شاخص ترس و طمع چیست؟
شاخص ترس و طمع در واقع شاخصی است که بر پایه احساسات سرمایه گذار بوجود آمده است. در مباحث مختلف عنوان شده است که جهت تحلیل بازارهای مالی از دو تحلیل معروف تکنیکال و فاندامنتال استفاده می شود. خوب قطعا این دو نوع تحلیل کاملا بر اساس علوم تخصصی ایجاد شده اند.
باید گفت که شاخص ترس و طمع در واقع سومین نوع تحلیلی است که تریدرها می توانند از آن برای تحلیل ارزیابی فاکتورهای bull و bear روند بازار ارز دیجیتال استفاده کنند.
شاخص ترس و طمع یکی از شاخصهایی است که بهکمک آن میتوان میزان FOMO و FUD را در بازار رمزارزها تشخیص داد. این شاخص میزان احساسات و رفتار افراد نسبت به بازار ارزهای دیجیتال را نمایش میدهد.
احساسات رفتار حاکم در دنیای ارزهای دیجیتال
رفتار بازار رمزارزها بسیار احساسی است. وقتی بازار رو به افزایش است مردم حریص میشوند و به خاطر همان حس جا نماندن از سود شروع به خرید میکنند.
در مقابل مردم اغلب با دیدن اعداد منفی و کاهش قیمتها باز هم واکنش احساسی نشان میدهند و شروع به فروش میکنند. در این حالت با FUD مواجه هستیم. یکی از راههای تشخیص میزان این احساسات در بازار استفاده از «شاخص ترس و طمع» است.
شاخص ترس و طمع ارز دیجیتال یک معیار مناسب سنجش
این شاخص میتواند برای صعودی یا نزولی بودن بازار و سنجش مناسبترین قیمت استفاده شود، به صورت روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه اندازه گیری میشود و بین صفر (ترس شدید) تا صد (طمع شدید) متغیر است.
شاخصهایی که با گرفتن دادههای اولیه احساسات حاکم در بازار و وضعیت معاملهگران را ارزیابی میکنند، میتوانند دید خوبی نسبت به روند فعلی و احتمالات پیش رو در اختیار فرد معاملهگر قرار دهد.
فوموچیست؟
Fear Of Missing Out این اصطلاح در واقع یعنی ترس از دست دادن که موجب ایجاد طمع در افراد میشود.
فرض کنید شما میشنوید به یکباره قیمت بیتکوین 2 برابر شده است در شما ترس عقب افتادن از دیگران و از دست دادن سود سرمایهگذاری در بیت کوین به وجود میآید و شما شتاب زده و بدون در نظر گرفتن دیگر فاکتورها اقدام به خرید بیت کوین میکنید. این عکس العمل شما نسبت بازار ارزهای دیجتال را فومو می گویند.
معاملهگران اغلب در زمان رشد قیمتها حریص میشوند که در نتیجه آن احساس فومو در بازار وجود میآید و بالعکس زمانی که بازار نزولی میشود، با دیدن تغییرات قیمتی منفی به صورت غیرمنطقی اقدام به فروش ارزیابی فاکتورهای bull و bear ارزهای دیجیتال خود میکنند.
هدف استفاده از شاخص ترس و طمع چیست؟
1. مدیریت احساسات در بازار
احساسات یکی از عوامل مهم نوسانات بازار ارز دیجیتال و دیگر بازارهای مالی می باشد. سرمایهگذاران با علم به این موضوع و استفاده از شاخص ترس و طمع میتوانند دید بسیار جامع تری نسبت به بازار داشته باشند و در هنگام بروز احساسات و نوسان در بازار اقدام مناسب تری نسبت به دیگران داشته باشند.
برای مثال وقتی شاخص ترس و طمع بین ۵۱ تا ۱۰۰ باشد و طمع در بازار را نشان دهد با کاهش حجم معاملات میتوان ریسک از دست دادن سرمایه را کاهش داد. از طرفی زمانی که این شاخص بین صفر تا ۴۹ و بیانگر ترس شدید در بازار باشد، خرید رمزارز میتواند سودآور باشد.
۲. پشتیبان مطمئن تصمیمات
هنگامی که رفتار بازار از ترس به طمع یا بالعکس تغییر پیدا میکند، شاخص ترس و طمع میتواند برای تأیید فرصتهای سرمایهگذاری یا خروج از بازار مورد استفاده قرار گیرد. این مورد در شرایطی بهبود پیدا کردن بازار یا ریزش آن، بسیار کاربردی است.
مزایای شاخص ترس و طمع
ترس و طمع هر دو از ویژگی های بخش احساسات افراد می باشد. در واقع می توان گفت طبق تحقیقات و گفته روانشناسان احساسات می توانند تاثیر بسیاری بر منطق داشته باشند و تصمیمات را در مواقع خاص تغییر دهند.
همین امر زمانی بسیار مهم جلوه می کند که این احساسات در مقابل دارایی سرمایه گذار قرار می گیرد، در این جاست که شاخص ترس و طمع میتواند محرکهای قدرتمندی باشد.
اگر بصورت کاملا اصولی با این شاخص آشنا شوید و به درستی آن را بکار بگیرید، میتواند برای تشخیص زمان ورود به بازار و خروج از آن بسیار سودآور باشد.
معایب شاخص ترس و طمع
شاخص ترس و طمع، شاخص مفیدی میتواند باشد. به شرط آنکه که تنها ابزار برای تصمیمگیری در سرمایهگذاری نباشد، چرا که احساسات نمیتوانند به تنهایی برای نتیجهگیری و پیشبینی درباره بازار قابل اطمینان باشند.
کنترل ترس و طمع میتواند به سرمایهگذاران در تشخیص فرصتهای خرید یا اجتناب از ارزشگذاری بیش از حد در یک سهام کمک کند و جلوی وسوسهها را بگیرد.
برخی از منتقدین اینطور استدلال میکنند که شاخص ترس و طمع ممکن است باعث تشویق سرمایهگذاران به انجام معاملههای مکرر در مدت زمان کوتاه شود و این استراتژی در طول تاریخ سوددهی پایینی برای سرمایهگذاران خواهد داشت.
5 داده مورد نیاز برای بدست آوردن شاخص ترس و طمع
معیار | درصد تاثیر معیار |
نوسانات | 25 درصد |
حجم معاملات | 25 درصد |
رسانه ها | 15 درصد |
نظر سنجی | 15 درصد |
دامیننس | 10 درصد |
ترند | 10 درصد |
نوسانات بازار ارز دیجیتال
در شاخص ترس و طمع نوسانات روزانه با میانگین نوسانات 30 و 90 روز گذشته مقایسه میشود. در صورت نوسانات شدید صعودی مقدار عددی این شاخص بیشتر (افزایش طمع) و در صورت نوسانات شدید نزولی بیت کوین، این شاخص عدد کمتری (افزایش ترس) را نشان میدهد.
حجم خرید و فروش
برای محاسبهی شاخص ترس و طمع، حجم خرید و فروش روزانه در بازار با میانگین 30 و 90 روز گذشته مقایسه میشود. در صورت افزایش حجم، این شاخص عدد بالاتری و در صورت کاهش، عدد پایین تری را نشان خواهد داد.
رسانه
با رصد هشتگهایی که در مورد بیت کوین در رسانه هایی مانند ردیت (reddit) و توییتر (twitter) میتوان از انتظارات مردم با خبر شد.
در صورت افزایش تعداد این هشتگها به شاخص ترس و طمع عددهای بالاتری نسبت داده میشود و با کاهش این هشتگها میتوان به ترس عموم در مورد بازار پی برد.
نظرسنجی
این بخش در حال حاضر در محاسبات استفاده نمیشود ولی در گذشته با نظر سنجیهای بزرگ از انتظارات مردم نسبت به آیندهی بیت کوین برای تعیین عدد شاخص کاربرد داشته است. در صورتی که عموم مردم روند بیت کوین را در آینده صودی بدانند این شاخص طمع را نشان خواهد داد و بالعکس.
