الگوهای شمعی (کندل استیک) که هر تحلیلگر تکنیکال باید بداند
الگوهای شمعی یا الگوهای کندل استیک را استیو نیسون در کتاب مشهور خود با نام الگوهای شمعی ژاپنی به جهان غرب معرفی کرد. این الگوها تا به امروز یکی از مهمترین روشهای تحلیل تکنیکال هستند. در این مطلب با بهترین الگوهای شمعی یا الگوهای کندل استیک آشنا میشویم و کندلشناسی حرفهای را میآموزیم. کندلشناسی در ارز دیجیتال، بورس و سایر بازارها کاربرد دارد.
الگوهای شمعی در تحلیل تکنیکال
نمودار شمعی چیست؟
نمودار شمعی از رایجترین روشها برای نمایش حرکات قیمت در طول زمان است. در نمودارهای شمعی هر دورهی معاملاتی (ساعتی، روزانه، هفتگی و…) به صورت یک شمع (کندل) نمایش داده میشود. کندلها بر اساس سه ویژگی تفسیر میشوند:
- بدنه: بخش ضخیم نشاندهندهی محدوده باز و بسته شدن قیمت در دورهی معاملاتی
- فتیله یا سایه: خطوط نازک بالا و پایین شمع که بالاترین و پایینترین قیمت در دورهی معاملاتی را نمایش میدهند.
- رنگ شمع: جهت حرکت بازار را نشان میدهد. شمع سبز (توپر) نشاندهندهی افزایش قیمت در دورهی معاملاتی است، در حالی که شمع قرمز (توخالی) نزولی بودن قیمت را نشان میدهد.
الگوهای شمعی (Candlestick Patterns)
کندلها با حرکتهای بالا و پایین قیمت تشکیل میشوند. یک تحلیلگر کارکشته، پشت هر کندل داستانی از نبرد عرضه و تقاضا میبیند. هر کندل به تنهایی یا در کنار کندلهای دیگر الگوهایی را تشکیل میدهند که ماهیت روانشناسی بازار را آشکار میکند. به این الگوها، الگوهای شمعی یا الگوهای کندل استیک میگویند.
بسیاری به درستی معتقدند که کندلها اساس تحلیل تکنیکال و روشی بدون واسطه برای تحلیل بازار هستند. این الگوهای شمعی به سه نوع تقسیم میشوند که در ادامه مهمترین آنها را بررسی خواهیم کرد.
الگوهای شمعی صعودی
الگوهای شمعی صعودی هشداری برای تغییر روند از نزولی تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی به صعودی هستند. در انتهای یک روند نزولی ظاهر میشوند، پس در محدودههای حمایتی بازار در جستجوی آنها باشید. خوشبینی معاملهگران نسبت به صعود قیمت دلیل شکلگیری این الگوهاست. در این بخش انواع کندل و الگوهای کندلی صعودی را بررسی میکنیم.
الگوی چکش (Hammer)
الگوی چکش یا هامر از بدنهای کوتاه با سایهای بلند در پایین تشکیل میشود. این الگو شبیه به یک چکش است و در انتهای یک روند نزولی یافت می شود. هر چقدر سایهی پایین بلندتر باشد الگو معتبرتر است.
الگوی چکش نشان میدهد که اگرچه فشار فروش در طول روز وجود دارد، اما به دلیل وجود خریداران قوی در انتهای بازار دوباره قیمت بالا میرود. چکش میتواند سبز و یا قرمز باشد اما چکش سبز قدرتمند است.
نمودار الگوی شمعی چکش هامر hammer
الگوی چکش معکوس (Inverted Hammer)
همانند چکش، الگوی چکش معکوس یا هامر معکوس نیز یک الگوی صعودی است. این الگو شامل بدنهای کوتاه و سایهی بلند در بالا است.
چکش معکوس را به این شکل تفسیر میکنیم. در طول بازار قیمت افزایش یافته اما با ظهور خریداران کاهش قیمت کمتری میبینیم. چکش برعکس نشان از صعود قریب الوقوع بازار دارد. کندل این الگو میتواند صعودی و یا نزولی باشد البته چکش برعکس سبز قویتر است.
چارت الگوی شمعی چکش معکوس inverted hammer
الگوی پوشای صعودی (Bullish Engulfing)
الگوی اینگالف یا پوشای صعودی شامل دو کندل است. اولین کند یک کندل قرمز کوتاه است و کندل دوم کندل سبز بلند است که کاملا کندل اول را میپوشاند.
اگر چه کندل دوم پایینتر از کندل اول باز میشود اما خریداران چنان قدرتمند هستند که در نهایت بالاتر از کندل اول بسته میشود. الگوی پوشای صعودی نشان از برتری آشکار خریداران دارد.
چارت الگوی پوشای صعودی
الگوی خط پیرسینگ (Piercing Line)
خط پیرسینگ یا الگوی نفوذی نیز یک الگوی دو کندلی است که از یک شمع قرمز بلند و یک شمع سبز بلند تشکیل میشود. فاصله قابل توجهی بین قیمت بسته شدن شمع اول و باز شدن شمع دوم وجود دارد. اما کندل دوم بیش از نیمی از کندل اول را پوشش میدهد.
در الگوی پیرسینگ با اینکه قیمت پایینتر باز میشود اما با افزایش تقاضا قیمت رشد قابل توجهی میکند. رشد قیمت در کندل دوم نمایانگر افزایش قدرت خریداران و شروع روند صعودی است.
چارت الگوی خط پیرسینگ
ستارهی صبحگاهی (Morning Star)
کندل ستارهی صبحگاهی یکی دیگر از الگوهای شمعی صعودی است. این الگو همچون نور امیدی در روند تیرهی نزولی است به همین دلیل آن را ستاره صبحگاهی مینامیم. این الگو شامل سه کندل است. یک شمع قرمز بلند، سپس یک شمع با بدنهی کوتاه و در نهایت یک شمع سبز بلند.
شمع با بدنهی کوتاه را دوجی کند هم میگوییم. بهتر است بدنهی دوجی با دو شمع بلند همپوشانی نداشته باشد. این الگو نشان میدهد فشار فروش در روز دوم کاهش مییابد و سپس در روز سوم بازار صعودی میشود. هر چقدر کندل سوم بزرگتر باشد و بخش بیشتری از کندل اول را بپوشاند الگو قویتر است.
چارت الگوی ستاره صبحگاهی
سه سرباز سفید (Three White Soldiers)
الگوی سه سرباز سفید یک الگوی سه کندلی است. این الگو شامل سه کندل سبز پی در پی با سایههای کوتاه است. هر کندل بالاتر از کندل قبل باز میشود.
سه سرباز سفید یک الگوی صعودی بسیار پرقدرت است. تشکیل سه شمع صعودی پس از یک روند نزولی نشان از افزایش مداوم قدرت خریداران دارد.
