اگر من ثروت کلانی به دست نیاوردهام تنها دلیلش این است که داراییهایم را به فروش رساندهام. دلیل این موضوع هرگز این نیست که من چیزهای مناسبی نخریدهام. من همیشه چیزهایی مناسب در زمان مناسب خریدهام، اما هرگز آنها را بهاندازه کافی نگه نداشتهام.
با درآمد کم چگونه پولدار شویم؟
يک بودجه ماهانه که تمامي هزينه هاي اوليه شما را پوشش دهد، مقرر کرده و مقدار کمي را هم براي تفريح و سرگرمي.
یک بودجه ماهانه که تمامی هزینه های اولیه شما را پوشش دهد، مقرر کرده و مقدار کمی را هم برای تفریح و سرگرمی کنار بگذارید. هیچگاه از این مقدار در خرج کردن فراتر نروید.
شکی نیست که همه می خواهند پولدار شوند؛ کتاب های زیادی در این باره نوشته شده، افراد بسیاری با ادعای اینکه می توانند راه های ثروتمند شدن سریع را به شما بیاموزند، کلاس هایی برگزار می کنند. در روزنامه ها و اطراف شما، افراد ثروتمندی نکته هایی برای پولدار شدن بیان می کنند و گروهی هم تضمین می دهند که می توانند شما را در مدت کوتاهی ثروتمند سازند. با وجود این، بیشتر این روش ها در دنیای واقعی جوابگو نیستند و دلیلش این است که مهم ترین جزء فرایند ثروتمند شدن شما، خودتان هستید. بدون دانش عمیق، ریسک پذیری، انعطاف پذیری، اراده، زمان و. این توصیه ها و روش ها مسلما راه به جایی نمی برند. در هر صورت ما هم در این مطلب قصد داریم چند نکته را برای ثروتمند شدن به شما گوشزد کنیم. اگر پولدار نشدید، بدانید تقصیر خودتان بوده است.
ثروتمند شدن از طریق یک حرفه:
دانش آکادمیک فرا بگیرید مهم نیست که دانش شما در رشته مورد نظر با تحصیل در مقطع دوره فوق لیسانس دانشگاه صنعتی شریف حاصل شده باشد یا اینکه از طریق ثبت نام در یک دوره آموزشی بدان دست یافته باشید بلکه باید دانش فیلد مطلوب کاری خود را در حد قابل قبولی داشته باشید. حتی مواردی که رویکرد کاملا تئوریک دارند، در بعضی مواقع در پروژه های واقعی به کمک شما آمده و باعث تمایز شما از سایر همکاران تان می شود. در ضمن، هنگام استخدام نیز رزومه علمی شما تاثیر بهتری از سوابق نامعلوم و حتی غیرمعتبر کاری در نزد کار فرما خواهد داشت.
حرفه آینده تان را درست انتخاب کنید: اگر اولویت اول شما کسب ثروت و زندگی راحت در آینده است، خیلی دنباله رو علاقه خود به رشته خاصی نباشید. به نتایج تحقیقاتی که در مورد متوسط درآمد مشاغل مختلف انجام شده، نگاه کنید تا ببینید در کدام رشته ها که به علایق شما نزدیک ترند، احتمال ثروتمند شدن بیشتر است. به طور مثال احتمال ثروتمند شدن شما در نقش یک مهندس مالی بیشتر از یک استاد دانشگاه خواهد بود.
مکان درستی را برای فعالیت شغلی انتخاب کنید: به جایی بروید که شغل های بهتر و بیشتری وجود دارد. مثلا به عنوان کارشناس مسائل مالی و بورس، زمینه کاری بهتر چگونه در کمتر از یک سال پولدار شویم؟ و امکان رشد بیشتری در تهران برای شما وجود خواهد داشت تا در یک شهرستان کوچک.
ابتدا شغلی برای کسب تجربه پیدا کنید: تا می توانید برای جاهای مختلف درخواست کار بفرستید و مصاحبه بروید. هنگامی که کار مورد نظر را یافتید آن را نگه دارید و سعی کنید تجارب لازم برای موفقیت های آینده را کسب کنید. تا پیدا شدن یک کار مناسب نیز می توانید در یک شرکت معتبر کارآموزی کنید و تجربه کسب کنید.
شغل و کارفرمایتان را تغییر دهید: با این کار می توانید دستمزد خود را افزایش داده، تجارب کاری و غیرکاری مختلف به دست آورده و ریسک بیکاری آینده به دلیل تک بعدی بودن را کاهش دهید. از اینکه این کار را بارها انجام دهید واهمه نداشته باشید. اگر شما کارمند با ارزشی باشید، حتی ممکن است کارفرمای فعلی تان برای نگه داشتن شما، افزایش حقوق و سایر مزایا را در نظر بگیرد. ممکن است وابستگی به شرایط فعلی، ترس از محیط و کار جدید یا وفاداری شغلی، شما را در این اقدام سست کند، اما به یاد داشته باشید برای پیشرفت باید مدام در حرکت باشید، بنابراین برای یافتن موقعیت های تازه گوش به زنگ باشید.
تجارت شخصی راه اندازی کنید: بیشتر افراد موفق یک درآمد جانبی به جز حقوق ثابت ماهانه دارند که گاهی از این کارهای جانبی درآمد بیشتری عایدشان می شود. این کار تمرکز و وقت زیادی می طلبد و استرس زیادی به چگونه در کمتر از یک سال پولدار شویم؟ شما وارد می کند، اما بعد از چند وقت که به سوددهی رسید، شما می توانید نتیجه آن را ببینید. علاوه بر درآمد بیشتر، شما این مزیت را خواهید داشت که رئیس خود باشید و زمان های کاری خودتان را تنظیم کنید. پیشنهاد می کنیم پس از کسب تجربه در یک زمینه خاص و به دست آوردن دانش جنبه های مختلف آن، تجارت خود را شروع کنید.
در این گزارش به برخی از این کارها اشاره می کنیم. البته ما به شما ماهیگیری یاد می دهیم فقط ایده می دهیم این شما هستید که باید توانایی هایتان را بسنجید و با این ایده ها کسب خودتان را راه بیندازید.
پولدار شدن از طریق سرمایه گذاری:
سرمایه گذاری کردن در تحصیل حتی اگر موفق نشدید از طریق کنکور وارد دانشگاه شوید، با هزینه شخصی به دانشگاه بروید. مطمئن باشید با انتخاب رشته صحیح بعدها چند برابر هزینه سرمایه گذاری شده برای تحصیل خود را به دست خواهید آورد. برای مثال اگر شخصی که به تجارت علاقه مند است، مدرک MBA بگیرد، هزینه تحصیل خود را بعدها در کمتر از یک سال به دست خواهد آورد.
در بازار های مالی سرمایه گذاری کنید: بازارهای مالی محل مناسبی برای چند برابر کردن پول شما هستند. اگر خود را به دانش لازم مجهز کنید و فرد فرصت?شناسی باشید قادر خواهید بود چند برابر درآمد سالانه خود را از این طریق به دست آورید. خرید سهام شرکت های معتبر و اوراق قرضه راهی مطمئن برای ایجاد درآمد فرعی است. برای افراد ریسک پذیرتر، سرمایه گذاری در بازار بورس، سود بیشتری به دنبال خواهد داشت. در کنار اینها نباید از سرمایه گذاری روی طلا و ارز غافل شد. این بازارها در شرایط بحران های اقتصادی داخلی یا جهانی، به طرز شگفت آوری سودآوری دارند.