دامیننس
از نسبت حجم بازار بیت کوین به کل بازار ارزهای دیجیتال شاخصی با نام دامیننس بیت کوین به دست میآید که در صورت تغییر این شاخص میتوان این تغییر را به صورتهای زیر تفسیر کرد.
برای محاسبهی شاخص ترس و طمع، علاوه بر موارد ذکر شده از ابزارهای بررسی ترند و مقدار جستجو نیز استفاده میشود.
بررسی محدوده شاخص ترس و طمع
extreme fear | ترس مطلق | 0-25 | در این محدوده افراد به آینده بازار خوش بین نیستند و ترس بسیاری دارند. |
fear | ترس | 25-50 | در این محدوده افراد با دید میان مدت و کوتاه مدت دچار ترس در بازار هستند و دید بازار در میان مدت نزولی است. |
neutral | خنثی | 50 | در این محدوده بازار منطقی حرکت می کند و از دید عموم رمز ارز در نزدیکی ارزش ذاتی خود قرار دارد. |
gread | طمع | 50-75 | در این محدوده عموم مردم دچار طمع شده اند و تمایل دارند قیمت های بالاتری را برای خری پرداخت کنند. |
Extreme Greed | طمع مطلق | 75-100 | در این محدوده اکثر افراد به دلیل فومو حاضر به پرداخت قیمت های خیلی بالاتری برای خرید هستند. |
دامیننس بیت کوین چیست؟
از نسبت حجم بازار بیت کوین به کل بازار ارزهای دیجیتال شاخصی با نام دامیننس بیت کوین به دست میآید که در صورت تغییر این ارزیابی فاکتورهای bull و bear شاخص میتوان این تغییر را به صورتهای زیر تفسیر کرد.
افزایش قیمت آلت کوینها و ثابت بودن قیمت بیت کوین
افزایش قیمت آلت کوینها و ثابت بودن قیمت بیت کوین
ثابت بودن قیمت آلت کوینها و کاهش قیمت بیت کوین (یا کاهش کمتر آلت کوینها نسبت به بیت کوین )
در هر سه حالت فوق سرمایهگذاران تمایل به سرمایهگذاری بیشتر در آلت کوینها دارند و بیت کوینهای خود را به آلت کوین تبدیل میکنند.
کاهش قیمت آلت کوینها و افزایش قیمت بیت کوین
ثابت بودن قیمت آلت کوینها و افزایش قیمت بیت کوین
کاهش قیمت آلت کوینها و ثابت بودن قیمت بیت کوین ( یا کاهش کمتر بیت کوین نسبت به آلتکوینها )
در هرسه حالت فوق سرمایهگذاران تمایل به سرمایهگذاری بیشتر در بیت کوین دارند و آلت کوینهای خود را به بیت کوین تبدیل میکنند.
شاخص ترس و طمع چه کاربردی دارد؟
ترس شدید خریداران میتواند فرصت خوبی برای خرید باشد و وقتی سرمایهگذاران حرص و طمع زیادی دارند بازار نزدیک به اصلاح شدن است، پس شاید زمان مناسبی برای فروش باشد.
مفهوم اندیکاتور بازار در شاخص ترس و طمع
اندیکاتورهای موجود تجزیه و تحلیل دادههای بازار را برای معاملهگران و سرمایه گذاران آسان میکنند. اندیکاتورها در شکلهای مختلفی وجود دارند.
اگر شما سابقه و تجربه کار با تحلیل تکنیکال (TA) در بازارهای مالی را دارید، به احتمال زیاد با اندیکاتورها نیز آشناییت دارید. اندیکاتورها اشکال مختلفی دارند، از میانگین متحرک ساده (SMA) تا الگوهای نموداری پیچیدهای همچون ابر ایچیموکو موجود هستند. اندیکاتورهای TA قیمتها، حجم معاملات و سایر روندهای آماری را تجزیه و تحلیل میکنند.
اندیکاتورهای تحلیل فاندامنتال از رویکرد متفاوتی برخوردارند. زمانی که شما روی یک رمز ارز یا سهام تحقیق میکنید، اساساً سعی در تعیین و پی بردن به ارزش آن پروژه دارید.
ما اندیکاتورهایی را برای تحلیل سنتیمنت بازار نیز داریم که احساسات، تمایلات و افکار سرمایه گذاران و معاملهگران را مقیاس و میسنجد. شاخص ترس و طمع بیت کوین و ارز دیجیتال تنها یکی از جمله انواع اندیکاتورهای بازار به به شمار میرود. مثالهای دیگر عبارتند از اندیکاتور Bull & Bear از آگومانتو (Augmento) و ویل آلرت (WhaleAlert) که در بازارهای رمز ارزی، نقل و انتقالات حجیم نهنگها را پایش میکند. عمدتا بررسی ارزهای دیجیتال به تجزیه و تحلیل شبکههای اجتماعی، جامعه رمز ارزی و افکار عمومی متکی است. به همین دلیل، تحلیل سنتیمنتال میتواند برای این کلاس دارایی بسیار مفید باشد.
اسکالپ تریدینگ چیست؟
همانگونه که بارها ذکر شده است و می دانیم، هدف از فعالیت با کریپتوکارنسی ها چیزی جز کسب سود نمی باشد. بسیاری از پارامترهای بازار، علی الخصوص بازار رمز ارزها را بررسی کرده ایم. یکی از روش های به دست آوردن سود در این بازار، نوسان گیری یا اسکالپ تریدینگ می باشد که در این دنیا تحت عنوان اسکالپ شناخته می شود. ما قصد داریم که به بررسی و ارزیابی مبحث اسکالپ تریدینگ بپردازیم. پس با تیم توکن باز همراه باشید.
مفاهیم کلی:
- اسکالپ تریدینگ (Scalp Trading) چیست؟
- تکنیک های مهم اسکالپ
- بهترین اندیکاتور استراتژی اسکالپ
- تفاوت اسکالپینگ با ترید روزانه
- آیا استراتژی معاملاتی اسکالپ سود آور خواهد بود؟
- مزایا و معایب اسکالپ تریدینگ
اسکالپ تریدینگ (Scalp Trading) چیست؟
اسکالپ تریدینگ یا نوسان گیری را می توان یکی از استراتژی های معاملاتی در حوزه ی ترید ارز دیجیتال به حساب آورد که در بازار مامعلاتی فارکس نیز قابلیت استفاده دارد.
اسکالپینگ، بر طبق نوسان های قیمتی، در بازه ی زمانی کوتاه مدت و تحلیل تکنیکال قابلیت انجام دارد. این روش با بهره جویی از معاملات مارجین و اهرم در این استراتژی، یکی از راه و روش های معامله با خطر و ریسک بالا به حساب می آید.
همانطور که می دانیم یکی از راه و روش های سود آور و درآمدزایی، ترید ارزهای دیجیتال می باشد. البته روش های مختلفی برای ترید ارزهای دیجیتال وجود دارد.
Scalp Trading
یکی از قابلیت های معاملات موفق، آشنایی یافتن و پیدا کردن مهارت با انواع استراتژی ها معاملاتی می باشد.
تکنیک های مهم اسکالپ
اسکالپ تریدینگ در بازار ارزهای رمز نگاری شده به عنوان یکی از فوری ترین روش های معاملاتی برای کسب سود به شمار می رود. اما تریدرها که با این روش اقدام به ترید می کنند، باید با مهارت نوسان گیری و تکنیک های مهم در اسکالپ تریدینگ آشناییت داشته باشند. بعضی از این تکنیک ها عبارتند از :
- با همه ی سرمایه خود معامله نکنید.
- از اندیکاتورهای تکنیکال مطلوب بهره جویی کنید.
- همیشه یک استراتژی خروج برای ترید یا معامله در نظر بگیرید.
- برای معامله، رمز ارزهای نقد شونده و لیکوئید را برگزینید.
- هر چه مقدار نوسان یک رمز ارز زیاد باشد، آن ارز دیجیتال برای معاملات مطلوب تر است.
