نحوه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد


آموزش سرمایه گذاری، نسبت زیان به سود

با سلسله مطالبی در خصوص آموزش سرمایه گذاری، نسبت زیان به سود در خدمت شما هستیم، یکی از مهمترین اصول مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه رعایت نسبت زیان به سود یا نسبت Risk/Reward یا (R/R) می باشد.

به عبارتی سرمایه گذار برای ورود به هر گونه سرمایه گذاری نباید عجول باشد.

قبل از انجام هر معامله شما باید بدانید سود احتمالی که از آن معامله توقع دارید چقدر است و برای به دست آوردن این مقدار سود حاضرید چه میزان از اصل سرمایه خود را به خطر بیندازید. به عنوان مثال آیا منطقی است که برای به دست آوردن ۲۰ میلیون تومان سود، ریسک از دست دادن ۵۰ میلیون تومان از اصل سرمایه را بپذیریم؟

قطعا پاسخ منفی است.

آموزش سرمایه گذاری، نسبت زیان به سود :

در هر معامله، میزان ریسک حداکثر باید نصف سود مورد انتظار باشد.

یعنی اگر برای یک معامله به عنوان مثال خرید ۱۰۰ میلیون تومان سهام شرکتی ، ۲۰ میلیون تومان به عنوان سود در نظر گرفته اید، حداکثر زیان قابل تحمل برای شما باید معادل ۱۰ میلیون تومان باشد.

بنابراین قبل از خرید سهام باید میزان افت قیمت سهام مورد نظرتان را محاسبه فرمایید.

اگر با توجه به اطلاعات موجود در بازار و بررسی های شما احتمال می دهید که در این خرید ممکن است بیش از ۱۰ درصد از اصل سرمایه تان را از دست بدهید ( به عبارتی بیش از ۱۰ میلیون تومان ضرر کنید) نباید به هیچ عنوان در این معامله ورود کنید.

یادمان باشد حفاظت از اصل سرمایه بسیار مهم است، اگر در یک خرید ۱۰۰ میلیون تومانی ۱۰ میلیون تومان ضرر کنیم و اصل سرمایه ما به ۹۰ میلیون تومان کاهش یابد ، چنانچه در یک سرمایه گذاری دیگری فقط ۱۱ درصد سود کنیم سرمایه ما دوباره همان مبلغ ۱۰۰ میلیون تومان خواهد شد.

اما اگر در یک معامله ما ۵۰ درصد ضرر کنیم و سرمایه ۱۰۰ میلیونی ما به ۵۰ میلیون تومان کاهش یابد برای جبران این ضرر ما باید یک سرمایه گذاری با سود ۱۰۰ درصدی انجام دهیم که اصل سرمایه ما دوباره جبران شود.

بنابراین چنانچه ۱۰۰ میلیون سهام شرکتی را خریداری نمودیم و پس از خرید سهام فرض کنید طی ۲ روز معاملاتی قیمت سهام حدود ۱۰ درصد افت کرد، چه باید کنیم؟

بلافاصله ( البته چنانچه امکان فروش سهم وجود داشته باشد) با فروش سهام موقعیت ضرر را خاتمه دهید و با شناسایی حداکثر ۱۰ میلیون تومان ضرر به این معامله خاتمه دهیم.

طبیعی است چنانچه شما برنامه ای برای خرید و فروش نداشته باشید ممکن است به انتظار برگشت بازار ، ۷۰ درصد اصل سرمایه تان را از دست بدهید و برای جبران این میزان ضرر شما باید انتظار رشد ۲۳۳ درصدی را داشته باشید که تازه اصل سرمایه تان جبران شود که این ممکن است ماه ها یا سال ها زمان ببرد.

بنابراین قبل از هر سرمایه گذاری باید در گام اول نسبت ضرر به سود را برای خودتان محاسبه و اعمال نمایید، اگر فرصت معاملاتی پیش بیاید که نتوانیم این نسبت را برای آن به کار گیریم، توصیه اکید این است که کلا از آن معامله صرف نظر کنیم.

در بازار های مالی همچون بورس و یا سکه آتی به دلیل آنکه همیشه احتمال ضرر وجود دارد و رشد و ریزش قیمت ها حد و مرزی نمی شناسد اولین اصلی که باید در نظر گرفت اصل ریسک به ریوارد یا همان سود احتمالی نسبت به ضرر احتمالی است چرا که با رعایت این مهم می توانید مدیریت بر احساسات داشت و برنامه ریزی منطقی برای انجام معاملات به کار بست.

اینکه مقدار ریسک به ریوارد یا اینکه چند درصد سود به چند درصد زیان می ارزد در تمام اشخاص و معامله گران یکسان نیست و نسبت به خصوصیات فردی و ریسک پذیری شان متغیر است.

نحوه مدیریت ریسک در ارز دیجیتال

نحوه مدیریت ریسک در ارز دیجیتال

نسبت ریسک به ریوارد ابزاری است برای ارزیابی احتمال سود یک معامله نسبت به احتمال زیان آن. این نسبت نشان می‌دهد که یک سرمایه‌گذار حاضر است در ازای پذیرفتن ریسک از دست دادن 1 دلار در سرمایه‌گذاری خود چه مقدار پاداش بگیرد.

