حجم مبنا در بورس و نحوه محاسبه آن
زمانیکه وارد سایت Tsetmc.com شوید، با کلیک بر روی علامت ذرهبین، میتوانید هر نمادی را که بخواهید، جستجو کنید. در صفحهی مربوط به نماد مورد نظر میتوانید اطلاعاتی از آن نماد را مشاهده نمایید. یکی از این اطلاعات مهم «حجم مبنا» میباشد. اگر تازه با بورس آشنا شدهاید و قصد سرمایهگذاری در این بازار را دارید، احتمالاً این سوال برایتان هم پیش بیاید که حجم مبنا چیست؟ فرمول آن چیست و چگونه محاسبه میشود؟ اصلا حجم مبنا چه کاربردی دارد؟ حجم مبنای چه سهامی یک است؟ و در نهایت بهطور کلی حجم مبنا چه نقشی در تابلوخوانی بورس دارد؟ برای آشنایی کامل با مفهوم حجم مبنا در بورس و نحوه محاسبه آن، با ادامهی این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ همراه باشید.
تاریخچه شکلگیری حجم مبنا در بورس
تا چند سال پیش سهام به شکل امروزی حجم مبنا نداشتند. این موضوع باعث میشد تا هیجانات کاذب زیادی در قیمت سهام به وجود آید و در نتیجه سهام شرکتها بهصورت حبابی رشد کرده و از ارزشهای واقعی خود تا حد زیادی فاصله بگیرند. از این رو قانون حجم مبنا در بورس در سال ۱۳۸۲ توسط سازمان بورس و اوراق بهادار به سردبیری حسین عبده تبریزی برای سهام وضع شد.
در ابتدای این قانون، اساس بر این بود که ۱۵ ارزش کل معاملات چگونه محاسبه میشود؟ درصد از کل سهام یک شرکت بورسی طی یک سال مورد معامله قرار گیرد. روزهای کاری سال هم ۲۵۰ روز در نظر گرفته شده بود. بر این اساس حجم مبنای روزانهی یک سهم، ۰.۰۰۰۶ (شش دههزارم) کل سهام شرکت در نظر گرفته شد تا قیمت اصلی یا همان پایانی بتواند نوسان کند. اما در سال ۱۳۸۳ این مقدار از ۱۵ درصد به ۲۰ درصد افزایش یافت و حجم مبنای روزانهی سهم به ۰.۰۰۰۸ (هشت دههزارم) تغییر پیدا کرد. اما از سال ۱۳۹۳ به بعد به ۱۰ درصد کاهش یافته و تا به امروز هم ثابت مانده است. بنابراین حجم مبنای روزانه یک سهم به ۰.۰۰۰۴ (چهار دههزارم) تبدیل گردید و ابتدای هر هفته در صفحهی نماد هر سهم قرار میگیرد.
تاثیر حجم مبنا بر معاملات در بورس
تاثیر حجم مبنا بر معاملات در بورس
وجود قانون حجم مبنا در بورس موجب میشود تا :
- حباب ایجاد نشود.
- سفتهبازی در بازار کمتر شود.
- قابلیت کنترل روی رشد بیرویهی سهام یا سقوط ارزش آنها به وجود خواهد آمد.
- زیان سهامداران در بازار بهطرز چشمگیری کاهش یابد و با آرامش خاطر و اطمینان بیشتری به معامله بپردازند.
- سهام بهصورت واقعی رشد کند. (یعنی این طور نیست که تنها با صف تقاضا، و بدون عرضه، قیمت سهم بالا برود و برای تغییر قیمت حتما باید معامله صورت بگیرد).
نکته: در حال حاضر، در تمام شرکتهای بورسی، میبایست ۱۰ درصد از تعداد سهام کل شرکت در یک سال مورد معامله قرار گیرد تا قیمت اصلی (پایانی) آن بتواند به بالاترین یا پایینترین حد خود برسد.
تعریف حجم مبنا در بورس به زبان ساده
تعریف حجم مبنا به زبان ساده
حجم مبنا در بورس به معنای حداقل تعداد سهامی است که در یک روز باید معامله شود تا قیمت پایانی سهم بتواند در دامنهی ماکزیمم و مینیمم قیمت خود (۵+ و ۵-) نوسان پیدا کند. برای مثال در شکل بالا میبینید که حجم مبنا برای نماد شصدف معادل ۲٫۱۸۲M (۲.۱۸۲.۰۰۰ برگه سهم) باشد. یعنی اگر قیمت پایانی سهم (۲۳.۳۰۸)، بخواهد به ۵+ برسد، حتماً باید حجم معاملات ارزش کل معاملات چگونه محاسبه میشود؟ ۲.۱۸۲.۰۰۰ سهم یا بیشتر از آن باشد. همانطور که در تصویر مشاهده میکنید، قیمت پایانی سهم با اندازهی ۱٪ رشد داشته است؛ یعنی بهاندازهی یک پنجم از آن میزانی که میتوانست رشد کند، رشد کرده است. میدانید چرا این اتفاق افتاده است؟
خیلی ساده است. اگر به حجم معاملات دقت کنید، میبینید که مقدار آن برابر با ۴۳۶.۴۰۰ برگه سهم میباشد. یعنی بهاندازهی یک پنجم حجم مبنا، معامله شده است. حال فرض را بر این میگیریم که اگر قرار بود قیمت پایانی سهم، ۲ برابر رشد داشته باشد، باید حجم معاملات معادل ۸۷۲.۸۰۰ (۲ × ۴۳۶.۴۰۰) باشد. بنابراین در اینجا برای آنکه قیمت پایانی بتواند تا ۵+ رشد داشته باشد، حتماً باید حجم معاملات سهم در قیمت ۵+ حداقل ۲.۱۸۲.۰۰۰ برگه سهم باشد. بهاین ترتیب و با استفاده از قانون حجم مبنا در بورس قیمت سهم واقعیتر و دارای اعتبار بیشتری خواهد شد و خبری از سفتهبازی روی سهم نخواهد بود.