لازم به ذکر است که بهتر است افراد مبتدی و تازه کار در ابتدا همه ی تمرکز خود را بر روی معامله ی صرفاً یک رمز ارز قرار دهند.
بهترین اندیکاتور استراتژی اسکالپ
باید بدانیم که اندیکاتورها، یکی از مهم ترین و اساسی ترین ابزار تحلیل تکنیکال محسوب می شوند که همیشه مورد توجه تحلیلگران بازار رمز ارزها بوده اند.
می توان گفت اندیکاتورها در واقع نمودارهای کمکی محسوب می شوند که با بهره مندی از علم ریاضی ترسیم می شوند. هدف بهره مندی از اندیکاتورها را می توان اینگونه بیان کرد که در تشخیص فرصت های معاملاتی، به کاربر کمک می کنند تا بهتر تصمیم بگیرد.
برخی از بهترین اندیکاتورهای اسکالپ برای به دست آوردن سود در بازار رمز ارزها عبارتند از :
Scalp Trading
تفاوت اسکالپینگ با ترید روزانه
ترید های روزانه به داد و ستد (خرید و فروش) رمز ارزها در یک روز معاملاتی می گویند. اسکالپینگ را می توان به عنوان زیر مجموعه ی شاخه ای از ترید های روزانه دانست. اما باید دانست که تریدهای روزانه تفاوتی با معاملات اسکالپینگ دارند. آن هم این است که گاهی وقت ها امکان دارد در بازه زمانی کمتر از دقیقه نیز کلوز یا بسته شوند.
آیا استراتژی معاملاتی اسکالپ سود آور خواهد بود؟
باید بدانیم که اسکالپینگ یک استراتژی تجاری با سودآوری بسیار زیاد است که موفقیت در این استراتژی، تنها به میزان مهارت و تسلط تریدر بستگی دارد. تریدری که قصد بهره مندی از این استراتژی در ترید خود را دارد، باید از فاکتورهای تاثیرگذار بازار رمز ارزها آگاه بوده و تسلط کامل داشته باشد. ضمن آنکه لازم است از تجربه کافی در حوزه ی تحلیل اخبار و روند آمارهای پیشینه ی رمز ارز نیز برخوردار باشد.
از سوی دیگر، اسکالپرها باید قادر به تحمل و تقبل ارزیابی فاکتورهای bull و bear ضرر و زیان در تریدهای خود را داشته باشند و همچنین لازم است برای خروج از بازار نیز برنامه مشخص و معینی تعبیه کرده باشند.
اما باید بدانیم متاسفانه بعضی از کاربران، هنگامی که معامله به محدوده ی زیان ورود می کند، با چیره شدن احساسات بر آنان قادر نخواهند بود خود را برای خروج از معامله و بستن پوزیشن متقاعد سازند. همین مسئله موجب میشود که تریدر ضرر و زیان های مالی هنگفتی را متحمل شود.
Scalp Trading
مزایا ارزیابی فاکتورهای bull و bear و معایب اسکالپ تریدینگ
اسکالپ تریدینگ نیز دارای مزایا و معایبی است که در ذیل به طور مختصر به شرح آن ها میپردازیم.
مفهوم تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis) روشی برای اندازه گیری ارزش ذاتی یک اوراق بهادار با بررسی عوامل اقتصادی و مالی مرتبط با آن است. تحلیلگران بنیادی هر آنچه را که میتواند بر ارزش اوراق بهادار تأثیر بگذارد، مطالعه میکنند. از عوامل اقتصاد کلان مانند وضعیت اقتصاد و شرایط صنعت گرفته تا عوامل اقتصادی خرد مانند تأثیر ارزیابی فاکتورهای bull و bear مدیریت شرکت.
هدف نهایی رسیدن به عددی است که یک سرمایه گذار بتواند آن را با قیمت فعلی اوراق بهادار مقایسه کند تا ببیند یک اوراق بهادار کمتر یا بیشتر از حد ارزش گذاری شده است.
این روش تجزیه و تحلیل سهام در مقابل روش تحلیل تکنیکال در نظر گرفته میشود که جهت قیمتها را از طریق تجزیه و تحلیل دادههای تاریخی بازار مانند قیمت و حجم پیش بینی میکند.
نکات کلیدی
- تحلیل بنیادی روشی برای تعیین ارزش واقعی یا “بازار عادلانه” یک سهام است.
- تحلیلگران بنیادی به دنبال سهامهایی هستند که در حال حاضر با قیمتی بالاتر یا پایینتر از ارزش واقعی آنها معامله میشوند.
- اگر ارزش منصفانهی بازار از قیمت بازار بالاتر باشد، سهام نسبت به ارزش واقعیاش ارزانتر ارزیابی شده و توصیه میشود که خریداری شود.
- در مقابل، تحلیلگران تکنیکال اصول مطالعهی روند تاریخی قیمت سهام را نادیده میگیرند.
مفهوم تحلیل بنیادی
همهی تجزیه و تحلیلهای مربوط به سهام سعی میکنند تعیین کنند که آیا یک اوراق بهادار در بازار گستردهتر به درستی ارزش گذاری شده است یا نه. تحلیل بنیادی معمولاً از منظر کلان به خرد انجام میشود؛ به منظور شناسایی اوراق بهاداری که قیمت آنها به درستی توسط بازار تعیین نشده است.
تحلیلگران به طور معمول، به ترتیب، وضعیت کلی اقتصاد و سپس قدرت یک صنعت خاص را قبل از تمرکز بر عملکرد فردی یک شرکت، برای رسیدن به یک ارزش عادلانه در بازار برای سهام مورد نظر مطالعه میکنند.
تحلیل بنیادی از دادههای عمومی برای ارزیابی ارزش سهام یا هر نوع دیگری از اوراق بهادار استفاده میکند. به عنوان مثال، یک سرمایه گذار میتواند با بررسی عوامل اقتصادی مانند نرخ بهره و وضعیت کلی اقتصاد، و سپس مطالعه اطلاعات مربوط به ناشر یک اوراق قرضه، مانند تغییرات احتمالی در رتبه بندی اعتبار آن، تحلیل بنیادی در مورد ارزش آن اوراق قرضه انجام دهد.
برای سهام، تحلیل بنیادی از بازگشت سرمایه، درآمد، رشد در آینده، بازده سهام، حاشیهی سود و سایر دادهها برای تعیین ارزش اساسی و پتانسیل رشد شرکت در آینده استفاده میکند. همهی این دادهها در صورتهای مالی یک شرکت موجود است.
مهم: تحلیل بنیادی اغلب برای سهام استفاده میشود، اما برای ارزیابی هر گونه اوراق بهادار، از اوراق قرضه تا مشتقات آن قابل استفاده است. اگر اصول بنیادی را از اقتصاد گستردهتر تا جزئیات شرکت در نظر بگیرید، در حال انجام تحلیل بنیادی هستید.
سرمایه گذاری و تحلیل بنیادی
یک تحلیلگر تلاش میکند مدلی برای تعیین ارزش ارزیابی فاکتورهای bull و bear تخمینی قیمت سهام یک شرکت بر اساس دادههای موجود در دسترس عموم ایجاد کند. به گفتهی یک تحلیلگر باسواد، این مقدار فقط برآوردی است که قیمت سهام شرکت در مقایسه با قیمت بازار معاملات فعلی باید ارزش داشته باشد. برخی از تحلیلگران ممکن است قیمت تخمینی خود را به عنوان ارزش ذاتی شرکت ذکر کنند.
اگر یک تحلیلگر محاسبه کند که ارزش سهام باید به طور قابل توجهی بالاتر از قیمت فعلی بازار سهام باشد، ممکن است آنها یک امتیاز خرید یا افزودن وزن برای سهام منتشر کنند. این به عنوان یک توصیه به سرمایه گذارانی است که از آن تحلیلگر پیروی میکنند. اگر تحلیلگر ارزش ذاتی کمتری را نسبت به قیمت فعلی بازار یک سهام محاسبه کند، سهام گرانتر از ارزش واقعیاش ارزیابی شده و توصیهی فروش یا کاهش وزن سهام صادر میشود.