چارت الگوی سه سرباز سفید
الگوهای شمعی نزولی
الگوهای شمعی نزولی پس از یک روند صعودی مشاهده میشوند. آنها هشداری برای پایان روند صعودی هستند پس در محدودههای مقاومتی مشاهده میشوند. بدبینی نسبت به ادامهی صعودی باعث میشود که معاملهگران موقعیتهای معاملاتی خود را ببندند و این الگوها تشکیل شوند. در ادامه با انواع کندلهای نزولی آشنا خواهید شد.
الگوی مرد به دار آویخته (Hanging Man)
الگوی «مرد به دار آویخته» یا مرد دارآویز معادل یک چکش است اما در ابتدای روند نزولی شکل میگیرد. کندل در این الگو دارای بدنهای کوتاه با سایهی پایینی بلند است.
هر چند در انتهای بازار قیمت افزایش یافته باشد. اما این الگو نشان میدهد که در طول روز فشار فروش زیادی ایجاد شده است. فشار فروش نشانهای از ظهور فروشندگان قوی است. در الگوی مرد به دار آویخته ممکن است کندل را به رنگ سبز و یا قرمز ببینیم. اما کندل قرمز معتبرتر است.
چارت الگوی مرد به دار آویخته
ستارهی دنبالهدار یا ستارهی ثاقب (Shooting Star)
الگوی ستارهی ثاقب یا دنبالهدار بسیار شبیه الگوی چکش برعکس است اما در انتهای روند صعودی مشاهده میشود. ستارهی ثاقب دارای بدنهای کوتاه و سایهی بالایی بلند است.
قیمت در طول روز افزایش مییابد اما در انتهای بازار با افزایش فشار فروش قیمت دوباره کاهش مییابد. کندل این الگو شبیه یک شهاب سنگ یا ستارهی دنباله دار است.
چارت الگوی ستاره دنباله دار
پوشای نزولی (Bearish Engulfing)
اینگالف نزولی یا پوشای نزولی به عنوان یک الگوی قدرتمند بازگشتی در انتهای یک روند صعودی ظاهر میشود. یک الگو دو کندلی است. در الگوی اینگالف نزولی یک کندل سبز کوچک که توسط یک کندل قرمز رنگ بزرگ پوشش داده شده مشاهده میکنیم.
علت وجود الگوی پوشای نزولی ایناست که قدرت خرید در روز دوم کاهش مییابد. پس شاهد فشار سنگین فروش هستیم. هر چقدر کندل دوم بزرگتر باشد قدرت الگو بیشتر است.
چارت الگوی پوشای نزولی
ستارهی شامگاهی یا ستارهی عصرگاهی (Evening star)
الگوی شمعی ستارهی عصرگاهی همانند ستارهی صبحگاهی یک الگوی سه کندلی است. این الگو نیز در انتهای روند صعودی مشاهده میشود. در الگوهی ستارهی عصرگاهی یک کندل کوتاه دوجی میبینیم که بین دو کندل بزرگ سبز و قرمز قرار گرفته است.
علت پیدا شدن الگوی ستاره عصرگاهی هم اینست که قدرت خرید در روز دوم کاهش یافته و در روز سوم شاهد فشار سنگین فروش هستیم. هر چقدر کندل سوم بزرگتر باشد قدرت الگو بیشتر است.
چارت الگوی ستاره شامگاهی یا ستاره عصرگاهی
سه کلاغ سیاه (Three Black Crows)
الگوی شمعی سه کلاغ سیاه شامل سه کندل متوالی و قرمز بلند با سایههای کوتاه است. باید دقت کنید که قیمتهای بسته شدن هر روز پایینتر از کندل قبلی باشد.
معاملهگران این الگو را آغاز یک روند نزولی میدانند، زیرا فروشندگان در سه روز معاملاتی متوالی از خریداران قویتر ظاهر شدهاند.
چارت الگوی سه کلاغ سیاه
ابر سیاه پوشاننده (Dark Cloud Cover)
الگوی شمعی ابر سیاه، هشداری برای آغاز حرکت نزولی است. این الگو همچون ابری تیره پس از خوشبینی روز معاملاتی قبل است. ابر سیاه از دو کندل سبز و قرمز تشکیل میگردد. کندل قرمز دوم در بالای کندل اول باز میشود. اما نقطهی بسته شدن آن حداقل نیمی از کندل اول را پوشش میدهد.
کندل دوم در الگوی ابر سیاه نشاندهندهی افزایش فروشندگان است. هر چقدر کندل قرمز سایهی تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی کوتاهتری داشته باشد الگوی ابر سیاه معتبرتر است.
چارت الگوی ابر سیاه
الگوهای شمعی ادامهدهنده
الگوهای شمعی ادامهدهنده نشانهی ادامهی روند فعلی هستند. با استفاده از این الگوها نقاط استراحت قیمت در روندهای بلندمدت شناسایی میشوند. با دیدن الگوهای ادامهدهنده نباید وارد معامله شد یا اگر معاملهی باز داریم باید آن را نگه داریم. تعداد این الگوها کمتر از الگوهای بازگشتی است.
دوجی (Doji)
این الگوی شمعی با کندلی روبرو هستیم که قیمت باز و بسته شدن آن بسیار بههم نزدیک و یا برابر است. شکل این الگو شبیه صلیب یا علامت بعلاوه است. سایههای دوجی ممکن است طولها متفاوتی داشته باشند.
در طول بازار قیمت افزایش و یا کاهش مییابد اما در انتهای بازار این نبرد حاصلی ندارد. الگوی دوجی به تنهایی یک سیگنال خنثی است، اما در الگوهای معکوس سه کندلی مانند ستارهی صبحگاهی و عصرگاهی مشاهده میشود.
چارت الگوی دوجی
اسپینینگ تاپ (Spinning Top)
اسپینینگ تاپ یا فرفره، کندلهایی با بدنهی کوتاه و سایههای بلند و هماندازه هستند. این الگو نمایانگر بلاتکلیفی در بازار است.
در الگوی فرفره خریداران قیمت را بالا میبرند، در حالی که فروشندگان دوباره آن را پایین میآورند. فرفرهها به عنوان دورههای تثبیت و یا استراحت در روند بلندمدت صعودی و نزولی تفسیر میشوند. این الگو به صورت خوشبینانه تفسیر میشود.
چار ت الگوی اسپینینگ تاپ
الگوی سهگانهی صعودی و سه گانه نزولی (Rising & Falling Three Method)
الگوی سهگانه صعودی و نزولی، یک الگوی ادامهدهنده است و برای تایید روند فعلی استفاده می شود. این الگو از یک کندل بزرگ و سه کندل کوچک متوالی تشکیل میشود. در روند صعودی ابتدا یک کندل سبز و سپس یه کندل کوچک قرمز ظاهر میشود. در روند نزولی نیز یک کندل بزرگ قرمز و پس از آن سه کندل کوچک سبز مشاهده میشود.