حجم مبنای کم خوب است یا زیاد؟
حجم مبنای کم خوب است یا ارزش کل معاملات چگونه محاسبه میشود؟ زیاد
دقت داشته باشید که هرچقدر میزان حجم مبنا برای سهمی بزرگتر باشد، آن سهم سختتر دچار نوسان خواهد شد. چراکه در این سهم باید تعداد بیشتری سهم معامله شود تا قیمت پایانی بالا برود. خب میتوان گفت که این موضوع بهتنهایی نه خوب است و نه بد. زمانیکه شما اقدام به خرید سهمی با حجم مبنای بزرگ خواهید کرد، در واقع برای این سهم صف خرید تشکیل شده است. اما از آنجایی که این یک سهم بسیار خوب میباشد، فعلاً کسی حاضر به فروش آن نخواهد شد. این امرموجب میشود تا حجم مبنا پر نشود و قیمت از این بالاتر نرود و روز بعد در پیش بازار، این قیمت به عنوان صفر بازار در نظر گرفته شود.
حال اگر میزان حجم مبنا برای سهمی خیلی کوچک باشد، هر کس میتواند با یک مبلغ ناچیز، سهم را مثبت و یا منفی کند و در روند معاملات اختلال بهوجود بیاورد. در چنین حالتی معاملهگران تصور میکردند که سهم مثبت است. بنابراین خرید خود را انجام میدادند و اندکی بعد با صف فروش مواجه میشدند. اما با این حال، نوسانگیرها و تریدرهای روزانه، معمولاً به حجم مبناهای کوچک علاقه دارند. چرا که میتوانند روی این نمادها نوسانهای بیشتری پیدا کرده و سود بالاتری از آنها کسب نمایند.
نحوه محاسبه حجم مبنا در بورس
در اسفند سال ۹۸ روش محاسبه حجم مبنا در بورس تغییر کرد. بر اساس تعریف جدید ارائه شده از سوی سازمان بورس بعد از پایان آخرین روز معاملاتی هر هفته، حجم مبنا برای هفتهی آتی محاسبه میشود. برای محاسبهی حجم مبنا کافی است تا عدد ۰.۰۰۰۴ در تعداد سهام شرکت ضرب شود و پس از آن عدد به دست آمده در قیمت پایانی آخرین روز معاملاتی هفته ضرب شده تا ارزش مبنا برای هفتهی آینده بهدست آید. البته نیازی نیست شما خودتان به محاسبهی این عدد بپردازید و میتوانید در سایت TSETMC حجم مبنای هر سهم را ببینید.
جزییات فرمول حجم مبنا برای شرکتهای بورسی
۱. برای شرکتهایی با تعداد سهام کمتر از ۲۰ میلیارد سهم
- اگر عدد بهدست آمده (حجم مبنا × قیمت پایانی) بین ۵۰ تا ۱۰۰ میلیارد باشد، حجم مبنا به درستی محاسبه شده است.
- اگر عدد بهدست آمده کمتر از ۵۰ میلیارد ریال باشد:
قیمت پایانی سهم در پایان آخرین روز معاملاتی هفته / ۵۰ میلیارد ریال = حجم مبنا
- اگر عدد بهدست آمده بیشتر از ۱۰۰ میلیارد ریال باشد:
قیمت پایانی سهم در پایان آخرین روز معاملاتی هفته / ۱۰۰ میلیارد ریال = حجم مبنا
۲. برای شرکتهایی با تعداد سهام بیشتر از ۲۰ میلیارد سهم
- اگر عدد بهدست آمده (حجم مبنا × قیمت پایانی) بین ۵۰ تا ۱۲۰ میلیارد باشد، حجم مبنا بهدرستی محاسبه شده است.
- اگر عدد بهدست آمده کمتر از ۵۰ میلیارد ریال باشد:
قیمت پایانی سهم در پایان آخرین روز معاملاتی هفته / ۵۰ میلیارد ریال = حجم مبنا
- اگر عدد بهدست آمده بیشتر از ۱۲۰ میلیارد ریال باشد:
قیمت پایانی سهم در پایان آخرین روز معاملاتی هفته / ۱۲۰ میلیارد ریال = حجم مبنا
عدد ۱ برای حجم مبنا در بورس به چه معناست؟
عدد ۱ برای حجم مبنا در بورس به چه معناست؟
حجم مبنا در بورس برای برخی سهمها گاهی ممکن است معادل ۱ در نظر گرفته شود. این بدان معناست که که هر تغییری در قیمت آخرین معامله، دقیقاً باعث تغییر در قیمت پایانی در همین عدد خواهد شد. برای مثال برای حق تقدمها، حجم مبنا برابر با ۱ فرض میشود.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ به بررسی مفهوم حجم مبنا در بورس و نحوه محاسبه آن پرداختیم. در واقع عنوان حجم مبنا با این هدف وارد بازار بورس شد تا کنترلی بر روی رشد بیرویهی قیمت سهام و یا سقوط ارزش آنها وجود داشته باشد. اگر حجم مبنا را از بازار بورس حذف کنند، قیمتها حتی با معامله شدن چند سهم محدود هم میتوانند تحت تاثیر قرار گیرند و به طرز غیرواقعی و کاذبی تغییر نمایند. چراغ ، بهعنوان پلتفرم آموزش و کاریابی در تلاش است تا با بیان نکات آموزشی مهم در زمینهی کار و سرمایهگذاری به شما برای رسیدن به موفقیت در این زمینهها کمک نماید.
