آموزش اندیکاتور استوکاستیک و چگونگی استفاده از آن در تحلیل ارز دیجیتال
برای توضیح نحوه حرکت قیمت در بازارهای مالی به یک مثال توجه کنید. توپی را در نظر بگیرید که با شتاب به سمت بالا پرتاب شده است. این توپ بعد از بالا رفتن ناگهانی کاهش سرعت داده، یک لحظه متوقف میشود و سرانجام سقوط آزاد می کند. در بازارهای مالی به ویژه ارز دیجیتال درست شاهد همین اتفاق هستیم. در چنین وضعیتی برای اندازهگیری مومنتوم قیمت دارایی دیجیتال باید از اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic Oscillator) استفاده کنیم که در این مطلب در مورد چگونگی نحوه استفاده از آن در ترید اطلاعات لازم را کسب خواهید کرد.
اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic Oscillator) چیست؟
اندیکاتور استوکاستیک، اندیکاتوری مومنتوم (تکانهای) است که با کمک آن میتوانید قیمت پایانی یک رمزارز را با دامنه قیمتی آن در یک بازه زمانی مشخص مقایسه و بررسی کنید. در واقع این اندیکاتور با صدور سیگنالهای معاملاتی با مقادیر صفر تا 100 برای نشان دادن وضعیت اشباع خرید و فروش مورد استفاده قرار می گیرد. هر زمان که خواستید میتوانید حساسیت اندیکاتور را با محاسبه میانگین متحرک (Moving Average) یا تعدیل بازه زمانی کاهش دهید.
فرمول محاسبه اندیکاتور استوکاستیک
در فرمول بالا، C قیمت پایانی (آخرین قیمت پایانی)، L14 کمترین قیمت معامله شده در 14 روز گذشته، H14 بیشترین قیمت معامله شده در 14 روز گذشته و K% مقدار فعلی اندیکاتور استوکاستیک است.
در بسیاری از مراجع پرسنت K (K%) به عنوان اندیکاتور استوکاستیک سریع و پرسنت D (D%) که با گرفتن میانگین متحرک سه دورهای از K% به دست میآید، به عنوان اندیکاتور استوکاستیک آهسته شناخته میشود.
در توضیح نحوه محاسبه این اندیکاتور آمده است که سیگنالهای معاملاتی زمانی صادر میشوند که در بازار صعودی قیمت نزدیک به سقف و در بازار دارای روند نزولی قیمت نزدیک به کف بسته شود. در نتیجه سیگنال معاملاتی استوکاستیک هنگامی صادر میشود که پرسنت K (K%) میانگین متحرک سه دورهای را قطع کند.
اوسیلاتور استوکاستیک (Stochastic) آهسته و سریع با یکدیگر تفاوت دارند. وجه تمایز این دو در این است که K% آهسته یک دوره کند شدن دارد و در آن هموارسازی داخلی K% را کنترل میکند. بنابراین نتیجه به دست آمده گویای این است که تنظیم میانگین متحرک بر 1 دوره معادل همان اندیکاتور استوکاستیک سریع K% است.
آشنایی با مفهوم اندیکاتور استوکاستیک
استوکاستیک در بازه نوسان محدود 0 تا 100 در حال نوسان استو بدین ترتیب وضعیت اشباع خرید و فروش را نشان میدهد. نکته حائز اهمیت این است که مقادیر بالای 80 وضعیت اشباع خرید را نشان میدهد و مقادیر پایین 20 گویای اشباع فروش است.
البته نمی توان بطور قطعی گفت که هر وقت Stochastic Oscillator در وضعیت اشباع قرار گرفت روند حرکت قیمت تغییر می کند و سیگنال خرید یا فروش صادر می شود، چرا که ممکن است یک روند بسیار قوی وضعیت اشباع خرید یا فروش خود را برای مدتی طولانی حفظ کند. در هر حال معامله گران باید همواره تغییرات اندیکاتور استوکاستیک را با تغییر روند قیمت بررسی کنند.
در حالت عادی اندیکاتور استوکاستیک دو خط را نمایش می دهد. یکی از خطوط نشانگر مقدار واقعی نوسانگر است و دیگری میانگین متحرک ساده سه روز است. چنانچه این دو خط در نقطهای با یکدیگر تلاقی کنند یعنی در مومنتوم روزانه تغییر بزرگی حاصل شده است. در این وضعیت سیگنالی مبنی بر بازگشت روند از حالت صعودی یا نزولی صادر خواهد شد.
جورج لین (George Lane) در اواخر دهه 1950 نوسانگر استوکاستیک را ساخت. این اندیکاتور قیمت پایانی یک ارز را نشان میدهد. این قیمت پایانی، نسبت به قیمت سقف و کف آن ارز در یک بازه زمانی مشخص که اغلب 14 روز است به دست آمده. جورج لین معتقد است که اندیکاتور استوکاستیک از سرعت یا مومنتوم قیمت پیروی میکند و تابع قیمت، حجم یا هیچ مولفهی دیگری نیست.
لین میگوید پیش از اینکه در خود قیمت نوسان ایجاد شود، در اصل مومنتوم یا سرعت تغییر قیمت یک سهم تغییر خواهد کرد. در این شرایط اندیکاتور اولین و مهمترین سیگنال را صادر میکند که این سیگنال واگرایی برای پیشبینی حرکت بازگشت روند (از حالت صعودی یا نزولی) را نشان میدهد.
مثالی برای فهم کارکرد اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic Oscillator)
در اکثر پلتفرم های تحلیل تکنیکال ، اوسیلاتور استوکاستیک وجود دارد و طرز کار با آن اصلا سخت و پیچیده نیست. دوره زمانی استاندارد این اندیکاتور 14 روز است؛ اما میتوانید با توجه به نیازتان این دوره مشخص را تنظیم کنید.
فرمول نوسانگر استوکاستیک بدین صورت است که با کسر پایین ترین قیمت دوره زمانی از قیمت پایانی کنونی و تقسیم آن به دامنه قیمت کل (یعنی تفاضل میان بیشترین قیمت و کمترین قیمت در دورهای مشخص) و ضرب کسر حاصل در 100 نتیجه به دست میآید.
بیایید برای فهم بهتر این فرمول یک مثال را در نظر بگیریم. چنانچه بیشترین قیمت در 14 روز اخیر 150 دلار، کمترین قیمت در این دوره 125 دلار و قیمت پایانی فعلی نیز 145 باشد، آنگاه مقدار چگونه از StokRSI استفاده کنیم؟ نوسانگر تصادفی دوره جاری از این قرار خواهد بود:
(145-125) / (150 – 125) * 100 = 80
در این مثال میبینیم که اندیکاتور نوسانگر استوکاستیک با مقایسه قیمت جاری با دامنه قیمتی که طی یک دوره زمانی 14 روزه نشان میدهد، در حوالی قیمتهای سقف و کف اخیر خود به یک قیمت نهایی رسیده و عدد 80 را نشان میدهد. این عدد بیانگر این است که ارز دیجیتال مورد نظر ما در چند قدمی رسیدن به وضعیت اشباع خرید قرار دارد.