سرمایه گذارانی که از این توصیهها پیروی میکنند انتظار دارند که بتوانند سهام با توصیههای مطلوب را خریداری کنند زیرا چنین سهامهایی با افزایش زمان احتمال رشد بیشتری دارند. به همین ترتیب انتظار میرود سهامی با رتبه بندی نامطلوب احتمال سقوط قیمت بیشتری داشته باشد. چنین سهامهایی کاندیدهایی برای حذف از سهامهای موجود یا اضافه شدن به عنوان موقعیت “short” هستند.
این روش تحلیل سهام در مقابل تحلیل تکنیکال قرار دارد، که جهت قیمتها را از طریق تجزیه و تحلیل دادههای تاریخی بازار مانند قیمت و حجم پیش بینی میکند.
تحلیل بنیادی کمی و کیفی
مشکلی که در تعریف کلمهی بنیادی وجود دارد این است که میتواند هر آنچه مربوط به رفاه اقتصادی یک شرکت است را پوشش دهد. بدیهی است که این اطلاعات اعدادی مانند درآمد و سود را شامل میشوند، اما همچنین میتوانند از سهم بازار یک شرکت گرفته تا کیفیت مدیریت آن را نیز شامل شوند.
عوامل بنیادی مختلف را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: کمی و کیفی. معنای مالی این اصطلاحات با تعاریف استاندارد آنها تفاوت چندانی ندارد. در اینجا تعریف این اصطلاحات در یک فرهنگ لغت آمده است:
- کمی: ” اطلاعاتی که میتواند با اعداد و مقادیر نشان داده شود.”
- کیفی: “مربوط به ماهیت یا استاندارد چیزی است، نه مقدار آن.”
در این زمینه، مبانی کمّی اعداد سخت هستند. آنها ویژگیهای قابل اندازه گیری یک کسب و کار هستند. به همین دلیل بزرگترین منبع دادههای کمی صورتهای مالی است. درآمد، سود، دارایی و موارد دیگر را میتوان با دقت زیادی اندازه گیری کرد.
اصول كيفي كمتر ملموساند. این اصول ممکن است شامل کیفیت مدیران کلیدی یک شرکت، شناخته شدن برند آن شرکت، حق ثبت اختراع و فنآوری انحصاری آن باشند.
تجزیه و تحلیل کیفی و کمی ذاتاً نسبت به یکدیگر برتری ندارند. بسیاری از تحلیلگران هر دو را با هم در نظر میگیرند.
مبانی کیفیای که باید در نظر گرفت
چهار اصل اساسی وجود دارد که تحلیلگران همیشه در مورد یک شرکت در نظر میگیرند که همه کیفی هستند تا کمی. آنها عبارتند از:
- مدل کسب و کار: شرکت دقیقا چه کار میکند؟ این به آسانی که به نظر میرسد، نیست. اگر مدل کسب و کار شرکتی مبتنی بر فروش مرغ فست فود باشد، آیا درآمد خود را از این طریق بدست میآورد؟ یا فقط هزینههای حق امتیاز و حق انتخاب را پرداخت میکند؟
- مزیت رقابتی: موفقیت طولانی مدت یک شرکت عمدتا به دلیل توانایی آن در داشتن یک مزیت رقابتی و حفظ آن میباشد. مزایای قدرتمند رقابتی، مانند نام تجاری کوکاکولا و سلطهی مایکروسافت بر سیستم عامل رایانههای شخصی، خندقی در آن کسب و کار ایجاد میکند که به اجازه میدهد رقبا را از خود دور نگه داشته و از رشد و سود برخوردار شود. وقتی یک شرکت میتواند به یک مزیت رقابتی دست یابد، سهامداران آن میتوانند برای دههها پاداش خوبی دریافت کنند.
- مدیریت: برخی معتقدند که مدیریت مهمترین معیار برای سرمایه گذاری در یک شرکت است. منطقی است: اگر رهبران شرکت نتوانند به درستی برنامه را اجرا کنند، حتی بهترین مدل کسب و کار نیز محکوم به فنا است. گرچه دیدار و ارزیابی واقعی مدیران برای سرمایه گذاران خرده فروشی دشوار است، شما میتوانید به وب سایت شرکت مراجعه کرده و رزومه افراد برتر و اعضای هیئت مدیره را بررسی کنید. عملکرد آنها در مشاغل قبلی چقدر خوب بوده است؟ آیا اخیراً بخش زیادی از سهام خود را فروختهاند؟
- حاکمیت شرکت: حاکمیت شرکت سیاستهای اعمال شده در یک سازمان را بیان میکند که نشان دهندهی روابط و مسئولیتهای بین مدیریت، رؤسا و سهامداران است. این سیاستها همراه با قوانین و مقررات شرکت در منشور شرکت و آیین نامهی آن تعریف و تعیین میشود. شما میخواهید با شرکتی کار کنید که اخلاقی، منصفانه، شفاف و کارآمد اداره شود. به ویژه توجه داشته باشید که آیا مدیریت به حقوق و منافع سهامداران احترام میگذارد یا خیر. اطمینان حاصل کنید که ارتباط آنها با سهامداران شفاف، واضح و قابل درک است. اگر چنین براوردی از شرکت نداشتید، احتمالاً به این دلیل است که آنها نمیخواهند شما چنین برداشتی داشته باشید.
در نظر گرفتن صنعت یک شرکت نیز مهم است: پایهی مشتری، سهم بازار در بین شرکتها، رشد صنعت، رقابت، مقررات و چرخههای تجاری. یادگیری نحوهی کار صنعت درک عمیقتری از سلامت مالی یک شرکت به سرمایه گذار خواهد داد.
صورتهای مالی: مبانی کمیای که باید در نظر گرفت
صورتهای مالی واسطهای هستند که توسط آن شرکت اطلاعات مربوط به عملکردهای مالی خود را افشا میکند. پیروان تحلیل بنیادی از اطلاعات کمی که از صورتهای مالی بدست میآیند برای تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری استفاده میکنند. سه صورت مالی مهم عبارتند از صورتهای سود، ترازنامه و صورت جریان نقدینگی .
ترازنامه
ترازنامه بیانگر سوابق داراییها، بدهیها و حقوق صاحبان سهام یک شرکت در یک زمان خاص است. ترازنامه بر این اساس نامگذاری شده است که ساختار مالی یک کسب و کار به روش زیر متعادل میشود:
دارایی = بدهی + حقوق صاحبان سهام
داراییها منابعی را نشان میدهند که یک کسب و کار در یک بازهی زمانی مشخص صاحب آنهاست یا کنترل آنهارا در دست دارد که شامل مواردی مانند پول نقد، فهرست اموال، ماشین آلات و ساختمانها است. طرف دیگر معادله، مقدار کل تأمین مالی شرکت برای بدست آوردن آن داراییها را نشان میدهد. تأمین مالی از طریق بدهیها یا حقوق صاحبان سهام انجام میشود. بدهیها نشان دهندهی وامها هستند (که البته باید بازپرداخت شوند)، در حالی که حقوق صاحبان سهام نشان دهندهی مقدار کل پولی است که صاحبان شرکت در آن مشارکت کردهاند که شامل سود انباشته که سود حاصل در سالهای گذشته است، نیز میشود.
صورت درآمد
در حالی که ترازنامه در بررسی یک کسب و کار از رویکرد لحظه ای استفاده می کند، صورت سود و زیان عملکرد شرکت را در یک بازه زمانی خاص اندازه گیری میکند. از نظر فنی، شما میتوانید یک ترازنامه برای یک ماه یا حتی یک روز داشته باشید، اما فقط گزارش شرکت های سهامی و سالانه را مشاهده خواهید کرد.
در صورت سود و زیان اطلاعاتی در مورد درآمد، هزینه ها و سود حاصل از فعالیت های تجاری آن دوره ارائه شده است.