تفاوت الگوی سهگانه با سرباز سفید و کلاغ سیاه در این است که کندلهای کوچک همگی در محدودهی کندل بزرگ قرار دارند. شکسته نشدن محدودهی کندل اول پس از سه دورهی معاملاتی به معنای ناتوانی بازار در تغییر جهت روند است.
چارت الگوی سه گانه صعودی و نزولی
الگوهای شمعی یا الگوهای کندل استیک چقدر معتبرند؟
الگوهای شمعی به یک اندازه معتبر نیستید. صندوقها و معاملهگران با پولهای درشت از این الگوها برای فریب معاملهگران خرد استفاده میکنند. با این حال باز هم برخی از این الگوها بسیار موثر هستند بخصوص در سبکهای تحلیلی با چارت خام مانند پرایش اکشن.
بهتر است الگوهای شمعی یا الگوهای کندل استیک را با روشهای دیگر ترکیب کنید. ترکیب الگوهای شمعی و اندیکاتورهایی مانند RSI در بازار بورس و بازارهای جهانی بسیار محبوب است و خطای نسبتا کمی دارد.
سوالات متداول الگوهای شمعی
هر کندل در نمودار شمعی از دو سه بخش بدنهی کندل، سایهی بالایی و سایهی پایین تشکیل شده است.
سایه کندل خطوط نازکی در بالا و پایین بدنه کندل هستند که نشان دهنده بالاترین قیمت و پایینترین قیمت در بازه زمانی آن کندل هم میباشند.
بدنه کندل بخش ضخیم کندل است. این بخش محدوده بین قیمت باز شدن و قیمت بسته شدن کندل در آن بازه زمانی را مشخص میکند.
رنگ کندل، جهت حرکت بازار را نشان میدهد. شمع سبز نشاندهندهی افزایش قیمت در دورهی معاملاتی است، در حالی که شمع قرمز نزولی بودن قیمت را نشان میدهد.
الگوهای نمودار برتر که هر معامله گر باید بداند
هر معامله گر که نقشی را که داده ها در موفقیت معاملات بازی میکند را میدانند ، گزارش ها و نمودارهای تجزیه و تحلیل را جدی می گیرد. از این میان ، الگوهای نمودار یکی از ابزارهای دیداری و ارتباطی بصری است که معامله گران از آن استفاده می کنند. استفاده از الگوهای نمودار در بین معامله گران فارکس روشی کاملاً پذیرفته شده است.
به عنوان یک معامله گر ، شما دائما در جستجوی تجزیه و تحلیل های با کیفیت بالا هستید که به شما کمک می کند فرصت ها را شناسایی کنید ، روندها را تغییر دهید و حرکت قیمت پروژه را شناسایی کنید. توانایی خواندن و تفسیر الگوهای نمودار به شما امتیاز قابل توجهی هنگام تجارت می دهد.
یک الگوی نمودار ، حرکات قیمت را به صورت گرافیکی ارائه می دهد تا تصویری روشن از روندها ارائه کند تا نشانه هایی از سطح قیمت های آینده را ارائه دهد. با استفاده از داده های مبتنی بر عملکرد گذشته ، ایجاد یک ایده در مورد جهت حرکت آینده در قیمت برای یک معامله گر آسان تر می شود.
انواع الگوهای نمودار
سه نوع الگوی نمودار وجود دارد – الگوهای تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی ادامه ، الگوهای معکوس و الگوهای دو طرفه:
- یک الگوی ادامه نشان می دهد که روند مداوم ادامه خواهد داشت.
- الگوهای نمودار معکوس به معامله گران اجازه می دهد که روند رو به عقب است ، یعنی تغییر جهت می دهد.
- الگوهای برک آوت زمانی اتفاق می افتد که دارایی در محدوده ای معامله شود.
- در اینجا برخی از الگوی نمودار برتر که هر معامله گر باید بداند وجود دارد.
سر و شانه
همه اش به اسم است !! این نمودار دارای یک قله بزرگ در وسط (سر) با دو قله کمی کوچکتر در دو طرف (شانه) آن است. از نوسانات بالا در الگوی Head and Shoulders برای پیش بینی تغییر روند استفاده می شود.
سطح پشتیبانی یا خط گردن دو شانه را به هم متصل می کند و شکستگی زیر خط گردن یک سیگنال فروش محسوب می شود. یک خط گردن افقی مستقیم و مورب قابل قبول است ، اگرچه مواردی وجود دارد که خط گردن زاویه داشته باشد یا دو شانه کاملاً هماهنگ نباشند. ایده این است که الگو را تشخیص دهید.
به فاصله از بالای سر تا خط گردن که هدف قیمت است توجه کنید. هنگامی که شانه راست به سمت عقب افتادسطح پشتیبانی، احتمال دارد روند نزولی نزولی وجود داشته باشد. این الگوی برگشت صعودی از نزولی یکی از قابل اعتمادترین الگوهای نمودار معکوس در نظر گرفته شده است.
اگر الگوی Head and Shoulders در طی روند نزولی اتفاق بیفتد ، همان الگو رخ می دهد اما در یک وارون. سه پایین چرخش وجود دارد و به آن الگوی Inverse Head and Shoulders گفته می شود.
راهنمای الگوی سر و شانه
دو بالا و دو پایین
معامله گران از الگوی معکوس دیگر برای برجسته کردن روند معکوس استفاده می کنند ، الگوی Double Top و Double Bottom در اطراف سطوح مهم فنی رخ می دهد که مانع بزرگی ایجاد می کند. یک بالای دوتایی دارای دو قله یا اوج تاب در تقریباً یکسان است ، در حالی که الگوی پایین دو دارای دو پایین چرخش است.
Double Top یک الگوی معکوس نزولی است که در آن قیمت یک دارایی ابتدا به اوج خود می رسد ، و پس از بازگشت به سطح پشتیبانی فقط قبل از بازگشت به عقب در برابر روند غالب ، به سطح حمایت خود صعود می کند.
در واقع این الگوهای نمودار یک مورد مناسب میباشد…….
برعکس ، Double Bottom یک الگوی برگشت صعودی است که در آن قیمت یک دارایی به زیر سطح حمایت سقوط می کند ، و پس از بازگشت مجدد به سطح مقاومت قبل از بازگشت مجدد در برابر روند غالب ، دوباره سقوط می کند.
در اینجا ، معامله گران باید به دنبال حداقل دو تلاش ناموفق در سطح و به دنبال آن وقفه فنی در جهت مخالف باشند.
راهنمای الگوی دو بالا و دو پایین
سه گانه بالا و پایین سه گانه
الگوی Triple Top و Triple Bottom مشابه الگوی Double Top و Double Bottom در بالا است – تنها تفاوت در این الگوهای نمودار در این است که در مقایسه با دو سطح بالا و دو پایین تاب ، سه اوج تاب و سه پایین چرخش وجود دارد. هر دو الگوی معکوس هستند.