تفاوت اندیکاتور استوکاستیک با اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI)
اوسیلار استوکاستیک و شاخص قدرت نسبی (RSI) از جمله نوسانگرهای مومنتوم هستند که برای انجام تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرند. در برخی از موارد این دو اندیکاتور با هم مورد استفاده قرار میگیرند اما در ذات خود با یکدیگر فرق دارند.
تحلیلگران در هنگام استفاده از اندیکاتور استوکاستیک فرض میکنند که قیمت پایانی با روند فعلی هم جهت است. بر این اساس شاخص RSI با اندازهگیری سرعت حرکت قیمت، سطوح اشباع خرید و فروش را مشخص میکند. یعنی این شاخص برای اندازهگیری سرعت حرکت قیمت ارز در بازه زمانی تعیین شده ساخته شده است، در حالی که نوسانگر تصادفی در معاملات مربوط به بازارهای رنج (قیمت خنثی) عملکرد قابل توجهتری دارد.
در نهایت میتوان گفت که استفاده از شاخص RSI در بازارهایی که دارای روند صعودی یا نزولی هستند مفیدتر است و اندیکاتور استوکاستیک نیز بیشتر در بازارهای کمدامنه و متلاطم و ناامن مورد استفاده قرار می گیرد.
آشنایی با محدودیتهای استفاده از نوسانگر استوکاستیک
اولین محدودیت Stochastic، ایجاد و صدور سیگنالهای اشتباه و نامعتبر است. اگر زمان صدور سیگنال، قیمت تغییر کند و با سیگنال هم راستا نباشد سیگنال اشتباه صادر میشود و کاربر را به اشتباه میاندازد.
چنانچه بازار در وضعیت متلاطم قرار بگیرد صدور سیگنالهای اشتباه ادامه خواهد داشت. در چنین شرایطی برای حل این مشکل و تعیین روند قیمت ارز مورد نظر باید از فیلتر استفاده کنید. در این صورت فقط به سیگنالهایی که هم راستا با روند حرکتی قیمت صادر می شوند اطمینان خواهید کرد.
کلام آخر
یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال، اندیکاتور استوکاستیک یا نوسانگر تصادفی است که در دهه 50 میلادی توسط جورج لین ساخته شد. از این اندیکاتور برای مشخص شدن وضعیت اشباع خرید و فروش در بازار استفاده میشود. این اندیکاتور قیمت پایانی یک سهم یا ارز در بازار را نسبت به دامنه قیمت آن سهم در یک زمان مشخص که معمولا 14 روز است مقایسه میکند. این اندیکاتور با محدودیت دامنهای که دارد همواره در بازه 0 تا 100 در نوسان است.
استوکاستیک وضعیت اشباع بازار خرید و فروش را نشان میدهد. در این زمینه لازم است بدانید که مقادیر بالای 80 وضعیت اشباع خرید را نشان میدهد و مقادیر پایین 20 گویای اشباع فروش است. همچنین بهتر است که از این اندیکاتور در بازارهای رنج (خنثی) و کمدامنه استفاده شود.
شاخص مقاومت نسبی (RSI) در مقابل نوسانگر تصادفی یا اسیلاتور استوکاستیک (Stochastic Oscillator) ؟
هم شاخص مقاومت نسبی (RSI) و هم نوسانگر تصادفی (Stochastic Oscillator) ، نوسانگرهای حرکت قیمت هستند که برای پیش بینی روند بازار استفاده می شوند. آنها علیرغم اهداف مشابه ، نظریه ها و روش های اساسی بسیار متفاوتی دارند. نوسانگر تصادفی (Stochastic Oscillator) بر این فرض پیش بینی می شود که بسته شدن قیمت ها باید نزدیک به همان جهت روند فعلی باشد. شاخص مقاومت نسبی (RSI) با اندازه گیری سرعت حرکات قیمت ، سطح (overbought) و (oversold) را دنبال می کند. بیشتر تحلیلگران از (RSI) به جای نوسانگر تصادفی استفاده می کنند ، اما هر دو شاخص فنی مشهور و معتبر هستند.
شاخص مقاومت نسبی (RSI)
ج. و وایلدر جونیور (J. Welles Wilder Jr.) ، شاخص مقاومت نسبی (RSI) را با مقایسه سودهای اخیر در بازار با ضررهای اخیر ایجاد کرد و توسعه داد. این یک شاخص اندازه حرکت (momentum) می باشد که میزان تغییرات قیمت اخیر را ارزیابی می کند تا شرایط (overbought) یا (oversold) را در قیمت سهام یا دارایی های دیگر ارزیابی کند. (RSI) به عنوان نوسان ساز یا اسیلاتور (oscillator) نمایش داده می شود (نمودار خطی که بین دو سطح شدید حرکت می کند) و می تواند از ۰ تا ۱۰۰ داشته باشد و بر روی یک خط زیر نمودار قیمت ترسیم می شود. نقطه میانی خط ۵۰ است. هنگامی که ارزش( RSI) بالاتر از ۷۰ باشد ، دارایی اصلی به عنوان( overbought) در نظر گرفته می شود. در مقابل ، این دارایی وقتی (RSI) زیر ۳۰ خوانده می شود (oversold) است. معامله گران همچنین از (RSI) برای شناسایی مناطق حمایت و مقاومت ، واگرایی نقاطی برای بازگشت های احتمالی و تأیید سیگنال ها از سایر شاخص ها استفاده می کنند.
نوسانگر تصادفی یا اسیلاتوراستوکاستیک (Stochastic Oscillator)
نوسان سازهای تصادفی توسط جرج لین (George Lane) ساخته شده اند. نوسان ساز تصادفی یک شاخص اندازه حرکت است که قیمت بسته اوراق بهادار را با طیف وسیعی از قیمت های آن در طی یک دوره زمانی خاص مقایسه می کند. حساسیت نوسان ساز در برابر تحرکات بازار با تنظیم آن دوره زمانی و یا با گرفتن میانگین متحرک نتیجه کاهش می یابد. این شاخص برای تولید سیگنال های تجارتی (overbought) و (oversold) استفاده می شود.
لین (Lane) معتقد بود که قیمت ها در روند های صعودی مایل به بالا و در روند های نزولی مایل به پایین هستند. مانند (RSI) ، مقادیر تصادفی در طیف وسیعی بین ۰ تا ۱۰۰ ترسیم می شوند. شرایط (Overbought) وقتی نوسان ساز بالاتر از ۸۰ باشد در نظر گرفته می شود ، و وقتی ارزش زیر ۲۰ باشد ، دارایی (oversold) در نظر گرفته می شود.نمودار نوسانگر تصادفی به طور کلی از دو خط تشکیل شده است: یکی نشان دهنده مقدار واقعی نوسان ساز برای هر جلسه ، و دیگری منعکس کننده میانگین ساده ی حرکت سه روزه ی آن است. از آنجا که به نظر می رسد قیمت به دنبال اندازه حرکت (momentum) است ، تقاطع این دو خط به عنوان سیگنالی مبنی بر اینکه ممکن است یک بازگشت در کارها باشد در نظر گرفته می شود ، زیرا این امر نشانگر تغییر بزرگ در اندازه حرکت روزانه است.
