- ابزارهای معاملاتی بیشتری را که نتونید به راحتی مدیریت، دنبال و تحلیل کنید، معامله نکنید.
- هر ابزار معاملاتی رو که انتخاب می کنید، تا سه ماه حداقل باهاش کار کنید تا یه مبنایی از اون داشته باشید.
- به طور ایده آل در همان دسته دارایی بمونید تا زمانی که با آن دسته دارایی ثبات و سودآوری داشته باشید.
تایم فریم یا دوره زمانی
تایم فریم (Time Frame) یا دوره زمانی یکی از اساسیترین مفاهیم در تحلیل بازارهای مالی به شمار میآید و تأثیر به سزایی در درک این مفاهیم دارد. بسیاری از معاملهگران پیوسته در حال تغییر دوره زمانی نمودار خود هستند و همچنان مردد به فعالیت خودشان در بازار ادامه میدهند. یک تحلیلگر برای رسیدن به یک تحلیل رفتاری درست به این فریمهای زمانی نیاز دارد. در حقیقت در قدم نخست سرمایهگذاری یک سهام، باید بازه زمانی بررسی و تحلیل آن دارایی مشخص شود و ممکن است با توجه به بازاری که افراد قصد بررسی آن را دارند، تا چندین روز و چندین ماه نیز متفاوت باشد. دقت کنید که در بازار سهام، معمولاً جهت بررسی تغییرات قیمتی سهم در بازههای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت به ۳ تایم فریم متفاوت نیاز است. علاوه بر این موضوع تمامی تحلیلگران بازارهای مالی، در ابتدا تعیین میکنند که در چه فواصل زمانی قصد تحلیل دارند؛ از طرف دیگر نقطه شروع و پایان این فواصل زمانی باید مشخص باشد.
یک نکته قابل توجه در انتخاب بازه زمانی این است که باید دقت کنیم که در چه بازاری به معامله مشغول هستیم. علت تفاوت در انتخاب تایم فریم در این است که بازار سهام تغییرات قیمتی دارد که این تغییرات وابسته به متغیرهایی است که با تأخیر زمانی همراه هستند. تایم فریم هیچ وقت به صورت مطلق نیست و هر فرد با توجه به استراتژی معامله خود، بازه زمانی مناسب با خودش را در نظر میگیرد.دقت کنید که هر چه بازه زمانی انتخابی شما، در زمان کوتاهتری باشد، جزئیات بیشتری را در روند بازار میتوانید مشاهده کنید و تحلیل شما دقیق خواهد بود.
تعیین یک استراتژی برای زمان معاملات از مهمترین فاکتورهای شروع سرمایهگذاری میباشد. عامل کلیدی برای اتخاذ استراتژی در سرمایهگذاری، افق زمانی (چارچوب زمانی که افراد برای دستیابی به اهداف خود در نظر میگیرند) میباشد. میزان زمان پسانداز و سرمایهگذاری، مقدار ریسک سرمایهگذاران را مشخص میکند و بر تصمیمات تخصیص داراییها تأثیرگذار خواهد بود. (منظور این است چه مقدار در اوراق و غیره سرمایهگذاری میکنید.)
کاربرد افق زمانی در سرمایهگذاری
- در ابتدا اهداف مالی خود را در افق زمانی معین تعیین کنید. قبل از خرید سهم باید به مدت زمانی که میخواهید سهم را نگه دارید فکر کنید و در تحلیلهایتان این پارامتر مهم را اعمال نمایید.
- در هنگام تعیین اهداف واقعگرا باشید و تاریخهایی را تعیین نمایید که بتوانید آن را عملی کنید. اهداف کوتاه مدت را شناسایی و در همان زمان برای آن پس انداز کنید.
- برای خریدتان برنامه داشته باشید. حتی برای معاملات کوتاه مدت و بلند مدت نیز برنامهریزی کنید.
- از افق زمانی هدفهای خود برای تعیین برنامه تخصیص داراییهای خوداستفاده کنید. برای اهداف ۱۰ ساله و بیشتر، از داراییهای پر ریسکتر برای سرمایهگذاریهای خود استفاده نمایید. برای اهداف ۳ تا ۱۰ ساله، با توجه به ریسک یک روش متعادلتر میتواند تضمین شده باشد و برای اهداف کمتر از ۳ سال، ترکیبی از اختصاص یک دارایی محافظهکارانه ممکن است بهترین انتخاب باشد.
- هر گونه استراتژی تخصیص دارایی که استفاده میکنید، باید به شما بیشترین بازده ممکن را بدهد تا بهترین نتیجه را در پایان افق زمانی مورد نظر به دست آورید.
انواع تایم فریمها
تایم فریمها به سه دسته کلی تقسیمبندی میشوند:
1) تایم فریم کوتاه مدت (یک تا سی دقیقه): با این تایم فریمها سیگنالهای بیشتری دریافت میکنیم، اما زمان کمتری برای تصمیمگیری خواهیم داشت. در این تایم فریم باید به صورت مستمر بازار را رصد و نوسانات را بررسی کرد.
2) تایم فریم میان نقاط ورود و خروج را تعیین کنید مدت (یک تا چهار ساعته): در این فریمهای زمانی تحلیلگر نیازی به رصد روزانه و لحظهای بازار ندارد. نمودار کندل قیمتی مطابق با دوره زمانی بررسی میگردد.
3) تایم فریم بلند مدت (یک روزه تا یک ماهه): این تایم فریم هم مانند تایم فریم میان مدت نیازی به رصد روزانه و لحظهای ندارد و طی دوره زمانی نمودار قیمتی تحلیل میشود.
عوامل تأثیرگذار در انتخاب تایم فریم
همان گونه که اشاره شد، تایم فریم انتخابی افراد تا حد زیادی به سبک سرمایهگذاری آنها بستگی دارد. انتخاب تایم فریم کار سادهای نیست و مستلزم صرف زمان زیادی برای آن میباشد. باید در انتخاب آن مولفههای تاثیرگذار را مورد بررسی قرار داد تا بتوان تایم فریم مناسب را انتخاب نمود. از مهمترین عواملی که میتوان به آن اشاره کرد استراتژی سرمایهگذاری و مشغلههای کاری روزانه فرد میباشد. انتخاب یک استراتژی مناسب قبل از خرید سهام بسیار مهم است؛ اینکه آیا قصد دارد سهام خود را برای بلند مدت نگه دارد یا نوسانگیری کند. مورد دیگر که به آن اشاره شد مشغلههای کاری فرد است؛ اینکه در روز چه مدت زمان را میتواند به این کار اختصاص دهد. اگر زمان زیادی دارد میتواند از تایم فریمهای کوتاه استفاده نماید ولی اگر زمان زیادی ندارد بهتر است از تایم فریم روزانه یا هفتگی استفاده کند.