نحوه شمارش پیپ در انس طلا یا XAUUSD
انس جهانی طلا، یکی از سودآورترین دارایی ارزش کل معاملات چگونه محاسبه میشود؟ ها در بازار فارکس میباشد. در بازار فارکس شما بدون داشتن طلای فیزیکی، میتوانید آن را خرید و فروش کنید. اینکار با استفاده از قرارداد مابه التفاوت(CFD) انجام میشود. برای معامله این دارایی میباست از نحوه شمارش پیپ در انس طلا اطلاع داشته باشید.
برای اینکه بتوانید یک دارایی را معامله کنید در ابتدا باید بدانید که ارزش دلاری ریسک-بازدهی شما چه میزان است. در غیر اینصورت نمیتوانید مدیریت سرمایه صحیحی داشته باشید و حتی با وجود وین ریت بالا، در بلندمدت ضرر خواهید کرد.
نوسانات روزانه انس طلا به چه صورت است؟
طی دهه گذشته، بطور متوسط انس طلا روزانه در حدود ۲۰۰۰ الی ۳۰۰۰ پیپ نوسان میکند. انس طلا براحتی میتواند از ۵۰ تا ۴۰۰ پیپ در چند دقیقه نوسان کند چون برگشت های قوی در انس طلا رایج است.
به همین دلیل انس طلا بسیار پرنوسان است و تریدرها باید در محاسبه ریسک و اندازه پوزیشن معاملاتی دقت کنند. بنابراین برای اینکه بتواند مدیریت سرمایه را رعایت کنید، باید حجم معاملاتی را درست انتخاب کنید. برای انتخاب حجم معاملاتی باید بتواند پیپ را بشمارید و بتوانید ارزش دلاری آن را بر اساس لات بدست بیاورید.
در این مقاله نحوه شمارش پیپ در انس طلا و ارزش دلاری آن را بررسی خواهیم کرد.
همانطور که اطلاع دارید، پیپ همان تغییرات قیمت یک دارایی در قالب اعشار میباشد. پیپ یعنی کوچکترین تغییرات قیمت در یک دارایی. ارزش پیپ از یک دارایی با دارایی دیگر تفاوت دارد. اگر در معامله با جفت ارزهای فارکس تجربه داشته باشید، ممکن است در معامله با انس طلا دچار مشکل شوید.
این امر بدین دلیل است که قیمت انس طلا بصورت دو عدد اعشار است و ارزش پیپ در انس طلا با ارزش آن در جفت ارزهای فارکس تفاوت دارد. اینحالت بدین دلیل است که در انس طلا، یک پیپ برابر است با ۰.۰۱(یک سنت)؛ اما یک پیپ در جفت ارزهای فارکس برابر است با ۰.۰۰۰۱(یک صدم سنت) میباشد.
اگر در متاتریدر و با استفاده از لات معامله کنید، براحتی میتوان تعداد پیپ در انس طلا را شمرد. برای مثال اگر انس طلا از قیمت ۱۸۰۰.۰۰ به قیمت ۱۸۰۱.۰۰ برسد، آنگاه ۱۰۰ پیپ افزایش قیمت داشتیم. اگر این تفاوت قیمت با ۱ لات معاملاتی معامله شود، آنگاه ۱۰۰ دلار سود میکنیم. پس ۱ پیپ در انس طلا با ۱ لات معاملاتی برابر است با ۱ دلار.
بنابراین وقتی میگوییم انس طلا ۱ پیپ افزایش قیمت پیدا کرد، این یعنی انس طلا ۱ سنت افزایش پیدا کرد مثلا از ۱۸۰۰.۰۰ رسیده است به ۱۸۰۰.۰۱.
نحوه شمارش پیپ در انس طلا بدین صورت است که یک پیپ با لات میکرو، برابر است با ۰.۰۱$ یا ۱ سنت؛ و یک پیپ با ۱ لات برابر است با ۱ دلار.
در انس طلا یک پیپ برابر است با ۱ سنت(۰.۰۱$). این یعنی هر وقت انس طلا یک پیپ نوسان میکند، شما ۱ سنت سود یا ضرر خواهید کرد. برای اینکه ۱ دلار سود کنید، انس طلا باید چند پیپ تغییر کند؟ ۱۰۰ پیپ؛ یعنی:
پس در انس طلا، ۱۰۰ پیپ برابر است با ۱ دلار.
نحوه محاسبه ارزش دلاری پیپ در هر لات در انس طلا:
برای محاسبه ارزش دلاری پیپ در انس طلا میتوانیم از فرمول زیر استفاده کنیم:
ارزش دلاری پیپ= اندازه قرارداد * اندازه لات * تعداد پیپ
اندازه قرارداد در طلا =۱۰۰ انس
اندازه لات استاندارد=۱
اندازه لات مینی=۰.۱
اندازه لات میکرو=۰.۰۱
پس با استفاده از اطلاعات بالا ارزش دلاری پیپ در هر لات انس طلا بصورت زیر میباشد:
ارزش هر پیپ در لات استاندارد برابر است با ۱ دلار(۱۰۰*۱*۰.۰۱=$۱)
ارزش هر پیپ در لات مینی برابر است با ۱۰ سنت(۱۰۰*۰.۱*۰.۰۱=@۰.۱)
ارزش هر پیپ در لات میکرو برابر است با ۱ سنت(۱۰۰*۰.۰۱*۰.۰۱=$۰.۰۱)
مثال:
اگر قیمت انس طلا از ۱۵۳۵.۰۰ به ۱۵۳۵.۰۵ برسد یعنی ۵ پیپ افزایش قیمت داشتیم. اگر این ۵ پیپ را با لات استاندارد(۱) معامله کنیم، آنگاه ۵ دلار سود میکنیم. اگر این ۵ پیپ را با لات مینی(۰.۱۰) معامله کنیم، آنگاه ۵۰ سنت سود میکنیم و اگر این ۵ پیپ را با لات میکرو(۰.۰۱) معامله کنیم، آنگاه ۵ سنت سود میکنیم.
