تغییر روند یا Reversal چیست؟


استراتژی ترید معکوس | چالش‌های ‌استفاده از این استراتژی دشوار ولی سودآور

استراتژی ترید معکوس؛ یکی از استراتژی‌های ‌پرایس اکشن تریدینگ

هدف اصلی هر معامله‌گر کسب بیشترین سود از بازارهای مالی است. در این مورد عواملی مانند داشتن برنامه معاملاتی، نحوه مدیریت ریسک و استراتژی ترید نقش تعیین‌کننده‌ای در موفقیت معامله‌گران ایفا می‌کنند. یکی از استراتژی‌های ‌برتر پرایس اکشن تریدینگ، تحت عنوان ترید معکوس، طرفداران خاص خود را دارد. با استفاده از این استراتژی شما این امکان را پیدا می‌کنید تا بهترین نقاط ورود و خروج را در معاملات شناسایی کنید و بیشترین سود را از معاملات خود به دست آورید. به این منظور می‌توانید از پرایس اکشن و درعین‌حال اندیکاتورهای مختلف برای شناسایی نقاط برگشت روند استفاده کنید. در این مطلب با ویژگی‌های ‌استراتژی ترید معکوس آشنا می‌شویم.

معرفی استراتژی ترید معکوس

در استراتژی ترید معکوس آنچه مهم است شناسایی نقاط قیمتی برگشت روند می‌باشد. معکوس شدن (Reversal) روند می‌توانند به سمت بالا یا پایین باشد. برای مثال به دنبال یک روند صعودی، با برگشت قیمت‌ها، روند به سمت نزولی شدن میل پیدا می‌کند. از سوی دیگر، به دنبال یک روند نزولی، با برگشت قیمت‌ها، روند صعودی خواهد شد.

در استراتژی ترید معکوس، تحلیل تکنیکال در اولویت قرار دارد و معامله‌گران می‌توانند با استفاده از برخی اندیکاتورها مانند میانگین متحرک، اوسیلاتورها و همچنین ترسیم کانال‌های ‌قیمتی روی چارت، روندها را از هم تفکیک کنند و نقاط برگشت روند قیمتی را شناسایی کنند. از این حیث معکوس شدن روند با بریک‌اوت‌ها (breakouts) قابل مقایسه هستند.

در استراتژی ترید معکوس، نقاط برگشت روند را چگونه شناسایی کنیم؟

نقاط برگشتی روند در تایم‌فریم‌ها روزانه، هفتگی و سالانه روی چارت قابل مشاهده هستند. معامله‌گران می‌توانند از استراتژی ترید معکوس هم در طی معاملات روزانه و هم در بازه‌های ‌زمانی طولانی‌تر استفاده کنند. برای مثال، یک سرمایه‌گذار بلندمدت به دنبال تغییر روند در چارت‌های ‌روزانه یا هفتگی است و معکوس شدن روند در نمودارهای پنج‌دقیقه‌ای برای او هیچ اهمیتی ندارد. با این حال، معکوس شدن روند در یک نمودار در تایم فریم پنج دقیقه برای یک تریدر روزانه (day trader) بسیار مهم است. هر روند صعودی که مجموعه‌ای از سقف‌ها و کف‌ها بالاتر قیمتی است، با تغییر روند به مجموعه‌ای از سقف‌ها و کف‌های ‌پایین‌تر تبدیل می‌شود. در مورد معکوس شدن روند نزولی به صعودی، این اتفاق برعکس رخ می‌دهد.

همان‌طور که در بالا اشاره کردیم، می‌توان روندها و معکوس شدن روندها را تنها براساس پرایس اکشن شناسایی کنیم. البته برخی از معامله‌گران استفاده از اندیکاتورها را بر این روش ترجیح می‌دهند. برای مثال، میانگین‌های ‌متحرک می‌توانند به شما در تشخیص روند و نقاط برگشت روند کمک کنند. به‌عنوان‌مثال، اگر قیمت بالاتر از میانگین متحرک رو به افزایش باشد، روند قیمتی صعودی است؛ اما زمانی که قیمت در زیر میانگین متحرک کاهش پیدا کند، می‌تواند نشانه‌ای از معکوس شدن احتمالی روند در آینده باشد. در ادامه سایر روش‌های ‌شناسایی نقاط برگشت روند را با هم بررسی می‌کنیم.

استفاده از خطوط روند

یکی از ابزارهای مورد استفاده برای تشخیص معکوس شدن روند، خطوط روند هستند. تا زمانی که در یک روند صعودی کف‌های ‌بالاتری ایجاد می‌شود، می‌توان یک ترندلاین را در امتداد این کف‌های ‌قیمتی ترسیم کرد. هنگامی‌که قیمت به زیر خط روند کشیده می‌شود، این موضوع می‌تواند نشان‌دهنده معکوس شدن روند قیمت باشد.

استفاده از سطوح فیبوناچی؛ یکی از بهترین راه‌های ‌شناسایی نقاط برگشت روند

یکی از بهترین راه‌های ‌شناسایی نقاط برگشت روند، استفاده از سطوح فیبوناچی است. در بیشتر موارد، اصلاحات قیمتی قبل از ادامه روند در سطوح فیبوناچی 38.2، 0.5 و 61.8 درصد اتفاق می‌افتد. اگر قیمت از این سطوح فراتر رود، ممکن است نشان‌دهنده این باید که روند در حال معکوس شدن است.