واگرایی بین نوسان ساز تصادفی و حرکت قیمت روند نیز به عنوان یک سیگنال بازگشت مهم دیده می شود. به عنوان مثال ، اگر یک روند نزولی به (lower low) جدید برسد ، اما نوسان ساز (higher low) را نشان دهد ، ممکن است این نشانگر این باشد که نزولی ها از مقدار حرکت خود خسته می شوند و یک بازگشت صعودی در حال تولید است.
نتیجه گیری
به طور کلی ، (RSI) در بازارهای روند دار مفیدتر است و استاتیک ها چگونه از StokRSI استفاده کنیم؟ در بازارهای جانبی یا بازارهای متغیر مفید تر است. (RSI) برای اندازه گیری سرعت حرکت قیمت ها طراحی شده است ، در حالی که فرمول نوسان ساز تصادفی به بهترین وجه در بازه های تجاری ثابت کار می کند.
با ۷ مورد از بهترین اندیکاتورهای تشخیص واگرایی آشنا شوید
همواره بازارهای مالی میتواند سرمایهگذارانشان را شگفتزده کنند اما اغلب قیمت امروز و فردای یک دارایی یا سهام، بازتابی از عملکرد گذشته و برنامههای صورتگرفته توسط مجموعه توسعهدهنده آن است. یکی از بهترین روشها برای تحلیل وضعیت داراییها و سهامها و داشتن تصویری از آینده احتمالی آنها و روندهای احتمالی قیمت و همچنین تعیین صعودی یا نزولی بودن احتمالی بازار تحلیل تکنیکال است.
یکی از این حرکات اساسی واگرایی است که بیانگر حرکت قیمت یک دارایی در جهتی مخالف با شاخصهای فنی و یا سایر دادههای موجود بازار خواهد بود اما تشخیص این موضوع یکی از موارد بسیار مهمی است که سرمایهگذاران بازارهای مالی میتوانند به وسیله آن از ضررهای گاهاً جبرانناپذیر احتمالی رهایی یابند. تشخیصی که به وسیله بررسی اندیکاتورهای مختلف به سادگی امکانپذیر خواهد بود.
اگر میخواهید با لیستی از بهترین اندیکاتورهای تشخیص واگرایی آشنا شوید این مقاله برای شما نوشته شده است!
واگرایی یا Divergence چیست؟
پیش از آن که به معرفی بهترین اندیکاتورهای تشخیص واگرایی بپردازیم ابتدا بیایید تا کمی در مورد مفهوم واگرایی بحث کنیم؛ درحقیقت واگرایی یا Divergence را باید حرکت قیمت داراییها در جهتی مخالف با شاخصهای فنی به حساب آورد که از تضعیف روند قیمت در آینده خبر داده و حتی گاهاً میتواند به تغییر جهت قیمت داراییها نیز منجر شود.
واگرایی دارای دو نوع مثبت و منفی بوده که در نوع واگرایی مثبت امکان حرکت بازار به سمت بالاتر از قیمت دارایی مطرحشده و در واگرایی منفی امکان حرکت بازار به سمت پائینتر از قیمت دارایی بیان میشود. درواقع واگرایی میتواند ما بین ارزش یک سهام و هر شاخص اساسی رخ دهد با این وجود اغلب هنگامی که قیمت در جهتی مخالف با یک اندیکاتور فنی حرکت کند معاملهگران از آن بهره میبرند تا سیگنالهایی در مورد آینده بازارهای مالی و حجم معاملات بدست آورند.
سیگنالهای واگرایی مثبت قیمت که با استفاده از اندیکاتور تشخیص واگرایی به سادگی امکانپذیر است، درست هنگامی رخ میدهد که ارزش دارایی به سمت پایینتر حرکت کرده اما یک شاخص فنی آن را به سمت بالاتر نشان میدهد؛ در واقع این سیگنال صعودی به افزایش قیمت داراییها در آینده اشاره دارد که میتواند این روند به زودی آغاز شده و یا در آیندهای درازمدت به وقوع بپیوندد.
واگرایی منفی نیز هنگامی رخ میدهد که قیمت بالاتر رفته اما یک اندیکاتور تشخیص واگرایی روند حرکتی را به سمت پایینتر نمایش میدهد. طبیعتاً این سیگنال نزولی را میتوان به منزله کاهش قیمتها در آینده به حساب آورد و بازار میتواند به سرعت و یا به مرور شروع به کاهش قیمت کند. گفتنی است که واگرایی برای تمامی معکوسهای اصلی قیمت وجود ندارد.
همچنین ناگفته نماند که واگرایی در تحلیل تکنیکال احتمالاً یک حرکت مثبت یا منفی عمده قیمت را بیان میکند و معاملهگران به وسیله بهترین اندیکاتورهای تشخیص واگرایی از آن به منظور برآورد حرکت اساسی در قیمت داراییها در بازار و احتمال بازگشت قیمت بهره میبرند. البته باید اشاره کرد که معاملهگران باید پیش از اقدام بر پایهی واگرایی به منظور تأیید روند معکوس از مجموعهای از شاخصها تکنیکهای تجزیه و تحلیل استفاده نمایند و سرمایهگذاران باید علاوهبر آن، از کنترل یا تحلیل ریسک قیمتها نیز استفاده کنند.
آشنایی با بهترین اندیکاتورها برای تشخیص واگرایی
حال که با مفهوم واگرایی آشنا شدیم زمان آن است تا با بهترین اندیکاتورها برای تشخیص واگرایی نیز آشنا شویم؛ اندیکاتور هایی از جمله:
شاخص قدرت نسبی یا اندیکاتور RSI (Relative Strength Index) شاخصی حرکتی چگونه از StokRSI استفاده کنیم؟ چگونه از StokRSI استفاده کنیم؟ چگونه از StokRSI استفاده کنیم؟ است که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار گرفته و سرعت و حجم تغییرات اخیر قیمت داراییها را به منظور سنجش وضعیت بیش از ارزش یا کمتر از آن محاسبه میکند. این شاخص محبوب که در سال ۱۹۷۸ معرفی شد به عنوان یک نوسانساز یا گراف خطی اعدادی در مقیاس صفر تا صد را نمایش داده که با ارائه سیگنالهایی درمورد حرکت صعودی و نزولی قیمت داراییها به معاملهگران اطلاعاتی از جمله احتمال خرید و فروش بیش از حد اوراق بهادار امکان تغییر خط روند یا عقبنشینی اصلاحی قیمت آنها زمان مناسب معاملات را به آنها ارائه خواهد کرد.
