معمولاً همیشه این یک اشتباه بزرگ است که تمام سرمایه خود را خرید کنید. یک روند نزولی جزئی و رسیدن قیمت مجموعهها به کف میتواند در کوتاهمدت شما را متضرر کند و علاوه بر آن، شما هیچ سرمایهای برای خرید NFT ارزانقیمت از فروشندگان وحشتزده در زمان سقوط بازار نخواهید داشت. اکنون وقتی یک روند نزولی میبینم هیجانزده میشوم. دورههایی که ترس در بازار فراگیر شده، بهترین فرصت برای خرید است. زمانی که همه میترسند بخر و زمانی که همه هیجانزدهاند، بفروش.
روانشناسی ترید چیست و چه تاثیری در انجام معاملات دارد؟
آشنایی با روانشناسی ترید ارزهای دیجیتال برای انجام معاملهها اهمیت بسیاری دارد. داشتن یک ذهن آرام و پایدار برای فروش ارزهای دیجیتال ضروری است. چراکه ضرر یا سود ناشی از معامله کاملا به زمان فروش ارزهای دیجیتال بستگی دارد. معامله ارزهای دیجیتال تمرکز خود را بر یک بازار بگذارید یک بازی ذهنی است؛ اما هیچکس از استرسی که در طول معامله متحمل میشود، صحبتی نمیکند. به همین خاطر آگاهی از روانشناسی ترید به تریدر کمک میکند تا با درک بیشتری نسبت به احساسات و عواطف خود، معامله را انجام دهد. در این مقاله به بررسی جنبههای مختلف روانشناسی ترید میپردازیم.
منظور از روانشناسی ترید چیست؟
روانشناسی ترید به احساسات و یک وضعیت ذهنی اشاره دارد که به موفقیت یا شکست در انجام معاملات ارز دیجیتال کمک میکند. این نوع روانشناسی جنبههای مختلفی از شخصیت و رفتارهای یک فرد را نشان میدهد که بر اقدامات او در انجام معامله تاثیر میگذارد.
روانشناسی معامله به اندازه سایر ویژگیها مانند دانش، تجربه و مهارت در تعیین موفقیت معاملهها اهمیت دارد. به همین خاطر است که راهکارهای ذهنی برای حفظ آرامش در طول معامله، در دورههای آموزشی ارز دیجیتال هم آورده میشود. بنابراین با خرید پکیج آموزش ارز دیجیتال میتوانید از همان ابتدا با روشهای اصولی جلو بروید و ریسک معاملات خود را کاهش دهید.
اهمیت روانشناسی معامله در بازار ارزهای دیجیتال
قوانین اساسی بازارهای مالی یعنی عرضه و تقاضا از زمان اختراع اولین سکهها تاکنون هیچ تغییری نکرده است؛ اما در حال حاضر ما با شناخت اصول روانشناختی میتوانیم اقدامات مختلف انسانها را بهتر درک کنیم. اصول روانشناسی در معاملههای ارز دیجیتال نیروهای قدرتمندی هستند که تصمیمات میلیونها تریدر را هدایت میکنند. در دوره جامع ارزهای دیجیتال با جنبههای مختلف روانشناسی معامله، پیامدهای آن و راههای کنترل عواطف و احساساتی مانند حرص و طمع را بهخوبی یاد میگیرید.
با شناخت اصول روانشناسی، احساسات بازار را درک کنید.
روانشناسی بازار ارز دیجیتال چیست؟
صاحبنظران اقتصاد رفتاری معتقدند که تمام حرکات قیمت ارزهای دیجیتال بدون توجه به بازار، تحتتاثیر روانشناسی معاملهگران است. بنابراین احساسات به یک نیروی محرکه اصلی تبدیل میشوند. ترکیبی از احساسات و انتظارات شخصی، احساسات بازار را تشکیل میدهند.
بهعنوان مثال، زمانی که بیشتر معاملهگران انتظار دارند که قیمتها افزایش پیدا کند، احساسات مثبت است و بازار روند صعودی خواهد داشت. برعکس، زمانی که سرمایهگذاران انتظار سقوط قیمت دارند، یک الگوی منفی شکل میگیرد و بازار وارد فاز نزولی میشود. انواع روندهای بازار در دوره پیشرفته ارز دیجیتال به شما آموزش داده میشود. برای درک بهتر احساسات بازار به مثالهای زیر توجه کنید:
تجارت سودآور در بازار گاوی
بازار گاوی فاز مثبت بازار را نشان میدهد که مبتنی بر خرید قوی ارزهای دیجیتال است. در چنین شرایطی سرمایهگذاران انتظار بالا رفتن قیمتها را دارند و داراییهای بیشتری را خریداری میکنند. مهمترین احساسات بازارهای گاوی عبارتاند از:
روندهای صعودی بازار معمولا در اثر اتفاقات گذشته رخ میدهند. زمانی که معاملهگران شاهد افزایش قیمتها هستند، احساسات بازار مثبت میشود و همین موضوع افزایش قیمتها را به همراه دارد. بااینحال، یک روند صعودی بیش از حد قوی در بعضی از موارد ممکن است باعث ایجاد حباب شود. در چنین شرایطی، معاملهگران بهطور غیرمنطقی حریص میشوند و یک موقعیت خطرناک به وجود میآید.
در بازار پرنوسان ارزهای دیجیتال سرعت عمل از اهمیت زیادی برخوردار است. بنابراین دسترسی به یک سیستم قوی و اینترنت مناسب برای همه معاملهگران ضرورت دارد. در چنین شرایطی مراجعه به یک صرافی غیرمتمرکز معتبر میتواند تاثیر زیادی در سرعت خرید و فروش شما داشته باشد. برای آشنایی بیشتر با این نوع از صرافیهای آنلاین، خواندن مقاله صرافی غیرمتمرکز چیست را به شما پیشنهاد میکنیم.
احساسات معاملهگران در بازارهای گاوی و خرسی را بشناسید.
اوضاع نابهسامان معاملات ارز دیجیتال با بازار خرسی
ماهیت چرخهای معاملات منجر به روند نزولی میشود. با کاهش قیمت ارزهای دیجیتال، افراد با احساساتی مانند ترس و غم روبهرو میشوند. در ابتدا معاملهگران نزولی شدن بازار را انکار میکنند و داراییهای خود را نمیفروشند. کاهش بیشتر قیمت ارزهای دیجیتال احساساتی مانند عصبانیت، چانهزنی و افسردگی را در معاملهگران به همراه دارد.
متاسفانه بسیاری از معاملهگران تحتتاثیر احساسات بازار، بهترین لحظه فروش را از دست میدهند و داراییهای خود را در پایینترین قیمت ممکن میفروشند. درصورتیکه بعد از مدتی بازار ثابت شده و برای روند صعودی بعدی آماده میشود. احساسات معاملهگران در بازار خرسی شامل موارد زیر میشود:
تسلط به احساسات و هیجانات در این بازار اهمیت بیشتری برای معاملهگران دارد. شناخت کامل ارزهای دیجیتال و چگونگی عملکرد آنها به شما کمک میکند تا با استفاده از دانش و منطق بر احساساتتان غلبه کنید. به همین خاطر توصیه میکنیم از سوال بلاکچین چیست شروع کنید و بهطور پایهای با این دنیای جدید آشنا شوید.