استفاده از Pivot Points

راه دیگر برای شناسایی معکوس شدن روند، استفاده از Pivot Point‌ها است. در یک روند صعودی، به نقاط حمایت پایین (S1, S2, S3)نگاه می‌کنند و منتظر شکست آن‌ها می‌مانند. اما در یک روند تغییر روند یا Reversal چیست؟ نزولی، معامله‌گران به سطوح مقاومت بالا (R1, R2, R3) نگاه می‌کنند و منتظر شکستن آن‌ها می‌مانند. اگر سطوح اشاره‌شده شکسته شوند، ممکن است نشانه‌ای از معکوس شدن روند کنونی باشد.

مکدی؛ اندیکاتوری مناسب برای شناسایی نقاط برگشت روند

استراتژی ترید معکوس بر این اصل استوار است که تمایل تریدرها به حرکت سریع قیمت در یک جهت، پیش از آشکار شدن تغییر روند رخ می‌دهد. راه‌های ‌زیادی برای شناسایی واگرایی مومنتوم وجود دارد؛ اما یک تکنیک ساده این است که وقتی قیمت سقف قیمتی جدیدی را می‌زند، باید احتیاط کنید. در این موارد، یک اسیلاتور مومنتوم مانند MACD سقف جدیدی را ثبت نمی‌کند.

یکی از نشانه‌های ‌معکوس شدن روند در یک روند صعودی این است که پس از چندین روز افت قیمت، در اولین روزی که یک کندل استیک صعودی را مشاهده می‌کنید، حجم معاملات کاهش یافته باشد. در این مورد می‌توانید حجم معاملات روزانه را با میانگین حجم معاملات در پنج روز گذشته مقایسه کنید. درحالی‌که اگر سهام تمایل به این داشته باشد که روند صعودی خود را حفظ کند، حجم معاملات آن نیز باید بالا باشد و کاهش حجم معاملات می‌تواند نشانه از برگشت روند قیمتی باشد.

تفاوت بین برگشت روند و پولبک در استراتژی ترید معکوس چیست؟

معکوس شدن روند، تغییر در روند قیمت دارایی است؛ درحالی‌که پولبک (pullback) یک حرکت متقابل (counter-move) در طی یک روند است و روند را معکوس نمی‌کند. برای مثال در یک روند صعودی، سقف‌ها و کف‌های ‌بالاتری ایجاد می‌شود و در هر پولبک کف جدید زده می‌شود. بنابراین، در هر تایم فریم تا زمانی که کف پایین‌تر از کف قبلی ایجاد نشود، روند صعودی است و هنوز معکوس نشده است. در واقع، هر برگشت روند در ابتدا به‌عنوان یک پولبک احتمالی در نظر گرفته می‌شود و تشخیص اینکه برگشت روند از کدام نقطه شروع می‌شود، آسان نیست.

چالش‌های ‌استفاده از استراتژی ترید معکوس چیست؟

معکوس شدن روند یکی از واقعیت‌های ‌هر بازار مالی است. روند قیمت‌ها همیشه در یک نقطه برمی‌گردد و در طول زمان روندهای صعودی و نزولی به‌دفعات برمی‌گردند. درصورتی‌که نقاط برگشت قیمت ممکن است با ریسک بالایی همراه باشد. به‌عنوان‌مثال، یک معامله‌گر باور دارد که سهامی که از 4 دلار به 5 دلار رسیده است، از موقعیت خوبی برای رشد برخوردار است. در این حالت، قیمت سهام بالاتر رفته است؛ اما وقتی‌که قیمت سهم به 4 دلار، 3 دلار و درنهایت 2 دلار کاهش پیدا می‌کند، احتمالا نشانه‌های ‌معکوس شدن روند پیش از رسیدن قیمت به 4 دلار ظاهر شده است. بنابراین هر معامله‌گر با مشاهده نشانه‌های ‌اولیه معکوس شدن روند می‌تواند سود خود را حفظ کند یا به‌اصطلاح سیو سود کند یا خود را از موقعیتی که احتمالا زیان ده باشد، دور نگه دارد.

استراتژی ترید معکوس یکی از سخت‌ترین استراتژی‌های ‌معاملاتی به شمار می‌آید. با این حال، به‌جای اینکه یک معامله‌گر دنبال کننده روند باشد می‌تواند با استفاده از این استراتژی سود بیشتری را از آن خود کند. بنابراین، آنچه یک معامله‌گر حرفه‌ای را از سایر معامله‌گران متمایز می‌کند این است که او می‌تواند نقاط برگشتت روند را پیش از سایرین شناسایی کند.

تریدرها چگونه از استراتژی ترید معکوس استفاده می‌کنند؟

معامله‌گران و سرمایه‌گذارانی که به استراتژی ترید معکوس پایبند هستند، بر این باورند که بیشتر افراد در بازارهای مالی راه اشتباه را می‌روند. ازاین‌رو با دیدن کوچک‌ترین نشانه‌ها مبنی بر معکوس شدن روند، ریسک نمی‌کنند و پوزیشن معاملاتی خود را خلاف جهت بازار باز می‌کنند. به‌این‌ترتیب، می‌توانند سود خود را حفظ کنند یا حداقل از ضررهای بیشتر جلوگیری کنند. این دسته از معامله‌گران اعتقاد دارند که بازار بیش از حد معمول به اخبار مختلف واکنش نشان می‌دهد و اغلب معامله‌گران براساس هیجانات ترید می‌کنند.

استراتژی مومنتوم؛ در تضاد با استراتژی ترید معکوس

هریک از معامله‌گران برای ورود به موقعیت‌های ‌معاملاتی از استراتژی خاصی در بازارهای مالی پیروی می‌کنند. در واقع در بازارهای مالی استراتژی‌های ‌مختلف می‌توانند کاملا در تضاد با یکدیگر باشند و درعین‌حال معامله‌گران ادعا کنند که استراتژی آن‌ها بهترین استراتژی است. یکی از استراتژی‌های ‌معاملاتی استراتژی مومنتوم است که بر قانون اول نیوتون متکی است. مطابق این قانون “یک جسم در حال حرکت، همچنان میل به این دارد که به حرکت خود ادامه دهد؛ مگر یک نیروی خارجی به آن وارد شود”.