صورت گردش نقدینگی
صورت جریانهای نقدی بیانگر سوابق ورودی و خروجی نقدی یک تجارت طی یک دوره زمانی است. به طور معمول، صورت جریانهای نقدی بر فعالیتهای مربوط به پول نقد زیر متمرکز است:
- نقدینگی حاصل از سرمایه گذاری (CFI): وجوه نقدی که برای سرمایه گذاری در داراییها استفاده میشود و همچنین درآمد حاصل از فروش سایر مشاغل، تجهیزات یا داراییهای بلند مدت.
- وجه نقد از محل تأمین مالی (CFF): وجوه نقدی پرداختی یا دریافتی از صدور و استقراض وجوه. (OCF): وجه نقدی که از عملیات روزمره کسب میشود.
صورت جریان وجوه نقد از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا برای یک تجارت بسیار دشوار است که بتواند وضعیت وجه نقد خود را دستکاری کند. حسابداران متجاوز میتوانند کارهای زیادی را برای دستکاری درآمد انجام دهند، اما جعل پول نقد در بانک کار سختی است. به همین دلیل، برخی از سرمایه گذاران صورت جریان نقدینگی را به عنوان معیار محافظه کارانهتری برای بررسی عملکرد یک شرکت میدانند.
مهم: تحلیل بنیادی متکی بر استفاده از نسبتهای مالی است که از دادههای مربوط به صورتهای مالی شرکتها برای نتیجه گیری دربارهی ارزشها و چشم انداز یک شرکت استخراج شدهاند.
مفهوم ارزش ذاتی
یکی از مفروضات اولیه در تحلیل بنیادی این است که قیمت فعلی بورس اوراق بهادار اغلب ارزش شرکت را که توسط دادههای در دسترس عموم پشتیبانی میشود، منعکس نمیکند. فرض دوم این است که ارزش منعکس شده از دادههای بنیادی شرکت به احتمال زیاد به ارزش واقعی سهام نزدیکتر است.
تحلیلگران اغلب از این مقدار درست تئوری به عنوان ارزش ذاتی یاد میکنند. با این حال، باید توجه داشت که کاربرد عبارت ارزش ذاتی در ارزیابی سهام نسبت به معنای آن در سایر زمینهها مانند معاملات گزینهها تفاوت دارد. قیمت گذاری گزینه از محاسبهی استاندارد برای ارزش ذاتی استفاده میکند، با این حال تحلیلگران از مدلهای پیچیده مختلفی برای رسیدن به ارزش ذاتی برای یک سهام استفاده میکنند. برای رسیدن به ارزش ذاتی یک سهام یک فرمول واحد و پذیرفته شده توسط عموم وجود ندارد.
به عنوان مثال، فرض کنید که سهام یک شرکت ۲۰ دلار معامله میشد و پس از تحقیقات گسترده در مورد شرکت آن سهام، یک تحلیلگر تشخیص میدهد که ارزش آن باید ۲۴ دلار باشد. یک تحلیلگر دیگر همین مقدار تحقیقات انجام میدهد اما تعیین میکند که ارزش آن باید ۲۶ دلار باشد. بسیاری از سرمایه گذاران میانگین چنین برآوردهایی را در نظر میگیرند و فرض میکنند که ارزش ذاتی سهام ممکن است نزدیک به ۲۵ دلار باشد. غالباً سرمایه گذاران این برآوردها را اطلاعات بسیار مرتبط میدانند زیرا میخواهند سهامی را خریداری کنند که با قیمت بسیارکمتری نسبت به این ارزشهای ذاتی معامله میشوند.
این امر منجر به سومین فرض مهم تحلیل بنیادی میشود: در بلند مدت، بازار سهام مبانی بنیادی را منعکس میکند. مسئله این است که هیچ کس نمیداند “طولانی مدت” واقعاً ارزیابی فاکتورهای bull و bear چه مدت است. ممکن است روزها یا سالها باشد.
این تمام چیزی است که به تحلیل بنیادی مربوط است. با تمرکز بر یک تجارت خاص، یک سرمایه گذار میتواند ارزش ذاتی یک شرکت را تخمین زده و فرصتهای خرید با تخفیف را پیدا کند. وقتی بازار به اصول بنیادی دست یابد، این سرمایه گذاری نتیجه خواهد داد.
یکی از مشهورترین و موفق ترین تحلیلگران بنیادی Warren Buffett به اصطلاح Oracle of Omaha”” است که از تکنیک جمع آوری پشتیبانی میکند.
انتقادات از تحلیل بنیادی
بیشترین انتقادات از تحلیل بنیادی اساساً از جانب دو گروه است: طرفداران تحلیل تکنیکال و معتقدان به فرضیهی بازار کارآمد .
تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال شکل اصلی دیگر تجزیه و تحلیل اوراق بهادار است. به بیان ساده، تحلیلگران تکنیکال سرمایه گذاریهای خود (یا به عبارت دقیق تر، معاملات خود را) صرفاً بر اساس قیمت و حجم حرکات سهام انجام میدهند. با استفاده از نمودارها و ابزارهای دیگر، آنها بر مبنای جریان معامله میکنند و اصول بنیادی را نادیده میگیرند.
یکی از اصول اساسی تحلیل تکنیکال این است که بازار همه چیز را تنزیل میدهد. تمام اخبار مربوط به یک شرکت در قیمت سهام آن شرکت مشهود است. بنابراین، تحرکات قیمت سهام بینش بیشتری نسبت به خود مبانی بنیادی تجارت میدهد.
فرضیهی بازار کارآمد
پیروان فرضیهی بازار کارآمد (EMH)، معمولاً با هر دو تحلیلگران بنیادی و تحلیلگران تکنیکال اختلاف نظر دارند.
فرضیهی بازار کارآمد ادعا میکند که اساساً شکست بازار از طریق تحلیل بنیادی یا تکنیکال غیرممکن است. از آنجا که بازار به طور مؤثر تمام سهام را در به صورت مداوم قیمت گذاری میکند، هر فرصتی برای بازده اضافه تقریباً بلافاصله توسط خیل شرکت کنندگان از بین میرود و این امر باعث میشود که هیچ کس نتواند عملکرد قابل توجهی در بازار در درازمدت داشته باشد.
نمونههایی از تحلیل بنیادی
به عنوان مثال شرکت کوکاکولا را در نظر بگیرید. هنگام بررسی سهام آن، یک تحلیلگر باید پرداخت سود سالانهی سهام، سود هر سهم، نسبت P/E و بسیاری از فاکتورهای کمی دیگر را بررسی کند. با این حال، هیچ تحلیلی از کوکاکولا بدون در نظر گرفتن برند شناخته شدهی آن کامل نیست. هرکسی میتواند شرکتی را راه اندازی کند که آب و شکر میفروشد، اما شرکتهای معدودی برای میلیاردها نفر شناخته شدهاند. تعیین دقیق ارزش برند Coke بسیار دشوار است، اما میتوانید مطمئن باشید که این عامل یک فاکتور اساسی در موفقیت مداوم شرکت است.
حتی کل بازار را میتوان با استفاده از تحلیل بنیادی ارزیابی کرد. به عنوان مثال، تحلیلگران شاخصهای بنیادی S&P 500 را از ۴ جولای تا ۸ ژوئیه ۲۰۱۶ بررسی کردند. در این مدت، S&P پس از انتشار گزارش مشاغل مثبت در ایالات متحده، به ۲۱۲۹٫۹۰ افزایش یافت. در واقع، بازار فقط رکورد جدیدی را از دست داد و دقیقاً در زیر سطح ماه مه ۲۰۱۵ یعنی ۲۱۳۰٫۸۲ قرار گرفت. شگفتی اقتصادی ۲۸۷،۰۰۰ شغل اضافی در ماه ژوئن به طور خاص ارزش بازار سهام را در ۸ ژوئیه ۲۰۱۶ افزایش داد.