بنابراین تا اینجا متوجه شدیم که ارزش دلاری هر پیپ به چه صورت است. حال براحتی میتوانیم مدیریت سرمایه را اجرا کنیم.
مهمترین سوال در مدیریت سرمایه این است که اگر بخواهیم در یک معامله فقط ۲ درصد از کل حساب را وارد ریسک کنیم، آنگاه چه حجمی باید بزنیم. برای مثال اگر ۱۰۰۰ دلار داشته باشیم و بخواهیم ۲ درصد یا ۲۰ دلار از آن را در یکی از معاملات انس طلا وارد ریسک کنیم، آنگاه باید چه حجمی بزنیم؟
برای جواب دادن به این سوال باید ابتدا مشخص کنیم که حد ضرر در کجا ارزش کل معاملات چگونه محاسبه میشود؟ قرار دارد.
فرض کنیم انس طلا را در قیمت ۱۸۵۰ خریداری کرده ایم. حد ضرر در قیمت ۱۸۴۰ قرار دارد. یعنی حد ضرر ما چند پیپ هست؟ حد ضرر ما ۱۰۰۰ پیپ میباشد. حال باید چه حجمی بزنیم که ارزش دلاری کل این هزار پیپ برابر شود با ۲۰ دلار؟
برای جواب دادن به این سوال، ابتدا ۲۰ را تقسیم بر ۱۰۰۰ میکنیم(۲۰/۱۰۰۰=۰.۰۲). با اینکار متوجه میشویم که در این ۱۰۰۰ پیپ، هر پیپ باید ۲ سنت ارزش داشته باشد تا ارزش دلاری کل این ۱۰۰۰ پیپ برابر شود با ۲۰ دلار.
حال برای اینکه هر پیپ ۲ سنت ارزش داشته باشد، باید چه حجمی بزنیم؟ باید ۲ لات میکرو(۰.۰۲) بزنیم. بنابراین در این معامله ما ۱۰۰۰ پیپ ریسک میکنیم و میخواهیم در این ۱۰۰۰ پیپ فقط ۲۰ دلار از دست بدهیم. برای اینکار باید این معامله را با حجم ۰.۰۲ یا ۲ لات میکرو باز کنیم.
اگر حجم بالاتر بزنیم، ریسک ما افزایش پیدا میکند و بیشتر از ۲ درصد سرمایه میشود.
در این مقاله ابتدا پیپ را تعریف کردیم و گفتیم که پیپ و ارزش دلاری آن در انس طلا با سایر دارایی های فارکس تفاوت دارد. سپس بررسی کردیم که برای اجرای مدیریت ریسک باید ارزش دلاری پیپ را بدانیم و یک مثال از مدیریت سرمایه در انس طلا را بررسی کردیم.
استعلام و پرداخت مالیات نقل و انتقال خودرو
استعلام و پرداخت مالیات خرید و فروش ماشین و مالیات معامله خودروهای صفر و کارکرده
مالیات نقل و انتقال خودرو
استعلام و پرداخت مالیات بر نقل و انتقال خودرو
مالیات بر نقل و انتقال خودرو یکی از انواع مالیاتهایی است که از گذشته وجود داشته و اکنون شکل تازهای به خود گرفته است.
در سالهای قبل خریدار و فروشنده ابتدا تعویض پلاک را انجام داده و سپس در هنگام مراجعه به دفاتر اسناد رسمی جهت انتقال سند، این مالیات را پرداخت میکردند، اما طبق قانون جدید ابتدا باید هزینه مالیات بر نقل و انتقال خودرو پرداخت گردد تا امکان تعویض پلاک فراهم شود.
اگر قصد فروش خودروی خود را دارید با وارد کردن شماره پلاک، شماره همراه و کد ملی خود میتوانید پیش از فرایند تعویض پلاک، مالیات نقل و انتقال خودروی خود را استعلام گرفته و پرداخت کنید.
محاسبه مالیات بر نقل و انتقال خودرو در سال ۱۴۰۱
مالیات نقل و انتقال برای همه خودروها یکسان نبوده و این میزان برای هر خودرو به عوامل گوناگونی بستگی دارد. همه این عوامل مورد بررسی قرار گرفته و پس از تاثیر نهایی، نرخ مالیات مشخص برای وسیله نقلیه می شود.
یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار در تعیین مقدار این نوع مالیات، نوع خودرو است و هر چه کلاس خودرو بالاتر بوده و قیمت بیشتری داشته باشد، مالیات بیشتری نیز به آن تعلق میگیرد. عامل تاثیرگذار مهم بعدی در این رابطه سال تولید خودرو است و هر چه سال تولید خودرو به تاریخ جاری نزدیکتر باشد، مالیات خرید و فروش آن هم بیشتر خواهد بود.
دانلود اپلیکیشن:
پرداخت عوارض بدون توقف!
با دانلود اپلیکیشن آیتول و فعال کردن پرداخت خودکار، بدون نیاز به توقف، عوارض آزادراهی خود را پرداخت کنید.
مالیات نقل و انتقال خودروهای داخلی
مبلغ مالیات بر ارزش افزوده و نقل و انتقال برای خودروهای داخلی تفاوت داشته و به نوع خودرو و مدل آن بستگی دارد. به طور کلی، این مبلغ برای نقل و انتقال خودروهای داخلی چیزی حدود 1 درصد ارزش روز خودرو است.
مالیات نقل و انتقال خودروهای خارجی
محاسبه میزان مالیات خرید و فروش خودروهای خارجی بر اساس قیمت و کلاس آنها متفاوت است، اما درصد بالاتری دارند و میزان مالیات در نظر گرفته شده جهت انتقال خودروهای خارجی در حدود 2 درصد ارزش روز خودرو است.
مارکت کپ چیست؟
ارزش بازار یا مارکت کپ (Market Cap) یک معیار مهم در سنجش اقتصادی بوده و در ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین، آتریوم یا آلت کوینها نیز کاربرد دارد.