بنابراین، براساس این استراتژی معاملاتی – که کاملا در تضاد با استراتژی تغییر روند یا Reversal چیست؟ ترید معکوس است – در بازار سهام یا هر بازار مالی دیگر، یک روند چه صعودی و چه نزولی به روند خود ادامه می‌دهد؛ مگر اینکه یک نیروی خارجی که قوی بر روند کنونی بازار غلبه کند و آن را به‌کل تغییر دهد.

با استراتژی ترید معکوس، بیشترین سود را از آن خود کنید

یکی از بهترین و درعین‌حال سخت‌ترین استراتژی‌های ‌معاملاتی، استراتژی ترید معکوس است. این استراتژی روشی مناسب برای استفاده از سیگنال‌های ‌پرایس اکشن می‌باشد. سیگنال‌های ‌پرایس اکشن اغلب برگشت قریب‌الوقوع روند را نشان می‌دهند. این استراتژی در بیشتر مواقع نقاط ورود و خروج دقیقی را در یک بازار با روند صعودی یا نزولی و بازار رنج ارائه می‌دهد و نسبت ریسک به ریوارد نیز در آن منطقی است.

برخی از معامله‌گران این تصور اشتباه را دارند که “سیگنال‌های ‌معکوس” فقط مختص به زمان‌هایی هستند که بازار در خلاف جهت روند خود حرکت می‌کند. درحالی‌که این‌طور نیست؛ روندها به سمت سطوح بازمی‌گردند و آنگاه می‌توانیم به دنبال سیگنال‌های ‌ترید معکوس باشیم که در این سطوح شکل می‌گیرند.

الگوهای بازگشتی ارز تغییر روند یا Reversal چیست؟ دیجیتال کدامند

استفاده از الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال از ابزارهای مهم برای تحلیل نمودارهای بازار های مختلف مالی است. با فراگیری این روش به راحتی با مشاهده نمودار می توانید آینده بازار و سیر صعودی یا نزولی آن را پیش بینی کنید. در این مطلب با استفاده از دانش تحلیل تکنیکال به تحلیل بازار و پیش بینی روند آن نگاهی می اندازیم و الگوهای بازگشتی را به شما عزیزان معرفی می نماییم.

الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال کدامند | سیبنال

آشنایی با الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال

در دریایی از بازارهای مالی، تحلیل گرها همیشه به دنبال بیشترین شانس برای کسب سود می باشند. برخی از عناصری که یک فرصت معاملاتی خوب را تعریف می کنند، عواملی که با ریسک پایین و الگوهای قابل شناسایی هستند. همه این عناصر در الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال وجود دارند؛ و به همین دلایل بسیار قدرتمند تلقی می شوند. از این رو در این مطلب ما به سه الگوی بازگشتی (Reversal Pattern) قدرتمند در ارز دیجیتال که می توانند به شما در بهبود روند معاملات و سودآوری کمک کنند نگاه می اندازیم.

1- الگوی چکش (Hammer Pattern)


چکش یکی از الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال است که در پایان روند نزولی رخ می دهد. برای اینکه یک شمع (Candle) چکشی اتفاق بیفتد، ارز دیجیتال باید یک کف قیمت جدید را به ثبت برساند. به این معنی که رمز ارز، قیمتی کمتر از پایین‌ترین قیمت‌های قبلی خود، ایجاد می کند و دوباره به نزدیکی قیمت قبلی خود باز می گردد. البته به این نکته توجه داشته باشید که بسته شدن قیمت باید نزدیک به قیمت قبلی اتفاق بیفتد. این امر باعث قدرتمندتر شدن شمع می شود. همانطور که در زیر مشاهده می کنید، چکش ها همیشه یک بدنه کوچک و یک سایه پایین بلند دارند.


معرفی الگوی چکش در میان الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال


شمع چکشی یکی از قدرتمندترین سیگنال ها است و دلیل آن ساده است زیرا نحوه ایجاد آن، سیگنالی را ارسال می کند که روند نزولی رو به پایان است و بازار به سمت صعود در حال حرکت است. نشانه مثبت دیگر رونق معاملات است که طی شکل گیری الگوی چکش افزایش می یابد.

2- الگوی ستاره دنباله دار (Shooting Star)


در تحلیل ارز دیجیتال نقطه مقابل الگوی چکش، ستاره دنباله دار وجود دارد. که از لحاظ ظاهری حالت شمع ها برعکس الگوی چکش قرار دارد. این حالت در پایان روند صعودی بازار شکل می گیرد و به معنی آغاز روند نزولی نیز هست. در الگوی ستاره دنباله دار شمع ها دارای سایه کوتاه و دم بلند هستند.


الگوی ستاره دنباله دار

وقتی این الگو پدیدار می شود با آغاز روند نزولی بازار رو به رو می شویم؛ البته قبل از آغاز روند نزولی، بازار یک رشد قیمت کوتاه را تجربه خواهد و پس از آن در نتیجه فشار فروش، قیمت ها کاهش پیدا می کنند. بسیاری از تحلیل گر ها پس از مشاهده الگوی ستاره دنباله دار منتظر می مانند تا ادامه روند بازار را مشاهده کنند. اگر یک شمع دیگر نیز با قرمز بسته شود به معنی شکل گیری این الگو است. البته افرادی که طبع ریسک پذیر تری دارند بلافاصله پس از مشاهده الگوی ستاره دنباله دار وارد عمل می شوند. البته به این نکته توجه داشته باشید در تحلیل الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال هرچه شمع با قیمت پایین تری بسته شود احتمال شکل گیری الگوی ستاره دنباله دار نیز بیشتر است.