در مستغـــلات سرمــایه گـــذاری کنید: خریداملاک استیجاری یا زمین در مکان های رو به رشد، سرمایه گذاری است که شما همواره برنده آن خواهید بود. با توجه به افزایش جمعیت و در نتیجه بالا رفتن تقاضا برای مسکن و همچنین املاک تجاری، می توانید انتظار یک سود تضمین شده را داشته باشید. اگر فرد ریسک پذیری نیستید می توانید با خرید یک واحد استیجاری، نه تنها از افزایش سرمایه خود مطمئن شوید، بلکه از اجاره ماهانه آن استفاده کنید. اگر هم وقت و انرژی کافی دارید و به دنبال سود بالا هستید، پیشنهاد می شود به صورت فردی یا مشارکتی اقدام به ساخت وساز کنید.
وقت خود را سرمایه بدانید: به جای اینکه چند ساعت در روز را به بطالت صرف کنید، سعی کنید برای کل روزتان برنامه ریزی داشته باشید. از هر زمانی برای یادگیری مطالبی مانند ساز و کارهای اقتصادی، عملکرد شرکت های بورس، مدل های ریاضی ساده و پیشرفته تحلیل مالی و . استفاده کنید.
از خریدهایی که ارزش آنها در آینده پایین خواهد آمد، اجتناب کنید: به طور مثال خرید یک ماشین گران قیمت، اقدام جالبی از لحاظ اقتصادی به شمار نمی آید، زیرا صرف نظر از میزان کاری که از آن می کشید، بعد از ? سال، ارزش آن به میزان زیادی افول خواهد کرد.
ثروتمند بمانید: ثروتمند شدن سخت است، اما ثروتمند ماندن حتی از آن هم سخت تر است. دارایی شما همواره از بازار تاثیر می پذیرد و بازار هم که پستی و بلندی های خود را دارد. اگر شما در زمانی که بازار در شرایط خوبی به سر می برد، بی خیال باشید و استفاده حداکثر را نبرید، در زمان رکود محکوم به شکست و بازگشت به پله نخست خواهید بود. اگر ارتقایی در حقوق خود داشتید یا سهامتان سوددهی خوبی داشت، این مبلغ اضافه را پس انداز یا سرمایه گذاری کنید، زیرا قریب به یقین با روزهای سخت مواجه خواهید شد.
پولدار شدن از طریق پس انداز روزانه:
چند حساب پس انداز باز کنید بهتر است هر فردی بیش از یک حساب پس انداز داشته باشد تا با ریختن مقداری از درآمد ماهانه در حساب های دیگر از خرج های اضافی جلوگیری کند. به طور مثال، بهتر است هر زمان که حقوق خود را دریافت کردید و همان ابتدا درصدی از پولتان را در حساب مخصوصی بریزید و کارت آن را همیشه در منزل نگه دارید. یک حساب مخصوص خرج منزل و یک حساب هم برای تفریحات ماهانه داشته باشید.
بودجه بندی کنید: یک بودجه ماهانه که تمامی هزینه های اولیه شما را پوشش دهد، مقرر کرده و مقدار کمی را هم برای تفریح و سرگرمی کنار بگذارید. هیچگاه از این مقدار در خرج کردن فراتر نروید.
به ماشین و منزل سطح پایین رضایت دهید اما قانع نباشید معمولا انتظاری را که از یک منزل ویلایی دارید، یک آپارتمان هم برآورده می سازد. آپارتمان مسکونی را می توان با یک نفر دیگر شریک شد و به یک ماشین دست دوم رضایت داد. در یک کلام تجمل گرا نباشید. با این کار ماهانه مقدار زیادی پول پس انداز خواهید کرد تا اینکه روزی برسد که بتوانید بهترین منزل و ماشین را بخرید بدون اینکه چیزی از درآمدزایی شما کم شود.
برخی کانل های مهم کسب درآمد برای پولدار شدن:
1 – اینترنت راه انداختن یک سایت چندان هم پول نمی خواهد حتی سرمایه هنگفتی ام لازم ندارد به شرط اینکه ابتکار داشته باشید و وارد حوزه ای بشوید که تخصصش را دارید و می توانید از آن کسب درآمد کنید. بعدش هم بازاریابی موثر و فعال می خواهدکه از عهده اش بربیایید. اینترنت منبع درآمد خیلی خوبی است به شرط اینکه سعی کنید از زیر و بم آن اطلاعات بدست بیاورید و هر روز به دانشتان بیفزایید.
2 – صنایع دستی هنر همیشه بازار دارد به شرط آنکه نیاز سنجی کندید بدانید چه چیزی در چه زمانی و برای چه کسانی جذابیت دارد آن وقت است که به راحتی می توانید هنر دست خودتان را به بالاترین قیمت بفروشید و کلی سود کنید.
3 – صنایع غذایی خوردنی همیشه بازار دارد به شرط اینکه مبتکر باشید و سبک ارائه محصولاتتان متفاوت باشد جالب است بدانید گرفتن مجوز فعالیت از اتحادیه های مختلف مرتبط به صنایع غذایی خیلی هم دشوار نیست به شرط آنکه اهل نظافت باشید.
4 – خدمات حوزه خدمات این روزها بازار خوبی دارد به شرط آنکه ابتدا موقعیت سنجی کنید که در چه منطقه ای از تهران چه خدمتی کم و یا محدود است. سنگ بزرگ برندارید در سطح توان خودتان وارد عرصه شوید و به مرور خدماتتان را توسعه و بهبود بخشید.
5 – بهداشت و سلامت در این فضای آلوده و هوای نامطبوع مردم به دنبال هر چیزی هستند که سلامت و شادابی را به آنها باز گرداند و دقایقی به آنها آرامش بدهد اگر کمی زرنگ باشید می توانید پول خوبی به جیب بزنید.
6 – بازاریابی و فروش حتما لازم نیست شما خودتان تولید کننده باشید اگرچه این بخش ایده آل ماجرا باشد اما اگر بتوانید برای دیگران مشتری و بازار های تازه پیدا کنید اطمینان داشته باشید که برای سود خوبی خواهد داشت . خیلی ها هستند که تولیدات خوبی دارند اما راه فروشش را نمی دانند.
7 – اطلاع رسانی حجم وسیع اخبار، اطلاعات و دانسته ها مردم را در سیلی از اطلاعات گرفتار کرده که نمی دانند کدام مناسب و برایشان کارآمد است اگر بتوانید این نیاز آنها را برآورده کنید سپاسگذار شما خواهند بود و حاضرند هزینه آن را هم بپردازند.
نکات کلی برای پولدار شدن:
برای پولدار شدن دست از یادگیری برندارید مدل حاجیبازاری را کنار بگذارید. دنیای کنونی در حال تغییر است و کسانی برنده هستند که اطلاعات بیشتر، دقیقتر و بهروزتری نسبت به بقیه داشته باشند. تا میتوانید درباره موفقیت، کسب مهارت و هر چیزی که اپسیلونی ذهن شما را برای کسب موفقیت و ثروت باز میکند، کتاب بخوانید. بهخصوص زندگینامهی آدمهای موفق. واقعاً فکر میکنید اگر کتاب اعترافهای یک تبلیغاتچی را بخوانید هیچ چیزی درباره بیشتر پول در آوردن یاد نمیگیرید؟ یعنی اگر زندگینامهی استیو جابز را بخوانید هیچ ایدهای به ذهنتان خطور نخواهد کرد؟ اگر میخواهید سریعتر از هم سن و سالهای خود پول در بیاورید میتوانید با این کتابها دوپینگ کنید.
برای پولدار شدن از مردم فراری نباشید: هر وقت پولدار شدید بروید تنهایی یک جزیره بخرید و یک سری کروکودیل آدمخوار رود نیل را هم بگیرید و در ساحل رها کنید تا هیچ احدی به سرش نزند که مزاحمتان شود. اما تا آن موقع نیاز دارید تا در بین مردم جاذبه داشته باشید. باید طوری رفتار کنید که بود و نبود شما در جمع احساس شود .
