ممکن است این هفته بازار حدود ۰ تا ۴ درصد مثبت باشد یعنی بازار مثبت و منفیهای خود را خواهد داشت، اما به صورت کلی، متعادل رو به بالا به کار خود ادامه خواهد داد
نگاه سهامداران به کدام گروههای بورسی خواهد بود؟ پیش بینی خروج نقدینگی از تک سهمها و ورود به نمادهای بنیادی
کارشناس بازار سرمایه با بیان این که از نظر رفتار مالی، فعالان بازار اکنون بیشتر تمایل به نقد کردن سرمایه خود دارند، گفت: پس از گذشت موج اصلاحی ناشی از این رفتار، شاهد عرضه و خروج نقدینگی از سهمهای کوچک و حرکت بازارگردانان به سمت سهمهای بنیادی و بزرگ خواهیم بود که انتظار میرود، گزارشهای سالانه خوبی با توجه به صورتهای مالی ۹ ماهه در پیش داشته باشند.
کارشناس بازار سرمایه با بیان این که از نظر رفتار مالی، فعالان بازار اکنون بیشتر تمایل به نقد کردن سرمایه خود دارند، گفت: پس از گذشت موج اصلاحی ناشی از این رفتار، شاهد عرضه و خروج نقدینگی از سهمهای کوچک و حرکت بازارگردانان به سمت سهمهای بنیادی و بزرگ خواهیم بود که انتظار میرود، گزارشهای سالانه خوبی با توجه به صورتهای مالی ۹ ماهه در پیش داشته باشند.
به گزارش تابناک اقتصادی؛ احسان پیران، کارشناس بازار سرمایه، با اشاره به افزایش قیمتهای جهانی اوره و سنگ آهن، مس، سرب گفت: به نظر میرسد در هفته آتی توجه سهامداران و فعالان بازار به پتروشیمیها و فلزات اساسی و کانههای فلزی معطوف باشد.
وی در گفت وگو با خبرنگار بورس تابناک اقتصادی در خصوص وضعیت گروه بانکیها و افزایش سرمایه بانکها نیز گفت: به نظر میرسد، این اتفاق به سال بعدی موکول میشود و با توجه به دوره زمانی که سهامدار برای قرار گرفتن سهام جایزه از محل افزایش سرمایه باید در نظر بگیرد، فعلا در گروه بانکیها شاهد فروش حقوقیها هستیم.
به گفته پیران، از این پس تا پایان سال، شاهد خروج نقدینگی از تک سهم و ورود آن به سهمهای بنیادی یعنی شرکتهای با گزارشهای سالانه مثبت که سودهای خوبی را محقق کرده اند، خواهیم بود و بازارگردانها نیز از نوسان گیری در سهمهای کوچک به سمت سهمهای بنیادی و بزرگ حرکت خواهند کرد.
به گزارش «تابناک اقتصادی»؛ ارزش معاملات بورس تهران در هفته منتهی به هفدهم بهمن ماه ۹۷ با رشد ۵ درصدی ۲۶۸۹ میلیارد تومان بود که ناشی از جابجایی ۱۰ میلیون و ۶۶ هزار سهم و اوراق مالی قابل معامله طی ۸۶۷ هزار و ۱۹۷ نوبت معاملاتی است.
در بازار اول سهام، شاهد کاهش ۱۳ درصدی ارزش معاملات نسبت به هفته دوم بهمن ماه بودیم و بنابراین، یک هزار و سیصدو هفتاد و دو میلیارد تومان در این بازار با داد و ستد بیش از ۶۵۰۴ میلیون سهم طی ۳۶۸ هزار و ۲۲ نوبت معاملاتی بود.
در بازار دوم، اما ارزش معاملات با رشد ۱۴ درصدی ۹۹۶ میلیارد تومان بالغ شد که ناشی از داد و ستد ۳ میلیون و ۴۷۴ سهم طی ۴۹۱ هزار و ۵۷۵ نوبت معاملاتی بود.
در بازار بدهی، اما ارزش معاملات با رشد ۱۶۰۱ درصدی به بیش از ۲۳۴ میلیارد تومان رسید و ۲.۳ میلیون برگه طی ۸۴۲ نوبت معاملاتی دست به دست شد.
در بازار مشتقه نیز ارزش معاملات با رشد ۱۴۷ درصدی چنگی به دل نزد و ۱۰ میلیارد تومان ارزش معاملات این بازار ناشی از ۱۹ قرارداد طی ۶۶۵ نوبت معاملاتی بود.
در صندوقهای سرمایه گذاری نیز ارزش معاملات با کاهش ۱۴ درصدی، کمی بیش از ۷۶ میلیارد تومان ثبت و ۶۷ میلیون یونیت طی ۶ هزار و ۹۳ نوبت معاملاتی جابجا شد.