بازرگانان باید مراقب شکست خطوط حمایت و مقاومت باشند. قیمت های هدف فاصله بین خط بالا و پشتیبانی (برای سه پایه تاپ) ، و پایین و خط مقاومت (برای پایه های سه گانه) است.
راهنمای الگوی سه گانه
گرد کردن
این الگوی معکوس به معامله گران کمک می کند تا پایان روند را بدست آورند ، و نشان دهنده یک نقطه بازگشت بالقوه در یک حرکت بلند مدت قیمت است. الگوی Rounding Top تغییر تدریجی احساس از صعودی به نزولی را نشان می دهد و فرصتی برای کوتاه مدت نشان می دهد.
همانطور که از نامش پیداست ، الگوی بالای گرد در الگوهای نمودار به صورت ‘U’ معکوس ظاهر می شود. ماشه برای ورود به یک موقعیت کوتاه شکسته شدن خط پشتیبانی است ، با هدف قیمت برابر با فاصله از بالا تا خط پشتیبانی.
شکل گیری این الگو در الگوهای نمودار خیلی بیشتر طول می کشد – از چندین هفته ، ماه یا حتی سالها – و الگویی نیست که معمولاً پیدا شود.
پایین گرد کردن
Rounding Bottom همچنین به عنوان زیر بشقاب شناخته می شود ، یک الگوی نمودار معکوس بلند مدت در الگوهای نمودار است که نشان می دهد قیمت سهام از یک روند نزولی به سمت یک روند صعودی صعودی حرکت می کند.
در اینجا قیمت با روند کاهشی قیمت شروع می شود تا زمانی که به نقطه حمایت برسد ، سپس قیمت شروع به روند بالاتر می کند. خط روند زیر پایین ترین قیمت شکل U را تشکیل می دهد.
الگوی پایین گرد یک دهانه را برای طولانی مدت پیش بینی می کند.
مستطیل
نوعی الگوی ادامه ، یک الگوی مستطیل هنگامی شکل می گیرد که قیمت چندین بار به صورت پهلو بین یک حمایت افقی و سطح مقاومت حرکت کند. وقتی قیمت بین دو سطح افقی حرکت می کند ، یک مستطیل ایجاد می کند.
بسته به روند اساسی ، معامله گران باید به دنبال شکل گیری یک الگوی مستطیل در الگوی نمودار باشند. یک مستطیل سرسخت در طی روند صعودی وقتی قیمت وارد فاز ازدحام می شود و به یک طرف معامله می شود شکل می گیرد. به دنبال شکستن تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی خط فوقانی مستطیل باشید. هدف قیمت ارتفاع مستطیل خواهد بود.
وقتی قیمت وارد فاز ازدحام می شود و به یک طرف معامله می شود ، یک مستطیل نزولی در طی روند نزولی تشکیل می شود. درست مثل مستطیل سرسخت ، قیمت شکسته خواهد شد ، اما این بار شکست در خط مستطیل پایین در الگوی نمودار خواهد بود. هدف قیمت ، یک بار دیگر ، ارتفاع مستطیل است.
از الگوهای مستطیل برای پیش بینی استراتژی شکست استفاده می شود.
پرچم ها
پرچم ها در الگوهای نمودار متفاوت است ، تنها تفاوت در شکل الگو است. برخلاف خطوط روند همگرا در Wedge ، خطوط روند در اینجا موازی هستند.
میله پرچم بخشی مشخص از الگوی پرچم است. یک پرچم صعودی در طی یک روند صعودی تشکیل می شود ، با خطوط روند موازی بالا و پایین اقدام قیمت. یک پرچم نزولی در طی روند نزولی تشکیل می شود و شیب بالایی دارد. هدف قیمت پایین ترین نقطه یک پرچم صعودی و بالاترین نقطه یک پرچم نزولی است.
راهنمای الگوی پرچم
فنچان و دسته در الگوهای نمودار
این الگو در الگوهای نمودار شبیه Rounding Top است ، اما دارای یک دسته اضافی است. این الگوی ادامه صعودی زمانی شکل می گیرد که یک دوره تمایل به نزولی در بازار وجود دارد که سرانجام با یک حرکت صعودی ادامه دارد.
قیمت وارد یک اصلاح موقتی می شود و در نهایت از روند معکوس خارج می شود تا روند کلی صعودی ادامه یابد.
راهنمای الگوی فنجان و دسته
شکاف های قیمتی
شکافهای قیمتی در الگوهای نمودار زمانی رخ میدهند که شاهد فضای خالی بین دو بازهٔ زمانی معاملاتی باشیم، شکافهایی که از طریق افزایش یا کاهش چشمگیر در قیمت ایجاد شدهاند. برای مثال، سهام ممکن است در قیمت 5 دلار بسته شده و تحت تأثیر اخبار مثبت، در قیمت 7 دلار باز شود. سه نوع اصلی از شکافهای قیمتی وجود دارند: شکاف شکست (breakaway gap)، شکاف فرار (runaway gap)، و شکاف خستگی (exhaustion gap). شکاف شکست در ابتدای شکلگیری یک روند تشکیل میشود، شکافهای فرار در میانهٔ یک روند و شکاف خستگی نیز در انتهای یک روند تشکیل میشوند.
وقتی سهامی بالاتر یا پایین از قیمت بسته شدن خود باز می شود ، شکافی را در الگوهای نمودار ایجاد می کند. به طور معمول ، این از معاملات ساعات طولانی اتفاق می افتد و در هنگام توقف معاملات می تواند باعث ایجاد شکاف در روز شود.
هنگامی که شکاف در جهت مخالف روند اتفاق می افتد ، این یک علامت معکوس است.
الگوی مثلث
مجموعه دیگری از الگوهای نمودار از یک رویکرد مثلثی پیروی می کنند. اینها صعودی ، نزولی و متقارن است. تفاوت در درجه اول در خطوط روند است و در غیر این صورت عمدتاً شبیه به هم هستند.
- مثلث صعودی: مثلث صعودی مسیری رو به بالا را طی می کند با مقاومت نشان داده شده با ارتفاع های چرخشی که یک خط افقی را در بالا قرار می دهد. خط پایین همان کشی است که صعودی است و از پشتیبانی پشتیبانی می کند همانطور که با پایین بودن چرخش نشان داده شده است. مثلث صعودی برای نشان دادن الگوهای صعودی که نشان دهنده یک روند صعودی است استفاده می شود.
- مثلث نزولی: این دقیقاً مخالف مثلث صعودی است با الگویی که در اینجا مقاومت شیب دار رو به پایین را نشان می دهد. از آنجا که مثلث در اینجا روند نزولی و تأثیر بازار پر از فروشنده را نشان می دهد ، مثلث نزولی دارای یک خط پایین تر است.