کاربرد تحلیل تکنیکال و فاندامنتال در روانشناسی بازار
بازارهای مالی همواره تحتتاثیر روانشناسی جهانی هستند. با پذیرش این اصل، درک بازار بسیار آسانتر میشود. تحلیل فاندامنتال یکی از مهمترین الزامات برای همه معاملهگران است. یک قانون طلایی برای ترید ارزهای دیجیتال وجود دارد که میگوید: وقتی دیگران میترسند، بخر و وقتی آنها حریص میشوند، بفروش. بنابراین برای انجام بهترین معاملهها باید احساسات فعلی بازار را درک کنید. ایدهآلترین حالت ممکن در معاملهگری این است که سقفها و کفهای قیمتی را پیدا کرده و در این زمانها معامله کنید.
تحلیل تکنیکال یکی دیگر از مهارتهای لازم برای تریدرها است. با استفاده از اندیکاتورها و سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال میتوانید چرخههای قبلی را تجزیه و تحلیل کرده و چگونگی عملکرد الگوهای روانشناسی را دریابید. بنابراین یک معاملهگر ارز دیجیتال باید بداند اندیکاتور چیست و چگونه باید از آن استفاده کند.
با تحلیل تکنیکال و فاندامنتال، احساسات بازار را بهتر بشناسید.
مهمترین نکات روانشناسی ترید ارز دیجیتال؛ افزایش احتمال موفقیت در ارز دیجیتال
همه معاملهگران ارز دیجیتال تابهحال بارها در انجام معاملههایشان شکست خوردهاند. نکته مهم در ترید ارزهای دیجیتال یادگیری از اشتباهات گذشته است. بنابراین هنگام شروع یک معامله به ضرر احتمالی ناشی از آن فکر نکنید؛ چراکه چنین افکاری اعتمادبهنفس شما را کاهش میدهند و قدرت تصمیمگیری را تحتتاثیر قرار میدهند. از جمله مهمترین نکات روانشناسی ترید ارزهای دیجیتال میتوانیم به موارد زیر اشاره کنیم:
موفقیت را تجسم کنید
تجسم یک روش علمی برای رسیدن به موفقیت نیست، اما روانشناسان اصرار زیادی به شناساندن اهمیت آن به دیگران دارند. با تجسم موفقیت، ترس از شکست و اشتباه کردن را کم کرده و برای رسیدن به هدف نهایی بدون احساسات آزاردهنده، برنامه بریزید. استراتژی خود را بهطور حرفهای و واضح بچینید و با اعتمادبهنفس کامل مطابق با آن عمل کنید.
در خلوت معامله کنید
معامله ارزهای دیجیتال یک کار فردی است. برای انجام معاملات بهتنهایی فکر کنید و به دیگران اجازه دخالت در روند معامله را ندهید؛ زیرا دیدگاهها و نظرات افراد مختلف برای ترید ارزهای دیجیتال با یکدیگر متفاوت است. شنیدن توصیهها و نظرات دیگران دقت پیشبینی شما را کاهش میدهد و تمرکزتان را میگیرد.
با انجام معامله در خلوت تمرکز خود را افزایش دهید.
ریسک معامله را در نظر بگیرید
همیشه باید مقداری از سرمایه خود را وارد بازارهای مالی کنید که آماده از دست دادن آن هستید. این قانون مهمترین نکته برای انجام معامله است. بنابراین هنگام ترسیم استراتژی، ضررهای احتمالی را در نظر بگیرید و خود را برای از دست دادن آن آماده کنید. گاهی اوقات انجام چند معامله کوچک سود بیشتری نسبت به یک معامله بزرگ برایتان به ارمغان میآورد.
احساساتتان را کنترل کنید
توجه به وضعیت روانی – عاطفی هنگام شروع معامله اهمیت بسیاری دارد. اگر تحتتاثیر اخبار و رویدادها هستید، معامله را باز نکنید. تریدهای احساسی اغلب با ضرر همراه هستند. بنابراین بعد از شنیدن اخبار به انجام کاری مشغول شوید تا ذهنتان آرام بگیرد.
آموزش روانشناسی ترید ارزهای دیجیتال با دورههای داجکس
در این مقاله به بررسی مفاهیم اساسی روانشناسی بازار ارزهای دیجیتال پرداختیم و به سوال روانشناسی ترید چیست، بهطور کامل پاسخ دادیم. برای انجام یک معامله سودمند باید تصویر واضح و روشنی از احساسات خود و بازار داشته باشید. به همین خاطر آموزش روانشناسی بازار ارز دیجیتال یکی از مهمترین مباحثی است که هنگام ورود به معامله باید به آن مسلط باشید.
تیم تخصصی و حرفهای داجکس با شناخت کامل نیازهای معاملهگران مبتدی دورههای آموزشی جامعی را تهیه کرده است. در این دورهها صفر تا صد بازار ارزهای دیجیتال را فرا میگیرید و برای ترید آماده میشوید. برای خرید پکیجهای آموزشی داجکس تمرکز خود را بر یک بازار بگذارید و همچنین دریافت مشاوره از مشاوران باتجربه ما همین حالا با شماره تلفن ۰۰۹۷۱۴۵۶۵۶۸۷۱ تماس بگیرید.
نظر شما درباره روانشناسی ترید چیست؟ آیا تابهحال تحتتاثیر احساسات بازار معاملهای انجام دادهاید؟ تجربیات خود را با ما و سایر مخاطبان مجله آموزشی داجکس به اشتراک بگذارید.
گروه تمرکز
تشکیل گروههای تمرکز یکی از روش های کیفی معمول در تحقیقاتی است که اغلب توسط پژوهشگران بازاریابی مورد استفاده قرار میگیرد. این گروه برای ارزیابی نظرات، احساسات، و نگرش گروهی خاص از شرکتکنندگان در مورد یک محصول، خدمات، کمپین بازاریابی، یا یک نام تجاری بکار میرود. همچنین این روش می تواند یک ابزار محک خوب برای دریافت بازخورد و نظرات افراد درباره ی محصولات کنونی و یا محصولات جدید پیش از ورود به بازار رقابت باشد.
چیدمان معمول در گروه تمرکز به گونه ای است که افراد به دور یک میز مینشینند و یک میکروفون ساده در مرکز میز قرار دارد. یک دوربین هم برای ثبت تصاویر بکار گرفته میشود. اغلب یک آینه ی یک طرفه وجود دارد تا کارفرمایان بتوانند روند انجام کار را مشاهده کنند. یکی از انتقاداتی که به محیط گروه تمرکز وجود دارد این است که محیطی رسمی دارد.این برای محققان بسیار مهم است که محیط انجام پژوهش بر روی بینش و احساس پرسش شوندگان تاثیر نگذارد.