هیچ کسی از مادرش که متولد شده با این خاصیت به دنیا نمیآید. شاید بعضیها به صورت ذاتی اخلاقهایی داشته باشند که آنها را در این راه کمک کند، اما کسانی در این زمینه بهتر از بقیه هستند که یاد بگیرند، مطالعه کنند، مطلب بخوانند و آموختهها را تمرین کنند.
برای پولدار شدن سخت کار کنید: اگر میخواهید بعد از چند سال بینیتان را با پول پاک کنید، باید حداقل در سالهای اولیه حسابی زحمت بکشید تا تمام ریزه کاریهای کارتان را یاد بگیرید. چه خودتان کاری را از صفر شروع کردید و چه برای کس دیگری کار میکنید، تا کار را از خودتان ندانید و برای آن زحمت نکشید نه چیزی یاد میگیرید، نه پیشرفت میکنید و نه پولی از آن کار در میآورید.
برای پولدار شدن ریسکپذیر باش: این بدان معنا نیست که چشم بسته قمار کنید. ریسکهای هوشمند و حساب شده شانس موفقیت را تا حد بسیاری بالا میبرند. کسی که تمام پولش را در بانک خوابانده مطمئناً به جایی نخواهد رسید. کسی هم که با نیم ساعت تحقیق کردن درباره پرورش شترمرغ، ناگهان نصف سرمایهاش را خرج این امر میکند دیوانه است. درباره هر سرمایهگذاری اطلاعات کسب کنید و با پردازش صحیح این اطلاعات و مشورت با افراد ذیصلاح اقدام کنید.
رای پولدار شدن وارد شغلی بشوید که جا برای پیشرفت داشته باشد: پول و پیشرفت سریع در این مسیرها بدست میآید. مثلاً زمانی که مهاجران اولیه امریکا ساکشان را در بیابان روی زمین میگذاشتند، کسی که نجاری بلد بود و میتوانست خانه و اصطبل بسازد نانش در روغن بود.
برای معتبرترین شرکتی که میتوانید کار کنید: این کار باعث میشود اعتبار بیشتری پیدا کنید و کار را برای گسترش ارتباطاتتان راحتتر میکند.
برای پولدار شدن تخصص کسب کنید: سعی کنید در یکی از زمینههای کاریتان چنان متخصص شوید که کسی نتواند روی دستتان بلند شود. دنیای امروز دنیای تخصص است. کسی این خاصیت را بدست خواهد آورد که عاشق یادگیری باشد. شما را بهعنوان یک برنامه نویس در شرکتی استخدام کردهاند و هر روز وظایف چالش برانگیزی به شما محول میشود. اگر اهل جست و جو و یادگیری باشید نه تنها وظیفهی خود را انجام دادهاید بلکه بعد از چند وقت برای خود غولی خواهید شد که تمام شرکتهای معتبر چگونه در کمتر از یک سال پولدار شویم؟ برای داشتنتان سر و دست میشکنند.
برای پولدار شدن از چند جا درآمد داشته باشید: البته نه به آن شیوهای که سازمان بازرسی کل کشور را عصبانی کند (چند شغلههای دولتی). اگر کاری را در حد تخصص یاد گرفتهاید شروع کنید درباره آن مطلب بنویسید، مشاوره بدهید و تدریس کنید و از تمام اینها پول در بیاورید.
چگونه پولدار شویم؟
بانک اول - این که چقدر بتوانید ماهیانه خرج یا پسانداز کنید، به عوامل زیادی از جمله حقوق ماهیانه چگونه در کمتر از یک سال پولدار شویم؟ و شرایط خانوادگی و شرایط اقتصادی جامعه بستگی دارد.
به اشتراک بگذارید:
به گزارش بانک اول، یک فکر هیجان انگیز! چرا تمام وقت، کار و نیمه وقت، پول خرج نمیکنید؟ چه حسی دارید اگر بتوانید صادقانه بگویید: «من دارم کار میکنم که پولدار شم. نه این که فقط بتوانم پول قبضهایم را بدم.» در واقع وقتی نقشهی ثروتمند شدن داشته باشید، آن قدر انگیزه پیدا میکنید که حتی شب خوابیدن هم برایتان سخت میشود! شاید کمی اغراقآمیز به نظر برسد. اما نمیتوانید انکار کنید که تا به حال در ذهن خود رویای پولدار شدن نداشتید.
در مورد این که در حال حاضر چطور میخواهید زندگی کنید در تقابل با این که تا چند سال میخواهید کار کنید، تصمیم بگیرید. منظور این است که اگر تمام پولی که الآن درمیآورید خرج کنید، هیچ چارهی دیگری جز سخت کار کردن سرِ پیری ندارید! اما اگر از همین حالا به فکر پسانداز کردن و سرمایهگذاری باشید، در آینده انتخابهای بیشتر و بهتری دارید.
مطمئن شوید چیزی را میخرید که بعد از گرفتن صورت حسابش احساس پشیمانی نکنید و از خرید خود خوشحال باشید همچنین بهتر است بدانید پسانداز کردن طول میکشد و نیاز دارد هر روز برایش تلاش کنید و برای رسیدن به استقلال مالی صبور باشید. بعضی اوقات صبور بودن کار سختی است، اما درست مثل رسیدن به اهدافتان است. یعنی این که با تلاش کردن در طول زمان میسر میشود. در ادامه 3 عادت مالی که برای پولدار شدن باید رعایت کنید، در اختیارتان قرار دادهایم.
قانون 70/30
بعد از پرداخت قبوض، یاد بگیرید که فقط از 70 درصد پول باقیمانده استفاده کنید. پولی که هر ماه خرج میکنید به 2 دستهی ملزومات و تجملات تقسیم میشود. این 70 درصد را باید خرج ملزومات خود کنید. بعد وقت آن است که 30 درصد باقیمانده را به مخارج مختلفی اختصاص دهید. این مخارج میتوانند از این قبیل باشند:
خیرات
از 30 درصد پول باقیمانده، یک سوم آن باید صرف امور خیریه شود. خیرات در واقع دستگیری از جامعه و کمک کردن به افراد نیازمند است. ما معتقدیم بخشیدن 10 درصد از پول باقیمانده از حقوق ماهیانه، میزان خوبی برای خیرات محسوب میشود.
بعضی افراد گمان میکنند فقط وقتی پول زیادی دارند باید به دیگران کمک کنند؛ در صورتی که پول بخشیدن را باید از همان زمانی که هنوز حقوقتان کم است یاد بگیرید. مسلماً بخشش 10 هزار از 100 هزار تومان، بسیار آسانتر از بخشیدن 100هزار از یک میلیون تومان میباشد. ممکن است بگویید: «اگر یک میلیون تومان پول داشتم، خیلی راحت 100هزار تومانش را خیرات میکردم.»، اما اگر در آن موقعیت قرار بگیرید، به احتمال زیاد این کار را نمیکنید. پس بهتر است از همین حالا و با همین مقادیر کم، عادت پول بخشیدن را در خود پرورش دهید تا وقتی پول بیشتری به دست میآورید، راحتتر بتوانید به دیگران کمک کنید.
سرمایه گذاری
با 10 درصد بعدی پول باقی مانده، باید سرمایه جمع کنید. این پولی است که برای خرید، تعمیر، ساخت و ساز و فروش از آن استفاده میکنید. کلید ماجرا این است که مشغول تجارت باشید، حتی اگر به طور نیمهوقت باشد.
راههای زیادی برای ایجاد سرمایه وجود دارد. بگذراید قوهی تصورتان به تکاپو بیفتد. به تواناییهایی که سر کار یا موقع انجام سرگرمیهایتان پرورش دادید، نگاه دقیقتری بیاندازید. ممکن است بتوانید آنها را به سرمایه گذاری سودمندی تبدیل کنید. به علاوه میتوانید یاد بگیرید که چطور محصولات را به طور عمده بخرید و خرده بفروشید. یا اینکه میتوانید ملکی بخرید و آن را ارتقا دهید. از این 10 درصد برای خریدن تجهیزات، محصولات یا هر دو به طور مساوی استفاده و شروع کنید. از کجا میدانید درون شما چه نبوغی منتظر است تا با جرقهای به نام «فرصت» بیدار شود!