به گزارش سایت خبری ساعد نیوز،سرمایه گذاری در حوزه های مختلف مالی از سهام و فارکس گرفته تا خرید مسکن و ارزهای دیجیتال، به ابزار و معیاری نیاز دارد که بتواند ریسک تصمیمات اقتصادی سرمایه گذار را نشان دهد. نسبت ریسک به ریوارد یا نسبت ریسک به پاداش، معیاری ساده و کاربردی است که امکان مقایسه ریسک و پاداش انتظاری سرمایه گذار را فراهم می آورد.

نسبت ریسک به ریوارد (Risk/Reward Ratio)، نشان می دهد که سرمایه گذار به ازای ریسک از دست دادن هر دلار در یک سرمایه گذاری، حاضر است چه مقدار پاداش انتظاری کسب کند. بسیاری از سرمایه گذاران از این نسبت برای مقایسه عواید انتظاری (Expected Returns) یک سرمایه گذاری با مقدار ریسکی که برای کسب آن عواید باید متحمل شوند، استفاده نحوه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد می کنند. نوعی سرمایه گذاری را در نظر بگیرید که نسبت ریسک به پاداش آن 1 به 7 باشد. در این حالت سرمایه گذار حاضر است در ازای به دست آوردن 7 دلار به عنوان پاداش سرمایه گذاری، ریسک زیان 1 دلاری سرمایه گذاری خود را بپذیرد. نسبت 1 به 3 نیز به صورت مشابهی نشان می دهد که سرمایه گذار حاضر است با انتظار کسب 3 دلار در آینده، بر 1 دلار سرمایه گذاری کند.

نحوه محاسبه ریسک به ریوارد

تریدرها اغلب از این نسبت جهت تعیین ورود به معامله یا عدم ورود به معامله استفاده می کنند. این نسبت با تقسیم مقدار زیانی که تریدر حاضر است در صورت عوض شدن جهت حرکت قیمت بپذیرد، بر مقدار سود انتظاری او محاسبه می شود.

استراتژیست های بازار، در بسیاری از موارد نسبت ریسک به ریوارد ایده آل برای سرمایه گذاری خود را 1 به 3 تعیین می کنند: یعنی به ازای هر واحد ریسک، 3 واحد عواید انتظاری. سرمایه گذاران می توانند نسبت ریسک به ریوارد را با اعمال حد ضرر یا استفاده از سفارشات زیان گریز (Stop-Loss Orders) و معاملات مشتقه (Derivatives) مانند اختیار فروش (Put Options) مدیریت کنند.

نسبت ریسک به پاداش معمولاً هنگام معاملات سهام شخصی به عنوان معیار به کار می رود.

نسبت بهینه ریسک به پاداش در استراتژی های مختلف متفاوت است. برای تعیین بهترین نسبت ریسک به ریوارد در یک استراتژی معاملاتی، معمولاً از روش آزمون و خطا استفاده می شود و بسیاری از سرمایه گذاران در سرمایه گذاری خود از نسبت ریسک به ریوارد از پیش تعیین شده استفاده می کنند.

نسبت ریسک به ریوارد چه چیزی به ما می گوید؟

نسبت ریسک به پاداش، سرمایه گذاران را یاری می کند که ریسک از دست دادن پول خود در معاملات را مدیریت کنند. حتی اگر تریدری معاملات سودآور داشته باشد و این نرخ زیر 50% باشد، در این صورت به مرور زمان ضرر می کند. این نسبت، تفاوت میان نقطه ورود به یک سفارش زیان گریز (Stop-Loss Orders) را با یک سفارش سودْمعین (Take-Profit Order) اندازه گیری می کند. مقایسه این دو، نسبت سود به ضرر یا پاداش به ریسک را نشان می دهد.

سرمایه گذاران معمولاً برای به حداقل رساندن زیان یا مدیریت مستقیم سرمایه گذاری خود در معاملات سهام، با تمرکز بر نسبت ریسک به ریوارد از سفارشات استاپ لاس استفاده می کنند. سفارش استاپ لاس (زیا ن گریز یا حد ضرر) به گونه ای طراحی شده که اگر قیمت سهام به پایین ترین حد تعیین شده برسد، به صورت خودکار سهام موجود در سبد دارایی فروخته می شود. سرمایه گذاران می توانند سفارشات استاپ لاس را از طریق حساب کارگزاری تنظیم کنند و برای این کار معمولاً هزینه اضافی لحاظ نمی شود.

مثالی از نسبت ریسک و پاداش

فرض کنید معامله گری 100 سهم از شرکت X را به قیمت هر سهم 20 دلار خریداری می کند و برای حصول اطمینان از اینکه زیان احتمالی اش بیشتر از 500 دلار نشود، سفارش حد ضرر را بر 15 دلار تنظیم می کند. ضمناً فرض کنید که تریدر انتظار دارد قیمت سهام شرکت X در چند ماه آینده به 30 دلار برسد. در این مورد تریدر حاضر است در ازای کسب عایدی انتظاری 10 دلار برای هر سهم، 5 دلار ریسک هر سهم را بپذیرد. از آنجایی که تریدر انتظار دارد معادل دو برابر ریسک خود را به دست آورد، لذا گفته می شود که نسبت ریسک به ریوارد در این معامله خاص 1 به 2 است. قراردادهای مشتقه مانند فروش اختیاری نیز با دادن اختیار به صاحب قرارداد برای فروش دارایی خود در مبلغی مشخص، اثر مشابهی با سفارشات استاپ لاس دارند و برای این منظور به کار می روند.

