشت دارایی را افزایش و ریسک را تا حد ممکن کاهش دهیم. توزیع دارایی و تنوع بخشی بین داراییهای متخلف میتواند این شیوه را بسیار موثر سازد. همچنین باز هم فراموش نکنید از آن جایی که بازار ارزهای دیجیتال وابستگی زیادی به بیت کوین دارد، بنابراین تخصیص دارایی و تنوع بخشی در بازار ارزهای دیجیتال باید با دقت، تحقیق و احتیاط انجام شود.
امیدواریم این مطلب برای شما مفید بوده باشد. اگر به دنبال خرید بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال بدون کمترین معطلی هستید، با ما در ارتباط باشید؛ زیرا این دقیقا همان کاری است که ما در «کوین نیک» برای شما انجام میدهیم. اینجا خرید و فروش انواع ارز دیجیتال، در سریعترین زمان ممکن انجام میشود و در اکثر ساعات شبانه روز، هوای شما را داریم!
۴ استراتژی ساده برای سرمایهگذاری؛ چیزهایی که میدانیم و از یاد میبریم
استراتژی؛ کلمهای که تفاوتی ندارد معاملهگر باشید یا دانشجو، کارگر باشید یا کارمند، مطمئناً آن را بارها و بارها شنیدهاید. با این حال، در بحث معاملهگری و سرمایهگذاری، استراتژی نقشی پررنگتر دارد؛ چراکه پای پول شما در میان است و تصمیم اشتباه مساوی با ضرر است.
عبارت استراتژی از واژه استراتگوس (Strategos) گرفته شده است که اشاره به فرماندهی و رهبری در جنگهای یونان باستان دارد. پس جای تعجب نیست که این اصطلاح را همراه با ترید، سرمایهگذاری و برنامهریزی میآورند؛ چون هر کدام از اینها مانند میدان جنگ هستند! باید بدانید که در میان انبوهی از کارها و اطلاعات، چه باید کنید و چگونه مسیر درست را برای سالمرسیدن به مقصد طی کنید. ترسیم نقشه برای رسیدن به هدف، همان استراتژی است که دنبالش هستیم.
دانلود و مشاهده عناوین ماهنامه ” اقتصاد دیجیتال” شماره ۱۳، مهرماه ۱۴۰۰
استراتژیها همیشه پیچیده و عجیبوغریب نیستند، گاهی اوقات میتوان با چند راه و میانبر ساده به نتایجی رسید که هیچکس توقعش را ندارد. حتما نیاز نیست آموزشهای خاصی ببینید تا بتوانید گلیم خود را از آب بیرون بکشید. کافی است مبنای کار را بدانید و رفتهرفته آنها را پیشرفتهتر کنید.
قطعاً شما هم بهدنبال راهبردهایی هستید که بتوانید با استفاده از آنها به بهترین نتیجه برسید؛ پس توصیه میکنیم یادداشت احسان یزدان پرست در وبسایت مدیوم را بخوانید.
۴ استراتژی ساده
اگر سرتان خیلی شلوغ است؛ پس چرا استراتژیهای سرمایهگذاریتان را اولویتبندی نمیکنید؟
خلاصه کلام؛ زمان در بازار ارزهای دیجیتال همچون گوهری گرانبهاست. شما یا یاد میگیرید که سریع تصمیم بگیرید و عمل کنید یا از قافله عقب خواهید افتاد. بازار ارزهای دیجیتال به بازارهای دیگری که پیش از این دیدهاید، شباهتی ندارد. سرعت رخدادن اتفاقات در این بازار خیلی سریع است.
برای درک این موضوع، به چند نمونه اشاره میکنیم:
- امروز یک پروژه بهشدت صعودی میشود و فردا که از خواب بیدار میشوید، میبینید که به صفر رسیده است.
- ایلان ماسک درباره پذیرش بیت کوین در شرکت تسلا توییتی ارسال میکند. کمی بعد میبینم مادربزرگم از من میپرسد چطور بیت کوین بخرم؟ ایلان مجدداً توییت ارسال میکند و میگوید [استخراج] بیت کوین برای محیط زیست مضر است. مادربزرگم اختیار از کف میدهد و تمام پوزیشنهای معاملاتی خود را میبندد!
- چین برای بار هزارم ارزهای دیجیتال را ممنوع میکند. مردم داراییهای خود را با هیجان ناشی از ترس میفروشند. بعد کاشف به عمل میآید که این خبر جعلی بوده است و مردم دوباره شروع به خرید میکنند.
- نهنگها و مؤسساتی نظیر جی پی مورگان یا گلدمن ساکس بازار را دستکاری میکنند؛ قیمتها پامپ و دامپ میشود.
