بروز احساس طمع در روند صعودی بازار


چند استراتژی

روانشناسی بازار ارز دیجیتال | سفر به ذهن تریدرهای موفق!

روانشناسی بازار ارز دیجیتال یکی از مهم‌ترین عوامل موفقیت در این بازار است که کمتر به آن توجه شده است. وقتی صحبت از بازار کریپتوها و معامله رمز ارزها به میان می‌آید، دانش تحلیل و معامله‌گری اولین مسئله‌ای است که مهم جلوه می‌کند. شاید فکر کنید هر زمان تحلیل تکنیکال را فول یاد گرفته و بر تحلیل بنیادی مسلط شوید، یک معامله‌گر شکست ناپذیر خواهید شد! اما تجربه ثابت کرده که یک تحلیلگر خوب، لزوماً یک تریدر خوب نیست! تحلیلگران حرفه‌ای زیادی بوده‌اند که با بهترین استراتژی‌های تحلیل، به دفعات از بازار شکست خورده‌اند.

آن هنگامی که رمز ارز ما افزایش قیمت چشمگیری داشت و به طمع سود بیشتر از فروشش خودداری کردیم، گواه این است که علم روانشناسی بازار ارز دیجیتال چقدر با اهمیت است. دانش روانشناسی بازار به ما کمک می‌کند نه تنها احساسات خود را کنترل کنیم بلکه از آن‌ها در جهت کسب سود استفاده کنیم.

اکثر معامله‌گران هنوز اهمیت روانشناسی بازار ارز دیجیتال را درک نکرده‌اند. احساسات شما و سایر تریدرهای بازار به قدری موثر است که حتی گاهی جهت بازار را تغییر می‌دهد. مطالعه این مطلب برای شما ضروری است چون کمک می‌کند از احساسات خود به هنگام معامله، در راستای موفقیت استفاده کنید.

اهمیت روانشناسی بازار ارز دیجیتال

پیش از آن که به تعریف روانشناسی بازار کریپتوها بپردازیم، با هم اهمیت آن را در موفقیت بررسی خواهیم کرد. بازار ارزهای دیجیتال دارای سه بعد است که عبارتند از:

  1. بُعد تحلیلی
  2. بُعد روانشناسی
  3. بُعد مدیریت سرمایه

اکثر تحلیلگران کل انرژی خود را روی بُعد تحلیلی بازار گذاشته و به آن دو بُعد دیگر کمتر می‌پردازند. شناخت کامل نسبت به همه‌ی ابعاد بازار ضروری است. تحلیلگری و تریدینگ دو دنیای متفاوت هستند. افرادی هستند که در حوزه تحلیل استاد بوده؛ اما بُعد روانشناسی بازار ارز دیجیتال یا بُعد مدیریت سرمایه در آن را نادیده گرفته و به همین دلیل نتوانستند تریدرهای خوبی باشند. در مقابل افرادی هستند که خیلی هم در تحلیل ماهر نیستند؛ اما تریدرهای خوبی هستند. تریدر حرفه‌ای یک دوره تحلیل و مدیریت سرمایه را پشت سر گذاشته و اصول روانشناسی بازار را رعایت می‌کند.

روانشناسی بازار چیست؟

روانشناسی به طور کل مطالعه و علم به رفتار افراد است؛ اما وقتی از روانشناسی بازار ارز دیجیتال یا کلاً بازارهای مالی صحبت می‌کنیم، منظور چیست؟ روان شناسی بازار یا ترید به مجموعه رفتارهایی گفته می‌شود که به معامله‌گر کمک می‌کند احساساتش را کنترل کرده و از آن‌ها در جهت پیروزی در معاملات استفاده کند. روانشناسی بازار یعنی علم به حرکت یک بازار با توجه به واکنش‌ها و شرایط احساسی افرادی که در آن فعال هستند.

در تعریفی دیگر ، به احساسات و رفتارهایی اشاره دارد که در زمان معامله بروز می‌کنند. احساساتی که تصمیمات تریدر را تحت تاثیر قرار می‌دهد. علم روانشناسی معامله یا بازار ارزهای دیجیتال در پی شناخت این احساسات و رفتارها است. در معامله‌گری دو نوع احساس به شدت موج می‌زند که یکی ترس و دیگری طمع می‌باشد. سایر احساساتی که در ترید بروز می کنند عبارتند از: امید، خشم، هیجان، اضطراب، یاس، ریسک‌پذیری و.

تریدرهایی که از تحلیل تکنیکال در معاملات خود استفاده می‌کنند نیز می‌توانند از روانشناسی بازار بهره ببرند. بررسی نمودار قیمت کریپتوها قطاری از احساسات معامله‌گران را به نمایش می‌گذارد. شناخت احساسات حاکم بر بازار، فرصت‌های سودده بسیاری به بار می‌آورد.

احساسات عمده تریدرها که بر بازار ارز دیجیتال موثر هستند

طمع ، زیاده خواهی و تمایل شدید انسان به پول است. این حرص آنقدر زیاد است که گاهی منطق انسان را ضایع می‌کند. این ویژگی مقدمه‌ی بسیاری از رفتارها و تصمیمات یک معامله‌گر در بازار ارزهای دیجیتال خواهد بود. بارها شده در معامله‌ای به سود مطلوب رسیدیم اما همین حرص نگذاشته از معامله خارج شویم. ارز دیجیتالی را بدون آن که خوب بشناسیم خریداری کرده‌ایم فقط چون قیمت آن به سرعت رشد کرده است. این رفتارها و سایر رفتارهای مشابه آن همگی از طمع ما تریدرها نشات می‌گیرد.

ترس ، احساس دیگری است که موجب می‌شود معامله‌گران معاملات خود را زود ببندند. تریدرها از ضررهای بزرگ ترسیده و ریسک منطقی و لازم را نمی‌پذیرند. هرگاه بازار ارزهای دیجیتال روند نزولی به خود می‌گیرد، احساس ترس تریدرها آن‌ها را به سرعت از بازار خارج کرده و فشار عرضه در بازار شدت می‌گیرد. علم به روانشناسی بازار کمک می‌کند ما این احساس ترس را شناخته و کنترل کنیم.

امید ، افراد به امید کسب سود وارد بازارهای مالی می‌شوند. اصلاً اگر امید به سود کردن نباشد، انگیزه‌ای نیز برای ورود به بازار وجود نخواهد داشت. امید یک تریدر را به تحرک در می‌آورد. البته اگر امید و انتظار بیش از حد باشد، تهدیداتی ناشی از اغراق در توانایی‌ها پدید می‌آید. امید و انتظار باید با استدلال و محاسبات منطقی همراه باشد.

چرخه احساسات تریدرها در بازار

روانشناسان معتقدند که نوسانات قیمت در بازار متاثر از احساسات افراد است. عملاً رشد بازار به علت نگرش مثبت و اعتماد به نفس مشارکت‌کنندگان است. یعنی یک موج از احساسات مثبت تقاضا را افزایش می‌دهد. در مقابل احساست منفی نیز منجر به افزایش عرضه در بازار خواهد شد.

احساسات در بازار صعودی یا گاوی

از نظر روانشناسی بازار ، هنگامی که یک بازار روند صعودی دارد، سه نوع احساس در آن شدت می‌گیرد:

  1. خوش‌بینی
  2. حرص و طمع
  3. اعتماد به نفس

اغلب، همین احساسات منجر به شدید شدن خریدها در بازار می‌شود. در بروز احساس طمع در روند صعودی بازار چرخه روانشناسی بازار، احساسات اثر چرخشی دارند. در واقع احساسات مثبت حاکم بر بازار با افزایش قیمت‌ها مثبت‌تر می‌شوند. همین امر، به عواطف بازار سیر صعودی بخشیده و آن را به سمت بالاتر می‌کشاند.