اگر سرمایه گذاری ترجیح دهد در یک سرمایه گذاری مشخص از نسبت ریسک به ریوارد 1 به 5 استفاده کند (5 واحد عواید انتظاری برای هر واحد ریسک اضافی)، در این صورت می تواند نحوه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد سفارش استاپ لاس را به گونه ای تنظیم کند که با این نسبت منطبق شود. اما درک این مطلب حائز اهمیت است که انجام دادن چنین کاری باعث می شود احتمال موفقیت ترید کاهش یابد.

مثال بالا را به گونه ای دیگر تصور کنید: فرض کنید سرمایه گذار مذکور حد ضرر معاملات خود نحوه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد را به جای 15 دلار، بر سطح 18 دلار تنظیم کند و همچنان انتظار دارد که قیمت هر سهم خریداری شده به 30 دلار برسد. سرمایه گذار با انجام دادن چنین کاری، در واقع مقدار ضرر احتمالی را کاهش می دهد (با فرض اینکه تعداد سهام تغییر نکند) اما در عین حال، احتمال نحوه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد برخورد قیمت با حد ضرر افزایش می یابد. زیرا در این صورت حد ضرر به نقطه ورود (20 دلار) بسیار نزدیک تر است تا به قیمت انتظاری (30 دلار). در نتیجه علی رغم اینکه سود مورد انتظار سرمایه گذار در مقایسه با ضرر احتمالی بیشتر است اما احتمال کمتری وجود دارد که به نتیجه دلخواه برسد.

بررسی اشتباهات تازه کارهای بازار فارکس

اشتباهات فارکس

اشتباه بخشی از یادگیری است و همه ما وقتی با موضوع جدیدی سر و کار داریم مرتکب آنها می‌شویم. با این وجود،‌ اشتباهاتی که شخص ممکن است در معاملات مرتکب شود گاهی ضرر زیادی به همراه دارد. در این مقاله سعی کردیم با معرفی این اشتباهات از اتفاق افتادن آنها جلوگیری کنیم.

معامله کردن بدون برنامه

اولین اشتباهی که آن را بررسی می‌کنیم؛ انجام معاملات بدون یک برنامه یا نقشه مشخص است. این اشتباه رایج‌ ترین مورد بین تازه‌ واردهای بازارهای مالی است. برای مثال شما نکته کوچکی درباره تحلیل تکنیکال آموخته‌اید و به سرعت آن را در معاملات خود اعمال می‌کنید و ممکن است از این راه ضرر کنید.

در عوض، باید بر روی یک طرح معاملاتی تمرکز کنید که اهداف قیمتی مناسبی برای کسب سود و کاهش زیان را شامل شود. وضعیت بازار ممکن است دستخوش تغییر شود؛ اما اگر برنامه‌ریزی کاملی داشته باشید و در شرایط لازم واکنش نحوه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد مناسبی نشان دهید دچار ضرر نخواهید شد.

استفاده نکردن از استاپ لاس

اوردر حد ضرر یا استاپ لاس (Stop loss) به تریدر کمک می‌کند تا در صورتی که بازار بر خلاف میل او حرکت کرد، با قیمتی از پیش تعیین شده از بازار خارج شده و زیان‌های احتمالی را کاهش دهد.

برخی تریدرها از سفارش حد ضرر استفاده نمی‌کنند؛ زیرا از اینکه این سفارش‌ها در زمان نامناسبی آنها را از معامله خارج کند می‌ترسند؛ اما در تمامی بازارهای مالی تازه واردها باید از این سفارش استفاده کنند. همچنین لازم به ذکر است که دستور توقف یا استاپ لاس به تریدر فرصت دور شدن از معاملات و نحوه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد اختصاص دادن زمان معامله به فعالیت‌های دیگر را می‌دهد.

ناتوانی در کاهش ضررها

این اشتباه ارتباط نزدیکی با «استفاده نکردن از استاپ لاس» دارد. وقتی معامله در مسیری برخلاف خواسته شما حرکت می‌کند، تریدر ممکن است امیدوار باشد که موقعیت معاملاتی تغییر مسیر داده و دوباره در جهت مورد نظر آنها حرکت می‌کند؛ در این شرایط نمی‌توانند با قیمت مد نظر خود از معامله خارج شوند و ضرر می‌کنند. وقتی یک استاپ لاس به قیمت مشخص تنظیم می‌شود، حرکات موجود در قیمت، سیگنالی از تغییر روند است. برای جلوگیری از این سناریو، یک تریدر باید آماده کاهش ضررهای احتمالی باشد.

معامله کردن با نسبت بد ریسک به ریوارد

بدیهی است که در یک معامله، پاداش احتمالی باید بیشتر از ریسک باشد. اگر به این قانون ساده پایبند باشید، حتی اگر فقط نیمی از معاملات شما سودآور باشند، در مجموع سود خواهید کرد.

گاهی از نظر تریدرهای تازه کار یک معامله مطمئن و سودبخش است؛ در صورتی که ریسک احتمالی آن معامله بیشتر از سود آن است. البته ممکن است این استراتژی چندبار از روی خوش شانسی بازدهی خوبی داشته باشد؛ اما این استراتژی در طولانی مدت باعث ضرر می‌شود.