بهترین تایم فریم در بورس ایران
مسائل مختلفی در انتخاب بهترین تایم فریم دخیل هستند. در خصوص بهترین تایم فریم بورس ایران میتوان گفت که تایم فریم روزانه مناسبترین گزینه به شمار میرود. بورس ایران عمق زیادی ندارد، تایم فریم روزانه بهترین تایم فریم برای بررسی سهم بورسی میباشد.
نحوه استفاده از تایم فریم
هرچه مدت زمان انتخاب شده طولانیتر باشد، سیگنالهای دریافت شده قابل اطمینان هستند. معاملهگران میتوانند از چارچوب زمانی ترجیحی خود برای تعریف روند میانی و یک چارچوب زمانی سریعتر برای تعریف روند کوتاه مدت استفاده کنند. در حالت ایدهآل، معاملهگران تایم فریم مورد نظر خود را انتخاب میکنند؛ به این ترتیب، آنها از نمودار بلند مدت برای تعریف روند، نمودار میان مدت برای ارائه سیگنال معاملاتی و نمودار کوتاه مدت برای مشخص کردن نقاط ورود و خروج استفاده میکنند.
راهنمای جامع استراتژی معاملاتی
استراتژی معاملاتی یا سیستم معاملاتی (هر دو یک چیز است) نقاط ورود و خروج را تعیین کنید فقط یک عبارت ساده نیست، این عبارت ریشه در عمیقترین نیاز انسان دارد. اجازه دهید این درس را با یک داستان از خودم شروع کنم. من همیشه عاشق سیستم سازی بودم، وقتی به یک کارخانه فکر میکردم که بدون دخالت دست و به صورت اتوماتیک، محصولی تولید میکند و شما فقط باید مواد اولیه را به درون آن بریزید، شگفتزده میشدم. چون سرمایه و تجربهای نداشتم، به این فکر افتادم که آیا میشود سیستم کارخانه (اتوماتیک) را در تمام جنبههای زندگی پیاده کرد و از آن کسب سود کرد؟
تغییر در زندگی من با همین سوال ساده شروع شد. حتی آشنایی من با بازارهای مالی از این سوال نشئت میگیرد. من همیشه دوست داشتم موارد اولیه (در بازارهای مالی = دانش و تجربه) را وارد کنم و بدون دخالت بیش از حد دست، محصول یا سودی کسب کنم (سود در بازار)، اما آیا شما هیچ کارخانهدار خودساختهای را میشناسید که از اول این همه تجهیزات داشته باشد؟ قطعاً خیر.
باید ابتدا آزمون و خطا کرد و سپس از آن درس گرفت و سیستم را بهبود داد تا تمام اتوماتیک یا در مورد بازارهای مالی، نیمه اتوماتیک شود.
(بسیاری از منابع، برای استراتژی معاملاتی یا سیستم معاملاتی، مثال جنگ را میآورند که شما مثل یک فرمانده باید نیروهای خود را برای فتح دشمن به کار بگیرید اما من مثال کارخانه را بیشتر دوست دارم و دلایل آن در این درس نمیگنجد.)
در ابتدای داستان گفتم که ساخت سیستم یک نیاز عمیق بشری است، اگر میگویید نه، فقط جستجویی ساده کنید تا متوجه شوید روزانه چند نفر در رویای ساخت یک روبات تریدر (اکسپرت معاملاتی) هستند تا به جای آنها روی استراتژیشان ترید کند و آنها خودشان را باد بزنند. البته کاری به اینکه تا چه حد این رباتها عملی و واقعی نیستند، نداریم!
ما در این راهنمای جامع یک قصد بیشتر نداریم، ما باید برای ترید کردن خودمان، مثل یک کارخانه، از صفر تا صد را بدانیم و طبق دستورالعمل، مراحل را پیاده کنیم. این معنی سیستم معاملاتی است.
مثلاً شما باید بدانید کدام تایمفریم را ببینید، کدام فاکتورها را تیک بزنید، کجا وارد شوید، کجا خارج شوید و …
تمام این جزئیات ریز، به شما یک چک لیست یا دستورالعمل میدهد که کارخانه پولسازی خود را زنده نگه دارید.
قطعاً همه شما این موضوع را تجربه کردهاید که وقتی میدانید چه کاری در طول روز انجام دهید، تمام کارها بسیار سریعتر و راحتتر پیش میرود، اما وقتی سردرگم هستید و اصلاً هیچ برنامهای ندارید، در انتهای شب وقتی میخواهید بخوابید، احساس بد و نا مفید بودن، بهتان دست میدهد. دلیل آن این است که کارخانه زندگی شما درست کار نمیکند.(در درس راهنمای جامع پلن معاملاتی توضیح دادیم که مرحله قبل از شروع ترید، خودشناسی و خود سازی است)
نکته بسیار مهم دیگر در سیستم معاملاتی، این است که شما باید همچون یک وحی منزل با آن رفتار کنید. انگار که تخطی از آن برابر با کشته شدن شما است. پس فکر تخطی از آن را از سرتان بیرون کنید.
اگر هر روز، یکی از قطعات کارخانه بهانه آورد و درست کار نکند، آیا کارخانه به هدفش میرسد؟ در مورد انسان و استراتژی معاملاتی نیز چنین است.
اهداف استراتژی معاملاتی شما
در اینجا لازم است به نکتهای توجه کنید، وقتی میگوییم هدف یا اهداف سیستم معاملاتی؛ شما نباید بگویید «۱۰۰ میلیون تومان سود». همانطور که در درس پلن معاملاتی توضیح دادیم، این اهداف مربوط به پلن معاملاتی هستند و قبلاً گفتیم که استراتژی یا سیستم معاملاتی تنها جزئی از پلن معاملاتی هستند. اگر این راهنمای جامع را مطالعه نکردید، همین الان دست نگه دارید و آن را مطالعه کنید.
ما در استراتژی معاملاتی خود اهداف زیر را داریم:
- استراتژی ما باید بتواند نقاط ورود صحیح را شناسایی کند (مثل ورود به روند یا خرید و فروش در سقف و کف رنج و …)
- استراتژی ما باید ما را در مقابل اتفاقات غیرمنتظره در بازار حفظ کند.
حالا که تا حدی دید کلی نسبت به سیستم معاملاتی پیدا کردیم، زمان آن است تا با هم یک سیستم معاملاتی را در ۷ مرحله طراحی کنیم (این مراحل میتواند برای هر شخصی متفاوت باشد و اینجا صرفا یک مثال آورده شده است)
۷ گام در طراحی استراتژی معاملاتی (یک سیستم معاملاتی روندی)
در این بخش، ۷ گام برای ساخت هر استراتژیای را یاد میگیرید. دقت کنید که این مراحل باید عیناً کپی و پیست شوند. در اینجا صرفاً یک مثال از یک استراتژی تریدر در روند آورده شده است. شما ممکن است بخواهید یک استراتژی دیگر برای بازار رنج یا حتی سبک خود (اسکالپ، سوئینگ و …) بسازید. طبق این دستورالعمل ۷ مرحلهای این کار را انجام دهید.
