چگونه سود خالص را محاسبه می کنید؟


مجید گفت:

شاخص های سودآوری شرکتها

سرمایه‏گذاران و اعتباردهندگان مستمراً به ارزیابی توان کسب سود مدیران می‏پردازد. سرمایه‏گذاران به دنبال شرکتهایی می‏گردند که احتمال افزایش ارزش سهام آنها می‏رود. اعتباردهندگان نیز تمایل دارند به شرکتهای سودآوری وام دهند که آنها توان پرداخت بدهیهای خود را دارند. تصمیم‏های سرمایه‏گذاری و اعتباری اغلب شامل مقایسه شرکتها می‏باشد. اما مقایسه سود ویژه یک شرکت بزرگ با سود ویژه شرکت تازه‏کاری در همان صنعت چندان مفید نمی‏باشد. برای اینکه بتوانیم مقایسه‏های مربوطی بین شرکتهای متفاوت از نظر حجم، عملیات و سایر عملیات داشته باشیم از نرخ بازده دارائیها استفاده می‏کنیم.

حوزه‏های مختلف عملکرد

معیارهای اصلی عملکرد در حوزه‏های زیر قابل بررسی هستند: (1) مالی، (2) بازار، (3) محیط، (4) مردم، (5) عملیات و (6) عرضه کنندگان. بعضی‏ها دو بعد دیگر را نیز معرفی می‏کنند: (7) قابلیت سازگاری، (8) کیفیت محصول یا خدمات.

در حوزه مالی (که موضوع بحث این مقاله نیز می‏باشد)،‌ از دیدگاههای مختلف، شاخص‏های زیر را می‏توان بیان نمود.

• وفاداری سهامداران (مانند واکنش سهامدار)

شاخص‏های ارزش مالی و سودآوری

ارزش افزوده اقتصادی ( EVA )

ارزش افزوده بازار ( MVA )

بازده دارائیها ( ROA )

بازده حقوق صاحبان سهام ( ROE )

بازده سرمایه بکار رفته ( ROCE )

شاخص‏های قدرت مالی

دارائیها منهای دارائیهای نقدی

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام

درآمدهای ایجاد شده از بخشهای مشتریان (مانند مشتریان جدید، جاری و بزرگ در مقابل مشتریان کوچک، صنعت و منطقه‏ای)

لیست درآمد مشتریان

سهم ریالی بازار

پتانسیل ریالی بازار

شاخص‏های کارایی و اثربخشی

نسبت درآمد به هزینه

سهم هر کارمند در ایجاد درآمد شرکت

سود و بازده دارائیها بعنوان سنجش سودآوری

تأکید عمده گزارشگری مالی پیشرفته بر شرایط اندازه‏گیری سود به عنوان یک شاخص عملکرد واحد انتفاعی می‏باشد. عملیات کارا در واحد تجاری، بر روند جاری و آتی پرداخت سود سهام به سهامداران تأثیر دارد. بنابراین کلیه دارندگان حقوق مالکیت و به ویژه دارندگان سهام عادی به وجود کارایی مطلوب مدیریت علاقمندند. از آنجا که سود ویژه شرکت بر میزان سود تقسیمی تأثیر دارد اغلب سهامداران روند سود شرکت را پیگیری می‏کنند.

یکی از تعبیرهایی که کارایی دارد، توانایی نسبی مدیریت در تحصیل حداکثر بازده با استفاده از منابع محدود، تحصیل بازده ثابت با بکار بردن حداقل منابع، ترکیب بهینه‏ای از منابع با هم که در نتیجه حداکثر بازده برای صاحبان واحد تجاری حاصل خواهد شد، می‏باشد.

کارایی واژه‏ای نسبی است که به صورت مقایسه با یک وضع ایده‏آل یا برخی ملاک‏های دیگر معنی‏دار می‏شود. همچنین به این بستگی دارد که آیا هدف شرکت در حداکثر نمودن سود است یا فراهم کردن بازده مناسب برای سرمایه‏گذاری. نرخ بازده دارائیها در هنگام مقایسه شرکتها برای ارزیابی اینکه مدیران آنها چگونه برای افرادی که تأمین مالی شرکت را برعهده داشته‏اند بازده کسب نموده‏اند استفاده می‏شود. با مرتبط ساختن سود ویژه با مجموع دارائیها معیار استانداردی بدست می‏آید که این معیار در تشریح سودآوری انواع شرکتها، سودمند می‏باشد.

سود از جمله برترین شاخص‏های اندازه‏گیری فعالیتهای یک واحد اقتصادی است. دانشمندان و پژوهشگران رویکردهای متفاوت آن را در چارچوب یافته‏های علمی تشریح کرده، قوت و ضعف برداشتها را سنجیده و با تلاش، به دقت و توانائیهای آن افزوده‏اند.

گاهی چنین استدلال می‏شود که سود شرکت، آنگونه که حسابداران محاسبه می‏کنند، نمی‏تواند عامل تعیین کننده ارزش آن شرکت باشد. همانگونه که می‏دانیم با تغییر شیوه محاسبه موجودی کالا،‌ استهلاک و ثبت چگونه سود خالص را محاسبه می کنید؟ درآمد، به راحتی می‏توان میزان سود شرکت را تغییر داد. بنابراین مدیران می‏توانند از سود حسابداری برای گمراه کردن بازار استفاده کنند. حال این پرسش مطرح می‏شود که با توجه به اینکه سود شرکت به وسیلة حسابداران قابل دستکاری است و مقدار آن به میل و خواسته مدیران شرکت تغییر می‏یابد آیا سود شرکت می‏تواند ارزش اقتصادی داشته باشد؟

سرمایه‏گذاران، برای سود حسابداری به عنوان ابزار پیش‏بینی جایگاه خاصی درنظر دارند. بهای جاری هر واحد تجاری با جریان سود مورد انتظار پیوند خورده است و سرمایه‏گذار معمولاً برمبنای انتظاراتش از سود آتی، نسبت به نگهداری یا فروش سهام تصمیم می‏گیرد.

سود حسابداری به علت انعکاس وقایعی که باعث تغییر باورها درباره توانایی پرداخت آتی سود سهام می‏شود، جزو اطلاعات مربوط است. پیش‏بینی سود قسمتی از یک فرایند تحلیلی وسیع است که در آن توجه نهایی به پیش‏بینی و ارزیابی جریانات سود نقدی آتی می‏باشد. سودها یک منبع اطلاعاتی مهم درباره توانایی آتی پرداخت سود می‏باشند. در تحقیقات انجام شده، محققین دریافتند که نوسانات قیمت سهام،‌ ارتباط نزدیکی با تغییرات سود دارد. شواهد تجربی نشان می‏دهد که اطلاعات درمورد چشم‏انداز سود آتی شرکت، برای سرمایه‏گذاران از اهمیت بالایی برخوردار می‏باشد. مطالعات نشان می‏دهد یکی از منابع مهم و معتبر اطلاعاتی درباره سود آتی، پیش‏بینی‏هایی است که توسط مقامات رسمی شرکتها ارائه می‏شود.

تفاوت اصلی بین مفهوم سود عملیاتی جاری و سود جامع، در هدف از پیش تعیین شده برای گزارش سود خالص می‏باشد. سود خالص حاصل از عملیات جاری، بر عملکرد جاری و کارایی شرکت و استفاده از این ارقام برای پیش‏بینی کردن عملکرد آتی و قدرت سوددهی تأکید می‏کند، در حالی که طرفداران مفهوم سود جامع، ادعا می‏نمایند که کارایی عملیاتی و پیش‏بینی عملکرد آتی وقتی ممکن است که براساس تجربه تاریخی کامل شرکت در طی چند سال باشد.

نتایج تحقیقات انجام شده توسط دکتر محمدعلی آقایی و غلامرضا کردستانی حاکی از این است که مشاهدات گذشته سود و جریان نقدی، با هم برای پیش‏بینی جریان نقدی اکثر شرکتهای مورد مطالعه مفید نیستند. البته افزودن سود به عنوان متغیر توضیحی به مدل پیش‏بینی جریان نقدی، باعث می‏شود به پیش‏بینی‏های بهتری دست یابیم. بنابراین سود برای پیش‏بینی جریان نقدی دارای محتوای اطلاعاتی اضافی است.

بازده دارایی ( ROA ) به عنوان نسبت سود خالص بعد از مالیات به مجموع دارائیهای اندازه‏گیری ‏شده،‌ تعریف می‏گردد. در مقابل بازده سرمایه‏گذاری ( ROI ) به عنوان نسبت سود خالص پس از کسر مالیات بر مجموع بدهیهای بلندمدت، حقوق اقلیت، سهام ممتاز و سهام عادی درنظر گرفته می‏شود. البته این دو اصطلاح در برخی موارد به عنوان یک مفهوم بکار می‏روند.

