مثالی از اشباع خرید و فروش


جزئیات خبر

1 – نمودار بلندمدت را بررسی کنید تحلیل نمودار قیمت را با نمودارهای چندساله در تایم فریم هفتگی یا ماهانه آغاز کنید. نمودار بلندمدت بازار مانند یک نقشه بزرگ از بازار است که با بررسی آن می‌توان نگاه بلندمدت بهتری روی بازار داشت. پس از اینکه نمودار بلندمدت را بررسی کردید، نمودار را در تایم فریم روزانه و یا چند ساعتی مشاهده کنید. صرفا نگاه کردن به نمودار کوتاه‌مدت قیمت، می‌تواند فریب‌دهنده باشد و حتی اگر شما قصد دارید معامله کوتاه‌مدتی انجام دهید، اگر روند بلندمدت یا میان‌مدت را نیز در قرار بگیرید، عملکرد بهتری خواهید داشت. 2 – روند را تشخیص دهید و با آن به پیش بروید روندهای بازار در اندازه‌های مختلف وجود دارند، بلندمدت، میان‌مدت و کوتاه‌مدت. شما باید بدانید که در چه بازه‌ای قصد معامله دارید تا نمودار مناسب را انتخاب کنید و اطمینان حاصل کنید که در مسیر روند معامله می‌کنید. در روند صعودی، در کف‌ها بخرید و اگر روند نزولی است، در هنگام رشد قیمت، دارایی را بفروشید. اگر در بازه میان‌مدت معامله می‌کنید، از نمودار روزانه یا هفتگی استفاده کنید. اگر معاملات روزانه انجام می‌دهید، از نمودارها در تایم فریم زیر 1 روز استفاده کنید (1 ساعته، 4 ساعته 6 ساعته و…). در هر شرایطی، روند را از نمودار بلندمدت تشخیص دهید و سپس از بازه‌ زمانی کوتاه‌مدت‌تر برای تشخیص نقطه مناسب ورود استفاده کنید. 3 – نقاط کف و سقف را بیابید سطوح حمایت و مقاومت را بیابید. بهترین محدوده برای خرید در بازار، نقطه حمایت و بهترین نقطه برای فروش، محدوده مقاومت است. محدوده حمایت، معمولا محدوده‌ی کف قبلی است که قیمت به آن واکنش نشان داده است. محدوده مقاومت نیز، معمولا محدوده سقف قبلی است و معمولا وقتی این محدوده شکسته می‌شود، یک پولبک به این محدوده اتفاق می‌افتد (یعنی قیمت یکبار دیگر به محدوده شکست مقاومت باز می‌گردد ولی مجدد به رشد ادامه می‌دهد). مطلب مرتبط را بخوانید: حمایت و مقاومت چیست؟ (همراه با تصویر) پس از شکست مقاومت، این محدوده شکسته شده به یک سطح حمایت تبدیل می‌شود (سقف قبلی به کف جدید تبدیل می‌شود). این موضوع در هنگام شکست حمایت نیز صادق مثالی از اشباع خرید و فروش است و حمایت شکسته شده به عنوان یک محدوده مقاومت تلقی می‌شود. 4 – میزان اصلاح قیمت‌ها را شناسایی کنید اصلاح قیمت در بازار، چه در روند نزولی و چه در روند صعودی معمولا باعث می‌شود میزان قابل‌توجهی از روند طی شده بازپس گرفته شود. شما می‌توانید اصلاح قیمت‌ها را بصورت درصد محاسبه کنید، به طور مثال یک اصلاح قیمت 50 درصدی معمولا یک اتفاق رایج در بازار است. حداقل اصلاح قیمت را یک سوم از روند طی شده و حداکثر اصلاح را دو سوم از آن می‌دانند. درصدهای فیبوناچی ریتریسمنت (Fibonacci Retracements) شامل 38 درصد، 62 درصد نیز ارزش زیر نظر گرفتن دارند. در هنگام پولبک در روند صعودی، نقطه خرید اولیه در محدوده 33 تا 38 درصد اصلاحی است. 5 – خطوط روند را بکشید خطوط روند یکی از ساده‌ترین و کارآمدترین ابزارها در تحلیل تکنیکال است. تنها چیزی که نیاز دارید کشیدن یک خط مستقیم از دو نقطه کف یا سقف در نمودار است. خطوط روند صعودی، با وصل کردن دو کف قیمت و خطوط روند نزولی با وصل کردن دو سقف شکل می‌گیرد. شکسته شدن خط روند معمولا باعث تغییر روند می‌شود و اغلب اوقات پس از اینکه یک روند تغییر کرد، یک پولبک به خط روند انجام می‌شود. در یک خط روند معتبر حداقل شاهد برخورد قیمت با سه نقطه از خط روند هستیم. هر چقدر طول خط روند طولانی‌تر باشد و هرچقدر برخوردهای قیمت با خط روند (بدون شکسته شدن خط) بیشتر باشد، این روند مهمتر خواهد بود. 6 – میانگین متحرک را دنبال کنید میانگین‌های متحرک (moving averages)، سیگنال‌های خرید و فروش بی‌طرفانه‌ای صادر می‌کنند. این ابزار به شما می‌گوید که آیا روند هنوز معتبر و برقرار است یا خیر و به شما کمک می‌کند تغییرات روند را بهتر تشخیص دهید. البته میانگین‌های متحرک آینده را به شما نمی‌گویند که آیا تغییر روند نزدیک است یا خیر. ترکیب دو