پس اگر میخواهید در این بازار فعالیت کنید، باید کاملاً مجهز باشید. انگار سوار بر قایقی میان اقیانوس هستید و طوفان شبانهروز بر شما میتازد. نمیتوانید با خیال راحت بنشینید، در عین حال فرصت چندانی هم برای فکرکردن ندارید؛ پس باید تصمیم بگیرید و سریع عمل کنید.
شماره یک: سال ۲۰۰۹ را فراموش و روبهجلو حرکت کنید
من دوستی دارم که به اخبار فناوری علاقه فراوانی دارد. او در سال ۲۰۱۳ مرا با دنیای بیت کوین آشنا کرد. از همان زمان، هر بار که او را میبینم به من میگوید:
بیت کوین در حال حاضر خیلی گران است؛ الان برای ورود به بازار خیلی دیر است.
همان داستان قدیمی و کلاسیکِ «هر روز اخبار را دنبال کنید، هرگز نخرید.» برای دوستم کاملاً صادق است.
درست است که این روزها افراد زیادی از فناوریهای بلاک چین و ارزهای دیجیتال سر در میآورند؛ اما اگر گوشهای بنشینید و مدام غر بزنید که چرا ۱۰ سال پیش ارز دیجیتال نخریدهاید، قاعدتاً یک جای کار میلنگد!
یک ضربالمثل چینی میگوید:
بهترین زمان برای کاشت یک درخت ۲۰ سال پیش بود. بهترین زمان بعدی، همین حالاست.
در مورد بازار تحقیق کنید، پروژههای خوب را بیابید. برای ورود خود برنامهریزی کنید و شک بهدلتان راه ندهید.
شماره دو: بخرید و در عین حال بفروشید
بهعنوان یک معاملهگر یا یک سرمایهگذار، احتمالاً قوانینی برای خرید دارید:
- ممکن است ۱۰ تا ۲۰ درصد از حقوق ماهانه خود را به فلان ارز دیجیتال اختصاص بدهید.
- زمانی فلان ارز را میخرید که به هدف قیمتی X رسیده باشد.
- استراتژی میانگینگیری یا خرید پلهای را روی فلان ارز بهصورت ماهانه و هفتگی اجرا میکنید.
این استراتژیها بسیار خوب و توصیهشده هستند. با این حال اگر فقط به خرید فکر میکنید و ایدههای روشنی در مورد استراتژیهای خروج خود نداشته باشید، این پازل کامل نیست.
احتمالاً شنیدهاید بسیاری از افراد توصیه میکنند که بیت کوین بخرید و هرگز نفروشید. بسیاری از ما معتقدیم که بیت کوین طلای آینده است. ما آن را بیشتر بهعنوان یک دارایی ارزشمند میبینیم و امیدواریم در دوران بازنشستگی بتوانیم روی آن حساب کنیم. پس بیت کوین را هودل میکنیم.
این استراتژی ممکن است برای بیت کوین جواب دهد؛ اما برای بسیاری از توکنها، استراتژی عاقلانهای نیست.
۱۰۰ ارز برتر سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ و حتی ۲۰۱۹ را بررسی کنید. چند نام را میشناسید؟ چند درصد از آن ارزها هنوز پابرجا هستند؟ ۸۰ تا ۹۰ درصد از این پروژهها از بین رفتهاند، قیمتشان کاهش یافته یا به حاشیه رانده شدهاند.
برای آلت کوینها (از جمله اتریوم) شما باید حد ضرر یا همان استاپ لاس بگذارید. بهتر است وقتی قیمتها از حد تعیین شده عبور کرد، یک یا همه پوزیشنهای معاملاتی خود را لیکویید یا نقد کنید. حتی اگر یک معاملهگر روزانه نیستید، این اخطارها و اقدامات خودکار کمک میکند که با خیال راحت سرمایهگذاری کنید.
زیاد حریص نباشید. اگر کوینهایتان افزایشِ قیمتِ شدیدی را تجربه کردند، در پی کسب سود باشید. برای مثال فرض کنید امروز هزار دلار دوج کوین خریدهاید. پس از ۳ ماه ایلان ماسک درباره این میم کوین توییتی ارسال میکند. بهلطف توییت ایلان ماسک اکنون شما سه هزار دلار دارید. در این لحظه بهتر است ۱,۵۰۰ دلار از داراییتان را نقد کنید. به این ترتیب شما سرمایه اولیه خود را خارج کردهاید، مقداری سود کردهاید و البته همچنان میتوانید عضوی از جامعه دوج کوین باقی بمانید (البته اگر این موضوع مهمی باشد).