نرخ بازده دارایی، رابطه بین حجم دارائیهای شرکت و سود را تعیین می‏کند. اگر یک شرکتی بر سرمایه‏گذاریهای خود بیفزاید (البته برحسب کل دارائیها) ولی نتواند به تناسب، مقدار سود پس از کسر مالیات خود را افزایش دهد، نرخ بازده کاهش می‏یابد. بنابراین افزایش حجم سرمایه‏گذاری شرکت، به خودی خود باعث بهبود وضع مالی سهامداران نمی‏شود

اعتباردهندگان و مالکان از بازده دارائیها می‏توانند در موارد زیر استفاده نمایند:

1- ارزیابی توانایی شرکت در تحصیل نرخ مناسبی از بازدهی - اعتبار دهندگان و مالکان می‏توانند نرخ بازده دارایی یک شرکت را با سایر شرکتها یا متوسط صنعت مقایسه نمایند. نرخ بازده دارایی اطلاعاتی را درباره سلامتی مالی شرکت فراهم می‏نماید.

2- جمع‏آوری اطلاعاتی درباره اثربخشی مدیریت - نرخ بازده دارایی تحت یک دوره زمانی در تعیین اینکه آیا یک واحد اقتصادی دارای مدیر لایقی است، کمک می‏کند.

3- طرح سودهای آینده - عرضه کنندگان بالقوه سرمایه شرکت، سرمایه‏گذاری حال و آینده و بازده مورد انتظار از آن را مورد ارزیابی قرار می‏دهند.

اما بازده دارایی بیشتر از اندازه‏گیری عملکرد شرکت می‏تواند مورد استفاده قرار گیرد. مدیران می‏توانند از این نرخ در سطوح مختلف جهت کمک در تصمیم‏گیریهایشان جهت حداکثر کردن سود و ارزش افزوده چگونه سود خالص را محاسبه می کنید؟ به شرکت استفاده کنند. مدیران از این نرخ در موارد زیر استفاده می‏نمایند:

1- اندازه‏گیری عملکرد هر بخش مجزا از شرکت وقتی که هر بخش به عنوان یک مرکز سرمایه‏گذاری رفتار می‏شود - در یک مرکز سرمایه‏گذاری، هر مدیری هم سود و هم سرمایه‏گذاریها را کنترل می‏کند. نرخ بازده دارایی ابزار بنیادی جهت ارزیابی هم سودآوری و هم عملکرد می‏باشد.

2- ارزیابی پیشنهادهای مخارج سرمایه - بودجه‏بندی سرمایه‏ای طرح‏ریزی بلندمدتی است برای مواردی همچون احیا (تجدید)، جایگذاری یا توسعه تسهیلات.

3- کمک در پایه‏گذاری اهداف مدیریت - بودجه‏بندی، طرحهای مدیریت را کمی می‏کند. اثربخش‏ترین نگرشها به هدف‏گذاری، از فرایند بودجه‏ای استفاده می‏کند که هر مدیری در ایجاد آن اهداف و استانداردها و در برقرار کردن بودجه‏های عملیاتی که با این اهداف و استانداردها مواجه می‏شوند سهیم است. آغاز و پایان هر فرایند بودجه‏بندی با هدف ROA می‏باشد.

شاید بهترین دلیل برای عمومی بودن ROA سادگی آن است. این نرخ به تنهایی یا در ترکیب با سایر اندازه‏گیریها، معمولی‏ترین شاخص مورد استفاده مدیریت عملکرد سودآوری شرکت می‏باشد. همچنین ابزار جامعی است که فعالیتهایی با ابعاد و ماهیتهای مختلف را اندازه‏گیری می‏کند و به ما اجازه می‏دهد که آنها را با روش استاندارد مقایسه کنیم. به عبارت دیگر با ROA ما می‏توانیم سیب و پرتقال را حداقل در سودآوری مقایسه کنیم. ROA ایرادات و مزایای مربوط به خود را دارد. گاهی اوقات اگر بطور کامل درک نشود، استفاده نمودن آن دشوار است.

روشهای مختلف محاسبه ROA

استاندارد و ارزیابی عمومی سودآوری برمبنای بازده سرمایه‏گذاری ( ROI ) به عنوان سود خالص بعد از مالیات ( EAT ) تقسیم بر کل سرمایه‏گذاری محاسبه می‏گردد.

چه سرمایه‏گذاری می‏بایست درمخرج کسردرج گردد؟ آن می‏تواندحقوق صاحبان سهام، بدهی و کلیه وجوه فراهم شده،‌ کل دارائیها یا تنها دارائیهای مشهود باشد. بدون توجه به اینکه سرمایه‏گذاری چطور تعریف شود، ROI مختلفی محاسبه می‏شود. اولین و عادی‏ترین تعریف از سرمایه‏گذاری، کل دارائیهای مورد استفاده در ایجاد سودآوری می‏باشد. لذا از ROI به ROA می‏رسیم، به معنی بازده دارائیها یا بطور دقیق بازده کل دارائیها.

این نرخ بیان می‏کند که دارائیهای شرکت چطور بطور کارا درایجاد سود استفاده شده‏اند.

بعضی کتابها پیشنهاد به محاسبه بازده سرمایه‏گذاری یا بازده کل دارائیها با استفاده از میانگین سرمایه‏گذاریها، به کمک مانده اول و پایان سال می‏کنند. به این دلیل که سود گزارش شده، در طول کل دوازده ماه ایجاد شده است و اشتباه خواهد بود که فرض کنیم از همان مبلغ دارائیهای گزارش شده در پایان دوره استفاده شده ‏است. در صورتی که می‏دانیم تولید و فروش شرکت در طول سال می‏باشد. میانگین بازده دارائیها به شرح زیر محاسبه می‏شود:

اطلاعات بیشتری را می‏توان با تجزیه نمودن این نسبت به حاشیه سود و گردش دارائیها در یک نگرش دوپانت تحصیل نمود. بخش اول حاشیه سود خالص است و شاخصی برای درک چگونگی کنترل هزینه‏ها می‏باشد. بخش دوم گردش دارائیهاست که توانایی شرکت را در تولید و بازاریابی سطح فروش نشان می‏دهد.

گردش‏کل دارائیها×حاشیه سودخالص = ROTA

معمولی‏ترین تغییر شکل در ROA خارج کردن دارائیهای نامشهود و غیرمولد از کل دارائیها می‏باشد. شایان ذکر است که دارائیهای نامشهود شامل سرقفلی، هزینه‏های اولیه، اختراعات، حق‏التألیف و سایر حقوقی است که تحت یک دوره بلندمدت مستهلک می‏گردند. این در حالی است که دارائیهای غیرمولد مشتمل بر موجودیهای اضافی و طرحهای سرمایه‏ای غیراستفاده می‏باشند. جدا کردن آن بخش از موجودیها که مازاد می‏باشند و مبالغی از دارائیهای ثابت که استفاده نمی‏شوند، برای یک تحلیل‏گر داخلی امکان دارد. یک تحلیل‏گر خارجی با استفاده از ترازنامه و سایر صورتهای مالی نمی‏تواند این اقلام را مشخص نماید. بنابراین تنها اصلاحی که معمول می‏باشد، این است که درمخرج کسر دارائیهای مشهود ( TTA ) درنظر گرفته شود. این نسبت به عنوان بازده دارائیهای مشهود شناخته می‏شود.

یک تغییر دیگری که برای صورت کسر پیشنهاد می‏گردد،‌ استفاده از سود قبل از مالیات بجای سود بعد از مالیات می‏باشد. چرا که مالیات اغلب تحت تأثیر وضعیتهای ویژه‏ای همچون زیانهای انتقالی، مالیاتهای تشویقی ومالیاتهای انتقالی قرار می‏گیرد. هنگام مقایسه شرکتها، اختلاف در نرخ مالیاتی، سود بعد از مالیات را تغییر شکل می‏دهد. در صورت استفاده از سود قبل ازمالیات، که همیشه در صورتهای مالی ارائه می‏شود می‏توان ازاین تغییرشکل پرهیزنمود. این همان شکل استفاده شده بوسیلة مؤسسه رابرت موریس در مطالعه صورتهای مالی آنها می‏باشد. این نرخ به شکل زیر محاسبه می‏شود:

نحوة دیگر محاسبه ROA اضافه نمودن هزینه بهره ( I ) به صورت کسر می‏باشد. در این حالت ROA بازده کل وجوه فراهم شده ( ROTFP ) نامیده می‏شود که می‏تواند با سود قبل از مالیات و یا سود بعد از مالیات بیان گردد:

ROTFPb= (EBT+ I) / TA = EBIT / TA

ROTFPa = [(EAT + I ( - t)] / TA

هدف از این شکل از بازده دارائیها شناسایی وجوه استفاده شده جهت تحصیل دارائیهای شرکت است که هم از وجوه استقراض و هم از حقوق صاحبان سهـام نشـأت می‏گیرد. لذا آن بخش از سود عملیاتی که مربوط به وام دهندگان (از طریق هزینه بهره) است در جهت رسیدن به سود خالص کسر گردیده است، می‏بایست برگشت داده شود.

