اندیکاتور و انواع آن در تحلیل تکنیکال
اندیکاتورها، شاخصهای آماری هستند که برای اندازهگیری شرایط فعلی و همچنین پیشبینی روندهای مالی و اقتصادی مورد استفاده تحلیلگران قرار میگیرند. اندیکاتورها به صورت کلی به دو دسته اندیکاتورهای اقتصادی و اندیکاتورهای تکنیکال تقسیم میشوند.
- اندیکاتورهای اقتصادی «Economic Indicators»
از اندیکاتورهای اقتصادی بیشتر برای اندازهگیری پیشرفت یا پسرفت اقتصادی کشور به صورت کلی و یا در بخشهای مختلف استفاده میشود. به همین منظور تحلیلگران بنیادی از این اندیکاتورها استفاده میکنند تا شرایط فعلی را تحلیل و پتانسیل رشد در آینده را نیز بررسی کنند.
- اندیکاتورهای تکنیکال «Technical Indicators»
از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال برای پیشبینی تغییرات روند و الگوی قیمت داراییهای مورد نظر مانند طلا، سهام و غیره استفاده میشود. تحلیلگران با استفاده از دادههای قیمت و حجم معاملات، تغییرات را محاسبه و روی نمودار رسم میکنند. اندیکاتورها میتوانند به تحلیلگران در پیشبینی یک روند، تایید آن و یا هشداری مبنی بر معکوس شدن روند کمک کنند.
انواع اندیکاتورهای تکنیکال از لحاظ مدل محاسبه
- اندیکاتورهای روندی: از اندیکاتورهای روندی برای تشخیص وجود روند، جهت حرکت و همچنین قدرت و سرعت آن استفاده میشود. اما این اندیکاتور نقاط مناسب جهت ورود یا خروج را نمایش نمیدهد. مانند اندیکاتور میانگین متحرک، میانگین متحرک جهتدار و باند بولینگر.
- اندیکاتورهای نوساننما «اسیلاتورها»: با استفاده از این اندیکاتورها میتوان بهترین نقاط ورود و یا خروج در بازار نوسانی را به دست آورد. اسیلاتورها از دو محدوده اشباع خرید و فروش تشکیل میشوند و هرگاه قیمت از این ناحیهها خروج کند به عنوان سیگنال خرید یا فروش به حساب میآید. مانند اندیکاتورهای مکدی، استوکاستیک و قدرت نسبی.
- اندیکاتورهای حجمی: زمانی که حجمهای مشکوکی در خرید و فروشها اتفاق بیفتد با استفاده از اندیکاتورهای حجمی قابل شناسایی است. مانند اندیکاتور حجم و شاخص جریان مالی.
در ادامه به رایجترین اندیکاتورهای مورد استفاده تحلیلگران اشاره خواهیم پرداخت.
میانگین متحرک «Moving Average»
میانگین متحرک (MA)، یکی از اندیکاتورهای ساده و در عین حال معروف و مهم در تحلیل تکنیکال است که با حذف نوسانات قیمت، دید بهتری نسبت به متوسط قیمت و روند قیمتی سهم به تحلیلگران ارائه میکند.
یکی از پارامترهای حساس در استفاده از میانگین متحرک، انتخاب بازههای زمانی مختلفی است که در محاسبه میانگین مورد استفاده قرار میگیرد. به عقیده جان مورفی، دو ترکیب رایج هنگام استفاده از دو میانگین متحرک، میانگینهای ۵ و ۲۰ روزه و دیگری ۱۰ و ۵۰ روزه است. برای استفاده از سه میانگین متحرک نیز ترکیبی که عمدتا استفاده میشود ۴،۹ و ۱۸ روزه است.
تحلیلگران با استفاده از این اندیکاتور و محاسبه میانگین قیمت در بازههای زمانی مختلف میتوانند روندهای موجود در بازار و محدوده مناسب برای انجام معاملات را شناسایی کرده و به تحلیل بازار بپردازند.
استراتژیهای میانگین متحرک در میان معاملهگران محبوب هستند و با توجه به قابلیت استفاده در بازههای زمانی مختلف، هم برای سرمایهگذاران بلند مدت و هم برای معاملهگران کوتاه مدت مناسب است.
از میانگین متحرک هم برای دریافت سیگنال و هم تعیین حمایت و مقاومتها میتوان استفاده کرد. استفاده از یک میانگین متحرک به تنهایی کاربرد زیادی ندارد، به همین دلیل تحلیلگران همواره از ترکیب دو یا سه میانگین متحرک استفاده میکنند.
معاملهگران تکنیکال معتقدند وقتی میانگین متحرک کوتاهمدت، نمودار میانگین متحرک میانمدت یا بلند مدت را قطع کرده و بالای آن حرکت کند، میتواند سیگنال خرید باشد و برعکس. همچنین ممکن است میانگین متحرک بلندمدت سهم به عنوان خط حمایت یا مقاومت سهم در نظر گرفته شود.
به طور مثال هنگام استفاده از میانگین ۵ و ۲۰ روزه، سیگنال خرید زمانی صادر میشود که میانگین ۵ روزه، میانگین ۲۰ روزه قیمت را قطع کند و رو به بالا حرکت کند.
اگر میانگین ۵ روزه میانگین ۲۰ روزه را قطع کند و زیر آن حرکت کند، سیگنال فروش سهم را صادر میکند. چرا که نشاندهنده روند نزولی سهم است.
هنگام استفاده از ترکیب ۹،۴ و ۱۸ روزه نیز اگر میانگین ۴روزه بالاتر از میانگین ۹روزه قرار بگیرد و میانگین ۹ روزه نیز از میانگین ۱۸ روزه بالاتر رفته باشد، نشان دهنده روند افزایشی سهم و سیگنال احتمالی خرید است. برای روند نزولی نیز برعکس این حالت اتفاق میافتد.
نکته مهم: انتخاب بازههای زمانی کوتاهمدت و میانمدت و بلندمدت بستگی به انتخاب و استراتژی معاملهگر دارد و بازه زمانی استانداردی وجود ندارد. ممکن است بازه یک ماهه برای یکی کوتاهمدت باشد و برای دیگری میانمدت و حتی بلندمدت.