پسانداز
10 درصد آخر باید پسانداز شود. این مورد، هیجان انگیزترین قسمت نقشهی پولداری حساب میشود. زیرا میتواند با آماده کردنتان برای زمستان زندگی، به شما ذهنیتی از فقر بدهد. بگذارید واژههای «فقیر» و «پولدار» را تعریف کنیم: افراد فقیر پولشان را خرج میکنند و سپس هر چه باقی ماند پسانداز میکنند، ولی افراد پولدار پولشان را پسانداز میکنند و سپس آن چه را باقی ماند خرج میکنند.
فرض کنید 20 سال پیش دو نفر، هرکدام ماهیانه 100 هزار تومان حقوق میگرفتند و هر سال حقوقشان به میزان مساوی افزایش مییافت. یکی از آنها فلسفهی خرج کردن پول و پسانداز مقدار باقی مانده را داشت. برعکس، فلسفهی دیگری، اول پسانداز و سپس خرج کردن اضافیِ پول بود. امروز اگر آنها را بشناسید، به خوبی میتوانید تشخیص دهید کدامیک پولدار و کدامیک فقیر است؛ بنابراین به خاطر داشته باشید که خیرات و سرمایهگذاری و پسانداز، مثل برنامهریزی مالی دیگری اثرات نافذی دارد. شاید در آخر روز، هفته یا ماه نتایج زیاد مشخصی نداشته باشد، ولی بعد از گذشت 5 سال، تفاوتها مشخص میشود و در پایان دهمین سال تفاوتها چشمگیرند. در صورتی که مقدار پول اولیه همان بوده و فقط فلسفهی استفاده از آن فرق میکند.
عادتهای مالی چگونه در کمتر از یک سال پولدار شویم؟ نادرستی که باعث میشوند پول کم بیاورید!
پول زیادی را صرف مخارج خانه میکنید
مسلماً مخارج خانه ابتدا با پول رهن و اجاره شروع میشود و سپس مخارج دیگری از قبیل مالیات، تعمیر و پول آب و برق و گاز را شامل میشود. خرید مایحتاج و تامین خورد و خوراک نیز باید در نظر گرفت. عموماً بیشترین مقدار پولتان صرف مخارج خانه میشود؛ بنابراین صرفهجویی در آنها تا حد ممکن بسیار موثر است.
زیاد برای ماشین خرج میکنید
درست مثل مخارج خانه، هزینههای ماشین میتوانند بسیار سرسام آور باشند و حتی از درآمد ماهیانهای که دارید بیشتر شوند. برای کاهش مخارج ماشین بهتر است راههای نزدیک را پیادهروی کنید یا گاهی اوقات از وسایل نقلیهی عمومی استفاده کنید.
بی حساب و کتاب پول خرج میکنید
دفتر و قلمی بردارید و تمام مخارج ماهیانهی خود را در آن بنویسید. هر ماه برای هر بخشی که میخواهید پول خرج کنید، هدفی تنظیم کنید. آخر ماه میتوانید میزان پولی را که برای هر بخش خرج کردید، با هدف اولیهی خود مقایسه کنید و با این روش برنامهریزی و کنترل بهتری بر مخارج خود داشته باشید.
بیاختیار پول خرج میکنید
ناخودآگاه پول خرج کردن از بیاختیاری نشئت میگیرد. خیلی از روشهای بازاریابی و تبلیغات نیز بر همین اساس بنا شدهاند. درمان این بیاختیاری، آگاهی است. آگاهی، اختیار را تقویت میکند و باعث میشود کمتر تحت تاثیر تبلیغات وسوسه شوید یا وسایلی بخرید که به آنها نیازی ندارید.
بیش از اندازه برای تفریح کردن پول خرج میکنید
هیچگاه بیشتر از 10 درصد حقوقتان را برای تفریح کردن خرج نکنید. تفریح میتواند سفر رفتن و مخارج هتل و هواپیما یا بیرون رفتن با دوستان و هزینههای سینما و رستوران را شامل شود. خرید وسایلی مثل تلویزیون و بازیهای کامپیوتری نیز در این بخش جای میگیرد. خیلی از کسانی که مشکلات مادی دارند، بیشتر از 10 درصد حقوقشان را به تفریح کردن اختصاص میدهند. البته تفریح در حد طبیعی برای همه ضروری است، ولی این که بدون فکر کردن به آینده و چشم بسته تمام پول خود را صرف بازی و خوش گذرانی کنیم، عواقب مالی ناخوشایندی به دنبال دارد.
حرف آخر
در واقع این که چقدر بتوانید ماهیانه خرج یا پسانداز کنید، به عوامل زیادی از جمله حقوق ماهیانه و شرایط خانوادگی و شرایط اقتصادی جامعه بستگی دارد. اما با هر درآمد و شرایطی، بهتر است با برنامهریزی پیش بروید و همانطور که گفته شد حساب دخل و خرجتان را داشته باشید تا هر چند خیلی کوچک، ولی نگرانی و استرس کمتری را تجربه کنید
چگونه در کمتر از یک سال پولدار شویم؟
مهارت های نرم چیست و ارتقا مهارت های نرم چه اهمیتی دارد؟
فیلم درمانی: کاربردهای عملی در روان درمانی
خود هیپنوتیزم چیست و چگونه آن را انجام دهیم؟
روانپزشک کیست و چگونه یک روانپزشک خوب پیدا کنیم؟
راههای رسیدن به خودشکوفایی چیست و انسانی که به خودشکوفایی رسیده چه ویژگی هایی دارد؟
روانشناسی مثبت گرا چیست و چگونه می تواند به شما کمک کند؟
ذهن باز: چگونه ذهن باز داشته باشیم و چرا اهمیت دارد؟
دوره های آموزشی صنعت ساختمان رو بگذرون, معمار شو!
زمانی که میذاری رو کم کن، یادگیریتو ببر بالا!
10 راه پولدار شدن از زبان وارن بافت
راه های پولدار شدن
بهترین راه پولدار شدن
پولدار شدن یک هدف مشترک برای تمام آدم هاست و رسیدن به این مقصود کار دشواری نیست تنها فقط باید شما با راز و رمزهای ثروتمند شدن آشنا شوید.
این را به شما بگویم که، پولدار شدن با یک شغل یا حرفه، چندان ساده نیست. زمانی که به دنبال شغلی خوب هستید معمولا آرزوهایی دارید که در همان اول به واقعیت تبدیل نمیشوند.
این یک واقعیت است که در آغاز کار نمیتوان پول و اشتیاق را با هم و همزمان داشت.
روش های بسیاری برای کسبثروت از راه یک شغل وجود دارد. ایدههای زیادی هم وجود دارد. اوضاع اقتصادی کشور همیشه با نوساناتی همراه بوده، بنابراین در برنامهریزی های خود همیشه این ویژگی را در نظر بگیرید تا در زمان پیدایش نوسانات اقتصادی به برنامههای شما صدمه کمتری وارد شود.
راه های پولدار شدن
اولین قدم برای پولدار شدن، کسب علم و دانش
کسب دانش نخستین و مهمترین قدم در راه به دست آوردن ثروت است. اینکه این دانش از راه تحصیل در دانشگاه به دست بیاید و یا از راه گذراندن و مطالعههای دورههای آموزشی رایگان اینترنتی هیچ فرقی ندارد.