در هفته منتهی به هفدهم بهمن ماه، شاخص کل با کاهش ۱۷۵۹ واحدی نسبت به هفته قبل در ارتفاع ۱۵۸ هزار حرکت بازار به سمت سهم های بنیادین و ۵۳۵ واحد قرار گرفت.
شاخص قیمت وزنی ارزشی با ۵۱۲ واحد کاهش رقم ۴۵ هزارو ۹۵۵ واحد را به نمایش گذاشت. شاخص کل هم وزن نیز با کاهش ۲۳۸ واحدی در کانال ۲۹ هزار واحدی و شاخص قیمت هم وزن نیز با افت ۱۷۰ واحدی به کانال ۲۰ هزار واحدی تثبیت شدند.
شاخص آزاد شناور با ۳۹۴ واحد رشد دریک قدمی کانال ۱۷۶ هزار واحدی قرار گرفت. شاخص بازار اول با کاهش ۱۳۲۹ واحدی رقم ۱۱۸ هزار و ۴۸ واحدی را به نمایش گذاشت و شاخص بازار دوم با افت ۳۳۴۲ واحد در ارتفاع ۳۰۹ هزار و ۸۰۷ واحدی قرار گرفت.
بازار سهام به کدام سمت حرکت خواهد کرد؟
علی سعدوندی، موسس کلینیک اقتصاد در گفتگو با بورس نیوز اظهار کرد: متاسفم که وضعیت اقتصاد ایران به اینجا کشیده شود که بازار سرمایه توانایی جذب نقدینگی را از دست بدهد و چون هیچ بازار موازیای نمیتواند نقدینگی را جذب کند، نقدینگی جذب بازار مسکن میشود.
رشد نرخ مسکن در حالی رقم خورد که تولید مسکن در پایین ترین میزان تولید بود
وی افزود: نقدینگی در شرایطی جذب بازار مسکن میشود که میزان تولید حرکت بازار به سمت سهم های بنیادین مسکن به پایینترین سطح خود در یک دهه گذشته رسیده است. در واقع تورم مسکن از یک تورم “demand pull inflation” به یک تورم “cost pull inflation” تبدیل شد. همان وضعیتی که من درباره تولید استامینوفن و لاستیک در اپیزودهای قبلی بیان کردم در ابعاد بزرگتر در بازار مسکن رخ داده است.
بازار سرمایه می تواند جاذب نقدینگی باشد
سعدوندی در این باره ادامه داد: بازار سرمایه در کشورها یکی از ابزارهای جذب نقدینگی و کنترل تورم است. در دو سال پیش تعدادی اقتصاددان نامهای نوشتند که بازار سرمایه میتواند منجر به تورم شود. هجمهای در میان فعالان بازار ایجاد شد و بنده یکی از منتقدان آن نامه بودم. زیرا بازار سرمایه به طور سنتی معمولا جاذب نقدینگی است و بازارهای مالی در رقابت با بازارهای کالا و خدمات قرار میگیرد و بخشی از نقدینگی را میتواند جذب کنند و این نقدینگی میتواند جذب حسابهای جاری کارگزاریها شده، آثار تورمی آن خنثی شود و البته قیمت سهام و قیمت داراییها در بازار سرمایه میتواند افزایش پیدا کند.
منطق استدلال اقتصاددانان درک نشد
موسس کلینیک اقتصاد خاطرنشان کرد: متاسفانه کسی به منطق و استدلال ۲۵ اقتصاددان توجه نکرد. این اقتصاددانان معتقد بودند که شرایطی در ایران حکم فرما میشود که فعالان بازار سرمایه ممکن است به دولت فشار بیاورند. دولت و بانک مرکزی تسلیم شوند و در نهایت از پول پرقدرت بانک مرکزی برای کنترل وضعیت خراب بازار سرمایه استفاده شود.
برداشت از صندوق توسعه ملی و تبدیل منابع ارزی برای خرید سهام اشتباه نابخشودنی است
وی بیان کرد: صادقانه عرض کنم واقعا تصور نمیکردم شرایطی که آن اقتصاددانان مطرح کردند هیچ گاه اتفاق بیفتد. اتفاقا یکی از انتقادهای من به این بر میگشت که یکی از آن اقتصاددانان در بازار سرمایه حضور جدی داشت و قبل از انتشار نامه از بازار سرمایه خارج شده و نامه را امضا کرده بود. اما واقعیت این است که با کمال تاسف پیش بینی ۲۵ اقتصاددان اخیرا اتفاق افتاده است. زمانی که با فشار فعالان بازار برداشت از صندوق توسعه ملی صورت گرفت.