گاهی همین شور افراد می‌تواند باعث شکل‌گیری حباب قیمت در بازار شود. در چنین شرایطی اکثر تریدرها هیجان‌زده و غیرمنطقی می‌شوند. فراموش می‌کنند ارزش واقعی آن دارایی چقدر است و فقط به امید ادامه یافتن روند صعودی بازار، آن را می‌خرند. اینجاست که طمع به میان می‌آید و چشم منطق تریدرها را می‌بندد.

احساسات در بازار نزولی یا خرسی

از نظر روانشناسی بازار ، در بازاری که روند نزولی دارد، افراد احساس اندوه را تجربه می‌کنند. عصبانیت، افسردگی و احساسات نظیر این در افراد بروز خواهد کرد. آن احساس سرخوشی و طمع در افراد تبدیل به احساس ناخرسندی می‌شود. همین طور که بازار روند نزولی خود را طی می‌کند، احساسات حاکم بر بازار منفی و منفی‌تر خواهند شد. این احساسات معمولاً شامل اضطراب و وحشت‌زدگی هستند.

در این شرایط سرمایه‌گذاران به دنبال علل کاهش قیمت ها می‌گردند. آن‌ها نمی‌خواهند باور کنند روند صعودی به پایان رسیده است و وارد مرحله انکار می‌شوند. در حقیقت سعی در حفظ جایگاه خود دارند چون فکر می‌کنند برای فروش دیر شده و بازار دوباره برمی‌گردد. پس از آن که قیمت‌ها حتی از این هم پایین‌تر آمدند، ترس و وحشت بازار را به سمتی هدایت می‌کند که سرمایه‌گذاران تسلیم شده و در پایین‌ترین قیمت دارایی خود را می‌فروشند.

وقتی بازار به این نقطه یعنی کف قیمت می‌رسد، روند نزولی متوقف شده و به ثبات خواهد رسید. اینجا احساس خشم و عصبانیت وجود سرمایه‌گذار را فرا خواهد گرفت. در نهایت با بهبود وضع بازار مجدد احساس امید و انتظار، سرمایه‌گذاران را به بازار جذب خواهد کرد.

کنترل احساسات به کمک روانشناسی در بازار ارز دیجیتال

تا به حال دیدیم که درصد تصادفات یک راننده که چند سال است گواهینامه گرفته بیشتر از یک راننده آماتور است. آن راننده که خیلی وقت است رانندگی می‌کند، به دلیل با تجربه بودن برخی احتیاط‌ها را کنار می‌گذارد. در حالیکه راننده آماتور بی ادعا تک تک موارد را رعایت می‌کند.

در بازار ارزهای دیجیتال نیز همین موضوع صدق می‌کند. تحلیلگران حرفه‌ای در هنگام معامله اهمیت احساسات درون خود را نادیده می‌گیرند. خیال می‌کنند استادانه تحلیل می‌کنند و ترید کرده، سود می‌برند؛ اما اگر به احساسات خود نپردازند، اگر راه کنترل احساسات خود را نیابند، ممکن است تحت کنترل احساسات خود تصمیمات اشتباهی بگیرند.

برای آن که از یک تحلیلگر خوب به یک تریدر خوب تبدیل شوید به موارد زیر نیاز دارید:

  • آرامش روان
  • بالا بردن سرعت تصمیم‌گیری
  • بهبود سرعت عمل
  • کنترل احساسات ترس و طمع
  • تسلط بر غرور
  • پذیرش شکست و دوباره شروع کردن

داشتن چنین مهارت‌هایی به نظر من شصت هفتاد درصد کار است که در هیچ کلاس و آموزشگاهی تدریس نمی‌شود. این مسائل را خود شما باید در درون خود کشف کنید.

جمع‌بندی

روانشناسی بازار یکی از ابعاد بازار دیجیتال است که نادیده گرفتن آن مانع موفقیت ما خواهد بود. ما به کمک روانشناسی بازار و معامله می‌توانیم از حالات روحی خود برای سوق دادن معاملات به سمت سوددهی استفاده کنیم. روانشناسی علاوه بر شناخت احساسات و ویژگی‌های شخصیتی موثر در تریدها، تکنیک‌هایی به ما ارائه می‌دهد تا کمتر احساس سردرگمی و ناتوانی کنیم. در مطالب بعدی شما را با این فوت و فن‌های روانشناسی ترید در بازار ارزهای دیجیتال آشنا خواهیم کرد.

نظر شما در این باره چیست؟ به نظر شما دانش تحلیل به تنهایی کافیست؟ آیا واقعا روانشناسی بازار تا این حد با اهمیت است یا خیر؟ نظرات خود را در قسمت دیدگاه با ما به اشتراک بگذارید.

معرفی شاخص ترس و طمع؛ کاربرد این اندیکاتور در بازار رمز ارزها چیست؟

شاخص ترس و طمع بیت کوین چیست؟

شاخص ترس و طمع، اندیکاتوری است که سرمایه‌گذاران می‌توانند از آن برای تشخیص زمان خرید خود استفاده کنند. این شاخص به این منظور توسعه پیدا کرده، تا دو مورد از اصلی‌ترین احساسات بازار را به صورت روزانه، هفتگی و ماهیانه ارزیابی کند. ترس و طمع (Fear and Greed) نشان می‌دهند که سرمایه‌گذاران و تریدرها چه مقدار تمایل دارند تا برای یک ارز دیجیتال، کالا، سهام و غیره پول پرداخت کنند. در تئوری، این شاخص می‌تواند منصفانه بودن قیمت رمز ارز را اندازه گیری کند؛ بدین صورت که ترس بیش از حد، قیمت کریپتوی مورد نظر را بیش از ارزش ذاتی و واقعی کاهش می‌دهد و طمع بیش از اندازه نیز باعث افزایش قیمت، بیشتر از ارزش واقعی رمز ارز می‌شود. اما شاخص ترس و طمع چیست؟ در این مقاله به معرفی اندیکاتور ترس و طمع، نحوه کارکرد آن، مزایا و معایب و اهمیت آن در بازار ارزهای رمزنگاری شده می‌پردازیم. با میهن بلاکچین همراه باشید.

شاخص ترس و طمع چیست؟

دو روش برای استفاده از این شاخص وجود دارد: برای مقابله با احساسات بازار و استفاده از این احساسات به عنوان تاییدیه.

مقابله با احساسات بازار

همانطور که قبلا نیز اشاره کردیم، احساسات بازار را به حرکت در می‌آورند. سرمایه گذاران می‌توانند از این موضوع به عنوان فرصت استفاده کنند. شاخص ترس و طمع در دید کلی روند قیمتی بازار و درک ارزش، بسیار مفید و کاربردی است. در اصل، روندهای کوتاه مدت و میان مدت را می‌توان با میانگین‌های متحرک ۱۰، ۵۰ و ۲۰۰ شناسایی کرد. زمانی که قیمت بالاتر از این میانگین‌ها حرکت کند، روند صعودی و اگر پایین‌تر حرکت کند روند نزولی است. پس اگر قیمت بالاتر از میانگین‌های ۱۰ و ۵۰ باشد، اما پایین‌تر از میانگین متحرک ۲۰۰ حرکت کند، بدین معنی است که روندهای کوتاه مدت و میان مدت صعودی هستند، اما روند بلندمدت نزولی است.

شاخص‌های احساسات بازار برای زمان سنجی بازار بسیار مفید هستند؛ یک فرصت مناسب برای دریافت سود، زمانی رخ می‌دهد که شاخص Fear and Greed سطح بالایی از طمع را در بازار صعودی نشان دهد. اینجا نقطه‌ای است که شما می‌توانید از قدرت قیمت بازار استفاده کنید و اندازه پوزیشن معاملاتی خود را به منظور مدیریت ریسک کاهش دهید. همچنین زمانی که سطح بالایی از ترس به وجود می‌آید، بهترین فرصت برای خرید رمز ارز است.