گام ۱: تایم فریم
اولین گام برای ساخت و طراحی سیستم معاملاتی، تایم فریم است. شما باید ابتدا با توجه به درس انواع تریدر، استایل معاملاتی خود و تایم فریم مناسب برای شخصیت خود را پیدا کنید. اگر هنوز این درس را مطالعه نکردهاید، ابتدا آن را مطالعه فرمایید.
شما با توجه به اینکه چه نوع تریدری هستید، باید تعیین کنید چند وقت به چند وقت به چارت نگاه میکنید. بعد از اینکه این موضوع را متوجه شدید، باید تایم فریم مناسب خود را انتخاب و سپس با توجه به درسهای مربوط به تایمفریم، جفتهای مناسب را پیدا کنید (مثلاً سبک تایم فریم سه گانه)
اینکار باعث میشود دیگر بین تایمفریمها گیج نشوید و چیزی که برایتان مناسب است را پیدا کنید.
گام ۲: از پرایس اکشن یا اندیکاتور برای پیدا کردن یک روند جدید کمک بگیرید
از آنجایی که ما این استراتژی معاملاتی فرضی را برای ترید روندی طراحی میکنیم، باید در ابتدای کار یک ابزار پیدا کنیم که بتواند شروع یک روند جدید را شناسایی کند.
میانگین متحرک یکی از محبوبترین اندیکاتورها برای این کار هستند. البته اگر روی پرایس اکشن مسلط باشید، اصلاً نیازی به این ابزار نیست اما به هر حال کی گزینه moving average است.
ما در این مثال، کراس ۲ مووینگ اوریج (یک سریع و دیگری کند) را ملاک قرار میدهیم. صبر میکنیم تا مووینگ سریعتر (۱۰) مووینگ کندتر (۲۰) را قطع کند.
گام ۳: از پرایس اکشن یا اندیکاتور برای تایید روند کمک بگیرید
هدف بعدی ما این است که از اتفاق غیر منتظره (مثل جهت اشتباه گرفتن، یا Whipsaw شدن جلوگیری کنیم)
یکی از راههای ساده بهد از پیدا کردن روند، گرفتن تاییدیده از اندیکاتورهایی مثل MACD، Stochastic و RSI است.
گام ۴: ریسک خود را مشخص کنید
در این مرحله ما قرار نیست در دام «نوشدارو پس از مرگ سهراب» بیفتیم. ما قبل از اینکه وارد معامله شویم، باید بدانیم در حالت ماکزیمم چقدر قرار است ریسک(ضرر بالقوه) کنیم.
خیلی از تریدرها از گفتن این واژه واهمه دارند اما در حقیقت یک تریدر خوب، همیشه اول به ضررش فکر میکند و سپس به سود.
با توجه به درس پلن معاملاتی، شما باید با خود کنار آمده باشید و بدانید چقدر توانایی از دست دادن در هر معامله دارید. اما توصیه ما این است که هیچگاه بیشتر از ۳٪ در هر ترید ریسک نکنید.
البته ما راهنمای مدیریت سرمایه را در سایت قرار خواهیم داد تا شما در آن درس به صورت کامل علل این گفته را بفهمید.
گام ۵: تعیین نقاط ورود و خروج
بعد از اینکه مشخص کردیم چه مقدار ریسک خواهیم کرد، زمان آن است که بدانیم کجا وارد و کجا خارج شویم.
بعد از مدیریت سرمایه، مهمترین بخش در استراتژی معاملاتی، نقاط ورود و خروج صحیح است. این بخش نیز کمی به شخصیت شما بستگی دارد. معمولا در ورود و خروج ۲ شخصیت اصلی داریم:
- شخصیت تهاجمی (Aggressive)
- شخصیت محافظهکار (Conservative)
چه در ورود و چه در خروج، این دو شخصیت رفتارهای متفاوتی دارند. معمولاً افراد تهاجمی صبر کمی دارند و به محض دیدن یک موقعیت و از ترس از دست دادن آن، وارد معامله می شود. اما شخصیت محافظهکار، کمی صبر میکند و در کندل، به دنبال بهترین جا برای ورود و خروج است.
در مثال ورود در چارت زیر، نقطه ورود این تریدر زمانی بوده است که کندل پایین مقاومت، کلوز کرده است و سپس معامله فروش گرفته شده است.
برای خروج از معامله نیز با توجه به شخصیت، چند گزینه وجود دارد که باید در استراتژی معاملاتی به آن دقت کنیم.
یک راه Trail کردن حد ضرر است؛ اینکار به این معنی است که اگر قیمت به نفع شما حرکت کرد، شما حد ضرر خود را با آن حرکت دهید (تا جایی که راه دارد). مثلاً اگر قیمت به اندازه X واحد حرکت کرد، شما هم حد ضرر را به اندازه X واحد از نقطه اولیه حرکت میدهید.
راه دیگر این است که یک ناحیه را تعیین کنید و به محض رسیدن قیمت به آن ناحیه، از بازار خارج شوید. اینکه چگونه خروج خود را محاسبه میکنید به خود شما بستگی دارد (مثلاً برخی از حمایت و مقاومت استفاده میکنند و برخی دیگر از سطوح فیبوناچی و …)
در تصویر چارت زیر، نقطه خروج در قیمتی معین در خط پایینی کانال قرار داده شده است.
هر روشی را که انتخاب میکنید، فقط مهم این است که به آن پایبند باشید.
گام ۶: تمام گامهای قبلی را مکتوب کنید و به آن پایبند باشید
مهمترین بخش در سیستم یا استراتژی معاملاتی این است که آن را مکتوب کنید. من بسیاری از تریدرها را دیدهام که میگویند ما سیستم معاملاتی داریم، اما وقتی میپرسم میشود یک عکس از آن برایم بفرستید، میگویند باید آن را بنویسم چون همهاش در ذهنم است. این بزرگترین دشمن یک تریدر است. پس سیستم معاملاتی حتماً، تاکید میکنم حتماً باید مکتوب باشد.
نکته دیگر، نظم است. در کل پلن معاملاتی که سیستم جزئی از آن است، نظم یک برگ برنده است. شما باید به صورت منظم به سیستم خود پایبند باشید.
گام ۷ : بک تست و فوروارد تست سیستم معاملاتی
زیباترین و فانتزیترین سیستمهای معاملاتی اگر در بکتست بازار و همچنین در فوروارد تست بازار شکست بخورند، مفت نمیارزند. شما در نهایت قرار است با این سیستم به سود برسید.
در این مرحله، با صداقت بیرحمانه، سیستم خود را بکتست کنید. و نتایج را در قالب ۱۰۰ ترید در گذشته با تمام قوانین طراحی شده در قبل، بررسی کنید. دقت کنید در دام صحیحپنداری نیافتید.