۳- در کف خرید کنید
خرید در کف؛ حتی خواندنش هم لذتبخش است، چه برسد که شانس خرید در یک کف واقعی نصیبتان شود.
بیایید واقعبین باشیم؛ خرید ارزهای دیجیتال در زمان سقوط بازار یا در روندهای نزولی، بسیار پرریسک است. با این حال اغلب مواقع، خرید در چنین شرایطی، به سودآورترین سرمایهگذاریها تبدیل میشود.
اگر نمودار تاریخی بیت کوین را بررسی کنید، متوجه میشوید که در طول حیات این ارز دیجیتال، ۶ یا ۷ بار قیمت آن بین ۲۰ تا ۷۰ درصد سقوط کرده است. در سال ۲۰۲۱، ترس و تردید را با توییتهای ایلان ماسک و اخبار کشور چین تجربه کردیم. در سال ۲۰۲۰ هم شیوع ویروس کرونا باعث ترس و بیاعتمادی در بین سرمایهگذاران شده بود. این روند ممکن است به همین ترتیب ادامه پیدا کند.
اکنون آنچه ما از تغییرات قیمت در برهههای گذشته یاد گرفتهایم این است که ارزهای قدرتمندی نظیر بیت کوین همیشه راه خود را به سوی اوج تاریخی قبلی (و فراتر از آن) پیدا میکنند. این بدان معناست که وقتی بازار ۶۰ تا ۷۰ درصد سقوط میکند، این شانس را دارید که این ارزها را با تخفیف خریداری کنید.
در برخی از این سقوطهای قیمتی، شما زمان نامحدودی برای تصمیمگیری ندارید و این وضعیت فقط چند روز دوام پیدا میکند.
این یک توصیه مالی نیست؛ اما دفعه بعد که چنین اتفاقی رخ داد، بهتر است حریص باشید!
۴- لطفاً حریص باشید؛ اما نه برای شت کوینها
دچار اشتباه نشوید. حریصبودن و خرید در کف، ارتباطی با خریدوفروش شت کوینها ندارد.
اگر بهسراغ یوتیوب بروید و در کادر جستجو تایپ کنید:
بهترین ارزهای دیجیتال با پتانسیل بازدهی هزار درصدی در حال حاضر کدام هستند؟
سپس بهصورت تصادفی یکی از کانالها را باز کنید که در آن فردی به شما توصیه میکند:
بشتابید و کوین DOGEMOONSWAPODOT را بخرید!
آنگاه هزار دلار در این کوین سرمایهگذاری میکنید. ادامه داستان تقریباً مشخص است. میبینید که سرمایه اولیه شما بهتدریج آب میرود. این آبرفتن آنقدر طولانی میشود که پول شما به صفر میرسد.
اگر در معاملات و سرمایهگذاری متخصص نیستید، ایرادی ندارد. اگر از مفاهیم فنی فناوری بلاک چین و ارزهای دیجیتال اطلاعی ندارید، ایرادی ندارد. اگر زمان کافی برای بررسی توکنها، تیمها و شاخصهای بنیادی هر پروژه ندارید، باز هم اشکالی ندارد. اما…
پیروی کورکورانه از افراد، روش صحیحی نیست. اینکه متوجه شوید اشتباه کردهاید یا سرمایهگذاری بدی انجام دادهاید و همچنان اصرار دارید که به همان مسیر ادامه دهید، این موضوع اشکال دارد. در چنین شرایطی هوشیار باشید!
آیا روی توکن بدی سرمایهگذاری کردهاید؟ عیبی ندارد. برای همه ما چنین اتفاقی میافتد. موقعیت معاملاتی خود را با ۲۰، ۳۰ یا ۴۰ درصد ضرر ببندید. این درسی ارزشمند برای شما در آینده خواهد بود. نگران نباشید. اگر درسهای خود را خوب یاد بگیرید همواره شانس بیشتری برای کسب سود وجود خواهد داشت.
اگر در این حوزه تازهوارد هستید، به قویترین و معتبرترین پروژهها نظیر بیت کوین و اتریوم پایبند باشید. همان طور که پیش میروید، اطلاعات خود را درباره پروژههای دیگر افزایش دهید و سبد سرمایهگذاری خود را متنوع کنید.
سخن پایانی
بیت کوین طی سالهای گذشته بهطور متوسط ۲۰۰ درصد افزایش قیمت داشته است. هر روز خبر جدیدی از کوینهایی با ۱۰ یا ۱۰۰ برابر بازدهی میشنویم. افراد یکشبه ثروتمند و یکشبه ورشکست میشوند.