3- الگوی پوشاننده ( Engulfing Pattern)

الگوی پوشاننده به صورت صعودی و نزولی وجود دارد و در گروه الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال قرار دارد. این الگو در مدل دوتایی قابل تحلیل است و همیشه برای تصمیم گیری باید منتظر ظاهر شدن شمع دوم ماند و پس از دیدن هر دو شمع می توان در مورد روند آتی بازار نظر داد.


معرفی الگوی پوشاننده


3-1 الگوی پوشاننده صعودی

در دسته الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال، الگوی پوشاننده صعودی همیشه بعد از پایان یک روند رو به پایین ظاهر می شود. ساختار شمع ها در این الگو به صورتی است که شمع اول سایه کوتاه و بدنه ای کوچکتر نسبت به شمع بعدی که روند صعودی دارد، خواهد داشت.

3-2 الگوی پوشاننده نزولی

این الگو همانطور که از نام آن پیدا است نشان دهنده شروع یه روند رو به پایین می باشد؛ و ساختار آن دقیقا برعکس الگوی پوشاننده صعودی است. در پایان یک روند صعودی با شمع و سایه بلند، یک شمع نزولی قرار دارد که به طور کامل بدنه ی شمع صعودی را پوشش می دهد.

ترید با استفاده از الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال


برای پیش بینی قیمت ارزهای دیجیتال و استفاده از الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال راه سختی پیش رو تغییر روند یا Reversal چیست؟ نخواهید داشت. زیرا استفاده از الگوهای بازگشتی و روش کار در همه آنها یکسان است.
زمانی که روند صعودی را در ساختار نمودار قیمت مشاهده کردید و دیدید که، بالاترین نقطه شمع ها همیشه از نقطه قبلی خود بالاتر است و پایین ترین نقطه نیز هر بار به نسبت شمع های قبلی بالاتر است، باید منتظر مشاهده الگوهای بازگشتی باشید. مثلا الگوی ستاره دنباله دار را در نظر می گیریم؛ حالا روند صعودی رو به پایان است و احتمال بازگشت روند، به شدت بالا است. اگر شما شخص ریسک پذیری هستید می توانید همین لحظه یک موقعیت جدید ایجاد کنید. البته این را در نظر داشته باشید ممکن است پیش بینی شما غلط از آب در بیاید؛ پس می توانید منتظر شمع بعدی که به معنای تایید روند است بمانید. ممکن است در این روش سود کمتری حاصل شما بشود اما موقعیت خود را در پیش بینی اشتباه یکی از الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال به خطر نینداخته اید.


سخن پایانی


روشهای متفاوتی برای تحلیل انواع نمودار در بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد که شما می توانید با استفاده از آنها به سود مناسب برسید. نکته مهم فراگیری و تمرین این الگوها است که شما را طی زمان در زمینه تحلیل الگو، چیره دست می کند. الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال جزو مهمترین و البته ساده ترین و اثر بخش ترین الگوها در تحلیل و معامله رمز ارزها هستند. شما می توانید با مراجعه به بخش گفتگو سیبنال ، با سایر کاربران و تحلیل گران در مورد انواع روش های تحلیل بازار مالی و شیوه های سودمند در کسب سود از رمز ارز و سایر بازار های مشابه به صحبت بپردازید.
سیبنال در تلاش است تا بستر مناسبی را برای سرمایه گذاران و تحلیل گران فراهم کند تا با هم رسانی دانش و سرمایه خود بتوانند به کسب سود و استفاده از توانمندی های خود بپردازند. با توجه به نو بودن این عرصه در جهان و البته کشور ما، حضور یک مرجع قابل اعتماد و به روز برای ارائه اطلاعات و به اشتراک گذاری آن می تواند بسیار سودمند باشد که سیبنال برای دست یافتن به این مهم در تلاش است.

واژگونی وظایف (Role Reversal) چیست؟

به محض آنکه یک تراز حمایت و یا مقاومت شکسته شود، وظیفه آن بر عکس می شود. اگر قیمت به پایین تر از یک تراز حمایت سقوط کند، آن تراز تبدیل به یک تراز مقاومت می شود. اگر قیمت از یک تراز مقاومت بالاتر رود، آن تراز تبدیل به یک تراز حمایت می شود. در ادامه بیشتر با پدیده واژگونی وظایف آشنا خواهیم شد.

واژگونی وظایف

شكل ۱۳. واژگونی وظایف حمایت و مقاومت

همان گونه که در شکل بالا می توانید ببینید، خط نقطه چین به عنوان تر از مقاومت نشان داده شده است که از بالاتر رفتن قیمت در مقایسه با دو نقطه قبلی (نقطه ۱ و ۲) جلوگیری می کند. به هر حال، به محض آنکه تراز مقاومت شکسته می شود، آن تراز تبدیل به یک تراز حمایت می شود (که در نقاط ۳ و ۴ نشان داده شده است) که قیمت را بالا نگه می دارد و از جهت گیری آن به سمت پایین جلوگیری می کند. همین قضیه را در تصویر ۱۴ نیز می توانید مشاهده نمایید.