دانش را برای ارتقاء و پیشرفت فردی خودتان یاد بگیرید نه برای وجهه بیرونی و اعتبار آن. به دنبال داشتنی باشید که را زندگی شما را عوض کند ( علاقه و استعداد را از یاد نبرید).
سرمایه گذاری برای پولدار شدن
یکی از بهترین راه ها برای ثروتمند شدن سرمایه گذاری و کار کشیدن از پول است بنابراین به جای خرید وسایل پر زرق و برق و چشم و هم چشمی با دیگران پولتان را در بازار مسکن و یا در طلا و حتی ارز سرمایه گذاری کنید.
راه اندازی کسب و کار برای پولدار شدن
راه اندازی کسب و کار برای خود بهترین شیوه برای به دست آوردن ثروت است چون زمانی که صاحب کسب و کار خودتان شدید، پس از رسیدن به سوددهی مناسب، می توانید با آرامش خیال در زمینه های دیگر هم سرمایه گذاری کنید. این قدم عاقلانه ترین شیوه برای پولدار شدن است ولی قدری زمان خواهد برد.
راههای پولدار شدن
ریسک پذیر بودن در زندگی برای پولدار شدن
فقرا، سخت برای پول کار می کنند ولی پول برای ثروتمندان سخت کار می کند بنابراین چنانچه می خواهید زندگیتان تغییر کند ، ریسک کنید و بگذارید پولتان برای شما کار کند.
وارن بافت با ثروت 62 میلیارد دلاری یکی از پولدارترین مرد جهان بود؛ وقتی که او در سال 1962 سهام شرکت Berkshire Hathaway را به قیمت 7.5 دلار در هر سهم خرید. امروز که وارن بافت 78 سال دارد، شرکت Berkshire Hathaway از شرکت های کلاس A بازار بوده و هر سهم ممتاز آن حدود 119 هزار دلار قیمت دارد. او موفقیت های خود را با استراتژیهای مناسب و ویژه به خود بدست آورده است. در اینجا راز های پولدار شدن را از زبان وارن بافت میخوانیم.
راه های ثروتمند شدن
با سود خود سرمایه گذاری کنید
وقتی که برای نخستین بار در کاری سودی را بدست میآورید، حتما وسوسه میشوید که آن را همان زمان خرج کنید. نه! بهترین کار سرمایه گذاری دوباره این پول در کار است. او این درس را در دبیرستان یاد گرفت! وارن بافت وقتی که یک بچه دبیرستانی بود، یک ماشین پین بال را خرید و در یک آرایشگاه قرار داد.
با پولی که از این راه بدست آورد کم کم 8 ماشین پین بال دیگر خرید و در 8 آرایشگاه قرار داد. وی در سنین بالاتر، زمانی که که سهام خود را میفروخت، از پول آنها برای سرمایه گذاری در یک کسب و کار دیگر استفاده میکرد. وی در سن 26 سالگی 174 هزار دلار پول داشت. این مقدار معادل 1.4 میلیون دلار در زمان حال است! حتی یک مبلغ کوچک میتواند کم کم تبدیل به یک ثروت بزرگ شود.
به تفاوت داشتن میل داشته باشید
تصمیمات خود را طبق آنچه دیگران از شما توقع دارند نگیرید. زمانی که وارن بافت آغاز به مدیریت 100 هزار دلار خود در سال 1956 کرد، در میان سرمایه داران یک فرد عجیب و غریب به حساب می آمد. وی در وال استریت کار نمیکرد، محل کار او محل زندگی خانواده اش، یعنی اوماها بود. وی در مورد جای سرمایه گذاری خود به هیچ کس حرفی نمی زد. مردم میگفتند که او شکست خورده که جای پول هایش را به کسی نمیگوید. ولی پس از 14 سال پول وی 100 میلیون دلار ارزش داشت.
به جای تقلید از دیگران، وی به دنبال سرمایه گذاری های نامرغوب بود و کلا طرفدار ضعیفان بازار بود. به قول وارن بافت شما باید با استانداردی که درون خود تعریف میکنید خود را ارزیابی کنید نه استانداردی که دنیا برای شما مشخص میکند.
عجله نکنید
کدام ارز دیجیتال را بخریم تا بیش از 500درصد سود کنیم؟ زود ثبت نام کنید.
پیش از این که هر نوع تصمیمی بگیرید، در مورد موقعیت خود و قصد خود اطلاعات کاملی بگیرید و از دوستان و آشنایان خود در مورد همه مسائل مشورت بخواهید. وارن بافت میگوید وقتی که او تصمیم خرید کسب و کاری را داشته باشد، نخست منتظر است که طرف روبرو سرنخهایی از قیمت به وی بدهد.
پیش از آغاز، یاد بگیرید
پیش از آغاز معامله قرارداد ببندید. وارن بافت این را وقتی فهمی که کوچک بود. وقتی که پدر بزرگ او، ارنست، او و دوستش را مامور یافتن یک حشره در بقالی اش کرد. وارن و دوستش 5 ساعت زمان گذاشتند و آنگاه با دستان یخ زده پیش پدربزرگش رفتند. ارنست تنها 90 سنت به هردوی آن ها داد. وارن از کاری که کرده بود ناراحت شد؛ چون در کمتر از یک ساعت میتوانست این مقدار پول را به جیب بزند. وارن بافت گفته که حتی با دوستان و آشنایان خود پیش از انجام هر کاری، قرار داد بسته و در مورد جزئیات به موافقت برسید.
هزینههای کوچک را مدیریت کنید
وارن بافت اغلب در شرکتهایی سرمایه گذاری میکرد که مدیران آن روی هزینههای کوچک نیز حساس بود. در یکی از شرکتهایی که وی سرمایه گذاری میکرد، مدیر شرکت حتی ورقههای دستمال کاغذی را نیز میشمارد که کلاه سرش نرود (در حالی که رفته بود!). به گفته وارن بافت، نظارت بر هزینهها میتواند سود شما را افزایش بسیار زیادی بدهد.
قرض نگیرید
زندگی در کارتهای اعتباری و وامهای مختلف شما را پولدار نمیکند. وارن بافت هیچ وقت مبالغ بسیار زیاد وام نگرفت، چه برای خرید مسکن، چه برای سرمایه گذاری. وی در مورد افرادی که با قرض گرفتن میخواستند پولدار شوند، حرفهای زیادی زده و نمونه های زنده زیادی از شکست آنها آورده است. در این موارد، او دو پیشنهاد داشت؛ یکی مذاکره کردن با طلبکاران و دیگری یک سرمایه گذاری عاقلانه با پول بدست آمده است.
ماندگار باشید
با استقامت و ابتکار، شما میتوانید در مقابل یک رقیب قدرتمندتر برنده شوید. وارن بافت در سال 1983 سهام شرکتی را به نام Nebraska Furniture Mart خرید، چرا که او روش مدیریتی صاحب این کسب و کار یعنی Rose Blumkin را دوست داشت. او یک مهاجر روسی بود که لباس فروشی کوچک خود را به بزرگترین فروشگاه مبلمان در آمریکای شمالی تبدیل کرد. استراتژی او خرید وسایل در کمترین قیمت بود. او یک مذاکره کننده بی رحم بود. برای وارن بافت، رز یک قهرمان شجاع بود که برنده را از بازنده جدا میکرد.
بدانید کی بفروشید!
یک بار، وقتی که وارن بافت نوجوان بود، به تماشای یک مسابقه رفت. او در مسابقه شرط بندی کرد و پولش را باخت. برای پرداخت جریمههای خود، وی در مسابقه دیگری شرطبندی کرد. این بار نیز همه پول خود را از دست داد! او یک هفته بیمار گردید و درآمد زیادی را از دست داد. ولی او از این باخت ها درس بزرگی گرفت. او دانست که چه وقتی از یک معامله باید بیرون آید، نه این که با پیروی از احساسات دوباره و دوباره بازی کرده و ببازد.