گرفتن پوزیشن معاملاتی با اندازه نامناسب

گاهی اوقات، تریدرهای مبتدی حریص شده و مقدار پول زیادی را در یک معامله قرار می‌دهند. آنها آماده دیدن اعداد و درصدهای بزرگ نیستند بنابراین نوسانات اولیه بازار آنها را گیج کرده و اشتباهات معاملاتی بسیاری را به وجود می‌آورد. در نتیجه این اشباهات معاملاتی آنها پول زیادی را از دست می‌دهند.

یک راه ساده برای جلوگیری از این اشتباه این است که اندازه پوزیشن معاملاتی را به درستی انتخاب کنید. البته که یک تریدر باید در معاملات خود پیشرفت داشته باشد؛ اما اندازه پوزیشن معاملاتی باید هفته به هفته افزایش پیدا کند و تریدر نباید تنها چون احساس خوش شانس بودن دارد پوزیشن خود را دو یا سه برابر کند.

تمرکز بیش از حد بر روی اخبار

اخبار تاثیر زیادی بر بازار و قیمت‌ها دارد، تریدرها به گزارش‌های اقتصادی، تفسیر بانک مرکزی و تحولات کلی سیاسی واکنش نشان می‌دهند و این موارد بر تصمیمات آنها و احساسات بازار تاثیر دارد.

تریدرهای مبتدی باید بدانند که نظر شخصی آنها تاثیری بر اخبار و پویایی بازار ندارد، بلکه تنها تفسیر بازار از اخبار جهان است که اهمیت دارد. برای مثال، ممکن است تریدری معتقد باشد که داده‌های اقتصادی قوی برای یورو وجود دارد و این موضوع منجر به افزایش قیمت EUR/USD می‌شود؛ اما بازار نظر متفاوتی داشته باشد.

تریدر در صورت بی‌توجهی به نظر بازار ضرر خواهد کرد؛ بنابراین تریدرها باید همیشه به جای تفسیر خود از جریان اخبار، بر روی خود نحوه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد نحوه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد بازار تمرکز کنند.

نادیده گرفتن اخبار

در حالی که تمرکز بیش از حد روی اخبار عملکرد شما را دچار مشکل می‌کند؛ نادیده گرفتن بازار نیز گزینه مناسبی نیست. شما همیشه باید از گزارش‌های مهم اقتصادی و زمان انتشار آنها مطلع شوید؛ زیرا این گونه اخبار اغلب بر روی بازار تاثیر خواهد گذاشت.

تغییر استراتژی‌های معاملاتی

هر استراتژی معاملاتی برای نشان دادن پتانسیل خود به زمان نیاز دارد. اگر یک تریدر نتواند به یک استراتژی برای یک دوره زمانی مهم پایبند باشد، متوجه نحوه عملکرد استراتژی در شرایط مختلف نمی‌شود.

علاوه بر این، تغییر مداوم بین استراتژی‌های معاملاتی باعث سردرگمی و هرج و مرج می‌شود که برای حساب معاملاتی شما مضر است. هنگامی که یک استراتژی معاملاتی را انتخاب کردید، باید مدتی را برای بررسی اینکه آیا در شرایط فعلی بازار به خوبی عمل می‌کند یا خیر صرف کنید.

معامله کردن به هدف سرگرمی

هدف از معامله کسب درآمد است. اگر هدف یک تریدر تجربه هیجان بازارهای جهانی باشد، در این مسیر پول نحوه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد از دست می‌دهد.

گاهی تریدرهای تازه کار تنها برای سرگرمی معامله می‌کنند؛ اما این موضوع پایان خوبی نداشته و منجر به از دست دادن پول می‌شود. برای به حداکثر رساندن احتمال یک معامله سودآور، تریدر باید برنامه معاملاتی خود را به درستی راه اندازی کند.

اضافه کردن پوزیشن‌های معاملاتی ناموفق

اضافه کردن پوزیشن‌های معاملاتی برای میانگین کم کردن یکی از اشتباهات مبتدیان است. مبتدی‌های بازار باید کاهش ضرر را یاد بگیرند، در حالی که برخی استراتژی‌های پیشرفته‌تر شامل روش‌های میانگین‌ کم کردن است که بیشتر برای تریدرهای حرفه‌ای مناسب است.

نکته قابل توجه این است که اگر معامله در جهت اشتباهی باشد، اضافه کردن پوزیشن معاملاتی ریسک را افزایش می‌دهد.

احساساتی شدن در زمان انجام معامله

شاید در فیلم‌های مختلف تریدرهایی را دیده باشید که بعد از یک معامله بد عصبانی شده و وسایل را می‌شکنند؛ اما در واقعیت اگر زیاد احساساتی شدید باید معامله کردن را رها کنید تا آرام شوید.

گاهی اوقات، تریدرها تحت تاثیر بازار قرار گرفته و حتی اگر در حال از دست دادن پول باشند باز هم معاملات زیادی انجام می‌دهند. نباید وارد این حالت ذهنی شوید، بنابراین در اولین لحظه‌ای که دچار احساسات و هیجانات شدید باید دست از معامله کردن بکشید.

تمامی اشتباهات گفته شده بین تریدرهای کم تجربه بسیار رایج است؛ اما با کسب اطلاعات و تجربه می‌توان از آنها جلوگیری کرده و این اشتباهات را به حداقل رساند.