به دلیل اینکه شما آینده بازار را میبینید، ممکن است هر ترید را با بینایی خود اتفاقات را توجیه کند، اما این شیوه اصلاً به درد نمیخورد. باید به صورت شفاف و مثل یک قاضی بیطرف، تمام قوانین سیستم خود را تست کنید.
این مطلب به صورت منظم به روزرسانی خواهد شد، پس این صفحه را bookmark کنید تا ادامه مطلب را از دست ندهید
استراتژی معاملاتی ست اند فورگت (Set & Forget)
در آموختههای قبلی دیدیم که چگونه، معاملات روزانه در فارکس انجام بدیم، در این هفته می خوایم به این بپردازیم که شما چگونه معاملات ست اند فورگت در فارکس، سهام، کامودیتیها و شاخصهای جهانی انجام بدین.
وقتی که در مورد «معاملات ست اند فورگت» صحبت می کنم، تعریف پایهای که مدنظرم هستش اینه که شما یه پوزیشن با نقاط ورود، استاپ لاس و حد سود از پیش تعیین شده، می گیرید، و وقتی که پوزیشنتون باز شد، شما بدون مدیریت معامله ولش می کنید.
و این یعنی شما اجازه می دین که معامله پیش بره و به حد سود و یا حد ضررتون برخورد کنه، از این رو اسمش «ست اند فورگت» هستش.این استراتژی می تونه در هر تایم فریمی انجام بشه، یعنی می تونه در چارت هفتگی، روزانه یا چهار ساعته انجام بشه و یا حتی در تایم فریمهای میان روزی، مانند یک ساعته و یا کمتر، یعنی شما حتی می تونید در طول روز هم معامله ست اند فورگت انجام بدینف به این صورت که قیمت به حد ضرر یا حد سودتون می رسه و یا اینکه هیچ کدوم از اینا اتفاق نمیوفته و سشن اون روز تموم میشه.
نکتهی مهم در این استراتژی اینه که وقتی پوزیشن تون باز هستش هیچ مدیریت معاملهای رو انجام نمیدین، حالا بریم به چند موضوع و نکتهی کلیدی پیرامون معاملات ست اند فورگت بپردازیم:
کوتاه اگه جواب بدم، بله.
و این استراتژیه که شما باید به احتمال زیاد ازش استفاده کنید اگر که در طول روز فقط یک یا دو ساعت وقت برای معامله در بازار فارکس یا هر بازار دیگری دارید.
نقطه مقابل استراتژی معاملاتی ست اند فورگت اینه که به صورت فعال معاملاتتون رو مدیریت کنید، اما به هرحال من توصیه نمی کنم این کار رو انجام بدین اگه هر یک از موارد زیر رو نداشته باشین:
- مهارتهای عملی کافی برای خوانش رفتار حرکتی قیمت و در نتیجه مدیریت کردن معامله و یافتن نقطه خروج بهینه
- خط مبنا و سابقه سوددهی که نشوندهنده این باشه که میتونید معاملاتتون رو مدیریت کنید
- وقت کافی برای اینکه بتونید به صورت مستمر پوزیشنتون رو زیر نظر بگیرید
- شرایط، قوانین و الگوهای از پیش تعیین شدهای که به شما کمک کنه تا در شرایط درست از پوزیشنتون خروج کنید.
بنابراین اگر هیچ یک از موارد گفته شده در بالا رو ندارید، باید با استراتژی ست اند فورگت معامله کنید، و همچنین اگه تازه معاملهگری رو شروع کردید بهتون توصیه می کنم که با استراتژی ست اند فورگت معامله کنید تا یه خط مبنا بسازید، بهتون نشون میده که می تونید معاملات و نقاط ورود خوبی رو پیدا کنید و همچنین سطوح حد ضرر و حد سود مناسبی رو تعیین کنید.
حالا که مشخص کردیم چه کسی باید با استراتژی معاملاتی ست اند فورگت کار کنه، بریم به قوانین پیشنهادی، نکات و استراتژیهای من بپردازیم.
3 نکته مهم و حیاتی در استراتژی ست اند فورگت (Set & Forget)
یک روتین قبل از معامله داشته باشید
معامله گری برای ایجاد سوددهی به یه ذهنیت و فعالیت ذهنی بسیار خاصی نیاز داره، خیلی به ندرت ذهنیت شما، شما رو کاملا به سمت داشتن معاملات درست هدایت میکنه، به همین دلیل من بهتون توصیه می کنم که یه روتین برای قبل از معاملات داشته باشین، که به موجب آن قبل از شروع معامله و یا حتی قبل از اینکه پشت رایانه خودتون بنشینید، ذهنتون رو پاک کنید، مطمئن بشید که در شرایط ریلکس و آرامی قرار دارید و قبل از اینکه هر گونه تصمیم معاملاتی بگیرید تمرکز کافی دارید.
تنها چیزی که نیاز دارید حدود 5 تا 10 دقیقه آمادگی ذهنیه تا خود را در وضعیتی واضح برای معامله قرار دهید.
هنگامی که از نظر ذهنی به آرامش رسیدید و آماده معامله شدید، پلتفرم معاملاتی خودتون رو باز کنید و تجزیه و تحلیل پیش از معامله رو آغاز کنید.برای تجزیه و تحلیل قبل از معامله، شما همچنین می خواهید که روالی ساختار یافته و ثابت داشته باشید باشد، منظورم اینه که:
- شما به طور ایدهآل در زمانهای ثابت و مشابه در هر روز معامله می کنید
- شما هر روز فقط به مجموعه ای ثابت از ابزارها نگاه می کنید که بخشی از برنامه نقاط ورود و خروج را تعیین کنید معاملاتی شما هستند
- شما با تجزیه و تحلیل از بالا به پایین شروع می کنید، به این معنی که با تایم فریم های بالاتر شروع می کنید و به سمت تایم فریمهای پایین حرکت می کنید (اگه که در حال انجام تحلیل چندین تایم فریم هستید)
- ابتدا با تجزیه و تحلیل رفتار حرکتی قیمت یا اگر معامله گر سبک ایچیموکو هستید، با مفاهیم ایچیموکو بازار رو تجزیه و تحلیل کنید.
هنگامی که موارد فوق رو تکمیل کردید، زمان آن هستش که انتخاب کنید کدوم معاملات با معیارهای شما مطابقت دارن و سپس نقاط ورود، سطوح حد ضرر و حد سود خود را تعیین کنید.
همیشه باید با حداقل نسبت ریسک به ریوارد 1:1 معامله کنید، دلیل این موضوع هم در مقالات بعدی بررسی میشه، اما در مورد تعیین ریسک به ریوارد توصیه نمیکنم همیشه یه عدد ثابت رو لحاظ کنید، اما همیشه کف این مقدار رو 1:1 در نظر بگیرید.