نقطه قوت گروه های تمرکز، در پویایی گروه تشکیل شده می باشد. اگر یک ناظر با تجربه به درستی گروه را هدایت و رهبری کرده و افراد را با هم هماهنگ کند، شرکت کنندگان می توانند به سرعت و آزادانه (بدون اینکه ترس از قضاوت شدن داشته باشند) تجارب خود، داستان ها، خاطرات، ادراکات، نیازها و تخیلات خود را پیرامون موضوع مورد بررسی به اشتراک بگذارند. یک ناظر یا مصاحبه گر خوب می تواند با کمک تمامی افراد گروه به یک بینش حداکثری در مورد هر یک از مسائل مربوط به طراحی دست یابد.
این ببینش در مورد مسایل زیر بدست می آید:
- بازبینی فرآیندهای هایی که بیش از یک دوره طولانی زمان می برد.
- توضیحاتی از آنچه که در مورد وضعیت فعلی مطلوب نیست.
- کشف احساسات درونی شرکت کنندگان در مورد فرایند مساله ی مورد طراحی. (احساساتی مثل ترس، عدم اطمینان، کلافه شدن یا عصبانیت)
- کاوش و استخراج راهکارایی که شرکت کنندگان برای بهتر شدن وضعیت موجود ارائه می دهند.
- آموختن از آنچه که شرکت کنندگان با یکدیگر به اشتراک می گذارند.
- درک ساختارها و مدل های ذهنی به اشتراک گذاشته شده توسط اعضای گروه.
هنگام تجزیه و تحلیل داده های گروه تمرکز، منطق شرکت کنندگان برای رسیدن به نتیجه را بازبینی کنید. همچنین، توجه خاص به داستان هایی که آنها میگویند و استعارات و تمثیل هایی که استفاده می کنند، داشته باشید. و اینکه چگونه آنها تجربیات خود، ترجیحات، و خاطرات را توصیف می کنند. با تکرار موضوعات و زمینه هایی که واکنش های قوی شرکت کنندگان را به دنبال دارد، شما می توانید به تمرکز خود را بر یک بازار بگذارید یک تجزیه و تحلیل دقیق از مساله موجود دست یابید.
بر اساس این روند، یک مصاحبه گر ماهر، قادر خواهد بود بی واسطه به بینش و فرضیه ای دست یابد که در غیر این صورت به ارزیابی و تحقیق بسیار بیشتری نیاز می بود. گروه های تمرکز همیشه باید روش های کمی و کیفی را به خوبی انتخاب کنند تا بتوانند به بررسی نگرش و رفتار کاربران در یک بستر واقعی استفاده از محصول یا خدمات طراحی شده، بپردازند. نتایجی از گروه های تمرکز بدست می آید هرگز نباید برای تمام جامعه بسط و تعمیم داده شود.
دستِ گرم
اگر از شما خواسته شود 30 فیلمی را که تاکنون دیدهاید نام ببرید، احتمالاً فیلمهایی را که در یکی دو سال اخیر دیدهاید بیشتر از فیلمهایی که طی 10 یا 15 سال گذشته دیدهاید، به خاطر میآورید. یا به عنوان یک مدیر احتمالاً در ارزیابی عملکرد کارمندانتان، به کار انجامشده از سوی هر یک از آنها در سه تا چهار ماه اخیر نسبت به عملکرد آنها در کل سال اهمیت بیشتری میدهید. اگر مثالهای فوق برایتان آشنا هستند، شما درگیر یکی دیگر از سوگیریهای شناختی هستید.
در اقتصاد رفتاری، افرادی را که به اطلاعات یا رویدادهای جدید، بدون در نظر گرفتن احتمالات حقیقی آن رویدادها در بلندمدت، اهمیت بیشتری میدهند قربانی سوگیری تمرکز بر آخرین اطلاعات (Recency Bias) میدانند. سوگیری تمرکز بر آخرین اطلاعات در بسیاری از جنبههای زندگی ما دیده میشود. یک مثال قابل لمس از این سوگیری زمانی است که مردم نسبت به اخبار حمله کوسه که اخیراً رخ داده است واکنشی بیش از حد نشان میدهند. حملات کوسهها، بهویژه موارد مرگبار، بسیار نادر است و هر سال تعداد انگشتشماری از مردم را میکشد. برای مثال در سال 2021، تنها 73 مورد حمله ناخواسته کوسه در سراسر جهان گزارش شد، که مطابق با میانگین پنج سال گذشته یعنی 72 حادثه در سال بود. با وجود این پس از انتشار فیلم پرفروش آروارهها (Jaws) در سال 1975، تصور حمله ناخواسته کوسه بهطور باورنکردنی برجسته شد و در نتیجه نسبت به سالهای قبل، افراد کمتری حاضر به شنا در اقیانوس بودند. این سوگیری برای بازارهای مالی نیز اهمیت زیادی دارد زیرا اخبار یا رویدادهای اخیر بازار میتواند سرمایهگذاران را بهطور غیرمنطقی به این باور برساند که احتمال وقوع مجدد رویدادی مشابه، بیشتر از احتمال حقیقی آن است. در نتیجه سرمایهگذاران ممکن است تصمیم بگیرند که در بازارهای نزولی سرمایه خود را بفروشند یا در زمان حباب بازار، سرمایهای جدید خریداری کنند زیرا سقوط و نزولهایی که در گذشته نزدیک اتفاق افتادهاند، هنوز در ذهن افراد برجسته هستند و در تصمیمگیری آنها اثر میگذارند.