میانگین متحرک، معمولا یک روش پرطرفدار برای یافتن سیگنال‌های خرید و فروش است. برخی ترکیبات پرطرفدار شامل میانگین متحرک 4 و 9 روزه یا 9 و 18 روزه یا 5 و 20 روزه هستند. (البته در بازارهای مختلف، میانگین‌های متحرک با تنظیمات مناسب باید به کار برده شود). سیگنال‌ها زمانی صادر می‌شوند که میانگین متحرک کوتاه‌مدت‌تر، میانگین متحرک بلندمدت‌تر را می‌شکند. همچنین عبور قیمت از میانگین متحرک 40 روزه به سمت بالا یا پایین خط، می‌تواند سیگنال‌های خوبی ارائه دهد. از آنجایی که میانگین‌های متحرک، اندیکاتورهای دنبال‌کننده روند هستند، بهترین زمان استفاده از آنها در هنگام وجود یک روند در بازار است. 7 – استفاده از اسیلاتورها را بیاموزید اسیلاتورها (Oscillators) به شما کمک می‌کنند نقاط اشباع خرید و اشباع فروش را تشخیص دهید. همانطور که میانگین‌های متحرک برای تایید تغییر روند در بازار به کار می‌رود، اسیلاتورها کمک می‌کنند تا بدانیم که آیا بازار به زودی تغییر خواهد کرد یا نه. دو اسیلاتور پرطرفدار RSI یا Relative Strength Index و همینطور اسیلاتور استوکاستیک (Stochastics) است. هر دوی این اسیلاتورها مقیاس 0 تا 100 دارند و در نرم‌افزارهای تحلیل تکنیکال، در پایین نمودارهای قیمت بصورت یک خط دارای نوسان می‌توان اضافه کرد. زمانی که RSI به بیش از 70 می‌رسد، اشباع خرید و زمانی که به کمتر از 30 می‌رسد، اشباع فروش وجود دارد. اما در استوکاستیک، اشباع خرید بالای 80 و اشباع فروش زیر 20 است. (منظور از اشباع، ازدیاد و وجود خرید یا فروش بیش از اندازه است) بیشتر معامله‌گران از بازه 14 روزه یا 14 هفته‌ای برای استوکاستیک و از بازه 9 روزه یا 9 هفته‌ای برای آر اس آی استفاده می‌کنند. واگرایی اسیلاتورها معمولا نشانه‌ای از چرخش بازار و تغییر روند است. اسیلاتورها در زمان عدم وجود یک روند (اصطلاحا محدوده رنج – range) مناسب هستند. از سیگنال‌های هفتگی می‌توان برای فیلترکردن سیگنال‌های روزانه و همینطور از سیگنال‌های روزانه می‌توان فیلترکردن سیگنال‌های داخل روز (intra-day) بهره گرفت. 8 – اخطارها را بشناسید از اندیکاتور MACD استفاده کنید. اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی واگرایی (Moving Average Convergence Divergence) که در بین تریدرهای ایرانی با نام مکدی شناخته می‌شود، مثالی از اشباع خرید و فروش شامل میانگین متحرک و یک اسیلاتور برای تشخیص نقاط اشباع خرید و فروش است. یک سیگنال خرید زمانی صادر می‌شود که خط سریعتر، به بالای خط کندتر برسد و هر دو خط زیر عدد 0 باشند. سیگنال‌های هفتگی بر سیگنال‌های روزانه ارجحیت دارند. هسیتوگرام مکدی، تفاوت بین دو خط را نشان می‌دهد و از پیش، اخطارهایی زودهنگام نسبت به تغییر روند صادر می‌کند. دلیل نامگذاری هیستوگرام این است که از میله‌های عمودی برای نشان دادن تفاوت بین دو خط روند استفاده می‌شود. 9 – روندهای نامعتبر را تشخیص دهید از اندیکاتور ADX برای این منظور استفاده کنید. اندیکاتور Average Directional Movement Index یا به اختصار ADX با سنجش درجه روند به شما کمک می‌کند تا بدانید که آیا یک روند در بازار وجود دارد یا نه. رشد خط ADX نشان‌دهنده یک روند پرقدرت احتمالی و خط نزولی ADX اغلب اوقات نمایانگر نبود روند است. با وجود خط صعودی ADX باید از میانگین‌های متحرک استفاده کرد و اگر خط ADX نزولی بود، باید از اسیلاتورها بهره گرفت. بنابراین با رسم خط ADX و تشخیص مسیر آن، معامله‌گر می‌تواند سبک معامله مناسب در شرایط فعلی بازار را تشخیص دهد. 10 – حجم معاملات را نادیده نگیرید حجم معاملات یکی از مهمترین فاکتورها برای تایید یک رویداد است. حجم، زودتر از قیمت، چیزهای را به ما نشان می‌دهد و مهم است که در هنگام وجود روندها، شاهد حجم معاملات بیشتر در جهت حرکت روند باشیم. به عبارتی در یک روند صعودی، در هنگام صعود قیمت باید شاهد رشد حجم باشید. این افزایش حجم، نشان‌دهنده این است که سرمایه جدید وارد بازار شده و روند را پشتیبانی می‌کند. پس کاهش حجم در یک روند صعودی نشان‌دهنده ضعف روند و احتمال تغییر روند است.