شکل 14. واژگونی وظایف حمایت و مقاومت

بطور مشابه، وقتی قیمت بطور قطع به زیر سطح حمایت سقوط می کند، این سطح عموما تبدیل به سطح مقاومت می شود و عبور قیمت از این سطح به سختی صورت می گیرد. وقتی که قیمت به نزدیکی سطح حمایت قبلی (مقاومت فعلی) می رسد، سرمایه گذاران سعی می کنند با فروش سهام، ضرر خود را کم کنند.

به محض آنکه قیمت از یکی از تراز های مقاومت و حمایت تجاوز کند، به نظر می رسد که عرضه و تقاضا آن سهام تغییر کرده و باعث می شود که قاعده تر از شکسته شده، برعکس شود. به هر حال برای اینکه یک بازگشت واقعی رخ دهد، حتما باید قیمت سهام یک حرکت قوی یا جهش بزرگ از سطوح مقاومت و حمایت داشته باشد.

شکل 15. نمودار ایران ترانسفو

اغلب تجاری که شروع به استفاده از تحلیل تکنیکال می کنند معتقدند که این مفهوم که واژگونی قواعد حتی برای اغلب شرکت های مشهور نسبتا زیاد اتفاق می افتد، غیر تغییر روند یا Reversal چیست؟ تغییر روند یا Reversal چیست؟ قابل باور و غیر قابل تشخیص است. برای مثال همان گونه که در شکل ۱۵ می توانید ببینید، این پدیده در نمودار شرکت ایران ترانسفو اتفاق افتاده است. توجه کنید که در این نمودار چگونه قاعده سطح قیمت 10971 ريال از یک سطح حمایت قوی به یک سطح مقاومت تبدیل می شود.

اهمیت ترازهای حمایت و مقاومت

تحلیل تراز های مقاومت و حمایت یکی از بخش های مهم تحلیل روندها محسوب می شود چون از آن می توان برای اخذ تصمیمات تجاری و پیش بینی زمان واژگونی یک روند استفاده نمود. هر چه تعداد برخورد قیمت به این خطوط و عکس العمل بازار بیشتر گردد آنها از اعتبار بیشتری برخوردار می باشند و لذا می توان از آنها برای ورود به معامله بهره جست.

حمایت و مقاومت

شکل ۱۶: طراحی معامله بر اساس نواحی حمایت و مقاومت

برای مثال، اگر یک تاجر یک تراز مهم مقاومت را شناسایی کند که چندین بار آزمایش شده است و هرگز شکسته نشده است، او می تواند از حرکت قیمت سهام به سمت این نقطه، سود ببرد چون احتمال اینکه قیمت سهام از آن تراز فراتر رود بسیار کم است لذا با نزدیک شدن و برخورد قیمت به آن و تشکیل الگوهای شمعی بازگشتی می تواند معامله فروش انجام دهد. به همین منوال اگر یک ناحیه حمایت معتبر شناسایی شود می توان با برخورد قیمت و تشکیل الگوهای بازگشتی، معامله خرید انجام دهد. نمونه ای از چنین معاملاتی در شکل ۱۶ نمایش داده شده است.

آگاه بودن از اهمیت نقاط حمایت و مقاومت بایستی بر روی روش شما برای خرید و فروش یک سهام تأثیر بگذارد. تجار باید از داد و ستد سهام در این سطوح مهم اجتناب کنند چرا که ناحیه اطراف این سطوح دارای تغییر پذیری خیلی زیادی است. اگر شما برای معامله نزدیک ترازهای حمایت و مقاومت احساس اطمینان کردید، باید از این قاعده ساده پیروی کنید: داد و ستد خود را مستقیما در تراز های حمایت و مقاومت انجام ندهید. این بدین دلیل است که در اغلب موارد، قیمت هرگز به عدد صحيح مورد نظر نمی رسد بلکه در اطراف آن نوسان می کند؛ بنابراین اگر شما مصمم به خرید یک سهام هستید که به سمت یک تراز حمایت مهم حرکت می کند، دقیقا در تراز حمایت سفارش خرید ندهید. در عوض، آن را بالاتر از تراز حمایت، البته با اختلاف چند نقطه ارایه کنید. از سوی دیگر اگر شما قصد فروش کوتاه مدت دارید، قیمت فروش سهام خود را پایین تر از تراز مقاومت و یا در خود تراز مقاومت، اعلام کنید.

منبع: کتاب مرجع کامل تحلیل تکنیکال در بازارهای سرمایه نوشته دکتر علی محمدی

الگوهای قیمتی بازگشتی | پترن های کلاسیک را بشناسید

الگوهای قیمتی بازگشتی (Price Reversal Patterns) که نوعی از پترن های کلاسیک هستند، از امواجی تشکیل شده اند که این تغییرات قیمت را در بازار ارزها دیجیتال نشان می دهد. در هر مسیری که این امواج شکل بگیرند، می توان نتیجه گرفت که اهداف قیمت چیست و تغییرات جدید بر چه اساسی شکل گرفته اند. این را باید بدانید که در الگوهای قیمتی بازگشت نیاز است تا تشکیل کامل الگو دست نگه دارید تا نقاط صحیح و پیش بینی شده ایجاد شوند. نکته مهم این است که شما نباید قبل از تشکیل کامل الگو آن را کامل بدانید و باید اجازه دهید تا الگو کامل شود و بعد برای معامله بر اساس الگو تشکیل شده اقدام کنید. در ادامه این مطلب شما را با جوانب مختلف این الگو آشنا می کنیم.

