نماگر در منطقه اشباع فروش


تحلیل و پیش بینی قیمت بیت کوین

سقوط قیمت بیت کوین به ۱۹ هزار دلار

بعد از ناامیدی گسترده‌ای که بعد از سخنرانی فدرال رزرو به وجود آمد بیت کوین در روند نزولی قرار گرفتد و تا محدوده ۱۹ هزار دلار کاهش یافت.

بیت کوین در طی ۲۴ ساعت گذشته در حدود ۸ درصد افت داشته است. قبل از برگزاری سمپوزیوم اقتصادی جکسون هول در روز گذشته بیت کوین توانست تا نزدیک به ۲۲ هزار دلار رشد کند اما بعد از ناامیدی گسترده‌ای که بعد از سخنرانی پاول، رئیس فدرال رزرو، به وجود آمد بازارهای سهام و بیت کوین در روند نزولی قرار گرفتند و بیت کوین تا محدوده ۱۹ هزار دلار کاهش یافت.

فدرال رزرو بازاها را لرزاند

در روز گذشته سمپوزیوم اقتصادی «جکسون هول» در آمریکا برگزار شد و سخنان جروم پاول رئیس بانک مرکزی ایالات متحده پس از این رویداد، نشان از قاطعیت تمام قد فدرال رزرو برای کنترل تورم این کشور حتی به قیمت حرکت به سمت یک دوره رکودی داشت.

سمپوزیوم «جکسون هول» به عنوان یکی از مهم‌ترین رویدادهای اقتصادی جهان، نشستی سالانه است که هر ساله بر یک موضوع مهم اقتصادی که کشورها با آن مواجه هستند، تمرکز می‌کند. شرکت‌کنندگان این نشست، بانکداران برجسته بانک‌های مرکزی دنیا، وزرای دارایی، صاحب‌نظران دانشگاهی و بازیگران مطرح بازارهای مالی از سراسر جهان هستند.

گردهمایی امسال از آن جهت اهمیت داشت که اقتصادهای بزرگ جهان در حال حاضر با مشکلات زیادی از جمله تورم بالا دست و پنجه نرم می‌کنند و صحبت‌ها و اظهارنظرات افراد حاضر در این گردهمایی می‌تواند مسیر آینده اقتصاد بسیاری از کشورهای توسعه یافته را ترسیم کند.

طی چند ماه گذشته تورم کم‌سابقه‌ای اقتصاد آمریکا را با چالش‌های جدی مواجه کرده و سیاست‌های انقباضی اخیر فدرال رزرو تا حدودی ترمز افزایش‌ قیمت‌های اخیر را کشیده است. با این وجود سخنان پاول و سیاست‌های پیش روی آن‌ها برای مهار تورم، برای فعالان اقتصادی و بازارهای سرمایه‌گذاری مانند سهام، بازارهای کالایی و کریپتوکارنسی از اهیمت ویژه‌ای برخوردار بود.

سخنان مرد اول بانک مرکزی آمریکا شاید مطلب جدیدی را نسبت به گذشته ارائه نداد اما چیزی که به طور کاملا واضح از صحبت‌های اون نتیجه می‌داد، قاطعیت بی‌چون و چرای فدرال رزرو برای مهار تورم به هر قیمتی بود.

پاول تاکید کرد که علی‌رغم کاهش تورم در ماه گذشته، آنها با جدیت و نماگر در منطقه اشباع فروش به شدت قبل به سیاست‌های انقباضی و افزایش نرخ بهره ادامه خواهند داد، هرچند که این تصمیمات منجر به وقوع رکود اقتصادی گسترده شود.

رکود اقتصادی ترمزی برای بازارها

تا کنون فدرال رزرو در برابر پذیرش رکود بسیار محتاط عمل کرده است، اما شاخص‌ها نشان از احتمال وقوع یک شرایط بحرانی در سطح دنیا دارند.

کمی قبل‌تر از شروع گردهمایی «جکسون هول»، دو نماگر در منطقه اشباع فروش آمار مهم نیز منتشر شد که نکات درخور توجهی دارند. شاخص مصرف شخصی (Personal Spending) برای ماه جولای در حالی عدد ۰.۱ درصد را به ثبت رساند که انتظارات حول ۰.۴ درصد می‌چرخید و در ماه گذشته نیز ۱.۱ درصد بود. در سمتی دیگر شاخص هزینه‌های مصرف شخصی (Personal Consumption Expenditures) که به اختصار به آن PCE نیز گفته می‌شود و نماگری (متفاوت از CPI) برای سنجش افزایش هزینه‌هاست، در ماه جولای کاهش یافت. این شاخص در بازه ماهانه با کاهش ۰.۵ درصدی نسبت به ماه قبل، عدد ۰.۱ درصد را به ثبت رساند که ۰.۲ درصد از انتظارات نیز کمتر بود و در بازه سالانه نیز با ثبت ۴.۶ درصد، ۰.۱ درصد نسبت به ماه قبل کاهش یافت. با وجود اینکه بخشی از این کاهش مربوط به پایین آمدن هزینه بنزین بوده است، این موضوع نشان می‌دهد که سیاست‌های انقباضی فدرال رزرو تا حدودی کارساز بوده و تقاضا هم سو با عرضه درحال کاهش است اما نکته مهمی که شاید کمتر به آن توجه شود، احتمال حرکت آهسته و آرام شاخص‌های خرد به سمت رکود است. طی ماه‌های گذشته، روند مناسب این دو داده، از اصلی‌ترین اسنادی بود که مخالفان ورود اقتصاد به رکود به آن اتکا می‌کردند اما اکنون به نظر می‌رسد که شرایط درحال تغییر است. حتی در شاخص دیگری به نام انتظارات تورمی دانشگاه میشیگان، شاهد کاهش چشم‌انداز تورم در ماه‌های آینده هستیم به طوری که این نماگر با ثبت عدد ۴.۸ درصد، با کاهش ۰.نماگر در منطقه اشباع فروش نماگر در منطقه اشباع فروش ۴ درصدی نسبت به ماه قبل همراه شده است.

در شرایط کنونی شاید به نظر برسد تورم در حال کنترل است اما شدت سیاست‌های انقباضی و ترس از رکود اقتصادی سایه سنگینی بر تمامی بازارها، به خصوص بازارهای پر ریسک مانند سهام و کریپتوکارنسی خواهد بود.

پیش بینی قیمت بیت کوین

۲۰ هزار دلار حمایت بسیار محکمی محسوب می‌شود. در ریزش‌های قیمتی چند مدت اخیر، نهنگ‌ها تلاش زیادی برای حفظ این سطح کرده‌آند. آنها با حجم بالای خریدی که انجام داده‌اند مانع از افت بیشتر قیمت شده‌اند. همچنین بیت کوین در سقوط قیمتی که تجربه کرد مدت زمان زیادی در زیر این محدوده باقی نماند.