اصلاح دیگری که در تطابق وجوه مورد استفاده با سود ایجادشده می‏توان ایجاد کرد، خارج کردن وجوه حاصل از بدهیهای جاری است که جهت تأمین دارائیهای مولد بکارنمی‏روند. اما جزء سرمایه درگردش هستند. سرمایه‏گذاری درمخرج کسرجمع بدهی‏های بلندمدت ( LTD ) و حقوق صاحبان سهام ( E ) می‏باشد. این نسبت به عنوان بازده وجوه دائمی ROPF نامیده می‏شود. در این حالت نیز این نسبت می‏تواند با سود قبل از مالیات و یا بعد از مالیات محاسبه گردد:

ROPFb = EBIT / (LTD + E )

ROPFa= [(EAT + I ( - t)]/(LTD + E )

به این نکته توجه شود که در محاسبه نرخ بازده وجوه دائمی می‏بایست از همه انواع بدهی استفاده نمود. اما از بدهی‏هایی که واقعاً منبع استقراض نمی‏باشند (مثل ذخایر یا مالیات بردرآمد انتقالی) باید صرفنظر کرد. چون آنها ادعایی از طرف اشخاص خارج از شرکت را ندارند و ممکن است هرگز پرداختی صورت نگیرد. در فرمول فوق، سهام ممتاز، سهم اقلیت و سهام شرکت فرعی جزئی از وجوه فراهم شده شرکت برای یک دورة زمانی مشخص می‏باشند.

نرخ مطلوب بازده دارائیها

در حقیقت نمی‏توان نرخ مطلوب بازده دارائیها را مشخص نمود. زیرا این نرخ از صنعتی به صنعت دیگر تفاوت دارد. مثلاً، نرخ بازده دارائیها در شرکتهای با تکنولوژی بالا بسیار بیشتر از خواربارفروشیها و یا تولید کنندگان کالاهای مصرفی است. گروه برنامه‏ریزی سود ( PPG ) ، سودآوری را در بیش از شصت زمینه تجاری مختلف بررسی نمود. همچنین این گروه بیش از شش هزار صورت مالی سالانه را مورد بررسی قرار داد. این تحلیل‏ها سه نقطه بحرانی را برای ROA پیشنهاد می‏کند: ( ROA در این تحقیق این گروه به وسیله تقسیم سود قبل از مالیات بر کل دارائیها محاسبه شده است.)

حداقل - اگر ROA پایین‏تر از 5% باشد، بقاء کل شرکت زیر سؤال می‏رود.

هدف - ROA بین 8% تا 10% به این معنی است که شرکت سود مناسبی را ایجاد می‏کند و قادر به سرمایه‏گذاری درتکنولوژی جدید ودرادامه آن بهبود وسایل و تجهیزات و توسعه مراکز فروش می‏باشد.

عملکرد بالا - وقتی که ROA از مرز 20% بگذرد، این شرکت بعنوان یک واحد اقتصادی نمونه معرفی می‏شود.

حاشیه سود ناخالص در تحلیل بنیادی

عوامل تغییر در حاشیه سود ناخالص :

حال در بررسی صورت های مالی شرکتی در طی دو سال گذشته، ممکن است حاشیه سود ناخالص شرکت افزایش و یا کاهش یابد که این تغییرات ممکن است به دلایل زیر باشد:

1- افزایش و یا کاهش قیمت محصول

2- افزایش و یا کاهش بهای تمام شده محصول

3- افزایش و یا کاهش قیمت محصول نسبت به افزایش بهای تمام شده هر واحد محصول

حال هر کدام از تغییرات ذکر شده را در شرکتی شاهد باشیم می توان گفت حاشیه سود ناخالص شرکت نیز دستخوش تغییر می شود اما یک تحلیلگر بنیادی باید بتواند با توجه به تغییرات حاشیه سود ناخالص به یک دیدگاه کلی در خصوص سهم دست پیدا کند.

مثالی از حاشیه سود ناخالص :

حاشیه سود ناخالص

در شکل بالا حاشیه سود ناخالص شرکت در سال 95 حدود 35 درصد بوده است ولی در پیشبینی 96 به 42 درصد افزایش یافته است. با توجه به توضیحاتی که در بالا داده شده است این افزایش حاشیه سود می تواند نشان دهنده افزایش فروش و یا کاهش بهای تمام شده و یا … باشد.

به عنوان مثال حاشیه سود ناخالص شرکتی در گزارش عملکرد سال گذشته 24 درصد بوده است و شرکت در پیش بینی جدید، این نسبت را 28 درصد در نظر گرفته است. حال با بررسی این دو نسبت به این نتیجه می رسیم که میزان سود ناخالص به ازای هر واحد محصول افزایش یافته است اما ایا باید به این نتیجه رسید که سود هر سهم شرکت افزایش یافته است؟ پاسخ خیر است چرا که ممکن است میزان فروش شرکت نسبت به سال گذشته کاهش در نتیجه سود شرکت در سال جدید نیز کاهش یافته است.

افزایش حاشیه سود ناخالص شرکت، زمانی که فروش شرکت نسبت به دوره گذشته افزایش یافته باشد میتواند منجر به افزایش سود هر سهم شرکت شود.

نکات :

1- برای بررسی این نسبت می توان از گزارش های دوره ای ( گزارش شرکت از عملکرد فصول مختلف سال) نیز استفاده کرد.

2- در بررسی حاشیه سود ناخالص باید به این نکته توجه کرد که اگر افزایش این نسبت به دلیل افزایش فروش باشد دلیل آن نیز مشخص شود. ممکن است فروش شرکتی افزایش یابد ولی این فروش از محل افزایش نرخ ها باشد و مقدار فروش شرکت نسبت به گذشته کاهش یافته باشد. اگر این اتفاق بیفتد می‌توان انتظار داشت که در دوره آینده حاشیه سود ناخالص شرکت به دلیل مشکلات فروش کاهش می یابد.

مختصری از کتاب ” به بورس خوش آمدید “

تالیف” مهدی افضلیان

اطلاعات بیشتر در مورد کتاب در لینک

خرید کتاب به صورت آنلاین خرید آنلاین کتاب

پیشنهاد میکنم مقالات زیر را مطالعه نمایید

چگونه ورود نقدینگی به بازار را تشخیص دهیم

چگونگی سو برداشت از p/e شرکت

حاشیه سود ناخالص

نوشته های مشابه

آموزش تحلیل بنیادی : شرکت های اهرمی به چه معناست

چگونه تحلیل بنیادی را یاد بگیریم در بحث های مربوط به آموزش تحلیل بنیادی دغدغه همه سرمایه گذاران این است که چگونه تحلیل بنیادی را یاد بگیرند تا به کمک آن قادر باشند شرکت های مختلف را تحلیل کرده و سپس با توجه به چشم انداز.

شناخت سود هر سهم در تحلیل بنیادی شرکت ها

تحلیل بنیادی شرکت ها و اطلاعات موجود در صورت های مالی سرمایه گذاران در بازار سرمایه برای تحلیل بنیادی شرکت ها از اطلاعات موجود در صورت های مالی شرکت ها استفاده میکنند که تغییر هر یک از ایتم ها می تواند سوداوری شرکت را تحت تاثیر.

تحلیل بنیادی : اثرات تغییرات قیمت ارز بر شرکت های صادراتی

تحلیل بنیادی و تغییرات قیمت ارز : چگونگی محاسبه تغییرات قیمت ارز بر سود و زیان شرکت ها در تحلیل بنیادی تغییرات قیمت ارز و اثرات آن بر سود و زیان شرکت های بورسی یکی از مفاهیم مهم و کاربردی است که سرمایه گذاران باید توجه.

حاشیه سود خالص : چگونگی استفاده در تحلیل بنیادی

حاشیه سود خالص و استفاده از آن در تحلیل بنیادی حاشیه سود خالص یکی از نسبت های پر کاربرد در تحلیل بنیادی است که سرمایه گذاران با استفاده از آن قادر به پیش بینی سود شرکت ها می باشند. در بخش های قبل در مورد سود.

تاثیر متغیرهای بیرونی بر بازار سرمایه

عامل دوم چین و تصمیمات این کشور در تغییرات قیمت بازارهای کالایی است؛ حین بعد از آمریکا به‌عنوان بزرگ‌ترین اقتصاد دنیا مطرح است و تصمیمات این کشور به‌عنوان بزرگ‌ترین مصرف‌کننده مواد اولیه در جهان بر قیمت بازارهای کالایی اثرگذار است، اما کاهش نرخ رشد اقتصادی این کشور در طول.

پیش بینی بازار- دوشنبه 11 دی

تابلوخوانی بازار: شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران امروز 1649 واحد کاهش یافت و به کانال 95000 واحدی بازگشت. ارزش معاملات بازار بورس هم 470 میلیارد تومان همراه با معاملات بلوکی و … بود. شکل زیر روند شاخص کل را در طی معاملات روزانه نشان میدهد. در.

چگونگی انتخاب صنعت در تحلیل بنیادی برای خرید سهم

انتخاب صنعت مناسب در خرید سهام از راه های انتخاب یک سهم خوب برای خرید در بازار سهام، انتخاب صنعت مناسب است به گونه ای که در آموزش تحلیل بنیادی ابتدا گفته می شود که با توجه به شرایط کلان صنعت و چشم انداز سوداوری آن.

چگونگی انتخاب یک سهم از صنعت

انتخاب یک سهم از صنعت انتخاب یک سهم از صنعت یکی از مشکلاتی می باشد که همواره سرمایه گذاران در خصوص آن سوال دارند و رویه برای انتخاب آن ندارند. به همین جهت سعی میکنیم در این مقاله اندکی در خصوص چگونگی انتخاب یک سهم از.