سعدوی توضیح داد: منابع صندوق توسعه ملی، منابع ارزی است و به کار خرید سهام در بازار سرمایه نمیآید. مگر آنکه منابع صندوق توسعه ملی به ذخایر خارجی بانک مرکزی افزوده شود و بانک مرکزی معادل آن پایه پولی در حرکت بازار به سمت سهم های بنیادین اختیار صندوق تثبیت بازار قرار دهد. یعنی آنچه که آنها پیش بینی کرده بودند، با فشارهایی که وارد شد اتفاق افتاد و نتیجه را میبینید که نرخ تورم افزایش پیدا کرد و کوچکترین تاثیر مثبتی بر روند بازار سرمایه به جا نگذاشت.
وی توضیح داد: کلیه راهکارهایی که در دوسال گذشته در همکاری و همسویی بین مدیران بازار سرمایه و فعالان بازار به انجام رسیده بدون استثنا شکست فاحش در پی داشته است.
فلسفه بازار سازی در بازار سرمایه اشتباه تعریف شده است
موسس کلینیک اقتصاد بیان کرد: در ابتدای ریزش بازار حرکت بازار به سمت سهم های بنیادین تعداد بسیار زیادی از فعالان بازار و تعداد متنابهی از مدیران بازار سرمایه با ایجاد پدیدهای به نام بازارساز همسو و همگام شدند. گویا که بازارسازی در دنیا برای کنترل شاخص بنا شده است. این عزیزان اطلاع نداشتند که فلسفه بازارسازی در کنترل ریسک نقدپذیری و کنترل ریسک نقدشوندگی است. اگر بنا شود که ریسک نقدپذیری کنترل شود باید بازار سیال شود. سیال بودن بازار در شرایطی که شاخص بالاست و بازار و سهام گران است به ریزش بازار منتهی میشود. البته سیاست درستی است که بازار گران ریزش داشته باشد تا بحران هرچه زودتر به اتمام برسد. در شرایط بحران در بازارهای سرمایه آنچه که مضر و نامطلوب است ادامه دادن بحران است. متاسفانه راهکارهایی که در بازار سرمایه طی سالهای گذشته ارائه شده در جهت ادامه پیدا کردن مشکل و بحران بازارسرمایه بود.
برداشت از صندوق توسعه ملی و صندوق های درآمد ثابت اشتباه بود
وی عنوان کرد: اینقدر این بحران ادامه پیدا کرد که اعتماد از بازار سرمایه رخت بر بسته است. در یک بازار سرمایه ۶۵۰۰ هزار میلیارد تومانی که از اندازه حجم نقدینگی و تولید ناخالص ملی بازار حرکت بازار به سمت سهم های بنیادین سرمایه بزرگتر است، چگونه ممکن است با برداشت سطحی از صندوق توسعه ملی و دست کردن در جیب صندوقهای درآمد ثابت این بازار را به تعادل رساند. نه تنها با این راهکارها بازار به تعادل نخواهد رسید بلکه اینها، روشهایی است که من از آنها به عنوان سیاستهای آرایشی- بهداشتی نام میبرم.
اجرای مداوم سیاست های شکست خورده
سعدوندی در پایان گفت: عجیب است که این روشها در میان مردم و مسئولان بسیار مقبول و پذیرفتنی است. همان طور که مطرح شد، برای کنترل تورم دولت به سمت تثبیت قیمتی میرود و همین تثبیت قیمتی موجب “cost-push inflation” میشود. در بازار سرمایه ابزارهای متعددی با عنوان اوراق تبعی، بازارسازی، دامنه نوسان نامتقارن و حجم مبنا که بسیار سیاستهای مخربی است، یکی پس از دیگری اجرا شده و هیچ کدام به موفقیت نرسیده است.
چرا بورس سبز شده است؟ / دلیل بنیادی ادامه روند رو به رشد بازار چیست؟
شاخص کل بورس بعد از ماه ها تعلل و روند نزولی با ثبات در محدوده حمایتی یک میلیون واحد، حالا به دلایل بنیادی و قابل شرحی از مرز یک میلیون و پانصد واحد (مقاومتی که در تابستان سال گذشته موفق به شکست آن نشد) عبور کرده است. جا ماندن بازار سرمایه از بازارهای سرمایه گذاری معمول در ایران مانند مسکن، طلا و ارز و سپرده بانکی در چند ماه اخیر، افزایش در نرخ فروش محصولات شرکت های بورسی، بلاتکلیفی در برجام، کاهش ریسک ریزش نرخ دلار در کنار سایر دلایلی که در ادامه مطرح میشود چشم انداز بازار را روشن میکند.