در حال حاضر اگر قیمت در زیر ۲۰ هزار دلار تثبیت شود مهمترین حمایت پیش روی این رمزارز ۱۸ هزار دلار و سپس حوالی ۱۵ الی ۱۶ هزار دلار خواهد بود.

در تایم فریم هفتگی اغلب اندیکاتورها هنوز از منطقه اشباع فروش فاصله چندانی نگرفته‌اند.

در گذشته هرگاه RSI دراین حوالی قرار گرفته بود، خروج از وضعیت اشباع فروش چندین ماه به درازا کشیده بود. در حال حاضر اگر قرار باشد مجددا تاریخ تکرار شود بیت کوین نیازمند زمان بیشتری برای ریکاوری است.

همچنین بیت کوین بعد از بازیابی حمایت میانگین متحرک ۲۰۰ هفتگی مجددا با یک کندل قوی در زیر آن قرار گرفت که ممکن است مدتی در زیر این منطقه باقی بماند.

نکته امیدوار کننده این است که همچنان خط روند صعودی بلند مدت بیت کوین حفظ شده، اما اکنون قیمت دقیقا بر این خط روند مماس است. لازم به ذکر است که ۲۰ هزار دلار از این جهت که مصادف با این حمایت داینامیک است، دارای اهمیت زیادیست.

سقوط قیمت بیت کوین به ۱۹ هزار دلار

تحلیل و پیش بینی قیمت بیت کوین

تا زمانی که کندل هفتگی در بالای این خط روند بسته شود، روند صعودی بلند مدت حفظ شده است. در صورت از دست رفتن آن احتمالا بیت کوین برای مدتی در فاز رنج ادامه دهد، هرچند که ممکن است با کاهش قیمت نیز همراه باشد.

سقوط قیمت بیت کوین به ۱۹ هزار دلار

بعد از ناامیدی گسترده‌ای که بعد از سخنرانی فدرال رزرو به وجود آمد بیت کوین در روند نزولی قرار گرفتد و تا محدوده ۱۹ هزار دلار کاهش یافت.

بیت کوین در طی ۲۴ ساعت گذشته در حدود ۸ درصد افت داشته است. قبل از برگزاری سمپوزیوم اقتصادی جکسون هول در روز گذشته بیت کوین توانست تا نزدیک به ۲۲ هزار دلار رشد کند اما بعد از ناامیدی گسترده‌ای که بعد از سخنرانی پاول، رئیس فدرال رزرو، به وجود آمد بازارهای سهام و بیت کوین در روند نزولی قرار گرفتند و بیت کوین تا محدوده ۱۹ هزار دلار کاهش یافت.

فدرال رزرو بازاها را لرزاند

در روز گذشته سمپوزیوم اقتصادی «جکسون هول» در آمریکا برگزار شد و سخنان جروم پاول رئیس بانک مرکزی ایالات متحده پس از این رویداد، نشان از قاطعیت تمام قد فدرال رزرو برای کنترل تورم این کشور حتی به قیمت حرکت به سمت یک دوره رکودی داشت.

سمپوزیوم «جکسون هول» به عنوان یکی از مهم‌ترین رویدادهای اقتصادی جهان، نشستی سالانه است که هر ساله بر یک موضوع مهم اقتصادی که کشورها با آن مواجه هستند، تمرکز می‌کند. شرکت‌کنندگان این نشست، بانکداران برجسته بانک‌های مرکزی دنیا، وزرای دارایی، صاحب‌نظران دانشگاهی و بازیگران مطرح بازارهای مالی از سراسر جهان هستند.

گردهمایی امسال از آن جهت اهمیت داشت که اقتصادهای بزرگ جهان در حال حاضر با مشکلات زیادی از جمله تورم بالا دست و پنجه نرم می‌کنند و صحبت‌ها و اظهارنظرات افراد حاضر در این گردهمایی می‌تواند مسیر آینده اقتصاد بسیاری از کشورهای توسعه یافته را ترسیم کند.

طی چند ماه گذشته تورم کم‌سابقه‌ای اقتصاد آمریکا را با چالش‌های جدی مواجه کرده و سیاست‌های انقباضی اخیر فدرال رزرو تا حدودی ترمز افزایش‌ قیمت‌های اخیر را کشیده است. با این وجود سخنان پاول و سیاست‌های پیش روی آن‌ها برای مهار تورم، برای فعالان اقتصادی و بازارهای سرمایه‌گذاری مانند سهام، بازارهای کالایی و کریپتوکارنسی از اهیمت ویژه‌ای برخوردار بود.

سخنان مرد اول بانک مرکزی آمریکا شاید مطلب جدیدی را نسبت به گذشته ارائه نداد اما چیزی که به طور کاملا واضح از صحبت‌های اون نتیجه می‌داد، قاطعیت بی‌چون و چرای فدرال رزرو برای مهار تورم به هر قیمتی بود.

پاول تاکید کرد که علی‌رغم کاهش تورم در ماه گذشته، آنها با جدیت و به شدت قبل به سیاست‌های انقباضی و افزایش نرخ بهره ادامه خواهند داد، هرچند که این تصمیمات منجر به وقوع رکود اقتصادی گسترده شود.

رکود اقتصادی ترمزی برای بازارها

تا کنون فدرال رزرو در برابر پذیرش رکود بسیار محتاط عمل کرده است، اما شاخص‌ها نشان از احتمال وقوع یک شرایط بحرانی در سطح دنیا دارند.

کمی قبل‌تر از شروع گردهمایی «جکسون هول»، دو آمار مهم نیز منتشر شد که نکات درخور توجهی دارند. شاخص مصرف شخصی (Personal Spending) برای ماه جولای در حالی عدد ۰.۱ درصد را به ثبت رساند که انتظارات حول ۰.۴ درصد می‌چرخید و در ماه گذشته نیز ۱.۱ درصد بود. در سمتی دیگر شاخص هزینه‌های مصرف شخصی (Personal Consumption Expenditures) که به اختصار به آن PCE نیز گفته می‌شود و نماگری (متفاوت از CPI) برای سنجش افزایش هزینه‌هاست، در ماه جولای کاهش یافت. این شاخص در بازه ماهانه با کاهش ۰.۵ درصدی نسبت به ماه قبل، عدد ۰.۱ درصد را به ثبت رساند که ۰.۲ درصد از انتظارات نیز کمتر بود و در بازه سالانه نیز با ثبت ۴.۶ درصد، ۰.۱ درصد نسبت به ماه قبل کاهش یافت. با وجود اینکه بخشی از این کاهش مربوط به پایین آمدن هزینه بنزین بوده است، این موضوع نشان می‌دهد که سیاست‌های انقباضی فدرال رزرو تا حدودی کارساز بوده و تقاضا هم سو با عرضه درحال کاهش است اما نکته مهمی که شاید کمتر به آن توجه شود، احتمال حرکت آهسته و آرام شاخص‌های خرد به سمت رکود است. طی ماه‌های گذشته، روند مناسب این دو داده، از اصلی‌ترین اسنادی بود که مخالفان ورود اقتصاد به رکود به آن اتکا می‌کردند اما اکنون به نظر می‌رسد که شرایط درحال تغییر است. حتی در شاخص دیگری به نام انتظارات تورمی دانشگاه میشیگان، شاهد کاهش چشم‌انداز تورم در ماه‌های آینده هستیم به طوری که این نماگر با ثبت عدد ۴.۸ درصد، با کاهش ۰.۴ درصدی نسبت به ماه قبل همراه شده است.