تابلو خوانی و بازار خوانی : بهترین زمان معامله در طی روز

تابلو خوانی و بازار خوانی : بهترین زمان معامله را تشخیص دهیم در بخش های قبل در خصوص تابلو خوانی و بازار خوانی صحبت های زیادی داشتیم اما در این بخش قصد داریم به یکی از سوالات مهم سرمایه گذاران در خصوص زمان خرید سهم پاسخ.

آموزش تحلیل بنیادی : تغییرات قیمت با گزارشات شرکت ها

تحلیل بنیادی : تحلیل گزارشات شرکت ها یکی از ابزارهایی که سرمایه گذاران برای بررسی قیمت سهام شرکت ها از آن استفاده میکنند تحلیل بنیادی است. تحلیل بنیادی در واقع تاثیر متغیرهای مالی مانند تغییرات فروش، بهای تمام شده و . بر صورت های مالی شرکت.

وارن بافت اسطوره بازار مالی

وارن بافت را بیشتر بشناسیم ییدر 6 سالگی، شش جعبه ی كوكا كولا به قیمت 25 سنت از مغازه ی پدر بزرگش خرید و هر بطری را به ازای یك سكه ی پنج سنتی فروخت؛ در حالی كه كودكان هم سن و سال او بر روی.

سهام خزانه اتفاقی خوشایند برای بازار سرمایه

مهدی افضلیان، کارشناس بازار سرمایه با بیان این مطلب گفت: بر اساس این متن به منظور کنترل و کاهش مخاطرات سامانه‌ای یا فرادستگاهی بازار سرمایه کشور در شرایط خاص مالی و اقتصادی و اجرای سیاست‌های عمومی حاکمیتی در شرایط مذکور و به منظور حفظ و.

18 دیدگاه در “ حاشیه سود ناخالص در تحلیل بنیادی ”

مجتبی گفت:

زبان قاصره از تشکر راجع به این همه مهر و محبتی که به ما سهامداران خرد دارین جناب افضلیان
واقعا در این مدتی که توی بورس بودم ندیدم کسی بیاد رایگان همچین اطلاعات ارزشمندی رو دراختیار سهامدارا قرار بده
برای جنابعالی و خانوادتون صحت و سلامتی مداوم و توفیق روزافزون آرزومندم

mehdi afzalian گفت:

سلام و روز بخیر

امیر گفت:

بسیار عالی…. مطالب بسیار حرفه ای …موفق باشین

mehdi afzalian گفت:

مجید گفت:

سلام
ممنون از شما جناب افضلیان

با این کار بی منت که دارید انجام میدید کمک بزرگی میکنید به جامعه سهامدارای خرد. کمتر کسی دیدم که اولین حوصله نوشتن مطالب با این ظرافت رو داشته باشه و اون رو به صورت رایگان در اختیار همه قرار بده. لطف بزرگی در حق ما سهامداران میکنید

mehdi afzalian گفت:

ایشالا که مفید واقع شده باشه

علی گفت:

سلام ممنون که اطلاعات خودتون رو بدون هیچ چشم داشتی در اختیار همه قرار می دید خداوند به شم وخانوادتون سلامتی و توفیق روز افزون بده یه سوال داشتم خدمتتون می خام بورس رو از ابتدا واصولی یاد بگیرم می شه راهنمایی کنید از کجا وچگونه شروع کنم کتابهایی سراغ داریدکه به زبان ساده توضیح بدند با تشکر

mehdi afzalian گفت:

در حال حاضر خرید و فروش انجام میدید؟

Moslem گفت:

کمال تشکر و قدردانی را از جنابعالی دارم که با ارائه مقالات کاربردی و در عین حال کاملا ساده و قابل فهم به افزایش توان علمی ما در درک مسائل بورس و راهکارهای خرید و فروش صحیح سهام کمک شایانی کردید. در پناه حق همیشه سربلند و شاد باشید.

mehdi afzalian گفت:

ممنون از لطف شما

mehdi afzalian گفت:

ارادت. یه دعای خوب برام کنید 🙂

الهام گفت:

با سلام و احترام
من اولین باره که سایتتون رو می بینم. در خصوص سرمایه گذاری در بورس ازتون سوال داشتم، من یه سرمایه اندک 100 میلیون ریالی دارم و تا حالا کار بورس انجام ندادم. بخ نظرتون می تونم با این سرمایه وارد بورس بشم؟

mehdi afzalian گفت:

کارگزاری اگاه دوره های اموزشی رو از مقدماتی تا پیشرفته برگزار میکنه و میتونید رفته رفته شروع به آموزش کنید و در بورس موفق باشید

کیهان گفت:

باعث افتخاره که در محضرتون شاگردی میکنم جناب افضلیان.
پایدار و سربلند باشید بهمراه خانواد

mehdi afzalian گفت:

marzie گفت:

mehdi afzalian گفت:

محمد نیازمند گفت:

ممنون از مطلب خوبتون.
واقعا آموزنده بود.
فقط یک سوال؟
حاشیه سود ناخالص بانک ها رو چطوری باید حساب کرد؟؟؟
چون چیزی ب اسم درآمد عملیاتی و سود ناخالص در صورت های صود و زیان نیست؟

حاشیه سود و کاربردهای آن در تحلیل مالی (Profit Margin)

حاشیه سود یکی از نسبت‌های مهم مالی به شمار می‌رود که هدف از آن محاسبه میزان سودآوری یک بنگاه تجاری به ازای فروش است. هدف از محاسبه حاشیه سود در واقع محاسبه این است که یک بنگاه تجاری یا واحد اقتصادی به ازای هر ریال یا دلار فروش چقدر سودآوری کرده است. این نسبت بسیار مشهور است و تحلیل‌گران از آن برای مقایسه میزان سودآوری و فعالیت سودآورانه یک شرکت و مقایسه و تطبیق فعالیت سودآوری شرکت‌ها با یکدیگر استفاده می‌کنند.

محاسبه این نسبت مالی اگرچه ساده است اما بسیار بااهمیت است چراکه به گفته بسیاری از تحلیل‌گران بیش از بقیه نسبت‌ها میزان سودآوری شرکت را اندازه‌گیری می‌کند و کارایی آن نیز در مقایسه با سایر نسبت‌ها بیشتر است. از همین رو این نسبت تبدیل به یکی از نسبت‌های مشهور در تحلیل بنیادی شده که خود شرکت‌ها نیز این نسبت را به صورت سه ماهه و سالانه گزارش می‌کنند. حاشیه سود با توجه به اینکه سودهای مختلفی در یک بنگاه تجاری گزارش می‌شوند انواع مختلفی دارد که به شرح زیر هستند:

حاشیه سود ناخالص اولین مورد از انواع مختلف حاشیه سود است که تحلیل‌گران برای بررسی فعالیت‌های کلی شرکت از آن استفاده می‌کنند. محاسبه این نسبت بسیار ساده است و تمامی داده‌های مربوط به این نسبت را می‌توان از صورت سود و زیان استخراج کرد. فرمول محاسبه این نسبت به شرح زیر است:

حاشیه سود ناخالص = (سود ناخالص / فروش خالص) * ۱۰۰

می‌توان فرمول را به شرح زیر به صورت جزئی‌تر نیز نوشت:

حاشیه سود ناخالص = ((فروش خالص بهای تمامی شده کالا) / فروش خالص) * ۱۰۰

سود ناخالص در حالت کلی در واقع زمانی به دست می‌آید که بهای تمام شده کالاها را از فروش خالص کسر کنیم که به این صورت اولین سود گزارش شده در صورت سود و زیان یعنی سود ناخالص به دست می‌آید.

حاشیه سود عملیاتی شرکت یکی دیگر از انواع حاشیه سود است که بیشتر مربوط به فعالیت‌های عملیاتی شرکت است. در واقع این سود بر فعالیت خود شرکت متمرکز است و اساسا کاری به فعالیت‌هایی که خارج از عملیات اصلی شرکت صورت گرفته ندارد. سود عملیاتی از کسر هزینه‌های عمومی و اداری یا کلا هزینه‌های عملیاتی از سود چگونه سود خالص را محاسبه می کنید؟ ناخالص شرکت به دست می‌آید. این نسبت در راستای فهم این مسئله است که به ازای هر دلار فروش، شرکت در نتیجه عملیات خود چقدر سود کرده است. سود عملیاتی نیز در صورت سود و زیان یک مرحله جلوتر است و فرمول محاسبه حاشیه سود عملیاتی به شرح زیر است:

حاشیه سود عملیاتی = (سود عملیاتی / فروش خالص) * ۱۰۰

حاشیه سود عملیاتی از آنجا که سودآوری ناشی از فعالیت‌های خود شرکت را اندازه‌گیری می‌کند نسبت مالی محبوب تحلیل‌گران است چرا که آنها بر این عقیده هستند این نسبت بیشتر از بقیه نسبت‌ها میزان سودآوری شرکت را اندازه‌گیری می‌کند.