قیمت بیت کوین از سال ۲۰۱۳ تا به حال
اخبار و حوادث نیز قیمتها را تغییر میدهند. چین، کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا (SEC)، السالوادور، ایلان ماسک، کرونا و… را بهخاطر آورید. حالا این شرایط را با بازار سنتی سهام مقایسه کنید. احتمالاً این میزان از تنش و بیثباتی را در آن نمیبینید.
با نگاهی به تاریخ، مشخص میشود که شما میتوانید ۱۰ تا ۱۵ درصد بازدهی سالانه در این بازار داشته باشید. یک قمار مطمئن و در عین حال کِسلکننده. بازار ارزهای دیجیتال بهسرعت در حال حرکت است. اگر میخواهید بازیکن خوبی در این بازی باشید، باید سریع حرکت کنید.
آنچه مسلم است بسیاری از موارد مطرحشده را هرکدام از ما در زندگی و معاملات خود استفاده کردهایم و شاید هزاران بار بهدلیل توجه نکردن به آنها متحمل ضرر شدهایم. باید به این موضوع توجه کنیم که رسیدن به موفقیت در بازار ارزهای دیجیتال نیازمند افزایش دانش، درسگرفتن از اشتباهات، مرور چندباره برنامهها و پیروی از همین چند اصل ساده است.
سرمایه گذاری بلندمدت یا کوتاهمدت؟ انتخاب شما کدام است؟
با شنیدن واژه سرمایهگذاری، موضوعات بسیاری پیرامون خرید ارز و سکه، ورود به بورس یا خرید ارزهای دیجیتال، خرید ملک و غیره در ذهنمان شکل میگیرد. اما پرسش اینجاست برای موفق بودن در سرمایهگذاری باید چه کارهایی انجام داد؟ سرمایه گذاری بلندمدت بهتر است یا کوتاه مدت؟ استراتژی ما چگونه باید باشد؟ و سوالاتی از این قبیل که پاسخ به آنها میتواند نقش تعیینکنندهای در موفقیت ما داشته باشد.
یکی از تعریفهای رایج در مورد سرمایهگذاری (investment) را ارزش از دست رفته دارایی در زمان حاضر، برای به دست آوردن ارزش بیشتر در زمان آینده میدانند. به این معنا که سرمایهگذار به جای آنکه سرمایه خود را اکنون صرف امور مشخصی کند و از آن منفعت ببرد، تلاش میکند با قرار دادن آن در حوزهای خاص، به ارزش بیشتری در زمان آینده برسد.
اما در تعریف دیگری از سرمایهگذاری اینگونه گفته شده است که افراد، منابع مالی و پسانداز خود را در جایی به کار گیرند که بعد از مدتی هم اصل پول را داشته باشند و هم به سود مشخصی برسند.
سرمایهگذاری دلالی نیست
سرمایهگذاری را نباید با بسیاری از فعالیتهای دلالی یا موارد مشابه آن اشتباه گرفت. بسیاری از افرادی که به دنبال نوسانگیری از بازارهای مختلف ارز، خودرو، مسکن، طلا و سایر بازارها هستند، اساسا سرمایهگذار نیستند.
هر چند استراتژی نوسانگیری، میتواند در سرمایهگذاری استفاده شود ولی ممکن است با معنای واقعی سرمایهگذاری فاصله داشته باشد. نوسانگیر به افرادی گفته میشود که دارایی را خریداری کرده و در مدت زمان بسیار کوتاه بلافاصله با اولین تغییر قیمت آن را میفروشند تا به سود نسبی برسند. البته نوسانگیرها همیشه سود نکرده و گاهی هم ضرر شناسایی میکنند.
از طرفی، نباید خرید یک کالا یا محصول را به قصد مصرف، سرمایهگذاری دانست. مگر آنکه خرید کالا به نحوی باشد که بعد از مدتی، بتوانید سود خوبی به دست آورید.
البته سرمایهگذار بدون هیچ تعارفی، به دنبال کسب سود و حفظ داراییهای خود در برابر تورم است. به طور کلی سرمایهگذاری را از منظر مدت زمان نگهداری آن دارایی، میتوان به دو دسته سرمایهگذاری کوتاهمدت و بلندمدت طبقهبندی کرد. در ادامه هرکدام از این نوع سرمایهگذاریها را بهصورت کامل تشریح شده است.