در شرایط کنونی شاید به نظر برسد تورم در حال کنترل است اما شدت سیاست‌های انقباضی و ترس از رکود اقتصادی سایه سنگینی بر تمامی بازارها، به خصوص بازارهای پر ریسک مانند سهام و کریپتوکارنسی خواهد بود.

پیش بینی قیمت بیت کوین

۲۰ هزار دلار حمایت بسیار محکمی محسوب می‌شود. در ریزش‌های قیمتی چند مدت اخیر، نهنگ‌ها تلاش زیادی برای حفظ این سطح کرده‌آند. آنها با حجم بالای خریدی که انجام داده‌اند مانع از افت بیشتر قیمت شده‌اند. همچنین بیت کوین در سقوط قیمتی که تجربه کرد مدت زمان زیادی در زیر این محدوده باقی نماند.

در حال حاضر اگر قیمت در زیر ۲۰ هزار دلار تثبیت شود مهمترین حمایت پیش روی این رمزارز ۱۸ هزار دلار و سپس حوالی ۱۵ الی ۱۶ هزار دلار خواهد بود.

در تایم فریم هفتگی اغلب اندیکاتورها هنوز از منطقه اشباع فروش فاصله چندانی نگرفته‌اند.

در گذشته هرگاه RSI دراین حوالی قرار گرفته بود، خروج از وضعیت اشباع فروش چندین ماه به درازا کشیده بود. در حال حاضر اگر قرار باشد مجددا تاریخ تکرار شود بیت کوین نیازمند زمان بیشتری برای ریکاوری است.

همچنین بیت کوین بعد از بازیابی حمایت میانگین متحرک ۲۰۰ هفتگی مجددا با یک کندل قوی در زیر آن قرار گرفت که ممکن است مدتی در زیر این منطقه باقی بماند.

نکته امیدوار کننده این است که همچنان خط روند صعودی بلند مدت بیت کوین حفظ شده، اما اکنون قیمت دقیقا بر این خط روند مماس است. لازم به ذکر است که ۲۰ هزار دلار از این جهت که مصادف با این حمایت داینامیک است، دارای اهمیت زیادیست.

سقوط قیمت بیت کوین به ۱۹ هزار دلار

تحلیل و پیش بینی قیمت بیت کوین

تا زمانی که کندل هفتگی در بالای این خط روند بسته شود، روند صعودی بلند مدت حفظ شده است. در صورت از دست رفتن آن احتمالا بیت کوین برای مدتی در فاز رنج ادامه دهد، هرچند که ممکن است با کاهش قیمت نیز همراه باشد.