- چرا تورم جهانی افسارگسیخته رشد داشت؟
- بررسی افزایش نرخ محصولات در بازار سرمایه
- علل احتمالی برای ادامه رشد بورس چیست؟
اقتصادآنلاین_فاطمه حیدری: حرکت پول برای کسب حداکثر بازدهی به سمت انواع بازارهای مالی ارتباط مستقیم با شرایط اقتصادی، بازده مورد انتظار و برآوردهای افراد جامعه دارد. شما هستید که با در نظر گرفتن مفروضاتی مانند تغیر قیمت طلا ، مسکن، ارز و . پس اندازتان را در سپرده بانکی، ارز، طلا ، مسکن، سرمایه گذاری های خارجی و. نگهداری میکنید.
سقف سود های بانکی در حال حاضر تورم را پوشش نمیدهد و اکثر افراد تمایل به پیدا کردن بازاری با بهترین عملکرد برای پوشش این تورم بی سابقه هستند. در بین بازار های سرمایه گذاری معمول در جامعه ایران، بازدهی طلا ، ارز و درآمد ثابت در دوره کوتاه مدت اخیر راضی کننده نبوده است.
علاوه بر ریسک های نگهداری فیزیکی طلا و ارز ( مورد سرقت قرارگرفتن) در چند ماهه گذشته نرخ ارز در محدوده میانگین 25 تا 27 هزارتومان کمی در نوسان بوده است. افزایش شدید در قیمت جهانی طلا و افزایش هر گرم طلا در داخل کشور بیش از1.3 میلیون تومان، سرمایه گذاری جدید به منظور بازدهی بالا در این بازار را دچار تردید میکند. در بازار خودرو و مسکن با توجه به کاهش توان خرید جامعه بازدهی چشمگیری در انتظار این بازار به نظر نمیرسد.
یکی از عوامل مهم دیگر در جهت گیری بازار سرمایه ایران مسئله«برجام» است. تصورات عمومی امضای برجام،کاهش نرخ ارز، افزایش مبادلات بین المللی، افزایش درآمد های نفتی و کاهش تورم را مانعی برای رشد بورس میدانست و سهم های به اصطلاح برجامی نیز رشد پرقدرتی نداشتند.
در ماه های اخیر ریسک کاهش نرخ بهره از سر بازار برداشته شده است و افزایش نرخ های جهانی و داخلی انواع محصولات جان تازه ای به بازار داده است. در ادامه عوامل موثر بر افزایش قیمت جهانی محصولات مطرح شده و در نهایت عللی برای ادامه این روند صعودی بورس ذکر خواهد شد.
چرا تورم جهانی افسارگسیخته رشد داشت؟
اتفاقات مهم جهانی اثر مستقیم بر اقتصاد همه کشورها دارد و ایران نیز از این قائده مستثنی نیست و افزایش بی سابقه در قیمت جهانی مواد غذایی کشورهای وابسته به واردات را در معرض خطر قرار داده است. در زمانی که نگرانی های حاصل از شیوع ویروس کرونا، اختلال جهانی در تولید و عرضه محصولات استراتژیک، تورم بی سابقه و احتمال رکود با عواملی مانند ناامنی و جنگ اقتصاد دنیا را تحت تاثیر قرار میدهد نتیجه اقتصادی آن بر ایران چه خواهد بود؟
نرخ تورم در دهه های گذشته ایران همواره رو به بالا حرکت کرده است. کاهش درآمدهای نفتی و سایر موارد دیگر کسری بودجه را تشدید میکند. افزایش در هزینه حقوق و دستمزد به منظور بهبود رفاه جامعه در کنار سایر عوامل بین المللی مثل افزایش قیمت هزینه انرژی، خوراک دام و کود جهانی، نرخ فروش محصولات در کشور را به شدت افزایش داده است.
یکی از علل این رشد نگرانی از تولید و وجود صادرات بوده است اما عامل مهم در این افزایش قیمت مربوط به بخش های انرژی، کود و خوراک دام است. افزایش در نرخ هزینه انرژی و نفت، محصولات پتروشیمی، ، محصولات شوینده، حمل و نقل، اوره و کود مصرفی در بخش کشاورزی و محصولات مصرفی مهمی مانند غلات، دانه های روغنی، محصولات لبنی، گوشت و شکر تمامی صنایع بورسی را تحت تاثیر قرار داده است.
افزایش هزینه و بهای تمام شده صنایع اگر با افزایش نرخ و مقدار فروش جبران شود به سود سازی شرکت های بورسی منجر میشود.افزایش سود منجر به افزایش ارزش ذاتی و کاهش ریسک سرمایه گذاری میشود.