سوگیری تمرکز بر اطلاعات اخیر در سرمایهگذاری
سوگیری تمرکز بر آخرین اطلاعات، از جمله سوگیریهای رایج در سرمایهگذاری است و بر تصمیمات معاملاتیای که افراد بر اساس رویدادها یا سرفصلهای اخیر میگیرند، تاثیر مستقیم میگذارد. سرمایهگذاران انتظار دارند چنین رویدادهایی بیشتر از آنچه در حقیقت اتفاق میافتد، تکرار شوند. آنها به عملکرد کوتاهمدت بیشتر از عملکرد بلندمدت توجه دارند. این افراد اغلب زمانی که بازار به شدت سقوط کرده است از سهام دوری میکنند، در حالی که برعکس، گاهی باید سرمایهگذاری کنند زیرا میتوانند با قیمتهای جذاب خرید کرده و سبد خود را پر کنند. در طی یک سقوط بازار، مردم ممکن است چشمانداز منفی اتخاذ کنند و با این فرض تصمیمگیری کنند که روند نزولی ادامه خواهد داشت، حتی اگر این کاهش صرفاً یک اصلاح باشد. از سوی دیگر در طول حباب داراییها، زمانی که قیمتها به سطوحی میرسند که دیگر از سوی اصول اولیه پشتیبانی نمیشوند، مردم ممکن است با این باور نادرست به خرید ادامه دهند که این سیر نزولی حتماً ادامه مییابد. سوگیری تمرکز بر آخرین اطلاعات قضاوت ما را مختل میکند و در درازمدت برای منافع مالی ما مضر است. یکی دیگر از نمونههای سوگیری تمرکز بر آخرین اطلاعات، «دستِ گرم» (Hot hand) یا این باور است که به دنبال یک بازه زمانی سرشار از موفقیت، فرد احتمالاً به رشد و ترقی ادامه میدهد. این موضوع اولینبار در ورزش بسکتبال شناسایی و از اینرو «دست گرم» نامگذاری شد. بهطوری که بازیکنانی که پشت سرهم توپهایشان داخل سبد میرود و یکی پس از دیگری امتیاز میگیرند، تصور میشود که همچنان به گلزنی ادامه خواهند داد یا به اصطلاح روی دور هستند. در نتیجه سایر بازیکنان ممکن است توپ را بیشتر به آن شخص پاس دهند، حتی اگر عملکرد واقعی این بازیکن در واقع بالاتر از حد متوسط نباشد. در بازارها نیز سرمایهگذاران بهطور مشابه وسوسه میشوند تا با مدیران صندوقهایی که در طی چندین سال اخیر عملکرد بهتری در بازار داشتهاند، سرمایهگذاری کنند و احساس میکنند که آنها نیز اصطلاحاً دستشان گرم است. در واقعیت، مدیران پورتفویی که یک برد طولانیِ غیرمعمول داشتهاند، اغلب در سالهای آتی عملکرد ضعیفتری نسبت به همکاران خود نشان میدهند.
سوگیری تمرکز بر آخرین اطلاعات و دست گرم، حتی زمانی که نتایج مستقل از قبل اتفاق بیفتد نیز میتواند مطرح شود. مانند سکه انداختن یا بازی با تاس. در این موارد سوگیری تمرکز بر آخرین اطلاعات شکل خطای قمارباز (Gambler’s Fallacy) را به خود میگیرد. تحت تاثیر آن مردم بر این باورند که یک رویداد تصادفی فقط به این دلیل که در گذشته رخ داده است -یا، به احتمال زیاد به این دلیل که اخیراً اتفاق نیفتاده است- حتماً رخ میدهد. آنها با خود میگویند، «پس اینبار دیگر شانس با ما همراه است». این در حالی است که احتمالات در هر رول، چرخش یا انداختن دقیقاً یکسان باقی میمانند. سال 2020 چندین نمونه از سوگیری تمرکز بر آخرین اطلاعات را در عمل نشان داد. در اوایل سال، سرفصلهای نشریات مالی انگلیس نشان میدادند که بازار نزولی پس از پایان واقعی آن در اواخر مارس، برای مدتی ادامه خواهد داشت. بهطور مشابه، زمانی که اقتصادهای سراسر جهان رسماً وارد رکود شدند (دوره کاهش تولید اقتصادی)، برخی از مفسران پیشبینی کردند که این مشکل پس از سال 2020 ادامه خواهد داشت و بهبودی نهایی سالها طول میکشد تا به سطوح فعالیت قبل از همهگیری برسد. این در حالی است که چند ماه بعد، برخی از کارشناسان شروع به، بهروز کردن پیشبینیهای گذشته خود کردند. حتی صندوق بینالمللی پول (IMF) ، به دلیل تحولات بیش از انتظار بین آوریل و سپتامبر، پیشبینی خود را برای اقتصاد جهانی در سال 2020 اصلاح کرد.
این سوگیری چگونه بر تصمیمات سرمایهگذاری اثر میگذارد؟
مبنا قرار دادن عملکرد اخیر در تصمیمات سرمایهگذاری میتواند حتی سرمایهگذاران کارکشته را با مشکل مواجه کند. با این حال تحقیقات نشان میدهند که سوگیری تمرکز بر آخرین اطلاعات بسیاری از افراد را به استفاده از این استراتژی ترغیب میکند. در مطالعهای که به تصمیمات تجاری سرمایهگذاران فردی در یک کارگزار تخفیف ملی بزرگ و یک کارگزار خردهفروشی بزرگ نگاه کرده، محققان دریافتند که تصمیمات خرید سرمایهگذاران تحت تاثیر بازده و نتیجه سرمایهگذاریهای گذشته آنهاست. سرمایهگذاریهای خریداریشده از سوی سرمایهگذاران، طی دو سال پیش از خرید آنها، 40 درصد بهتر از بازار بوده است. اما در درازمدت، این استراتژی برای سرمایهگذاران این مطالعه جواب نداد. محققان دریافتند که سهامی که سرمایهگذاران فروختند متعاقباً از سهامی که در ماههای بعد خریدند، عملکرد بهتری داشتهاند.
در طول بحران مالی سال 2008، به نظر میرسید که بسیاری از سرمایهگذاران در دام سوگیری تمرکز بر آخرین اطلاعات افتادند. با تحلیل دادههای نظرسنجی و سوابق معاملاتی سرمایهگذاران در طول بحران سال 2008، محققان دریافتند که عملکرد اخیر بازار سهام به رفتار معاملاتی سرمایهگذاران دامن میزند و آنها را ترغیب میکند تا در آن زمانِ بیثباتی همچنان معامله کنند. این مطالعه همچنین نشان داد که افزایش معاملات در طول بحران 2008 به عملکرد کلی سرمایهگذاران، حتی بیشتر و فراتر از نوسانات موجود بازار، آسیب رساند. این یافتهها در شرایط عادی بازار نیز دیده میشود. تحقیقات نشان داده که سطوح بالای معاملات به عملکرد ضعیف پورتفوی منجر میشود.