انواع میانگین متحرک
میانگین متحرک ساده «SMA»: که متداولترین نوع میانگین بین تحلیلگران تکنیکال است. میانگین متحرک ساده در محاسبات، ارزش و وزن یکسانی به قیمت سهم در روزهای مختلف میدهد . مثلا در میانگین متحرک ۱۰ روزه، قیمت پایانی روز آخر با قیمت پایانی ۱۰ روز پیش سهم اهمیت یکسانی دارد.
میانگین متحرک نمایی «EMA»: برخلاف میانگین متحرک ساده، میانگین متحرک نمایی وزن و ارزش بیشتری به اطلاعات جدیدتر میدهد و قیمتهای قدیمیتر وزن کمتری دارند. همچنین تحلیلگران میتوانند با تغییر ضرایب، وزن بیشتر و یا کمتری را به قیمتهای جدید بدهند.
میانگین متحرک نمایی سریعتر از میانگین متحرک ساده به تغییرات قیمت واکنش نشان میدهد. اما چیزی که در هر دوی آنها مشترک است این است که وقتی میانگین متحرک کوتاهمدت، نمودار میانگین متحرک میانمدت یا بلند مدت را قطع کرده و بالای آن حرکت کند، میتواند سیگنال خرید باشد و برعکس. این روش استراتژی اصلی معامله بر اساس میانگین متحرک است.
شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص قدرت نسبی (RSI) یک شاخص تکانه یا مومنتوم است که بزرگی تغییرات اخیر قیمت را برای ارزیابی شرایط اشباع خرید یا اشباع فروش در یک سهم یا دارایی، اندازه گیری میکند. RSI به صورت یک نمودار خطی نمایش داده میشود که بین دو مقدار ۰ و ۱۰۰ نوسان میکند. این شاخص اولین بار توسط ولز وایلدر در سال ۱۹۸۷ در کتابش به نام «مفاهیم جدید در سیستمهای معاملاتی تکنیکال» مطرح شد.
تفسیر و استفاده سنتی از RSI به این صورت است که مقادیر بالاتر از ۷۰ نشان دهنده اشباع خرید یک سهم است و احتمال معکوس شدن روند یا پولبک در نمودار قیمت زیاد است. RSI کمتر از ۳۰ نیز نشان دهنده اشباع فروش سهم است و احتمال افزایش قیمت در سهم وجود دارد.
فرمول محاسبه RSI:
RSI = 100 – (100/1+RS)
RS = Average Gain / Average Loss
برای محاسبه RSI ابتدا متوسط سود طی دوره را بر متوسط زیان طی دوره تقسیم میکنیم و حاصل را در فرمول RSI به جای RS قرار میدهیم.
معمولا دوره مورد نظر را ۱۴ روز در نظر میگیرند. وقتی مقدار RSI بالاتر از ۵۰ باشد، نشاندهنده این است که در ۱۴ روز گذشته تقاضا از عرضه بیشتر بوده و متوسط سودی که از تغییر قیمت بدست آمده از متوسط زیان بیشتر بوده است و همانطور که در بالا اشاره شد مقادیر بالای ۷۰ را اشباع خرید تعبیر میکنند.
همگرایی و واگرایی میانگین متحرک (MACD)
همگرایی و واگرایی میانگین متحرک (MACD) یک شاخص بسیار محبوب است که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرد. MACD میتواند برای شناسایی جنبههای کلی روند یک سهم استفاده شود. MACD در واقع ترکیبی از دو نوع شاخص مختلف است. در ابتدا، MACD از دو میانگین متحرک با طولهای مختلف استفاده میکند (که اندیکاتورهای تاخیر هستند) و جهت و مدت روند را مشخص میکنند. سپس، MACD اختلاف بین مقادیر این دو میانگین متحرک (MACD Line) و میانگین متحرک نمایی EMA آن را (خط سیگنال) به صورت یک هیستوگرام که بالا و پایین صفر نوسان می کند، رسم میکند. هیستوگرام به عنوان نشانه خوبی از حرکت سهم استفاده می شود.
محاسبه خطوط MACD به صورت زیر است:
MACD Line: (12-day EMA – 26-day EMA)
Signal Line: 9-day EMA of MACD Line
MACD Histogram: MACD Line – Signal Line
تفسیر کلی MACD این است که وقتی MACD مثبت است و مقدار هیستوگرام در حال افزایش است، احتمال حرکت صعودی بیشتر است. هنگامی که MACD منفی است و مقدار هیستوگرام در حال کاهش است، آنگاه احتمال حرکت نزولی بیشتر است.
شاخص MACD معمولاً برای شناسایی سه نوع سیگنال اساسی مناسب است. عبور از خط سیگنال، عبور از خط صفر و واگرایی.
- عبور از خط سیگنال: اگر MACD بالای خط سیگنال باشد نشاندهنده حرکت صعودی و اگر زیر خط سیگنال باشد نشان دهنده حرکت نزولی قیمت است. به همین خاطر در نقاط برخورد اگر از پایین خط سیگنال را قطع کرده باشد به عنوان سیگنال خرید و اگر از بالا قطع کرده باشد به عنوان سیگنال فروش در نظر گرفته میشود.
- عبور از خط صفر: وقتی نمودار MACD از صفر عبور کرده و مثبت میشود نشانه حرکت صعودی سهم و وقتی از صفر عبور میکند و منفی میشود به عنوان نشانه حرکت نزولی در نظر گرفته میشود.
- واگرایی: سومین سیگنال MACD از واگرایی آن با نمودار قیمت بدست میآید. به این ترتیب که اگر قیمت کف جدیدی پایینتر از کف قبلی داشته باشد ولی کف جدید MACD از قبلی بالاتر باشد نشانه حرکت صعودی است. و اگر قیمت سقف جدیدی بالاتر از سقف قبلی بزند اما MACD سقف جدیدی پایینتر از قبلی تشکیل دهد نشان دهنده روند نزولی است.