اماواگرهای پاییزی بورس

اماواگرهای پاییزی بورس

در حال‌حاضر بورس از یک طرف شاهد سیاست‌های مبهم و نامشخص دولت در عرصه اقتصاد و عدم‌اقدامات لازم برای بازگشت اقبال و اعتماد از سوی مسوولان سازمان روبه‌‌‌‌‌روست و از دیگر سو رویدادهای سیاسی داخلی و خارجی باعث‌شده ورود سرمایه به بازار سهام متوقف شود، در نتیجه با توجه به ریسک‌های سیستماتیک موجود عمدتا شاهد خروج پول مداوم از بازار هستیم و این باعث‌شده طی نیم‌سال اول تنها بازاری که با بازده منفی مواجه بوده بازار سهام باشد؛ این در حالی است که در همین مدت بالغ بر ۲۸ تا ۲۹‌هزار‌میلیارد ‌تومان از این بازار خارج شده که این سرمایه به سمت بازارهای موازی مانند ملک، طلا و ارز رفته، بازارهایی که خیلی کمتر تحت‌تاثیر سیاستگذاری‌ها و رگولاتور و مداخلات بوده و به گواه آمارها هم سود بیشتری را نصیب سرمایه‌‌‌‌‌گذارانش کرده است. عمر رکود رو به پایان است بهنام بهزادفر، کارشناس بازار سهام عنوان کرد: حدود ۲۶‌ماه است که بازار سرمایه در حال ریزش یا رکود است. شاخص‌کل بورس بعد از سقف ۲‌میلیون و ۷۰‌هزار واحدی که در مرداد‌ماه ۹۹ داشت تا به امروز حدود ۳۵‌درصد ریزش داشته است. البته در بررسی روندهای نماگر در منطقه اشباع فروش صعودی و نزولی بازار سرمایه باید به این نکته توجه داشت که به هر حال دوران رکود همواره بین سه تا چهار سال ‌است و با این تجربه می‌توان گفت در حال‌حاضر بخش زیادی از این رکود را طی کرده‌ایم. طی این مدت اصلاح زمانی در بازار سرمایه رخ‌داده و سودآوری شرکت‌ها و تعدیل‌‌‌‌‌های مثبت این سال‌ها توانسته شاخص‌کل را تعدیل کند. وی افزود: در نتیجه به‌نظر می‌رسد وضعیت بازار سرمایه با توجه به شرایط فعلی و مدت زمانی‌که از رکود گذشته آرام‌آرام جذاب‌‌‌‌‌تر می‌شود و شرایط بهبود پیدا می‌کند، بنابراین در‌ ماه‌های آینده ما در گروه‌های مختلف انتظار تعدیلات مثبت داریم و این انتظار در گروه‌هایی مانند پالایشی و دارو بیشتر است و در سایر گروه‌ها نیز انتظار تعدیل مثبت و سودآوری در گزارشات وجود دارد. بهزادفر در ادامه به حذف بخش زیادی از قیمت‌‌‌‌‌گذاری‌‌‌‌‌های دستوری در بخش خودرو اشاره و عنوان کرد: به هر حال با توجه به اینکه بخش زیادی از قیمت‌گذاری دستوری در صنعت خودرو از بین رفته، انتظار بر این است که به تدریج گزارش‌های تمیزتر و صورت‌های مالی همراه با زیان‌های کمتری را از گروه‌های خودروسازی و به‌ویژه شرکت‌های خصوصی‌‌‌‌‌تر و پس از آن گروه‌های قطعه‌‌‌‌‌سازی مشاهده کنیم. این کارشناس بازار سهام نرخ دلار را به‌عنوان عامل مثبت دیگری برای بهبود وضعیت بازار دانست و گفت: توجه به اینکه هم نرخ دلار نیما صعودی بوده و هم دلار بازار آزاد رشد را تجربه کرده، لذا در کل می‌توان اینطور گفت که برای همه گروه‌های بازار سرمایه چه آنها که واردکننده هستند و بعد افزایش نرخ می‌گیرند، چه صادرکننده‌‌‌‌‌ها که با نرخ‌های جهانی همسو می‌شوند شرایط بهتری را نسبت به سال‌قبل تجربه خواهند کرد. در مجموع این اتفاقات نشان می‌دهد که پتانسیل‌های مهمی برای بازار سرمایه ایجاد شده و با توجه به اینکه بازار در دو‌ماه اخیر هم ریزش زیادی داشته، بنابراین انتظار بر این است که به تدریج این ریزش‌‌‌‌‌ها جبران شود. وی اظهار کرد: در بازارهای جهانی اما اتفاق دیگری در حال رخ دادن است. با توجه به اینکه به هر حال دلار ایندکس به‌عنوان قدرت پول آمریکا در حال تقویت است، این موضوع عملا باعث‌شده قیمت‌های جهانی مقداری نزولی و بحث بر سر ایجاد یک بحران رکود باشد. با قیمت‌های جهانی فعلی انتظار می‌رود رشد سودآوری خیلی شدیدی را در شرکت‌ها شاهد نباشیم اما با همین نرخ‌ها شرکت‌ها سودآوری خوبی دارند و این موضوع از پتانسیل قوی، به یک موضوع عادی تبدیل شده است. پتانسیل رشد در انتظار بستر مناسب علی عصاری، کارشناس بازار سهام نیز درخصوص وضعیت بازار به «دنیای‌اقتصاد» گفت: بازار سهام در ساعت پایانی روز گذشته شاهد ورود نقدینگی به محصولات شیمیایی و پالایشی بود که به‌نظر می‌رسد محرک خوبی برای بازار سهام باشد. به‌طور کلی باید به تحلیل‌ها کوتاه‌‌‌‌‌مدت نگاه کرد چون هر لحظه ممکن است یک مساله سیاسی و اجتماعی اتفاق بیفتد و بازار را کاملا تحت‌تاثیر قرار دهد. با توجه به اینکه روز گذشته هم قیمت دلار نسبت به‌روز قبل از آن مقداری کاهشی بود، می‌توان امیدوار بود شرایط در آینده نزدیک بهتر شود. عصاری تاکید کرد: باید توجه داشت که ما به کف‌‌‌‌‌های خوبی رسیده‌ایم، شاخص RSI جای خوبی است و P/ E بازار‌عددی خوب و حدود پنج است. این یعنی اگر بستر مناسب باشد بازار پتانسیل رشد دارد و هفته آینده بازار می‌تواند بهتر از روزهای گذشته باشد. این کارشناس بازار سهام درخصوص وضعیت بازار در دو‌ماه گذشته بیان کرد: بازار سهام در مهرماه امسال نیز مانند شهریور یک روال نزولی را دنبال کرد. فصل مشترک هر دو‌ماه گذشته در دو تا سه کندل ابتدایی ‌ماه بود که به‌صورت سبز ظاهر شد و مابقی ‌ماه آهنگ نزولی داشتند، البته شدت نزول در مهرماه تا اینجای کار به‌مراتب کمتر از شهریور‌ماه بود و دقیقا مثل سنت سال‌های گذشته شهریوری پرحاشیه و مهر سرخ‌پوشی داشتیم و این خرافه که همچنان در بازار وجود دارد به حقیقت پیوست. وی افزود: از نماگر در منطقه اشباع فروش ابتدای مهرماه تاکنون شاخص RSI فقط یک روز از محدوده اشباع فروش ۳۰ تجاوز کرد و تمامی ۲۵ روز مهر‌ماه در منطقه اشباع فروش قرار داشت، با توجه به اینکه شاخص‌کل افت شدیدی داشت، شاهد کاهش P/ E در بازار بودیم که به کمترین میزان خود یعنی حدود ۲۵/ ۵ رسید‌ که در ۶‌سال ‌گذشته کم‌‌‌‌‌نظیر بود. علاوه‌بر این ارزش دلاری بازار به‌شدت کاهش یافته به‌طوری‌که ارزش دلاری فعلی بازار با سال‌۹۸ برابری