آموزش نوسان و تحلیل بورس(هانی)

3- کار با الگوهای کندل استیک ( شمعی ژاپنی ) : الگوی باردار * الگوی چکش * الگوی چکش معکوس * الگوی مرد آویخته *الگوی پوشاننده * الگوهای ستاره * الگوی پوشای ابر مشکی * الگوهای سه شمعی * و .

4- فیلترهای دیده بان بازار : فیلترهای قابل اجرا در دیده بان همراه با آموزش فیلتر نویسی

5- آموزش اندیکاتورها

6- آموزش اصول بورس : اصول مهم و پایه ای انتخاب نماد خوب جهت خرید * اصول اولیه سرمایه گزاری * حق تقدم و افزایش سرمایه شرکت‌ها * شروع خوب و بد در بورس * و .

7- اصطلاحات بورس : روند - حمایت - مقاومت - رنج - اشباع خرید - اشباع فروش - سر به سر شدن - بازار خرسی - بازار گاوی- هدف - کوتاه مدت - میان مدت - برگشت به عقب Pullback - اصطلاحات مهم هننگام معامله و .

8- آموزش الگوهای نموداری : الگوی فنجان و دسته * الگوی فنجان و دسته وارونه * و .

-وبلاگ آموزش تحلیل http://hani.shopfa.com/tahlil

-کتاب آموزش بورس- ناشر شرکت اطلاع رسانی و خدمات بورس

-جزوات آموزشی کلاسهای مهندس ابراهیمی

گروه مشاوره "هانی سیگنال" یکی از ده گروه برتر بورس ایران میباشد.
فعالیت گروه از سال 91 شروع شده و در این زمینه ها فعالیت دارد:
1- انتشار تحلیل و سیگنال خرید (رایگان)
2- انتشار جزوات آموزشی
3- سبدگردانی
هادی ابراهیمی (هانی)
ID telegram : @HADIII8

آموزش اندیکاتور RSI

اندیکاتور RSI که مخفف Relative Strength Index می باشد با روابط پیچیده ریاضی محاسبه می گردد که ذکر این روابط از حوصله این بحث خارج می باشد. در تنظیمات RSI نیز عموما از تنظیم ١۴ روزه استفاده می شود. این اندیکاتور همانند مکدی (MACD) در زمره اسیلاتورها طبقه بندی می شود چراکه همواره بین دو سطح ٠ و ١٠٠ در حال نوسان می باشد.

کاربردهای RSI:

– همانطور که گفته شد این اندیکاتور بین دو سطح ٠ و ١٠٠ در نوسان می باشد. در این بین، دو سطح کلیدی ٣٠ و ٧٠ را به ترتیب به عنوان سطوح اشباع فروش و اشباع خرید می نامند. به این معنی که هر گاه مقدار RSI از عدد ٣٠ کمتر شود به این معنی است که شاهد فروش های افراطی در بازار هستیم و لذا امکان کاهش فشار فروش و صعود قیمت وجود دارد. بر عکس، عبور RSI از سطح ٧٠ به سمت بالا به معنی انجام خریدهای افراطی در بازار می باشد که در نهایت این خریدها ممکن است هر لحظه به پایان رسیده و شاهد نزول قیمت باشیم.

برای مثال به شکل زیر که نمودار قیمتی سهام مس باهنر را نشان می دهد توجه کنید. همانطور که مشاهده می کنیم در نقاطی که با خطوط عمودی نمایش داده شده اند شاهد وارد شدن RSI به مناطق اشباع خرید یا اشباع فروش بوده ایم که همین خرید و فروشهای افراطی به معنی علامتی برای تغییر جهت قیمت به شمار می آمده اند. برای مثال در نقطه ای که با فلش قرمز رنگ مشخص شده است مقدار RSI به کمتر از ٣٠ کاهش پیدا کرده که به معنی فروش افراطی بوده است و پس از مدتی شاهد کاهش فشار فروش و رشد قیمت سهم بوده ایم. و در نقطه بعدی که با فلش سبز رنگ نمایش داده شده است شاهد افزایش RSI به بیش از ٧٠ بوده ایم که به معنی خرید افراطی بوده و پس از مدتی شاهد کاهش فشار خرید و نزول قیمت بوده ایم.

آموزش اندیکاتور RSI

نکته ای که در مورد RSI باید به آن توجه نمود این است که ممکن است خروج RSI از مناطق اشباع، بدون افت یا صعود قیمت و فقط با نوسان قیمتی صورت بگیرد. برای روشن شدن موضوع اگر مجددا به نمودار قیمتی فباهنر توجه کنیم می بینیم که در محلی که با خط قرمز رنگ مشخص شده است RSI وارد منطقه اشباع خرید شده است، اما پس از مدتی بدون اینکه قیمت نزول چندانی داشته باشد، تنها با نوسان قیمت RSI از منطقه اشباع خرید خارج شده است. پس این موضوع را همیشه به یاد داشته باشید که استفاده از اندیکاتور به تنهایی می تواند در برخی موارد باعث ایجاد خطا در تصمیم گیری شود و حتما باید در کنار سایر ابزار به کاربرده شوند.