بررسی افزایش نرخ محصولات در بازار سرمایه
علل احتمالی برای ادامه رشد بورس چیست؟
در خلاصه نکات ذکر شده افراد در پی کسب بازدهی سرمایه خود را در بین بازار های مالی متفاوت جابجا میکنند .کاهش توان خرید در خودرو و مسکن، افزایش چشمگیر قیمت طلا در مدت اخیر، و ثبات نسبی ارز بعد از تعلل در امضای برجام عاملی برای بازگشت نگاه ها به سوی بازار سرمایه است. تورم جهانی و افزایش در قیمت های صادراتی یکی از عوامل موثر بر سبز پوشی بازار سرمایه ایران است. از دیگر موارد مطرح نیاز شرکت ها به سرمایه گذاری جدید است.
در صورت افزایش معاملات بازار سرمایه، سهم مالیات و کارمزد معاملات در شرایط سبز بازار به نفع نظام مالیاتی کشور است و واگذاری سهام دولتی به مردم راحت تر صورت میپذیرد. در نتیجه بهبود خرید و فروش سهم های بنیادی و ارزنده و افزایش در میزان عرضه های اولیه در انتظار بازار به نظر میرسند.
ارزش گذاری شرکت ها در تحلیل بنیادی
هدف نهایی تحلیل بنیادی، پیدا کردن ارزش ذاتی سهام است و کارشناسان و تحلیلگران بازار سرمایه از تحلیل بنیادی برای رسیدن به ارزش واقعی و ذاتی شرکتهای بورسی استفاده میکنند. سرمایهگذاران با استفاده از فاکتورهایی مانند فروش شرکت، بهای تمام شده و درآمدهای عملیاتی و غیرعملیاتی شرکت، تشخیص میدهند که ارزش شرکت چه میزان میباشد. با استفاده از این ارزش، سرمایهگذار میتواند زمان مناسب برای ورود و خروج به بازار را تشخیص دهد و یک سرمایهگذاری پرسود را تجربه کند. مهمترین شاخص در فرآیند تحلیل بنیادی، صورتهای مالی شرکت میباشد.
صورتهای مالی شرکت انواع مختلفی دارد:
- ترازنامه
- صورت حساب درآمدی
- صورت حساب سود و زیان
- و غیره
تحلیلگرانی که از این روش استفاده میکنند، دارای رویکرد بلند مدت هستند و به این موضوع اعتقاد دارند که هر سهم در نهایت به سمت میانگین ارزش یا قیمت واقعی خود حرکت خواهد کرد.
انواع نسبتهای مالی
نسبتهای مالی از صورتهای مالی شرکت استخراج میشوند که یکی متداولترین روشهای تحلیل مالی به حساب میآیند. این نسبتها انواع مختلفی دارند و هر کدام از آنها یکی از ابعاد وضعیت مالی شرکت را مشخص میکنند:
نسبت نقدینگی
یکی از فاکتورهای مهم در ارزشگذاری شرکتها در تحلیل بنیادی، نسبت نقدینگی میباشد و نشاندهنده توانایی میزان پرداخت دیون و عمل به تعهدات کوتاه مدت شرکت است. این تعهدات را به صورتهای مختلف میسنجند:
نسبت جاری: توانایی شرکت برای پرداخت بدهی در کوتاه مدت با دارایی جاری
داراییهای جاری ÷ بدهی جاری = نسبت جاری
اگر عدد به دست آمده از "یک" کمتر باشد، یعنی شرکت در پرداخت بدهیها و عمل به تعهدات کوتاه مدت خود دچار مشکل است.
نسبت آنی: توانایی شرکت برای پرداخت بدهیهای کوتاه مدت خود از محل دارایی نقدی
دارایی سریع ÷ بدهیهای جاری = نسبت آنی
نسبت وجه نقد: توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاه مدت از محل وجوه نقد میباشد. تفاوت این نسبت با نسبت آنی این است که حساب دریافتی در آن محاسبه نخواهد شد.
سرمایهگذاری کوتاه مدت + موجودی نقدی ÷ بدهیهای جاری = نسبت وجه نقدی
نسبت سودآوری
این نسبت، سودآوری منابع درآمدی شرکت و تأثیری که بر کل سود شرکت دارد را به نمایش میگذارد. بدیهی است که کسب سود، هدف تمامی فعالیتهای مالی و اقتصادی است و به همین دلیل، نسبتهای سودآوری در تعیین کفایت مدیریت، توانایی شرکت در زمینه کسب سود و نرخ بازگشت سرمایه و البته هنگام ارزشگذاری شرکت در تحلیل بنیادی، شاخصهای مهمی محسوب میشوند.
نسبت بازده داراییها: نشان میدهد یک شرکت با استفاده از منابعی که در اختیار دارد، چگونه سود به دست میآورد و بازده ایجاد میکند.