نحوه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد

در صورتی که ماشین حساب را مشاهده نمی کنید، روی این لینک کلیک کنید.

در ماشین حساب بالا و در قسمت Account Currency مشخص کنید که مقدار ارزش هر پیپ را تمایل دارید بر حسب کدام ارز به شما نمایش دهد. یعنی اگر ارز پایه حساب معاملاتی شما دلار است در اینجا باید usd را انتخاب کنید.

در فیلد Total Size هم عدد 1 را قرار دهید و روی گزینه calculator بزنید تا ارزش هر پیپ در همه جفت ارزها به شما نمایش داده شود.

حالا فرض می کنیم که جفت ارزی که شما برای معامله انتخاب کردید EURCAD باشد. اگر به ستون سوم یعنی Standard Lot نگاه کنید، عدد 7.82 ( ممکن است تغییر کرده باشد ) را مشاهده می کنید.

این عدد مقدار ارزش پیپ ولیو جفت ارز EURCAD است که اگر حجم معامله شما 1 لات باشد به ازای هر 1 پیپ حرکت قیمت 7.82 دلار هم کاهش یا افزایش می یابد و اگر حجم معامله شما 0.1 لات باشد میزان تغییرات قیمت هم به ازای هر یک پیپ حرکت 0.78 دلار می باشد.

همانطور که مشخص است EURUSD، پیپ ولیو 10 دارد. اگر حجم معامله شما 1 لات باشد به ازای هر 1 پیپی که قیمت حرکت می کند، 10 دلار هم در حسابتان پایین یا بالا می رود.

طبق همین مثال اگر حجم معامله شما 0.01 لات باشد، مقدار افزایش یا کاهش پول هم در حسابتان 0.1 دلار می باشد.

آشنایی با درصد ریسک؛ مقدار ضرر مجاز شما به ازای هر معامله

میزان درصد ریسک به میزان مهارت، تجربه و تحمل هر معامله گر بستگی دارد و برای یک معامله گری تازه شروع به کار می کند نباید بیشتر از 3 درصد باشد. یعنی اگر موجودی حساب شما 10.000 دلار باشد فقط 300 دلار اجازه ضرر کردن دارید.

به این توجه داشته باشید که همین 3 درصد هم ریسک کمی نبوده و خیلی از بزرگ های بازار با چنین ارقامی فعالیت می کند.

زمانی که شما ریسک را بزرگ تر می کنید یعنی بازار می تواند از شما پول بیشتری بگیرد و همانطور که توضیح دادم این مورد شانس شما برای بقا در بازار را کم میکند و در واقع هرچه ریسک شما کمتر باشد شانس شما برای زنده ماندن در بازار بیشتر است.

آشنایی با Stop Loss؛ حد ضرر معامله

همانطور که می دانید Stop loss یا حد ضرر دستور معاملاتی است که توسط شما بعد از ورود به معامله تنظیم می شود و زمانی که قیمت به آن برسد معامله تان به صورت خودکار بسته خواهد شد.

برای محاسبه حجم معامله حتما باید بدانیم که بعد از ورود به معامله به هر علتی اگر قیمت در جهت خلاف حرکت کرد و ما متضرر شدیم چند دلار از دست خواهیم داد.

جهت محاسبه کافی است قبل از ورود به معامله نقطه ای که می خواهید حد ضررتان را قرار دهید، مشخص کنید و فاصله بین نقطه ورود و نقطه حد ضررتان را بر حسب پیپ اندازه گیری کنید و بر اساس پیپ ولیو جفت ارز، محاسبه کنید که اگر قیمت به حد ضررتان برسد، چند دلار از دست می دهید.

این مقدار، در واقع میزان ریسک شما است.

مثلا اگر حساب معاملاتی شما 10.000 دلار و ریسک مورد نظرتان 1 درصد یعنی 100 دلار باشد، باید معاملاتی را وارد شوید که حد ضرر آنها به اندازه ای باشد که اگر استاپ خوردید فقط 100 دلار ضرر کنید که با توجه به آنچه که تا این لحظه آموختید، این کار را به راحتی می توانید انجام دهید.

حد ضرر یا استاپ لاس (stop loss) چیست؟

ورود به بازار سرمایه پیش‌نیازهایی دارد. اولین و مهمترین آن، سنجش میزان ریسک‌پذیری سهامدار است. بارها از تریبون‌های مختلف عنوان شده است که سرمایه‌گذاری در بازار بورس و اوراق بهادار دارای ریسک است. سهامدار باید بداند سود و ضرر دو روی یک سکه سرمایه‌گذاری است و حد ضرر یا استاپ لاس سرمایه‌گذاری خود را بشناسد.

هنگامی‌که قیمت برخلاف انتظار ما حرکت می‌کند، اگر به موقع از بازار خارج شویم از گسترش زیان جلوگیری و سرمایه خود را حفظ می‌کنیم. بسیاری از معامله‌گران تازه‌کار به صورت احساسی و بدون در نظر گرفتن قواعد انجام یک معامله موفق، تصمیم‌گیری می‌کنند. نهایتا نیز زیان‌های هنگفت می‌بینند و از بازار بورس متنفر می‌شوند! در این مقاله علاوه بر توضیح چیستی حد ضرر، روش‌های محاسبه آن را نیز با هم مرور می‌کنیم.