سرمایهگذاری کوتاهمدت
سرمایهگذاریهای کوتاهمدت، همانگونه که پیداست به مدت زمان نگهداری دارایی برمیگردد. معمولا این زمان را بین 3 تا 12 ماه در نظر میگیرند ولی میتواند با توجه به استراتژی معاملاتی افراد، کمتر یا بیشتر باشد. معمولا در این نوع سرمایهگذاری، دارایی طوری انتخاب میشود که میزان نقدشوندگی آن بالا باشد که سرمایهگذار بتواند در مدت زمانی کوتاه منابع و داراییهای خود را به پول نقد تبدیل کند. از مهمترین انواع سرمایهگذاریهای کوتاه میتوان به سپردههای بانکی کوتاهمدت، خرید برخی از اوراق بادرآمد ثابت و همچنین بعضی از اوراق بهادار با هدف نگهداری کوتاه مدت، اشاره کرد.
این نوع از سرمایهگذاریها پیچیدگیهای خاص خودش را دارد. چرا که سرمایهگذار باید در لحظه تصمیم بگیرد تا ضرر و زیان نشود. به همین خاطر است که سرمایهگذاری کوتاهمدت استرس بیشتری دارد. زیرا ممکن است در بازه زمانی خاصی متحمل ضرری شود که آرامشش را خدشهدار کند.
این استراتژی مختص افراد حقیقی با سرمایه کم یا شرکتهای کوچک نیست، بلکه شرکتهای بزرگی مانند مایکروسافت و اپل هم گاهی اوقات، این نوع از سرمایهگذاری را انتخاب کردهاند. شرکت مایکروسافت در صورت مالی 3 ماهه خود که در 31 مارس 2018 منتشر شد، عنوان کرده که 135 میلیارد دلار سرمایهگذاری کوتاهمدت انجام داده است. شرکت اپل هم در این برهه زمانی، استراتژی سرمایهگذاری کوتاه مدت اتخاذ کرده بود که سرمایهگذاری او بالغ بر 254 میلیارد دلار بوده است.
سرمایه گذاری بلندمدت
افرادی که استراتژی سرمایه گذاری بلندمدت را انتخاب میکنند، معمولا بازه زمانی حداقل یک سال را در برای نگهداری دارایی خود، در نظر میگیرند. این افراد، انتظار سود بیشتری از سرمایهگذاری خود دارند. این نوع سرمایهگذاری مناسب افرادی است که قصد دارند با حفظ ارزش دارایی خود، بازدهی بیشتری کسب کنند و در کنار درآمد اصلیشان درآمد مکملی نیز داشته باشند. به عبارتی، سرمایهگذار انتظار زیادی برای استراتژی سرمایهگذاری ساده بازگشت زودهنگام سرمایه بهصورت نقدی ندارد.
سرمایهگذاران براساس اهداف خود در سرمایهگذاری، میزان سرمایه، زمان مورد نظر، شرایط اقتصادی کشور، وضعیت بازارهای موازی، این گونه سرمایهگذاری را انتخاب میکنند. نکته قابل توجه اینجاست که بازدهی بورس در بازههای زمانی 5 ساله و بیشتر، از بازارهای دیگری مثل مسکن، سکه و طلا و دلار بیشتر بوده است.
با توجه به نکات مطرح شده میتوان گفت که سرمایهگذاران بلندمدت دید استراتژیک و راهبردیتری از سرمایهگذاری دارند. آنها صرفا به دنبال کسب سود در مدت زمان کوتاهی نیستند، ریسک کمتری را متحمل میشوند و میزان بازگشت سرمایهشان هم حداقل بیشتر از یک سال است.
با این حال، معمولا میزان سودآوری در سرمایه گذاری بلندمدت بیشتر از سرمایهگذاری کوتاهمدت است. ا ز نمونههای این نوع از سرمایهگذاری میتوان به سپردههای بانکی بلندمدت، املاک و مستغلات و برخی سهام بورسی اشاره کرد. استراتژی لشکر در خرید و فروش سهام نیز نمونهای از استراتژیهای بلندمدت بورسی میتوان در نظر گرفت.
تفاوت سرمایهگذاری بلندمدت و کوتاهمدت
سرمایه گذاری بلندمدت برخلاف سرمایهگذاری کوتاهمدت ساده است!
البته این برداشت اشتباه نشود که سرمایهگذاری کار راحتی است. این جمله از این جهت در کشور ما صدق میکند که در شرایط تورمی اقتصاد، قیمت هر دارایی در بلند مدت رشد خواهد کرد. مسئلهای که در اینجا خودنمایی میکند، بحث هزینه فرصت است. به این معنی که شما با انتخاب یک گزینه، از منافع دیگر گزینهها بیبهره خواهید بود.
تیم متخصص و حرفهای مدیریت ثروت مانو، با در نظر گرفتن، درجه ریسکپذیری افراد، با ارائه طرحهای متنوع سرمایهگذاری، همواره تمام تلاش خود را میکند که بهترین گزینههای سرمایهگذاری را برای مشتریان خود انتخاب میکند.