یکی از معیارهای مهم در شناخت بزرگی یک بازار، مارکت کپ (Market Cap) یا ارزش بازار است. به همان میزان که به ارزش بازار در بازارهای سرمایه مانند بورس توجه میشود، این معیار در بازارهای ارزهای دیجیتال و پروژههای بلاک چین مانند بیت کوین، آتریوم و سایر آلت کوینها نیز مورد توجه قرار میگیرد. این مفهوم، ارزش و بزرگی فعلی یک دارایی را نشان میدهد. یک معیار بسیار مهم دیگر، ارزش بازار یا مارکت کپ کل (Total Market Cap) صنعت رمز ارزها است. در واقع با استفاده از این عدد، میتوان به مجموع ارزش تمامی پروژهها در صنعت ارزهای رمز پایه پی برد. اما نحوه محاسبه ارزش بازار چگونه است؟ چرا در نظر گرفتن Market Cap، اقدامی مهم تلقی میشود؟ تأثیر توکنهای با تورم منفی در محاسبه Market Capitalization چیست؟ اگر به دنبال یافتن پاسخ این سوالات هستید، در ادامه به ایران کریپتوکارنسی همراه باشید.
ارزش بازار یا مارکت کپ (Market Cap) چگونه محاسبه میشود؟
طبق توضیحات قبل، مارکت کپ یا ارزش بازار یک معیار اقتصادی به منظور سنجش بزرگی یک بازار است. به عنوان مثال، طلا را میتوان بزرگترین دارایی از نظر Market Cap دانست. محاسبه مارکت کپ یک پروژه ارز رمزنگاری شده نسبتاً ساده است. در حالی که بیشتر علاقهمندان، ارزش بازار پروژهها را به صورت جداگانه با یکدیگر مقایسه میکنند، داشتن تصویری بزرگتر از این صنعت نیز میتواند بسیار مفید باشد. با اینکه بیت کوین یا آتریوم بزرگترین پروژههای صنعت رمزنگاری هستند، ارزش کل داراییهای رمزنگاری بسیار بیشتر از آنها است.
ارزش بازار همه پروژههای موجود در حوزه ارزهای رمزنگاری شده، کل سرمایه موجود در بازار ارزهای دیجیتال را نشان داده و توجه به آن مهم و محاسبهاش نسبتاً آسان است. اما این مفهوم به چه معناست و چه چیزی میتواند در مورد بازار به ما بگوید؟
اغلب مواقع، مارکت کپ به عنوان ارزش شبکه یک ارز رمزنگاری شده تلقی میشود. ارزش بازار از ضرب میزان واحدهای در گردش (Circulating Supply) یک رمز ارز در قیمت هر یک از واحدهای آن بدست میآید. تصور کنید ما دو شبکه به نامهای آلیس کوین و باب کوین داریم. آلیس کوین در کل ۱٬۰۰۰ کوین عرضه میکند و همه آنها در گردش هستند. باب کوین از الگوریتم اجماع اثبات کار (Proof of work) بهره برده و در حال حاضر ۶۰٬۰۰۰ از حداکثر ۱۰۰٬۰۰۰ کوین آن در گردش است. قیمت کنونی آلیس کوین ۱۰۰ دلار بوده، در حالی که باب کوین روی ۲ دلار معامله میشود. حال میتوان محاسبه کرد کدام کوین دارای ارزش بازار یا مارکت کپ بیشتری است:
- ارزش بازار = سکهها یا توکنهای در گردش × قیمت
- مارکت کپ آلیس کوین = ۱٬۰۰۰ × $۱۰۰ = $۱۰۰٬۰۰۰
- ارزش بازار باب کوین = ۶۰٬۰۰۰ × $۲ = $۱۲۰٬۰۰۰
همانطور که مشاهده کردید، در حالی که ارزش باب کوین ۵۰ برابر کمتر از آلیس کوین بوده، اما شبکه ارزش بازار باب کوین هنوز از آلیس کوین بالاتر است. به همین دلیل، مارکت کپ نسبت به قیمت کوین یک شبکه، ارزیابی بهتری از ارزش شبکه شمرده میشود.
مجموع ارزش بازار ارزهای دیجیتال (Total Market Cap)
مجموع مارکت کپ به تجمیع ارزش بازار بیت کوین، آلت کوینها، استیبل کوینها، توکنها و همه داراییهای بازار ارزهای دیجیتال اطلاق میشود. از نظر بسیاری از صاحب نظران، این عدد بسیار مهم است، زیرا میزان بزرگی این صنعت را نشان میدهد.
به دلیل نوسانات نسبتاً زیاد قیمت در بازار ارزهای رمزنگاری شده، اعداد در آن کاملاً جابجا میشوند. در طول شش و نیم سال ابتدایی ظهور ارزهای دیجیتال، ارزش کل بازار آن هرگز از ۲۰ میلیارد دلار فراتر نرفته بود، اما در سال ۲۰۱۸، ارزش بازار به ۷۷۰ میلیارد دلار رسید و پس از آن، صدها میلیارد دلار نوسان داشتهاست. در ابتدای سال ۲۰۲۱ نیز Market Cap بازار رمز ارزها برای اولین بار به بالای یک تریلیون دلار رسید.
چرا مجموع مارکت کپ مهم است؟
از Total ارزش کل معاملات چگونه محاسبه میشود؟ Market Cap رمزنگاری اغلب به عنوان مبنایی برای مقایسه با سایر بخشهای اقتصاد استفاده میشود. به عنوان مثال بسیاری از تحلیلگران، ارزش کل بازار ارزهای رمزنگاری شده را با مارکت کپ فلزات گرانبها یا سهام مقایسه میکنند. اما چرا تحلیلگران این کار را انجام میدهند؟ این مقایسه میتواند تخمین تقریبی از رشد کل بازار رمزنگاری در سالها و دهههای آینده به آنها ارائه دهد.