استوکاستیک (نوسانگر تصادفی)
اسیلاتور استوکاستیک یا همان نوسانگر تصادفی، ابزاری است که نخستین بار توسط دکتر جورج لین در سال ۱۹۵۰ عنوان شد اما همچنان به عنوان یکی از ابزارهای پر کاربرد در تحلیل تکنیکال مورد استفاده تحلیلگران قرار میگیرد. نوسانگر تصادفی (استوکاستیک) یک اندیکاتور مومنتوم است که با استفاده از دادههایی مانند سرعت و جهت حرکت قیمت، وضعیت آخرین قیمت سهم یعنی قیمت بسته شدن را نسبت به بالاترین قیمت و پایینترین قیمت سهم در بازههای زمانی مختلف نشان میدهد.
دکتر لین معتقد بود که اسیلاتور استوکاستیک با بررسی میزان خرید و فروش میتواند به خوبی نقاط برگشتی ریزموجهای درون یک موج بزرگ را شناسایی کند.
محدوده نوسانی این نوسانگر تصادفی، بین ۰ تا ۱۰۰ است. البته نقاط اشباع خرید و اشباع فروش در این نوسانگر به شدت حائز اهمیت است چرا که سیگنال خرید و فروش سهم را برای تحلیلگران صادر میکند. به همین خاطر محدوده ۲۰ تا ۸۰ به عنوان ناحیه تعادلی و محدوده اشباع خرید و فروش معروف شده است. به این ترتیب که هرگاه نمودارهای استوکاستیک به خط ۲۰ رسیدند، به این معنی است که بازار دچار اشباع فروش (فروش افراطی) شده است و هرگاه به خط ۸۰ رسید، به این معنی است که بازار دچار اشباع خرید (خرید افراطی) شده است.
سرمایهگذاران با استفاده از اسیلاتور استوکاستیک هنگام مشاهده علائم اشباع فروش انتظار روند صعودی قیمت را در آینده نزدیک دارند و به همین خاطر اقدام به خرید سهم میکنند. و در مقابل هنگام مشاهده علائم اشباع خرید، انتظار روند نزولی قیمت را داشته و اقدام به فروش سهم مینمایند.
خط K% و D% در اسیلاتور استوکاستیک و نحوه محاسبه آنها
خط k% و خط D% جزء نشانگرهای استوکاستیک هستند. خط K به نشانگر تصادفی سریع معروف است که در نمودار به صورت خط صاف نمایش داده میشود و خط D% نیز به نشانگر تصادفی کند یا آهسته، که برابر است با میانگین متحرک K% در طول سه بازه زمانی و به صورت خط نقطهچینی است که در کنار خط K% کشیده شده است.
K% = (C – L14)/(H14 – L14) × ۱۰۰
c: قیمت بسته شدن سهم
L14 : پایین ترین قیمت بسته شدن طی بازه زمانی ۱۴ روز اخیر. ( این مقدار بستگی به تحلیلگر دارد ، که می تواند بازه زمانی روزانه ، هفتگی و ماهانه را انتخاب کند. )
H14 : بالاترین قیمت بسته شدن سهم در بازه زمانی ۱۴ روز اخیر ( این مقدار بستگی به تحلیلگر دارد ، که می تواند بازه زمانی روزانه ، هفتگی و ماهانه را انتخاب کند. )
فرمول دوم: D٪ میانگین متحرک سه روزه K٪ است.
زمانیکه خط K% یعنی خطوط صاف، خط D% یعنی خطوط نقطهچین را به سمت بالا قطع کند،سیگنال خرید سهم شناخته میشود و در حالت برعکس اگر به سمت پایین قطع کند سیگنال فروش در نظر گرفته میشود.
باندهای بولینگر
نام این اندیکاتور از طراح آن جان بولینگر گرفته شده است. در این روش، دو باند بالا و پایین میانگین متحرک رسم میشوند. این باندها با انحراف معیار مشخصی در دو طرف میانگین متحرک قرار میگیرند. این انحراف معیار، نشاندهنده پراکندگی قیمتها نسبت به متوسط قیمت «میانگین متحرک» است.
با استفاده از انحراف معیارهای درست در این اندیکاتور، می توان گفت ۹۵٪ قیمتهایی که یک سهم میتواند در آن نوسان کند در بین این دو باند قرار دارد.
هنگامی که قیمتها به باندهای بالایی خود برسند، تحلیلگران انتظار افزایش روند صعودی سهم را دارند و برعکس. زمانی که قیمتها باندهای پایینی را لمس کنند انتظار فروشهای افراطی و روند نزولی سهم را دارند.
تعیین اهداف قیمتی با باند بولینگر
تحلیلگران عموما از باندهای بالا و پایین به عنوان اهداف قیمتی استفاده میکنند. اگر قیمتها از باند پایینی فاصله بگیرند، و میانگین متحرک سهم را رو به بالا قطع کنند، سیگنال شروع روند صعودی است و فاصله تا باند بالایی به عنوان هدف قیمتی در نظر گرفته میشود. اگر قیمتها بین میانگین متحرک و باند بالایی در نوسان باشند، نشان از قدرتمند بودن روند صعودی سهم است.
برعکس این حالت برای روند نزولی است. اگر قیمتها از باند بالایی فاصله بگیرند، و میانگین متحرک سهم را رو به پایین قطع کنند، سیگنال شروع روند نزولی است و فاصله تا باند پایینی به عنوان هدف قیمتی در نظر گرفته میشود.
تغییرات پهنای باند
باندهای بولینگر بر اساس تغییرات میانگین متحرک باز یا بسته میشوند. زمانی که تغییرات قیمت شدت میگیرد و نوسانات شدید است، فاصله دو باند افزایش مییابد و برعکس.
اکثر تحلیلگران معتقدند اگر باندهای بولینگر به صورت غیرمعمولی از هم باز شوند، به این معنی است که روند قبلی احتمالا به زودی تمام میشود. همچنین اگر باندها خیلی به هم نزدیک شوند به این معناست که بازار آماده شروع روند جدید است.
نکته: نوع دیگری از استراتژی خرید و فروش بر اساس بولینگر باند وجود دارد که بر اساس نظریه بازگشت به میانگین ساخته شده است. وقتی قیمت نزدیک باند پایین و زیر آن در نوسان است تحلیلگرانی که به نظریه بازگشت اعتقاد دارند از آن به عنوان موقعیت خرید استفاده میکنند چون معتقدند قیمت به سمت میانگین برمیگردد. عکس این حالت نیز برای موقعیت فروش در نظر گرفته میشود.