البته گفتنی است که معاملهگران باید از معنای اعداد و ارقامی که یکی از بهترین اندیکاتورهای تشخیص واگرایی ارائه میکند آگاه بوده و عملکردی متناسب با آن انجام دهند. بهعنوان مثال، زمانی که یک دارایی در این اندیکاتور رقم بالاتر از ۷۰ را به ثبت برساند بیشاز حد خرید و هنگامیکه این عدد زیر ۳۰ باشد بیش از حد فروش خواهد بود؛ همچنین ناگفته نماند که عبور خط RSI از قسمت پایینی خط خرید بیش از حد و یا قسمت فوقانی خط فروش بیشازحد در بین بسیاری از معاملهگران به عنوان سیگنالی به منظور خرید یا فروش در بازار در نظر گرفته میشود.
با استفاده از اندیکاتور RSI معاملهگران میتوانند علاوهبر دریافت سیگنالهای خرید و فروش، در زمینه پیشبینی رفتار و حرکات قیمت سهام و داراییها تأیید روندها و تغییرات آنها نیز از این شاخص بهره ببرند.
اندیکاتور CCI (Commodity Channel Index) یکی از بهترین اندیکاتورهای تشخیص واگرایی و نوسانگری بر پایه حرکت است. یک شاخص فنی که میزان اختلاف بین قیمت فعلی و میانگین تاریخی چگونه از StokRSI استفاده کنیم؟ قیمت را محاسبه کرده و به زمان بیشازحد خرید یا بیش از حد فروش یک دارایی سرمایهگذاری اشاره داشته و میتوان از آن به منظور ارائه سیگنالهای تجاری بهره برد؛ برای مثال، نسبت به خودداری از انجام معاملات یا افزودن به داراییهای موجود اقدام کنند.
هنگامیکه این اندیکاتور بالای صفر باشد از قیمت بالاتر دارایی از میانگین تاریخی حکایت دارد و برعکس زمانی که CCI زیر صفر جای گیرد نشاندهنده قیمتی کمتر از میانگین تاریخی خواهد بود؛ یکی از بهترین اندیکاتور واگرایی، نوسانسازی نامحدود است که میتواند به صورت بدون مرز بالا یا پائین شود از این رو سطح خریدوفروش بیش از حد غالبا با تحلیل سطوح شدید CCI تاریخی در نظر گرفته میشود.
یکی دیگر از بهترین اندیکاتورهای تشخیص واگرایی، شاخص حجم در تعادل یا OBV است که با استفاده از جریان حجم، تغییرات قیمت سهام را در آینده پیشبینی خواهد کرد؛ در واقع این شاخص شتاب معاملاتی فنی با بیان عمق احساسات جامعه بازارهای مالی میتواند به معاملهگران کمک کند تا به یک نتیجهگیری صعودی یا نزولی از آینده بازار دست یابند.
برای نخستین بار جوزف گرانتویل در سال ۱۹۶۳ این شاخص را معرفی کرد و با عقیده بر تاثیر بالای حجم بر بازار که حتی آن را نیروی کلیدی بازار عنوان میکرد شاخص OBV را به نحوی طراحی کرد که توانایی پیشبینی حرکتهای عمده بازار بر پایه تغییرات حجم را داشته باشد. وی بر این باور بود که در صورت افزایش قابل توجه قیمت سهام بدون تغییرات چشمگیری در میزان حجم موجب خواهد شد تا درنهایت قیمت یا به سمت بالا حرکت کند و یا سقوطی بزرگ را تجربه نمایند و این شاخص، بهترین اندیکاتور واگرایی است.
در دهه ۱۹۵۰ جورج لین اندیکاتور تصادفی یا Stochastic راتوسعه داد و آن را شاخصی معرفی کرد که توانایی محاسبهی قیمت بسته شدن یک دارایی و محدوده ارزش آن در یک بازه زمانی از پیش مشخصشده را دارد؛ در واقع Stochastic شاخصی فنی به منظور ارائه سیگنالهای معامله برای افراد برای ورود یا خروج از فرصتها بوده که درک آن بسیار ساده و درعین حال دقت آن بسیار بالاست.
این شاخص که بهعنوان نوسانگر قرار گرفته به منظور نمایش زمانی که یک دارایی به موقعیت بیشخرید یا فروش بیشازحد برسد مورد استفاده قرار خواهد گرفت. همچنین ناگفته نماند که استفاده از اندیکاتور Stochastic به همراه سایر ابزارها و شاخصها همچون RSI میتواند به منظور تأیید یک سیگنال در مورد آینده بازار به شدت مفید باشد.
مگر میشود لیستی از بهترین اندیکاتورهای تشخیص واگرایی تهیه کرد و نامی از اندیکاتور جریان پول یا MFI (Money Flow Index) به میان نیاید! نوسان سازی فنی که علاوهبر حجم، از دادههای قیمت نیز به منظور شناسایی سیگنالها در محدوده خرید بیشاز حد و یا فروش بیشاز مقدار داراییها مورد استفاده قرار میگیرد؛ گفتنی است که برخی از تحلیلگران اندیکاتور MFI را همان RSI حجمی به حساب میآورند.
در مورد ارقام ارائهشده از سوی این شاخص باید توجه داشته باشید که اعداد بیشاز ۸۰ بالاتر از حد خرید به حساب میآیند و زیر ۲۰ اشباع فروش را بیان میکنند. ناگفته نماند که اعداد ۹۰ و ۱۰ نیز آستانه عبور از سطوح مختلف در نظر گرفته میشوند.
از بهترین اندیکاتور تشخیص واگرایی همچنین میتوان به شاخص حرکت یا Momentum اشاره کرد. اندیکاتور لحظهای که یکی از ابزارهای مهم تحلیل تکنیکال بوده و به منظور مشخص کردن قدرت یا ضعف قیمت سهام مورد استفاده قرار میگیرد؛ به عبارت دقیقتر Momentum با اندازهگیری میزان افزایش و یا کاهش قیمت داراییها از قدرت یا ضعف قیمت در آینده پرده برخواهد داشت.
بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که بازارهای مالی بیش از آن که سقوط کنند شاهد افزایش خواهند بود. از این رو استفاده از اندیکاتور Momentum شاخصی بسیار مفید برای حرکت در بازارهای رو به رشد به حساب میآید از اهمیت دوچندانی برخوردار است.
و اما آخرین شاخص در لیست بهترین اندیکاتورهای تشخیص واگرایی، شاخص MACD یا واگرایی میانگین متحرک است که رابطه میان دو میانگین متحرک قیمت داراییها را بیان میکند؛ در واقع در این شاخص سرعت کراس اوورها به منزلهی سیگنالی برای خرید یا فروش بیشازحد بازار در نظر گرفتهشده و به سرمایهگذاران کمک خواهد کرد تا از تقویت یا تضعیف حرکات صعودی یا نزولی بازار آگاه شوند.