استفاده از احساسات بازار به عنوان تاییدیه

راه دیگری برای استفاده از احساسات بازار، پیدا کردن تغییر از ترس به طمع و یا بالعکس است. تغییر در احساسات یا روند مداوم در یک جهت (مثلا ترس) برای تایید فرصت‌های سرمایه گذاری به کار می‌رود.

این به ویژه در زمانی که اصلاح‌های بزرگ یا ریزش در بازار صورت می‌گیرد، بسیار کاربردی است. اگر یک روند میان مدت یا بلندمدت از بالا به پایین حرکت کند، سرمایه گذاران باید منتظر تاییدیه برای خرید باشند. این باعث کاهش ریسک نزول بیشتر قیمت می‌شود.

احساسات دیگری که روی بازار تاثیرگذار هستند

ترس و طمع احساساتی هستند که بر روی کل بازار و تریدرها تاثیر می‌گذارند؛ برخی احساسات دیگر نیز هستند که بر روی تریدرها به صورت فردی اثرگذار هستند و هر از گاهی نیز بر روی بازار تاثیر می‌گذارند:

  • خستگی: باعث می‌شود که تریدرها پوزیشن‌های معاملاتی خود را ببندند و وارد معاملات جدیدی بشوند که با استراتژی آنها همخوانی ندارد. این اغلب زمانی اتفاق می‌افتد که حجم و نوسانات بسیار کم هستند.
  • هیجان و شادی: معمولا زمانی رخ می‌دهد که معامله تریدر عملکرد بسیار خوبی دارد و یا از معامله خود سود سرشاری دریافت کرده‌اند. این حس می‌تواند باعث ریسک کردن زیاد تریدر شود.
  • ناامیدی: اکثرا زمانی که تریدر از بازار جا می‌ماند اتفاق می‌افتد. در این موقعیت، معامله‌گر حس می‌کند که هیچ کاری از او بر نمی‌آید و نتیجه آن، رها کردن استراتژی می‌شود.
  • امید: این احساس در سرمایه گذارانی به وجود می‌آید که نمی‌خواهند واقعیت و اشتباه خود را قبول کنند. آنها به راحتی از کنار اشتباه خود عبور می‌کنند و امیدوارند که نتایج بهتری بگیرند.
  • نگرانی و استرس: زمانی اتفاق می‌افتد که سایز پوزیشن‌های معاملاتی تریدر بسیار بزرگ است و یا معامله‌گر حس می‌کند کنترلی بر شرایط ندارد.

پرسش و پاسخ (FAQ)

پرسش و پاسخ میهن بلاکچین

  • شاخص ترس و طمع ارز دیجیتال چیست؟

شاخص ترس و طمع بیت کوین معمول‌ترین اندیکاتور از این نوع است و شامل چند فاکتور مختلف است. هر کدام از این فاکتورها اعدادی را نشان می‌دهند و شاخص در نهایت، میانگین این اعداد را جمع می‌کند و بین ۰ تا ۱۰۰ رقمی را نشان می‌دهد؛ عدد ۰ نشانگر ترس بسیار شدید و عدد ۱۰۰ نمایانگر طمع بسیار شدید در بازار است.

سایت‌های مختلفی این شاخص را نشان می‌دهند؛ برای مثال می‌توانید از تریدینگ ویو، Alternative و BTCTools استفاده کنید.

  • شاخص ترس و طمع امروز را چگونه پیدا کنیم؟

وبسایت‌هایی که این شاخص را ارائه می‌دهند، معمولا به‌صورت روزانه آن را آپدیت می‌کنند.

جمع‌بندی

اندیکاتور ترس و طمع یک ابزار کاربردی است، که دو احساس بسیار قدرتمند انسانی را در بازار می‌سنجد؛ زمانی که شاخص ترس زیاد شد، بدین معنی است که مردم در حال فروش هستند و اگر اندیکاتور طمع افزایش یافت، یعنی بروز احساس طمع در روند صعودی بازار تریدرها در حال خرید هستند. از این شاخص می‌توان هم برای مقابله با این احساسات، و هم به عنوان تاییدیه استفاده کرد؛ اگر مشاهده کردید که اندیکاتور طمع شدید را نشان می‌دهد، می‌توانید به منظور کاهش ریسک، اندازه پوزیشن خود را کاهش دهید و یا اگر دیدید که همه در حال فروش هستند (شاخص ترس زیاد است)، منتظر تایید بمانید و در فرصت مناسب خرید کنید. در این مقاله به پاسخ این سوال پرداختیم که شاخص ترس و طمع چیست، چگونه کار می‌کند، تاریخچه آن چیست و سپس به فاکتورها یا شاخصه‌ها و مزایا و معایب آن پرداختیم. نظر شما درباره اندیکاتور ترس و طمع چیست؟ آیا می‌توان برای تحلیل بازار از این شاخص به تنهایی استفاده کرد؟

شاخص ترس و طمع در بازار کریپتو چیست

شاخص ترس و طمع چیست

آیا میدانید شاخص ترس و طمع چیست و چطور باید آن را مدیریت کرد؟ از آنجایی که انسان موجودی دارای احساس است، این فاکتور می تواند تاثیر بسزایی در رفتار معامله گرانِ بازارهای مالی از جمله بازارِ ارزهای دیجیتال داشته باشد. قصد داریم در این مقاله به این بپردازیم که شاخص ترس و طمع چیست و به صورت کلی شما را با شاخصی به نام Fear and Greed index یا همان شاخص ترس و طمع آشنا کنیم، این شاخص به بررسی احساسات معامله گران به صورت کمی می پردازد. همینطور به بررسی کاربرد، نحوه عملکرد و مزایا و معایب این شاخص در ترید رمزارزها خواهیم پرداخت.

شاخص ترس و طمع چیست؟

برای داشتن دید بهتر نسبت به روند فعلی و پیش بینی دقیق تر احتمالات پیش‌ رو باید شاخص­هایی وجود داشته باشند که با جمع آوری داده‌های اولیه و وضعیت معامله‌گران، احساسات حاکم بر بازار را ارزیابی کرده و در اختیار معامله‌‌ گران قرار دهند. از جمله مهم ­ترین این شاخص ها میتوان به شاخص ترس و طمع یا Fear and Greed اشاره کرد. این شاخص اولین بار توسط CNNMoney معرفی شد و به ارزیابی ترس و طمع به عنوان دو مورد از اصلی‌ترین و پایه ای ترین احساسات بازار پرداخت.

در صورتی که تمایل دارید در ارزهای دیجیتال مثل بیت کوین ، اتریوم و … سرمایه گذاری امن کنید و از امتیاز ۱۰ درصد تخفیف کارمزد در معاملات رمزارزها بهره مند شوید، میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید؛

در بازارهای مالی همیشه همه تصمیمات بر اساس تحلیل تکنیکال و بنیادی گرفته نمی شود، در خیلی موارد احساسات به منطق تریدرها غلبه می کند. یعنی در خیلی موارد مشاهده میشود که بازار شکل صعودی به خود گرفته اما از لحاظ تکنیکال و فاندامنتال توجیهی برای خرید وجود ندارد و بالعکس در مواردی بدون هیچ توجیه منطقی بازار شروع به ریزش می کند. شاخص ترس و طمع در واقع ارزندگی رمزارز را مورد بررسی قرار می دهد.

ترس شدید می تواند باعث شود قیمت ارز انتخابی از ارزش ذاتی آن کمتر شود و طمع زیاد هم قیمت را فراتر از ارزش واقعیِ آن میبرد؛ یعنی می تواند حباب مثبت و منفی ایجاد کند. این شاخص شامل اعدادی از صفر تا صد میشود. هر قدر به صفر نزدیک تر شود نشان دهنده ترس زیاد و در مقابل هرچقدر به صد نزدیک شود طمع زیاد را نشان می­دهد.