حاشیه سود قبل از مالیات به محاسبه این موضوع می‌پردازد که به ازای هر دلار فروش شرکت چقدر توانسته سود قبل از مالیات کسب کند. از آنجا که هزینه مالیاتی معمولا هزینه ثابتی است که شرکت‌ها به دولت‌ها می‌پردازند لذا سود قبل از مالیات نیز گاهی مورد توجه تحلیل‌گران قرار می‌گیرد. فرمول این نسبت به شرح زیر است:

حاشیه سود قبل از مالیات = (سود قبل از مالیات / فروش خالص) * ۱۰۰

به عنوان مثال اگر حاشیه سود قبل از مالیات شرکتی ۴۰ درصد باشد بدین معنی است که شرکت به ازای هر ۱۰۰ دلار فروش ۶۰ دلار هزینه کرده و ۴۰ دلار نیز توانسته سود کسب کند، البته سودی که هنوز مالیات آن پرداخت نشده است.

حاشیه سود خالص مهمترین نسبت در میان سایر حاشیه‌های سود محسوب می‌شود و در این نسبت مالی سود خالص نهایی شرکت مورد توجه قرار می‌گیرد. به لحاظ ریاضی فرمول حاشیه سود خالص به شرح زیر است:

حاشیه سود خالص = (سود خالص / فروش خالص) * ۱۰۰

حاشیه سود خالص به دنبال محاسبه این موضوع است که اساسا شرکت به ازای هر دلار فروش یا درآمد چقدر سود می‌کند. اگر حاشیه سود خالص شرکتی ۲۰ درصد باشد بدین معنی است که شرکت به ازای هر ۱۰۰ دلار فروش ۲۰ دلار سود خالص کسب می‌کند و ۸۰ دلار نیز بابت تمامی هزینه‌ها پرداخت می‌کند. حاشیه سود خالص ۲۰ درصدی به معنی این است که ۲۰ درصد از فروش کل شرکت را سود خالص تشکیل می‌دهد. لازم به ذکر است که سود تقسیم شده شرکت در فرمول حاشیه سود جایگاهی ندارد و محاسبه نمی‌شود.

این نسبت می‌گوید که در حالت کلی اگر شرکتی قصد داشته باشد میزان حاشیه سود خالص خود را افزایش دهد؛ یعنی از ۲۰ درصد به ۲۵ درصد یا ۳۰ درصد برساند می‌بایست یا هزینه‌ها را کاهش دهد و یا میزان فروش خود شرکت را افزایش دهد.

گاها در خبرها می‌خوانیم «حاشیه سود صنعت خودروسازی آمریکا کاهش یافت» و یا «حاشیه سود شرکت‌های اروپایی کاهش یافته است»؛ این نشان می‌دهد که این نسبت مالی از اهمیت بسیار زیادی برای ارزیابی وضعیت سودآوری شرکت‌ها و صنایع برخوردار است. به همین دلیل است که شرکت‌ها به صورت سه ماهه و سالانه گزارش حاشیه سود خود را به سهامدارانشان ارائه کنند تا سهامداران این شرکت از وضعیت سودآوری این شرکت‌ها مطلع شوند.

اگر حاشیه سود شرکتی نزدیک به صفر یا منفی باشد بدین معنی است که شرکت در تلاش برای حفظ خود از طریق کاهش هزینه‌هاست و اگر نتواند در این وضعیت در آینده نزدیک تغییراتی ایجاد کند عملا فعالیت این شرکت تنها باعث زیان خواهد شد. اما بنگاه‌هایی که حاشیه سود مثبت دارند نیز تلاش می‌کنند تا این نسبت را افزایش دهند یعنی درصد سودآوری شرکت از میزان فروش را از طریق مدیریت بیشتر هزینه‌ها، جایگزین‌ کردن تکنولوژی‌های جدید و … افزایش دهند.

تحلیل نسبت مالی حاشیه سود

حاشیه سود شرکت‌های صنایع مختلف با یکدیگر متفاوت است بنابراین ممکن است مقایسه‌ حاشیه سود بین شرکت‌هایی از دو صنعت مختلف چالش‌برانگیز باشد. به عنوان مثال میزان فروش و هزینه‌های دو شرکت مایکروسافت (صنعت تکنولوژی) و والمارت (خرده‌فروشی) بسیار متفاوت است چون ترکیب سرمایه آنها متفاوت است. شرکت‌های خرده‌فروشی از قبیل والمارت اگرچه ممکن است حاشیه سود پایینی نسبت به شرکت‌های تکنولوژی محور از قبیل مایکروسافت داشته باشند اما میزان گردش مالی آنها و گردش سود آنها بسیار بیشتر است.

حاشیه سود میزان گردش سود شرکت‌ها را اندازه‌گیری نمی‌کند بنابراین به همین دلیل استفاده از این نسبت به تنهایی برای مقایسه دو شرکت از دو صنعت مختلف می‌تواند چالش‌برانگیز باشد. مقایسه حاشیه سود شرکت مایکروسافت و گوگل منطق بیشتری دارد چرا که هر دو شرکت از یک صنعت هستند و ترکیب سرمایه آنها بسیار مشابه است. به عنوان مثال شرکت‌های فروشنده محصولات لوکس دارای حاشیه سود بالایی هستند چرا که نسبت سود به فروش آنها بالاست اما گردش سود آنها بسیار پایین و میزان فروش آنها نیز کم است و به همین دلیل مقایسه یک شرکت فروشنده محصولات لوکس مانند لامبورگینی با یک شرکت فروشنده مواد مصرفی مانند «تارگت» از اساس اشتباه است.

شرکت‌های تکنولوژی ممکن است در ابتدای فعالیت توسعه‌ای خود هزینه زیادی متحمل شوند اما سپس میزان هزینه شرکت به شدت پایین می‌آید. به عنوان مثال شرکت مایکروسافت با توسعه ویندوز در مراحل ابتدایی ممکن است در ابتدای فعالیت خود به دلیل هزینه‌های تحقیق و توسعه حاشیه سود بالایی نداشته باشد، اما بعدها با فروش میلیون‌ها نسخه از همان ویندوز بدون انجام هزینه حاشیه سود بالایی را به دلیل کاهش هزینه‌ها و فروش زیاد رقم بزند.

مشاغلی از قبیل محصولات لوکس، تکنولوژی و همچنین مواد دارویی دارای حاشیه سود بالایی هستند. مثلا تولید دارو ممکن است در مرحل تحقیق و توسعه هزینه زیادی داشته باشد اما بعدها با ساخت مواد دارویی فروش این مواد در سراسر جهان با حاشیه سود بالایی همراه خواهد بود.

صنعت حمل و نقل، خرده‌فروشی و تعمیر و نگهداری وسایل نقلیه، کشاورزی، خودرو و .. دارای حاشیه سود پایینی هستند اما میزان فروش این محصولات بسیار بیشتر از محصولات بالایی هستند. محصولات کشاورزی ممکن است در معرض آسیب‌های زیادی از قبیل آب و هوا، موجودی انبارهای زیادف عملیات اورهال و ذخیره و … قرار بگیرند و حاشیه سود آنها تحت تاثیر قرار بگیرد. بخش خودرو نیز به دلیل رقابت چگونه سود خالص را محاسبه می کنید؟ بسیار شدید، بی ثباتی تقاضای مصرف کننده و هزینه های عملیاتی بالا و پشتیبانی نیز حاشیه سود پایینی دارد.

صورت سود و زیان

مقاله سود و زیان

صورت سود و زیان یکی از اصلی‌ترین صورت‌های مالی کسب‌وکارها است که سود و زیان آنها را در طی یک دوره زمانی نشان می‌دهد. سود یا زیان با محاسبه کلیه درآمدها و کسر کلیه هزینه‌‌ها از فعالیت‌های عملیاتی و غیر عملیاتی تعیین می‌شود.

صورت سود و زیان، ترازنامه و صورت جریان وجوه نقد (یا صورت جریان‌های نقدی) از صورت های مالی اساسی در حسابداری هستند.

ضرورت تهیه صورت سود و زیان

هدف از صورت سود و زیان نشان دادن عملکرد مالی شرکت در یک دوره است. این صورت تصویری از عملکرد مالی یک کسب‌وکار ارائه می‌دهد. از طریق صورت سود و زیان و سایر اسناد مالی مانند صورت جریان وجه نقد، ترازنامه و گزارش سالانه، می‌توانید سودآوری کسب‌وکارتان را تعیین کنید.

مشاغل کوچک معمولاً زمانی شروع به تهیه صورت سود و زیان می‌کنند که یک بانک یا سرمایه‌گذار بخواهد ببیند تجارتشان چقدر سودآور است.

حسابداران، سرمایه‌گذاران و صاحبان کسب‌وکارها به طور مرتب صورت‌های درآمد را بررسی می‌کنند تا بدانند تجارتشان چقدر در عملکرد مورد انتظار خود خوب عمل می‌کند و از این مورد برای تنظیم اقدامات بعدی خود استفاده می‌کنند. مالک کسب‌وکاری که شرکتش به اهداف مالی خود دست نیافته است، استراتژی محوری خود را برای بهبود در سه ماهه بعدی تعیین می‌کند. به همین ترتیب، یک سرمایه‌گذار ممکن است تصمیم به سرمایه‌گذاری بگیرد یا سرمایه‌اش را بیرون بکشد.