منطور از حد ضرر چیست؟

‌افرادی که با مطالعه و شناخت از بازار مورد نظر و توجه به میزان سرمایه خود، سرمایه‌گذاری می‌کنند به ‌طور حتم برای خود اهداف قیمتی تعیین کرده‌اند. این اهداف شامل مواردی از جمله قیمت خرید، قیمت فروش، مقدار سود و مقدار زیان است. برای سرمایه گذاری در بورس باید ابتدا انتظارات خود را تعریف کنیم و به سوالاتی نظیر زمان ورود یا خروج در یک سهم، سود مورد انتظار و میزان ضرری که حاضر به پذیرش آن هستیم، پاسخ دهیم.

تشخیص قیمت و زمان فروش سهام، نیاز به تجربه و اطلاعات کافی دارد. برای حفظ سرمایه و رسیدن به سود، لازم است قبل از خرید هر سهمی روندها، مقاومت‌ها، حمایت‌ها، وضعیت بنیادی و… سهم را بررسی کنیم.

با بررسی کامل یک سهم، این انتظار وجود دارد که قیمت سهم صعودی باشد و به سود مورد نظر برسد. حال اگر بعد از خرید برخلاف انتظار ما قیمت سهم کاهش یافت، به این معنی است که یا در محاسبات خود اشتباه کرده‌ایم یا بر خلاف روند بازار وارد شده‌ایم و تحلیل درستی از سهم نداشته‌ایم. در این وضعیت، دو راه پیش روی ما قرار دارد:

باقی ماندن در سهام بدون هیچ برنامه‌ای تا زمانی که به قیمت مورد نظر ما برسد، ریسک زیادی دارد و می‌تواند منجر به از دست رفتن بخش اعظمی از سرمایه شود.

خروج از سهام بعد از تحمل مقداری کاهش، منطقی‌تر به نظر می‌رسد؛‌ یک سرمایه‌گذار حرفه‌ای با بررسی کامل سهم را می‌خرد و حد سود و زیان را تعیین می‌کند. در صورتی که به سود مورد نظر دست یافت یا سهم به مقاومت خود رسید، از سهم خارج می‌شود. زیرا هیچ سهمی برای همیشه حالت صعودی نخواهد داشت. ولی اگر سهام به جای رشد، افت کرد و به حد ضرر رسید؛ بلافاصله باید از سهم خارج شد.

حد ضرر ابزاری است که سرمایه‌گذاران به کمک آن می‌توانند در صورتی‌که سود مورد انتظار محقق نشد، از ضرر بیشتر و از بین رفتن اصل سرمایه خود جلوگیری کنند.

امکان دارد بعد از فروش، سهم روند صعودی بگیرد. در این صورت نباید به این فکر کنیم که شاید بهتر باشد، حد سود یا حد ضرر نداشته باشیم زیرا عدم تعیین حد سود و حد ضرر به معنی نداشتن برنامه برای سرمایه‌گذاری و عدم ‌مدیریت سرمایه و ریسک است.

اگر بازار بورس روند نزولی داشته باشد، لازم است حد ضرر کل بازار در نظر گرفته شود و تا زمان بازگشت بازار به روند طبیعی، نباید معامله کرد. در این حالت باید از سهامی که به حد ضرر هم نرسیده خارج شویم.

برای حفظ سرمایه پیش از انجام هر معامله باید حد ضرر مناسب را پیدا کنیم و به آن پایبند باشیم. پایبندی به حد ضرر یعنی در صورت رسیدن قیمت به آن نقطه، معامله بدون هیچ‌گونه تردیدی بسته شود. سرمایه‌گذاری موفق است که بتواند زیان خود را به حداقل برساند.

مزیت تعیین حد ضرر چیست؟

برای توضیح کاربرد حد ضرر با یک مثال شروع می‌کنیم. فرض کنید سهمی را خریداری کرده‌اید و قیمت آن رو به کاهش است. چنانچه قیمت سهم مورد نظر پس از یک سال دوباره به قیمت اولیه بازگردد، شما از نظر معاملاتی ضرر یا زیانی متحمل نشده‌اید اما از نظر سرمایه‌گذاری این فرآیند برای شما هزینه فرصت سرمایه‌گذاری در این یک سال ایجاد کرده ‌است. به این معنا که فرصت‌های سرمایه‌گذاری را در موقعیت‌های سودآور دیگر از دست داده‌اید. با این توضیح یکی از مزیت‌های اصلی حد ضرر را علاوه ‌بر جلوگیری از افزایش زیان، می‌توانیم جلوگیری از خواب سرمایه نیز بدانیم.

نحوه محاسبه حد ضرر

‌روش‌های متعددی برای محاسبه حد ضرر وجود دارد. بعضی از این روش‌ها با توجه به فاصله قیمتی از نقطه خرید سهام است و بعضی توسط اندیکاتورها و ابزار تحلیل تکنیکال. در ادامه به بررسی چند مورد از پرکاربردترین روش‌های محاسبه حد ضرر می‌پردازیم:

  • حد ضرر ثابت
  • حد ضرر مکانیکال
  • حد ضرر تکنیکال و ترسیمی

حد ضرر ثابت‌

در روش تعیین حد ضرر ثابت، معامله‌گر مقدار مشخصی را به ‌عنوان حد ضرر در نظر می‌گیرد و زمانی‌که قیمت به آن نقطه رسید، اقدام به فروش می‌کند. در این روش حد ضرر به دو صورت محاسبه می‌شو:.