بازده دارایی = سود خالص ÷ میانگین جمع داراییها
نسبت بازده حقوق صاحبان سهام: چگونگی کسب سود با استفاده از سرمایه سهامداران
بازده حقوق صاحبان سهام = سود خالص حقوق صاحبان سهام
نسبت حاشیه سود ناخالص: به ازای هر ریال مبلغ فروش، چه مقدار سود کسب شده است. نتیجهای که به دست میآیدآیدآ، توانایی شرکت در کنترل قیمت و مدیریت هزینههای تولید را به نمایش میگذارد.
حاشیه سود ناخالص = سود ناخالص ÷ فروش
نسبت سود عملیاتی: تأثیری که میزان فروش محصولات یا خدمات در سود عملیاتی شرکت دارد.
حاشیه سود عملیاتی = سود عملیاتی ÷ فروش
حاشیه سود خالص: از رقم فروش شرکت، چه مقدار به سود خالص تبدیل شده است.
حاشیه سود خالص = سود خالص ÷ فروش
نسبت اهرمی یا سرمایهای
این نسبت نشان میدهد که یک شرکت برای انجام تعهدات بلند مدت و میان مدت خود چقدر توانایی دارد و چه میزان منابع مالی برای تسویه بدهیها و حقوق صاحبان سهام در اختیار دارد.
نسبت بدهی: این نسبت نقش بدهیهای جاری و بلند مدت را در تامین کل داراییهای شرکت نشان میدهد.
نسبت بدهی = مجموع بدهیها ÷ داراییها × ۱۰۰
نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه: منظور از ارزش ویژه رقمی است که با کم کردن بدهیهای شرکت از داراییها به دست میآید. این نسبت نشان میدهد چه مقدار از ارزش ویژه برای خرید داراییهای ثابت خرج شده است، شرکت چه مقدار نقدینگی دارد و توانایی بازپرداخت بدهیهای جاری آن چقدر است.
نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه = دارایی ثابت ÷ ارزش ویژه
نسبت کل بدهی به ارزش ویژه: این نسبت نشاندهنده قدرت بستانکارها در مقایسه با سهامداران است.
نسبت کل بدهی به ارزش ویژه = کل بدهی ÷ ارزش ویژه
نسبت کل بدهی جاری به ارزش ویژه: این نسبت بدهی کوتاه مدتی است که از محل دارایی جاری پرداخت میشود و دارای نرخ بهره بالاتری نیز میباشد.
نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه = بدهی جاری ÷ ارزش ویژه
نسبت بدهی بلند مدت به ارزش ویژه: منظور از بدهی بلند مدت مواردی است که سر رسیدی بیشتر از یک سال دارند. در محاسبه این نسبت معمولاً عدد نهایی ضرب در ۱۰۰ میشود و به صورت درصد اعلام خواهد شد:
نسبت بدهی بلند مدت به ارزش ویژه = بدهیهای بلند مدت ÷ ارزش ویژه
نسبت مالکانه: این نسبت نشان میدهد که چه مقدار از داراییهای شرکت متعلق به سهامداران است و سهامداران چقدر در تامین سرمایه نقش دارند.
نسبت مالکانه = ارزش ویژه ÷ کل داراییها
نسبت حقوق صاحبان سهام به کل بدهی: در این نسبت بین حقوق صاحبان سهام و وامها و اعتبارات شرکت مقایسه صورت میگیرد. رقم به دست آمده در ارزشگذاری شرکتها در تحلیل بنیادی اثرگذار خواهد بود.
نسبت حقوق صاحبان سهام به کل بدهیها = حقوق صاحبان سهام ÷ کل بدهیها
هر چه این نسبت بالاتر باشد، یعنی وامها و بدهیها کمتر هستند و در نتیجه، ریسک مالی شرکت کمتر است.
نسبت حقوق صاحبان سهام به کل داراییهای ثابت: این نسبت نشان میدهد که سهامدارن چقدر در تأمین نقدینگی برای خرید داراییهای ثابت نقش دارند.
نسبت حقوق صاحبان سهام بهکل داراییهای ثابت = حقوق صاحبان سهام ÷ داراییهای ثابت × ۱۰۰
نسبت فعالیت یا کارایی
کاربرد داراییهای شرکت با مقایسه حجم فروش و سرمایهگذاری در داراییهای مختلف، بازدهی و راندمان شرکت را ارزیابی میکند.
نسبت دوره گردش موجودی کالا: گردش موجودی کالا نشان میدهد که موجودی کالا و مواد اولیه شرکت، در یک بازه زمانی مشخص چند بار به فروش رسیده و جایگزین شده است. دوره گردش موجودی کالا یعنی برای این که کالای ساخته شده به فروش برسد، چه قدر زمان لازم است.