- مثلث متقارن: این ترکیبی از مثلث صعودی و نزولی است که الگویی را نشان می دهد که می تواند صعودی یا نزولی باشد. این بازاری را نشان می دهد که می تواند در هر دو جهت شکسته شود و نوسان را نشان می دهد. از ماهیت متقارن مثلث ، در همگرایی قله های کم و فرورفتگی ها حضوری مشاهده می شود.
الگوهای نمودار به معامله گران کمک می کند تا در مورد زمان ورود و خروج از موقعیت تصمیم آگاهانه تری بگیرند. با استفاده صحیح از داده ها ، بدون توجه به مدت زمان ، الگوهای نمودار می توانند مفید باشند. بنابراین این امر برای تصمیمات تجاری کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت به همان اندازه مناسب است.
انواع الگوی مثلث
جمع بندی
الگوهای نمودار در الگوهای قیمتی معمولاً زمانی شکل میگیرند که قیمت قصد استراحت دارد و نشاندهندهٔ مناطقی از تثبیت قیمتی هستند که پس از آنها، قیمت به جهت حرکت در روند خود ادامه داده و یا بازگشت روندی را تجربه خواهد کرد. خطوط روند برای تشخیص الگوهای قیمتی مانند پرچمها، پرچم سهگوشها و سقف دوقلو، از اهمیت بالایی برخوردار میباشند.
حجم معاملاتی نیز دارای نقش مهمی در حین تشکیل این الگوهای نمودار میباشد و معمولاً شاهد کاهش حجم معاملاتی در زمان شکلگیری الگوها هستیم و پس از شکست این الگوها، معمولاً حجم معاملاتی افزایش مییابد. تحلیلگران تکنیکال بهدنبال الگوهای قیمتی هستند تا با استفاده از آنها به پیشبینی رفتار قیمت در آینده و بررسی احتمال ادامه یا بازگشت روند بپردازند.
الگوی مثلث نزولی در تحلیل تکنیکال چیست؟
الگوی مثلث نزولی، یک الگوی نزولی در نمودار قیمت میباشد که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده تحلیلگران بازار قرار میگیرد. این الگو با رسم یک خط روند که یک سری از قلههای پایین رونده (Lower Highs) را به هم متصل میکند و یک خط افقی که یک سری از درهها (lows) را به یکدیگر متصل میکند تشکیل میشود. بیشتر اوقات معاملهگران حرکت قیمتی بهسمت کف این الگو را رصد میکنند زیرا نشاندهندهٔ شروع روند نزولی و تغییر روند میباشد. البته در صورتی که قیمت کف الگوی مثلث نزولی را بشکند و بتواند در زیر سطح آن پایدار بماند. در این صورت است که شکست قیمتی قریبالوقوع میباشد. زمانی که یک شکست قیمتی رخ میدهد، معاملهگران وارد معاملات فروش (Short positions) شده و باعث افت شدیدتر قیمت میشوند.
اگر به طور اتفاقی با دیجی کوینر آشنا شده اید و هیچ اطلاعاتی در مورد الگوی مثلث ندارید پیشنهاد میکنیم قبل از مطالعه ادامه مطلب، مقاله «الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال چیست؟» را مطالعه نمایید.
نکات مهم:
- یک الگوی مثلث نزولی به معاملهگران سیگنال ورود به معاملات فروش را میدهد. ورود معاملهگران به معاملات فروش بر شتاب افت قیمت تأثیر مستقیمی میگذارد.
- یک الگوی مثلث نزولی از طریق رسم خطهای روندی که سقفهای پایینتر و کفها را به هم متصل میکنند قابل تشخیص میباشد.
- الگوی مثلث نزولی دقیقأ عکس الگوی مثلث صعودی (Ascending Triangle Pattern) میباشد. الگوی مثلث صعودی نیز یک الگوی تکنیکال مبنی بر خطوط روند (Trend Lines) محسوب میگردد که توسط تحلیلگران تکنیکال برای تحلیل بازار استفاده میشود.
یک الگوی مثلث نزولی چه چیز هایی را به شما میگوید؟
الگو های مثلث نزولی از محبوبترین الگوهای نموداری در بین معاملهگران میباشند زیرا به روشنی افت تقاضا را برای یک دارایی، مشتقات و یا کالا را نمایش میدهند. وقتی که قیمت سطح حمایتی موجود در کف این الگو را میشکند، نشانگری آشکار از آغاز روند نزولی و یا حتی شدت گرفتن آن میباشد. الگوی مثلث نزولی به معاملهگران تکنیکال فرصت رسیدن به سودی قابل توجه در مدت زمان کوتاهی را میدهند. الگوی مثلث نزولی میتواند بهعنوان یک الگوی بازگشتی در پی یک روند صعودی تشکیل شود؛ اما در اغلب مواقع بهعنوان الگوهای ادامهدهندهٔ روند نزولی تشکیل میگردد.
چگونه با استفاده از الگوی مثلث نزولی معامله کنیم؟
بیشتر معاملهگران به دنبال ورود به یک معاملهٔ فروش پس از رخ دادن شکست خط حمایت الگوی مثلث نزولی (مرجع) با حجم معاملاتی بالا (High volume Breakdown) میباشند. بهطور کلی، هدف قیمتی این الگوی نموداری برابر با قیمت ورودی منهای فاصلهٔ عمودی بین دو خط روند در زمان رخ دادن شکست میباشد. خط روند بالایی که نقش ناحیه مقاومتی را ایفا میکند همچنین میتواند بهعنوان منطقهای برای قرار دادن استاپ حفاظتی (Stop-loss) مورد استفاده قرار گیرد.
مثالی از یک الگوی مثلث نزولی
نمودار زیر نشاندهندهٔ یک الگوی مثلث نزولی در نمودار سهام شرکت PriceSmart Inc. میباشد.
نمودار سهام شرکت PriceSmart Inc.. منبع: Investopedia
در این مثال، سهام شرکت PriceSmart Inc یک سری از درههای پایینرونده (Lower highs) و یک سری از کفهای همسطح را تجربه کرده است. که این دو با هم یک الگوی مثلث نزولی را تشکیل دادهاند. معاملهگران پیش از ورود به معاملات فروش این سهم، منتظر ایجاد شکست در کف این الگو (خط حمایت) با حجم معاملاتی بالا میمانند. اگر شکست قیمتی رخ دهد، هدف قیمتی از تفاضل بین خط روند بالایی و پایینی تعیین خواهد شد (8.00 دلار). میتوان از یک دستور استاپ حفاظتی (Stop – loss order) در سطح قیمتی 80 دلار برای جلوگیری از زیان در صورت ایجاد خطا در تکمیل شکست قیمتی استفاده شود.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد شکست قیمتی میتوانید از مطلب آموزشی «شکست قیمتی در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
تفاوت بین الگوی مثلث نزولی و الگوی مثلث صعودی
الگوی مثلث نزولی و الگوی مثلث صعودی هر دو از ردهٔ الگو های ادامهدهنده (continuation patterns) میباشند. الگوی مثلث نزولی دارای یک خط افقی بهعنوان خط روند پایینی و یک خط با شیب منفی بهعنوان خط روند بالایی میباشد؛ در حالی که در الگوی مثلث صعودی (Ascending Triangle Pattern)، شاهد یک خط روند افقی بهعنوان خط روند بالایی و یک خط روند با شیب مثبت (رو به بالا) بهعنوان خط روند پایینی هستیم. این خط روند کفهای بالاتر (Higher lows) را به هم متصل میکنند. بهعلاوه، مثلثها فرصتهایی برای ورود به معاملات فروش یا خرید را در اختیار ما قرار میدهند و هدف قیمتی نیز برای خود تعریف میکنند. الگوی مثلث صعودی میتواند بهشکل یک الگوی بازگشتی در انتهای یک روند نزولی ظاهر شود اما معمولاً در ادامهٔ روند صعودی ظاهر شده و بیانگر پتانسیل ادامهٔ روند میباشد.