تارگتها همیشه باید بر اساس مفاهیم رفتار حرکتی قیمت ( یا ایچیموکو) تنظیم بشن، اگه شما یه استراتژی معاملاتی خاص دارید که بهتون یه تارگت خاصی رو میده، بسیار خب انجامش بدید، اما باید همیشه یه سطح حد سودی رو هدف قرار بدین که در بلند مدت عملکرد سوددهی رو داشته باشید.
تا زمانی که مبنا و دیتای کافی برای اینکه تشخیص بدید سطح حد سود بهینه شما کجاست، نداشته باشید، داشتن یه حد سود ثابت (ریسک به ریوارد ثابت) در هر معامله رو به هیچ وجه توصیه نمی کنم، زیرا ممکنه بر اساس این عدد ثابت در چندین معامله زودتر از موقع مناسب خروج کنید.
اگه شما در معاملهگری تازه کار هستین، من تارگتهای حدودی بین 1.25R تا 2R رو بهتون پیشنهاد میدم.
اینجا R منظور همون ریسک به ریوارد هستش، اگه شما 100 پیپ ریسک کنید، تارگت 1.25R یعنی که حد سود شما 125 پیپ هستش؛ و همچنین در خصوص سایز پوزیشنتون، من بیشتر از یک درصد رو توصیه نمی کنم و اگه شما تازه کار هستین، بهتره که بیشتر محتاط باشید و 0.5 درصد در هر معامله ریسک کنید؛ چون ممکنه اشتباهات بیشتری داشته باشید پس باید بافر و حاشیه امن بیشتری رو لحاظ کنیم.
ما همیشه توصیه می کنیم درصد ثابتی از سرمایه خودتون رو در هر معامله ریسک کنید.
چه ابزارهایی رو معامله می کنید؟
مهمترین قوانین سرانگشتی برای انتخاب ابزارهای مورد معامله 3 نکته زیر هستش:
- ابزارهای معاملاتی بیشتری را که نتونید به راحتی مدیریت، دنبال و تحلیل کنید، معامله نکنید.
- هر ابزار معاملاتی رو که انتخاب می کنید، تا سه ماه حداقل باهاش کار کنید تا یه مبنایی از اون داشته باشید.
- به طور ایده آل در همان دسته دارایی بمونید تا زمانی که با آن دسته دارایی ثبات و سودآوری داشته باشید.
اگه شما به دنبال معامله کردن در بازار فارکس هستید و با استراتژی ست اند فورگت (Set & Forget) معامله میکنید، من توصیه میکنم حداقل 4 تا 5 جفت ارز رو مدنظر قرار بدید، که 3 تای اونا از جفت ارزهای اصلی، یک جفت ارز فرعی و یک جفت ارز غیر معمول هم داشته باشید، همچنین مطمئن شوید که فقط جفت ارز هایی رو که بیشترین ارتباط با منطقه و زمان شما دارند، معامله کنید.
بنابراین اگه در کشورهای بریتانیا، اروپا و آمریکای شمالی هستین جفت ارزهای دلار و اروپایی بهترن، برای کشورهای آسیا، استرالیا و یا نیوزیلند حداقل دو جفت ارز از این منطقه ها مثل (JPY,AUD,NZD,CNY,SGD,KRW) و حداقل یک جفت ارز از دلار رو معامله کنید.
اگه میخواید با استفاده از استراتژی ست اند فورگت روی سهام معامله کنید، من توصیه میکنم یک یا دو شاخص و حداقل 2 تا 4 سهام نوسانی از منطقه خودتون رو معامله کنید، و همچنین میتونید یک یا دو ETF رو هم در نظر داشته باشید.
اگه میخواید با استفاده از استراتژی ست اند فورگت روی کامودیتیها معامله کنید، من توصیه میکنم حداقل یه محصول انرژی یا منابع طبیعی مانند نفت برنت یا گاز طبیعی، یک تا دو فلز گرانبها مانند طلا یا نقره، و یک تا دو فلز صنعتی مانند مس و آلومینیوم و یا یک تا دو محصول کشاورزی مانند ( ذرت، شکر، گندم و …) رو معامله کنید.
حالا که شما روتینهای قبل از معامله، سایز پوزیشن و انتخاب ابزار معاملاتی رو انجام دادین، مورد بعدی که باید تنظیم کنید تایم فریمهایی هستش که باهاش معامله میکنید.
با چه تایمفریم هایی کار می کنید؟
- برای ست اند فورگتهایی که در معاملات روزانه انجام میدین( به این معنی که باز و بسته شدن پوزیشنتون در یه روز و یا در یه سشن باشه)، توصیه میکنم برای بررسی تایم فریمهای بالاتر تون از تایمفریمهای 4 ساعته و 1 ساعته استفاده کنید، سپس روی نمودار 15 دقیقه، نمودار 5 دقیقه یا نمودار 3 دقیقه معامله کنید.
- برای ست اند فورگتهایی که در معاملات سویینگ انجام میدین( به این معنی که شما معاملات تون رو برای روزها، هفتهها و شاید ماهها نگه میدارین)
توصیه میکنم برای مشخص کردن رفتار حرکتی قیمت در تایمفریمهای بالاتر از تایم فریم روزانه استفاده کنید، سپس تصمیمات معاملاتی خودتون رو بر روی نمودار روزانه، 4 ساعته و یا 1 ساعته بگیرید.
- تایم فریمی رو انتخاب کنید که برای ستاپ معاملاتی شما واضح ترین به نظر بیاد
- تایم فریمی رو انتخاب کنید که با سایز پوزیشن و مدت زمان نگهداری پوزیشنتون همخونی داشته باشه
از نظر اینکه کدوم تایم فریم بر اساس تارگت و زمان نگهداری پوزیشن شما بهترینه، اول باید تارگت خودتون رو مشخص کنید.
یه قانون ساده اینه که یه اندیکاتور ATR روی نمودار روزانه تنظیم کنید تا ببینید میانگین محدوده قیمتی روزانه برای ابزار معاملاتی شما چقدر هستش، اگه تارگت شما خارج از ATR فعلی هستش، احتمالا چند روز برای رسیدن قیمت به تارگت تون نیاز دارید و باید با بازه زمانی بالاتری کار کنید، اگه تارگت شما در ATR روزانه باشه باید با تایم فریم پایین تر کار کنید.
استراتژی های معاملات ست اند فورگت
چه شما در فارکس یا چه سهام، کامودیتی و یا شاخصهای جهانی به دنبال معاملات ست اند فورگت باشین، یه ستاپ و استراتژی دائما قدرتمند، ستاپ بریک اوت،پولبک هستش.
این یه استراتژی خیلی سادهست که شما در اون به دنبال معامله با روند هستید و منتظر هستید تا بازار یه سطح حمایتی یا مقاومتی کلیدی ( مقاومت برای روند صعودی و حمایت برای روندهای نزولی) رو بشکونه، هنگامیکه بازار سطح کلیدی خودش رو شکست، سپس منتظر پولبک به سطح حمایت و یا مقاومت قبلی میمونیم تا در جهت روند معامله کنیم.