تعیین پارامترهای بهینه برای بولینگر باند نیز معمولا به صورت تجربی صورت میگیرد. البته از طریق بک تست روی دادههای قیمت گذشته نیز میتوان پارامترهای بهینه را تعیین نمود.
«نماد من» بـه تازگی زیرساخت بهینهسازی پارامترها را برای بازار سهام ایران و ارز دیجیتال پیادهسازی کرده است. به این ترتیب هر روز تحلیل چند سهم و رمز ارز، بر مبنای استراتژی بهینه معاملات هر یک از اندیکاتورها در وباپلیکیشن «نماد من» قرار میگیرد و استراتژیهای دیگر نیز در حال توسعه است.
هر یک از کاربران با ارتقا حساب خود میتوانند به این تحلیلها در اپلیکیشن دسترسی داشته باشند.
اسیلاتور چیست و چه تفاوتی با اندیکاتور دارد؟
کار اصلی تحلیل تکنیکال در بازار های سرمایه گذاری تشخیص زمان طلایی ورود است. از ابزارهای تشخیص ورود درست به سهام، میتوان به اندیکاتور و اسیلاتور ها اشاره کرد که در قالب سیستمهای در کف معروف هستند. تیم محتوا کالج تی بورس در این مقاله به بررسی تفاوت اصلی بین اندیکاتور ها و اسیلاتور ها خواهد پرداخت. ما در این مقاله در دو بخش مختلف به تفاوت اندیکاتور و اسیلاتور خواهیم پرداخت. در بخش اول با مفهوم اندیکاتور و اسیلاتور آشنا خواهیم شد. در بخش دوم با تفاوتهای اصلی اندیکاتور و اسیلاتور خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.
بخش اول: اندیکاتور و اسیلاتور چیست؟
اسیلاتور و اندیکاتور دو ابزار متفاوت در تحلیل تکنیکال هستند که میتوان با کمک آن ها زمان طلایی ورود به هر سهمی را تشخیص داد.
اندیکاتور در تکنیکال چیست؟
اندیکاتور ها یک بخش مهم و اساسی از تحلیل تکنیکال میباشند که در کنار باقی اندیکاتور یا اسیلاتور ها استفاده میشود و به سیستمهای خرید در کف هم معروف هستند.
به اندیکاتور ها در زبان فارسی “شاخص” یا “مقیاس” هم گفته میشود. اندیکاتور ها با استفاده از میانگین حجم معاملات، روند سهم را تشخیص میدهند. همچنین آینده حرکات سهم را پیش بینی میکند و به ما تایید و هشدارهایی برای ورود و خروج به سهم میدهد.
اندیکاتور ها در تحلیل تکنیکال به ۴ قسمت مختلف تقسیم میشوند:
روند ها (trend)
حجم ها (volume)
اندیکاتور بیل ویلیامز (bill williams)
اسیلاتور ها (oscillators)
روند ها در تکنیکال چه معنایی دارند؟
از اصلیترین ابزارهایی که میتوان در تحلیل تکنیکال استفاده کرد روندها هستند. این دسته از اندیکاتور ها در بازار های فارکس و بازار جهانی کاربرد بسیار خوبی دارند. از مهم ترین ویژگی روندها میتوان گفت که آنها دنبال کننده روند هستند. به این معنی که این اندیکاتور ها بر روی، خود نمودار قرار میگیرند و بر روی چارت یا همان کندل ها سوار میشوند. از مهم ترین اندیکاتور های دنبال کننده روند میتوان اندیکاتور قوی، ایچیموکو (ichimoku kinko hyo) را مثال زد همچنین باندهای بولینگر (Bollinger bands)، اندیکاتور مووینگ اوریج (moving average) و اندیکاتور سار (parabolic sar) از این دسته میباشند. با طی کردن مراحل زیر میتوان روند ها رو در نرم افزار مفید تریدر پیدا کرد:
پنجره ی راهبر اندیکاتور ها روند ها در تکنیکال
در عکس بالا اندیکاتور بسیار قوی ایچیموکو رو مشاهده میکنید که بر روی سهم شسپا قرار گرفته است.
حجم ها
اندیکاتور حجم همان طور از اسم آنها پیداست حجم و ارزش معاملات رو مورد بررسی قرار میدهند. این اندیکاتور ها در پنجره ای جداگانه در زیر نمودار نمایش داده میشوند. از این اندیکاتور ها میتوان برای ورود و خروج پول به سهم کمک گرفت و بر تنظیمات این اندیکاتور ها را میتواند بر اساس حجم معاملات یا تعداد معاملات تنظیم کرد. حجم ها ۴ اندیکاتور دارد که مهمترین آن را میتواند اندیکاتور money flow index نام برد که در بین معامله گران و تحلیل گران بازار به اسم MFI معروف است. از دیگر اندیکاتور ها میتوان volumes، on balance volume و اندیکاتور accumulation\distribution را مثال زد. همانطور که در عکس بالا میبینید سهم شاراک که اندیکاتور حجم MFI در پنجرهای جداگانه به تحلیل این سهم پرداخته است.
اندیکاتور بیل ویلیامز در تحلیل تکنیکال
جناب آقای بیل ویلیامز خالق یک سری از اندیکاتور ها بوده است و به خاطر تلاش بسیار زیاد ایشان یک دسته از اندیکاتور ها را به نام ایشان ثبت کردهاند. از معروف ترین اندیکاتور های بیل ویلیامز میتوان به اندیکاتور alligator نام برد.
اسیلاتور ها
اسیلاتور ها که در زبان فارسی به آنها “نوسانگر نماها” هم گفته میشود، یکی از دستههای اندیکاتور ها هستند که به ما در تشخیص ورود درست کمک میکنند. از بهترین اسیلاتور ها میتوان از اسیلاتور relative strength index با نام اختصاری RS نام برد که فوقالعاده بین معامله گران و تحلیل گران بازار محبوب هست. همانطور که در عکس بالا میبینید سهم شکربن که اسیلاتور RSI در پنجرهای جداگانه نمایش داده شده است.