البته هنوز هم، کسی بهترین روش برای برآورد و ارزیابی ارزهای رمزپایه و پروژههای بلاک چین را نمیداند. این مقایسهها میتوانند مفید باشند، اما کورکورانه قابل اعتماد نیستند. مقایسه بازارهای مختلف مالی اغلب تلاشی بیهوده است. صنایع مختلف، سرمایهگذاران مختلفی را به خود جلب میکنند. صنعت ارزهای دیجیتال بهطور خودکار مورد توجه معاملهگران سهام، معاملهگران ارز یا دلالان فلزات گرانبها قرار نخواهد گرفت. ارزهای رمزپایه یک کلاس دارایی جدید و شکوفا است و باید به صورت واقعبینانه با آنها برخورد کرد.
گمراهکننده بودن مجموع مارکت کپ
به چندین دلیل، تصمیمگیری مالی بر اساس Total Market Cap ارزهای رمزنگاری شده میتواند گمراه کننده باشد. اولین مشکل این است که برای ارزیابی صحیح از هر پروژه، ارزش بازار آن با توجه به مقدار دارایی در گردش و ارزش هر واحد محاسبه میشود، اما تأیید صحت این اطلاعات دشوار بوده و اگر این دادهها نادرست باشد، سایر محاسبات به صورت خودکار فاقد اعتبار خواهد بود.
دومین مسئله این است که برخی پروژهها برای ایجاد احساس امنیت و ارزش کاذب، مارکت کپ را دستکاری میکنند. توجه صرف به ارزش بازار در این شرایط بدون توجه به دیگر جوانب میتواند منجر به تصمیمات مالی بالقوه مضر شود.
اما نکته پایانی اینکه مجموع ارزش بازار صرفاً یک عدد بوده که بیانگر یک لحظه خاص در زمان است. این عدد میتواند امروز ۹ رقم، هفته آینده ۱۰ رقم و شش ماه بعد، هشت رقمی باشد. این عدد فقط نمایانگر یک تصویر از صنعت ارزهای رمزپایه در آن لحظه است.
ارزش بازار برآورد شده
راههای مختلفی برای محاسبه مارکت کپ وجود دارد. یکی از روشها بدست آوردن ارزش آینده یک شبکه، «ارزش بازار برآورد شده» نامیده میشود. اصطلاح ارزش بازار برآورد شده از بازار سهام آمدهاست. در بازار سهام اگر همه اختیارسهامها استفاده شده و همه اوراق به سهام تبدیل شوند، این رقم، مارکت کپ برآورد شده نام دارد.
توجه به عرضه فعلی و آینده یک دارایی رمزنگاری شده نیز مهم است. در حال حاضر تمام کوینهای مربوط به همه پروژههای ارزهای دیجیتال، عرضه نشدهاست. به عنوان مثال در بیت کوین میدانیم که نهایتاً ۲۱ میلیون واحد از آن وجود خواهد داشت، اما تاکنون حدود ۱۸٫۵ میلیون آن استخراج شدهاست. در محاسبه ارزش بازار برآورد شده، حداکثر مقدار بیت کوین در نظر گرفته میشود. در نتیجه برای محاسبه آن، ۲۱ میلیون را در قیمت هر واحد ضرب میکنیم.
ارزش بازار برآورد شده را میتوان برای سایر داراییهای رمزنگاری موجود در بازار به راحتی محاسبه کرد. مارکت کپ برآورد شده با ضرب قیمت فعلی دارایی در حداکثر عرضه آن محاسبه میشود. البته با توجه به نوسان قیمت این داراییها، به هیچ وجه معیار دقیقی نیست، اما میتواند کمک مناسبی در تشخیص برآورد بیش از حد یا کمتر از حد واقعی باشد.
توکنها و ارزهای دارای تورم منفی
بسیاری از ارزهای رمزپایه با گذشت سالها شاهد افزایش تعداد کوینهای در گردش خواهند بود و به عبارتی، سقف عرضه (Max Supply) برای آنها وجود ندارد. در این موارد، حتی اگر قیمت آن رمز ارز ثابت باقی بماند، ارزش بازار برآورد شده آن ارز دیجیتال در آینده بیشتر از امروز خواهد بود.
با این حال، رمز ارزهایی وجود دارند که در تلاشند تا بهطور فعال، مقدار کوینهای در گردش خود را کاهش دهند. این کاهش را میتوان به روشهای مختلفی انجام داد که یکی از آنها فرآیندی بوده که به سوزاندن کوین معروف است. این عمل به کاهش حداکثر عرضه دارایی مذکور در آینده منجر میشود. اگر قیمت دارایی با گذشت ارزش کل معاملات چگونه محاسبه میشود؟ زمان افزایش پیدا نکند و میزان واحدهای معاملاتی آن پیوسته در حال کاهش باشد، در آینده مارکت کپ برآورد شده میتواند کمتر از امروز باشد. به عنوان مثال، در حال حاضر ارزی با حداکثر توکن در گردش ۲۰ میلیون واحدی و قیمت ۱ دلاری به ازای هر کدام از آنها وجود دارد. تیم پروژه تصمیم میگیرد توکنهایی را از بازار خریداری کرده و آنها را بسوزاند و حداکثر میزان توکن در گردش را به ۱۸ میلیون واحد کاهش دهد. با فرض اینکه پس از اعلام سوزاندن کوینها، قیمت در ۱ دلار باقی مانده، مارکت کپ برآورد شده این کوین از ۲۰ میلیون به ۱۸ میلیون دلار کاهش یافتهاست.
ارزش کل معاملات چگونه محاسبه میشود؟
نحوه محاسبه مالیات بر سهم در معاملات سازمان بورس و اوراق بهادار مطابق قانون مالیاتهای مستقیم (مصوب ۱۳۶۶ همراه با اصلاحات ۱۳۹۴)
بورس اوراق بهادار بعنوان بخش اصلی بازار سرمایه، نقش بسیار مهمی در توسعه اقتصادی کشورها بعهده دارد.