اگر کسب‌وکاری به سود مدنظرش دست نیابد، بانکدار یا وام‌دهنده نسبت به دادن اعتبار اضافی دچار شک و تردید می‌شود. از طرفی شرکتی که سودآوری داشته باشد، با تهیه صورت سود و زیان توانایی خود در سرمایه‌گذاری به روشی موفق را نشان می‌دهد. توانایی یک شرکت برای فعالیت سودآور برای وام‌دهندگان و سرمایه‌گذاران فعلی، وام‌دهندگان و سرمایه‌گذاران بالقوه، مدیریت شرکت، رقبا، سازمان‌های دولتی، اتحادیه‌های کارگری و دیگران مهم است.

صورت سود و زیان

انواع صورت سود و زیان

صورت سود و زیان جامع

درآمد جامع برای یک کسب‌وکار ترکیبی از مقادیر زیر است که در یک دوره زمانی خاص مانند یک ساله، سه ماهه و غیره رخ می‌دهد:

سود خالص یا ضرر خالص (جزئیات آن در صورت سود و زیان کسب‌وکار گزارش می‌شود)، به علاوه سایر درآمد جامع (در صورت وجود داشتن)

برای به دست آوردن سود و زیان دقیق شرکت، باید در صورت سود و زیان عادی تغییراتی ایجاد شود و این تغییرات در قالب صورت سود و زیان جامع نمایش داده می‌شوند؛ بنابراین صورت سود و زیان جامع تغییرات حقوق صاحبان سرمایه را نشان می‌دهد. البته این تغییرات ممکن است افزایشی یا کاهشی باشند. چه هزینه‌های مالی شرکت تحقق یافته باشد یا خیر. در هر صورت تمام هزینه‌‌ها و درآمد‌های مالی بر حقوق صاحبان سرمایه اثر می‌گذارند.

در صورت سود و زیان جامع، سود و زیان خالص مطابق عددی است که در صورت سود و زیان عادی به دست آمده است و در ردیف اول گزارش درج می‌شود. پس از آن سایر هزینه‌‌ها و درآمد‌های شناسایی شده (مانند سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت، سود و زیان تحقق نیافته و…) از مبلغ سود و زیان کسر شده و یا به آن افزوده می‌شوند.

اطلاعاتی که در صورت سود و زیان جامع درج می‌شوند، عبارت‌اند از:

  • سود یا زیان خالص دوره مطابق صورت سود و زیان
  • تعدیلات سنواتی
  • سایر درآمدها و هزینه‌های شناسایی شده به تفکیک

با توجه به این که صورت سود و زیان شامل تمام درآمد‌‌ها و هزینه‌های شناسایی شده (تحقق یافته یا تحقق نیافته) می‌شود، سود و زیان خالص دوره مالی نخستین موردی است که در صورت سود و زیان جامع قرار می‌گیرد. بنابراین سود و زیان دوره در صورت سود و زیان جامع به تفصیل نشان داده می‌شود.

سایر درآمدها و هزینه‌های شناسایی شده نیز به صورت جداگانه در صورت سود و زیان جامع نشان داده می‌شوند. این درآمد‌‌ها و هزینه‌ها شامل دو دسته می‌شوند. دسته اول هزینه و درآمد‌‌‌هایی هستند که به دلیل بروز تغییرات در ارزش دارایی‌‌ها و بدهی‌‌ها تحقق نیافته‌اند. دسته دوم درآمد‌‌ها و هزینه‌‌‌هایی که مطابق استاندارد‌های حسابداری، مستقیم در حقوق صاحبان سرمایه لحاظ می‌شوند.

صورت سود و زیان تلفیقی

صورت سود و زیان تلفیقی با ترکیب درآمد‌‌ها و هزینه‌های شرکت اصلی و تابعه، به دست می‌آید.

در صورت‌های سود و زیان تلفیقی درآمدها و هزینه‌‌‌هایی که از طریق معاملات بین شرکت‌های گروه کسب شده‌اند، کسر خواهد شد. سود و زیان تلفیقی بیانگر این است که هزینه‌‌ها و درآمد‌های ناشی از معاملات بین شرکتی گروه به معنای انتقال دارایی از یک شرکت به شرکت دیگر است و بر روی دارایی‌های گروه تاثیر نمی‌گذارد.

هزینه‌های اجاره، درآمد‌های اجاره، درآمد‌های کسب شده بابت بهره وام اعطا شده به شرکت‌های گروه، هزینه‌های دریافت شده بابت بهره وام دریافت شده از شرکت‌های گروه، فروش و بهای دریافت شده بابت کالا‌های به فروش رفته در گروه، سایر هزینه‌های پرداخت شده و سایر هزینه‌های دریافتی از جمله مواردی هستند که به هنگام تهیه صورت سود و زیان تلفیقی حذف می‌شوند.

سود و زیان انباشته

حساب سود و زیان انباشته یا سود و زیان سنواتی حساب دائمی است که مانده‌ی آن به سال بعد منتقل می‌شود و در تمامی شرکت‌‌ها از جمله سهامی و غیره سهامی با این حساب به یک شیوه برخورد می‌شود؛ اما شایان ذکر است از آنجایی که حساب سود و زیان انباشته حسابی است که ماهیت خنثی دارد، می‌تواند هم در طول دوره و یا در پایان دوره بدهکار و یا بستانکار شود و این موضوع به اتفاقات روی داده در طول سالی مالی بستگی دارد. (ماهیت خنثی یکی از انواع ماهیت حساب ها در حسابداری می باشد.) مثال: اگر شرکتی مالیات سال‌های قبل خود را امسال پرداخت کند این پرداخت باید در حساب سود و زیان انباشته بدهکار شود.

فرمول نحوه محاسبه سود و زیان انباشته

سود انباشته = سود انباشته‌ی ابتدایی دوره + خالص سود و زیان – سود سهام نقدی – سود سهمی

فرمول محاسبه سود و زیان انباشته

فرمول محاسبه سود و زیان

سود دوره مالی = میزان درآمد‌های دوره مالی – هزینه‌های دوره مالی

زیان دوره مالی = میزان هزینه‌های دوره مالی – درآمد‌های دوره مالی

فرمول محاسبه سود و زیان

جدول صورت سود و زیان

جدول صورت سود و زیان

اقلام صورت سود و زیان

صورت سود و زیان ممکن است تفاوت‌های جزئی بین کسب‌وکارهای مختلف داشته باشد، زیرا هزینه‌‌ها و درآمد به نوع کسب‌وکار بستگی خواهد داشت. با این حال، چندین مورد معمولاً در هر صورت سود و زیان مشاهده می‌شود.

متداول‌ترین اقلام صورت سود و زیان شامل این موارد است:

درآمد شرکت از فروش یا ارائه خدمات است که در بالای صورت سود و زیان نمایش داده می‌شود.

  1. هزینه کالاهای فروخته شده یا هزینه فروش (Cost of Goods Sold-Cost of Sale)

به هزینه‌های مستقیم تولید کالاهای فروخته شده اطلاق می‌شود. هزینه‌های مستقیم شامل نیروی کار، قطعات، مواد و هزینه‌های دیگر مانند استهلاک است.

سود ناخالص با کسر هزینه کالاهای فروخته شده (یا هزینه فروش) از درآمد/فروش محاسبه می‌شود.

سود ناخالص به شما می‌گوید که پس از در نظر گرفتن هزینه‌های مستقیم، اما قبل از در نظر گرفتن هزینه‌های سربار، کسب‌وکار شما چقدر سودآور است. سود ناخالص یک معیار تقریبی برای کارآیی تجارت شماست.

به درآمد یا سود یک کسب‌وکار در طول یک دوره حسابداری گفته می‌شود.

گاهی اوقات به عنوان «هزینه‌های عملیاتی» نیز شناخته می‌شود، این هزینه‌‌ها شامل اجاره، هزینه‌های حقوق، هزینه تجهیزات، هزینه اجاره و بیمه، هزینه‌های بازاریابی و تبلیغات، و هر هزینه دیگری است که شما برای ادامه کار خود باید خرج کنید.

به آن درآمد عملیاتی یا درآمد قبل از سود و مالیات (EBIT) نیز گفته می‌شود. سود عملیاتی درآمد منهای هزینه، بدون احتساب مالیات و بهره است.

هزینه‌های مالی در اصل هزینه‌های تامین مالی استقراضی (Cost of Debt Capital) است. طبق استاندارد شماره 13 حسابداری ایران، سود تضمین‌ شده‌، کارمزد و جرایم‌ دیرکرد تسهیلات‌ مالی‌ کوتاه‌مدت‌ و بلندمدت‌ جزء مخارج تامین مالی به شمار می‌آیند. (دانلود فایل PDF: استاندارد شماره 13 حسابداری ایران)

سودی که پس از لحاظ کردن سود (زیان) خالص دوره، سودهای انباشته سنوات قبل و تعدیلات سنواتی به دست می‌آید.

مبلغی مالیاتی که در ارتباط با مالیات جاری یا مالیات انتقالی در نظر گرفته می‌شود.

هزینه فرسودگی تجهیزات که با گذشت زمان کارایی خود را از دست داده‌اند.