بخش دوم: تفاوت های اصلی اندیکاتور و اسیلاتور ها در تکنیکال
تفاوت اول
همانطور که خواندیم اسیلاتور ها جدا از اندیکاتور ها نیستند و به عنوان یکی از شاخه های اندیکاتور ها شناخته میشوند. در واقع اسیلاتور ها جزئی از اندیکاتور ها هستند. همچنین اسیلاتور ها عموما به عنوان پنجره ای جداگانه در پایین نمودار نمایش داده میشوند. مانند اسیلاتور RSI، استوک استیک و مک دی. در طرف مقابل اندیکاتور ها عموما بر روی نمودار سهم سوار میشوند و حرکت میکنند و میتوان اولین تفاوت بین این دو را همین دانست.
تفاوت دوم
اشباع خرید
اشباع فروش
تفاوت سوم
سومین تفاوت اندیکاتور و اسیلاتور را میتوان واگرایی دانست. واگرایی ها تنها در اسیلاتور ها کاربرد دارند و برای اندیکاتور ها کاربردی ندارند. همچنین از محبوب ترین اسیلاتور ها میتوان RSI و MACD را نام برد که برای گرفتن واگرایی کاربرد بسیار زیادی دارند.
نتیجه گیری
در این مقاله با ۳ تفاوت اصلی میان اندیکاتور و اسیلاتور ها آشنا شدیم. میتوان اندیکاتور و اسیلاتور ها رو در کنار هم به کار برد. و تایید ورود و خروج از سهم را بسیار قویتر کرد. ولی اینکه ترکیب کدام یک از اندیکاتور یا اسیلاتور با دیگری سیگنال قویتری میدهد، نیاز دارد که شما با شرکت در کلاس های آموزش سرمایه گذاری در بورس، نحوه خرید و فروش سهام و کسب سود در بورس را آموزش دیده باشید. چنانچه در رابطه با این مقاله سوالات و ابهاماتی برای شما وجود دارد، در پایین همین مقاله مطرح بفرمایید. تیم مدرسین و تحلیل گران کالج تی بورس آماده پاسخگویی به سوالات شما عزیزان است. به نظر شما ترکیب چه اندیکاتور و اسیلاتور هایی میتواند سیگنال و تایید قویتری صادر کند؟ [ads1]
انواع نوسانگرها (اوسیلاتورها)
نتایج جستجو انواع نوسانگرها (اوسیلاتورها) برای: نوسانگر موج میلیمتری
تعداد نتایج: 10498 فیلتر نتایج به سال:
طراحی و ساخت آنتن کاسگرین با بهره 37dBدر طیف موج میلیمتری
سیستمهای موج میلیمتری دارای باند فرکانسی گستردهای میباشند. آنتنهای بازتابنده، به دلیل پوشش فرکانسی وسیع و بهره و بازدهی بالا، گزینه مناسبی برای استفاده در این سیستمها هستند. در این مقاله، مشخصات آنتنهای بازتابنده سهموی و اصول طراحی آنها ارائه شده است. برای این منظور، ابتدا هندسه بازتابنده سهموی بررسی و سپس مراحل طراحی آنتن کاسگرین و تغذیه آن مورد بحث و بررسی قرار میگیرد. در ادامه، بر اساس طراحی.
آنتن بازتابندهی کاسگرین موج میلیمتری تمرکز دهندهی توان در ناحیهی میدان نزدیک
عمده ترین کاربرد موج میلیمتری تصویر برداری از اشیای فلزی مدفون است. با توجه به منحنی های تضعیف سیگنال ، فرکانس 94 گیگاهرتز یکی از انتخابهای طیف موج میلیمتری می باشد. در این مقاله، طراحی و شبیه سازی آنتن یک سامانه تصویر بردار موج میلیمتری مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. هدف غایی از سامانهی مذکور استخراج تصویر با دقت تفکیک 2 سانتی متر در 2 سانتی متر در فاصله چهارمتری (میدان نزدیک) است. بدین لحاظ .
آنالیز و طراحی اسیلاتورهای موج میلیمتری مبتنی بر موج
این پایان نامه به بررسی و طراحی اسیلاتورهای مبتنی بر موج می پردازد. اسیلاتورهای مبتنی بر موج، اسیلاتورهایی هستند که از تکنیک های مایکروویوی بهره می برند تا امکان استفاده از بیشینه ظرفیت یک تکنولوژی در فرکانس های بالا را فراهم نمایند. هدف اصلی این پایان نامه افزایش گستره ی فرکانس خروجی اسیلاتور در این نوع اسیلاتورها با ساختار خروجی چندفازه می باشد. ابتدا به کمک آنالیز اسیلاتور موج رونده ، تلفات .
مروری بر تکنولوژی سیستم نوسانگر موج ارشمیدس به عنوان مبدل انرژی امواج
امروزه به علت گرانی قیمت نفت و در دسترس نبودن آن برای همه جوامع و همچنین بحث گرمایش زمین و مسایل زیست محیطی، انرژی های تجدیدپذیر توجه روزافزون یافتهاند. یکی از منابع انرژی های تجدیدپذیر، انرژی امواج دریا میباشد که میتواند نقش مهمی در آینده انرژی داشته باشد. جهت بهره برداری از انرژی امواج دریا نیاز به استفاده از تجهیزاتی مدرن تحت عنوان مبدل انرژی امواج وجود دارد تا بتوان انرژی موج را به انرژی.
تحلیل و طراحی نوسانگر موج میلی متری
نوسانگرها عناصر از اصلی سازنده مدارهای فرستنده-گیرنده رادیویی هستند. از فاکتورهای مهم برای یک نوسانگر فرکانس بالا می توان به فرکانس نوسان و توپولوژی مناسب برای کار در ماکزیمم فرکانس نوسان ترانزیستور ( fmax )، دامنه نوسان و نویز فاز را نام برد. از میان انواع مختلف نوسانگرها، انواع lc بخاطر داشتن رفتار نویز فاز بسیار خوب و عملکرد در فرکانس های بالا، معروف هستند. هدف اصلی این پایان نامه تحلیل و طر.