ترس شدید می‌ تواند یک فرصت خرید ایجاد کند و طمع شدید یعنی هنگامی که معامله گران بیش از حد حریص می‌شوند، می‌تواند نشان از یک اصلاح قیمتی باشد. در ادامه به توضیح بیشتری در این موارد خواهیم پرداخت. تا به اینجا تا حدودی فهمیدیم که شاخص ترس و طمع چیست و در ادامه قصد داریم کمی جزئی تر به شاخص ترس و طمع بازار کریپتو بپردازیم؛

FOMO چیست؟

اکثر مردم وقتی بازار رشد می کند دچار فومو یا Fear of missing out میشوند. فومو در واقع ترس از دست دادن فرصت سرمایه گذاری است. این ترس از دست دادن باعث میشود که معامله گران بدون در نظر گرفتن تحلیل ها، دچار طمع شده و خرید انجام بدهند در اینصورت شاخص ترس و طمع به ۱۰۰ نزدیک میشود.

نحوه عملکرد شاخص ترس و طمع

همانطور که گفته شد، هنگامی که شاخص در یک روند نزولی قرار دارد احساس ترس از ریزش قیمت، در معامله گران افزایش میابد بنابراین افراد تصمیم به خارج کردن سرمایه خود می گیرند یا با محافظه کاری بیشتری ترید خواهند کرد و این موضوع کاهش سرمایه موجود در بازار را سبب میشود؛ در نتیجه ریزش قیمت ادامه دار خواهد شد و شاخص به سمت ترس شدید تمایل پیدا میکند.

در جهت مخالف هنگامی که بازار یک روندی صعودی را در پیش بگیرد ترس معامله ‌گران کاهش یافته بنابراین ریسک پذیری آن ها افزایش میابد. وقتی ریسک پذیری بالا رود سرمایه بیشتری به بازار وارد میشود و افزایش قیمت ادامه خواهد یافت. در نتیجه­ این واکنش، شاخص به سمت طمع حرکت میکند.

پارامترهای مختلفی برای بررسی این موارد وجود دارد ولی بررسی آن ها پروسه ای زمانبر میباشد. بنابراین شاخص ترس و طمع این فاکتورها را بررسی کرده و نتیجه کلی را به صورت اعدادی از صفر تا صد نمایش میدهد. این فاکتورها هرکدام دارای وزن های متفاوتی هستند که به صورت درصدی در مقابل هریک ذکر شده است. منظور از وزن، میزان اثرگذاری آن عامل روی شاخص Fear and Greed index می باشد.

  • نوسانات (Volatility) : در اولین فاکتور که دارای وزن ۲۵ درصدی است نوسانات فعلی و حداکثری مورد بررسی قرار می گیرد. چون افزایش غیرمعمول نوسانات، نشان‌ از بازاری پر از ترس می­دهد بنابراین قیمت بیت‌ کوین را با مقادیر میانگین مربوط به معاملات در ۳۰ و ۹۰ روز گذشته مقایسه می کنند تا متوجه روند بروز نوسانات شوند.
  • حجم معاملات (Market Momentum/Volume) : این عامل هم دارای وزن ۲۵ درصدی است و در آن اندازه‌ی حجم و قدرت بازار فعلی در مقایسه با آخرین مقادیر میانگین‌های ۳۰ و ۹۰ روزه مورد بررسی قرار میگیرد. به طور مثال هرگاه شاهد حجم بالای خرید در بازار صعودی در تایم فریم روزانه باشیم، نشاندهنده طمع و حریص بودن بازار می باشد.
  • رسانه های اجتماعی (Social Media) : این فاکتور دارای وزن ۱۵% می باشد. در حال حاضر تجزیه و تحلیل احساسات و سِنتیمنت بازار بر روی اپلیکیشن Reddit هنوز به نتیجه نرسیده و در حال آزمایش برخی کلمات کلیدی مرتبط با بازار در الگوریتم پردازش متن هستند اما تجزیه و تحلیل بر روی توییتر در حال اجرا است. به اینصورت که پست های هشتگ های مختلف برای هر کوین شمارش و بررسی می شود. سرعت و تعداد بازخورد ها در یک بازه زمانی مشخص برای هر کوین از عوامل اثرگذار بر روی این فاکتور هستند. نرخ تعامل بالا و غیرمعمول که باعث افزایش علاقه‌ عمومی به یک کوین می شود در نهایت منجر به رفتارهای حریصانه دربازار خواهد شد. مثال ملموس اثرگذاری این شاخص، توییت های اخیر ایلان ماسک است.
  • نظرسنجی ها (Surveys) : دارای تاثیرگذاری ۱۵ درصدی است و اخیراً این عامل دیگر مورد بررسی قرار نمی گیرد.
  • تسلط (Dominance) : دارای وزن ۱۰ درصدی است و بیانگر تسلط ارزش بازار یک کوین و سهم آن از کل بازار است. افزایش تسلط بیت کوین به عنوان لیدر و کوینی که اعتماد کلّی به آن بیشتر است، نشاندهنده ترس در کلیت بازار بوده و سرمایه گذاری رو آلت کوین ها کاهش میابد.
  • روندها (Trends) : با اثرگذاری ۱۰ درصدی آخرین فاکتور تعیین کننده میزان شاخص ترس و طمع می باشد. ابتدا داده های Google Trend برای جست و جوهای مختلف مربوط به بیت کوین جمع آوری شده و سپس با بررسی اعداد مربوط به آن ها به ویژه تغییر در حجم جست و جو می توان اطلاعات خوبی به دست آورد و تاثیر آن را بر روی شاخص ترس و طمع متوجه شد.

شاخص ترس و طمع در ارز دیجیتال

هرقدر عبارت های جست و جو شده­ی منفی درباره بیت کوین و سایر کوین ها افزایش یابد می توانیم نتیجه بگیریم که ممکن است ترس در بازار زیاد شده باشد و بالعکس.

نحوه استفاده از شاخص ترس و طمع

از شاخص ترس و طمع در دوجهت می توان استفاده کرد که به شرح زیر می باشند :

  1. تریدرها میتوانند با دقت در شاخص‌ ترس و طمع، بر احساسات خود غلبه کرده و هوشیاری لازم را به دست آورند. مثلاً وقتی شاخص به صد نزدیک می شود بر حس طمع خود فائق آمده و عکس آن عمل کنند. یعنی به جای اینکه به طمع قیمت بالاتر پوزیشن خود را خود را بزرگتر کنند، به منظور مدیریت ریسک اقدام به فروش کنند یا سایز پوزیشن خود را کوچکتر کنند.
  2. بالعکس هنگامی که شاخص به صفر نزدیک می شود، بهترین فرصت برای خرید رمز ارز است. به بیان دیگر با در نظر گرفتن شاخص Fear and Greed، بترسید هنگامی که دیگران طمع کرده اند و طمع کنید هنگامی که دیگران ترسیده اند. همچنین تریدرها می توانند بعد از بررسی ارزهای مدنظرشان از لحاظ تکنیکالی و بنیادی پیش از اقدام به خرید یا فروش شاخص ترس و طمع را در نظر بگیرند. به این معنی که این شاخص می تواند تاییدی بر تحلیل آن ها باشد.

مزایا و معایب شاخص ترس و طمع

در حالیکه بسیاری از کارشناسان حوزه بازارهای مالی نسبت کاربردی بودن Fear and Greed index توافق نظر دارند اما برخی از منتقدین آن بر این باورند که فارغ از توجه به این شاخص، استراتژی خرید و نگهداری رمز ارز، بهترین روش برای کسب سود است.

در ذیل به بررسی چند مورد از مزایای این شاخص پرداخته ایم :

  • این شاخص‌ می‌تواند در جهت تایید تحلیل تکنیکال یا عکس آن عمل کند. همچنین می تواند زمان سرمایه گذاری های بلندمدتی مبتنی بر تحلیل فاندامنتال را تنظیم کند.
  • توجه به شاخص ترس و طمع می‌تواند به تشخیص زمان ورود و خروج مناسب از بازار بسیار کمک کننده باشد.
  • زمانی که این شاخص نشان می دهد اغلب تریدرها در حال اخذ تصمیمات غیرمنطقی و احساسی هستند، می‌تواند با آگاه کردن معامله گران نسبت به احساسات بازار آن ها را در گرفتن تصمیمات منطقی یاری رساند.