- همانطور که گفته شد، یکی از مزایای سرمایه گذاری بلندمدت کاهش استرس و عدم نیاز به بررسی مداوم سبدهای سرمایهگذاری است. نوسانهای بازار در مدت زمان کوتاه تاثیری بر احوال سرمایهگذار ندارد. همین موضوع به او آرامش خواهد داد.
- نکته دیگری که در سرمایهگذاری بلندمدت به چشم میخورد، این است که امکان جبران و اصلاح اشتباه برای سرمایهگذار وجود دارد. همه افراد حتی با تجربهترین آنها در سرمایهگذاری اشتباهاتی دارند که سرمایه گذاری بلندمدت به آنها اجازه اصلاح را خواهد داد.
- معمولا بازدهی در سرمایه گذاری بلندمدت بیشتر از سرمایهگذاری کوتاهمدت است.
سخن پایانی
داشتن استراتژی، آگاهی از درجه ریسکپذیری خود، توان اقتصادی خود، تحلیل و پیگیری اخبار مهم، نقش حیاتی در سرمایهگذاری موفق شما خواهد داشت. اگر زمان کافی برای کسب دانش تخصصی و انجام تحلیلهای اقتصادی ندارید، مانند تمام کشورهای پیشرفته، سرمایهگذاری غیرمستقیم بهترین انتخاب خواهد بود.
3 استراتژی تجارت ارزهای دیجیتال برای مبتدی ها
سرمایه گذاری در بازار ارز دیجیتال را می توان در دسته سرمایه گذاری های پرریسک قرار داد که ورود به بازار خرید و فروش آنها بدون برنامه می تواند سرمایه شما را در خطر از دست رفتن قرار دهد، این در حالی است که به اعتقاد تحلیلگران هیچ استراتژی معاملاتی کاملی وجود ندارد. در این میان سه روش شناخته شده را می توان عنوان کرد که برای استفاده افراد مبتدی مناسب هستند. در ادامه این این مقاله از وب سایت تتر ایران با ما همراه باشید تا به توضیح این سه شیوه بپردازیم.
میانگین هزینه دلار (DCA)
تقریبا می توان گفت روش "میانگین سازی هزینه دلار" یک استراتژی محبوب و آزموده شده در معاملات ارز دیجیتال به شمار می رود که در صورتی می تواند بهترین عملکرد خود را نشان دهد که در دوره های زمانی طولانی تری مورد استفاده قرار گیرد. مفهوم این روش بسیار ساده است، به این نحو که در این روش به جای اینکه تمام پول خود را به صورت یکجا در یک رمز ارز خاص سرمایه گذاری کنید آن را به مقادیر کوچکتری تقسیم کرده و با انتخاب زمان و یک روز بخصوص در هفته صرفا در آن زمان خاص اقدام به انجام خرید خود می کنید. در ادامه برای درک بهتر این مفهوم مثالی خواهیم آورد:
فرض کنید باب قصد دارد 10 هزار دلار خود را در بیت کوین (BTC) سرمایه گذاری کند. تصمیم او این است که بجای هزینه کردن یکباره این مبلغ 10 هزار دلار خود را با بکارگیری استراتژی هزینه دلاری (DCA)، به 20 قسمت 500 دلاری تقسیم نماید. طبق این راهبرد او با انتخاب یک روز خاص و ساعت مقرر مانند روز دوشنبه و ساعت 12:00 در این زمان مشخص شده اقدام به خرید بیت کوین می کند و در طول 20 هفته آتی باب به طور منظم در این روز و ساعت مشخص به ارزش 500 دلار بیت کوین خریداری می کند و این رویه را تا زمانی که کل مبلغ 10 هزار دلار را در بیت کوین سرمایه گذاری کند ادامه استراتژی سرمایهگذاری ساده می دهد.
این مدل خرید و تداوم آن در فواصل زمانی مشخص و برای مدت طولانی می تواند کاهش تاثیر نوسانات بازار اعم از افت و خیز شدید در قیمت ها را به دنبال داشته باشد. این یعنی باب در مقایسه با زمانی که تمام 10 هزار دلار خود را به یکباره برای خرید بیت کوین صرف کند می تواند به طور متوسط تعداد بیت کوین بیشتری در ازای پرداخت همان مقدار پول دریافت نماید.