طراحی تقویت کننده کم نویز موج میلیمتری با حذف اعوجاج
در این پایان نامه یک تقویت کننده کم نویز در باند فرکانسی 22–29 ghz برای کاربردهای رادار خودرو ارائه می گردد. برای رسیدن به بهره توان کافی به همراه پایداری و ایزولاسیون معکوس مناسب، از دو طبقه ساختار آبشاری استفاده شده است. برای ایجاد تطبیق امپدانس پهن باند، از یک فیلتر نردبانی میان گذر در ورودی و دو شبکه تطبیق l در خروجی استفاده می شود. تطبیق امپدانس بین دو طبقه با استفاده از ترکیب شبکه های pea.
طراحی تقویت کننده کم نویز پهن باند موج میلیمتری
در این پروژه سه تقویت کننده کم نویز موج میلیمتری برای گستره فرکانسی ghz 35-25 طراحی شده است. کلیه تقویت کننده های ارائه شده در این پایان نامه از یک طبقه ورودی سورس مشترک و یک طبقه شبه کسکود تشکیل شده اند تا دستیابی هم زمان به عدد نویز پایین و گین بالا ممکن شود. در این تحقیق، اثر چگالی جریان بر روی طبقات تقویت مختلف بررسی شده و با کاهش چگالی جریان طبقه سورس مشترک ورودی از مقدار بهینه ma/?m 15/0.
بررسی موج میلیمتری تولید شده توسط اثر چرنکوف
طراحی lna های cmos در طول موج انواع نوسانگرها (اوسیلاتورها) میلیمتری
پایان نامه :وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - موسسه آموزش عالی غیرانتفاعی و غیردولتی سجاد مشهد - دانشکده برق و الکترونیک 1392
در این پایان¬نامه طراحی مدارهای cmos در فرکانس¬های با طول موج میلیمتری مورد بررسی قرار گرفت و عملکرد قطعات فعال و غیرفعال در این فرکانس¬ها بیان شد. به¬دلیل اثرات پارازیتی موجود در فرکانس¬های بسیار بالا، مدل قطعات شامل سلف، خازن و خط انتقال، باید با استفاده از آنالیز جریان¬های شارش یافته در زیرلایه و سایر قسمت¬های قطعه، در نرم¬افزارهای شبیه¬سازی سه بعدی الکترومغناطیسی به¬دست ¬آید. طراحی این قطعا.
آشنایی با اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال
در تحلیل تکنیکال و یا تحلیلهای مالی دیگر آنچه که حائز اهمیت است، تعیین اعتبار تحلیل میباشد. از جمله ابزارهای تکنیکال که در این زمینه به کمک تحلیلگران و معاملهگران میآیند، اندیکاتورها و اسیلاتورها هستند. با استفاده از این ابزارهای کاربردی میتوان زمان طلایی برای ورود و خروج از سهم را تشخیص داد. تحلیلگران با بهکارگیری اندیکاتورها و اسیلاتورها در کنار یکدیگر میتوانند تاییدیههای بسیار قوی نسبت به ورود و خروج از سهام مختلف دریافت نمایند. اما اینکه ترکیب کدام اندیکاتورها و اسیلاتورها با یکدیگر سیگنال قویتری ارائه میدهد، نیازمند آشنایی بیشتر با این ابزارهای تکنیکی میباشد. در تحلیل تکنیکال، تعداد بیشماری اندیکاتور وجود دارد. تا به اینجا برخی از پرکاربردترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال را معرفی کردهایم. در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ به سراغ یکی دیگر از این اندیکاتورها به نام اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال رفتهایم و به بررسی آن خواهیم پرداخت.
اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال چیست؟
اندیکاتور میانگین متحرک (MA) که مخفف عبارت Moving Average میباشد، از محبوبترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال به شمار میآید و توسط بسیاری از تحلیلگران مورد استفاده قرار میگیرد. این اندیکاتورها بر خلاف اندیکاتورهایی همچون RSI و MFI از نوع leading یا اصطلاحاً پیشرو (اندیکاتورهایی که قیمت یک دارایی را در آینده پیشبینی میکنند) نیستند. در واقع، یک اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال برای تشخیص روند سهم مورد استفاده قرار میگیرد و رفتار یک دارایی را در حال و گذشته تحلیل مینماید. بنابراین این اندیکاتور را میتوان یک اندیکاتور پیرو یا تاخیری (Lagging Or Trend) دانست که نوسانات بازار را به یک خط صاف و ملایم تبدیل میکند. از طرفی، MAها در یک بازهی زمانی مشخص از اعداد نوسان نمیکنند. به همین دلیل جزء دستهی اسیلاتورها یا نوسانگرها نیز به شمار نمیآیند. این اندیکاتور بهعنوان یکی از پرکاربردترین اندیکاتورها، مبنای کار بسیاری از اندیکاتورهای دیگر مانند MACD میباشد.
انواع مختلف اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال
انواع مختلفی از اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال وجود دارد که تریدرها نه تنها در معاملات روزانه و معاملات نوسانی، بلکه در مجموعه معاملات طولانی مدت خود نیز از آنها استفاده مینمایند. در ادامهی این بخش راجع به انواع مختلف میانگینهای متحرک و نحوهی محاسبهی هر یک از آنها صحبت خواهیم کرد.
۱. میانگین متحرک ساده (SMA)
میانگین متحرک ساده (SMA)
میانگین متحرک ساده (SMA) که به آن میانگین متحرک حسابی نیز گفته میشود، یکی از انواع اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال میباشد که اساس آن محاسبهی میانگین معمولی ریاضی میباشد. در واقع این دسته از میانگینهای متحرک، قیمتها را در یک بازهی زمانی خاص، دریافت کرده و میانگین آنها را ارائه میدهند. اندیکاتور SMA، پس از محاسبهی میانگینها، آنها را به یک نقطه تبدیل میکند. سپس از اتصال این نقاط به هم یک خط روند در اندیکاتور تشکیل خواهد شد. به این ترتیب، اندیکاتور میانگین متحرک ساده، به تحلیلگران کمک میکند تا درک درستی از روندهای قیمتی داشته باشند و بتوانند تشخیص دهند که بازار حرکت رو به بالا یا صعودی دارد و یا حرکت رو به پایین و نزولی. دقت داشته باشید که برخی از تریدرها معتقدند که در SMA، تغییرات اخیر قیمت از اهمیت بیشتری برخوردار است و این اهمیت باید در محاسبات اندیکاتور لحاظ شود.