محدودیتهای استفاده از الگوی مثلث نزولی
یکی از محدودیتهای الگوهای مثلثی، احتمال رخ دادن شکست کاذب (False Breakdown) در آنها میباشد. حتی مواقعی نیز پیش میآید که طبق آنها باید نسبت به رسم و تنظیم دوبارهٔ خطوط روند اقدام شود زیرا حرکات قیمتی از کارایی خطوط روند پیشین کاسته است. به یاد داشته باشید که هیچ الگوی نموداریای عالی و بینقص نیست! اگر یک شکست رخ ندهد (و شکست ما کاذب باشد) آنگاه قیمت برای شکستن مجدد خط روند بالایی (سطوح مقاومت) خود اقدام خواهد نمود و این خط را دوباره تست خواهد کرد؛ پیش از آن که دوباره به سمت پایین حرکت کند و خط روند پایینی (سطوح حمایتی) را برای شکست آزمایش کند. هر چه تعداد نقاط تماس قیمت با خطوط حمایت و مقاومت بیشتر شود، الگوی ما از اعتبار بیشتری برخوردار خواهد بود.
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
الگوی ابر سیاه پوششی یا dark cloud cover چیست؟ نحوه شناسایی این الگو
در مورد کندل ها و اهمیت داده های بدست آمده از بدنه و سایه های تشکیل دهنده آن، بقدری پراهمیت است که هر الگوی تشکیل شونده از این عناصر نشان دهنده شکل خاصی از رفتار سرمایه می باشد. این رفتارها گاه نشانه ای از روندهای صعودی در روزهای آتی بوده و گاه به صورت برعکس حکایت از روند نزولی می کنند. آنچه بیش از همه این ها اهمیت دارد، نقش این الگوها در تشخیص روند است. الگوها، ابزارهای شناسایی و صدور سیگنال ها بوده و همواره بهترین تحلیل گران، در سریعترین زمان ممکن به الگوها دست پیدا کرده و از طریق آنها روند را پیش بینی کرده اند. تا به حال به آموزش انواع الگوها و کندل هایی مثل کندل دوجی یا کندل مارابوزو پرداخته ایم اما در این مقاله به سراغ یکی از مهم ترین الگوها به نام ابر سیاه پوششی خواهیم رفت و سعی خواهیم کرد در مورد این کندل و تاثیرات آن بر روند قیمتی سرمایه بحث کنیم.
کندل ابر سیاه پوششی (dark cloud cover) چیست؟
کندل ابر سیاه پوششی یا dark cloud cover مطابق با نام نسبتا خوفناکی که دارد عمل می کند. این کندل یه نشانه بزرگ برای تغییر روند از صعودی به یک روند نزولی است و دقیقا در نقطه اتمام روند های صعودی تشکیل می شود. کلیت این الگو از دو کندل تشکیل می گردد که هر کدام از این کندل ها ویژگی هایی خاص خود دارند که در صورت تحقق آنها می توان به صحت شکل گیری ابر سیاه پوششی اعتماد کرد.
ویژگی های ابر سیاه پوششی
برای تشخیص الگو به دنبال برخی موارد اساسی و پایه ای باشید. تشکیل این الگوی ابر سیاه پوششی با دو کندل متوالی سنجیده می شود. کندل اول به صورت یک کندل صعودی خواهد بود که نشانه ای از روندی به صورت صعودی است که قرار است با شکل گیری این الگو تبدیل به نزولی شود. کندل بعدی قطعا نزولی است. . موضوع حیاتی این است که کندل نزولی باید به صورت حداقلی، نیمی از کندل صعودی قبلی را کاور کند. از جمله مواردی که در ادامه باید مورد توجه باشد، این است که فاصله بین بسته شدن کندل صعودی و باز شدن کندل صعودی وجود داشته باشد. وجود این فضای خالی و گپ این الگو را به حالت بهینه آن سوق می دهد. در صورتی که این فضا وجود نداشته باشد، نمی توان تشکیل این الگو را نقض کرد اما باید بدانیم که از حالت قطعی و ایده آل فاصله می گیرد.
در صورتی که بسته شدن کندل نزولی مماس با بسته شدن کندل صعودی بوده باشد، حالتی رخ می دهد که باید این کندل نزولی حداقل نیمی از کندل صعودی را پوشش دهد. در این صورت می توان الگوی موردنظر را ابر سیاه پوششی نامید. آنچه در بازارهای جهانی سرمایه رخ می دهد اغلب به شکل فرم مذکور است و از حالت ایده آل توصیف شده دور است. اما در بازارهای داخلی باید به صورت قطعی در مورد رخداد الگوی ایده آل به نتیجه برسیم.
انتظاری که بازار از به وحود آمدن الگوی ابر سیاه پوششی دارد، تغییر جهت روند به سمت نزول است. یک الگوی بازگشتی نزولی که متشکل از دو بدنه کندل در قله نمودار است. کندل صعودی قطعا بدنه بزرگتر را دارد و کندل نزولی حداقل بیشتر از نیمی از آن می باشد. در حد فاصله بین این دو، یک فضای صعودی تشکیل می شود که البته موقتی بوده و در کندل های بعدی از بین خواهد رفت. اینکه تاکید ما بر روی پوشش بالای پنجاه درصدی از کندل صعودی است، به این دلیل می باشد که قیمت بسته شدن سهم روی کندل نزولی، پایین تر از میانه کندل صعودی باشد. همچنین توجه داشته باشید که در این کندل ها ، مبنای عملکرد ما بدنه های الگو است و ما هیچ توجهی به سایه ها و شاخ و دم آنها نداریم.