در وب سایت DCABTC که به عنوان یک ماشین حساب DCA متمرکز بر بیت کوین محسوب می شود این مسئله با جزئیات بیشتری بیان شده است. برای مثال اگر شما از آغاز ژانویه سال 2018 هر دوشنبه سر ساعت مشخصی اقدام به خرید بیت کوین می کردید در کل مبلغی که شما برای خرید بیت کوین هزینه کرده بودید در حدود 23،550 دلار برآورد می شد که تعداد بیت کوین های خریداری شده شما نیز 3.04 بیت کوین بود. این در حالی است که اگر شما کل مبلغ 23،550 دلار را به صورت یکجا در اول ژانویه 2018 به خرید بیت کوین اختصاص می دادید تنها موفق به خرید 1.69 بیت کوین می شدید. چنانچه شما قصد دارید با اجرای دستی راهبرد میانگین هزینه دلاری (DCA) خودتان اقدام به خرید ارزهای دیجیتال در زمان مشخصی از یک صرافی نمایید، افزودن یک قانون ساده می تواند نتایج نهایی شما را بهبود بخشد، بدین نحو که ارز دیجیتال خود را در بازه های زمانی مشخص تنها زمانی خریداری کنید که قیمت ها قرمز باشند و این یعنی زمانی که دارایی مورد نظر به لحاظ قیمتی در کمترین ارزش خود نسبت به 24 ساعت قبل قرار داشته باشد. شما می توانید جهت مشاهده قیمت لحظه ای ارزهای دیجیتال به وب سایت تتر ایران مراجعه نمایید.
تقاطع طلایی/تقاطع مرگ
استراتژی معاملات رمزنگاری شده تحت عنوان "تقاطع طلایی/تقاطع مرگ" (Golden cross / Death cross) روشی را ارائه می دهد که در آن از دو خط میانگین متحرک (MA) بر روی نمودار تریدینگ ویو استفاده شده است. میانگین متحرک خط نموداری است که میانگین قیمت متوسط یک ارز دیجیتال را برای مدت زمانی مشخص به نمایش می گذارد.
به عبارتی میانگین متحرک به عنوان خطی روی نمودار ترسیم می گردد تا بتوان با استناد به آن مطابق دادههای پیشین رفتار قیمت دارایی مورد نظر را به طور دقیق تری پیش بینی کرد. شما برای پیاده سازی این استراتژی بایستی به دنبال نقاط تقاطع بین میانگین متحرک MA 50 (به طور متوسط 50 روز قبلی) و MA 200 (به طور متوسط 200 روز قبلی) طی زمانبندی های طولانی مدت روی نمودار های روزانه و هفتگی باشید. به این دلیل که این روش ارزیابی خود را بوسیله مشاهده تکان های قیمت در طولانی مدت ارائه می دهد بنابراین به عنوان یک استراتژی تجاری بلند مدت مطرح می شود که بهترین عملکرد آن حداقل در یک بازه زمانی 18 ماهه خود را نشان خواهد داد. در این شیوه شما بایستی به دنبال دو نقطه تقاطع موجود باشید که عبارتند از:
همگرایی (تقاطع طلایی): زمانی اتفاق می افتد که خط میانگین متحرک 50 از خط میانگین متحرک 200 روند صعودی گرفته و به سمت بالا عبور کند.
واگرایی (تقاطع مرگ): این نقطه زمانی مشاهده می شود که خط میانگین متحرک 50 در حال عبور از خط میانگین متحرک 200 به سمت پایین است.
در همگرایی مومنتوم کوتاه مدت از مومنتوم بلندمدت پیشی گرفته و در حال عبور از آن است که این یک سیگنال خرید محسوب می شود. این اتفاق زمانی روی می دهد که خریداران به بازار بر می گردند و همین بازگشت باعث افزایش قیمت رمزارز ها می شود. واگرایی در نقطه مقابل این سیگنال قرار می گیرد که در آن مومنتوم کوتاه مدت در مقابل مومنتوم بلندمدت در حال طی روند نزولی است، این شرایط وابسته به سیگنال فروش است و زمانی رقم می خورد که بخش عمده ای از معامله گران تصمیم به خروج از بازار گرفته و دارایی های خود را به فروش می رسانند.
تنظیم این مورد نیازمند ورود به نمودار تریدینگ ویو می باشد؛ تصویر زیر یک حساب وب سایت تریدینگ ویو (TradingView) را به نمایش می گذارد. ابتدا بازه زمانی (پیکان قرمز) را به روزانه یا هفتگی تغییر داده (مربع قرمز)، و دکمه شاخص ها یعنی پیکان آبی را کلیک کنید و شروع به جست و جوی میانگین های متحرک (moving averages) نمایید. با دوبار کلیک میانگین های متحرک را اضافه کنید.