با این وجود، دیدگاههای مختلفی در مورد ارزش واقعی بازار وجود دارد. برخی از تحلیلگران معتقدند که اقتصاد به سمت بازار خرس (bear market) در حال حرکت است، در حالی که تحلیلگران دیگر معتقدند که اقتصاد به شکل بازار گاو نر(Bull market) ادامه خواهد داشت.
قیمت در بازارهای مالی چیست؟ گاوها و خرسها چه نقشی در بازار دارند؟
آیا شما میتوانید تعریفی دقیق از قیمت ارائه دهید؟ قیمت در بازار سهام یا ارز، دقیقا به چه چیزی گفته می شود؟ نقش گاوها و خرسها در بازارهای مالی اعم از سهام، فیوچر یا آپشن چیست؟
- بازارهای مالی
- خرداد ۱۶, ۱۳۹۷
- ۹:۱۱ ب.ظ
- 5,167 بازدید
- 2 نظر
سجاد صفری
قیمت در بازارهای مالی چیست؟ بگذارید قبل از اینکه شروع به توضیح موضوع این مقاله در سایت علم پول نماییم، مروری داشته باشیم بر بازار سهام آمریکا.
نام وال استریت برگرفته از نام دیواری است که در بالای منهتن کشیده شده بود، تا زیستگاه احشام را از محل زندگی مردم جدا کند و از ورود حیوانات به داخل شهر جلوگیری کند.
به یاد بود آن دوران در وال استریت، از چهار حیوان به عنوان نماد نام برده میشود:
گاو ، خرس ، خوک و گوسفند
معاملهگران میگویند گاوها و خرسها پول در میآورند، اما خوک ها و گوسفند ها قربانی می شوند.
یک گاو با شاخ هایش میجنگد و به وسیله آن حریف را به سمت بالا پرتاب می کند. گاوها خریداران هستند. کسانی که روندهای صعودی را تشخیص میدهند و از افزایش قیمت پول در می آورند.
با ورود یا ثبت نام در سایت علم پول، از تمامی امکانات سایت و تالار بهره مند شوید.
اما یک خرس با پنجه هایش حریف را به زمین میکوبد، خرس ها فروشندگانی هستند که با فروش در روندهای نزولی از ریزش قیمت به سود می رسند.
(توضیح اینکه در بازار ارزهای خارجی، برخلاف بازار بورس اوراق بهادار تهران که تنها از افزایش قیمت سهام میتوان سود کسب کرد، بدلیل ماهیت جفت ارزی بودنشان، میتوان از کاهش قیمت نیز سود کسب نمود.)
خوک ها نماد طمع کارانند، زمانی که برای برآوردن حس طمع خود دست به معامله می زنند، خود را قربانی می کنند. بعضی از خوک ها اقدام به معاملاتی با حجم بسیار بالا نسبت به میزان سرمایه شان می کنند، که با یک نوسان کوچک بر خلاف جهت معاملههایشان نابود میشوند.
خوکهای دیگر به امید سودهای بیشتر و بزرگتر آنقدر در معامله ای که به سود نشسته است میمانند تا جهت بازار عوض میشود، و همان سود را نیز از دست می دهند.
گوسفند ها بسیار منفعل و ترسو عمل می کنند. و منتظر میمانند تا از روند حاکم و اساتید اعظم و نظرات دیگران پیروی کنند. آنها گاهی شاخ گاوها را بر سر خود می گذارند و گاهی نیز لباس خرس می پوشند و سعی می کنند که مثل آنها رفتار کنند.
گوسفندها را میتوان از روی بع بع کردن های سوزناک شان زمانی که بازار دچار تغییر و نوسان می شود شناخت.
زمانی که بازار باز میشود گاوها می خرند، خرسها می فروشند، خوکها و گوسفندها زیر دست و پا له میشوند و معامله گرانی که هنوز تصمیمی نگرفته اند خارج از گود به نظاره می نشینند.
تابلوهای معاملاتی به صورت آنلاین نرخ همهی اقلام معاملاتی را در سراسر دنیا به صورت یکسان نشان می دهند. هزاران چشم در سرتاسر دنیا به قیمتها دوخته شده است، که افراد بر مبنای آن تصمیمات معاملاتی خود را اتخاذ میکنند.
بحث پیرامون قیمت
اگر شما از معاملهگران بپرسید قیمت چیست؟ آنها چه پاسخی خواهند داد؟ پاسخ شما به این سوال چیست؟
شاید بعضی پاسخ بدهند:” قیمت ارزشی است که برای چیزی تعیین می شود”
یا برخی دیگر بگویند: “قیمت بهایی است که شخصی در یک زمان مشخص برای خرید کالایی به شخص دیگر می پردازد.” یا شخص دیگری نیز بگوید:” قیمت یعنی بهایی که آخرین نفر برای چیزی می پردازد که قیمت لحظهای را تعیین میکند.”
در حالیکه ممکن است معاملهگری دیگر، تعریفش از قیمت این چنین باشد: ” نه، بهایی که آخرین نفر میپردازد مهم نیست، بلکه بهایی که پس از آن پیشنهاد می شود قیمت را تعیین می کند.”
معاملهگرانی که نمیتوانند تعریف شفاف و روشنی از قیمت را ارائه دهند، خود نیز نمی دانند که دقیقاً چه چیزی را آنالیز می کنند. موفقیت و یا شکست شما به عنوان یک معامله گر بستگی به مدیریت قیمتها دارد. پس بهتر است بدانید که قیمت چیست؟
بیایید برای شما مثالی را در بدبینانه ترین حالت ممکن در بازار سهام آمریکا بزنیم، در سقوط شدید بازار در سال ۱۹۲۹ سهام سینگر ۱۰۰ دلار فروخته می شد، ولی ناگهان شرایطی به وجود آمد که هیچ پیشنهادی برای خرید وجود نداشت. تا اینکه یک فروشنده به تالار خرید و فروش رفت، و اعلام کرد که من قصد دارم سهام خود را بفروشم، چند می خرید؟
یکی از خریداران جواب داد: یک دلار، و سهام فروشنده را به ازای هر سهم یک دلار ارزیابی فاکتورهای bull و bear از او خریداری کرد. در نتیجه قیمت، بالاترین بهایی است که یک خریدار برای خرید چیزی می پردازد. در سال ۱۹۸۷ شاخص کل بازار سهام آمریکا ۵۰۰ واحد سقوط را تجربه کرد. در حالی که ارزش شرکت های سهامی قبل و بعد از ریزش شاخص تغییری نکرده بود. بنابراین این افت قیمت ناشی از تفاوت بین ارزش ذاتی سهام و کاهش اشتیاق و تمایل در پرداخت پول برای خرید سهام بود.
ممکن است پا را از این نیز فراتر بگذارید، تا آنجا که بگویید آنچه را که برایش پول می پردازید کاملا بی ارزش است و فقط یک تکه کاغذ است. تنها ارزشی که دارد سود محقق شده سالانه ای است که بین سهامداران تقسیم میشود.
درست مثل این که اوراق قرضه خریداری کرده و سود آن را دریافت کنید، با این تفاوت که هر زمان که بخواهید آن را بفروشید، این دیگران هستند که ارزش آن را تعیین می کنند. و همان قدر می ارزد که کسی حاضر است برایش پول بپردازد و اگر هیچ کسی حاضر نشود آن را بخرد هیچ ارزشی نخواهد داشت.
ولی این یک تصور غلط است، اگر سهمی بازدهی نداشته باشد هرگز ارزش آن صفر نخواهد شد، زیرا شرکت هایی که اقدام به انتشار سهام میکنند دارایی ها و اموال نقدی و غیرنقدی مختلفی دارند که متعلق به همه سهامداران است.
بنابراین برای مثال کسی که سهامدار آی بی ام است، اگر تصور کند که روزی هیچکس حاضر نشود سهام او را بخرد در نتیجه فقط به درد روشن کردن سیگار می خورد، در اشتباه است زیرا هرگز چنین نخواهد شد که هیچ کس حاضر به خرید سهام آی بی ام نباشد.