خطر را ارزیابی کنید
در سال 1995، کارفرمای پسر وارن بافت، Howie، به وسیله FBI متهم به تقلب در تعیین قیمت شد. وارن بافت به Howie گفت که در مورد بهترین و بدترین حالتی که برایش پیش میآید فکر کند. پسر وارن بافت پس از سنجیدن این ریسک، به سرعت از قراردادهایش با شرکت متقلب بیرون آمد. شما با پرسیدن سوال ” بعدِش که چی! ” میتوانید سنجش ریسک را به چگونه در کمتر از یک سال پولدار شویم؟ بهترین صورت انجام دهید. این کار شما را به انتخاب بهترین مورد هدایت می کند.
موفقیت را برای خود تعریف کنید
با وجود ثروت هنگفت، وارن بافت، موفقیت خود را بر مبنای دلار اندازه گیری نمیکند. او در سال 2006 وعده داد که تقریبا همه ثروت خود را به بنیاد خیریه بیل و ملیندا گیتس ببخشد. وی تصمیم نگرفت همه ثروتش را برای خودش نگه دارد. او در جمله ای معروف میگوید:
من میدانم اشخاص پولداری که وسایل و خانههای بسیاری برای خودشان میخرند، در واقع هیچ محبوبیتی ندارند. زمانی که به سن من میرسید، موفقیت خود را با تعداد کسانی که در جذب آنها به سمت خود به موفقیت رسیده اید ارزیابی می کنید، نه پول و ثروت! این هدف نهایی زندگی کردن است…
در میان گذاشتن یک حقیقت؛ هیچ کس با سود معامله و ترید ثروتمند نمیشود!
این روزها که بازارهای مالی به رونق فراوانی رسیدهاند و وضعیت اقتصادی دنیا به سمت خوبی پیش نمیرود، تعداد زیادی از مردم تلاش میکنند به معاملهگر بازارهای مالی تبدیل شوند تا بتوانند به درآمد دلخواه خود برسند. با این حال، نیکلاس گوک (Niklas Göke)، نویسنده مطرح اقتصادی در مدیوم، در مقاله تازه خود استدلال میکند که معاملهگری نمیتواند افراد را به ثروت برساند. متن کامل مقاله نیکلاس گوک را در ادامه میخوانید.
«هرگز نفروشید»؛ این توصیهای است که کارتر توماس (Carter Thomas) آرزو میکند کاش ۲۰ سال زودتر به آن عمل میکرد.
کارتر در سال ۲۰۰۳ همه پولی را که از شغل تابستانی خود بهعنوان یک غریق نجات به دست آورده بود روی سهام شرکت اپل سرمایهگذاری کرد. کل سرمایه او در آن دوره ۱۸ هزار دلار بود؛ یک تصمیم هوشمندانه.
اینکه کارتر [مانند اغلب معاملهگران] دو ماه بعد همه سرمایه خود را صرف هزینههای غیرضروری یا خرید کالاهای لوکس کند، تصمیمی هوشمندانه به نظر نمیرسید. پس از تجزیه سهام (تقسیم سهام به تعداد بیشتری سهم) و افزایش قیمت، ارزش سهام کارتر امروزه بیش از ۱۰ میلیون دلار است.
با نگاهی به این تجربه، کارتر یک درس ساده اما عمیق آموخته است که اغلب افراد شبیه او که میخواهند ثروتی برای خود ایجاد کنند، آن را نادیده میگیرند. او میگوید:
اگر من ثروت کلانی به دست نیاوردهام تنها دلیلش این است که داراییهایم را به فروش رساندهام. دلیل این موضوع هرگز این نیست که من چیزهای مناسبی نخریدهام. من همیشه چیزهایی مناسب در زمان مناسب خریدهام، اما هرگز آنها را بهاندازه کافی نگه نداشتهام.
نمیتوانم خودم را با کارتر توماس مقایسه کنم، ام من هم بارها چنین اشتباهاتی را مرتکب شدهام، بنابراین صرفاً میخواهم برای خودم یک موضوع را یادآوری کنم:
شما با سود معامله ثروتمند نمیشوید. با داشتن داراییهای ارزشمند ثروتمند میشوید.
سلب مسئولیت: من مشاور مالی نیستم. این یک مشاوره و توصیه مالی نیست.
ساده است: دارایی خوب بخرید، نفروشید!
در اینجا سادهترین الگوی ثروت دومرحلهای که من میشناسم، ارائه شده است:
۱. باید داراییهایی بخرید که فکر میکنید دارای ارزش بالایی هستند.
۲. نباید آنها را بفروشید.
همه تصور میکنند انتخاب داراییهای مناسب، قسمت سخت ماجراست، اما در واقع فشار روانی ناشی از مبارزه مداوم با رضایت فوری است که توانایی ما و پتانسیل مالی را محدود میکند.
از منظر تاریخی تقریباً همه بازارها رو به بالا حرکت میکنند. به ۱۰، ۲۰ و یا ۳۰ سال پیش برگردید و به قیمتها نگاه کنید. بازار سهام: رو به بالا. املاک و مستغلات: رو به بالا. کالا و اجناس: رو به بالا. ارز دیجیتال: رو به بالا. سرمایه خطرپذیر: رو به بالا. حتی قیمت کارتهای بازی پوکمون گو نیز روندی صعودی داشتهاند.
همه چیز بهطور مداوم بالا میرود، زیرا پول سیستمی مصنوعی است که انسان آن را ایجاد کرده و کنترل میکند و میدانیم که انسان موجودی جایزالخطاست. هر یک از ما با خودکنترلی درگیر هستیم و بشر بهطور کلی با این موضوع دستوپنجه نرم میکند. پول یک آزمایش مارشمالو (marshmallow experiment) غولپیکر برای بشریت است. دکمه «چاپ پول بیشتر» یک زنگ قرمز بزرگ است و اگر شما چنین زنگی را به دست افرادی دهید که خودکنترلی اندکی داشته باشند، واقعاً چقدر میتوانید انتظار داشته باشید که قبل از فشردن زنگ خودشان را کنترل کنند؟
قیمتها چیزی بیشتر از اعدادی نیستند که ما در کنار نام کالاها مینویسیم و سپس میگوییم «اگر تورم در طول سال ۲% افزایش پیدا کند، خوب است»؛ زیرا اقتصاد را هم بشر اختراع کرده است. ما پول بیشتری چاپ میکنیم و به تبع آن همه اعداد بالا میروند. آیا قیمتها کار دیگری جز بالا رفتن میتوانند انجام دهند؟
تنها در این سالِ استثنایی فدرال رزرو ایالاتمتحده نزدیک به ۵ تریلیون دلار چاپ کرده است. به ازای هر ۴ دلاری که در آغاز سال ۲۰۲۰ وجود داشت، اکنون دلار دیگری در گردش است. آیا میدانید این موضوع به چه معناست؟ این یعنی اعداد باید بالا بروند.
اگر چاپ پول قیمتها را بهصورت یکنواخت تغییر میداد، امسال ۲۵٪ به قیمت همه چیزهایی که با دلار اندازهگیری میشوند، افزوده میشد. از آنجا که این اتفاق رخ نمیدهد برخی حوزهها (جایی که پولهای تازه چاپشده ابتدا جریان مییابد) افزایش بیشتری را تجربه میکنند. بازار سهام، اوراق قرضه، رهن و وام معمولاً جزو حوزههایی هستند که این افزایش را بیشتر تجربه میکنند. نهایتاً پول همواره راه خودش را به بازارهای جدیدتر، حاشیهایتر و کمتر قانونگذاریشده نظیر تأمین مالی جمعی، ارز دیجیتال و همچنین کارتهای پوکمون پیدا میکند.