یکی دیگر از کاربردهای جالب در استفاده از RSI به کاربردن خطوط روند همراه با این اندیکاتور می باشد.
به عبارتی به همان شکل که خطوط روند را در مورد قیمت استفاده می کنیم به طریق مشابه می توان همان خطوط را در مورد RSI نیز استفاده کرد. برای مثال به نمودار زیر که مربوط به سهم فباهنر می باشد توجه کنید:

آموزش اندیکاتور RSI

همانطور که در این شکل دیده می شود می توانیم یک خط روند صعودی را برای اندیکاتور RSI رسم نماییم.مشاهده می کنیم چگونه پس از اینکه این خط روند به سمت پایین شکسته شد ، همزمان شاهد نزول قیمت بعد از خط عمودی بوده ایم.
به شکل زیر که مربوط به نمودار سهم خپارس می باشد توجه کنید:

آموزش اندیکاتور RSI

مشاهده می کنید که چگونه بعد از شکسته شدن یک خط روند نزولی بر روی اندیکاتور RSI شاهد صعود قیمت سهم شروع شده است.
نکته ای دیگری که در مورد هر اندیکاتور وجود دارد و در بالا به آن اشاره کرده ایم استفاده از ابزاری دیگر در کنار یک اندیکاتور برای کاستن از میزان خطاهاست. برای مثال می توان به جای استفاده از هر یک از اندیکاتورهای RSI یا MACD به تنهایی، مثالی از اشباع خرید و فروش همزمان از این دو اندیکاتور در کنار هم استفاده کرد تا این ابزار بتوانند خطاهای یکدیگر را پوشش دهند.

اگر به دنبال یادگیری اندیکاتور Parabolic SAR هستید این مقاله را مطالعه کنید.

همچنین به شما پیشنهاد می‌کنیم برای اطلاعات بیشتر در مورد نحوه سرمایه گذاری رمز ارز ابتدا با تیم حرفه‌ای بینوست تماس بگیرید. این تیم می‌تواند به شما کمک کند تا بهترین نوع سرمایه گذاری ارز دیجیتال را داشته باشید.

تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال چیست؟

تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال

هنگامی که یک سرمایه‌گذار قصد دارد سهام خاص یک شرکت را بخرد و یا روی کالا یا پولی سرما‌یه‌گذاری کند، باید قبل از انجام هر اقدامی، گذشته و روندهای صعودی و نزولی قیمتِ سهام آن شرکت، کالا و یا پول را بررسی کند. به این فرآیند تحلیل تکنیکال بازار می‌گویند.

در واقع، تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال، به بررسی روند گذشته‌ قیمت‌ کریپتوها در بازار می‌پردازد؛ بدین صورت سرمایه‌گذار برای ورود به بازار و یا انتخاب رمزارزی که باید روی آن سرمایه‌گذاری کند، می‌تواند بهترین و احتمالا سودرسان‌ترین تصمیم را بگیرد.

به عنوان مثال هر سال و در آستانه سال نوی چینی‌ها و هندی‌ها قیمت جهانی طلا به دلیل افزایش تقاضای این فلز گران‌بها بالا می‌رود. در نتیجه این عید، زمان خوبی برای کسانی خواهد بود که قصد فروش طلای خود را دارند. در این تحلیل روند گذشته قیمت طلا بررسی شده است و بر اساس آن پیش‌بینی شده است که سرنوشت کنونی آن به چه صورت خواهد بود.

در تحلیل تکنیکال، نقش اصلی تعیین‌کننده قیمت‌های بازار، انتظارات مردم است. عمده مردم انتظار دارند که نزدیک به سال نو قیمت طلا افزایش یابد، در نتیجه تب و تاب برای خرید این فلز ارزشمند افزایش می‌یابد.

نوسان‌های شدیدی که در بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد، باعث شده که شناسایی الگوهای رفتاری سرمایه‌گذاران در قیمت‌های مختلف، کمی پیچیده شود؛ سوالی که پیش می‌آید این است که با وجود این نوسانات شدید کریپتوکارنسی‌ها، تریدها چگونه تصمیم بگیرند که چه زمانی اقدام به خرید و یا فروش یک رمزارز کنند؟

تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال می‌تواند چراغ راه تریدرها برای بررسی بازار و تصمیم گیری آن‌ها باشد.

تریدرهای ارزهای دیجیتال، از جمله بیت کوین، برای بررسی روند قیمت‌های کریپتوکارنسی‌ها و مثالی از اشباع خرید و فروش تشخیص نقاط خرید و فروش، نمودارهای قیمتی را به صورت تکنیکال تحلیل می‌کنند.

شاخص‌های تکنیکال در این نمودارها، وضعیت خرید و فروش در بازار را در بازه‌های زمانی مختلف نشان می‌دهند؛ به عبارتی با مشاهده نمودارها، می‌توان رفتار تریدرها و کاربران را تشخیص داد و تا حدودی آینده قیمتی ارزهای دیجیتال را حدس زد. با استفاده از روندهای مشاهده شده در نمودارهای قیمتی، تریدرها می‌توانند از الگوهای موجود در داده‌های مربوط به قیمت استفاده کنند و بتوانند تصمیمات خوبی برای انجام معاملات خود بگیرند.