دفعات گردش کالا = بهای تمامشده کالای فروشرفته ÷ متوسط موجودی کالا
متوسط موجودی کالا = موجودی ابتدای دوره + موجودی انتهای دوره ÷ ۲
با محاسبه این موارد، میتوان دوره گردش موجودی کالا را محاسبه کرد:
دوره گردش کالا = ۳۶۰ ÷ دفعات گردش کالا
هر چه این نسبت بالاتر باشد، دوره رکود کالا در انبار شرکت کمتر و احتمالا کارایی عملیاتی آن بالاتر است.
نسبت گردش دارایی : چگونگی میزان کسب درآمد و تأثیر آن در شرکت
نسبت گردش دارایی = فروش خالص ÷ کل دارایی
نسبت گردش داراییهای ثابت: نشان میدهد داراییهای ثابت چه مقدار روی درآمد اثر میگذارند. ابتدا متوسط دارایی را به دست میآوریم:
متوسط دارایی =دوره ابتدای ثابت دارایی + دوره انتهای ثابت دارای ÷ 2
رقم به دست آمده را در فرمول زیر به کار میبریم:
نسبت گردش داراییهای ثابت = فروش خالص ÷ متوسط دارایی ثابت شرکت
نسبت دوره وصول مطالبات: این دوره به بازه زمانی میان فروش محصول و دریافت هزینه اشاره دارد. ابتدا گردش مطالبات را به دست میآوریم:
گردش مطالبات = نسیه فروش سالیانه ÷ متوسط مطالبات
رقم به دست آمده را در فرمول زیر به کار میبریم:
دوره وصول مطالبات = 360 ÷ گردش مطالبات
نسبت دوره گردش عملیات: مجموع دوره وصول مطالبات و گردش موجودی و دوره زمانی از ابتدای خرید مواد اولیه تا تولید و عرضه کالا میباشد.
دوره گردش عملیات = دوره گردش موجودی کالا + دوره وصول مطالبات + دوره تولید کالا
شرکتهای غیر تولیدی از فرمول زیر استفاده میکنند:
دوره گردش عملیات = دوره گردش موجودی کالا + دوره وصول مطالبات
هر چه این دوره گردش کوتاهتر باشد، مدت زمان تبدیل به وجه نقد کوتاهتر میباشد و در نتیجه شرکت، "سرمایه در گردش" کمتری را نیاز خواهد داشت.
نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش: موجودی کالا و مقدار گردش سرمایه در شرکت
نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش = موجودی کالا ÷ سرمایه در گردش
نسبت گردش سرمایه جاری: نشاندهنده تأثیر سرمایه در گردش
نسبت گردش سرمایه جاری = فروش ÷ سرمایه در گردش
نسبت دوره بازپرداخت بستانکاران: ابتدا دفعات پرداخت به بستانکاران و حساب متوسط آنها را به دست میآوریم:
حساب متوسط بستانکاران = حسابها و اسناد پرداخت ابتدا و انتهای دوره ÷ حساب متوسط بستانکاران
نتایج به دست آمده را در فرمول زیر استفاده میکنیم:
نسبت دوره بازپرداخت بستانکاران = 365 ÷ دفعات پرداخت به بستانکاران
نسبت P/E
یکی از رایجترین روشهای ارزشگذاری در تحلیل بنیادی استفاده از نسبت P/E میباشد. برای محاسبه قیمت تحلیلی سهم باید دو عامل سود تحلیلی سهم و P/E تحلیلی را در نظر بگیریم.
سهم های ارزشمند در کف قیمتی را شناسایی و در آن سرمایه گذاری کنید
کارشناس بازار سرمایه گفت: اولین محرک بازار سرمایه در رشد اخیر روی سهمهای بنیادی و سهمهایی بود که از لحاظ سودآوری سود خوبی داشتند یعنی بازار به سمت سهمهایی حرکت کرد که P/E مناسبی دارند.
بازار؛ گروه بورس: محمدرضا صادقی مقدم معاون توسعه و سرمایهگذاری دانشگاه تهران و کارشناس ارشد بازار سرمایه در گفتوگو با خبرنگار بازار در رابطه با روند معاملات این هفته اظهار کرد: این هفته بازار سرمایه با رشد معقول و کم آغاز کرد، اما تحت تأثیر اخبار منتشر شده کمی احتیاط در بازار دیده شد.
وی در ادامه تصریح کرد: یکی از عوامل تأثیرگذار بر روند شاخص کل، خبری بود توسط دولتمردان مبنی بر گشایشهایی در پولهای بلوکه شده ایران و افزایش ارزآوری در کشور که توسط معاون اول رئیس جمهور بیان شد. با توجه به صحبتهایی هم که کابینه دولت با رهبر معظم انقلاب مبنی بر حفظ ارزش پول ملی داشتند، میشد این انتظار را داشت که دولت بخواهد مداخلهای در بازار کند که همین اتفاق افتاد.