علاوه بر مزایای ذکر شده در بالا به تبیین چند مورد از معایب آن می پردازیم :

  • این شاخص، قادر به پیش بینی تحرکات اصلی بازار نیست.
  • برای داشتن معاملات پرسود تنها بررسی این شاخص به تنهایی نمی تواند مفید باشد، چرا که گاهی اوقات در حالیکه نمودار حداکثر ترس را نشان میدهد و براساس آن، صعود پیش بینی می شود؛ بازار تنها فرصت خرید کوتاه مدتی می دهد در حالی که ممکن است این تنها نشانه شروع یک بازار نزولی یا Bearish باشد. عکس این مثال برای حداکثر طمع نیز صادق است، در نتیجه حتماً باید این شاخص را همراه با فاکتورهای دیگری مورد بررسی قرار داد.
  • برای پیش بینی روند بازار اگر بررسی و نتیجه گیری براساس علائم اقتصادی باشد نسبت به بررسی اندیکاتورهای احساسات بازار می توان به نتایج دقیق تری دست یافت.
  • طبق تجربه ثابت شده که خرید و نگهداری بلند مدت ارزها سودآوری بیشتری خواهد داشت اما شاخص ترس و طمع تشویق به نگهداری طولانی مدت نمی کند و کسی که براساس این شاخص ترید می کند مجبور به خرید و فروش های دائمی است.

جمع بندی و کلام پایانی

در این مقاله شما را با یکی از مهم ترین ابزارهای تاثیرگذار بر معاملات ارزهای دیجیتال آشنا کردیم و گفتیم که نقش احساسات بر ترید معامله گران بازارهای مالی غیرقابل انکار است. احساس ترس و طمع دو مورد از مهم ترین احساساتی هستند که می توانند محرک رشد یا سرکوب بازار باشند. بنابراین شناخت این احساسات نقش پررنگی در اخذ تصمیمات درست و به موقع دارد.

لذا از این شاخص در دو جهتِ کنترل احساسات و گرفتن تاییدیه بر روی تحلیل ها استفاده می شود. همچنین به این نکته اشاره کردیم که هنگامی که شاخص ترس و طمع بیانگر ترس زیاد بود، بدین معنی است که مردم در حال فروش هستند و موقعیت مناسبی برای خرید یا افزایش سایز پوزیشن فراهم آمده است و هرگاه شاخص، طمع شدید را نشان داد یعنی معاملات در جهت خرید است و موقعیت مناسب فروش یا کاهش اندازه پوزیشن می باشد.

در انتها ذکر این نکته خالی از لطف نیست که هرگز یک دیتا برای تصمیم گیری چه در جهت فروش چه در جهت خرید کافی نیست. به بیان دیگر نمی توان تنها با بررسی شاخص ترس و طمع اقدام به معامله کرد، این شاخص تنها یک پارامتر از میان ده ­ها پارامتر دیگر است که ما را در گرفتن اخذ تصمیم درست و به موقع یاری میکند. قطعا تصمیمات درست هنگامی گرفته می شوند که ما علاوه بر در نظر گرفتن تحلیل های تکنیکال و فاندامنتال، سنتیمنت و احساسات بازار را در تحلیل های خود لحاظ کنیم.

همان طور که در ابتدای مطلب قول دادیم، به این پرداختیم که شاخص ترس و طمع چیست و اجزای آن کدام است.

اگر می خواهید نکات مهم در ترید ارز دیجیتال برای ایرانیان را یاد بگیرید، این مطلب بهترین راهنمایی را به شما ارائه می دهد.

اگر در مورد شاخص ترس و طمع بازار کریپتو سوال یا ابهامی دارید، در بخش دیدگاه ها برای ما بنویسید تا در کمترین زمان پاسخ شما را بدهیم.

آنچه درباره روانشناسی معامله گری باید بدانید

روانشناسی معامله گری در حقیقت به احساسات و وضعیت ذهنی اشاره دارد که به موفقیت یا شکست در معاملات کمک می کند. روانشناسی معامله گری جنبه های مختلفی از شخصیت و رفتارهای یک فرد را نشان می دهد که بر اقدامات تجاری آنها تأثیر می گذارد. این روانشناسی می تواند به اندازه سایر ویژگی ها مانند دانش، تجربه و مهارت در تعیین موفقیت معاملات مهم باشد. نظم و انضباط و ریسک ‌پذیری دو مورد از حیاتی‌ ترین جنبه‌ های روان‌شناسی معاملات هستند زیرا اجرای این جنبه‌ ها توسط یک معامله ‌گر برای موفقیت طرح معاملاتی او حیاتی است. ترس و طمع معمولاً با روانشناسی معاملات مرتبط است، در حالی که چیزهایی مانند امید و پشیمانی نیز در رفتار معاملاتی نقش دارند.

درک روانشناسی معامله گری

مهارت های زیادی برای معامله گری موفق در بازارهای مالی مورد نیاز است. این مهارت ها شامل توانایی ارزیابی اصول یک دارایی (مانند سهام یک شرکت) و تعیین جهت روند دارایی می شوند اما هیچ یک از این مهارت های فنی به اندازه طرز فکر معامله گر مهم نیست. احساسات، تفکر سریع و اعمال نظم و انضباط، اجزایی از چیزی است که ما آن را روانشناسی معامله گری می نامیم.

روانشناسی معامله گری یا روانشناسی تجارت می تواند با چند احساس و رفتار خاص مرتبط باشد که اغلب کاتالیزورهای معاملات بازار هستند. توصیفات مرسوم رفتارهای هیجانی در بازارها، بیشتر معاملات هیجانی را به حرص یا ترس نسبت می دهند.

حرص و طمع را می توان به عنوان میل بیش از حد به ثروت در نظر گرفت، آنقدر زیاد که گاهی بروز احساس طمع در روند صعودی بازار عقلانیت و قضاوت را تحت الشعاع قرار می دهد. بنابراین، این توصیف سرمایه گذاری الهام گرفته شده از حرص یا تجارت غیرمنطقی، فرض می کند که احساسات طمع می تواند معامله گران را به سمت انواع رفتارهای غیرصحیح سوق دهد. این رفتارها و اقدامات ممکن است شامل انجام معاملات با ریسک بالا، خرید سهام یک شرکت یا فناوری آزمایش نشده فقط به دلیل افزایش سریع قیمت آن، یا خرید ارز دیجیتال بدون تحقیق در مورد سرمایه گذاری اساسی باشد.

علاوه بر این، طمع ممکن است سرمایه‌ گذاران را ترغیب کند که در معاملات سودآور بیش از حد مطلوب، باقی بمانند و در تلاش برای برداشتن سود اضافی یا گرفتن موقعیت‌ های سوداگرانه بزرگ باشند. طمع در مرحله نهایی بازارهای صعودی، زمانی که حدس و گمان بیداد می کند و سرمایه گذاران احتیاط را کنار می گذارند، آشکارتر است.

در مقابل، ترس باعث می ‌شود معامله‌ گران به دلیل نگرانی از ضررهای زیاد، موقعیت‌های خود را زودتر ببندند یا از ریسک کردن خودداری کنند. ترس در بازارهای نزولی قابل لمس است و این یک احساس قوی است که می تواند باعث شود معامله گران و سرمایه گذاران با عجله برای خروج از بازار غیرمنطقی عمل کنند. ترس اغلب به وحشت تبدیل می شود که به طور کلی باعث فروش قابل توجهی در بازار می شود.