نحوه محاسبه میانگین متحرک ساده:
برای محاسبه این نوع از اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال کافی است تا مجموع قیمتها در طول دورهی مورد نظر را تقسیم بر تعداد دورهها نمایید. برای مثال فرض کنید که شما یک دورهی ۹ روزه را انتخاب کردید. برای محاسبهی SMA تنها باید ۹ کندل به عقب بروید و قیمتهای پایانی ۹ روز اخیر را با هم جمع کنید و حاصل را بر ۹ تقسیم نمایید. فرمول محاسبهی میانگین متحرک ساده به صورت زیر میباشد:
A = n میانگین دورهی
n = تعداد دورههای زمانی
نکته: بازههای زمانی مرسوم در این نوع اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال ۱۲، ۲۶ و ۵۲ روز است که نماد کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت هستند.
۲. میانگین متحرک وزنی (WMA)
میانگین متحرک وزنی (WMA)
اندیکاتور WMA یک نوع دیگر از اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال به شمار میآید که از سوی تحلیلگران کمتر مورد استفاده قرار میگیرد. تفاوت میانگین متحرک وزنی با SMA در این است که این اندیکاتور، حساسیت بیشتری نسبت به تغییرات اخیر قیمت نشان میدهد. برای مثال فرض کنید که یک بازهی زمانی ۲۶ روزه را برای محاسبهی میانگین انتخاب کردهاید. در WMA قیمتهایی که در روز ۲۶ام ثبت میشوند، نسبت به قیمتهای روز اول از وزن بیشتری برخوردار هستند. مانند MA ساده، در WMA نیز با پایان روز ۲۶ام و شروع روز ۲۷ام، اطلاعات روز اول حذف شده و دادههای مربوط به روز جدید اضافه میشوند.
نحوه محاسبه میانگین متحرک وزنی:
فرمول محاسبهی اندیکاتور میانگین متحرک وزنی به صورت زیر است:
- P1 = قیمت روز آخر (جدیدترین قیمت که تاثیر آن در جواب بیش از همه میباشد).
- P2 = قیمت روز ماقبل آخر (تاثیر این قیمت در جواب نهایی از P1 کمتر و از بقیه بیشتر است).
- P3 = قیمت روز قبل از P2 (تاثیر این قیمت در جواب از P1 و P2 کمتر و از بقیه بیشتر است).
- n = بازهی زمانی (Time Period)
۳. میانگین متحرک نمایی (EMA)
میانگین متحرک نمایی (EMA)
میانگین متحرک نمایی (EMA)، نوع دیگری از اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال میباشد که بسیار شبیه به WMA است. در واقع، این اندیکاتور نوعی از WMAها محسوب میشود. تنها با این تفاوت که در EMA دادههای قدیمی حذف نمیشوند. بلکه به مرور زمان از ارزش آنها کاسته خواهد شد. تا جایی که به نزدیک صفر تمایل پیدا کند. میانگینهای متحرک نمایی و وزنی نسبت به SMAها با مشکل تاخیر کمتری مواجه هستند. در حقیقت، میانگینهای متحرک نمایی در قیمت و موقعیتهای برگشتی، خیلی بهتر و سریعتر از میانگینهای متحرک ساده عمل میکنند. لذا سهامدارانی که تمرکزشان روی سرمایهگذاریهای کوتاهمدت میباشد، ترجیح میدهند تا از این میانگین استفاده کنند. اما از آنجایی که میانگینهای متحرک ساده، همهی قیمتها را در بر میگیرند، برای تشخیص سطوح مقاومت و حمایت مناسبتر هستند.
نحوه محاسبه میانگین متحرک نمایی:
محاسبهی این اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال از سه مرحله تشکیل میشود:
- گام اول: محاسبهی SMA
- گام دوم: محاسبهی ضریب هموارسازی؛ ۲÷ (۱ + بازه زمانی انتخاب شده)
- گام سوم: محاسبه EMA از طریق فرمول زیر:
EMA (روز گذشته) + (ضریب × (EMA (روز گذشته) – قیمت بسته شدن))
۴. میانگین متحرک هال (HMA)
میانگین متحرک هال (HMA)
میانگین متحرک هال نوعی از اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال است که نامگذاری آن از روی نام توسعه دهندهی آن یعنی (Alan Hall) در سال ۲۰۰۵ انجام شده است. هدف اصلی این اندیکاتور به حداقل رساندن تاخیری میباشد که اندیکاتورهای MA در نمایش تغییرات قیمت از آن رنج میبرند. میانگین متحرک هال، در فرمول خود از میانگین متحرک وزنی استفاده میکند. همچنین این اندیکاتور مانند WMA، EMA نیز تمرکز بیشتری برروی قیمتهای جدیدتر دارد.
نحوه محاسبه میانگین متحرک هال:
برای محاسبهی اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال ابتدا باید دو MA وزنی مختلف را محاسبه کنید. یکی از این WMAها با یک بازه زمانی مشخص (بازه فرضی n) و دیگری با نصف این بازه زمانی (بازه n/2) محاسبه میشوند. برای درک بهتر این موضوع، بازه زمانی ۳۶ روزه را در نظر بگیرید:
گام اول: محاسبهی (WMA (n/2؛ WMA بازه ۸ روزه را محاسبه کنید.
گام دوم: WMA بازهی زمانی کامل را محاسبه و آن را از نتیجه مرحلهی ۱ کسر کنیم.
گام سوم: در این مرحله باید از مربع بازهی زمانی مورد نظر استفاده کرد. بنابراین در مثال فعلی عدد مورد ما برابر با ۶ است؛ ۶ = ۳۶ √
گام چهارم: در مرحلهی نهایی باید WMA شش روزه را برای نتیجهای که در مرحله ۲ بهدست آوردید محاسبه نمایید. این نتیجه، همان HMA نهایی شماست.