برخی از کسب‌وکارها هزینه‌هایی دارند که فقط مختص صنعت آنهاست. این هزینه‌ها شامل تحقیق و توسعه (R&D)، سود / زیان فروش سرمایه‌گذاری‌ها، نوسانات ارزی و بسیاری از هزینه‌های دیگر هر صنعت یا کسب‌وکار می‌شود.

درآمد قبل از بهره، مالیات و استهلاک (EBITDA)

در همه صورت‌های درآمد وجود ندارد. با کسر هزینه‌های فروش، عمومی و اجرایی (SG&A) (به استثنای استهلاک) از سود ناخالص محاسبه می‌شود.

صورت سود و زیان

انواع روش‌های ارائه صورت سود و زیان

صورت سود و زیان را می‌توان به دو روش تک‌مرحله‌ای و دو مرحله‌ای ارائه کرد.

روش تک‌مرحله‌ای: در این شیوه ابتدا تمامی درآمدها لیست می‌شوند. سپس همه‌ی هزینه‌ها به ادامه لیست اضافه می‌شود. در نهایت از کسر مجموع هزینه‌ها از مجموع درآمدها، سود یا زیان قبل از کسر مالیات مشخص می‌شود.

روش دومرحله‌ای: در این شیوه ابتدا تمامی درآمدهای عملیاتی و کلیه هزینه‌های عملیاتی لیست می‌شوند و از تفاضل آن‌ها، سود یا زیان ناویژه به دست می‌آید. در ادامه، درآمدهای غیر عملیاتی و هزینه‌های غیر عملیاتی به لیست اضافه می‌شوند. در نهایت از تفاضل نتیجه‌ی این دو مرحله، سود یا زیان قبل از کسر مالیات به دست می‌آید.

بدیهی است چنانچه مجموع درآمدها از مجموع هزینه‌ها بیشتر باشد، فعالیت شرکت سودآور است. بالعکس اگر مجموع هزینه‌ها از مجموع درآمدها بیشتر باشد، فعالیت شرکت زیان‌ده است. قطعا تهیه صورت سود و زیان بدون داشتن یک نرم افزار حسابداری دقیق و کامل، امری سخت و پیچیده خواهد بود.

تفاوت ترازنامه و صورت سود و زیان

ترازنامه به شما نشان می‌دهد که چه مقدار دارایی دارید، چه مقدار بدهی (بدهی) دارید و چه مقدار مانده (حقوق صاحبان سهام) دارید. این صورت تصویری فوری از کل کسب‌وکار شما است.

در صورت سود و زیان میزان سودآوری تجارت شما توضیح داده شده است و به شما نشان می‌دهد که در مدت زمان مشخصی چه مقدار پول به تجارت شما وارد و خارج شده است.

تفاوت صورت سود و زیان شرکت تولیدی، خدماتی و بازرگانی

طریقه محاسبه سود و زیان در موسسات خدماتی، بازرگانی، تولیدی و پیمانکاری متفاوت می‌باشد.

صورت سود و زیان در موسسات خدماتی به صورت زیر محاسبه می‌گردد:

هزینه ها – درآمدها = سود (زیان) خالص

اگر درآمد ها بیشتر از هزینه ها باشد سود خالص و اگر هزینه ها بیشتر از درآمد ها باشد زیان خالص خواهیم داشت.

صورت سود و زیان در موسسات بازرگانی و موسسات صنعتی (موسسات تولیدی) به صورت زیر محاسبه می‌گردد:

هزینه عملیاتی – بهای تمام شده کالای فروش رفته – فروش خالص = سود (زیان) خالص

از کسر فروش خالص و بهای تمام شده کالای فروش رفته سود یا زیان ناخالص بدست می آید که اگر فروش خالص بیشتر از بهای تمام شده کالای فروش رفته باشد سود ناخالص، و اگر فروش خالص کمتر از بهای تمام شده کالای فروش رفته باشد زیان ناخالص خواهیم داشت که اگر هزینه عملیاتی را از سود یا زیان ناخالص کسر کنیم، سود و زیان خالص بدست می آید.

صورت سود و زیان در موسسات پیمانکاری شبیه به موسسات خدماتی است و به صورت زیر محاسبه می‌گردد:

هزینه های دوره جاری پیمان – درآمد دوره جاری پیمان = سود (زیان) ناخالص دوره جاری پیمان

چند نمونه جدول صورت سود و زیان شرکت تولیدی، شرکت خدماتی، شرکت بازرگانی

نمونه صورت سود و زیان 1 نمونه صورت سود و زیان 2 نمونه صورت سود و زیان 3 نمونه صورت سود و زیان 4 نمونه صورت سود و زیان 5 نمونه صورت سود و زیان شرکت خدماتی نمونه صورت سود و زیان 8 نمونه صورت سود و زیان شرکت مخابرات ایراننمونه صورت سود و زیان 10

جمع‌بندی

صورت سود و زیان در کنار صورت جریان وجوه نقد، ترازنامه و گزارش سالانه، به رهبران شرکت، تحلیلگران و سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا تصویر کاملی از نتایج عملیاتی یک کسب‌وکار به دست بیاورند تا بتوانند ارزش و کارایی آن را تعیین کنند و در حالت ایده‌آل، چشم‌انداز آینده‌شان را پیش بینی کنند. هنگامی که کسب‌وکاری می‌خواهد هزینه‌های خود را کاهش دهد یا استراتژی‌‌‌هایی برای چگونه سود خالص را محاسبه می کنید؟ رشد خود تعیین کند، صورت سود و زیان با دقت بررسی و تجزیه‌وتحلیل می‌شود.

یادگیری نحوه تجزیه وتحلیل صورت سود و زیان شما را قادر به تصمیم‌گیری آگاهانه‌تری در مورد یک شرکت می‌کند، خواه این شرکت، کارفرمای شما یا یک سرمایه‌گذاری بالقوه باشد.

محاسبه دقیق سود و زیان در بورس

سود و زیان در بورس شاید مقوله‌ای ساده به‌نظر برسد. یک عدد به‌صورت درصد روی پنل آنلاین نوشته شده و بیشتر افراد، این عدد را به صورت سود و زیان در نظر می‌گیرند. مثلا سهمی را خریده‌اند و در مقابل این سهم، سود 43% ثبت شده است.

اما این عدد، واقعا نشان‌دهنده سود و زیان شما نیست. در این مقاله می‌خواهیم هر چیزی را که لازم است در مورد محاسبه سود و زیان بدانید، به شما بگوییم.

حسابدار خودتان باشید

بیشتر افراد وقتی سهمی را می‌خرند، هیچ چیزی را یادداشت نمی‌کنند. بعدها نمی‌دانند چند سهم را در چه قیمتی خریده و به چه قیمتی فروخته‌اند.

لازم نیست خیلی وارد جزئیات شوید. فقط آمار خریدها و فروش‌های خود را در اکسل وارد کنید.

برای این کار لازم است که تاریخ، تعداد سهم و قیمت را یادداشت کنید.

خوبی استفاده از اکسل این است که بعدها می‌توانید خریدها و فروش‌های خود را مرتب کنید.

علاوه‌بر این، می‌توانید واریزها و دریافت وجه‌های خود را هم در اکسل بنویسید.

محاسبه سود و زیان در بورس

اگر از جمله کسانی هستید که سهم را می‌خرید و از فروش آن سود می‌کنید (و معمولا مجمع نمی‌روید)، سود و زیان به این صورت محاسبه می‌شود.

محاسبه سود و زیان بورس

کارمزد خرید + (تعداد سهم ⨯ قیمت خرید) = مبلغ خرید

کارمزد فروش و مالیات - (تعداد سهم ⨯ قیمت فروش) = مبلغ فروش

مبلغ خرید – مبلغ فروش = میزان سود نقدی

مبلغ خرید ÷ میزان سود نقدی = درصد سود

فرض کنید من 1000 سهم شمثال را در قیمت 1000 تومان خریده و در 3000 تومان فروخته‌ام.

برای خرید این سهم یک میلیون تومان پرداخت می‌کنم. علاوه‌بر این معادل 0.0049 از مبلغ خرید را به عنوان کارمزد می‌پردازم. یعنی 4900 تومان. پس مبلغ خرید برابر می‌شود با 1،004،900 تومان.

برای فروش این سهم باید 3 میلیون تومان دریافت کنم. اما باید کارمزد 0.00975 را بپردازم. یعنی 29،250 تومان. پس در نهایت مبلغ 2،970،750 تومان دریافت می‌کنم.

از این معامله به اندازه 1,965,850 سود می‌کنم. (نه 2 میلیون تومان)

با تقسیم این عدد بر مبلغ خرید به عدد 1.95 درصد می‌رسم. یعنی 195 درصد سود کرده‌ام.

مشکل شروع می‌شود

همیشه کار به همین سادگی که گفتیم نیست. فرض کنید قیمت همین سهم به 3 هزار تومان رسیده‌ است. شرکت افزایش سرمایه می‌دهد، قیمت سهم به هزار و ششصد تومان کاهش پیدا می‌کند، اما حق‌تقدم دریافت کرده‌ام. بعد شرکت 300 تومان سود نقدی می‌دهد و قیمت سهم پس از بازگشایی 1500 تومان می‌شود. حالا من چقدر سود کرده‌ام؟

در سامانه آنلاین ممکن است عددی نزدیک به 50 درصد سود را ببینید. چون قیمت از 1000 تومان به 1500 تومان رسیده. اما سود واقعی 50 درصد نیست. بیایید ببینیم در این حالت چقدر سود کرده‌ام.