الگوهای قیمتی بازگشتی، پترن های کلاسیک

الگوهای قیمتی بازگشتی و الگوی سر و شانه ها

الگوی سر و شانه ها یا به انگلیسی Head And Shoulders Pattern یک شکل نمودار است که به عنوان یک خط پایه با سه قله ظاهر می شود که دو قسمت بیرونی نزدیک به هم هستند و وسط آنها بیشترین است. شایان ذکر است که الگوی سر و شانه ها به گونه ای طراحی شده است که شکلی منحصر به فرد از نمودار را توصیف می کند که نشان دهنده تغییر ترند صعودی به نزولی می باشد. اعتقاد بر این است که الگوی سر و شانه ها یکی از قابل اعتمادترین الگوهای قیمتی بازگشتی است. الگوی سر و شانه ها یکی از بهترین الگوهایی است که درجات مختلفی از را ارائه می کند و اصولا ترند به شکل صعودی به سمت پایین است. حال باید این را متذکر شد که این الگو زمانی ایجاد می شود که قیمت سهام در یک اوج بالا برود و در پیرو آن به پایه حرکت قبلی افزایش یابد. پس از آن، قیمت بالاتر از اوج سابق افزایش می یابد و “دماغه” را نمایان می کند و سپس مجدد به پایه اصلی افت می کند. سرانجام، قیمت سهام دوباره افزایش یافته اما این بار مانند همان سطح اولیه که اوج اولیه شکل گیری قبل از افت مجدد به پایین بود یا خط گردن الگوهای نمودار یک بار دیگر ایجاد می شود.

الگوی سر و شانه

الگوی سقف و کف دوقلو چیست؟

در میان تمام الگوهای قیمتی بازگشتی، الگوی سقف و کف دوقلو یا Double Top and Bottom وقتی حرکت می کند که سرمایه گذاری اساسی با الگوی مشابه حرف “W” یا “M” پیش می رود. تجزیه و تحلیل الگوی سقف و کف دوقلو در تجزیه و تحلیل فنی برای توضیح حرکت در یک اوراق بهادار یا سرمایه گذاری دیگر کاربرد دارد و می تواند به عنوان بخشی از استراتژی ارزهای دیجیتال برای بهره برداری از الگوهای تکرار شونده مورد استفاده قرار گیرد. این الگوی قیمتی بازگشتی معمولاً در مدت زمان طولانی تری تکامل می یابند و همیشه دید ایده آلی از یک الگو ندارند. زیرا، تغییرات قیمت الزاما به یک M یا Wواضح شباهت ندارند. هنگام بررسی الگوی نمودار، مهم است که سرمایه گذاران توجه داشته تغییر روند یا Reversal چیست؟ باشند که برای ظهور الگوی M یا W لازم نیست پیک ها و فرورفتگی ها به نقاط یکسان برسند. این مدل الگو از بالا و پایین گرد می شوند و غالباً همراه با سایر شاخص ها مورد استفاده قرار می گیرند. زیرا الگوهای گرد، به راحتی می توانند منجر به مغلطه شوند یا به اشتباه روند را دستخوش تغییرات کنند.

الگوی سقف و کف دوقلو

الگوی وی V چیست؟

در بین الگوهای قیمتی بازگشتی، الگوی وی “V” نوعی رکود اقتصادی و بهبود اقتصادی است که در نمودار شبیه شکل “V” نمایش داده می شود. لازم است بدانید الگوی وی زمانی تکمیل می شود که خط روند آن شکسته شود و تنها در این صورت است ورود به معامله ممکن می تغییر روند یا Reversal چیست؟ شود. مهمترین ویژگی منحصر به فرد این الگو، بازگشت ناگهانی قیمت است که در مدت کوتاه و موقتی اتفاق می افتد. شایان ذکر است که ریکاوری V شکل با ریکاوری سریع و مداوم در اندازه گیری عملکرد اقتصادی پس از یک افت شدید اقتصادی مشخص می شود. به دلیل سرعت تعدیل اقتصادی و بهبود عملکرد اقتصادی کلان، بهبود V با توجه به رکود اقتصادی بهترین حالت است.

ریکاوری V شکل زمانی به بهبود لازم می رسد که در یک معامله افت شدید اقتصادی را تجربه کند. چنین ریکاوری اغلب با تغییر مهمی در فعالیت اقتصادی ناشی از به تعادل رساندن تقاضای مصرف کننده و هزینه های سرمایه گذاری شغل های مختلف شکل می گیرد زمانی که این تعدیل در اقتصاد و بازیابی معیارهای اصلی اقتصاد کلان رخ دهد، می توان ریکاوری V را نوعی از بهترین سناریوها دانست که یک اقتصاد را دچار رکود می کند.

الگوی وی V

الگوی الماس یا الگوی لوزی را بشناسید

الگوی الماس یا به لاتین Diamond Pattern از آن دسته الگوی های تجزیه و تحلیل فنی است که در اکثر مواقع در اوج بازار یا نزدیک آن اتفاق افتاده و علامت معکوس خبر از روند صعودی می دهد. این الگو به این دلیل نامگذاری شده که خطوط ترند توسط اقدام هایی به پیک ها و فرورفتگی ها وصل می شوند و در انتها شکل الماس را نمایش می دهد. الگوی الماس ابتدا با جداسازی سازه سر و شانه های خارج از مرکز و اعمال خط ترند وابسته به پیک ها و فرورفتگی های بعدی ایجاد می شود. هنگامی که الگوی الماس تشکیل می شود، می تواند یک شاخص قوی برای تغییر قریب الوقوع روند صعودی فعلی باشد.

معامله گران فنی در الگوهای قیمتی بازگشتی همیشه به دنبال معکوس احتمالی هستند، زیرا فرصت سود قابل توجهی را ایجاد می کنند، که این امر باعث می شود شکل بالای الماس یک الگوی منحصر به فرد باشد. تکنسین ها پیشنهاد می کنند برای محاسبه حرکت احتمالی، هنگامی که خط گردن یک سازند الماس شکسته شود، معامله گر باید فاصله بین بالاترین و پایین ترین نقطه در شکل گیری الماس را محاسبه کرده و آن را به نقطه شکسته اضافه کند.