نکتهای که وجود دارد این است که چه به نمودار ۱۰۰ ساله بازار سهام، چه به نمودار ۵۰ ساله املاک و مستغلات و چه به نمودار ۳۰ ساله بازار طلا نگاه کنید، اعداد همواره بالا میروند. حتی اگر یک میمون بدون فکر تعدادی سهام (یا سایر داراییها) را از کلاهی بهصورت کاملاً تصادفی بردارد باز هم در یک دوره زمانی چندین دههای عملکرد خوبی از خود به نمایش خواهد گذاشت.
با این حال و علیرغم اینکه ما اختلاف یک درصدی به لحاظ کروموزومی با میمونها داریم، معمولاً در این قرعهکشی که همه میتوانند در آن برنده شوند، موفق نمیشویم. دلیل آن هم یک چیز است: ما داراییهای خود را خیلی زود میفروشیم.
یک سرمایهگذار با گذشت زمان درآمد کسب میکند. او کاری ارزشمندتر از این نمیتواند انجام دهد و در اغلب مواقع کار درستی است.
چرا میفروشیم؟
چرا هیچ کاری نکردن سخت است و نمیتوان از این فرصت استفاده کرد؟ چرا نمیتوانیم اجازه دهیم که بازار از داراییهای ما مراقبت کند؟ دو دلیل وجود دارد: طمع و ترس.
طمع سرمایهگذار زمانی است که شما چیزی را خریدهاید که به آن اعتقاد دارید ولی خیلی زود آن را میفروشید، زیرا فکر میکنید باهوشتر از بازار هستید و یا تفکر کوتهبینانه بر شما سایه افکنده است.
من در سال ۲۰۱۷ چین لینک (Chainlink) را به قیمت ۰٫۰۹ دلار خریدم. میدانستم که این ارز دیجیتال و شبکه آن چه کاری قرار است انجام دهد. فکر کردم چیز خوبی است و میخواستم آن را نگه دارم. چند هفته بعد تسلیم شدم و کاری که همه به من گفتند را انجام دادم: سود کسب کردم. هر واحد لینک را به قیمت ۰٫۵۵ دلار فروختم. بیش از حد خوشحال بودم. ظرف چند هفته شش برابر سود کرده بودم. چطور میتوانستم عملکرد بهتری از این داشته باشم؟ امروزه مأموریت چین لینک در حال تحقق است. قیمت لینک در زمان نوشتن این مقاله حدود ۱۵ دلار بوده و به اوج قیمتی خود ۲۰ دلار نیز رسیده است. من ۱۰۰ هزار دلار را بهراحتی از دست دادم. در واقع من تحتتأثیر تفکر کوتهبینانه قرار گرفتم.
ترس سرمایهگذار هنگامی رخ میدهد که شما چیزی را میخرید که به آن اعتقادی ندارید. فقط خریدید چون میترسید سودی را که دیگران به دست میآورند از دست بدهید. در این شرایط شما یک بمب ساعتی هستید که بر روی یک بمب ساعتی نشستهاید. سؤالی که به وجود میآید این است: کدام یک زودتر منفجر خواهد شد؟
وقتی ۱۸ ساله بودم، سهام سه شرکتی را که در یک مجله توصیه شده بود به قیمت ۴۰۰ یورو خریدم. من صرفاً تصویر مبهمی از کاری که شرکتها انجام میدادند داشتم و هرگز این اطلاعات را بررسی نکرده بودم. سهمهایی که خریده بودم ۲۵ درصد ضرر داد. برای یک جوان ۱۸ ساله ۱۰۰ یورو پول زیادی بود. پس از ماهها انتظار و عذاب، در نهایت همه سهامم را با ۵۰ یورو ضرر فروختم، اما هزینه روحی آن بسیار بیشتر بود. نهتنها پولم را بلکه انرژی و آرامشم را هم از دست دادم. در یک سرمایهگذاری بد ورود کرده بودم و امیدوار بودم که ضررهایم جبران شود.
تریدر شدن
اشتباه نکنید؛ گرگ والاستریت هم تریدر نبود. او کارگزار سهام بود و از کمیسیونها به ثروت رسید.
طمع و ترس شما را از یک سرمایهگذار به یک تریدر تبدیل میکند. تریدر شدن حرفهای است که اگر مفهوم آن را بدانید احتمالاً نمیخواهید در آن فعالیت داشته باشید و قطعاً کاری است که شما نمیتوانید با ترس و طمع در آن به موفقیت برسید.
اما تریدر شدن خیلی راحت به نظر میرسد. اینطور نیست؟
همه میخواهند تریدر شوند. معاملهگری باحال است. جذابیت دارد. باعث میشود احساس زندهبودن کنید. همچنین یک روش سریع برای از بین بردن بهرهوری، سلامت روانی و همچنین ویرانکردن سبد سرمایهگذاریتان برای رسیدن به یک بازدهی مناسب است.
اگر مردم میدانستند که «تریدر بودن» شغلی مانند سایر شغلهاست، شغلی که صرفاً اگر بهطور مداوم کسب سود کنید، میشود بر روی آن حساب کرد، ممکن بود تصورشان از این حرفه تغییر پیدا کند. اما اغلب فکر میکنند میتوان با نشستن روی سنگ توالت بعد از ناهار و فکرکردن در مورد آن میتوانند در این حوزه مسلط شوند.
وقتی شما یک تریدر باشید، حقوق شما از خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا حاصل میشود. متوجه هستید؟ اگر معامله موفقی نداشته باشید، پولی برای غذا خوردن ندارید. این یک شرط برای یک تریدر تماموقت واقعی است. اگر یکی از آنها نیستید خوششانس هستید!
خوششانس هستید که حقوق شما با خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا به دست نمیآید. پس چرا بهدنبال کار دوم هستید؟ بهویژه چیزی که در آن مهارتی ندارید. بنابراین فقط بخرید و برای همیشه نگه دارید. از پولتان برای ذخیره چیزهای باارزشتر استفاده کنید.
هنگامیکه شما داراییای را میخرید که به آن اعتقاد دارید، دیگر پرسیدن این سؤال که چه زمانی آن را بفروشم بیمعناست. بهصورت پیشفرض پاسخ این سؤال هرگز است. در واقع تا زمانی که شرایط بهطور بنیادین تغییر پیدا نکند، پاسخ شما نیز نباید تغییر کند.
فرض کنیم شما آمازون را دوست دارید. وقتی که سهام آمازون را خریدید، جف بزوس برای شما کار میکند؛ نه بهصورت خیالی بلکه به معنای واقعی کلمه این اتفاق رخ میدهد. اگر جف بزوس در کار خود موفق بود، ارزش سبد دارایی شما نیز بالا خواهد رفت. به مدت ۲۰ سال این مرد ثابت کرده که میداند چه کاری دارد انجام میدهد. چرا باید چنین گزینهای را از فهرست خود حذف کنید؟ آیا جف بزوس را اخراج میکنید؟ نه، اما شما سهام آمازون خود را میفروشید و این دقیقاً به معنای اخراج جف بزوس است.
کمبود یک ذهنیت باعث میشود که ما همانند یک تریدر رفتار کنیم، آن هم در حالی که هیچ مهارتی برای موفقیت در آن نداریم. ما خودمان را گول میزنیم و در یک تلاش واهی موقعیت (پوزیشن معاملاتی) خود را تغییر میدهیم تا «هزینه فرصت» خود را مدیریت کنیم. ما نگران نحوه سرمایهگذاری ۵۰۰ دلار بعدی هستیم.
در عوض ما (سرمایهگذاران) فقط نیازمند این هستیم که درآمد بیشتری کسب کرده و آنچه را که به آن اعتقاد داریم بخریم. ما نیاز به قدرت شلیک بیشتری داریم. [برخلاف تریدرها که مسائل زیادی دارند] تنها مسئله برای ما این است: نیاز به پول بیشتری داریم تا بتوانیم داراییهای بیشتری بخریم و برای همیشه آن را نگه داریم.