محاسبه سود و زیان بورس

برای خرید این سهم 1،004،900 هزار تومان پرداخته‌ام.

1000 سهم 1500 تومانی دارم، یعنی 1.5 میلیون تومان که برای فروش آن باید 14625 تومان کارمزد بپردازم. 1,485,375 تومان می‌ماند.

1000 حق تقدم دارم که مثلا 1400 تومان هستند. با احتساب کارمزد 13650 تومانی، 1,386,350 تومان از فروش حق‌تقدم به‌دست می‌آورم.

300 هزار تومان هم سود نقدی دریافت کرده‌ام.

جمع این اعداد برابر می‌شود با 3,171,725 تومان.

مبلغ سود نقدی من حاصل کسر همین عدد از مبلغ فروش است، یعنی 2,166,825 تومان.

در این حالت من 215 درصد سود کرده‌ام، نه 50 درصد.

یک خوبی دیگر اکسل این است که می‌توانید برای مبلغ ریالی سود و درصد سود، فرمول بنویسید.

چطور این مشکل را حل کنیم؟ به‌سادگی و با نوشتن خرید‌ها و فروش‌ها در اکسل. یک خوبی دیگر اکسل این است که می‌توانید برای مبلغ ریالی سود و درصد سود، فرمول بنویسید. در این صورت فقط کافی است مبلغ فروش را به‌روز کنید تا تمام درصدها به صورت خودکار محاسبه شوند.

زمان، عاملی که اهمیت دارد

تصور کنید دو سهم دارم. یکی شمثال و دومی خسوال.

هر دو سهم را هزار تومان خریده‌ام.

هر دو سهم امروز 3 هزار تومان هستند.

شمثال را یک سال پیش خریده‌ام و خسوال را سه سال پیش.

آیا از این دو سرمایه‌گذاری، به یک میزان سود کرده‌ام؟

قطعا خیر. نمی‌شود گفت دویست‌درصد رشد قیمت طی یک سال و سه سال، دقیقا عملکردی مشابه به هم هستند.

برای این کار باید مقدار تنزیل‌یافته سود رو محاسبه کنیم.

برای این کار، ابتدا باید نرخ تنزیل را حساب کنیم. فرض کنید بهره بانکی حدود 17 درصد باشد. یعنی اگر پول را در بانک می‌گذاشتیم، در پایان سال 17 درصد سود می‌گرفتیم و پول ما برابر می‌شد با یک میلیون به علاوه 17 درصد از این مبلغ.

از نظر ریاضی این اتفاق شبیه به این بود که هر سال، پول خود را در 1.17 ضرب کنیم. (1+r که در آن r نرخ بهره است).

برای این که سود تنزیل یافته را حساب کنیم از این فرمول استفاده می‌کنیم.

تعداد سال ^ (r + 1) / مبلغ سود

این حرف یعنی چه؟ اگر قرار است یک میلیون تومان را یک سال دیگر به من بدهید، باید آن را بر 1.17 تقسیم کنم، که برابر می‌شود با 854 هزار تومان. یعنی با نرخ بهره 17 درصد، اگر یک میلیون تومان را یک سال دیگر به من بدهید، به همان اندازه ارزش دارد که 854 هزار تومان را الان پرداخت کنید.

اگر قرار است همین پول را دو سال دیگر بدهید، باید بر 1.17 به توان 2 تقسیم شود.

اگر مبلغ، 1،004،900 بعد از یک سال به 2،970،750 تومان رسیده، با نرخ بهره 17 درصد، در عمل 2,539,102 سود کرده‌ام. اگر همین پول سه سال بعد محقق شده باشد، در عمل مثل این است که به مبلغ 1,854,848 تومان رسیده باشم.

پس اگر سهمی در یک سال از 1000 تومان به 3000 تومان رسیده باشد، در واقع 152 دو درصد سود کرده‌ام. اگر همین رشد طی سه‌سال رخ داده باشد، در نهایت 84 درصد.

چه کسی پنیر مرا خورده است؟

شاید احساس کنید کمی بحث پیچیده شده است. یک سهم را خریده‌اید، قیمت آن 3 برابر شده، اما 84 درصد سود کرده‌اید؟ دلیل این ماجرا چیست؟

فرض کنید الان 1 میلیون و 840 هزار تومان را در بانک بگذارم و سود ثابت بگیرم. بعد از 3 سال حدود 3 میلیون تومان در بانک دارم. اما دقت کنید که من امروز دارم از 1 میلیون تومانم می‌گذرم که در آینده به این سود برسم. پس اگر الان 1 میلیون تومان را در بورس بگذارم و بعد از سه سال، 3 برابر شود، مثل این است که الان 1.8 میلیون را در بانک گذاشته‌ام. اختلاف این عدد با مبلغ سرمایه‌گذاری، 800 هزار تومان است.

مثالی برای درک ارزش زمانی پول

برای این که موضوع روشن شود، بگذارید دو حالت را با هم مقایسه کنیم.

دو سهم به شما معرفی می‌کنم که هر دو هزار تومان هستند.

سهم اول، شمثال، این سهم پس از یک سال 3 برابر می‌شود.

سهم دوم، خسوال، این سهم پس از پنج سال، 4 برابر می‌شود.

کدام سهم را انتخاب می‌کنید؟ درست است که سود خسوال بیشتر به نظر می‌رسد. اما برای رسیدن به این پول باید 5 سال صبر کنید. پنج سال دیگر، 4 میلیون تومان شما چقدر ارزش دارد؟ اما اطمینان دارید که تورم 200 درصد نخواهد بود و در آن زمان، 3 میلیون قدرت خرید بیشتری نسبت به 1 میلیون امروز دارد. پس شمثال را انتخاب می‌کنید.

حالا اگر برای هر دو، سود تنزیل یافته را (با نرخ 17 درصد) محاسبه کنیم، دلیل انتخاب خود را متوجه خواهید شد.

سهم شمثال، طی یک سال 171 درصد سود تنزیل یافته محقق می‌کند.

خسوال طی پنج سال 136 درصد سود تنزیل یافته می‌دهد.

واضح است که 171 درصد از 136 درصد بهتر است.

پس انتخاب شمثال یک انتخاب منطقی است و شما را به سود بیشتری می‌رساند.

هزینه فرصت، یک هزینه واقعی

به سه نفر، نفری بیست میلیون تومان می‌دهیم و از آن‌ها می‌خواهیم در یک بازار سرمایه‌گذاری کنند. یک نفر سکه، یک نفر دلار و دیگری سهام.

بعد از مدتی عملکرد هر سه فرد را می‌سنجیم.

سکه: کسی که در سکه سرمایه‌گذاری کرده بود، توانسته 50 درصد سود بگیرد.

دلار: این فرد توانسته پول خود را به ریال 25 درصد افزایش دهد.

سهام: این شخص موفق شده 84 درصد سود بگیرد.

اگر سرمایه‌گذاری این افراد را به دلار تعدیل کنیم، وضعیت چطور می‌شود؟

سکه: به او هزار دلار داده بودیم، حالا دلار به 25 هزار تومان رسیده است. او به ریال، 30 میلیون تومان معادل 1200 دلار دارد. پس او 20 درصد سود دلاری کرده است.

دلار: این فرد هزار دلار داشت، الان هم هزار دلار دارد. پس او به دلار سودی نکرده است.

سهام: در پایان سرمایه‌گذاری، او 37 میلیون تومان دارد. یعنی 1472 دلار. پس او به دلار، توانسته 47.2 درصد چگونه سود خالص را محاسبه می کنید؟ سود کند.

از آنجایی که بازه زمانی سرمایه‌گذاری هر سه‌نفر یکی بوده، برای مقایسه به تنزیل نیاز نداریم.

چرا این محاسبات مهم است؟ در ابتدای سرمایه‌گذاری می‌توانستیم 20 میلیون تومان را بدهیم و یک گوشی آیفون جدید بخریم. در پایان سرمایه‌گذاری، به‌خاطر افزایش قیمت دلار، گوشی آیفون 25 میلیون تومان شده بود. کسی که به ریال 100% سود گرفته باشد، در این زمان نمی‌تواند 2 آیفون بخرد. پس نمی‌تواند مدعی شود که واقعا پولش دوبرابر شده است.

اما دقت کنید کسی که پولش را روی دلار یا سکه سرمایه‌گذاری کرده، در عمل زیان کرده است. چرا که می‌توانست سهام بخرد و سود خوبی ببرد. اما حالا این سود را از دست داده است. به این سود از دست رفته، هزینه فرصت می‌گویند.

بورس، مسابقه نیست

موضوع هزینه فرصت خیلی‌ها را گمراه می‌کند. مثلا شخصی که در بورس بیشتر از شاخص سود کرده، شاید به یک سهم خاص نگاه کند و بگوید اگر این سهم را خریده بودم، الان پولم 10 برابر شده بود. آیا با احتساب هزینه فرصت، این فرد زیان کرده است؟ خیر.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.