در مرحله بعدی روی نماد دندانه دار هر میانگین متحرک (در گوشه بالا در سمت چپ) کلیک کرده و پارامتر طول (پیکان قرمز) را به ترتیب به استراتژی سرمایهگذاری ساده 50 و 200 تغییر داده و تنظیمات میانگین متحرک را اعمال کنید. شما همچنین می توانید با کلیک روی "Style" رنگ ها (پیکان آبی) را تغییر و اینگونه دو خط را از یکدیگر متمایز کنید. این روش معاملاتی، برای ارزهای رمزنگاری شده زمانی بیشترین عملکرد را دارد که بازار به شدت در حالت بی ثبات قرار گرفته و افت و خیز قیمتی شدیدی بر آن حاکم باشد، اما در حالتی که بازار خنثی است این دو خط همواره واگرا و همگرا خواهند شد که در پی آن این روش نشانگر سیگنال های خرید و فروش ارز دیجیتال متعددی خواهد بود.
غالبا این حالت زمانی که عدم اطمینان در بازار حاکم باشد و میزان معامله گران صعودی و نزولی در یک خط قرار بگیرند روی می دهد. این مورد را می توان تنها نقصیه این راهبرد دانست، در حالی که میانگین سود در این روش در دوره های کم نوسان بازار می تواند نسبت به ضرر و زیان آن قابل توجه تر باشد.
استراتژی معاملاتی رمز ارزها بر مبنای واگرایی RSI
علیرغم اینکه راهبرد واگرایی RSI یک استراتژی فنی تر در بازار خرید و فروش ارز دیجیتال است اما می تواند برای تاثیر معکوس در زمانبندی روند پیش از وقوع مورد استفاده قرار گیرد و به زمانی تاکید دارد که طی آن قیمت در حال حرکت به سمت خلاف جهت است، یعنی از روند صعودی به نزولی یا بالعکس. RSI مخفف شاخص مقاومت نسبی (Relative Strength Index) است که با محاسبه میانگین سود و زیان در یک بازه زمانی 14 روزه اقدام به اندازه گیری مومنتوم می کند. شاخص RSI را می توانید به راحتی از بخش اندیکارتورها (Indicators) در نمودارهای تریدینگویو اضافه کنید. شاخص RSI هموراه بین 0 و 100 در نوسان بوده و به منظور برجسته سازی "بیش از حد خرید" یا "بیش از حد فروش" یک دارایی کاربرد دارد. اغلب از یک کانال مابین 30 الی 70 برای نمایش دادن این مسئله استفاده می کنند. خارج شدن شاخص از کانال بالای 70 به این معنی است که دارایی مورد نظر در حالت "خرید بیش از حد" قرار گرفته و احتمالا قیمت در حال بازگشت به پایین است. اما در حالت برعکس یعنی زمانی که دارایی در حال حرکت به زیر عدد 30 است "فروش بیش از حد" بر بازار حاکم شده و این یعنی قیمت احتمالا افزایش خواهد یافت.
علیرغم اینکه این شاخص را می توان به تنهایی به عنوان یک استراتژی ساده برای به پیش بردن معاملات ارز دیجیتال عنوان کرد، اما بعضا می تواند حامل نتایج نادرستی نیز باشد، برای مثال مواردی مشاهده شده است که با وجود قرار گرفتن شاخص RSI در مدار "خرید بیش از حد" که حاکی از سیگنال خرید است، قیمت همچنان نزولی باقی مانده است.
استراتژی واگرایی RSI سیستمی پیشرفته استراتژی سرمایهگذاری ساده داشته و از آن می توان در جهت تعیین زمان مناسب برای تغییر روند قیمت پیش از به وقوع پیوستن آن استفاده کرد. انجام این کار از طریق جست و جوی ناهمگونی میان قیمت و شاخص RSI عملی می شود. معمولا حرکت قیمت و شاخص RSI در یک جهت است. اما با این حال مواقعی مشاهده شده که با وجود حرکت کاهشی قیمت، شاخص RSI در حال افزایش بوده یا برعکس. معمولا این شرایط زمانی پیش می آید که شاهد ایجاد تغییر ناچیزی در حجم معاملات باشیم که به تغییر روند مومنتوم در مراحل اولیه اشاره دارد. یک دریچه چهارساعته و یا روزانه معمولا بهترین چارچوب زمانی برای جست و جوی واگرایی محسوب می گردد، این بازه های زمانی نشان دهنده تغییرات ملموس تر در روند میانمدت تا بلند مدت می باشند. می توان از این استراتژی به منظور پیدا کردن تغییرات جزئی تر در یک روند نیز استفاده کرد.
دیدگاه شما