سخن پایانی
واگرایی یک روند اساسی حرکت قیمت در بازار است که میتواند سیگنالهایی بسیار مهمی از آینده بازارهای مالی به سرمایهگذاران ارائه دهد اما تشخیص این موضوع بدون استفاده از بهترین اندیکاتورها برای تشخیص واگرایی چندان هم ساده نیست!
در این مقاله سعی کردیم تا با معرفی اندیکاتورهای کارآمد به شما در تشخیص به هنگام واگرایی و محافظت از داراییهای خود در مقابل جریانهای مختلف بازار کمک کنیم؛ البته که پیش از تشخیص این حرکت بازار شناخت دقیق از واگرایی و درک انواع آن نیز امری حیاتی است.
۴ اسیلاتور برتر
وقتی نوبت به معاملات و تجزیه و تحلیل تکنیکال میرسد، اسیلاتورها سنگ بنایی برای ارزیابی یک جفت ارز یا هر نوع دارایی (asset) دیگر در نظر گرفته میشود.
اسیلاتور همانطور که از نامش پیداست بین دو مقدار ثابت در رابطه با قیمت واقعی آن جفت ارز یا دارایی متغیر است و به معاملهگران کمک میکند تا جهت حرکت و مومنتوم (momentum) را بسنجند. بنابراین با کمک اسیلاتورها میتوان بفهمیم که قیمت یک دارایی در حال افزایش یا کاهش است و همچنین مومنتوم با سرعت حرکت در کدام جهت بیشتر است.
تحلیلگران بازار از اسیلاتورهای مختلفی استفاده میکنند. همه اندیکاتورها شبیه هم عمل نمیکنند و هرکدام اطلاعات متفاوتی به معاملهگران میدهند.
برخی اندیکاتورها برای تحلیل بازار در روندها به کار میروند و برخی دیگر در نواحی رنج بیشتر کاربرد دارد. دانستن اینکه از کدام اندیکاتور و در چه شرایطی استفاده شود، همه تفاوتهایی را ایجاد میکند که معاملهگران موفق فارکس را از بقیه جدا میسازد.
اگر از خود میپرسید که بهترین اسیلاتورهای موجود کدامند و کدامیک به شما در دستیابی به نتایج بهتر کمک میکند ادامه مطالب را بخوانید. لیستی از ۵ اسیلاتور برتر را تهیه کردهایم که در ادامه به بررسی آن ها میپردازیم.
اسیلاتور stochastic
اندیکاتور stochastic رابطه بین قیمت بسته شدن یک دارایی و محدوده قیمت آن در یک دوره خاص را اندازهگیری میکند. بادر نظر گرفتن این موضوع اندیکاتور Stochastic اندازهگیری میکند که آیا قیمت جفت ارز یا دارایی مورد نظر در یک روند حرکت داشته است یا شتاب خود را از دست داده و یا اینکه در یک محدوده رنج معامله شده دست.
هر معاملهگر با تجربهای میتواند جهت حرکت بازار را فقط با مشاهده نمودار مشخص کند. با این حال اسیلاتور stochastic تحلیل عملکرد قیمت را بسیار سادهتر میکند. stochastic بین دو مقدار ثابت ۰ و ۱۰۰ در نوسان است. وقتی سطح آن به بالاتر از ۸۰ میرسد، برخی معاملهگران معتقدند که روند صعودی احتمالا شتاب خود را از دست میدهد. با این حال طبق تجربه وقتی چنین حالتی پیش میآید نشان میدهد که روند ادامه پیدا میکند.
بنابراین بهترین راه برای یافتن نقطه ورود با اندیکاتور stochastic این است که منتظر یک اصلاح نزولی در یک روند صعودی یا یک اصلاح صعودی در یک روند نزولی چگونه از StokRSI استفاده کنیم؟ باشیم. ممکن است در ابتدا خیلی پیچیده بنظر برسد اما بیایید به یک مثال نگاهی بیندازیم و متوجه خواهید شد که درک مفهوم آن نسبتا ساده است.
در تصویر بالا میبینیم که EURUSD در یک روند صعودی باقی مانده است و به خط روند صعودی خود احترام گذاشته است. اما، از هفته دوم ژوئن ۲۰۲۰ تا پایان ماه، حرکت صعودی کم رنگ شد و قیمت به تدریج به سمت خط روند نزولی کاهش یافت. در همان زمان اسیلاتور stochastic در حال کاهش بود و میزان سطح آن به ۲۲ رسید.
این یک واگرایی صعودی کامل و یک فرصت خرید در ناحیه pullback بود. در واقع بالا رفتن stochastic به بالای سطح ۸۰ این اخطار را به ما میدهد که احتمالا وارد یک موج اصلاحی خواهیم شد و بعد از آن موقعیت ورود مناسب ایجاد میشود.
شاخص قدرت نسبی یا Relative Strength Index (RSI)
درست مانند Stochastic ، شاخص قدرت نسبی (RSI) بین مقادیر ۰ و ۱۰۰ در نوسان است. با این حال، میزان overbought و oversold معمولاً در طول یک روند صعودی ۷۰ و در یک روند نزولی ۳۰ تعیین میشود. علاوه بر این، روش تفسیر RSI تقریباً مشابه شاخص Stochastic است.
در حالی که هر دو اندیکاتور Stochastic و RSI به عنوان نوسان کننده حرکت در نظر گرفته میشوند، RSI در طول یک بازار روند دار بهتر عمل میکند زیرا سطح بالای ۵۰ نشان دهنده روند صعودی کلی است و برعکس.
استراتژی RSI این است که ابتدا به دنبال سطوح حمایت و مقاومت بالقوه و سپس یافتن فرصتهای ورود به بازار باشید. برای انجام این کار، به جای تمرکز بر سطح ۵۰، میتوانیم دو خط اضافی ۴۰ و ۶۰ را در RSI ترسیم کنیم.
همانطور که در تصویر میبینید وقتیکه RSI به سطح ۴۰ میرسد قیمت در نزدیکی محدوده حمایتی قرار دارد و بعد از شکست خط روند نزولی و همچنین شکست سطح ۵۰ در RSI قیمت به حرکت خود تا مقاومت بعدی ادامه میدهد که در این لحظه RSI به سطح ۶۰ میرسد. بعد از شکست مقاومت و سطح ۶۰ بازار به روند صعودی خود ادامه داده است.