همچنین در بازار بورس اوراق بهادار با پس انداز نقدینگی بخش خصوصی، به تامین مالی پروژه های بلند مدت کمک میشود و از طرفی مرجع رسمی امنی برای سرمایه گذاران خرد با سرمایه های راکد است.
در بازار بورس اوراق بهادار، سهام شرکت ها، اوراق قرضه دولتی مطابق قوانین و مقررات خاصی مورد معامله قرار میگیرد.
با بررسی قوانین و نظام مالیات ستانی کشور در رابطه با بازارهای معتبر سرمایه گذاری از جمله بورس اوراق بهادار شاید بتوان بر رونق اقتصادی این بخش از چرخه اقتصاد و مشتاقان سرمایه گذاری در آن افزود. در زیر به نحوه محاسبه مالیات بر سهام در معاملات سازمان بورس و اوراق بهادار در ایران خواهیم پرداخت.
معافیت مالیاتی سود سهام
مطابق ماده ۱۴۵ از باب چهارم قانون مالیات های مستقیم در خصوص معافیت های مالیاتی، سود سهام بورس اوراق بهادار از پرداخت مالیات معاف است دلیل اصلی این معافیت مالیاتی نیز جلوگیری از اخذ مالیات مضاعف است. به عبارت دقیقتر، از آنجا که شرکتهای سهامی قبل از آنکه سودی تقسیم کنند مالیات آن پرداخت کردهاند، لازم نیست سهامداران شرکت بابت سود نقدی که دریافت میکنند مالیات مضاعفی پرداخت کنند. ولی در مواد مختلفی صرفنظر از ریسک بازده سود سهام خریداری شده که ممکن است مثبت یا منفی باشد، در شرایطی که ذیلاً به آن میپردازیم، به صورت مستقیم یا غیر مستقیم فعالیت های مرتبط با سهام را مشمول پرداخت مالیات نموده است که مثال بارز آن در باب نقل و انتقال سهام است.
لزوم اظهار ارزش کل معاملات چگونه محاسبه میشود؟ معاملات سهام از خارج از کشور
ماده ۱ ق.م.م.[۱] در بند ۲ اشخاص حقیقی ایرانی مقیم ایران را نسبت به کلیه درآمدهایی که در ایران یا خارج از ایران تحصیل، مینماید مشمول پرداخت مالیات قلمداد میکند:
مطابق این ماده اگر اشخاص حقیقی ایرانی در خارج از کشور سهام شرکتی را معامله نمایند، میبایست درآمد حاصل از این فعالیت را به سازمان امور مالیاتی ایران اعلام و مالیات آن را پرداخت نمایند مگر مدارک پرداخت این مالیات را به اداره مالیات کشور متبوع سهام به سازمان امور مالیاتی ارائه نمایند.
فعالیت های مشمول مالیات برای اشخاص حقوقی خارج از شمول پرداخت مالیات
ماده ۲ ق.م.م. (اصلاحی سال ۲۷/۱۱/۸۰) بطور کلی اشخاصی را از شمول پرداخت مالیات موضوع این قانون خارج نموده است :
اما فعالیت های اقتصادی خاص اشخاص حقوقی موضوع این ماده از جمله خرید و فروش سهام، مشمول پرداخت مالیات خواهد بود.
هزینه های غیر قابل قبول مالیاتی
باب چهارم از فصل دوم ق.م.م. به هزینه های قابل قبول پرداخته است، که مطابق آن میتوان نکاتی در خصوص هزینه های غیر قابل قبول برای سازمان امور مالیاتی ذکر نمود:
در بحث اخذ تسهیلات برای اشخاص حقوقی و نحوه ورود و استفاده آن در تشکیلات حقوقی، مواردی که میبایست رعایت گردد تا بازپرداخت تسهیلات اخذ شده بعنوان هزینه های قابل قبول دارایی تلقی شود، در قانون ذکر گردیده، نکته قابل توجه در بحث ما ردیابی موارد مصرف تسهیلات است که برای اداره مالیات اهمیت بالایی دارد و با وجودیکه این ردیابی بسیار سخت است اما سازمان امور مالیاتی راهکارها و قراینی برای اثبات آن دارد. دلیل اهمیت این ردیابی نیز این است که تسهیلات اخذ شده برای شرکت نباید در راه سرمایه گذاری صرف شود و باید در چرخه تولید و امثال آن صرف گردد، حال اگر مدیران شخصیت حقوقی تصمیم گرفته اند با تسهیلاتی که به نام شرکت دریافت نموده اند، سهام خریداری نمایند، اداره دارایی بلافاصله بخشی از هزینه مالی شرکت را برگشت می دهد قرینه این ردیابی بعنوان مثال میتواند افزایش در سرمایه شرکت باشد.
* بطور کلی ورود سهام شرکت ها در هر دارایی اشخاص حقوقی که معاف از پرداخت مالیات است یا مالیات آن با نرخ مقطوع محاسبه می گردد، ممنوع است.
معافیت سهام حساب تعدیلات سنواتی
* مطابق دستوالعمل ۲۱۰۱۲ مورخ ۲۵/۱۰/۱۳۹۱ با موضوع رسیدگی به حساب تعدیلات سنواتی و رأی شماره ۱۱۴۱ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری مبنی بر ابطال بند الف ـ۱ این بخشنامه، از جمله درآمد سود سهام سال های قبل که توسط مودی ابراز نشده و در دوره مالی جاری ابراز گردیده است که با توجه به رای مذکور دیوان عدالت اداری، ادراه دارایی بابت معافیت آن بخش از درآمد ثبت اصلاحی زده و آن را از درآمد مشمول مالیات خارج می نماید.