اگر به نمودار قیمت سهم United Airlines نگاهی بیاندازید، یک روز قیمت سهم روی ۳۰۰ دلار است و روز دیگر روی ۱۵۰ دلار، در حالی که هیچ تغییری در Airline به وجود نیامده، درآمد و تعداد مشتریان تغییری نکرده و میزان نقدینگی و دارایی ها ثابت است. پس این اختلاف از کجا سرچشمه میگیرد؟
شرکتی که سهامی را عرضه می کند در مورد قیمت آن نقش چندانی ندارد، یعنی شرکت آی بی ام نمیتواند قیمت سهام خود را در بازار تعیین کند.
اینگونه تصور کنید که قیمت سهام به وسیله یک کش بلند به آی بی ام متصل است. که گاهی اوقات میتواند خیلی بالاتر و گاهی نیز خیلی پایینتر از قیمت واقعی آن باشد.
قیمت در واقع تقاطع منحنی عرضه و تقاضاست. هر معامله گری که به این کار جدی نگاه میکند باید معنی قیمت را به درستی درک کند، قبل از اینکه به خرید و فروش در سهام فیوچرز یا آپشن مبادرت کنید باید بدانید که چه چیزی را تحلیل می کنید.
خاتمه ی تقابلی دو طرفه
ASK یا قیمت تقاضا بهایی است که فروشنده برای کالایش مطالبه میکند و BID یا قیمت عرضه بهایی است که خریدار برای خرید همان کالا پیشنهاد میدهد.
خریداران و فروشندگان همواره در کشمکش هستند. خریداران میخواهند کمترین قیمت ممکن را بپردازند، و فروشندگان می خواهند به بالاترین قیمت بفروشند.
اگر اعضای دو گروه خریدار و فروشنده بخواهند اینگونه به خواستهی خود پافشاری کنند هیچ معامله ای به ثبت نخواهد رسید.
زمانی که هیچ معامله ای به ثبت نرسد، هیچ قیمتی نیز ثبت نخواهد شد، و خریداران و فروشندگان فقط قیمتهای ایدهآل خود را اعلام میکنند.
یک فروشنده دو انتخاب دارد:
یا آنقدر به انتظار بنشیند تا قیمت تا آنجا که مدنظر اوست افزایش پیدا کند و یا با یک خریدار بر روی یک قیمت پایینتر برای کالای خود به توافق برسد.
خریدار نیز به همین ترتیب دو انتخاب دارد:
یا آنقدر صبر کند تا قیمت تا آنجا که او میخواهد پایین بیاید و یا با یک فروشنده در یک مبلغ بالاتر به توافق برسد.
یک معامله زمانی رخ می دهد که یکی از دو حالت اتفاق بیفتد:
یا یک خریدار مشتاق نرخ فروشنده را بپذیرد و حاضر به پرداخت آن شود و یا یک فروشنده مشتاق شرایط خریدار را پذیرفته و کمی ارزانتر از آنچه مدنظر دارد به فروش برساند.
این تعداد زیاد معاملهگران بی تصمیم است که خریداران و فروشندگان را وادار میکند کمی کوتاه بیایند، تا این فرصت از دستشان نرود. زمانی که یک خریدار و یک فروشنده به تنهایی معامله ای را انجام می دهند، ممکن است یک مدت زمان نسبتا طولانی را به چانه زنی و بحث بر سر قیمت بگذارند تا به توافق برسند.
اما در این بازار چنین نیست، و خریداران و فروشندگان باید سرعت عمل بیشتری به خرج دهند، آنها میدانند توسط خیل عظیمی از معاملهگران دیگر احاطه شده اند و اگر دیر بجنبند و بیش از حد معطل کنند ممکن است معاملهگر دیگری با یک پیشنهاد بهتر این فرصت را از آن خود کند.
یک خریدار میداند که اگر بخواهد بیش از حد فکر کند، معاملهگر دیگری پا پیش گذاشته و این معامله را از چنگ او در می آورد، و یک فروشنده نیز به خوبی میداند که اگر بخواهد آنقدر منتظر بنشیند تا به قیمت بالاتری بفروشد، فروشنده دیگری پیش دستی کرده و این معامله را با یک قیمت پایینتر از آن خود میکند.
جماعت معاملهگران بی تصمیم با به وجود آوردن این نگرانی در ذهن خریداران و فروشندگان باعث میشوند که آنها با یکدیگر راه بیایند و یک معامله زمانی رخ می دهد که یک خریدار و فروشنده که اینگونه فکر می کنند با یکدیگر مواجه شوند.
اتفاق نظر بر ارزش
هر تیک بر صفحه نمودار شما نشان دهنده انجام یک معامله بین یک خریدار و یک فروشنده می باشد. خریداران میخرند چون انتظار رشد قیمت را دارند، و فروشندگان میفروشند چون انتظار ریزش قیمت را دارند.
خریداران و فروشندگان در حالی با یکدیگر معامله میکنند که توسط معاملهگران بی تصمیم احاطه شده اند، که هنوز معلوم نیست به خریداران خواهند پیوست یا به فروشندگان. با تغییر قیمت و یا گذشت زمان تصمیمگیری خواهند کرد.
پیوستن به جمع خریداران باعث افزایش قیمت و پیوستن به جمع فروشندگان باعث کاهش قیمت میگردد، و معاملهگران بی تصمیم با ایجاد حس الزام به تصمیم گیری سریع در خریداران و فروشندگان افزایش و کاهش قیمت را سرعت می بخشند.
معاملهگران از سراسر دنیا به صورت حضوری یا آنلاین و یا از طریق کارگزاری های خود به بازار می پیوندند. همه این شانس را دارند که بخرند یا بفروشند.
هر قیمت به معنی یک اجماع آنی بر ارزش بین کل شرکت کنندگان در بازار است که منجر به انجام معامله شده و به عمل در می آید. قیمت یک پدیده روانی است. یک تعادل أنی افکار بین خریداران و فروشندگان است. قیمت زاییده توده معاملهگران اعم از خریداران، فروشندگان و معاملهگران بی تصمیم است. الگوهای قیمت و حجم بازتاب روانشناسی جمعی در بازار است.
جمع وسیعی به بازارهای سهام، کالا، آبشن و … چه شخصا و چه از طریق کارگزاری های خود روی می آورند. پول های ریز و درشت، پول های تاثیرگذار و بی تاثیر( از نظر حجم و سرمایه گذاری هوشمندانه)، سرمایه های حقیقی و حقوقی همه باهم به میدان معامله گری وارد می شوند.
قیمت بیانگر یک اجماع آنی بر سر ارزش آن کالا بین خریداران و فروشندگان و معاملهگران بی تصمیم در لحظه انجام معامله است. پشت هر یک از الگوهای نموداری جمعی از معاملهگران قرار دارند.
توافق جمع، لحظه به لحظه در حال تغییر است. گاهی اوقات این تغییرات در محیطی آرام و ملایم و گاهی اوقات نیز در محیط متلاطم اتفاق می افتد.
در زمان های آرام بازار قیمت ها در یک بازه کوچک نوسان می کنند، و حرکات قیمت ملایم است. ولی زمانی که جماعت در بازار هیجان زده و یا سراسیمه می شوند قیمت ها شروع به جهش می کنند.
تصور کنید جمعیتی بر روی عرشه یک کشتی در حال غرق شدن به سمت جلیقه های نجات هجوم ببرند. این دقیقا مثل زمانی است که از معاملهگران به خاطر یک روند، احساساتی میشوند و باعث ایجاد حرکت سریع در بازار می گردند.
یک معاملهگر زیرک همواره سعی می کند تا در مواقع آرام وارد بازار شود، و در هنگامی که بازار متلاطم می شود معامله خود را با سود می بندد و از بازار خارج میشود.
تحلیلگران تکنیکی به بررسی نوسانات و تغییرات روانشناسی جمعی در بازارهای مالی می پردازند. هر روز کاری در معامله گری نبرد بین گاوها که از افزایش قیمت پول در میآورند و خرس ها که از ریزش قیمت منتفع میشوند، میگذرد.