👈🎞 این دوره آموزشی میتواند برای شما مفید باشد:
دوره آموزشی تحلیل تکنیکال مقدماتی شامل آشنایی با اندیکاتورها، خطوط روند، حمایت و مقاومت و …
نحوه استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال
برای استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال ابتدا باید وارد نرم افزار معاملاتی خود شده و سپس از قسمت جستجوی نماد در بالای صفحه، نام نماد مورد نظرتان را جست و جو کنید. سپس در قسمت اندیکاتورها، نام اندیکاتور MA را وارد کرده و با کلیک بر روی آن، این اندیکاتور را به پایین صفحه اضافه نمایید. از قسمت Input میتوانید دورهی زمانی اندیکاتور را تغییر دهید و در قسمت Style هم میتوانید رنگ و ضخامت خطوط اندیکاتور را تغییر دهید.
سیگنالگیری با استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک (MA)
سیگنالگیری با استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک (MA)
همانطور که گفتیم اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال نمایانگر یک خط روند میباشد. چنانچه خط بزرگ در این اندیکاتور منفی باشد، یک روند نزولی را نشان میدهد. اما اگر این خط با شیب مثبت رو به بالا در حرکت باشد، یک روند صعودی را نشان میدهد. اما نحوهی سیگنالگیری در این اندیکاتور به چه صورت است؟ بهصورت کلی تقاطع کندلها با خطوط نمایانگر یک سیگنال خرید یا فروش میباشد. برای مثال کندل بزرگ سبزرنگ اگر با قدرت خط اندیکاتور MA را بشکند، نشان از یک سیگنال خرید قدرتمند میباشد. همچنین اگر کندل بزرگ قرمز رنگ با قدرت خط اندیکاتور را بشکند، بهعنوان یک سیگنال فروش قوی میباشد.
اما یک روش بهتر هم هست…
روش محبوبتر سیگنالگیری در اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال را Cross یا قطع اندیکاتور مینامند. در این روش چند اندیکاتور MAبا بازهی زمانی مختلف (۱۲، ۲۶ و ۵۲) را وارد چارت مینمایند. زمانی که خط اندیکاتور در کوتاهمدت (۱۲)، خطوط میانمدت (۲۶) و بلندمدت (۵۲) را رو به بالا بشکند، یک سیگنال خرید قوی خواهیم داشت. برعکس این قضیه نیز صادق است یعنی زمانی که خط اندیکاتور در کوتاهمدت، خطوط میانمدتو بلندمدت را رو به پایین بشکند، یک سیگنال فروش قوی خواهیم داشت.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ راجع به اندیکاتور میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال (MA) صحبت کردیم و انواع آن را نیز معرفی کردیم. به یاد داشته باشید که شما میتوانید از این اندیکاتور محبوب در کنار دیگر اندیکاتورهای تکنیکال استفاده نمایید و سیگنالهای خوبی را برای خرید و فروش به موقع سهم دریافت نمایید. چراغ ، به عنوان پلتفرم آموزش و کاریابی در تلاش است تا با ارائهی نکات و دورههای کاربردی در زمینهی آموزش بورس، از شما یک سرمایهگذار موفق و حرفهای بسازد.
دانلود شبیه سازی اسیلاتور کولپیتس
اسیلاتور یک قطعه الکترونیکی است که در سیستم ها کاربرد فراوانی دارد. از جمله کاربرد های آن تولید پالس یا کلاک در سیستم های کامپیوتری است. انواع مختلی از اسیلاتور ها از جمله اسیلاتور کولپیتس در الکترونیک وجود دارد. در این پروژه دو اسیلاتور کولپیتس با فرکانس کاری مختلف در نرم افزار Pspice شبیه سازی شده است و به همراه گزارش کار محاسبات بعد از خرید قابل دانلود می باشد.
گزارشکار: دارد (یک صفحه به صورت عکس که صورت مساله پروژه می باشد) | شبیه سازی : پی اسپایس - orcad |
اسیلاتور کولپیتس
نوسانگر یا اسیلاتور یک مدار الکترونیکی است که یک سیگنال الکترونیکی متناوب، اغلب موج سینوسی یا موج مربعی تولید می کند. نوسانگر جریان مستقیم DC را از یک منبع تغذیه به سیگنال متناوب (AC) تبدیل می کند. اسیلاتور به طور گسترده در بسیاری از دستگاه های الکترونیکی استفاده می شود. نمونه های معمولی از سیگنال های تولید شده توسط اسیلاتورها شامل سیگنال های پخش شده توسط فرستنده های رادیو و تلویزیون، سیگنال های ساعت یا پالس است که رایانه ها و ساعتهای کوارتز را تنظیم می کنند. امروزه اسیلاتور ها در تمام مدارات الکترونیکی وجود دارند.
انواع محتلفی از اسیلاتور ها از قبیل اسیلاتور کولپیتس، هارتلی، آرمسترانگ و … وجود دارند. در تئوری هر اسیلاتور میتواند هر فرکانسی دلخواهی را ایجاد کند، اما در عمل، طراحی عملی نوسانگر سخت است و ساخت و طراحی هر اسیلاتور با هر فرکانسی بصورت عملی ممکن نیست و بعضی از اسیلاتور ها در بازه های فرکانسی خاصی در مدارات قابل استفاده هستند.
طراحی و ساخت اسیلاتوری که بتواند به صورت کامل صحبح و منظم تولید سیگنال متناوب را انجام دهد بسیار سخت است. در این پروژه با توجه به استفاده فراوان از اسیلاتور کولپیس در مدارات الکترونیی، دو اسیلاتور کولپیس با فرکانس های کاری مختلف شبیه سازی شده اند.
شبیه سازی ها در نرم افزار Pspice صورت گرفته است و فرکانس کاری اسیلاتور اول ۱۲.۵ مگاه هرتز و دومی ۳۲ مگا هرتز می باشد. با توجه به اینکه امروزه سیستم های سنکرون بسیار توسعه یافته اند و نیاز به سنکرون سازی در سیستم های فرستنده و گیرنده می باشد، در ادامه این پروژه این دو اسیلاتور با تکنیکی که در فایل آموزشی توصیح داده شده است با یکدیگر سنکرون شده و به یک فرکانس رسیده اند.
در ادامه بخشی از نتایج شبیه سازی برای این نوسانگر ها در محیط پی-اسپایس نشان داده شده است.
دیدگاه شما