تحلیل تکنیکال

روانشناسی معامله گری اغلب برای تحلیلگران فنی و تکنیکالی مهم است که بر روی تکنیک های نمودارسازی تکیه می کنند تا تصمیمات تجاری خود را هدایت کنند. نمودارهای امنیتی می تواند طیف گسترده ای از بینش ها را در مورد یک حرکت امن ارائه دهد. در حالی که تکنیک‌ های تجزیه و تحلیل فنی و ترسیم نمودار که می ‌توانند در تشخیص روند فرصت‌ های خرید و فروش مفید باشند، نیاز به درک و شهود برای حرکت‌ های بازار دارد که از روان ‌شناسی معامله گری سرمایه‌ گذاران ناشی می‌ شود.

موارد متعددی در نمودارهای فنی و تحلیل های تکنیکال وجود دارد که در آن یک معامله گر باید نه تنها به دانش تحلیل نموداری تسلط داشته باشد، بلکه به دانش خود در مورد امنیتی که دنبال می کند و شهود خود برای تأثیر عوامل گسترده تر بر بازار نیز تکیه کند. معامله گرانی که توجه زیادی به تأثیرات جامع قیمت، نظم و انضباط و اطمینان دارند، روانشناسی معاملاتی متعادل تری را نشان می دهند که معمولاً به موفقیت آن ها کمک می کند.

مالی رفتاری

بخشی از روانشناسی معامله گری این است که بفهمیم چرا افراد در بازار یا سایر مسائل پولی تصمیمات غیرمنطقی می گیرند. مالی رفتاری زیرشاخه ای از اقتصاد رفتاری است که تأثیرات روانی و سوگیری هایی را ارائه می دهد که بر رفتارهای مالی سرمایه گذاران و متخصصان مالی تأثیر می گذارد. علاوه بر این، تأثیرات و سوگیری‌ ها می ‌تواند منشأ تبیین انواع ناهنجاری‌ های بازار، به ‌ویژه ناهنجاری‌ های موجود در بازار سهام، ارزهای دیجیتال و … مانند افزایش یا کاهش شدید قیمت دارایی باشد.

مالی رفتاری معمولاً شامل مفاهیم زیر است:

حسابداری ذهنی: حسابداری ذهنی به تمایل افراد به تخصیص پول برای اهداف خاص اشاره دارد.

رفتار گله: رفتار گله بیان می کند که افراد تمایل دارند رفتارهای مالی اکثریت گروه (گله، توده) را تقلید کنند. گله داری در بازار به دلیل پشت سرگذاشتن ها و فروش های چشمگیر بدنام است.

شکاف عاطفی: شکاف عاطفی به تصمیم گیری براساس احساسات شدید یا فشارهای عاطفی مانند اضطراب، خشم، ترس یا هیجان اشاره دارد. احساسات اغلب یک دلیل کلیدی برای انتخاب های غیر منطقی و منطقی افراد هستند.

لنگر انداختن: لنگر انداختن به ضمیمه کردن یک سطح هزینه به یک مرجع خاص اشاره دارد. شامل هزینه‌ های مداوم براساس سطح بودجه یا منطقی ‌سازی هزینه‌ ها براساس ابزارهای رضایت ‌بخش مختلف.

در لنگر انداختن فرد ایده ها و پاسخ های اولیه خود را بر یک نقطه از اطلاعاتش استوار می کند و تغییراتی را براساس آن نقطه شروع ایجاد می کند. در این حالت شخص از یک عدد یا مقدار هدف خاص به عنوان نقطه شروع استفاده می کند که به عنوان لنگر شناخته می شود و متعاقباً آن اطلاعات را تا رسیدن به یک مقدار قابل قبول در طول زمان تنظیم می کند. البته اغلب، این تنظیمات ناکافی و بسیار نزدیک به لنگر اصلی هستند و زمانی که لنگر بسیار متفاوت از پاسخ واقعی باشد، مشکل ایجاد می ‌کند.

خود اسنادی: خود اسنادی به تمایل به انتخاب براساس اعتماد بیش از حد به دانش یا مهارت خود اشاره دارد. انتساب به خود معمولاً از یک استعداد ذاتی در یک منطقه خاص سرچشمه می گیرد. در این دسته، افراد تمایل دارند دانش خود را بالاتر از دیگران رتبه بندی کنند، حتی زمانی که به طور عینی کوتاهی می کنند.

غلبه بر طمع

یک ضرب المثل قدیمی در وال استریت وجود دارد که می گوید “خوک ها را سلاخی می کنند.” این عادتی است که سرمایه ‌گذاران حریص دارند که به مدت طولانی در یک موقعیت برنده باقی می مانند تا آخرین افزایش قیمت را ببینند اما غافل از اینکه دیر یا زود، روند معکوس می شود و حریصان گرفتار می شوند.

غلبه بر طمع آسان نیست. این احساس غالباً براساس غریزه برای بدست آوردن کمی سود بیشتر است. یک معامله گر باید یاد بگیرد که این غریزه را بشناسد و یک برنامه معاملاتی مبتنی بر تفکر منطقی، (نه هوس یا غرایز)، توسعه دهد.

درک ترس

وقتی معامله‌ گران اخبار بدی درباره یک دارایی خاص یا به طور کلی در مورد اقتصاد دریافت می‌ کنند، طبیعتاً می ‌ترسند. آنها ممکن است بیش از حد واکنش نشان دهند و احساس کنند مجبور هستند دارایی های خود را نقد کنند، پول نقد داشته باشند و از ریسک کردن بیشتر خودداری کنند. اگر این کار را انجام دهند، ممکن است از ضررهای خاصی جلوگیری کنند اما ممکن است برخی از دستاوردها را نیز از دست بدهند.

معامله گران باید بدانند ترس چیست: یک واکنش طبیعی به یک تهدید درک شده. معامله گران باید در نظر داشته باشند که از چه چیزی می ترسند و چرا از آن می ترسند. اما این تفکر باید قبل از خبر بد رخ دهد، نه در وسط آن. ترس و طمع دو احساس درونی هستند که باید کنترل شوند.

با فکر کردن از قبل، معامله گران می دانند که چگونه رویدادها را به طور غریزی درک می کنند و به آنها واکنش نشان می دهند و می توانند از پاسخ احساسی عبور کنند. البته این کار آسانی نیست اما برای سلامت پرتفوی یک سرمایه گذار ضروری است نه صرفا خود سرمایه گذار.

تنظیم قوانین

یک معامله گر باید قوانینی را ایجاد کند و در هنگام بروز بحران روانی از آنها پیروی کند. دستورالعمل هایی را براساس میزان تحمل ریسک/پاداش خود برای زمان ورود به معامله و زمان خروج از آن تنظیم کنید. یک هدف سود تعیین کنید و یک توقف ضرر ایجاد کنید تا احساسات را از فرآیند خارج کنید.

علاوه بر این، ممکن است تصمیم بگیرید که کدام رویدادهای خاص، مانند انتشار سود مثبت یا منفی، باید باعث تصمیم گیری برای خرید یا فروش دارایی شود.

عاقلانه است که محدودیت هایی برای حداکثر مقداری که می خواهید در یک روز برنده شوید یا ببازید تعیین کنید. اگر به حد سود رسیدید، پول را بردارید و خارج شوید. اگر ضررهای شما به یک عدد از پیش تعیین شده رسید، خارج شوید و معامله را ادامه ندهید. در هر صورت، شما زنده خواهید ماند تا یک روز دیگر معامله کنید.

چند استراتژی در حفظ سرمایه و سود گرفتن از بازار

چند استراتژی

چند استراتژی

چند استراتژی در حفظ سرمایه و سود گرفتن از بازار

بسیاری از آلت کوین ها به دلیل اخبار فاندامنتالی که دارند در عرض چند روز یا حتی چند ساعت رشدهای چند برابری را تجربه کرده اند. برخی دیگر نیز در همین مدت کم نصف ارزش خود را از دست داده‌اند.