می‌کند. عصاری گفت: علاوه‌بر ریزش‌‌‌‌‌های سنتی در مهر و شهریور شاهد اتفاقات سیاسی و اجتماعی در جامعه بودیم که قطعا تاثیر بسزایی در روند بازار گذاشته است و می‌توان مولفه‌‌‌‌‌های سیاسی و اجتماعی را یکی از پررنگ‌‌‌‌‌ترین بخش‌های تحلیلی بازار در‌نظر گرفت. به‌نظر می‌رسد با توجه به ارزندگی بازار و ورود سهامداران حقوقی در سهم‌‌‌‌‌هایی که به‌اصطلاح کف‌‌‌‌‌های تاریخی خود را شکستند با بازاری رو به رشد مواجه خواهیم بود، البته این اتفاق منوط به این است که اتفاق سیاسی و اجتماعی خاصی را در روزهای آینده شاهد نباشیم. این کارشناس بازار سهام در پاسخ به این سوال که آیا کاهش شیب تورم می‌تواند در بازار تاثیرگذار باشد یا خیر، عنوان کرد: تورم در ایران را می‌توان به یک کوه‌یخ بزرگ تشبیه کرد که همواره وجود دارد با این تفاوت که همیشه فقط قسمت کمی از آن دیده می‌شود و بازار سرمایه هم به‌عنوان یکی از هوشمندترین بازارها بیشترین واکنش را به اقتصاد نشان می‌دهد. وی با اشاره به تاثیر زیان انباشته‌‌‌‌‌ بانک‌ها بر اقتصاد و تورم گفت: بانک ملی با زیان انباشته ۷۰‌هزار همتی که خواه‌ ناخواه بر دوش اقتصاد سنگینی می‌کند تاثیر خود را به‌تدریج نشان می‌دهد، بنابراین اگر شیب تورم کم‌شده دلیلی بر این نیست که تورم کم می‌شود، بلکه فقط سرعت بروز آن کم شده و وقتی که شیب تورم کم می‌شود نگرانی‌ها بیشتر به سمت و سوی جامپ ارزی مجدد می‌رود که خود را به‌صورت مستقیم در دلار نشان می‌دهد. عصاری ادامه داد: در این میان نمی‌توان به بازار سرمایه‌‌‌‌‌ای که در هفته گذشته RSI شاخص آن حدود ۱۸ بود و یکی از ۱۰ خروج سرمایه بزرگ را تجربه کرد خوشبین بود و چنین بازاری را نمی‌توان تحلیل کرد. این تحلیل‌ها هم صرفا به واسطه این است که می‌‌‌‌‌خواهیم بخش‌های کوچکی از بدن یک بیمار سرطانی را ترمیم کنیم. بازار سرمایه در حال‌حاضر به روند کاهشی نرخ تورم واکنش چندانی نشان نمی‌دهد و بیشتر درگیر رویدادهای سیاسی و اجتماعی است. این کارشناس عنوان کرد: در حال‌حاضر بازار سرمایه چیزی برای از‌دست‌دادن ندارد و هیجان مطلق است و مدام شاهد فرار سرمایه هستیم. در این میان اگر نرخ تورم کاهشی باشد و روال ثابتی به خود بگیرد شاید بازار بتواند در بستر مناسب رشدی چند‌درصدی داشته باشد اما با توجه به شرایط اجتماعی بعید است خیلی بتوان به این موضوع امید بست. به‌طور کلی باید گفت کاهش شیب تورم در بازار ما خیلی موثر نیست و فقط به‌عنوان مسکن بسیار مقطعی برای بازار مفید است. در حال‌حاضر بیشتر جریانات سیاسی و غیراقتصادی بر بازار اثر دارند. بازار سهام در انتظار اجماع حقوقی‌‌‌‌‌ها سلمان نصیرزاده، کارشناس بازار سهام درخصوص شرایط بازار سهام در روز گذشته گفت: در حال‌حاضر بازار در حال نزدیک‌شدن به انتشار گزارش‌های ۶‌ماهه است و در اکثر صنایع با توجه به اصلاح قیمتی که انجام‌شده و عملکرد فصل تابستان انتظار می‌رود گزارش‌ها مثبت باشد و نسبت قیمت به عایدی شرکت‌ها کاهش پیدا کند. این موضوع می‌تواند P/ E کل بازار را وارد کانال پنج واحد کند که کمترین سطح طی بیش از ۶سال‌ اخیر است. وی با اشاره به حجم پایین معاملات ادامه داد: در این میان طی روزهای اخیر چند رخداد داشتیم که بازار هنوز به آنها واکنش نشان نداده است. از جمله این اتفاقات می‌توان به انتشار اوراق‌تبعی به ارزش بیش از ۲‌هزار ‌میلیارد‌تومان، افزایش ۱۰برابری تراکنش کار‌گزاری‌‌‌‌‌ها، پیشنهاد کاهش ۸۰درصدی مالیات نقل و انتقال سهام، عرضه و تنوع بیشتر محصولات در بورس‌کالا از جمله خودرو و پذیرش تایر و لاستیک خودرو در بورس‌کالا اشاره کرد. موضوع دیگر احتمال کاهش نرخ خوراک متانول‌‌‌‌‌سازان از ۵‌هزار ‌تومان به ۳۶۰۰‌تومان است و اینها مواردی است که در حقیقت می‌تواند به بازار کمک کند ولی بازار فعلا به این موضوعات بی‌‌‌‌‌توجه بوده است. نصیرزاده ادامه داد: حتی طی یکی دو روز اخیر گزارش یک‌سری از شرکت‌ها مانند سیمان‌شاهرود منتشر شد که با P/ E چهار واحد گزارش خیلی خوبی بود. غمینو هم گزارش ۶‌ماهه بسیار خوبی داد و با وجود این گزارش‌ها هم بازار فعلا اقبالی نشان نداده و بی‌‌‌‌‌تفاوت برخورد می‌کند. نکته بعدی بی‌‌‌‌‌تفاوتی نهادهای مالی به بازار سهام و بی‌‌‌‌‌رغبتی به خرید سهام در قیمت فعلی که انتظار می‌رود قیمت‌های ارزنده‌‌‌‌‌ای باشد، است. باید دید که این اجماع از سمت نهادهای مالی و حقوقی‌‌‌‌‌ها چه زمانی شکل می‌گیرد که بتواند بازار را با تحرکاتی همراه کند. وی اظهار کرد: می‌‌‌‌‌توان گفت بازار از یک سو از نظر قیمت و ارزش مجددا وارد محدوده ارزندگی شده که ما آن را در تابستان۱۴۰۰ و فروردین و اردیبهشت۱۴۰۱ دیدیم، اما تفاوت با آن زمان‌ها در تحولات بیرونی است و رویداهای سیاسی داخلی تفاوتی است که ما با دو دوره قبلی داریم. از طرف دیگر موضوع بی‌‌‌‌‌میلی که نهادها، حقوقی‌‌‌‌‌ها و حقیقی‌‌‌‌‌های بزرگ نسبت به بازار سهام دارند و باید دید این اجماع کی شکل می‌گیرد و امیدواریم این رخداد را زودتر مشاهده کنیم. این کارشناس بازار سهام گفت: شاخص فعلی که در محدوده یک‌میلیون و ۳۰۰‌هزار واحد است محدوده حمایتی مهمی دارد و مطمئنا اگر اعتماد به بازار سهام برگردد، می‌توانیم انتظار داشته باشیم که شاخص حرکتی را به سمت یک‌میلیون و ۳۵۰‌هزار واحد داشته باشد و بعد از یک دوره اعتمادسازی مجددا اهداف یک‌میلیون و ۵۰۰ تا ۶۰۰‌هزار واحد را لمس کند. رد شدن این سناریو با افزایش ریسک‌های بیرون بازار همراه خواهد بود؛ یعنی اگر شاخص نتواند خود را بالای محدوده یک‌میلیون و ۲۷۰‌هزار واحد حفظ کند و به پایین این سطوح تنزل کند احتمالا سناریو افزایش ریسک‌های بیرون از بازار است که خود را به ارزندگی فاندامنتال بازار تحمیل کرده است.