مالیات بر ارث سهام
مطابق بند ۲ ماده ۱۷ ق.م.م. مالیات سهام و سهم الشرکه و حق تقدم آنها که در نتیجه فوت شخص اعم از فوت واقعی یا فرضی انتقال می یابد، معادل یک و نیم (۵/۱) برابر نرخهای مذکور در تبصره(۱) ماده(۱۴۳) و ماده(۱۴۳مکرر) این قانون طبق مقررات مزبور در تاریخ ثبت انتقال به نام وراث، محاسبه و اخذ می گردد.
مالیات سهام شرکت ها
مطابق ماده۴۸ ق.م.م. سهام و سهم الشرکه کلیه شرکتهای ایرانی موضوع قانون تجارت به استثنای شرکتهای تعاونی براساس ارزش اسمی سهام یا سهم الشرکه به قرار نیم در هزار مشمول حق تمبر خواهد بود.
نرخ مقطوع مالیات نقل و انتقال سهام
طبق ماده ۱۴۳ مکرر: هر نقل و انتقال سهام و حق تقدم سهام شرکتها اعم از ایرانی و خارجی در بورسها یا بازارهای خارج از بورس دارای مجوز، مشمول پرداخت مالیات مقطوعی به میزان نیم درصد (۵/۰%) ارزش فروش سهام و حق تقدم سهام خواهد بود و این در حالی است که از بابت این نقل و انتقال وجه دیگری به عنوان مالیات بر درآمد نقل و انتقال سهام* و همچنین حق تقدم سهام و مالیات بر ارزش افزوده خرید و فروش مطالبه نخواهد شد.
* در این ماده منظور از عبارت وجه دیگری به عنوان مالیات بر درآمد نقل و انتقال سهام مطالبه نخواهد شد، همان سود حاصل از نقل و انتقال سهام (اختلاف بین قیمت خرید و فروش) است که معاف از پرداخت مالیات میباشد.
و مطابق تبصره ۱ ماده ۱۴۳: از هر نقل و انتقال سهام و سهم الشرکه و حق تقدم سهام و سهم الشرکه شرکا در سایر شرکتها (منظور شرکت هایی است که سهام آنها در بورس اوراق بهادار عرضه نشده است) مالیات مقطوعی به میزان چهار درصد (۴%) ارزش اسمی آنها وصول میشود. از این بابت وجه دیگری به عنوان مالیات بر درآمد نقل و انتقال فوق مطالبه نخواهد شد.
موارد مذکور در خصوص نقل و انتقال سهام شرکتها بطور خلاصه از این قرار است:
–مالیات مقطوع نقل و انتقال سهام شرکت های حاضر در بورس اوراق بهادار نیم درصد (۰.۵%) مبلغ فروش آن است
–مالیات مقطوع نقل و انتقال سهام سایر شرکت ها که در بورس حضور ندارند، ۴ درصد ارزش اسمی سهام است.
– پرداخت مالیات نقل و انتقال به عهده واگذار کننده سهام است.
معافیت شرکتهای بورسی و خارج از بورس
مطابق صدر ماده ۱۴۳ : شرکتهایی که در بورس کالا حضور دارند، معادل ده درصد (۱۰%) از مالیات بردرآمد حاصل از فروش کالاهایی که در بورس کالا به فروش میرسد معاف از پرداخت مالیات هستند و شرکت های که خارج از بورس هستند معادل ۵ % معافیت دارند.
اگر سهام شناور شرکتهای مذکور بالای ۲۰ % باشد و سازمان بورس اوراق بهادار این مطلب را تایید نماید، تاییدیه را به سازمان امور مالیاتی ارسال نموده و نرخ های معافیت مذکور در ماده ۱۴۳، ۲ خواهد شد، معافیت در شرایط ۱۰ درصد، معادل ۲۰ % و معافیت در شرایط ۵ درصد ، معادل ۱۰ % اعمال میشود. به بیان ساده تر نرخ مالیات برای شرکتهای بورسی ۲۲.۵ درصد و برای شرکتهای بورسی دارای سهام آزاد شناور بیش از ۲۰ درصد، برابر ۲۰ درصد محاسبه میشود.
با مطالعه اجمالی تطبیقی چند نظام مالیات ستانی از بورس و اوراق بهادار، در میابیم که در کشورهای توسعه یافته که گردش بازارهای سرمایه برای آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار است، با کاهش شدید نرخ مالیات مقطوع خرید و فروش سهام، موفقیت بزرگی در جذب سرمایه گذاران کسب نموده اند و البته به این نکته باید اشاره کرد که در بحث جذب سرمایه های خارجی و رونق سرمایه گذاری مستقیم و غیر مستقیم خارجی، تفاوت پرداخت مالیات سهام از سوی سرمایه گذاران خارجی و داخلی مشهود و قابل تامل است بدینگونه که مالیات نقل و انتقال و همچنین سود سهام برای سرمایه گذاران خارجی تقریباً معادل نصف نرخ سود آن برای سرمایه گذاران داخلی است. همچنین با تفکیک سرمایه گذاری بلند مدت و کوتاه مدت در این بازار و اخذ مالیات کمتر در سرمایه گذاریهای بلند مدت نیز میتوان گام بلندی در تشویق سرمایه گذاران برای نگهداری سهام خود در بلند مدت برداشت.
با توجه به موارد مذکور و با در نظر گرفتن آییننامه سرمایهگذاری خارجی در بورسها و بازارهای خارج از بورس (تصویب نامه شماره ۱۷۷۹۳/۴۲۴۵۹ مورخ ۱۳۸۹/۰۱/۲۹ هیأت وزیران) به نظر میرسد با وضع قوانین مالیاتی جدید برای سرمایه گذاران خارجی در بورس اوراق بهادار و طرح تفکیک نرخ مالیات سرمایه گذاری بلند و کوتاه مدت میتوان به رونق این بخش مهم از اقتصاد کشور کمک شایانی نمود.
دیدگاه شما