ستاپ بریک اوت-پولبک یه استراتژی کلاسیک و مفیده که وقتی اون رو با رفتار حرکتی قیمت معامله کنید میتونه یه ستاپ معاملاتی بسیار سودآوری باشه، بنابراین قطعاً باید روش تمرین کنید و به تسلط دست یابید.
سخن پایانی
یکی از مشکلات بزرگی که اکثر معامله گران با اون دست و پنجه نرم می کنن، عدم تسلط بر مفاهیم مدیریت ریسک و سرمایه به صورت کاربردی در معاملاتشونه؛ و متاسفانه در ایران کتاب یا دوره آموزشی حرفه ای و کاربردی برای این موضوع تابحال وجود نداشته است چرا که یک چالش بزرگه و آموزش آن تجربه بسیار بالایی را می طلبد.
از این رو آکادمی دال ترید تصمیم برآن گرفت که برای پوشش این کمبود جدی میان معامله گران ایرانی، دوره آموزشی مدیریت ریسک و سرمایه و احساسات کریس کاپری، عصب شناس و معامله گر مطرح بازارهای مالی رو با ترجمه و زیرنویس تخصصی ارائه کند.
این دوره آموزشی بدون شک یکی از باکیفیت ترین دوره های دنیا در این معقوله مهم است و هم اکنون با تلاش مداوم تیم تخصصی مترجمین آکادمی دال ترید امکان شرکت در این دوره با ارزش برای شما فراهم شده است.
برای کسب اطلاعات بیشتر درباره نحوه ثبت نام، سرفصل های دوره، رزومه ی مدرس و … به اینجا مراجعه کنید.
استراتژی معاملاتی ست اند فورگت (Set & Forget)
در آموختههای قبلی دیدیم که چگونه، معاملات روزانه در فارکس انجام بدیم، در این هفته می خوایم به این بپردازیم که شما چگونه معاملات ست اند فورگت در فارکس، سهام، کامودیتیها و شاخصهای جهانی انجام بدین.
وقتی که در مورد «معاملات ست اند فورگت» صحبت می کنم، تعریف پایهای که مدنظرم هستش اینه که شما یه پوزیشن با نقاط ورود، استاپ لاس و حد سود از پیش تعیین شده، می گیرید، و وقتی که پوزیشنتون باز شد، شما بدون مدیریت معامله ولش می کنید.
و این یعنی شما اجازه می دین که معامله پیش بره و به حد سود و یا حد ضررتون برخورد کنه، از این رو اسمش «ست اند فورگت» هستش.این استراتژی می تونه در هر تایم فریمی انجام بشه، یعنی می تونه در چارت هفتگی، روزانه یا چهار ساعته انجام بشه و یا حتی در تایم فریمهای میان روزی، مانند یک ساعته و یا کمتر، یعنی شما حتی می تونید در طول روز هم معامله ست اند فورگت انجام بدینف به این صورت که قیمت به حد ضرر یا حد سودتون می رسه و یا اینکه هیچ کدوم از اینا اتفاق نمیوفته و سشن اون روز تموم میشه.
نکتهی مهم در این استراتژی اینه که وقتی پوزیشن تون باز هستش هیچ مدیریت معاملهای رو انجام نمیدین، حالا بریم به چند موضوع و نکتهی کلیدی پیرامون معاملات ست اند فورگت بپردازیم:
کوتاه اگه جواب بدم، بله.
و این استراتژیه که شما باید به احتمال زیاد ازش استفاده کنید اگر که در طول روز فقط یک یا دو ساعت وقت برای معامله در بازار فارکس یا هر بازار دیگری دارید.
نقطه مقابل استراتژی معاملاتی ست اند فورگت اینه که به صورت فعال معاملاتتون رو مدیریت کنید، اما به هرحال من توصیه نمی کنم این کار رو انجام بدین اگه هر یک از موارد زیر رو نداشته باشین:
- مهارتهای عملی کافی برای خوانش رفتار حرکتی قیمت و در نتیجه مدیریت کردن معامله و یافتن نقطه خروج بهینه
- خط مبنا و سابقه سوددهی که نشوندهنده این باشه که میتونید معاملاتتون رو مدیریت کنید
- وقت کافی برای اینکه بتونید به صورت مستمر پوزیشنتون رو زیر نظر بگیرید
- شرایط، قوانین و الگوهای از پیش تعیین شدهای که به شما کمک کنه تا در شرایط درست از پوزیشنتون خروج کنید.
بنابراین اگر هیچ یک از موارد گفته شده در بالا رو ندارید، باید با استراتژی ست اند فورگت معامله کنید، و همچنین اگه تازه معاملهگری رو شروع کردید بهتون توصیه می کنم که با استراتژی ست اند فورگت معامله کنید تا یه خط مبنا بسازید، بهتون نشون میده که می تونید معاملات و نقاط ورود خوبی رو پیدا کنید و همچنین سطوح حد ضرر و حد سود مناسبی رو تعیین کنید.
حالا که مشخص کردیم چه کسی باید با استراتژی معاملاتی ست اند فورگت کار کنه، بریم به قوانین پیشنهادی، نکات و استراتژیهای من بپردازیم.
3 نکته مهم و حیاتی در استراتژی ست اند فورگت (Set & Forget)
یک روتین قبل از معامله داشته باشید
معامله گری برای ایجاد سوددهی به یه ذهنیت و فعالیت ذهنی نقاط ورود و خروج را تعیین کنید بسیار خاصی نیاز داره، خیلی به ندرت ذهنیت شما، شما رو کاملا به سمت داشتن معاملات درست هدایت میکنه، به همین دلیل من بهتون توصیه می کنم که یه روتین برای قبل از معاملات داشته باشین، که به موجب آن قبل از شروع معامله و یا حتی قبل از اینکه پشت رایانه خودتون بنشینید، ذهنتون رو پاک کنید، مطمئن بشید که در شرایط ریلکس و آرامی قرار دارید و قبل از اینکه هر گونه تصمیم معاملاتی بگیرید تمرکز کافی دارید.
تنها چیزی که نیاز دارید حدود 5 تا 10 دقیقه آمادگی ذهنیه تا خود را در وضعیتی واضح برای معامله قرار دهید.
هنگامی که از نظر ذهنی به آرامش رسیدید و آماده معامله شدید، پلتفرم معاملاتی خودتون رو باز کنید و تجزیه و تحلیل پیش از معامله رو آغاز کنید.برای تجزیه و تحلیل قبل از معامله، شما نقاط ورود و خروج را تعیین کنید همچنین می خواهید که روالی ساختار یافته و ثابت داشته باشید باشد، منظورم اینه که:
- شما به طور ایدهآل در زمانهای ثابت و مشابه در هر روز معامله می کنید
- شما هر روز فقط به مجموعه ای ثابت از ابزارها نگاه می کنید که بخشی از برنامه معاملاتی شما هستند
- شما با تجزیه و تحلیل از بالا به پایین شروع می کنید، به این معنی که با تایم فریم های بالاتر شروع می کنید و به سمت تایم فریمهای پایین حرکت می کنید (اگه که در حال انجام تحلیل چندین تایم فریم هستید)
- ابتدا با تجزیه و تحلیل رفتار حرکتی قیمت یا اگر معامله گر سبک ایچیموکو هستید، با مفاهیم ایچیموکو بازار رو تجزیه و تحلیل کنید.