الگوی الماس

منظور از الگوی 1،2،3 چیست؟

الگوی 123 یا ABC شباهت زیادی با الگوی سقف و کف دوقلو دارد. تنها تفاوت این دو الگوهای قیمتی بازگشتی این است که سقف یا کف دوم به سقف یا کف قبل از خود نمی رسند. در صورتی که قیمت از محدوده بین دو سقف یا دو کف (در امتداد نقطه B) رد شود، انتظار می رود که مسیر ترند تغییر کند. در ادامه لازم است بدانید، محدوده ضرر معامله ورودی به الگو ABC با در نظر گرفتن مقداری فاصله از نقطه A است. همچنین، حد سود اول معامله به اندازه فاصله نقطه A تا B از نقطه شکسته B می باشد و محدوده سود دوم معامله از نقطه شروع روند اصلی قبلی خواهد بود.

معرفی الگوی سه سقف و سه کف

شاید خالی از لطف نیست که در میان تمام الگوهای قیمتی بازگشتی، نامی از الگوی سه سقف و سه کف ببریم. الگوی سه سقف و سه کف توسط سه پیک که در همان منطقه حرکت می کند و با عقب نشینی در بین آنها تشکیل می شود. مانند الگوی ABC، الگوی سه سقف و سه کف تشابه زیادی با مدل الگوی سقف و کف دوقلو دارد. تفاوت آنها در این است که به جای دو پیک یا دو دره سه پیک و سه دره ایجاد می شود. این الگو همیشه در پایان ترند قرار می گیرد که در آن سه سقف یا سه کف در نقاط A، C و E قابل مشاهده است. لازم به ذکر است که دو فرورفتگی در بین این سقف ها ایجاد می شود که با شکسته شدن فرورفتگی ها بازار از حالت صعودی به نزولی تبدیل خواهد شد. در پروسه زمانی این الگو، مدت زمان الگوی قیمت هنگام تفسیر یک الگوی و پیش بینی حرکت آینده قیمت مورد توجه است. الگوهای قیمت می توانند در هر دوره از تیک 144 تا نمودار 60 دقیقه ای، روزانه، هفتگی یا سالانه نشان داده شوند. اهمیت یک الگو، اغلب به طور مستقیم با اندازه و عمق آن ارتباط دارد.

الگوهای قیمتی بازگشتی که در مدت زمان طولانی تر پدیدار می شوند، به طور کلی مطمئن تر هستند و با بزرگتر شدن حرکات، قیمت ها از حالت عادی خارج می شوند. بنابراین انتظار می رود الگویی که در نمودار روزانه ایجاد می شود، حرکتی بزرگتر از همان الگوی مشاهده شده در نمودار داخل روز، مانند نمودار یک دقیقه ای داشته باشد. در این صورت است که وقتی الگویی در نمودار ماهانه شکل می گیرد، به احتمال زیاد حرکت قیمتی قابل توجه تری را نسبت به همان الگوی نمودار روزانه تجربه خواهد کزد.

 الگوی سه سقف و سه کف

دیگر نکات الگوهای قیمتی بازگشتی

هر کدام از الگوهای قیمتی بازگشتی در پترن های کلاسیک، نشان دهنده کشمکش بین خریداران و فروشندگان است که نتیجه آن بسته به نتیجه، روند رواج یافته یا روند معکوس را ادامه می دهد. تحلیلگران فنی می توانند برای تصمیم گیری در مورد معاملات و سرمایه گذاری، از الگوهای قیمت برای ارزیابی فعالیت گذشته و فعلی بازار و پیش بینی اقدام آینده در بازار استفاده کنند. این الگوهای قیمتی بازگشتی به آنها کمک می کند تا با ذهنی باز به معامله بپردازند و در سیاه تغییر روند یا Reversal چیست؟ چاله ضرر و زیان نیفتند. اگر می خواهید یک معامله گر حرفه ای باشد و تنها به سود برسید، باید این الگوها را یاد بگیرید و به پیک و فرورفتگی ها دقت کافی داشته باشید.

مفهوم نوسان پایین (Swing Low) در تحلیل بازار

Swing High

اصطلاح نوسان پایین یا سویینگ لاو (Swing Low) در تجزیه و تحلیل تکنیکال به کار تغییر روند یا Reversal چیست؟ می‌رود و به بازدهی پایین حاصل از قیمت اوراق بهادار یا یک اندیکاتور در یک بازه زمانی مشخص، معمولاً کمتر از ۲۰ دوره معاملاتی، اطلاق می‌شود. پایین ترین نوسان زمانی ایجاد می‌شود که قیمت از هر قیمت دیگر که در یک بازه زمانی مشخص شده، پایین تر باشد. نوسان پایین در مقابل یک نوسان بالا اتفاق می‌افتد. از پایین ترین میزان نوسان و بالاترین سطح نوسان برای شناسایی استراتژی‌های معاملاتی، جهت روندها و دامنه های نوسانات به روش های مختلفی استفاده می‌شود.

مفهوم نوسان پایین

یک نوسان پایین نشان دهنده یک نقطه نسبتاً پایین در عملکرد قیمت در یک بازه زمانی مشخص است. در نمودار روزانه، پایین ترین نرخ ممکن است پایین ترین قیمت در ماه اخیر باشد. نوسان پایین اغلب با استراتژی های نوسان معاملات همراه است.