قدرت نزولی الگوی ابر سیاه پوششی
در مقایسه با یک الگوی تقریبا مشابه باید این گونه تفسیر کرد که که الگوی کندل پوشاننده نزولی نیز دقیقا با همین متر و معیارها تعریف می شود اما یک تفاوت عمده وجود دارد. در پوشاننده نزولی، حداقل میزانی که برای پوشش کندل صعودی توسط نزولی مشخص شده است، حداقل صد درصد و در واقع کل آن را شامل می شود. بنابراین، می توان به صورت قطعی ادعا کرد که قدرت الگوی ابر سیاه پوششی در مقایسه با پوشاننده نزولی، در سطح پایین تری قرار دارد و روند نزولی بوجود آمده پس از آن شیب کمتری خواهد داشت.
ملاحظات ساختاری الگوی ابر سیاه پوششی
برخی ملاحظات و نکات مهم در تشخیص کندل ها و الگوی ابر سیاه پوششی وجود دارد که در زیر به آنها می پردازیم :
1- این الگو صرفا در روند صعودی رخ می دهد و آن را نزولی تغییر می دهد و حالت دیگری وجود ندارد. بنابراین در شناسایی آن باید در قله های نمودار تحقیق و تفحص کرد.
2- قیمت باز شدن کندل نزولی از قیمت بسته شدن کندل صعودی بالاتر خواهد بود اما این قیمت نهایتا در کمتر از نصف قیمت کندل صعودی به کار خود خاتمه خواهد داد. شایان ذکر است که در مورد بدنه کندل صحبت می کنیم و کاری به سایه ها نداریم.
3- کندل های تکمیل دهنده این الگو به نسبت سایر کندل های نمودار قیمتی باید بلندتر باشند. هرچه میزان بلندی این کندل ها بیشتر باشد، اعتبار آن بیشتر بوده و احتمال رخ دادن آن بالاتر است. بلندی کندل یک نشانه دیگر نیز است که آن عبارت است از جدالی که بین عرضه و تقاضا برای حفظ شرایط موجود رخ می دهد. به همین دلیل است که می توان اطمینان بیشتری به آن نمود، چون پس از حجم معاملات بالاتر و جدال نفس گیرتری منجر به غلبه عرضه شده و روند را نزولی کرده است.
4- در عموم موارد، معامله گران ترجیح می دهند تا یک کندل بعد را نیز برای تایید این موضوع منتظر بمانند. این کندل بعد از ابر سیاه پوششی را کندل تاییدی نامیده و حکم احتیاط را دارد.
شما باید از پنج عنصر اصلی اطمینان حاصل کنید :
- وجود یک روند صعودی
- کندل قبلی حتما صعودی باشد
- ایجاد یک فضای خالی قیمتی که در نهایت منجر به نزول قیمت شده باشد.
- قیمت بسته شدن کندل نزولی پایین از میانه کندل نزولی
این الگو عبارت است از یک سیگنال فروش که باید در مورد آن به قطعیت برسید تا بتوانید در آن نقطه از سرمایه خود خارج شوید. بنابراین بسیار مورد توجه معامله گرانی است که با دید احتیاطی پا به عرصه خرید و فروش گذاشته اند. در صورت مشاهده این الگو، باید کمی نسبت به وجود آن اظهار شک کنید و به توصیه نگارنده، تا یک یا دو کندل بعدی را انتظار بکشید. در صورتی که کندل بعد از این الگو روندی غیر از نزولی داشته باشد، عملا الگو را نقض کرده و قابلیت اعتماد ندارد. هر چند که باید در همین مرحله نیز همواره جانب احتیاط را رعایت کرده و حد سود و زیان خود متعهد باشید. در این باره به دنبال سقف و کف حمایتی نیز باشید. با شکستن حمایت های تعیین شده در نمودار می توان اعتبار بیشتری را برای این الگو تصور نمود.
باید توجه کنید که آشنایی و تسلط بر الگوهای تحلیل تکنیکال، از مهم ترین ابزارهای موفقیت یک معامله گر در بازار سرمایه است و فرد باید از زمان ورود به چنین بازاری با انواع آنها آشنا شود. مفهوم تکرار در این الگوها منحصربفردترین موضوع است که به معنای شناسایی وضعیت و انتظار بروز مجدد آن می باشد. سیگنال های تولیدی از این الگوها نیز غالبا بهترین راهنما برای عملکرد شما خواهند بود. هرچند که هیچ قطعیتی در آن وجود نداشته و ندارد و کاملا وابسته به علم و دانشی است که یک تریدر در مواجهه با قیمت از خود نشان می دهد. الگوی ابر سیاه پوششی در میان دسته الگوهای پنج گانه قدرتمند تحلیل تکنیکال نیست اما بدون شک یکی از مهمترین آنها در تشخیص تغییر روند بازار می باشد. سعی کنید با تطبیق این الگو در مثال های مختلف، قدرت بیشتری در شناسایی آن پیدا کنید. البته الگوی دیگری مانند الگوی چکش نیز موجود است که شما می توانید در تحلیل های خود از آن بهره ببرید.
تفاوت کندل چکش و مرد به دار آویخته
تحلیل تکنیکال یکی از بهترین روشهای بررسی و ارزیابی سهام در بازار بورس است. ابزارهای متنوعی در این بستر وجود دارد که معاملهگران بنا به اهداف و استراتژی معاملاتی خود، از این ابزارها برای تشخیص سطوح حساس استفاده میکنند. به صورت کلی تحلیل تکنیکال یک روش برای شناسایی فرصتهای مناسب برای ورود و خروج در سهمهای بورسی است.
بسیاری از سرمایهگذاران استراتژی معاملاتی خود را فقط بر اساس تکنیکال تدوین میکنند. یکی از ابزارهای بسیار مهم و کاربردی در این بستر، کندلها هستند. کندلها از انواع مختلفی تشکیل شدهاند که در این مقاله قصد داریم به کندل چکش و چکش معکوس بپردازیم. با ما همراه باشید.
کندل چکش چیست؟
کندل چکش یکی از الگوهای کندلی پرکاربرد در فرایند تحلیل سهمهای بورسی است. این الگو معمولا به صورت تک کندلی است و همیشه در انتهای روند نزولی تشکیل میشودو این کندل نمایش دهنده ضعف در فروشندگان و ایجاد قدرت در خریداران است.
به عبارت دیگر، تشکیل کندل چکش در حالت نزولی سهم، نشانهای از بازگشت روند سهم خواهد بود. نامگذاری این کندل از شکل ظاهری آن برگرفته شده است.
کندل چکش دارای یک بدنه کوچک در قسمت بالا و یک سایه بلند در زیر بدنه است. سایه پایینی حداقل باید دو برابر بدنه چکش ارتفاع داشته باشد. یکی از نکات مهم در بررسی کندل چکش، تشخیص اندازه بدنه نسبت به سایه و محل تشکیل سایه است. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید.
محل کندل چکش در نمودار سهام
سایه کندل چکش در نمودار سهام به صورت کلی نشان دهنده تقابل میان خریداران و فروشندگان سهم است، هر چه قدر ارتفاع سایه تشکیل شده بلندتر باشد به معنی حجم زیاد معاملات در آن سهام است.