هنگامی که موارد فوق رو تکمیل کردید، زمان آن هستش که انتخاب کنید کدوم معاملات با معیارهای شما مطابقت دارن و سپس نقاط ورود و خروج را تعیین کنید نقاط ورود، سطوح حد ضرر و حد سود خود را تعیین کنید.
همیشه باید با حداقل نسبت ریسک به ریوارد 1:1 معامله کنید، دلیل این موضوع هم در مقالات بعدی بررسی میشه، اما در مورد تعیین ریسک به ریوارد توصیه نمیکنم همیشه یه عدد ثابت رو لحاظ کنید، اما همیشه کف این مقدار رو 1:1 در نظر بگیرید.
تارگتها همیشه باید بر اساس مفاهیم رفتار حرکتی قیمت ( یا ایچیموکو) تنظیم بشن، اگه شما یه استراتژی معاملاتی خاص دارید که بهتون یه تارگت خاصی رو میده، بسیار خب انجامش بدید، اما باید همیشه یه سطح حد سودی رو هدف قرار بدین که در بلند مدت عملکرد سوددهی رو داشته باشید.
تا زمانی که مبنا و دیتای کافی برای اینکه تشخیص بدید سطح حد سود بهینه شما کجاست، نداشته باشید، داشتن یه حد سود ثابت (ریسک به ریوارد ثابت) در هر معامله رو به هیچ وجه توصیه نمی کنم، زیرا ممکنه بر اساس این عدد ثابت در چندین معامله زودتر از موقع مناسب خروج کنید.
اگه شما در معاملهگری تازه کار هستین، من تارگتهای حدودی بین 1.25R تا 2R رو بهتون پیشنهاد میدم.
اینجا R منظور همون ریسک به ریوارد هستش، اگه شما 100 پیپ ریسک کنید، تارگت 1.25R یعنی که حد سود شما 125 پیپ هستش؛ و نقاط ورود و خروج را تعیین کنید همچنین در خصوص سایز پوزیشنتون، من بیشتر از یک درصد رو توصیه نمی کنم و اگه شما تازه کار هستین، بهتره که بیشتر محتاط باشید و 0.5 درصد در هر معامله ریسک کنید؛ چون ممکنه اشتباهات بیشتری داشته باشید پس باید بافر و حاشیه امن بیشتری رو لحاظ کنیم.
ما همیشه توصیه می کنیم درصد ثابتی از سرمایه خودتون رو در هر معامله ریسک کنید.
چه ابزارهایی رو معامله می نقاط ورود و خروج را تعیین کنید کنید؟
مهمترین قوانین سرانگشتی برای انتخاب ابزارهای مورد معامله 3 نکته زیر هستش:
- ابزارهای معاملاتی بیشتری را که نتونید به راحتی مدیریت، دنبال و تحلیل کنید، معامله نکنید.
- هر ابزار معاملاتی رو که انتخاب می کنید، تا سه ماه حداقل باهاش کار کنید تا یه مبنایی از اون داشته باشید.
- به طور ایده آل در همان دسته دارایی بمونید تا زمانی که با آن دسته دارایی ثبات و سودآوری داشته باشید.
اگه شما به دنبال معامله کردن در بازار فارکس هستید و با استراتژی ست اند فورگت (Set & Forget) معامله میکنید، من توصیه میکنم حداقل 4 تا 5 جفت ارز رو مدنظر قرار بدید، که 3 تای اونا از جفت ارزهای اصلی، یک جفت ارز فرعی و یک جفت ارز غیر معمول هم داشته باشید، همچنین مطمئن شوید که فقط جفت ارز هایی رو که بیشترین ارتباط با منطقه و زمان شما دارند، معامله کنید.
بنابراین اگه در کشورهای بریتانیا، اروپا و آمریکای شمالی هستین جفت ارزهای دلار و اروپایی بهترن، برای کشورهای آسیا، استرالیا و یا نیوزیلند حداقل دو جفت ارز از این منطقه ها مثل (JPY,AUD,NZD,CNY,SGD,KRW) و حداقل یک جفت ارز از دلار رو معامله کنید.
اگه میخواید با استفاده از استراتژی ست اند فورگت روی سهام معامله کنید، من توصیه میکنم یک یا دو شاخص و حداقل 2 تا 4 سهام نوسانی از منطقه خودتون رو معامله کنید، و همچنین میتونید یک یا دو ETF رو هم در نظر داشته باشید.
اگه میخواید با استفاده از استراتژی ست اند فورگت روی کامودیتیها معامله کنید، من توصیه میکنم حداقل یه محصول انرژی یا منابع طبیعی مانند نفت برنت یا گاز طبیعی، یک تا دو فلز گرانبها مانند طلا یا نقره، و یک تا دو فلز صنعتی مانند مس و آلومینیوم و یا یک تا دو محصول کشاورزی مانند ( ذرت، شکر، گندم و …) رو معامله کنید.
حالا که شما روتینهای قبل از معامله، سایز پوزیشن و انتخاب ابزار معاملاتی رو انجام دادین، مورد بعدی که باید تنظیم کنید تایم فریمهایی هستش که باهاش معامله میکنید.
با چه تایمفریم هایی کار می کنید؟
- برای ست اند فورگتهایی که در معاملات روزانه انجام میدین( به این معنی که باز و بسته شدن پوزیشنتون در یه روز و یا در یه سشن باشه)، توصیه میکنم برای بررسی تایم فریمهای بالاتر تون از تایمفریمهای 4 ساعته و 1 ساعته استفاده کنید، سپس روی نمودار 15 دقیقه، نمودار 5 دقیقه یا نمودار 3 دقیقه معامله کنید.
- برای ست اند فورگتهایی که در معاملات سویینگ انجام میدین( به این معنی که شما معاملات تون رو برای نقاط ورود و خروج را تعیین کنید روزها، هفتهها و شاید ماهها نگه میدارین)
توصیه میکنم برای مشخص کردن رفتار حرکتی قیمت در تایمفریمهای بالاتر از تایم فریم روزانه استفاده کنید، سپس تصمیمات معاملاتی خودتون رو بر روی نمودار روزانه، 4 ساعته و یا 1 ساعته بگیرید.