چگونه از این سوگیری اجتناب کنیم؟
برای ما انسانها به یاد آوردن آنچه اخیراً رخ داده است آسانتر است. گرچه این میانبر در سایر جنبههای زندگیمان میتواند به ما کمک میکند، اما هنگام تصمیمگیری در مورد سرمایهگذاری به ما آسیب میرساند. مقابله با سوگیری تمرکز بر آخرین اطلاعات ممکن است دشوار باشد زیرا با احساسات انسانی از جمله ترس و طمع، بازی میکند که نیروهای قدرتمندی هستند. علاوه بر این مغز ما به گونهای طراحی شده است که بیشترین تاکید را بر تازهترین رویدادهایی که در خاطرات ما ثبت شدهاند، داشته باشد و رویدادهای قدیمیتر در ذهن ما محو شوند.هنگام تصمیمگیری برای سرمایهگذاری ممکن است به نظر برسد که باید آینده را پیشبینی کنیم. اما مگر اینکه یک ماشین زمان مخفی داشته باشید، وگرنه این یک کار غیرممکن است. هنگامی که با تصمیمات دشواری مواجه میشویم، بهخصوص در زمان عدم اطمینان و نوسان، ذهن ما راههای میانبر را انتخاب میکند. برای مثال، زمانی که میخواهیم آینده را پیشبینی کنیم، ذهن ما بهطور طبیعی به اتفاقی که اخیراً رخ داده است فکر و اتکا میکند. سوگیری تمرکز بر آخرین اطلاعات میتواند ما را ترغیب کند که به رویدادهای اخیر اهمیتی نابجا بدهیم و وقتی شاهد کاهش 10درصدی پورتفوی خود هستیم، ما را متقاعد میکند که این روند نزولی ادامه خواهد داشت. اگرچه ما اتفاقی مشابه فرار از بازار را که در بحران سال 2008 رخ داد تمرکز خود را بر یک بازار بگذارید ندیدهایم، اما با ادامه نوسانات بازار ممکن است مقاومت در برابر سوگیری تمرکز بر آخرین اطلاعات سختتر شود. تکنیکهای مختلفی وجود دارد که سرمایهگذاران میتوانند برای جلوگیری از سوگیری خود و هنگام تصمیمگیری از آنها استفاده کنند. روند مبارزه با سوگیری تمرکز بر آخرین اطلاعات را میتوان در دو رویکرد مختلف سازماندهی کرد: یکی با تمرکز بر مدیریت اطلاعات مرتبط و دیگری با کاهش سرعت فرآیند تصمیمگیری. قبل از هر تصمیم مهمی، محاصره کردن خود با اطلاعات و منابع مناسب و متنوع ضروری است، اما انجام این کار در زمان نوسانات و بیثباتی ممکن است سخت باشد. وقتی بازار در حال افت است، ذهن ما به سختی به آنچه در حال حاضر در حال وقوع است نگاه میکند. اجرای چند تکنیک کلیدی در چنین مواقعی میتواند به شما کمک کند تا اطلاعات مناسب را در زمان مناسب به دست آورده و استفاده کنید.
تصویر کامل را ببینید: در طول سقوط بازار، به خاطر سپردن این موضوع که افت بازار اتفاق نسبتاً عادی است میتواند دشوار باشد. اما باید به خاطر داشت که بازارهای سهام همیشه در یک چرخه کار میکنند. دورههایی وجود دارد که قیمتها افزایش مییابد و دورههایی نیز وجود دارد که قیمتها کاهش مییابد. بازارها در نهایت از پایینترین سطح خود بازمیگردند و با رسیدن به یک قله جدید، بالاتر از قبلی، به مسیر ادامه میدهند. محققان سقوطهای بازار را در طول تقریباً 150 سال اخیر مطالعه کردند و دریافتند این سقوط تقریباً هر 9 سال یکبار رخ میدهد.
رویکرد پورتفو و توزیع دارایی: برای سرمایهگذاران بهترین راه مبارزه با سوگیری تمرکز بر آخرین اطلاعات، داشتن یک استراتژی سرمایهگذاری و پایبندی به آن، صرف نظر از نوسانات کوتاهمدت بازار است. از قبل برنامهریزی کنید که چگونه و چه زمانی میخواهید سبد سهام خود را مجدداً متعادل کنید و چه زمانی میخواهید سرمایهگذاری بلندمدت خود را مجدداً ارزیابی کنید. البته گفتن این کار اغلب آسانتر از انجام آن است زیرا ممکن است افراد در ذوق و هیجان لحظهای انجام برخی اقدامات بر اساس رویدادهای جاری غرق شوند. یکی از راههای کمک به حصول اطمینان از رویکرد درست و غیرقابل تغییر، استفاده از یک برنامه سرمایهگذاری خودکار است. برنامهای که احساسات انسانی را از تصمیمات معاملاتی حذف کند. شما باید بر عملکرد کلی پورتفوی خود تمرکز کنید و از عملکرد کوتاهمدت یک یا دو صندوق خیلی ناراحت نشوید. توزیع دارایی مهمترین عامل در عملکرد پورتفوی شماست. شما باید تقسیم دارایی خود را حفظ کرده و بهطور منظم مجدداً سبد خود را متعادل کنید تا بهترین عملکرد پورتفوی را مطابق با نیازهای خود داشته باشید.
یک برنامه زمانی اطلاعاتی تنظیم کنید: دریافت بهروزرسانیهای مداوم بازار میتواند حتی ماهرترین سرمایهگذار را تحت تاثیر قرار دهد. در زمانهای نوسانات بازار، سعی کنید برنامهای تنظیم کنید که نشان دهد چندبار و چه زمانهایی سبد خود و اخبار بازار را بررسی میکنید. هنگامی که مطمئن شدید سبد شما با اهدافتان هماهنگ است، سعی کنید آن را هر سه ماه یکبار بررسی کنید و حتی زمانی که بازارها دچار مشکل شدهاند به این برنامه پایبند باشید. وقتی نوبت به اطلاع از رویدادهای اخیر میرسد، سعی کنید اخبار را یکبار در پایان روز یا حتی یکبار در هفته بررسی کنید.
وقتی همه راهکارها شکست خورد، فقط سرعت خود را کم کنید. تشخیص سوگیری تمرکز بر آخرین اطلاعات امری دشوار است. به این دلیل که ذهن ما خیلی سریع کار میکند و اغلب متوجه نمیشویم که چقدر تحت تاثیر رویدادهای اخیر هستیم. در چنین مواقعی، کند کردن فرآیند تصمیمگیری میتواند به ما کمک کند و به ذهن هوشیار ما زمان بیشتری برای ارزیابی بدهد.
به فرآیند تصمیمگیری، اصطکاک اضافه کنید: قبل از تصمیمگیری عجولانه، برآیند مالیاتی (با فرض اینکه هنوز در سرمایهگذاری خود با سود روبهرو هستید) یا کارمزد معامله در مبادله پیشنهادی را محاسبه کنید. در یک آزمایش آنلاین، محققان دریافتند که بسیاری از سرمایهگذاران از پرداخت مالیات، حتی بیشتر از احتمال از دست دادن ارزش سرمایه در رکود سنگینتر بازار متنفرند.
برعکس این شرایط را برای خود توضیح دهید: اگر قصد فروش یک سرمایهگذاری را دارید، سعی کنید توضیح دهید که چرا ممکن است شخصی مایل به خرید اوراق بهادار شما باشد. وقتی سرمایهگذاری شما با چنین قیمتی با تخفیف روی صفحهنمایش او ظاهر میشود، واکنش یک فرد چه میتواند باشد؟ اگر جای آنها بودید، چه میکردید؟
به سرمایههای موجود در پورتفوی خود به چشم بازیکنان تیمی نگاه کنید که شما کاپیتان آن هستید. اگر کاپیتان یک تیم باشید، آیا امکان دارد بازیکنانی را که ممکن است در گذشته گلهای زیادی به ثمر رسانده باشند یا پتانسیل بالایی داشته باشند، اما در یک مسابقه عملکرد بدی داشتهاند، کنار بگذارید؟ دلایل مختلفی میتواند وجود داشته باشد که بازیکن شما عملکرد ضعیفی داشته است. یک کاپیتان خوب سعی میکند دلایل این عملکرد ضعیف را درک کند اما هرگز بر اساس عملکرد کوتاهمدت به صورت تکانشی تصمیم نمیگیرد.