‌۱ مقدار ثابت عددی: در روش مقدار ثابت عددی، معامله‌گر عدد ثابتی را به عنوان حد ضرر تعیین می‌کند. به عنوان مثال حد ضرر ۲۰ هزار تومانی را نحوه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد برای خرید خود در نظر می‌گیرد و هر زمان که قیمت سهم به اندازه ۲۰ هزار تومان نسبت به قیمت خرید کاهش یافت، اقدام به فروش می‌کند.
‌۲ مقدار ثابت درصدی: در این روش معامله‌گر درصد ثابتی از قیمت خرید را ملاک محاسبه حد ضرر قرار می‌دهد و ‌زمانی ‌که قیمت سهم از مبلغ درصدی تعیین شده پایین‌تر رفت، از معامله خارج می‌شود. به عنوان مثال اگر سهمی را ۵۰۰ تومان خریداری کرده باشیم و حد ضرر را ۱۰ درصد در نظر بگیریم، با رسیدن به قیمت ۴۵۰ تومان باید سهم را بفروشیم.

چند نکته درباره تعیین حد ضرر به شیوه درصد ثابت:

  • قانون۸درصدی: برخی معتقدند معمولا سهامی که به خوبی و بر اساس تجزیه و تحلیل دقیق بنیادی و تکنیکال انتخاب شده و در زمان و قیمت مناسب آن را خریداری کرده باشیم، به ‌ندرت با کاهش ۸ درصدی نسبت به قیمت خرید مواجه می‌شود. بنابراین هرگاه سهام شما بیش از ۸ درصد از قیمت خرید خود را از دست داد، باید از معامله خارج شوید و بدانید چیزی در استراتژی معاملاتی شما اشتباه است.
  • محدوده ۵ الی ۱۵ درصدی: از معمول‌ترین محدوده‌هایی که برای تعیین حد ضرر در نظر گرفته می‌­شود، محدوده ۵ الی ۱۵ درصدی نسبت به قیمت خرید سهام است. البته محدوده کاملاً یکسانی برای همه سرمایه‌گذاران وجود ندارد اما اغلب بازه‌ در نظر گرفته ‌شده برای حد ضرر، بین ۵ تا ۱۵ درصد از قیمت خرید است.
  • تفاوت رفتار سهم با وضعیت بازار: در دوران پس از خرید، رفتار سهم نسبت به کل بازار و صنعت باید مورد توجه قرار گیرد. چنانچه سهام شما در بازار در حال رشد، در جای خود باقی بماند (اصطلاحاً به این حالت درجازدن می­‌گویند) این می‌تواند یک هشدار باشد. بنابراین اگر رشد سهام شما در مقایسه با رشد بازار ناچیز است، باید سهام را بار دیگر مورد مطالعه قرار دهید، حتی زمانی‌که ۸ درصد از قیمت خرید شما پایین­‌تر نیامده باشد. چرا که داشتن چنین سهمی برای شما هزینه فرصت به ‌همراه خواهد داشت.

حد ضرر متحرک یا شناور

‌تغییر موقعیت حد ضرر به نقطه ای بالاتر یا پایین‌تر، به معنی تعیین حد ضرر متحرک یا شناور یا متغیر است. به عنوان مثال زمانی‌که یک سهم را روی قیمت ۲۵۰ تومان می‌خریم، حد نحوه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد ضرر را برای آن در نقطه ۲۳۰ تومان قرار می‌دهیم. چنانچه قیمت سهم افزایش یافت و به نقطه ۳۳۰ تومان رسید، حد ضرر را در نقطه بالاتری مثلا روی قیمت ۳۰۰ تومان قرار می‌دهیم. به این فرآیند، تغییر حد ضرر با توجه به روند قیمت سهام گفته می‌شود.

حد ضرر مکانیکال

‌در روش‌های نحوه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد تعیین حد ضرر به شیوه مکانیکال، برای محاسبه و تعیین نقطه ضرر از اندیکاتورها استفاده می‌شود. در اینجا نگاهی مختصر به روش‌های مورد استفاده در این شیوه داریم. برای مطالعه بیشتر و کامل­‌تر، می‌توانید به منابع تخصصی‌تر در حوزه محاسبه حد ضرر مراجعه کنید:
‌۱- روش پارابولیک سار(Parabolic SAR): در این شیوه از ترسیم نمودار برای محاسبه و تعیین حد ضرر استفاده می‌شود.

‌۲- میانگین متحرک(Moving Average): در این روش از میانگین متحرک که قیمت سهام را در یک دوره زمانی نشان می‌دهد، استفاده می‌شود.