اندیکاتور CCI (شاخص کانال بالا)
CCI از نظر ظاهری شبیه به RSI است، اما فرمول محاسبه آن کاملا متفاوت است. در حالی که RSI بین ۰ تا ۱۰۰ در نوسان است، CCI حد بالا یا پایین ندارد. در عوض، این اسیلاتور، در شرایط عادی بازار، بین -۱۰۰ تا +۱۰۰ در نوسان است. وقتی در این محدوده طبیعی باقی بماند، نشان میدهد که روند قوی در بازار وجود ندارد و قیمت در یک محدوده رنج نوسان میکند. در مقابل، سطح بالای ۱۰۰+ نشان دهنده یک روند صعودی قوی است و وقتی به زیر -۱۰۰ میرسد، نشان دهنده یک روند نزولی قوی است.
سادهترین راه برای یافتن فرصتهای ورود به بازار با CCI، ترکیب آن با تحلیل تکنیکال مبتنی بر پرایس اکشن، مانند شکست خطوط روند است.
در تصویر بالا چارت EURAUD در تایم فریم روزانه را میبینید، وقتیکه سطوح CCI از -۱۰۰ و +۱۰۰ عبور کرد، در هر دو مورد CCI مجددا به محدوده نرمال بین -۱۰۰ و +۱۰۰ برگشت. با این حال هنگامی که روندها از سر گرفته شد و خطوط روند مربوطه را شکست، سودهای خوبی را به همراه داشت.
برای اصلاح بیشتر این استراتژی، میتوانید آن را با تجزیه و تحلیل چارچوب زمانی متعدد ترکیب کنید که به شما کمک میکند فرصتهای ورود را خیلی زودتر شناسایی کنید.
اندیکاتور Moving Average Convergence Divergence (MACD)
سه اسیلاتور اول مورد بحث ما همه از نمودارهای خطی برای نشان دادن سطوح استفاده میکنند. اما شاخص MACD کاملاً متفاوت است زیرا از دو میانگین متحرک با هیستوگرام برای سنجش قدرت حرکت ترکیب میکند.
دو خط MACD نشان دهنده یک EMA 12 دورهای و یک میانگین متحرک نمایی ۲۶ دورهای (EMA) است. هنگامی که دوره کوتاه تر EMA از دوره EMA طولانی تر عبور میکند، نشان دهنده تغییر در روند است، درست مانند یک کراس اوور معمولی MA. اما، آنچه MACD را واقعا برجسته میکند، هیستوگرام است که فاصله بین این دو EMA را اندازهگیری میکند. وقتی هیستوگرام بالای خط ۰ باشد و در حال افزایش باشد، نشان دهنده روند صعودی است که شتاب میگیرد. از سوی دیگر، هنگامی که هیستوگرام زیر خط ۰ باشد، نشان میدهد که روند نزولی در حال قدرت گرفتن است.
با کمک سطوح MACD و مقایسه آنها با نمودار قیمتی میتوان واگرایی و همگراییها را تشخیص داد.
بهترین راه برای استفاده از MACD برای یافتن فرصت ورود به بازار این است که بدنبال سیگنالهای خلاف جهت باشید. این بدان معناست که وقتی خط سیگنال MACD به زیر سطح ۰ رسیده و سیگنال خرید ایجاد میکند، به دنبال سگنال buy باشید. در مقابل، هنگامی که خط سیگنال MACD بسیار بالاتر از سطح ۰ معامله میشود، باید به دنبال سیگنال sell باشید. و اگر واگرایی پیدا کردید ،شانس موفقیت سیگنال شما بیشتر است، همانطور که در عکس بالا میبینید.
نکته مهم : اسیلاتورها در جهت یابی و اندازهگیری حرکت جفت ارزها و داراییها عالی هستند. اما استفاده از یک اسیلاتور برای یافتن ورودیهای بازار حتی برای باتجربهترین معاملهگران تکنیکال نیز سخت خواهد بود. در عوض، توصیه میکنیم یکی از ۴ اسیلاتور برتر که در بالا در مورد آن صحبت کردیم را با پرایس اکشن، اعم از شکست یا الگوهای شمعی، برای تأیید قبل از ثبت سفارش ترکیب کنید.
هفت تا از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای نوسان گیری
معاملهگران از اندیکاتورهای تکنیکال برای بررسی عرضه و تقاضا و درک ماهیت روانشناسی بازار استفاده میکنند. اندیکاتورها سرنخهایی در مورد روند آتی قیمت ارائه میدهند و از آنها سیگنالهای خرید و فروش استخراج میشود. در این مطلب هفت مورد از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال را معرفی میکنیم. این اندیکاتورها برای نوسانگیری کوتاهمدت کارآمد هستند.
نیازی به استفاده از هر هفت اندیکاتور نیست. با توجه به نوع معاملاتتان یکی از آنها را انتخاب کنید یا از ترکیب اندیکاتورها برای نوسانگیری استفاده کنید. این اندیکاتورها برای تشخیص روند و نوسانگیری در بازار بورس، فارکس، ارز دیجیتال و… بسیار مفید هستند.
بهترین اندیکاتورهای تکنیکال
نوسانگیری چیست؟
بازارهای مالی پرتلاطم هستند. نمودارهای قیمت روندهای صعودی یا نزولی را به صورت خط صاف طی نمیکنند. مثلا صعودهای بلندمدت همراه با ریزشهای کوتاهمدت اتفاق میافتد و اصطلاحا قیمت نوسان میکند. برخی از معاملهگران نگاه بلندمدت به چارت قیمت دارند و به نوسانهای کوتاهمدت اهمیت نمیدهند. در نقطهی مقابل برخی دیگر با استراتژیهای کوتاهمدت، به دنبال استفاده از نوسانات کوتاهمدت بازار هستند. به این کار نوسانگیری و به این معاملهگران اصطلاحا نوسانگیر میگویند.
بازار بورس ما دامنهی نوسان روزانه دارد و نوسانگیری به صورت روزانه چندان منطقی نیست. اما در بازارهای جهانی همچون فارکس یا بازار ارز دیجیتال، با استفاده از اهرمها نوسانگیری با سودهای بالا بسیار جذاب است. مثلا معاملات تعداد بالا روی تایمفریمها کوچک در حد دقیقه که اصطلاحا به آن اسکالپ میگویند. تحلیل تکنیکال اصلیترین ابزار نوسان گیری است.
اندیکاتور تکنیکال
اندیکاتورهای تکنیکال در اصل محاسبات ریاضی روی قیمت و حجم هستند که به صورت نمودارهای گرافیکی رسم میشوند. از این نمودارها اطلاعات مفیدی در مورد گذشته و آیندهی روند به دست میآید. برای آشنایی بیشتر با اندیکاتورها و اوسیلاتورها میتوانید مقاله اندیکاتورهای تکنیکال را مطالعه کنید.
بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای نوسانگیری
تحلیلگران تکنیکال معمولا چند اندیکاتور را به صورت همزمان استفاده میکنند. از میان دهها اندیکاتور باید آنهایی را انتخاب کنید که برای شما بهتر عمل میکنند. در ادامه هفت مورد از بهترین اندیکاتورهای برای نوسانگیری برای معاملات کوتاهمدت را بررسی خواهیم کرد.