- تایم فریمی رو انتخاب کنید که برای ستاپ معاملاتی شما واضح ترین به نظر بیاد
- تایم فریمی رو انتخاب کنید که با سایز پوزیشن و مدت زمان نگهداری پوزیشنتون همخونی داشته باشه
از نظر اینکه کدوم تایم فریم بر اساس تارگت و زمان نگهداری پوزیشن شما بهترینه، اول باید تارگت خودتون رو مشخص کنید.
یه قانون ساده اینه که یه اندیکاتور ATR روی نمودار روزانه تنظیم کنید تا ببینید میانگین محدوده قیمتی روزانه برای ابزار معاملاتی شما چقدر هستش، اگه تارگت شما خارج از ATR فعلی هستش، احتمالا چند روز برای رسیدن قیمت به تارگت تون نیاز دارید و باید با بازه زمانی بالاتری کار کنید، اگه تارگت شما در ATR روزانه باشه باید با تایم فریم پایین تر کار کنید.
استراتژی های معاملات ست اند فورگت
چه شما در فارکس یا چه سهام، کامودیتی و یا شاخصهای جهانی به دنبال معاملات ست اند فورگت باشین، یه ستاپ و استراتژی دائما قدرتمند، ستاپ بریک اوت،پولبک هستش.
این یه استراتژی خیلی سادهست که شما در اون به دنبال معامله با روند هستید و منتظر هستید تا بازار یه سطح حمایتی یا مقاومتی کلیدی ( مقاومت برای روند صعودی و حمایت برای روندهای نزولی) رو بشکونه، هنگامیکه بازار سطح کلیدی خودش رو شکست، سپس منتظر پولبک به سطح حمایت و یا مقاومت قبلی میمونیم تا در جهت روند معامله کنیم.
ستاپ بریک اوت-پولبک یه استراتژی کلاسیک و مفیده که وقتی اون رو با رفتار حرکتی قیمت معامله کنید میتونه یه ستاپ معاملاتی بسیار سودآوری باشه، بنابراین قطعاً باید روش تمرین کنید و به تسلط دست یابید.
سخن پایانی
یکی از مشکلات بزرگی که اکثر معامله گران با اون دست و پنجه نرم می کنن، عدم تسلط بر مفاهیم مدیریت ریسک و سرمایه به صورت کاربردی در معاملاتشونه؛ و متاسفانه در ایران کتاب یا دوره آموزشی حرفه ای و کاربردی برای این موضوع تابحال وجود نداشته است چرا که یک چالش بزرگه و آموزش آن تجربه بسیار بالایی را می طلبد.
از این رو آکادمی دال ترید تصمیم برآن گرفت که برای پوشش این کمبود جدی میان معامله گران ایرانی، دوره آموزشی مدیریت ریسک و سرمایه و احساسات کریس کاپری، عصب شناس و معامله گر مطرح بازارهای مالی رو با ترجمه و زیرنویس تخصصی ارائه کند.
این دوره آموزشی بدون شک یکی از باکیفیت ترین دوره های دنیا در این معقوله مهم است و هم اکنون با تلاش مداوم تیم تخصصی مترجمین آکادمی دال ترید امکان شرکت در این دوره با ارزش برای شما فراهم شده است.
برای کسب اطلاعات بیشتر درباره نحوه ثبت نام، سرفصل های دوره، رزومه ی مدرس و … به اینجا مراجعه کنید.
اندیکاتور سیگنال ورود و خروج Vertex متاتریدر 4
Vertex اندیکاتور موفقی است که از ترکیب چندین اندیکاتور بوجود آمده، که پیش بینی دقیق نقاط برگشت روند را امکان پذیر می کند. یافتن مکان های مطلوب برای ورود به بازار، بر عهده ی فلش های سیگنال این اندیکاتور است ،همچنین سهولت تفسیر سیگنال ها، افراد مبتدی را جذب می کند، با این حال، معامله گران باتجربه اغلب چنین اندیکاتوری را در سیستم های خود استفاده می کنند.
مشخصات Vertex Indicator
• جفت ارز: همه ی جفت ارزها
• زمان معامله : سشن های اروپا و نیویورک
• تایم فریم : H1 و بالاتر
• بازار: فارکس ، نقاط ورود و خروج را تعیین کنید شاخص ها ، ارزهای دیجیتال
برخی از مزایای Vertex Indicator
* سیگنال های با کیفیت و کم خطا با در نظر گرفتن سود 5 تا 10 پیپ
* محیط ساده و کاربردی
* مناسب برای تمامی معامله گران
* قابل تلفیق با سیستم شخصی شما و سیستم های دیگر
Vertex Indicator چگونه کار می کند ؟
Vertex Indicator نتیجه ترکیب سه اندیکاتور مشهوراست: Momentum ، Moving Averages و Bollinger Bands. این ابزارها در لیست اندیکاتور های MT4 قرار دارند و بنابراین توسط معامله گران مبتدی و باتجربه شناخته شده اند.
Vertex Indicator با تنظیمات پیش فرض قابل استفاده است ، بنابراین نیازی به تغییر آنها در هنگام نصب نیست ، اما در صورت تمایل می توانید همه گزینه های مهم را تنظیم کنید:
Processed : دوره زمانی پردازش داده ها برای تحلیل تکنیکال چارت
Control_Period : دوره پردازش داده ها برای محاسبات ساخت یک میانگین متحرک (Moving Average) - این خط به طور پیش فرض دارای رنگ آبی است
Signal_Period : دوره پردازش داده ها برای ساخت خط سیگنال قرمز رنگ در اوسیلاتور Vertex MOD 3
Signal_Method : روش ساخت میانگین متحرک ( moving average)
BB_Up_Period/BB_Dn_Period : دوره پردازش داده ها برای ساخت باندهای پایین و بالای بولینگر( Bollinger Bands)
BB_Up_Deviation/BB_Dn_Deviation : تعداد انحراف باند بالا و پایین بولینگر
قوانین معامله
معامله خرید
1- خط قرمز رنگ اوسیلاتور، باند پایینی بولینگر را به سمت پایین بشکند و زیر خط 6- قرار بگیرد. در این حالت یک پیکان قرمز رنگ روی چارت به نمایش در می آید که سیگنال فروش معمولی است
2- اگر حالت بالا رخ بدهد و خط قرمز زیر خط 10- قرار بگیرد ، پیکان قرمز رنگ به همراه دایره صورتی رنگ بالای آن به نمایش در می آید که سیگنال فروش قوی است
معامله فروش
1- خط قرمز رنگ اوسیلاتور، باند بالایی بولینگر را به سمت بالا بشکند و بالای خط 6 قرار بگیرد. در این حالت یک پیکان قرمز رنگ روی چارت به نمایش در می آید که سیگنال فروش معمولی است
2- اگر حالت بالا رخ بدهد و خط قرمز بالای خط 10 قرار بگیرد ، پیکان قرمز رنگ به همراه دایره صورتی رنگ بالای آن به نمایش در می آید که سیگنال فروش قوی است
برای آشنایی بیشتر با این اندیکاتور ویدیو زیر را تماشا کنید
دیدگاه شما