تریدرهای نوسان بر روی بازه های زمانی مختلف کار می‌کنند و قیمت نوسان پایین ممکن است پایین ترین حدی باشد که در آن بازه های زمانی تریدرها مشاهده می‌کنند. برای برخی ممکن است پایین ترین قیمت در هفته باشد، یا برای برخی دیگر که با نمودارهای ساعتی معامله می‌کنند، ممکن است پایین ترین قیمت در چند ساعت گذشته باشد. برای برخی دیگر ممکن است پایین ترین قیمت در ساعت پایانی باشد. از آنجا که قیمت ها در تمام بازه های زمانی نوسان دارند، پایین بودن نوسان یک مشاهده درونی است که مهم ترین بازه زمانی برای ناظر است. یک نوسان معمولی پایین، صرف نظر از بازه ی زمانی، حتی باید برای یک ناظر معمولی کاملاً واضح باشد، همانطور که در مثال زیر نشان داده شده است.

در این مثال، اوج های نوسان با نقاط شماره ۱ و ۲ مشخص شده اند. نوسان پایین در این تصویر نقطه ای است که با حرف B مشخص شده است. حرف A برای مقایسه آورده شده است. اگر یک تریدر در هر بازه زمانی سه تا چهار روزه به هر نقطه پایین و بالا علاقمند باشد، در هر دو این بازده ها امتیاز پایین تر محسوب می‌شود. برای بیشتر بینندگان نمودار، فقط نقطه B نوسان پایین در نظر گرفته می‌شود.

نوسان پایین را می‌توان به عنوان بخشی از یک الگوریتم تعریف کرد که در این صورت کاربرد آن بیشتر می‌شود. برای تعیین روند می‌توان از پایین ترین سطح نوسان و بالاترین سطح نوسان استفاده کرد. مجموعه ای از پایین ترین نوسانات و اوج های نوسان که همگی در حال افزایش هستند نشان دهنده ادامه روند صعودی است. اگر یکی از پستی یا بلندی ها الگو را بشکند تغییر روند یا Reversal چیست؟ و پست ها را پایین بیاورد، این سیگنالی می‌شود که تریدرها یا تحلیل گران فنی به آن توجه می‌کنند و تغییرات احتمالی روند را مشاهده می‌کنند. پایین ترین سطح یعنی ا نوسانی را نشان می‌دهد که در آن امنیت اصولی در یک روند نزولی قرار دارد، در حالی که پایین تر بودن نشان دهنده تغییر بالقوه در روند صعودی است.

نوسانات پایین برای سرمایه گذار که دارای موقعیت طولانی در یک اوراق بهادار است کاربردی است زیرا می‌تواند برای تعیین مکان های استراتژیک برای سفارش متوقف حد ضرر استفاده شود. طبق تئوری داو، اگر قیمت از پایین ترین سطح قبلی شکسته شود، این حرکت می‌تواند به عنوان آغاز روند نزولی تعبیر شود. یک اندیکاتور، اگر نتواند یک نوسان جدید را پایین بیاورد در حالی که قیمت اوراق بهادار همچنان رو به کاهش است، واگرایی مثبتی رخ می‌دهد که می‌تواند نشان دهد، روند بصورت نزولی حرکت می‌کند. پایین بودن نوسان متوالی نیز ممکن است یک الگوی معکوس روند، مانند یک نوسان پایین دو یا سه برابر ایجاد کند.

استراتژی معامله ی نوسانات پایین

روند اصلاحات روند (Trend Retracement)

تریدرها می‌توانند از یک نرخ نوسان پایین برای ورود به موقعیتی با قیمت مطلوب تر در سهامی که روند صعودی دارد استفاده کنند. برای کمک به تعیین اینکه آیا پایین بودن نرخ نوسان رو به پایان است یا خیر، تریدرها می‌توانند از اندیکاتور‌های فنی مانند نوسان ساز تصادفی (stochastic oscillator)، میانگین متحرک (moving average) یا خط روند (trendline) استفاده کنند. در حالت ایده آل، یک نوسان پایین از چندین اندیکاتور پشتیبانی می‌کند.

تریدرها باید قبل از آغاز معامله منتظر حرکت سریع برای بازگشت به روند صعودی باشند. به عنوان مثال، حرکت ممکن است توسط نوسان ساز تصادفی (stochastic oscillator) که از بالای ۲۰ عبور می‌کند، یا به سادگی، با دو روز متوالی افزایش یابد. برای توقف معاملات در صورت تغییر غیرمنتظره قیمت، باید یک دستور توقف حدضرر (stop-loss order) در زیر نوسان پایین قرار گیرد. اگر سهام به روند صعودی خود ادامه دهد، می‌تواند توقف پی در پی در زیر هر نوسان رخ دهد.

وارونگی روند (Trend Reversal)

پایین آمدن چند نوسان پس از روند نزولی طولانی مدت می‌تواند نشانگر پایین بودن بازار باشد. برای تأیید این وضع، نقطه پایین هر نوسان پایین باید تقریباً برابر باشد. غالباً آخرین نوسان پایین نمودار کمی پایین تر از نوسان قبلی است زیرا پول هوشمند (smart money) قبل از حرکت در بازار بالاتر، دستور توقف حد ضرر را پاک می‌کند.

وارونگی روند زمانی تأیید می‌شود که قیمت بیش از بالاترین سطح ارتجاعی قبلی باشد. تریدرها می‌توانند با کسر پایین ترین نقطه از افت های متوالی نوسان از نقطه تأیید، سود اولیه را تعیین کنند. به عنوان مثال، اگر پایین ترین نقطه ۵۰ دلار و نقطه تأیید ۷۵ دلار باشد‌، اختلاف ۲۵ دلار (۷۵ تا ۵۰ دلار) به عنوان اولین سود هدف استفاده می‌شود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.