اگر یک تحلیل‌گر با استفاده از اطلاعات گذشته بتواند روندهای خرسی و گاوی آینده را پیش بینی کند، از طریق خرید در روند خرسی و فروش در روند گاوی می‌تواناد به سود خوبی دست یابد.

انواع نمودار در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال

باید بدانید که در آنالیز نمودارهای قیمتی ارزهای دیجیتال، دو نمودار بسیار پر کاربرد به نام نمودار خطی ساده و نمودار شمعی (Candlestick) وجود دارد.

نمودار شمعی:

این نمودارها، پرکاربرد ترین نمودار برای تحلیل رفتار بازر هستند. به هرکدام از هاشورهای سبز و قرمز رنگ روی نمودار اصطلاحا کندل (شمع) گفته می‌شود؛ و هر کندل نشان دهنده نقطه شروع، کمترین قیمت، بیشترین قیمت معاملاتی و قیمت پایانی یک رمزارز، در بازه زمانی مشخصی است.

نمودار شمعی

مزیت نمودارهای شمعی، این است که با مشاهده کندل‌ها در این نمودار، می‌توانیم به جزئیات نوسانات قیمتی یک رمزارز در بازه زمانی خاصی، دست یابیم.

همان‌طور که در شکل بالا مشاهده می‌کنید، کندل‌ها با رنگ‌های قرمز و سبز نشان داده می‌شوند. رنگ سبز نشان می‌دهد که قیمت نهایی روند بیشتر از قیمت شروع آن بوده است؛ و رنگ قرمز نشان دهنده این است که قیمت نهایی روند از قیمت شروع آن کمتر بوده است.

هرکدام از کندل‌ها دارای اجزای خاصی می‌باشند که تریدرها با نگاه کردن به آن‌ها می‌توانند روند قیمتی در یک بازه زمانی مشخص را بررسی کنند:

کندل نمودار شمعی

ارتفاع بدنه شمع‌ها نشان دهنده تفاوت قیمت ابتدایی و قیمت نهایی روند می‌باشد و در کندل‌های سبز، هرچه این ارتفاع بیشتر باشد، یعنی قدرت گاوهای بازار از خرس‌ها بیشتر بوده است و توانسته‌اند قیمت را به میزان زیادی افزایش دهند؛ در مقابل در کندل‌های قرمز، هرچه ارتفاع بدنه بیشتر باشد، یعنی قدرت خرس‌ها بر گاوها چربیده است و قیمت نهایی با اختلاف زیادی از قیمت ابتدایی کمتر می‌باشد.

به عبارتی اندازه بدنه کندل‌ استیک‌ها نشانگر قدرت زیاد خرید یا فروش است؛ در واقع هرچقدر بدنه کندل بزرگتر باشد، نشان‌دهنده افزایش قدرت خریداران یا فروشندگان است.

کندل‌ استیک‌

به طور کلی هر کندل از 4 قسمت تشکیل شده است:

1- باز شدن قیمت (Open)

2- بسته شدن قیمت (Close)

3- بیشترین قیمت (High)

4- کمترین قیمت (Low)

با کنار هم قرار گرفتن تعداد زیادی از این کندل‌ها، یک نمودار شمعی ژاپنی ایجاد می‌شود.

در نمودارهای شمعی چندین الگو ممکن است رخ دهد، که هر الگو وضعیت خاصی در بازار را نشان می‌دهد و نشان دهنده روندهای قیمتی و رفتاری متفاوتی در بازار است:

    • الگوی چکش (Hammer)
    • الگوی چکش وارونه (Inverted Hammer)
    • الگوی مرد وارونه (Hanging Man)
    • الگوی ستاره دنباله‌دار (Shooting star)
    • الگوی چکش (Hammer):

    این الگو معمولا در انتهای یک روند نزولی مشاهده می‌شود و سیگنالی از پایان روند نزولی و شروع روند صعودی است.

    در الگوی چکش، بدنه کندل در قسمت بالایی و سایه در قسمت پایینی آن قرار دارد. سایه پایین کندل دو تا سه برابر بدنه و سایه بالایی بسیار کوتاه است و یا اصلا وجود ندارد. در این الگو، هرچه سایه پایینی بلندتر باشد، روند صعودی‌تر خواهد بود.

    الگوی چکش نشانگر این است که پس از یک حرکت نزولی، خریداران وارد بازار شده و قیمت را افزایش داده‌اند. تشکیل سایه پایینی بلند در این الگو نشانه دهنده این است مثالی از اشباع خرید و فروش که در طول معاملات، کنترل از دست خرس‌ها خارج شده و گاوها توانسته‌اند قیمت بسته شدن را تا دو برابر، بالاتر از پایین‌ترین قیمت ببندند.

    الگوی چکش

    تریدرها بعد از مشاهده این الگو، صبر می‌کنند تا قیمت از سقف الگو بالاتر رود و بعد از آن اقدام به خرید می‌کنند.

      مثالی از اشباع خرید و فروش
    • الگوی چکش وارونه (Inverted Hammer):

    این الگو نیز در انتهای یک روند نزولی مشاهده می‌شود و سیگنالی از پایان روند نزولی و شروع روند صعودی است؛ اما تفاوت آن با الگوی چکش در این است که بدنه کندل در قسمت انتهایی و سایه بلند الگو در قسمت بالایی آن قرار دارد. هرچه سایه پایینی بلندتر باشد، روند صعودی‌تر خواهد بود.همچنین در الگوی چکش وارونه، اندازه بدنه کندل، نصف سایه بالایی است.