چله‌نشینی بورس در فقر تقاضا

چله‌نشینی بورس در فقر تقاضا

ساعت 24-فشار عرضه‌ها در بازار سهام ادامه دارد. با وجود تلاش سیاست‌گذار برای سرکوب عرضه در نبود سازوکارهای لازم، فقر تقاضا در کلیت بازار سبب شده است شاخص کل طی ۴۰ روز گذشته در محدوده مشخصی نوسان کند. دلیل این امر اختلالی است که مکانیزم حجم مبنا در بازار ایجاد کرده و مانع از تطبیق قیمت‌ها با ترجیحات بازار شده است.

دور باطل فراز و فرود قیمت‌ها در بازار سهام همچنان ادامه دارد و برآیند عرضه و تقاضا طی این روزها نوعی آشفتگی را در اذهان سهامداران به نمایش می‌گذارد. از زمانی که ریزش قیمت‌ها در این بازار آغاز شده، شاخص کل بورس تهران از میانه شهریور ماه تا کنون سه بار از سطح یک میلیون و ۶۰۰ هزار واحد پایین‌تر رفته است. این تغییرات در حالی رخ داده است که از بدو شروع ریزش قیمت‌ها در بازار یادشده تاکنون تدابیر بسیاری برای کنترل و حمایت از بازار سرمایه در نظر گرفته شده که بیشتر آنها تا به اینجای نماگر در منطقه اشباع فروش کار اگر نگوییم بی‌اثر، حداقل کم‌اثر بوده‌اند.روز یکشنبه بورس تهران فعالیت روزانه خود را در حالی آغاز کرد که در ابتدای معاملات، نماگر اصلی این بازار به‌دلیل وجود فشار بالای فروش در بسیاری از نمادهای این بازار، از محدوده یک میلیون و ۵۹۹ هزار واحدی فعالیت خود را آغاز کرد. این در حالی است که در روز شنبه همین نماگر در نماگر در منطقه اشباع فروش محدوده یک میلیون و ۶۱۵ هزار و ۵۳۱ واحد به کار خود پایان داده بود. اختلاف ۱۵ هزار واحدی میان رقم به ثبت‌رسیده در روز شنبه با محدوده آغاز به کار شاخص در روز یکشنبه حکایت از میل بالای فعالان بازار به خروج از بازار دارد. همین امر سبب شد تا در نهایت نماگر اصلی بورس با تداوم صف‌های فروش در طول معاملات این روز به محدوده یک میلیون و ۵۷۲ هزار واحد برسد؛ رقمی که در صورت وجود تقاضای موثر در بازار می‌توانست بسیار پایین‌تر از این سطح باشد.

بر این اساس طی روز گذشته دادوستدهای بورس به نحوی پیش رفت که ارزش معاملات خرد در آن به ۴۹۹۱ میلیارد تومان رسید. این رقم در فرابورس به ۱۹۱۳ میلیارد تومان بالغ شد. تغییر مالکیت سهام از حقیقی به حقوقی نیز در بورس ۱۷۲۲ و در فرابورس۱۷۳ میلیارد تومان بود. طی روز یکشنبه بیشترین فروش سهامداران حقیقی به حقوقی‌ها در گروه بانکی رخ داد که ارزشی نزدیک به ۱۴۰۰ میلیارد تومان داشت. اما چه عامل یا عواملی طی چند روز گذشته سبب شده تا نماگرهای بورس فرابورس ارقام پایین‌تر از آنچه که تاکنون به ثبت رسانده بودند را ثبت نکنند؟ آیا وضع بازار خوب است یا میانگین قیمت‌ها در بازار تنها به دلیل کاهش نیافتن قیمت‌های پایانی در محدوده فعلی دوام آورده‌اند؟

آتش حجم مبنا بر خرمن سهامدار

بررسی‌های «دنیای اقتصاد» حکایت از آن دارد که حداقل در نیمی از نمادهای بازار سهام، رخوت تقاضا فضای کلی دادوستدها را به کما برده است. همان طور که در گزارش‌های پیشین نیز به آن اشاره شد دلیل نرسیدن قیمت‌ پایانی به قیمت معاملات سهام علی‌الخصوص در نمادهای کوچک ناشی از نبود خریدار بود که سبب می‌شود تا قیمت‌ها بنا بر صلاحدید بازار تخصیص نیابند. در واقع بر خلاف آنچه بسیاری از مدیران بازار سرمایه سعی در جا انداختن آن داشته‌اند، قانون قدیمی حجم مبنا بیش از آنکه به کمک بازار بیاید سنگ بزرگی است که در روزهای اشباع خرید و فروش در بازار به پای لنگ دامنه نوسان می‌خورد و در مواجهه نبودن سازوکارهای معقول از تعیین آزادانه قیمت بر مبنای عرضه و تقاضا جلوگیری می‌کند. طی روز گذشته نیز تکرار همین چرخه معیوب سبب شد تا به رغم صف فروش‌های سنگین در نمادهای مختلف حجم مبنا تنها کسری از میزان متناسب با محدودیت دامنه نوسان باشد.

بر این اساس در روز چهارشنبه معاملات نمادهایی مانند «ورنا»، «خگستر» و «ثشاهد» در حالی زیر بارسنگین فروش قفل شدند که قیمت پایانی آنها به ترتیب ۹/ ۰، ۸/ ۰ و ۱/ ۰ درصد کاهش یافت. در این بین نمادهایی مانند «خریخت» هم بودند که به‌دلیل بی‌تقاضا ماندن عرضه کل تغییراتی که از قیمت پایانی آنها به ثبت رسیده، در دو هفته کاری اخیر به زحمت یک درصد کاهش داشته است. روز گذشته در این نماد تنها ۱۷ معامله انجام شد و به‌دلیل آنکه حجم بالایی از کل سهام آن (معادل ۹۲ درصد) شناور است، تا پایان حکمفرمایی جو منفی بر کل بازار نمی‌توان امید چندانی به بهبود وضعیت این نماد داشت. آن‌طور که به نظر می‌رسد افزایش بیش از حد شناوری در برخی از نمادها که پیش از این در پاسخ به حجم بالای تقاضا روی می‌داد، حالا خود به عاملی منفی تبدیل شده است. تمامی این رخدادها اما در حالی روی می‌دهد که پیش از این و در زمان سکانداری شاپور محمدی در سازمان بورس و اوراق بهادار قرار بود تا این مشکل قدیمی حل شود و حجم خودساخته مبنا که حاصل اختراع متخصصان وطنی است،کنار گذاشته شود.

براساس آنچه رئیس وقت سازمان بورس در تاریخ ۱۳ آبان سال ۹۶ به رسانه‌ها گفته بود، «ما برای دامنه نوسان و حجم مبنا ترکیبی با عنوان «دامنه نوسان پویا» در نظر گرفته‌ایم. در دامنه نوسان پویا به نوعی هم رفع محدودیت حجم مبنا در نظر گرفته شده است و هم درصددیم تا محدودیت دامنه نوسان را مرتفع کنیم. به این ترتیب دیگر معامله‌گران بازار سهام با محدودیت منفی و مثبت ۵ درصد درخصوص نوسان قیمتی سهام خود در معاملات بازار سهام روبه‌رو نخواهند بود.» مطابق با موضوعی که محمدی تشریح کرده بود، دامنه نوسان نیز به‌عنوان تابعی از تغییر در میزان معاملات در نظر گرفته شده بود. به هر روی این قانون که خود آن نیز جای بحث بسیار دارد در آن زمان نماگر در منطقه اشباع فروش در حد حرف باقی ماند و تا پایان تصدی محمدی بر سازمان بورس عملیاتی نشد.از آن زمان تاکنون نه تنها این قانون عملی نشد، بلکه سازوکار مناسب «گره معاملاتی» نیز که کشف قیمت معقول برای نمادها را به هنگام مچ نشدن عرضه و تقاضا میسر می‌کرد، متروک شد.