به این نکته توجه داشته باشید که اگر ارتفاع سایه تشکیل شده در زیر بدنه بیشتر باشد، یعنی فروشندگان در تلاش هستند تا قیمت سهم را کاهش دهند و در طرف مقابل خریداران با خرید سهام، قیمت آن را افزایش میدهند تا تلاش فروشندگان را در بازار خنثی کنند. کندل چکش به زبان ساده، نشان دهنده اتمام روند نزولی در سهام مورد نظر است.
نکته: کندل چکش به تنهایی نشاندهنده سیگنال خرید و فروش نیست و باید این کندل در موقعیت خود ارزیابی شود. معاملهگر با مشاهده کندل چکش در نمودار یک سهم، باید بررسی کند که آیا در این روند نزولی احتمال حمایت وجود دارد یا خیر.
همچنین برای کسب نتیجه بهتر از مشاهده کندل چکش، میتوانید از سایر ابزارهای تایید کننده برای اعتبار تشخیص خود استفاده کنید. برای مثال به چند کندل موجود در نمودار زیر توجه کنید.
انواع کندل چکش
کندل چکش بر اساس رنگ بدنه یا به عبارت دیگر، بر اساس صعودی یا نزولی بودن، به دو نوع مختلف تقسیمبندی میشود.
کندل چکش نزولی: این کندل نشاندهنده آن است که با وجود ضعف در عملکرد فروشندگان، آنها موفق شدهاند که قیمت پایانی سهم را به کمتر از قیمت باز شدن کندل برسانند.
کندل چکش صعودی: در این کندل، خریداران قدرت بیشتری نسبت به فروشندگان در روند نزولی سهم دارند. سایه بلندی که در این حالت در زیر بدنه تشکیل میشود به این معنی است که خریداران توانستهاند قدرت فروش را به راحتی خنثی کنند. علاوه بر این، آنها توانستهاند قیمت بسته شدن کندل را به بالاتر از قیمت باز شدن آن برسانند.
نکته: زمانی که در روند نزولی سهم کندل چکش سایه بلندتری داشته باشد، به معنای شروع ضعف فروشندگان در روند پایین آوردن قیمت خواهد بود. معاملهگران در این وضعیت با بررسی بیشتر نسبت به وجود نشانههایی از حمایت در سهم، میتوانند وارد سهم شوند و سود خوبی را به دست بیاورند.
تحلیل سهم با کندل چکش و اسیلاتورها
همانطور که در بخشهای قبلی اشاره کردیم، کندل چکش به تنهایی نشاندهنده سیگنال خرید و فروش در بازار نیست. برای کسب اطمینان بیشتر، می توانید از سایر ابزارهای تحلیلی مثل اسیلاتورها استفاده کنید. الگوی چکش یکی از الگوهای معتبر و پرکاربرد است که معاملهگران زیادی از آن بهرهمند میشوند.
تحلیلگران معمولا در کنار استراتژی معاملاتی خود، همیشه به این الگو در روند معاملات سهم، دقت میکنند. مطابق با تصویر زیر، ترکیب دو عامل کندل چکش و اسیلاتور، تایید خوبی برای ورود به سهم مورد نظر است.
ویژگیهای الگوی کندل چکش
- شناخت دقیق الگوی چکش در روند نمودار سهم، کمک زیادی به معاملهگران برای شناسایی سطوح حمایتی خواهد داشت.
- الگوی کندل چکش اغلب در انتهای روند نزولی سهم تشکیل شده و به معنای تغییر جهت سهم و برگشت به روال صعودی است.
- الگوی کندل چکش از نوع الگوهای بازگشتی بوده و در میان تحلیلگران از اعتبار بالایی برخوردار است.
- در الگوی چکش، حد ضرر کمی پایینتر از انتهای دسته چکش تعریف میشود.
الگوی چکش معکوس (مرد به دار آویخته) چیست؟
کندل چکش معکوس، الگویی مشابه با کندل چکش است. تفاوت بین آنها، محل تشکیل سایه است. در الگوی چکش معکوس، سایه تشکیل شده در قسمت بالای بدنه بوده که دارای ارتفاع بیشتری است.
این الگو در انتهای روند نزولی سهم تشکیل میشود. چکش معکوس همانند الگوی چکش از خانواده الگوهای بازگشتی است و تشکل آن در سهم به معنی تغییر جهت روند سهم خواهد بود.
نکته: کندل چکش معکوس حتما باید سایه بالایی بلندی داشته باشد. در این کندل سایه پایینی وجود ندارد و در صورت مشاهده، باید طول بسیار کوتاهی داشته باشد. مطابق با تصویر زیر، مشاهده میکنید که کندل چکش معکوس در انتهای روند نزولی تشکیل شده و ارتفاع سایه در قسمت بالایی بدنه، بیشتر است.
کندلهایی که چکش معکوس نیستند!
در این بخش به بعضی از نمونههایی که ممکن است با الگوی چکش معکوس، به اشتباه تشخیص داده شوند اشاره میکنیم. در بعضی از موارد طول سایه تشکیل شده در الگو، کوتاهتر از بدنه آن است که نشان میدهد الگوی مشاهده شده از نوع چکش معکوس نیست.
نکته: الگوی چکش معکوس همانند الگوی چکش، به تنهایی نشاندهنده سیگنال خرید و فروش نیست. معاملهگران باید از ابزاهای دیگری برای تایید اعتبار تشخیص خود در روند تحلیل نمودار سهام استفاده کنند.
ویژگیهای الگوی کندل چکش معکوس
- در کندل چکش برعکس، نوع رنگ کندل اهمیت زیادی ندارد اما اگر رنگ آن سبز (صعودی) باشد، بهتر است.
- برای کسب اطمینان بیشتر از اعتبار کندل چکش معکوس، در کنار این کندل از الگوهای هارمونیک، الیوت و خطوط حمایت و مقاومت استفاده کنید.
- کندل چکش معموس در انتهای روند نزولی سهم تشکیل شده و مشاهده آن به معنی تغییر روند جهت سهم خواهد بود.
- کندل چکش معکوس از نوع الگوهای بازگشتی است که اعتبار زیادی در بین تحلیلگران دارد.
کلام آخر
معامله گران در بازار بورس در تلاشاند تا با استفاده از ابزارهای مختلف، سطوح حساس را شناسایی و سیگنال خرید و فروش دریافت کنند. کندل چکش و چکش معکوس از ابزارهای پرکاربرد در بستر تحلیل تکنیکال هستند که معاملهگران با شناسایی این کندلها، سود قابل توجهای به دست میآورند. کندل چکش و چکش معکوس اغلب در انتهای روند نزولی تشکیل میشود. این کندلها به معنای تغییر جهت روند سهم در بازار بورس هستند. پیشنهاد میکنیم برای معتبر بودن تشخیص خود در این وضعیت، از سایر ابزارها به صورت همزمان استفاده کنید.
دیدگاه شما