    الگوی چکش وارونه نشانگر این است که پس از یک حرکت نزولی، خریداران وارد بازار شده‌اند و با اینکه قیمت را افزایش داده‌اند ولی قدرت چندانی نداشته و خرس‌ها توانسته‌اند قیمت را کاهش دهند.

    الگوی چکش وارونه

    تریدرها بعد از مشاهده این الگو، صبر می‌کنند تا قیمت از سقف کندل بالاتر رود و بعد از آن وارد پوزیشن خرید می‌شوند.

    • الگوی مرد وارونه (Hanging Man):

    مرد وارونه انتهای یک روند صعودی مشاهده می‌شود و سیگنالی از پایان روند صعودی و شروع روند نزولی است. در این الگو، بدنه کندل در قسمت بالایی و دنباله آن در پایین مشاهده می‌شود. سایه بالایی کندل یا وجود ندارد یا بسیار ناچیز و قابل چشم‌پوشی است. هرچه سایه پایینی بلندتر باشد، روند نزولی‌تر خواهد بود.

    تفاوت مرد وارونه با کندل چکشی این است که، مرد وارونه در انتهای یک روند صعودی و کندل چکشی در انتهای یک روند نزولی مشاهده می‌شود.

    الگوی مرد وارونه

    الگوی مرد وارونه نشانگر این است که در انتهای یک روند صعودی، فروشندگان بر خریداران پیشی گرفته‌اند و باعث ایجاد روند نزولی شده‌اند.

    • الگوی ستاره دنباله‌دار

    الگوی ستاره دنباله‌دار نیز در انتهای یک روند صعودی مشاهده می‌شود و سیگنالی از پایان روند صعودی و شروع روند نزولی است. در این الگو سایه بالایی حداقل دو برابر بدنه و سایه پایینی بسیار ناچیز است یا وجود ندارد. هرچه سایه بلندتر باشد به این معناست که در آن روز، فروشندگان در بازار بیشتر از خریداران بوده‌اند.

    الگوی ستاره دنباله‌دار

    مرد وارونه و ستاره دنباله‌دار، الگوهای خرسی بازار محسوب می‌شوند زیرا نشان‌دهنده پایان روند صعودی و شروع روند نزولی بازار هستند.

    نمودارهای خطی ساده

    نمودارهای قیمتی ساده، روند قیمت را در زمان‌های مختلف نشان می‌دهند و تفاوت آن با کندل استیک این است که این نمودارها، نواسانات قیمتی را با جزئیات نشان نمی‌دهند؛ بلکه به صورت اجمالی روند قیمت را دنبال می‌کنند.

    نمودار خطی ساده

    پیش بینی قیمت رمزارزها با استفاده از سطوح روند نمودار

    هدف اصلی استفاده از تحلیل تکنیکال در بازار کریپتوکارنسی‌ها، پیش بینی قیمت و روند بازار است تا تریدرها بتوانند در بهترین زمان و برای دستیابی به بهترین سود، خرید و فروش انجام دهند.

    در تحلیل نمودارهای قیمتی، چند مفهوم پر کاربرد از جمله خطوط روند، سطح حمایت، سطح مقاومت و میانگین متحرک وجود دارد.

    خطوط روند می‌توانند صعودی (Up trend) و یا نزولی (downtrend) باشند.

    برای تشخیص روند صعودی بازار، پایین‌ترین نقاط ابتدایی و انتهایی بازه زمانی مورد نظر به یکدیگر متصل می‌شوند. در واقع این خط، از پایین ترین قیمت تا جایی که قیمت دوباره کاهش یافته، ادامه دارد.

    برای تشخیص روند نزولی، نیز باید بالاترین نقاط ابتدایی و انتهایی آن بازه را به یکدیگر متصل کنیم. در واقع روند نزولی، با اتصال بالاترین نرخ قیمت تا جایی که دوباره نرخ قیمت افزایش پیدا یافته است، ترسیم می‌شود.

    تحلیل‌گر با استفاده از خطوط روند، تلاش می‌کند که در بین نوسانات بازار، روند فعلی را مشخص کند؛ پس از آن یک تریدر، با توجه به صعودی یا نزولی بودن روند، تصمیم می‌گیرد که اقدام به خرید کند یا فروش.

    خط روند صعودی و نزولی

    • سطح حمایت (Support Zone)

    سطح حمایت در واقع بازه قیمتی‌ای است که از بهم پیوستن نقاط حداقل قیمت به دست می‌آید. در این سطوح میزان تقاضا بر عرضه فزونی یافته و بر آن غلبه می‌کند که نتیجه این پیروزی به صورت افزایش قیمت‌ها و ادامه روند صعودی قابل مشاهده است.

    زمانی که قیمت به زیر سطح حمایت سقوط می‌کند، علاقه به خرید در میان تریدرها افزایش می‌یابد و باعث می‌شود قیمت دوباره به بالای این خط برگردد.