1. اندیکاتور حجم تعادلی یا OBV
ابتدا از اندیکاتور حجم تعادلی (On-Balance Volume) برای اندازهگیری جریان مثبت و منفی حجم در دورهی زمانی استفاده کنید. حجم تعادلی به این صورت محاسبه میشود:
- اگر قیمت نسبت به روز قبل افزایش یابد، حجم امروز به حجم روز قبل اضافه میشود.
- اگر قیمت نسبت به روز قبل کاهش یابد، حجم امروز از حجم روز قبل کسر میشود.
به جای روز میتوان از هر تایم فریم دیگر (ساعتی، هفتگی و…) استفاده کرد. واضح است که در یک روند صعودی OBV افزایش مییابد و در روند نزولی مقدار رو به کاهش است.
اندیکاتور تکنیکال OBV یا حجم تعادلی
هنگامی که حجم تعادلی افزایش مییابد به معنای ورود خریداران و افزایش قدرت آنهاست. روند نزولی حجم تعادلی نیز به معنای کاهش قدرت خریداران است. اندیکاتور OBV یکی از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای تایید روند است. اگر قیمت و OBV همزمان افزایش یابند به معنای ادامهی روند صعودی است. کاهش همزمان قیمت و OBV به معنای ادامهی روند نزولی است.
از حجم تعادلی برای تشخیص واگراییها نیز استفاده میشود. واگرایی هنگامی رخ میدهد که قیمت و اندیکاتور در جهت عکس هم حرکت کنند. با استفاده از واگرایی میتوان معکوس شدن روند را تشخیص داد. به عنوان مثال افزایش قیمت و کاهش OBV، به این معناست که روند صعودی توسط خریداران قوی پشتیبانی نمیشود و احتمال بازگشت روند وجود دارد.
2. اندیکاتور خط تراکم/توزیع یا خط A/D
خط تراکم/توزیع (Accumulation/Distribution Line) از بهترین اندیکاتورهایی نوسانگیری است که برای تشخیص جریان ورود و خروج پول در اوراق بهادار استفاده میشود.
اندیکاتور A/D بسیار شبیه به OBV است، با این تفاوت که علاوه بر قیمت بسته شدن در یک دورهی معاملاتی، قیمت باز شدن و کل محدودهی قیمتی را نیز در محاسبات لحاظ میکند. هر چقدر قیمت بسته شدن از میانهی دامنهی قیمت فاصله بگیرد و به سقف قیمت نزدیکتر شود، اندیکاتور به حجم ارزش بیشتری است.
اندیکاتور خط A/D تراکم و توزیع
محاسبات A/D پیچیدهتر از OBV است اما نمیتوان گفت که اندیکاتور دقیقتری است. گاهی اوقات حجم تعادلی بهتر از تراکم/توزیع بهتر عمل میکند و بالعکس.
تفسیر A/D کاملا شبیه به OBV است، اگر قیمت و اندیکاتور هر دو صعودی باشند، نشان از ادامهدار بودن روند صعودی است. همچنین برای تشخیص واگراییها نیز میتوان از اندیکاتور A/D استفاده کرد. اگر نمودار قیمت و اندیکاتور همسو نباشند احتمال تغییر روند وجود دارد.
3. شاخص جهتدار میانگین یا ADX
شاخص جهتدار میانگین (Average Directional Index) یک اندیکاتور تشخیص روند است که برای اندازهگیری قدرت و حرکت یک روند استفاده میشود.
هر گاه نمودار اندیکاتور ADX بالای عدد 20 باشد سهم دارای روند (صعودی یا نزولی) است. هر گاه ADX زیر عدد 20 قرار گیرد، قیمت روندی بسیار ضعیف دارد یا بدون روند است. در محدودههای بالای عدد 40 روند بسیار پرقدرت است.
اندیکاتور شاخص جهتدار میانگین ADX
خط اصلی اندیکاتور ADX نام دارد و معمولا با رنگ تیره نمایش داده میشود. دو خط دیگر نیز به نامهای DI+ و DI- نیز وجود دارند.
- هر گاه DI+ بالای DI- باشد و ADX بالای 20: روند صعودی (خط سبز رنگ)
- هر گاه DI+ زیر DI- باشد و ADX بالای 20: روند نزولی (خط قرمز رنگ)
اگر ADX زیر 20 باشد، DI+ و DI- به هم نزدیک هستند و مرتب همدیگر را قطع میکنند.
4. اندیکاتور آرون (Aroon)
اوسیلاتور آرون (Aroon) یک اوسیلاتور جدید برای نوسانگیری است و با یک دورهی زمانی معمولا 25 روزه ترسیم میشود. از آرون تشخیص جهت و قدرت روند استفاده میشود. اندیکاتور آرون دارای دو خط است: آرون صعودی (خط آبی) و آرون نزولی (خط قرمز).
اندیکاتور آرون Aroon
هنگامی که خط آبی از پایین به بالا خط قرمز را قطع کند، اولین نشانهی تغییر روند به صعودی است. در ادامه اگر خط آبی در نزدیکی عدد 100 باقی بماند، روند صعودی تایید میشود.
عکس حالت قبل نیز روند نزولی را تایید میکند. هنگامی که خط آرون نزولی، خط آرون صعودی را رو به بالا قطع کند و در نزدیکی عدد 100 قرار گیرد، تغییر روند از صعودی به نزولی تایید میشود. مجموع آرون صعودی و نزولی 100 است. هر گاه هر کدام از خطوط به 100 نزدیک شود، خط دیگر به صفر نزدیک خواهد شد.
5. اندیکاتور مکدی (MACD)
واگرایی همگرایی میانگین متحرک (Moving Average Convergence Divergence) یا مکدی، از اندیکاتورهای برتر نوسانگیری برای تشخیص جهت و مومنتوم (قدرت حرکت) روند است. مکدی از سه جزء تشکیل شده است:
- خط مکدی: از تفاضل میانگینهای 26 و 12 روزهی نمودار قیمت به دست میآید (خط آبی).
- خط سیگنال: میانگین نمایی 9 روزه از خط مکدی است (خط قرمز).
- نمودار میلهای (هیستوگرام): اختلاف خط مکدی و خط سیگنال را نمایش میدهد.
اندیکاتور مکدی MACD
اگر خط مکدی بالای صفر باشد، قیمت در روند صعودی است و چنانچه زیر صفر بیاید قیمت وارد یک روند نزولی شده است.
هر گاه خط مکدی از پایین به بالا خط سیگنال را قطع کند، روند صعودی تایید میشود و بالعکس اگر خط مکدی از بالا به پایین خط سیگنال را قطع کند نشانهی روند نزولی است. از هیستوگرام مکدی نیز برای تشخیص واگراییها استفاده میشود.
6. شاخص قدرت نسبی یا RSI
شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index) از محبوبترین اوسیلاتورها برای نوسانگیری است. این اندیکاتور سه کاربرد عمده دارد: تشخیص نواحی اشباع خرید و اشباع فروش، واگراییها و سطوح مقاومت و حمایت.