وقتی نوبت به تصمیمگیری در مورد سرمایهگذاری در زمان نوسان میرسد، باید به یاد داشته باشیم که ما هم انسان هستیم. به عنوان انسان، همه ما سوگیریهایی داریم که میتواند هنگام تصمیمگیری در مورد سرمایهگذاری، ما را به بیراهه بکشاند. گنجاندن یک فرآیند تصمیمگیری متفکرانهتر در مورد امور مالی ممکن است به شما کمک کند در مواقعی که کلیدی و مهم است، قربانی سوگیریهای خود نشوید. برای جمعبندی یادمان باشد سوگیری تمرکز بر آخرین اطلاعات میتواند بر تصمیمگیری سرمایهگذاران تاثیر منفی بگذارد، و باعث شود آنها به دنبال بازده گذشته باشند یا فرصتها را از دست بدهند، زیرا اتفاقی که اخیراً رخ داده است زاویه دید آنها را تغییر داده است. برای مبارزه با این گرایش، دائماً از خود بپرسید: آیا تصمیم سرمایهگذاری شما بر اساس دیدگاهی است که هیچ ارتباطی با عملکرد گذشته ندارد؟ اگر سوگیری تمرکز بر آخرین اطلاعات احساسات قوی را در شما تحریک میکند -خواه ترس یا طمع- به برنامه سرمایهگذاری بلندمدت خود بازگردید. سرمایهگذاری موفق مستلزم این است که احساسات را از تصمیمگیری خود دور نگه دارید و آگاهی از سوگیری تمرکز بر آخرین اطلاعات گام بزرگی در جهت کنترل و منظم ماندن این احساسات است.
۳ راه برای افزایش تمرکز برون سازمانی کسب و کار شما.
سازمانهایی که بیش از حد تمرکز درون سازمانی دارند، غالباً اتفاقات و فرصتهای مهم بازار رقابت را از دست میدهند. از این سه روش برای افزایش تمرکز برون سازمانی استفاده کنید تا:
سازمان شما از دیدگاه مشتریان، حرکات رقبا و تغییرات بازار مطلع شود.
۱) برای افزایش تمرکز برون سازمانی به کارکنانی که به طور مستقیم با مشتریان تعامل دارند، گوش دهید.
کارمندان خط مقدم سازمان، همانهایی که با مشتریان مستقیما تعامل دارند، چشم و گوش شما هستند:
- برای آنها ارزش قائل شوید؛
- از آنها بپرسید از مشتریان چه چیزهایی تمرکز خود را بر یک بازار بگذارید شنیدند؛
- و در صورت لزوم به آنها آموزش دهید که چگونه به اطلاعات صحیح گوش فرا دهند.
۲) برای افزایش تمرکز برون سازمانی اجازه دهید کارکنانتان بیرون از دفتر کارشان را هم ببینند.
گاهی پاسخگویی به تماسهای فروش را بر عهده مدیران بگذارید. از مدیران بخواهید که آموزشهای بخش خدمات مشتری را فرا بگیرند.
۳) برای افزایش تمرکز برون سازمانی اطلاعات را به اشتراک بگذارید، چه خوب باشند و چه بد!
برخی از مدیران از کارکنان خود در برابر اطلاعات مربوط به بازار یا مشتری محافظت میکنند. حتی اگر این کار با نیت خوب انجام شود، از پاسخگویی سازمان شما میکاهد. اگر باید خبر بدی را به کارکنانتان بدهید، آن را با یک برنامه عملی مفصل به اطلاعشان برسانید.
این نکته مدیریتی برای افزایش تمرکز برون سازمانی از «چهار راه برای افزایش احساس نیاز به تغییر» نوشته John Kotter اقتباس شده است. برای مطالعه کامل این نکته، به خواندن مقاله ادامه دهید.
بیش از ۹۰٪ شرکتهای اتومبیلسازی که در اوایل دهه ۱۹۰۰ وجود داشتند، در دهه ۱۹۴۰ از بین رفتند. به نظر میرسد تعدای از شرکتهای موفق امروزی هم در همین مسیر قرار دارند. اکثر رستورانهای جدید بیشتر از دو سال دوام نمیآورند.
گاهی موفقیت در گسترش شرکت و قدرتِ در بازار باعث میشود تا:
- سازمانها بیش از حد بر درون سازمان خود تمرکز کنند،
- از واقعیتهای بیرون از سازمان غافل شوند
- و ضرورت اصلاح مشکلات را درک نکنند.
خطرات رضایت بیش از حد، از خود
یک سوپر مارکت زنجیرهای در منطقه خود بهترین بود، بهترین محصولات و خدمات را ارائه میکرد و مشتریان آن را دوست داشتند. در نتیجه، بعد از ۴۰ سال تعداد فروشگاههای این زنجیره از دو فروشگاه به ۶۲ مورد افزایش یافت و به قدری موفق عمل کرد که سوپر مارکتهای دیگر تصمیم گرفتند که از رقابت با او دست بردارند.
سپس یک رقیب جوان و خلاق با تنوع بیشتر در محصولات و پرداخت آسانتر، به قلمرو این شرکت حمله کرد. اما این فروشگاه زنجیرهای موفق، عملاً پیشرفتها و تحولات این رقیب جوان را نادیده گرفت!
در جلسات مدیریت این شرکت، به ندرت در مورد رقیب جدید بحث میشد. در عوض، صحبت در مورد خود شرکت بود:
مثلا اینکه نوسازی فروشگاهها در چه مرحلهای است و از این دست مسائل.
اگر در مورد رقیب جدید و اینکه چقدر رشد کرده، یا چه استراتژی رقابتی دارد، سؤالهای ابتدایی میپرسیدید، بیشتر مدیران نه میدانستند و نه از این ندانستن نگران بودند.
ایجاد تمرکز بیرونی – افزایش تمرکز برون سازمانی
یک سازمان که تمرکز درون سازمانی بیش از حدی دارد، فرصتها و خطرات جدید ناشی از رقبا، مشتریان یا تغییرات بازار کار را از دست میدهد.
در ادامه چهار راهکار میبینید که:
شرکتها میتوانند برای افزایش تمرکز برون سازمانی از آنها استفاده کنند.
۱) برای افزایش تمرکز برون سازمانی به کارکنانی که به طور مستقیم با مشتریان تعامل دارند، گوش دهید.
برای افزایش تمرکز برون سازمانی به کارکنانی که به طور مستقیم با مشتریان تعامل دارند، گوش دهید.
کارمندان خط مقدم سازمان در صورت تشویق، میتوانند انبوهی از اطلاعات را به عنوان بخشی از کارشان جمعآوری کنند.
موفقترین کارآفرینان جهان:
- مرتباً از دفاتر، فروشگاهها و کارخانهها بازدید میکنند.
- از کارمندان خط مقدمشان سؤالاتی در مورد مشتریان و واکنش آنها نسبت به محصولات یا خدمات میپرسند.
- آنها با دقت گوش میدهند.
- به دنبال الگو هستند.