از آن زمان تاکنون تلاش‌های بسیاری شده تا برای حمایت از بازار سرمایه، سازوکارهای تسهیلگر برای عملکرد بازار سهام ایجاد شود که در این میان اگرچه سهام خزانه، اوراق فروش تبعی و توجه به بازارگردانی نمادها در دستور کار قرار گرفته است. اما شرایط خطیر اقتصاد کشور سبب شده است تا در عمل بهره برداری بهینه از آنها مقدور نباشد. در واقع آنچه از ماه‌های اخیر به ویژه از ابتدای ریزش بازار تاکنون مشهود بوده تلاش برای سرکوب عرضه است که در نبود شرایط مناسب برای اعمال سازوکارهای فوق به تنها راهکار قابل اجرا از سوی متولیان بازار بدل شده و حداقل تا زمانی که بورس به‌عنوان یک مساله حیثیتی برای دولت مطرح باشد، نمی‌توان امیدی به تغییر وضعیت آن داشت. این در حالی است که بازگشت بازار سرمایه به خصوص بازارهای نظیر بورس و فرابورس به مسیر رونق در حال حاضر نیازمند بهبود تقاضا است؛ مساله‌ای که میسر شدن آن به مواجهه ریشه‌ای و بلندمدت با مشکلات موجود در اقتصاد کشور نیاز دارد.

نماگر در منطقه اشباع فروش

دو فرضیه ریزش بورس

شاخص سهام بیشترین افت در دو ماه اخیر را تجربه کرد

دنیای اقتصاد : نماگر اصلی بورس دادوستدهای این هفته را با افت ۴/ ۱ درصدی آغاز کرد. عقبگرد ۳۴۹۸ واحدی، بیشترین میزان افت شاخص را طی ۳۵ جلسه معاملاتی اخیر در پی داشته است. تحلیل‌ها از علل ریزش شاخص کل عمدتا بر دو مبنای شدت گرفتن دوباره ریسک‌های سیاسی و کاهش قوت پیشران‌های بنیادی سهام استوار است. فرض اول، توقیف نفتکش کشور را مرحله جدیدی از ریسک‌های حاکم بر فضای کلان محسوب می‌کند و فرض دوم به اثر همزمان اصلاح نرخ ارز و فشارهای تحریمی بر سودآوری شرکت‌های بزرگ کالایی می‌پردازد.

روند اصلاح شاخص کل سهام در جلسه آغازین هفته بار دیگر تکرار شد. به‌این ترتیب نماگر کلی بازار با عقبگردی ۳۴۹۸ واحدی، بیشترین میزان ریزش از ۲۳ اردیبهشت تاکنون را ثبت کرد. در میان تحلیل‌ها دو فرض عمده در رابطه با سرخ‌پوشی نماگرهای بازار خودنمایی می‌کند که یکی براثرگذاری دوباره ریسک‌های سیاسی و دیگری بر تضعیف محرک‌های بنیادی سهام تاکید دارد.

جنس متفاوتی از تنش‌ها؟

از هفته‌های انتهایی اردیبهشت تنش‌های سیاسی وارد مرحله تازه‌ای شد. انفجار نفتکش‌ها در بندر الفجیره ریسک تنش‌های نظامی را در منطقه بالا برد. پس از این اتفاق فضای سیاسی کشور، هر هفته با جدال تازه‌ای از این دست درگیر بود. حوادثی که اکثرا در انتهای هفته خبر آنها در فضای رسانه‌ای منتشر ‌شد و اثر آن در نخستین معاملات هفته نمود پیدا کرد. در این میان هفته منتهی به ۶ تیر از این لحاظ استثنا بود و به‌نظر می‌رسید فضای سیاسی تا حدودی به آرامش رسیده است. با این وجود خبر توقیف نفتکش ایرانی در نزدیکی مرز آبی اسپانیا و بریتانیا تنش جدیدی است که در تحلیل فضای کلان در این هفته محل تمرکز قرار گرفت. تعیین‌تکلیف توقیف نفتکش کشورمان در آب‌های نزدیکی جبل‌الطارق از لحاظ حقوقی همچنان مبهم به‌نظر می‌رسد. این ابهامات انتظار برای واکنش متقابل ایران را تقویت کرده تا جایی که روز گذشته برخی اخبار و شایعات به توقیف یک نفتکش انگلیسی در آب‌های خلیج فارس اشاره داشتند. این خبر اگرچه از سوی برخی خبرگزاری‌ها رد و تکذیب شد اما در روند عمومی بازار شنبه به‌عنوان عاملی اثرگذار مطرح شد. این نوع از کشمکش در نگاه بسیاری از تحلیلگران ریشه‌های متفاوتی داشته و به همین ترتیب ممکن است تبعات پیچیده‌ای را رقم بزند. واکنش‌ها به توقیف نفتکش کشورمان نشان می‌دهد که ابعاد این مساله از رابطه دوجانبه ایران و بریتانیا فراتر است و نگرانی‌های گسترده‌تری را در پی دارد؛ تا جایی که در نگاه برخی فعالان بورسی تنش اخیر ماهیتی متفاوت از تنش‌های پیشین داشته و با محک‌های قبلی قابل‌سنجش نیست. در مقابل برخی از کارشناسان بر این موضوع تاکید دارند که شدت تنش‌ اخیر بیشتر از حوادث پیش از آن نبوده و این مساله به خودی‌خود عامل افت ۴/ ۱ درصدی شاخص کل نبوده است.

فرضیه ضعف محرک‌های بنیادی

برخی از کارشناسان سهام بر دو بعد اصلی سودآوری بنگاه‌های بزرگ کالایی تاکید می‌کنند و دادوستدهای روز گذشته را بر مبنای قابلیت‌های رشد سودآوری شرکت‌های کالایی ارزیابی می‌کنند. سطوح عملکرد شرکت‌های بزرگ، در رابطه با تولید و فروش محصولات و همچنین نرخ ارز دو اهرمی هستند که در میزان سودآوری این دسته از بنگاه‌ها نقشی کلیدی دارند.