‌حد ضرر تکنیکال و ترسیمی

‌برای تعیین حد ضرر به روش تکنیکال از ابزارهای ترسیم نمودار که در تحلیل تکنیکال موجود است استفاده می‌شود. برای مطالعه کامل‌تر این روش می‌توانید به کتب و منابع موجود در تحلیل تکنیکال مراجعه کنید. از آن جا که قیمت آخرین معامله مدام در حال تغییر است، معمولا برای محاسبه حد ضرر، قیمت پایانی را مبنا قرار می­‌دهند. البته گاهی سرمایه‌گذارانی که با هدف نوسان‌گیری معامله می‌کنند، مبنای محاسبه خود را قیمت آخرین معامله قرار می‌دهند.‌

برای تعیین حد ضرر در یک معامله دو عامل مهم باید در نظر گرفته شود. یکی از این عوامل حجم معامله و دیگری قیمت سهام است. چنانچه حجم معامله به مقدار مشخصی برسد و قیمت از یک حد تعیین شده‌ای کمتر شود، حد ضرر فعال می‌شود. در نتیجه برای فعال شدن حد ضرر تنها رسیدن به حجم مشخصی یا رسیدن قیمت به محدوده حد ضرر کافی نبوده و این دو شرط باید به صورت هم‌زمان برقرار شود.

‌از جمله عوامل موثر بر تعیین حد ضرر، می‌توانیم به ویژگی‌های سرمایه‌گذار از نظر ریسک‌پذیری و دیدگاه زمانی او در سرمایه‌گذاری اشاره کنیم. اما به صورت کلی عوامل تاثیرگذار بر این فرآیند را می‌توان موارد زیر در نظر گرفت:

  • ‌خط روند حمایت مهم یا کف قیمتی سهم
  • ‌فیبوناچی
  • ‌امواج الیوت
  • ‌الگوهای نموداری
  • ‌کف دوقلو
  • ‌الگوی سروشانه

نکات مهم در تعیین حد ضرر

‌قانون کلی برای تعیین حد ضرر وجود ندارد اما نکات قابل توجهی هستند که برای تعیین آن باید در نظر گرفته شود. از جمله این موارد می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:‌

  • کم شدن سود هم نوعی ضرر است، بنابراین زمانی‌که قیمت سهام بالا رفت حد ضرر را نیز باید متناسب با قیمت افزایش داد.‌
  • یکی از رایج‌ترین اشتباهات، تغییر حد ضرر بدون دلیل فنی و منطقی است. گاهی اوقات با نزدیک شدن قیمت به حد ضرر، معامله‌گر اقدام به تغییر یا حذف آن می‌کند و منتظر کمتر شدن یا از بین رفتن زیان می‌ماند. با وجود اینکه ممکن است در مواردی این حرکت موجب جبران یا کمتر شدن زیان شود، اما در بلندمدت نتیجه‌ای جز از بین رفتن برنامه و استراتژی سرمایه‌گذاری نخواهد داشت.‌
  • حد ضرر نباید بیشتر از ۱۰ درصد مبلغ خرید باشد. به این معنا که بیش از ۱۰ درصد مبلغ خریدتان را نباید از دست دهید.‌
  • حد ضرر را نباید با فاصلهخیلی زیاد یا خیلی کم از قیمت خرید قرار دهید.
  • اگر روند بازار و شاخص صعودی باشد، بعد از رسیدن به حد سود، بدون این که سهم را بفروشیم فقط حد ضرر را تعریف می‌کنیم؛ ولی اگر روند بازار نزولی و شاخص در حال اصلاح باشد، باید بعد از رسیدن به حد سود، یا به طورکامل از سهم خارج شویم یا بخشی از سهام را با سود بفروشیم و برای مابقی، حدضرر شناور (trailing stop) در نظر بگیریم.
  • در تعیین حد ضرر، افق زمانی سرمایه‌گذاری بسیار حائز اهمیت است. حد ضرر برای معاملات کوتاه‌مدت با حد ضرری که برای معاملات بلندمدت تعریف می‌شود، متفاوت است.
  • در معاملات کوتاه‌مدت، حد ضرر را روی محدوده‌ حمایت در موج نزولی قبلی قرار دهید (به شرطی که بین ۸ تا ۱۰ درصد باشد).‌
  • حد ضرر را در خریدهای میان‌مدت و بلندمدت روی محدوده حمایتی معتبر تعیین کنید (بین ۱۰ تا ۲۰ درصد پایین‌تر از قیمت خرید)‌‌.
  • وقتی مقاومت یک سهم شکسته شد و قیمت سهم در بالای محدوده مقاومتی تثبیت شد، حد ضرر را روی مقاومت شکسته شده، که حالا به عنوان حمایت عمل می‌کند، قرار دهید.

سخن آخر

‌یکی از بارزترین تفاوت‌های معامله‌گران موفق با سایر معامله‌گران، نحوه برخورد آن‌ها در شرایط نامطلوب بازار است. زمانی ‌که قیمت برخلاف انتظار ما حرکت می‌کند، اگر به موقع از بازارخارج شویم، می‌توانیم از زیان جلوگیری و اصل سرمایه را حفظ کنیم.
تعیین حد ضرر یا استاپ لاس (stop loss)، از ملزومات تبدیل شدن به یک سرمایه‌گذار موفق است. برای این کار باید به روند بازار، نوع سهام، شخصیت مالی و میزان ریسک‌پذیری خود توجه کنیم و هیچ قانون کلی در این زمینه وجود ندارد اما نکات و روش‌هایی هستند که برای تعیین حد زیان موثر و منطقی و انجام معاملات حرفه‌ای، به ما کمک می‌کنند. در این مقاله ابتدا بررسی کردیم که حد ضرر چیست و در نظر گرفتن آن چه مزایایی دارد و سپس به بررسی انواع حد ضرر شامل ثابت، شناور، مکانیکال و تکنیکال پرداختیم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.