- سایر مدیران را ترغیب به انجام همین کار میکنند و از آنها میخواهند که این فعالیتها را به عنوان بخشی از شغلشان ببینند.
این روش به طور معمول به موارد زیر نیاز دارد:
در آغاز لازم است، کمی باور داشته باشید.
این بدان معناست که باور داشته باشید کارکنان خط مقدم به اندازه کافی باهوش و با انگیزه هستند تا بتوانند منبع اطلاعات مفیدی در مورد مشتریان باشند.
با این کارمندان به خوبی رفتار کنید.
اگر با این کارمندان با بی احترامی رفتار کنید، تعداد بسیار کمی از آنها کمکتان خواهند کرد.
سوال بپرسید.
به جوابها دقت کنید. اگر پرسنل بلافاصله پاسخ نمیدهند، تسلیم نشوید.
۲) برای افزایش تمرکز برون سازمانی از قدرت ویدیو استفاده کنید.
مثالی برای این موضوع:
یک کارخانه سازنده ظروف بزرگ سفارشی است.
محصولات آنها طبق استانداردهای معمول با کیفیت بودند. اما برخی از جزئیات محصولاتشان متناسب با نیازهای خاص یک مشتری بزرگ نبود، و باید در راستای نیاز او تغییراتی در محصولات ایجاد میشد. این تغییرات اصلا گران نبودند، اما با توجه به قرارداد سفارش ساخت، اذیتکننده بودند.
مشتری در مورد این مشکل با برخی از افراد حاضر در کارخانه صحبت کرده بود. کارکنان کارخانه مودبانه گوش داده بودند اما روند تولید محصول را تغییر ندادند. اگر با آنها روبرو میشدید، احتمالاً به این نکته اشاره میکردند که برای تولید محوصلاتشان استانداردی دارند و میدانند که محصول باید چگونه باشد و اگر مشتری می خواهد در نتیجه کار اصلاحاتی ایجاد کند، این انتخاب و وظیفه خودش است.
مدیرعامل این شرکت مشتری را متقاعد کرد که ضمن توضیح نیازهایش از او فیلمبرداری شود. این ویدئو ۱۵ دقیقهای ظبط و ویرایش شد.
سپس گروهی از کارمندان بخش اداری وارد یک اتاق کنفرانس در کارخانه شدند تا ویدئو به آنها نشان داده شود. از آنجا که بیشتر این پرسنل هرگز با مشتریان صحبت نکرده بودند. ابتدا از دیدن این ویدئو شوکه شدند.
حالت تدافعی گرفتند و گفتند:
«این مشتری یک مشتری معمولی نیست؛ ما یک محصول با کیفیت میسازیم؛ شاید این در واقع روش او برای خرید محصولات با قیمت پایینتر باشد.»
اما گروهی دیگر از کارمندان گفتند:
«ما باید هر چه سریعتر برای این موضوع کاری انجام دهیم.»
و انجام دادند. در نتیجه، یک کارخانه قدیمی دوباره متولد شد. و مشتریان دوباره آن را دوست داشتند.
یک درس که من بارها و بارها آموختهام:
قدرت فیلمبرداری است، زمانی که صادقانه و انسانی باشد و به یک موضوع مهم در ارتباط با عملکرد فردی یا سازمانی بپردازد.
در اینجا یک درس دیگر هم وجود دارد:
«به آنها حقیقت را نگویید، بلکه آن را نشانشان دهید.»
به ما یاد داده شده که حقایق را به مردم بگوییم و هرچه ممکن است منطقی عمل کنیم و نه احساسی. اما روش دیگری وجود دارد که قدرتمندتر است:
حقیقت را به آنها نشان دهید. بگذارید با چشم خودشان ببینند.
تاثیر روش دوم بیشتر است چرا که تأثیر احساسات بر رفتار بسیار بیشتر از تأثیر تفکر است.
۳) برای افزایش تمر کز برون سازمانی از افراد در برابر اطلاعات آزاردهنده محافظت نکنید.
رئیس کارخانه ساخت ظروف:
- آنچه را که از مشتری آموخته بود با هر فردی که در کارخانه کار میکرد، به اشتراک گذاشت.
- او معتقد كه رفتار پرسنل کارخانه تغییر نخواهد كرد مگر اینكه این احساس رضایت بیش از حد از خودشان را از آنها بگیرد.
- اقدامات او هوشمندانه اما غیر معمول بود.
معمولاً مدیریت ارشد افراد را از اخبار ناخوشایند محافظت میکند. و به همین دلیل هنگام ایجاد تغییرات، افراد فوریت و نیاز شدید به این تغییرات را درک نمیکنند و این موضوع کار را دشوار میکند.
مدیران در برابر گفتن حقایق تلخ به کارکنان مقاومت میکنند، زیرا آنها:
- معتقدند که اکثر افراد به اندازه کافی باهوش و با تجربه نیستند که شرایط را درک کنند.
- نگران این هستند که ناعادلانه مقصر شرایط بد سازمان شوند.
- میترسند که نشت اطلاعات باعث افت قیمت سهام شود.
- نگران هستند که نشر اطلاعاتِ نگرانکننده به روحیه کارکنان صدمه بزند.
میتوانید با همه این مسائل کنار بیایید. راه حل از بالای سازمان شروع میشود:
- مدیران عالی مشکلات را به شکل یک فرصت میبینند.
- هدف مدیران این است که رضایت بیش از حد کارکنان سازمان از خود را، به درک نیاز شدید و فوری به تغییر تبدیل کنند. و علاوه بر این از رفتار مضطرب و یا عصبانیتی که با فوریت اشتباه گرفته میشود، جلوگیری کنند.
- آنها اطلاعات ناخوشایند را با افرادشان در میان میگذارند.
- آنها برای افرادشان روشن میکنند که اطلاعات خارج از سازمان، فرصتی مهم برای انجام تغییراتی که برای تقویت سازمان ضروری است، فراهم میکند.
- آنها با حرف و عمل روشن میکنند که دنبال مقصر نیستند. و آینده روشن سازمان تنها مسئله مهم برای آنها است.
- مدیران ارشد با اعتماد به نفس بالا و ترس، عصبانیت یا خودرأیی بسیار کمی رفتار میکنند.
- آنها سعی میکنند واکنش افراد مختلف را پیشبینی کنند و سعی میکنند ترس و خشم افرادی را که با اضطراب یا عصبانیت واکنش نشان میدهند به عزمی راسخ برای عمل و پیروزی تبدیل کنند.
این انتخاب شما است. آیا میخواهید ریسک مشکلات کوتاهمدت را قبول کنید، یا افرادتان را از اطلاعات خارج از شرکت محروم کنید، و اجازه دهید تا رضایت از خودشان در نهایت آینده سازمان را به خطر بیندازد؟
۴) برای افزایش تمرکز برون سازمانی اجازه دهید کارکنانتان بیرون از دفتر کارشان را هم ببینند.
برای افزایش تمرکز برون سازمانی اجازه دهید کارکنانتان بیرون از دفتر کارشان را هم ببینند.