این دسته از کارشناسان به این موضوع اشاره می‌کنند که با نزدیک شدن نرخ نیمایی ارز به نرخ آزاد و واکنش عمده صنایع کوچک به واقعیت‌های تورمی، پتانسیل عمومی برای ادامه جهش‌های قیمتی تضعیف شده است و این مساله توجه به سایر متغیرهای تعیین‌کننده را با اهمیتی دوباره همراه می‌کند. به‌عنوان مثال در رابطه با شرکت‌های بزرگ صادراتی، توجه به روند قیمت‌ها در بازار جهانی و حرکت شرکت‌ها بر مدار معمول عملکرد ضروری است. به آن معنا که در رابطه با تمامی شرکت‌های یک گروه دیگر نمی‌توان این فرضیه را مطرح کرد که پتانسیل‌های صعود ارز می‌تواند ریسک‌های ریزش شدید قیمت‌ها در بازار جهانی را پوشش دهد.این دسته از تحلیل‌ها بر این موضوع تاکید دارند که متغیرهای نرخ ارز، ریسک بازارهای جهانی و میزان تولید و فروش شرکت‌های بزرگ سطح قیمتی برخی نمادها را به سطوح تعادلی در بازه فعلی رسانده و تعیین ادامه مسیر قیمتی نیازمند محاسبات دقیق‌تر سودآوری و رصد مولفه‌های مذکور است.

سنجش محدوده نوسان ارز با متغیرهای اقتصادی

برخی از تحلیل‌های رایج در میان فعالان بورسی به این مساله اشاره می‌کنند که واکنش بازار سهام به رشد نرخ نیما به مرحله اشباع رسیده و در سوی دیگر قرارگیری نرخ نیمایی در فاصله‌ای محدود از نرخ آزاد سبب شده تا شرکت‌ها دست‌کم در فروش داخلی محصولات خود با معضل مواجه شوند. در چنین شرایطی به اثرات تحریمی یا محدودیت‌های تولیدی اشاره شده و تاکید می‌شود که اصلاح همزمان قیمت ارز عقبگرد شاخص سهام را گریزناپذیر می‌سازد.

به‌نظر می‌رسد در این تحلیل اگرچه دو متغیر عمده به‌صورت مستقل ارزیابی شده‌اند اما اثر متقابل آنها بر یکدیگر نادیده گرفته شده است. در این رابطه باید چند مساله را مدنظر داشت: اول آن‌که رشد نرخ نیمایی و نزدیک شدن دو بازار ارزی به یکدیگر عامل عمده اصلاح نرخ‌ها در بازار آزاد بوده است.دوم آنکه در شرایطی که شدیدترین تحریم‌ها علیه کشور سبب محدودیت در تامین منابع ارزی حاصل از درآمدهای نفتی شده، عمده عرضه ارز نیمایی از محل درآمدهای غیرنفتی تامین می‌شود. به عبارتی اختصاص درآمدهای نفتی به تامین کالاهای ضروری در قالب نرخ مرجع ارز، عرضه نیمایی ارز را متکی به درآمدهای غیرنفتی ساخته است. در این شرایط بدون تغییر در ابزارهای سیاستی نمی‌توان انتظار داشت که همزمان با افت مقادیر صادرات غیرنفتی، نرخ ارز نیز مسیر اصلاحی را در پیش گیرد.

سیاست‌گذار همچنان ابزارهایی از قبیل محدودسازی تخصیص ارز مرجع به کالاهای مختلف یا حذف یارانه از برخی محصولات همچون بنزین را برای کنترل نرخ ارز در دست دارد. با وجود این مادامی که این ابزارها مورد استفاده قرار نگرفته‌اند به نظر می‌رسد پایداری نرخ ارز در محدوده‌های فعلی را باید به درآمد صادرات غیرنفتی کشور منوط دانست. در چنین شرایطی کاهش قابل‌ملاحظه حجم صادرات یا ریزش شدید قیمت‌ها در بازار جهانی می‌تواند نرخ ارز را در بازارهای آزاد و نیما بار دیگر صعودی کند.

بازخوانی مبانی ارزندگی سهام

همان‌گونه که عنوان شد رشدهای اخیر قیمت سهام سبب می‌شود تا انتظار برای صعود دسته‌جمعی و تصادفی قیمت‌ها چندان واقعی به‌نظر نرسد. در مقابل همچنان در میان گروه‌های بزرگ نمادهای متعددی یافت می‌شوند که از واکنش همخوان تا واقعیت‌های موجود نیز کماکان فاصله دارند. وجود این دسته از نمادها سبب می‌شود تا انتظار از برآیند صعودی تغییرات شاخص کل بورس همچنان منطقی و به دور از هیجان به‌نظر برسد. با این حال برای تعیین سیاست ادامه سهامداری، نیاز به بررسی‌های دقیق‌تر از سودآوری و تحلیل‌های جزئی‌تر از آینده سهام است. لازم به ذکر است که دور جدید پیش‌بینی مورد اجماع تحلیلگران از متغیرهای کلان و سودآوری شرکت‌های بزرگ بورسی در آینده‌ای نزدیک منتشر خواهد شد که خود می‌تواند راهنمای مناسبی برای فعالان بازار در تعیین‌ هدف‌های بعدی سرمایه‌گذاری باشد.

همچنان جریان‌های اطلاعاتی قدرتمندی همچون گزارش‌های عملکرد شرکت‌ها در ۳ ماه نخست سال‌جاری و گزارش‌های عملکرد ماهانه انتظار بازار سهام را می‌کشند. در رابطه با صورت‌های مالی بهار، به‌خصوص در رابطه با بسیاری از بزرگان کالایی، انتظار برای رشد محسوس سودآوری وجود دارد و در رابطه با گزارش‌های عملکرد ماهانه باید تاکید کرد که به‌رغم روند اصلاحی ارز در بازار آزاد، نرخ‌های نیمایی همچنان در مسیر صعودی بوده و رونمایی از این نرخ‌ها در گزارش‌های ماهانه بعدی می‌تواند روند نرخ‌های فروش را افزایشی کند. همچنین مجامع شرکت‌های بزرگ، به‌خصوص در گروه‌هایی همچون فلزات اساسی و فرآورده‌های نفتی همچنان در پیش است و می‌تواند در آینده‌ای نزدیک در افزایش جذابیت‌های قیمتی این گروه اثرگذار باشد. به علاوه آنکه باید در نظر داشت که این دسته از بنگاه‌ها دست‌کم یک موعد دیگر در شناسایی سود قابل‌توجه تسعیر ارز را پیش‌رو دارند.

دست‌آخر باید به این موضوع اشاره کرد که میانگین ارزش روزانه معاملات خرد بورسی در سال ۹۸ بالغ بر ۱۰۷۰ میلیارد تومان بوده و این رقم روزهای محدودی به‌صورت متوالی پایین‌تر از این سطح باقی مانده است. بسیاری از کارشناسان بر این موضوع تاکید دارند در شرایطی که سایر بازارهای مالی جذابیت خاصی برای سرمایه‌گذاری به‌دست نمی‌دهند، نقدینگی انگیزه قدرتمندی برای خروج از سهام نمی‌یابد. در این شرایط به‌نظر می‌رسد تاکید بر جنبه ذهنی و رفتاری نسبت قیمت به درآمد سهام پررنگ‌تر می‌شود و به‌جای قیاس صرف با نسبت سود بدون ریسک در دامنه زمانی بلندمدت‌تری سنجیده می‌شود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.