    • سطح مقاومت (Resistance Zone)

    سطح مقاومت از به هم پیوستن نقاط حداکثر قیمت به دست می‌آید. در این سطوح میزان عرضه بر تقاضا افزایش یافته و همین امر موجب کاهش قیمت و ادامه روند نزولی می‌شود.

    همچنین زمانی که قیمت از خط مقاومت بالا می‌رود علاقه به فروش بیشتر شده و باعث کاهش قیمت دارایی می‌شود.

    سطح حمایت و سطح مقاومت

    • میانگین متحرک (Moving Average)

    در تحلیل تکنیکال، چندین اندیکاتور وجود دارد که میانگین متحرک یکی از شاخص‌های معتبر و پر استفاده در تحلیل است. میانگین متحرک را به اختصار MA می‌نامند.

    MA به تحلیل‌گر کمک می‌کند که با حذف نوسانات موجود در نمودار، روند کلی قیمت را به دست بیاورد. در واقع با میانگین‌های متحرک، ما می‌توانیم نوسانات قیمت را برای رسیدن به یک دید بهتر نسبت به وضعیت فعلی، نادیده بگیریم. با این شاخص، ما می‌توانیم از داده‌های بازار، در یک بازه زمانی خاص میانگین داشته باشیم.

    میانگین متحرک

    • ا ندیکاتور قدرت نسبی(RSI)

    این شاخص به ما کمک می‌کند که مناطق اشباع خرید و اشباع فروش مثالی از اشباع خرید و فروش را روی نمودار مشاهده کنیم. RSI یک شاخص نوسانی است زیرا بین خطوط سطوح صفر و صد در نوسان است.

    تریدر با استفاده از این اندیکاتور، بهترین زمان برای خرید و یا فروش دارایی خود را بدین صورت حدس می‌زند:

    همان‌طور که گفته شد این شاخص بین بازه‌های صفر و صد در نوسان است و سطوح سیگنال‌دهنده برای خرید و فروش، سطوح ۳۰ و ۷۰ هستند. زمانی که RSI، سطح ۳۰ را قطع کرد و حتی کمی به زیر این سطح نزول پیدا کرد، تریدر باید وارد بازار شود و خرید انجام دهد؛ به عبارتی در این مرحله بازار دچار اشباع فروش شده است و ازین پس قیمت‌ها بیش از این کم نخواهند شد و یک روند صعودی پیدا خواهند کرد؛ که این موضوع سیگنالی برای خرید است.

    در مقابل سطح ۷۰ و رسیدنِ RSI به بالای آن سیگنالی برای فروش است زیرا در این مرحله اشباع خرید بازار رخ داده است و خریداران بیشتری اقدام به خرید نخواهند کرد؛ در نتیجه فروش ناگهانی رخ می‌دهد و قیمت‌ در روند نزولی قرار خواهد گرفت.

    اندیکاتور قدرت نسبی

    قدرت نسبی، در این شاخص به ما می‌گوید که قدرت در دست خریداران است یا فروشندگان.

    • اندیکاتور مکدی(MACD)

    اندیکاتور مکدی (Moving Average Convergence Divergence)، برخوردِ میانگین‌های متحرک همگرا-واگرا یا برگشت احتمالی قیمت را نشان می‌دهد.

    خط MACD، با تفاضلِ میانگین متحرک نمایی ۲۶ روزه، از میانگین متحرک نمایی ۱۲ روزه به دست می‌آید. حاصل این تفریق یک میانگین متحرک نمایی ۹ روزه یا همان MACD است که خط سیگنال (signal line) نامیده می‌شود. این خط در واقع سیگنالی برای خرید و فروش می‌دهد.

    اندیکاتور مکدی

    • اندیکاتور پیوت (pivot)
      این شاخص پس از بسته شده کندل‌ها، کم‌ترین، بیشترین و آخرین قیمت کندل پیشین را در هر بازه زمانی که مدنظر است به ما نشان می‌دهد. اندیکاتور پیوت، همچنین سطوح حمایت و مقاومت را برای ما رسم می‌کند و به ما در پیش‌بینی نوسان قیمت رمزارز مورد نظر کمک می‌کند.

    اندیکاتور پیوت

    ارزهای دیجیتال، دارایی‌هایی به شدت پرنوسان هستند و قیمت آن‌ها می‌تواند در چند دقیقه به شدت بالا و پایین شود. یکی از راه‌حل‌ها برای جان سالم بدر بردن ازین بازار پرنوسان، استفاده از راهنمایی‌هایی است که توسط تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال به تریدرها ارائه می‌شود.

    در این زمینه، وب سایت تحلیلی Tradingview.com، یکی از بهترین منابع و ابزارهای تکنیکال است. با استفاده از تریدینگ‌ویو، می‌توانید خطوط حمایت، مقاومت و ترند را در بازه‌های زمانی یک دقیقه تا چند سال رسم کنید.

    ۹ اندیکاتور پرکاربرد در تحلیل تکنیکال

    با استفاده از چند اندیکاتور از یک دسته در حقیقت ما اطلاعات یکسانی را که در یک حوزه جای می‌گیرند ارائه می‌دهیم.

    باید بپذیریم که افزونگی اندیکاتور تا حدودی باعث سردرگمی و از دست دادن برخی اطلاعات نمایش داده شده می‌شود و این تکرار نمایش داده‌های مشابه سرنخ‌های مهمی را از ما پنهان می‌کند.