برای کشف اطلاعات جدید و تمرکز خود را بر یک بازار بگذارید مصمم شدن برای انجام کاری در ارتباط با این اطلاعات، کارکنانتان را به بیرون از دفتر کارشان بفرستید.
براساس پیشنهادی از یک مدیر بازاریابی میان رده، مدیرعامل یک شرکت کالاهای ورزشی، از دو مدیر ارشد فناوری اطلاعات خواست تا با بازاریابان حضوری همکاری کنند. در ابتدا هم بازاریابان و هم مدیران فناوری اطلاعات اشتیاق کمی به این ایده نشان دادند. اما مدیرعامل همچنان اصرار کرد، و مطمئن تمرکز خود را بر یک بازار بگذارید شد كه فناوری اطلاعات با پرسنل بازاریابی فروش همکاری میکنند.
هر دو مدیر IT از سه شهر و ۱۲ مشتری بازدید کردند. مکالمات چهره به چهره اطلاعات زیادی در اختیارشان قرار داد:
- آنها در مورد ارزیابی مشتریان از سیستمهای ارسال کالا، صورتحساب و خدمات به مشتریان و مهمتر از همه دلایل آنها از این ارزیابی، اطلاعات ارزشمندی کسب کردند. سیستمهایی که از نظر مدیران فناوری اطلاعات، امتیاز بالایی داشتند، از نظر مشتریان متفاوت بودند.
- از همه مهمتر، مدیرانِ بازدیدکننده درمورد خواستههای مشتریان از بازاریابان،
- چالشهای ایجاد شده توسط رقبا،
- زندگی در زمین مشتریان آگاهی کسب کردند.
- با تعامل رو در رو، سوالات زیادی پاسخ داده میشوند.
- این دو مدیر اطلاعات را به مدیران و کارمندان خود بازگرداندند.
- احساس نیاز برای بهبود فناوری اطلاعات بالا گرفت.
همانطور که این داستان نشان میدهد، با فرستادن عاقلانه افراد، به بیرون از سازمان و در واقع با افزایش تمرکز برون سازمانی:
داستان برنامهنویسی که با خریدوفروش NFT سرمایه خود را ۲۵۰ برابر کرده است!
اخیراً یک برنامهنویس بلاک چین و علاقهمند به حوزه توکنهای غیرمثلی، توانسته است با سرمایهگذاری در بازار NFTها، ۰.۶ اتریوم خود را به بیش از ۱۵۰ اتریوم تبدیل کند. او برای کسانی که علاقه دارند در بازار NFTها سرمایهگذاری کنند، توصیههایی ارائه کرده است تا بتوانند تجربه خوبی از فعالیت در این بازار داشته باشند.
به گزارش کریپتو گلوب، روز ۱۴ فوریه (۲۵ بهمن)، یک معاملهگر NFT در یک رشتهتوییت بلند تجربه خود را از کسبدرآمد با استفاده از هیجان و سرمایه هنگفتی که روانه بازار NFTها شده است، به اشتراک گذاشت.
این کاربر که با نام مستعار سیرس (Cirrus) در توییتر فعال است، ادعا میکند که توانسته است بدون استفاده از «لیستهای سفید»، رباتها یا عرضه NFT، نزدیک به ۵۰۰٬۰۰۰ دلار سود کسب کند. او میگوید تنها روی دو پروژه در فضای NFT تمرکز کرده است و به دیگران توصیه میکند بهجای گشتوگذار بین پروژههای مختلف، با یافتن یک پروژه ثابتشده، مشابه او عمل کنند.
ایجاد لیست سفید یا «Whitelisting» فرایندی است که در آن توسعهدهندگان یک پروژه NFT برای آدرسهای مربوط به طرفداران اولیه خود بازه زمانی خاصی در نظر میگیرند تا بتوانند در آن دوره NFTهای یک مجموعه را در بلاک چین به نام خود ثبت کنند. با این کار کاربران میتوانند بهنوعی از رقابت در پرداخت کارمزدهای سنگین شبکه اجتناب کنند.
سیرس روی مجموعه لیزی لاینز (Lazy Lions) سرمایهگذاری کرده که قیمت آن نسبت به زمان خرید NFTهای این مجموعه در اوت ۲۰۲۱ (مرداد) حدود ۲.۵ برابر شده است. بهگفته او، افزایش قیمت نسبتاً متوسط پروژه نشان میدهد که معاملهگران هوشمند میتوانند بدون اینکه نیاز باشد بازار یک پروژه شدیداً صعودی شود، درآمد زیادی به دست آورند.
این معاملهگر گفته است سرمایهگذاران باید ویژگیها و امتیازهای پروژه انتخابی خود را مطالعه کنند که ممکن است ساعتها زمان ببرد؛ اما این کار «مهمترین اقدام در فرایند خرید» یک NFT است. او گفته است پیش از مطمئنشدن از سرمایهگذاری روی مجموعه میوتنت پانکس (Mutant Punks)، صفحه فهرست توکنهای این مجموعه را بهمدت یک ماه دائماً زیر نظر داشته است.
سیرس گفته است سرمایهگذاران تازهوارد باید بهجای اختصاص کل سرمایه به یک معامله واحد، بر میزان نقدینگی خود تمرکز کنند.
سیرس در توییتر خود نوشته است:
معمولاً همیشه این یک اشتباه بزرگ است که تمام سرمایه خود را خرید کنید. یک روند نزولی جزئی و رسیدن قیمت مجموعهها به کف میتواند در کوتاهمدت شما را متضرر کند و علاوه بر آن، شما هیچ سرمایهای برای خرید NFT ارزانقیمت از فروشندگان وحشتزده در زمان سقوط بازار نخواهید داشت. اکنون وقتی یک روند نزولی میبینم هیجانزده میشوم. دورههایی که ترس در بازار فراگیر شده، بهترین فرصت برای خرید است. زمانی که همه میترسند بخر و زمانی که همه هیجانزدهاند، بفروش.
او به معاملهگران توصیه کرده است که در کانال دیسکورد (Discord) مربوط به بازار پروژهها فعالیت داشته باشند تا اعتماد اعضای جامعه پروژههای مختلف را جلب و شانسی برای معاملات خصوصی با آنها دستوپا کنند. سیرس گفته است با این نوع معاملات تاکنون ۶.۵ درصد در پرداخت کارمزد صرفهجویی کرده است.
سیرس در پایان صحبتهای خود گفته است:
یک پروژه باثبات انتخاب کنید. آنقدر خوب با روند قیمتها آشنا شوید تا زمانی که به هر کدام از ۱۰ هزار NFT یک مجموعه نگاه میکنید، فوراً متوجه شوید امروز کدامیک از آنها به فروش میرسد. صفحه فهرست NFTهای یک مجموعه را رصد کنید. برای فروش سریع یک NFT روی قیمتگذاری خود حساس باشید. با دیگران ارتباط برقرار کنید و اعتماد آنها را به دست آورید.
دیدگاه شما