هدف یک تحلیلگر تکنیکی این است، که تشخیص دهد خرس ها از توان بیشتری برخوردار هستند یا گاوها، سپس به گروهی که احتمال برد بیشتری دارد بپیوندد. اگر گاوها خیلی قوی تر باشند، باید بخرید و اگر خرسها از قدرت بیشتری برخوردار بودند باید بفروشید.زمانیکه خریداران و فروشندگان از یک قدرت یکسان برخوردارند یک معاملهگر منطقی کنارمی ایستد و اجازه می دهد که گاوها و خرسها با یکدیگر بجنگند و هر زمان با دلایل منطقی احتمال برد یکی را بیشتر داد به او بپیوندد. قیمت ها، حجم و تعداد معاملات باز، بازتاب رفتار جمعی است. بنابراین از اندیکاتورهایی استفاده کنید که بر مبنای این سه فاکتور طراحی شده اند.
این کار تحلیل تکنیکال را شبیه یک نظرسنجی می سازد. در واقع این کار تلفیقی از علم و هنر است. علمی است از آنجا که از روشهای آماری و کامپیوتری بهره میگیرد، و هنری است چون ما برای تفسیر یافتههای خود باید از قضاوت شخصی و تفسیر فردی استفاده ارزیابی فاکتورهای bull و bear کنیم.
با ورود یا ثبت نام در سایت علم پول، از تمامی امکانات سایت و تالار بهره مند شوید.
ارزیابی فاکتورهای bull و bear
ووچر پرفکت مانی چیست؟ پرفکت مانی یک سرویس مالی پیشرو است که به همه کاربران خود امکان پرداخت سریع آسان و انتقال ایمن و بدون دردسر پول به صورت آنلاین را می دهد. از مزایای پرفکت مانی می توان به پرداخت سریع هزینه کالاها و خدمات، دریافت حقوق برای انجام پروژه های مختلف و انتقال
- منتشر شده در ستون پرفکت مانی, میهن پرداخت, ووچر پرفکت مانی
صفر تا صد سایت shutterstock + خرید و فروش محصولات در shutterstock
معرفی سایت Shutterstock برای تولید محتوا در بسترهای مختلف مجازی، حتما نیاز به عکس، فایل های وکتور و ویدیو خواهید داشت. در این زمینه نمی توانید از عکس های سایت های دیگر به دلیل محدودیت هایی که گوگل اعمال کرده است استفاده نمائید. برای درج تصاویر باید حق مالکیت آن را در اختیار داشته تا
- منتشر شده در ستون حساب پیپال, حساب های ارزی, میهن پرداخت
معرفی سایت هتزنر + خرید از سایت هتزنر (Hetzner)
معرفی سایت هتزنر (Hetzner) شما برای راه اندازی وب سایت خود نیازمند یک مرکز داده یا دیتاسنتر هستید تا بستر اینترنت ایمن با سرعت بالا را برایتان فراهم کند. یک مرکز داده برای ذخیره، مدیریت، پردازش و توزیع مقادیر زیادی از داده های یک سازمان ضروری است. برای کمک به توسعه کسب و کارتان با
- منتشر شده در ستون حساب پیپال, حساب های ارزی, میهن پرداخت
معرفی گام به گام برداشت رمزارز در صرافی کوکوین (KuCoin)
صرافی کوکوین KuCoin یک صرافی ارز دیجیتال برای معامله گران مبتدی است که در سال ۲۰۱۷ راه اندازی شد. این صرافی جدا از کارمزدهای کم، به کاربران اجازه می دهد تا از روش های معاملاتی متعددی مانند P2P و معاملات آتی استفاده کنند. یکی از مهمترین ویژگی های آن پشتیبانی تعداد زیادی از ارزهای دیجیتال
- منتشر شده در ستون دستهبندی نشده
مشکلات برداشت (Withdrawal) رمزارز در بایننس
برداشت رمزارز برداشت رمزارز، تراکنشی است که به شما امکان می دهد موجودی رمزارز خود را به یک کیف پول دیگر منتقل کنید. برای برداشت ممکن است مشکلات متعددی برای کاربران رخ دهد که در ادامه به بررسی آن ها خواهیم پرداخت، با ما همراه باشید. فهرست مطالب: من از بایننس به صرافی یا کیف
- منتشر شده در ستون ارزهای رمز پایه, بیت کوین, صرافی بایننس
گیرندگان (Takers) و بازارسازان (Makers) در بازار ارزدیجیتال
گیرندگان (Takers) و بازارسازان (Makers) بازارسازان و گیرندگان نقش مهمی در بسیاری از پلتفرم های معاملاتی دارند و وجود یا فقدان آن ها، صرافی های قوی را از صرافی های ضعیف جدا می کند. در هر نوع صرافی، فروشندگان با خریداران مطابقت داده می شوند. شما مانند هر شرکت کننده در بازار حداقل در یکی
- منتشر شده در ستون صرافی ارزدیجیتال, صرافی بایننس, صرافی های غیرمتمرکز, میهن پرداخت
بهترین سایت های خرید دامنه در سال ۲۰۲۲ +معرفی سایت های تولید نام دامنه
معرفی دامنه (Domain) نام دامنه در اصل یک URL یا آدرس وب است که آن را بعد از http:// یا www سایت های مختلف مشاهده می کنید. Domain سایت شما، بدون شک یکی از مهمترین فاکتورهای حضور آنلاین شماست. دامنه به عنوان رابط بین کاربران و سایت شما بوده و همچنین نقش مهمی در برندسازی
- منتشر شده در ستون دستهبندی نشده
بروکر و صرافی ارزدیجیتال چه تفاوتی باهم دارند؟ + بررسی چند بروکر ارزدیجیتال
بروکر (کارگزاری) ارز دیجیتال بروکر (کارگزار)، فرد یا شرکتی است که به عنوان واسطه بین سرمایه گذار و بورس اوراق بهادار عمل می کند. کارگزاران خدمات را در ازای دریافت کمیسیون، کارمزد و یا از طریق پرداخت توسط خود صرافی، ارائه می دهند. یک کارگزاری قیمت دارایی خود را تعیین کرده و این قیمت تحت
- منتشر شده در ستون دستهبندی نشده
مفهوم ترید (تجارت) چیست؟ + مفاهیم ترید در حوزه ارز دیجیتال
مفهوم ترید ترید یا همان تجارت یک مفهوم اقتصادی اساسی است که شامل خرید و فروش کالاها و خدمات، با غرامت پرداختی توسط خریدار به فروشنده، یا مبادله کالا یا خدمات بین طرفین است. ترید می تواند در یک اقتصاد بین تولیدکنندگان و مصرف کنندگان صورت گیرد. تجارت بینالمللی به کشورها اجازه میدهد تا بازارهای
- منتشر شده در ستون ترید ارزدیجیتال
بهترین صرافی های ارزدیجیتال در سال ۲۰۲۲
بهترین صرافی های ارزدیجیتال در یک نگاه اگر میخواهید ارزهای دیجیتال بخرید یا بفروشید، باز کردن حساب در یک صرافی ارز دیجیتال راهی عالی برای شروع است. صرافیهای کریپتو مانند پلتفرمهای کارگزاری آنلاین عمل میکنند و ابزارهایی را که برای خرید و فروش ارزهای دیجیتال و توکنهایی مانند بیتکوین، اتریوم و دوجکوین نیاز دارید، در
- منتشر شده در ستون صرافی ارزدیجیتال
میهن پرداخت با پشتیبانی 24 ساعته و 7 روز هفته آماده ارائه خدمات ارزی به شما می باشد. اکثر سرویس های میهن پرداخت به صورت آنی و اتوماتیک است.
اطلاعات تماس
تهران: گیشا، چهار راه پیروزی، خیابان علیالی غربی، پلاک 52، طبقه اول، واحد یک
02191303060
شیراز : فرهنگ شهر ، کوچه 44 ،ساختمان دیپلمات طبقه 3 واحد 9
تلفن : 07191302929
دیدگاه شما