با اینکه برخی الت کوین ها سقوط قیمت‌ی را تجربه کرده اند توانستند در ادامه‌ بهبود و افزایش قیمت را به همراه داشته‌اند ولی همین موضوع باعث شد مدت زمانی طول بکشد تا این اتفاق بیفتد و این مورد اکنون برای سرمایه‌گذاران استرس‌زا و بسیار سخت میباشد. به همین منظور در این مقاله چند استراتژی مهم در حفظ سرمایه در بازار ریزشی و سود گرفتن از ارزهای دیجیتال را آموزش خواهیم داد.

سرمایه‌گذاری احساسی یعنی تریدر بر اساس انگیزه‌های ذهنی و قلبی رفتار می‌کند و از منطق‌اش بهره نمی‌گیرد. چنین روشی روی استراتژی‌ها و درآمدهای حاصل از معاملات اثرات منفی خواهد گذاشت.

وقتی صحبت از سرمایه گذاری به میان می‌آید، نمی‌توان از تأثیر احساسات چشم‌پوشی کرد. احساسات یکی از سخت‌ترین موانع برای دستیابی به معاملات موفق است. یکی از دلایل اصلی از دست دادن سرمایه در دنیای کریپتو، پاسخ به احساسات در زمان انجام معامله است. احساسات در زمان کاهش یا افزایش قیمت‌ها به سراغ تریدرها خواهد آمد. یک معامله‌گر از ترس بر باد رفتن سرمایه ممکن است اقدام به فروش رمزارز در زمانی نامناسب کند. همچنین طمع کسب سود بیشتر می‌تواند کاربر را به خرید یک ارز دیجیتال در برهه‌ای غلط ترغیب کند. در واقع ترس از دست دادن فرصت یا FOMO عامل اصلی چنین اقداماتی است.

چگونه سرمایه‌گذاران می‌توانند احساسات خود را کنترل کنند؟

دنبال کردن اخبار و روندهای فعلی بازار ارزهای دیجیتال یکی از فعالیت‌های مرسوم در بین سرمایه‌گذاران است ولی حواستان باشد که بیش از اندازه توجه به این اطلاعات هم می‌تواند مشکلاتی را در پی داشته باشد. این موضوع به ویژه در بازار ریزشی اهمیت بیشتری پیدا می‌کند زیرا احتمال احساساتی شدن و تصمیمات عجولانه وجود دارد. همچنین سرمایه‌گذاران می‌توانند با بی‌توجهی به دیدگاه‌های شخصی و نگاهی منطقی به شرایط و سرمایه، بر ذهنیت احساسی خود غلبه کنند. در حقیقت باید سرمایه خود را کاملاً بی‌اهمیت بدانید یا به آن به چشم سرمایه دیگران نگاه کنید. در این حالت دیگر ترس از دست دادن دارایی‌های خود را نخواهید داشت و منطقی‌تر معامله خواهید کرد. همچنین در زمان کسب سود دچار احساس طمع نخواهید شد و در موقعیت مناسب از بازار خارج می‌شوید. قطعاً کنترل احساسات در معامله و کسب چنین دیدگاهی آسان نخواهد بود و باید ماه‌ها برای تحقق آن تلاش کرد. بنابراین بهتر است معامله‌گران با سرمایه‌های کمی ترید را شروع کنند و سپس دارایی‌های بیشتری را وارد بازار نمایند.

شما نباید بدون برنامه و فی‌البداهه وارد معامله شوید. این بزرگ‌ترین اشتباه معامله گران تازه وارد است. وقتی بدون برنامه وارد معامله شدید، یعنی در حال قمار کردن هستید. اگر می‌خواهید به یک معامله‌گر حرفه‌ای تبدیل شوید، باید از قمار دوری کنید. به همین دلیل توصیه می‌شود که در دفتر خود یک هدف جدید تعریف کنید. با رسیدن به این هدف، شما دیگر هیچ وقت بدون برنامه وارد معامله نخواهید شد.

دست‌یابی به این هدف به تنهایی می‌تواند عملکرد کلی معاملات شما را به طور قابل‌توجهی ارتقا دهد. با دست‌یابی به این هدف شما به معامله‌گری تبدیل می‌شوید که امکان ندارد بدون فکر کاری انجام دهد. دست‌یابی به این هدف کار سختی خواهد بود. چون که به یک برنامه مشخص نیاز دارد تا پیش از ورود به معامله، طبق آن برنامه یا سیستم معاملاتی وارد بازار شوید. پس هدف دوم شما طراحی سیستم معاملاتی است. مورد بعدی این است که حتی اگر صد در صد از موفقیت یک ارز دیجیتال خاص اطمینان دارید باز هم نباید بیش از آن پولی که از دست دادن آن‌ها مشکلی برایتان پیش نمی‌آورد، در آن رمزارز سرمایه‌گذاری کنید. بدترین اتفاقی که برای هر سرمایه‌گذاری می‌تواند بیفتد این است که به دارایی‌های خود زل بزند و با امید افزایش قیمت آن‌ها شاهد کاهش روزافزون ارزش آن‌ها باشد.

بهترین کار این است که اولاً تنها در یک رمزارز سرمایه‌گذاری نکنید و سرمایه‌ي خود را در بین چند ارز دیجیتال معتبر و آینده‌دار تقسیم کنید. ثانیاً بروز احساس طمع در روند صعودی بازار از آنجایی که بازار ارزهای دیجیتال برخلاف دیگر بازارها به صورت ۲۴ ساعته و در تمام طول هفته باز است و نوسانات بسیار بیشتری هم دارد، باید قبل از ورود به یک معامله برای خود اهداف قیمتی تعیین کنید. این یعنی باید بدانید که در چه قیمتی می‌خواهید سود خود را بردارید یا اگر قیمت از یک میزان مشخص پایین‌تر رفت بهتر است از آن معامله خارج شوید و منتظر موقعیت بهتری بمانید. ارزهای دیجیتال هر روز نوسانات شدیدی را تجربه می‌کنند و اگر تجربه‌ و آگاهی لازم را نداشته باشید خیلی‌ راحت می‌توانید سرمایه‌ی خود را از دست بدهید. بنابراین تعیین هدف و انتخاب یک استراتژی خوب می‌تواند شما را از خطرات احتمالی این نوسانات دور نگه دارد.

از آنجایی که هیچ محدودیتی برای ایجاد کیف پول رمزارزی برای کاربران وجود ندارد، می‌توانید به منظور نگهداری از رمزارزهای خود سرمایه‌گذاری‌های ارز دیجیتال خود را در کیف پول‌های متعدد پخش کنید. حتما شما هم شنیده‌اید که می‌گویند یک سرمایه‌گذار حرفه‌ای، تمام تخم‌مرغ‌هایش را در یک سبد نمی‌گذارد! شما هم با داشتن چندین کیف پول رمزارزی، می‌توانید دقیقا همین کار را بکنید. به این ترتیب، در صورت هک شدن یکی از کیف پول‌ها، شما تمام سرمایه خود را از دست نخواهید داد. مثلا از یک کیف پول برای تراکنش‌های روزانه خود استفاده کنید و بقیه را در یک یا چند کیف پول جداگانه نگه دارید.

یکی دیگر از راه های نگهداری رمز ارزهایتان این است که اگر ارز دیجیتالی را خریداری کردید و قیمت آن پایین‌تر رفت شما هنوز تا زمانی که اقدام به فروش آن‌ نکنید ضرر نکرده‌اید. بطور مثال بیت کوین را در نظر بگیرید که در طول این سال‌ها علی‌رغم ریزش‌ها و کاهش قیمت‌ها همواره روند بلند مدت صعودی خود را حفظ کرده است. فراموش نکنید که بیت کوین و رمزارزهای مشابه عرضه‌ي محدودی دارند و همین کمیابی در درازمدت باعث افزایش ارزش آن‌ها خواهد شد. برای همین اگر با اهداف چند ساله در ارزهای دیجیتال سرمایه‌گذاری کرده باشید این ریزش‌ها و کاهش قیمت‌ها نباید تاثیری روی شما بگذارد.