    در ادامه ویژگی‌های هر اندیکاتور را بطور خلاصه توضیح می‌دهیم:

    1 – استوکاستیک

    این اندیکاتور بطور کلی محدوده‌ای و برگستی است و سرعت حرکت قیمت را به ما نشان می‌دهد. گسترش این اندیکاتور نشان‌دهنده قدرت قیمت بوده و هرچه محدودتر و باریک‌تر باشد، کاهش حرکت را شاهد خواهیم بود.

    بیشتر بخوانید: اندیکاتور استوکاستیک چیست؟

    2 – RSI

    این اندیکاتور قدرت روند را نشان می‌دهد و قدرت حرکت را از آن دریافت می‌کنیم. کندل صعودی و نزولی را می‌توان از RSI دریافت کرد.

    بیشتر بخوانید: اندیکاتور RSI چیست؟

    3 – ADX

    میزان قدرت و ضعف سیگنال را از این اندیکاتور می‌توان دریافت کرد. برای بررسی این اندیکاتور باید میزان کمتر از 25 را بعنوان روند ضعیف، مقدار 25 تا 50 را بعنوان روند متعادل و مقدار بیشتر از 50 را بعنوان روند قوی درنظر بگیریم.

    4 – MACD

    این اندیکاتور مربوط به تعقیب روند و مقدار حرکت است. بالا بودن آن روندی صعودی و قوی را به ما نشان می‌دهد و متعاقبا پایین بودنش نیز بیان‌گر روندی نزولی و قوی است.

    خطوط متقاطع این اندیکاتور سیگنال محل خرید و فروش را ارسال می‌کنند. باید زمانی از این اندیکاتور استفاده شود که اندیکاتور ADX سیگنال سناریوی روند را صادر کرده باشد.

    مطلب مرتبط: اندیکاتور مکدی چیست؟

    5 – میانگین متحرک

    این اندیکاتور در حقیقت ابزاری چندمنظوره برای مقاصد مختلف است و در جایی که قیمت وجود دارد قادر است سیگنال مسیر معامله را به ما نشان دهد.

    شیب میانگین متحرک نشان دهنده قدرت روند است و جهت این اندیکاتور نیز ما را از سیگنال روند و یا شرایط محدوده آگاه می‌کند.

    بیشتر بخوانید: انواع میانگین متحرک و کاربرد آنها

    6 – باند بولینگر

    از باند بولینگر برای سنجش نوسانات استفاده می‌شود و عرض آن به ما نوسان موجود را نشان می‌دهد.

    در صورتی که قیمت بیش از اندازه افزایش یابد و در باند بیرونی قرار گیرد نشان دهنده روند قوی است و می‌تواند سیگنال برگشتی را صادر کند.

    بیشتر بخوانید: باندهای بولینگر چه کاربردی دارند؟

    7 – ART

    این اندیکاتور ابزاری برای تغییرپذیری و محدوده قیمت است که اندازه کندل‌های گذشته را می‌سنجد.

    از ATR برای مشخص کردن محلی که در آن سود بدست آمده و مقدار ضرر حاصل شده براساس نوسانات استفاده می‌شود.

    8 – واگرایی

    واگرایی‌ها اطلاعاتی درباره آن‌چه در داخل قیمت وجود دارد ارائه می‌دهند. سیگنال‌های ارسال شده از این اندیکاتور را نمی‌توان در خود قیمت مشاهده کرد. واگرایی‌ها اغلب برای شناسایی نقاط برگشتی و یا زمان معامله بکار می‌روند مثالی از اشباع خرید و فروش و می‌تواند حرکت آرام و روند ضعیف را نیز نشان دهد.

    9 – اشباع خرید یا فروش

    هرچه روند قوی‌تر باشد قیمت زمان بیشتری را در محدوده اشباع خرید و یا فروش سپری می‌کند. این اندیکاتور می‌تواند در یک محدوده نیز سیگنال برگشتی را صادر کند.

    بیشتر بخوانید: چگونه خرید افراطی و فروش افراطی را در یک دارایی تشخیص دهیم؟

    اهمیت ترکیب اندیکاتورها

    بدست آوردن مهارت کافی برای ترکیب صحیح این اندیکاتورها بسیار به شما کمک خواهد کرد.

    بطور کلی همیشه استفاده از ابزارهای بیشتر خوب نیست؛ بلکه ترکیب مناسب ابزارهاست که اهمیت دارد.

    این ترکیب صحیح ممکن است همگی بیانگر یک موضوع و نشان دهنده مسیری مشابه نباشند، بلکه اطلاعات کاملی را در اختیار ما قرار دهند. باید این را بدانیم که هرکدام از اندیکاتورها در جه شرایطی باید بکار بروند.

    به عنوان مثال هنگامی که از اندیکاتورهای RSI، باند بولینگر و ADX در نمودار استفاده می‌کنیم می‌توان میزان و نوع حرکت را همراه با نوع روند و نوسانات را در کنار هم مشاهده کرد.

    این استفاده هوشمندانه به ما کمک می‌کند تا درک بهتری بدست آوریم؛ زیرا هر اندیکاتور اگر بدرستی استفاده شود توضیحی اضافه برای اندیکاتور دیگر ارائه می‌دهد که در روند مطالعه نمودار به ما کمک خواهد کرد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.