اگر شما به سرمایهگذاریتان در زمانی که آن را انجام میدهید، اعتقاد داشته باشید، دیگر نیازی به اقدامات عجیبوغریب نیست. تنها یک نیاز برای خرید بیشتر وجود دارد و بهترین راه برای رسیدن به این هدف، کسب درآمد بیشتر از شغلی است که در آن مهارت دارید تا اینکه بخواهید بهصورت پارهوقت و ضعیف معامله کنید.
یک تریدر نباشد. بلکه یک سرمایهگذار باشید و سپس سعی کنید تا میتوانید در کار خود درآمدزایی کنید تا بتوانید هر چه بیشتر سرمایهگذاری کنید.
ثروتمند شدن
ثروتمند شدن بهمعنای خوابیدن مثل یک نوزاد است. ثروتمند شدن بهمعنای داشتن چیزهایی است که در طول زندگیتان و تا آخر عمر با شما همراه باشد. تنها راه برای این کار مالکیت داراییهای ارزشمند برای همیشه است.
تمدن این کار را از آنچه فکر میکنیم آسانتر کرده است؛ زیرا از نظر تاریخی، در بلندمدت اعداد همواره بالا میروند. این سیستم برای ما ایجاد شده و نه بر علیه ما. در نتیجه ما فقط به این دلیل که در جلوی راه خودمان قرار گرفتهایم در سرمایهگذاری موفق نمیشویم.
روانشناسی انسان و نه توانایی او عامل موفقیت مالی ماست. ما با تأدیب نفس، حرص، ترس و یک حس ناخوشایند از پتانسیل درآمدیمان مبارزه میکنیم. حتی اگر بدانیم هیچ اقدامی نکردن، بهترین اقدام برای یک چگونه در کمتر از یک سال پولدار شویم؟ سرمایهگذار است، اما هنوز عمل به آن را تقریباً غیرممکن میدانیم.
کارتر تیز مجبور شد این درس را بهسختی بیاموزد، اما این کار را کرد و اکنون او به این توصیهها کاملاً توجه میکند:
من با بسیاری از افراد بالای ۵۰، ۶۰ و ۷۰ سال صحبت کردهام، همه آنها یکچیز میگفتند: مهمترین چیز داشتن دارایی است. اگر میخواهید ثروت داشته باشید، فقط باید داراییهای بیشتری داشته باشید. این تنها چیزی است که اهمیت دارد.
شما با کسب سود معامله ثروتمند نمیشوید، با داشتن چیزهای ارزشمند ثروتمند میشوید. هر چیزی که در مسیرتان قرار گرفت را خریداری نکنید. چیزهایی بخرید که میخواهید برای همیشه آنها را نگه دارید و سپس ذهنتان را مدیریت کنید تا واقعاً این کار را انجام دهید.
برای پولدار شدن در حسابداری کدام مهمتراست: آموزش حسابداری یا مالیات
امروزتصمیم دارم شما را با واقعیتهای دنیای حسابداری بیشتر آشنا کنم. در این چند سال اخیر بازار حسابداری بسیار داغ شده و علاقمندان به آموزش حسابداری بازار کار هر چگونه در کمتر از یک سال پولدار شویم؟ روز تعدادشان بیش از گذشته می شود. اگر عزمتان را جزم کرده اید تا از طریق شغل حسابداری به موفقیت و درآمد خوبی برسید باید به نکاتی که در ادامه عرض میکنم توجه زیادی داشه باشید.
شما برای پیشرفت در حسابداری باید هم آموزش حسابداری و هم آموزش مالیات را در برنامه کوتاه مدت و بلندمدت خود قرار دهید. مدت زمان بستگی به سطح اطلاعات و تجربیات شما دارد و قطعاً هدفتان. اینکه چه انتظاری اول از خودتان و شغل حسابداری دارید تا متناسب با آن بتوانید پیشروی کنید.
چند مشکل بزرگ درآمدی در حسابداری
اولین مشکل که بسیار مهم است عدم توانمندی حسابداران در حین اجرای کارهاست. وقتی توانمندی و تخصص لازم و کافی نباشد هرچقدر هم تلاش کنید برای چذب پروژه های حسابداری اثربخش نیست. دومین مشکل بزرگ عدم برنامه ریزی برای بروزرسانی اطلاعات در حوزه حسابداری و مالیات است. یک حسابدار باید خودش را مطابق با انتظارات کارفرمایان به روز کند. هم اکنون انتظارات مدیران و کارفرمایان نظم دادن همراه با حل تمامی مشکلات در سیستم حسابداری و مالیات است. اگر بخواهم فهرست وار عمده ترین مشکلات را بیان کنم باید به موارد زیر اشاره کنم:
- راه اندازی نرم افزارحسابداری مناسب مطابق با نوع فعالیت
- ثبت و گزارش دهی به موقع اسناد حسابداری
- ثبت نام و تشکیل پرونده مالیاتی
- اخذ کد اقتصادی
- ارسال فهرست حقوق و دستمزد در اداره بیمه و اداره مالیاتی
- ثبت نام و ارسال اظهارنامه مالیات بر ارزش افزوده
- ثبت نام و ارسال صورت معاملات فصلی
- ارسال اظهارنامه عملکرد و تحریر دفاتر قانونی
این موارد شاخص ترین انتظارات و نیازهای اغلب کافرمایان در جای جای کشورمان می باشد.
آموزش حسابداری یا آموزش مالیات
حالا رسیدیم به عنوان اصلی این نوشته، به نظر شما کدامیک مهمتراست؟ اگر نظر من را بپرسید پاسخ من اینگونه است: آموزش حسابداری و آموزش مالیات هر دو مکمل یکدیگر هستند و هیچ حسابداری با تسلط بر یکی از موارد نمی تواند کسب و کار خود را از طریق شغل حسابداری راه انازی کند. نکته مهم اینجاست چطور و چگونه باید این آموزش ها را پشت سربگذارید؟
برای پاسخ این سوال هم راهکار خوبی به شما پیشنهاد میکنم. اگر به فکر کسب درآمد در این بازار پرنیاز هستید نباید زمان را از دست دهید. باید سعی کنید در کوتاه ترین زمان ممکن خودتان را به روز کنید و طوری آموزش ببینید تا به تنهایی و بدون نیاز به معرف و یا سرمایه خاصی اولین پروژه حسابداری خود را جذب کنید.
من خودم سالها چگونه در کمتر از یک سال پولدار شویم؟ با این مشکل دست و پنجه نرم میکردم. یعنی سالیان درازی را صرف کارآموزی،اشتغال در حسابداری، مدیرمالی و معاون مالی نمودم تا متوجه شدم که دقیقاً چه مواردی را اگر میدانستم در کوتاهترین زمان ممکن به مقصد اصلی ام میرسیدم. هم اکنون این کلید با ارزش را در اختیار علاقمندان گذاشته ام تا با تکمیل اطلاعات خود بتوانند از تجربیات من در این سالها استفاده کنند تا خودشان بدون سردرگمی در شغلی که خودشان مدیر آن هستند مشغول شوند.
یک راز مهم
راز مهم این است که شما نیاز نیست کلی زمان برای یادگیری مالیات و قوانین آن به همراه حسابداری صرف کنید . شما باید تکنیکهای اجرایی خاص حسابداری و مالیات را کاملاً واقعی بیاموزید. من تمامی این نیازها و راه حل های آنها را در یک بسته ویدئویی همراه با نکات آن در جزوه جمع آوری کرده ام تا با بهره گیری از آنها ضمن تسریع فرآیند یادگیری،خیلی زود بتوانید بطور مستقل کسب و کار خود را راه اندازی کنید.
دیدگاه شما