بازار همیشه بر یک‌ روال نمی‌ماند و‌ نباید انتظار‌ بازار همیشه مثبت‌ را داشته باشیم و‌ بالاخره بعد هر صعودی، نزولی وجود دارد و ‌بعد هر نزولی هم صعودی است. مهم این‌ است ‌که استراتژی معاملاتی داشته ‌باشیم که متناسب با ریسک‌پذیری خود، با خرید و فروش پله ای مناسبی که ‌انجام می‌دهیم ضررهایمان را‌ به حداقل رسانده و سود خوبی نیز کسب کنیم. در‌ آن‌ صورت دیگر بازار‌ منفی، نه‌تنها نا‌امید کننده و ناراحت کننده برایمان به‌نظر نخواهد رسید بلکه جذاب نیز هست. این‌که در کف‌های‌ قیمتی سهام را بخریم و در نزدیکی های سقف آن‌‌ را بفروشیم مطلب کاملاً درستی است که بارها آن‌ را شنیده‌ایم. مهم تشخیص مناسب کف‌ها و سقف‌های قیمتی سهام است، تا ضررها‌ را کاهش و سودها را افزایش دهیم.

یکی دیگر از روش ها برای در امان ماندن از نوسانات شدید ارزهای دیجیتال و کاهش قیمت آن‌ها، تبدیل بخشی از دارایی‌های خود به ارزهایی است که ارزش ثابت دارند. مثل استیبل کوین .USDTبا این کار که به آن ذخیره‌ یا سیو سود می‌گویند شما در واقع بخشی از سودی که از بالا رفتن قیمت‌ها کسب کرده‌اید را برای خود برمی‌دارید و منتظر نقطه‌ی ورود مناسب دیگر می‌مانید.بطور مثال فرض کنید بیت کوین را در قیمت 20 هزار دلار خریده‌اید و اکنون قیمت این رمزارز به 40 هزار دلار رسیده است. شما می‌توانید نصف دارایی‌های خود را نقد کنید و و در نقاط پایینتر خرید خود را انجام دهید. اگر صعودی اتفاق افتاد نصف باقی‌مانده‌ی دارایی‌های شما به همراه آن رشد خواهد کرد ولی اگر قیمت‌ها پایین‌تر رفت می‌توانید با پول نقد خود مقدار دیگری از آن رمزارز را در قیمت‌های پایین‌تر بخرید و منتظر حرکت صعودی بعدی بمانید.

یکی دیگر از مواردی که به کسب سود در زمان بحران و دیگر زمان‌ها ختم می‌شود، پایبند بودن به استراتژی و رعایت حد سود و حد ضرر است. هر معامله‌گر و یا سرمایه‌گذار فعال در بازار رمزارزها و هر بازار مالی دیگر باید پیش از شروع به معامله برای خود یک استراتژی داشته باشد و برای خود تعیین کند که در صورت رخ دادن هر اتفاقی بتواند بدون معطلی، برنامه‌ای که برای آن رخداد تعیین کرده بود را به اجرا درآورد.به عنوان مثال ممکن است در استراتژی خود لحاظ کرده باشید که در صورتی که خط روند شکسته شد من باید رمزارز خود را بفروشم، اما در زمان فعالیت در بازار به دلایل مختلف این شکست خط روند را نادیده گرفته و احتمالا متحمل ضرر خواهید شد.اینکه استراتژی شما در یکی دو معامله سودساز نبوده است به معنای بد بودن استراتژی نیست، اگر شما پیش از اتخاذ یک استراتژی آن را از همه زوایا بررسی کرده و آن را امتحان کرده‌اید نباید به دلیل چند معامله بدون سود آن استراتژی را یک استراتژی بد بدانید.

یکی از ایراداتی که فعالین بازارهای مالی به خصوص افراد بی‌تجربه و کم‌تجربه دارند این است که به اصول خود پایبند نیستند و به استراتژی که اتخاذ کرده بودند در زمان معامله عمل نمی‌کنند. مهم‌ترین دلیل این کار اشتباه، احساساتی عمل کردن در زمان انجام معامله است.اما بهتر است در زمان فعالیت در بازار همچون یک ربات عمل کنید و از احساساتی شدن دوری کنید.

اگر حد ضرر شما ۱۰ درصد است نباید به دلیل یک سری اخبار، توئیت، نظر دیگران و یا احتمال به برگشت بازار، ۱۰ درصد خود را به ۱۵ درصد تبدیل کنید چون در آن صورت احتمالا ۱۵ درصد به ۲۰ درصد ضرر هم تبدیل می‌شود و شما به این ترتیب دو برابر مقداری که اجازه ضرر در استرتژی خود را داشتید متحمل ضرر خواهید شد.

یکی دیگر از اصولی که برای کسب سود در زمان بحران به شما کمک می‌کند، دوستی با روند است. باز هم آموزش صحیح است که به کمک شما می‌آید، برای انجام معاملات خود روند را تشخیص داده و نظرات را تا حدی دنبال کنید اما هیچ وقت بر اساس نظرات دیگران معامله نکنید.

فراموش نکنید در صورتی که نشانه‌های اشتباه بودن تحلیل خود در تشخیص روند را مشاهده کردید به سرعت دست به عمل بزنید و منتظر نمانید که بازار به روند تشخیصی شما برگردد، شما با دارایی خود هر اندازه هم که در نظر شما بزرگ باشد قدرتی در تغییر مسیر روند بازار نخواهید داشت.

شما به عنوان یکی از فعالین بازار باید قدرت تشخیص داشته باشید و با روند حرکت کنید.به این نکته توجه داشته باشید که خلاف روند معامله کردن احتمال زیاد باخت شما را به همراه خواهد داشت پس در جهت روند و با روند پیش روید.

بسیاری از صرافی‌های خارجی امکان انجام معاملات دوطرفه را برای کاربران خود فراهم می‌کنند. شما می‌توانید به راحتی با انتقال دارایی خود به یکی از این صرافی‌ها اقدام به باز کردن موقعیت‌های فروش کرده و از پایین رفتن قیمت نیز سود کنید.

در بازارهای دوطرفه شما علاوه بر صعود قیمت می‌توانید از کاهش قیمت کسب سود کنید. البته برای استفاده از این ویژگی بازار، دانش و تجربه کافی بسیار حائز اهمیت است. در چنین بازارهایی رمزارزی را که حدس می‌زنید کاهش قیمت را تجربه خواهد کرد در قیمت فعلی می‌فروشید و بعد از اینکه قیمت‌ها طبق تحلیل شما سقوط کرد آن را می‌خرید و بدین ترتیب به سود می‌رسید. البته ناگفته نماند که فعالیت در بازار آتی و استفاده از اهرم‌ها نیازمند تجربه و مهارت است و اگر بدون آگاهی وارد آن‌ها شوید احتمال از دست دادن سرمایه‌تان بیشتر خواهد بود.

جمع بندی

فعالیت در بازارهای مالی و خریدوفروش دارایی‌های مختلف به دلیل نوسان‌هایی که دارند، نیازمند تجربه و دانش کافی است. این موضوع به‌ویژه در بازار ارزهای دیجیتال که در آن‌ محدودیتی از نظر زمان و مقدار سود و ضرر وجود ندارد و دامنه‌ی نوسانات شدید‌تر است، اهمیت بیشتری پیدا می‌کند.

برخی استراتژی‌ها و راه‌کارها وجود دارند که می‌توان با انجام دادن آن‌ها حتی در بازار ریزشی و زمانی که همه‌چیز رنگ خون به خود گرفته هم از دارایی‌های خود محافظت کرد یا حداقل ضررها را به حداقل رساند. در این مقاله دقیقاً به همین استراتژی‌ها و راه‌کارها اشاره کردیم و گفتیم که می‌توان با انجام کارهایی مثل کنترل احساسات، تعیین اهداف، نگه‌داری بلندمدت رمزارزها، ذخیره سود و خرید در قیمت‌های پایین و همچنین فرصت‌طلبی از بازار ریزشی جان سالم به در برد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.