اوسیلاتور RSI بین صفر تا 100 در نوسان است. دو سطح 30 و 70 سطوح مهم این اندیکاتور هستند. هنگامی که RSI بالای 70 باشد، اشباع خرید (خریدهای افراطی) را نشان میدهد و هر گاه زیر 30 قرار گیرد نشاندهندهی اشباع فروش (فروشهای افراطی) است. اما این میتواند تفسیر گمراهکننده باشد.
اندیکاتور RSI
در روندهای پرقدرت ممکن است سهم مدت زیادی در محدودههای اشباع خرید و فروش باقی بماند. این امکان نیز وجود دارد که روند قیمت پیش از رسیدن به این محدودهها معکوس شود. برای اینکه سیگنالهای دقیقتری دریافت کنید، محدودههای اشباع را با واگرایی ترکیب کنید.
اندیکاتور RSI از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای تشخیص واگرایی است. واگرایی هنگامی رخ میدهد که قیمت و اندیکاتور در دو جهت مختلف حرکت کنند. به عنوان مثال قیمت صعودی باشد و نمودار RSI نزولی. واگرایی نشاندهندهی تضعیف روند و احتمال معکوس شدن آن است.
سومین کارکرد این اندیکاتور برای تشخیص سطوح حمایت و مقاومت است. میتوانید چگونه از StokRSI استفاده کنیم؟ چگونه از StokRSI استفاده کنیم؟ روی نمودار RSI خطوط روند را رسم کنید و معاملههای خود را براساس آن انجام دهید.
7. اندیکاتور استوکستیک یا Stochastic
اندیکاتور استوکستیک قیمت بسته شدن را نسبت به محدودهی قیمت در یک دروهی معاملاتی (محدودهی بالاترین و پایینترین قیمت) نشان میدهد. استوکستیک بین صفر تا 100 در نوسان است. عددهای بالاتر از 80 بیانگیر اشباع خرید و عددهای زیر 20 اشباع فروش را نشان میدهد. قلههای نمودار بیانگر پایان روند صعودی و درهها پایان روند نزولی را نشان میدهد.
خطوط آبی (K) و قرمز (D) اندیکاتور استوکستیک
استوکستیک از دو خط K (آبی) و D (قرمز) تشکیل شده است. هر گاه K از پایین به بالا، D را قطع کند؛ اولین نشانهی خرید است و بالعکس از بالا به پایین قطع کند اولین نشانهی فروش.
خطوط استوکستیک بسیار سریع حرکت میکنند و از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای نوسانگیری است. همچنین برای تشخیص واگرایی نیز کاربرد دارد.
بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای نوسانگیری دقیقهای
معاملات اسکالپ در بازار فارکس طرفداران زیادی دارد. اسکالپرها در تایم فریم دقیقهای معامله میکنند. هدف آنها سودهای کوچک روی تعداد معاملات بسیار بالاست. اندیکاتورها از ابزارهای مهم در معاملات دقیقهای هستند. با توجه به استراتژی خود میتوانید از اندیکاتورهای مختلفی استفاده کنید، اما اندیکاتور RSI، میانگینهای متحرک و باند بولینگر بهترین اندیکاتور برای نوسانگیری دقیقهای هستند.
بهترین ترکیب اندیکاتور برای نوسانگیری
اندیکاتورهای را میتوان به سه دستهی مختلف تقسیم کرد.
- اندیکاتور دنبال کنندهی روند مانند میانگین متحرک که پیرو روند اصلی است. یا باند بولینگر که به صورت یک کانال روی نمودار قیمت رسم میشود.
- اندیکاتور مومنتوم که قدرت و سرعت حرکت را نشان میدهند. شاخص قدرت نسبی یا RSI یک اندیکاتور مومنتوم است.
- اندیکاتور حجمی که با محاسبات روی حجم بدست میآیند. حجم تعادلی یک اندیکاتور حجمی است که در این مطلب آن را بررسی کردیم.
برای رسیدن به بهترین ترکیب اندیکاتورها برای نوسانگیری کافی است که اندیکاتورهایی از دستههای مختلف انتخاب کنید. در این صورت سیگنالهای مشابه دریافت نخواهید کرد. مثلا اگر از سه اندیکاتور مومنتوم استفاده کنید سیگنالهای مشابهی دریافت میکنید. با سه نوع اندیکاتور دنبالکننده، مومنتوم و حجم یک استراتژی واحد میسازیم. این بهترین ترکیب اندیکاتور برای نوسانگیری است.
جمع بندی بهترین اندیکاتورهای تکنیکال
هدف هر معاملهگر در کوتاهمدت، تعیین جهت روند یک دارایی و سودسازی است. در این مطلب از چشم بورس هفت مورد از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای نوسانگیری را معرفی کردیم. از اندیکاتورها برای دریافت سیگنال خرید و فروش استفاده کنید و یک ابزار معاملاتی طراحی کنید یا ابزار فعلی خود را توسعه دهید.
اندیکاتورهای نوسانگیری به این هفت مورد محدود نیستند. دهها اندیکاتور برای تشخیص روند موجود است و میتوانید برای انتخاب آنها از حسابهای دمو (Demo) استفاده کنید. همچنین توصیه میکنیم اندیکاتورها را با ابزارهای دیگر مانند الگوهای قیمتی و خطوط روند ترکیب کنید. اگر قصد سرمایهگذاری در بازار بورس و ارز دیجیتال را دارید، کارشناسان چشم بورس شما را راهنمایی خواهند کرد:
سوالات متداول
تحلیل تکنیکال پیشبینی روند چارت قیمت با استفاده از اطلاعات نموداری همچون قیمت، حجم و زمان است.
اندیکاتورها نمودارهای کمکی برای درک بهتر روند هستند که با محاسبات ریاضی به دست میآیند.
اندیکاتورها به دو نوع همپوشان و اوسیلاتور تقسیم میشوند. اندیکاتورهای همپوشان یا Overlay روی نمودار قیمت رسم میشوند. در حالی که اوسیلاتورها در پایین چارت رسم میشوند و حول یک خط افقی نوسان میکنند.
هیچ روشی چگونه از StokRSI استفاده کنیم؟ کامل نیست. اندیکاتورها ابزارهایی مفید هستند، در صورتی که در یک استراتژی مناسب آنها را استفاده کنید. علاوه بر این، تحلیل تکنیکال در کنار مدیریت سرمایه و روانشناسی سه ضلع موفقیت در بازارهای مالی هستند.
نمیتوان جواب قطعی داد! به استراتژی شما، شیوهی معاملات و بازاری که در آن ترید میکنید بستگی دارد. برای موفقیت راههای گوناگونی وجود دارد. همهی معاملهگران موفق روشهای مختص به خود را دارند
دیدگاه شما