ممکن است این هفته بازار حدود ۰ تا ۴ درصد مثبت باشد یعنی بازار مثبت و منفیهای خود را خواهد داشت، اما به صورت کلی، متعادل رو به بالا به کار خود ادامه خواهد داد
این کارشناس بازار سرمایه تأکید کرد: ما در سیاستهای بینالمللی خود، هیچ سیگنال قوی از جمله رفع یا برداشته شدن تحریمها نمیبینیم و با توجه به اتفاقاتی که در منطقه افتاده است مانند مشکلات هرات و روی کار آمدن طالبان سیگنالهایی بدتر را دیدهایم بنابراین، ارز از سمت افغانستان که پیش از این، بخشی از ارزهای ما را جبران میکرد، با مشکل مواجه شده است.
اولین محرک بازار سرمایه در رشد اخیر روی سهمهای بنیادی و سهمهایی بود که از لحاظ سودآوری سود خوبی داشتند یعنی بازار به سمت سهمهایی حرکت کرد که P/E مناسبی دارند
صادقی مقدم با اشاره به اینکه دولت در بازار ارز مداخله کرده است، گفت: مداخله دولت در بازار ارز در یک روز حدود ۵۰۰ و در روز دیگر حدود هزار و ۲۰۰ تومان قیمت ارز را کاهش داد و از طرف دیگر، بازار ظرف یک ماه و نیم گذشته از یک میلیون و ۲۰۰ تا یک میلیون و ۵۵۰ هزار واحد رشد کرده بود که به سقف مقاومت یک میلیون و ۶۰۰ هزار واحدی هم نزدیک شد.
وی تأکید کرد: تمامی این عوامل و همچنین، نرخ ارز اصلاح را در بازار مورد انتظار کرده بود، ولی خریدها نشاندهنده این بود که این اصلاح، یک اصلاح کوتاهمدت خواهد بود زیرا بازار کاهشی بلندمدت برای قیمت ارز متصور نیست و ارز هم اگر بخواهد کاهش داشته باشد، فعلا در سودآوری بنگاههای بورسی هیچ تأثیری ندارد چراکه در حال حاضر، اکثر شرکتهای صادراتی ما صورتهای مالی خود را در نیما تسعیر میکنند و قیمت ارز نیما در سطح بازار آزاد نیست.
مداخله دولت در بازار ارز در یک روز حدود ۵۰۰ و در روز دیگر حدود هزار و ۲۰۰ تومان قیمت ارز را کاهش داد
این کارشناس بازار سرمایه در رابطه با بازگشایی نماد «شبندر» اظهار داشت: از طرف دیگر، برخی اتفاقات حاشیهای دیگر هم مانند بازگشایی نماد «شبندر» اشاره کرد. بخشی از خریداران قصد داشتند، سهام خود را بفروشند و نقدینگی برای خرید «شبندر» با قیمت مناسب ایجاد کنند. از طرف دیگر، ناظر روز اول این نماد را بازگشایی نکرد و تأثیرات ناشی از این نماد هم در بازار دیده شد.
صادقی مقدم با اشاره به اینکه ممکن است بازار این هفته به صورت متعادل پیگیری شود، تصریح کرد: ممکن است این هفته بازار حدود ۰ تا ۴ درصد مثبت باشد یعنی بازار مثبت و منفیهای خود را خواهد داشت، اما به صورت کلی، متعادل رو به بالا به کار خود ادامه خواهد داد.
وی درباره صنایع اثرگذار معاملات این هفته بازار مطرح کرد: اولین محرک بازار سرمایه در رشد اخیر روی سهمهای بنیادی و سهمهایی بود که از لحاظ سودآوری سود خوبی داشتند یعنی بازار به سمت سهمهایی حرکت کرد که P/E مناسبی دارند و در این میان، فولادیها، صنایع پتروشیمی و صنایع غذایی و . ، رشد کردند؛ به گونهای که در حال حاضر، شرکتها و سهمهایی داریم که قیمت آنها نزدیک به ماکسیمم شاخص ۲ میلیون و ۸۰ هزار هستند و قیمت حرکت بازار به سمت سهم های بنیادین بعضی از آنها از این میزان بالاتر است.
این کارشناس بازار سرمایه اضافه کرد: در بازار سهمهایی داریم که قیمتهای آنها از شاخص یک میلیون و ۱۵۰ هزار که به عنوان کف شاخص شنیده میشد، پایینتر است و هنوز روی همان قیمتها ماندهاند و با ماکسیمم قیمتی خود فاصله دارند که در این دسته، سهمهایی پیدا میشوند که از لحاظ بنیادی ارزشمند باشند و برخی از سهمهای گروه بانکی در این دسته قرار میگیرند و در صنعت ITC هم از همین دسته محسوب میشوند که ممکن است در آینده خبرساز بازار باشند.
دیدگاه شما