اضافه کردن اندیکاتور بولینگر به چارت


  • اگر میله‌های هیستوگرام زیر خط صفر قرار داشته باشند و خط سیگنال که با رنگ قرمز نمایش داده می شود از میله‌های هیستوگرام خارج شده باشد و یا اگر میله‌های هیستوگرام بالای خط صفر بود خط سیگنال به داخل میله‌های هیستوگرام شود سیگنال خرید صادر می شود.
  • همچنین اگر خط MACD از ناحیه زیر صفر، خط سیگنال را از پایین به بالا قطع ‌کند سیگنال خرید صادر می شود.
  • دریافت سیگنال فروش از اندیکاتور MACD:اگر خط مکدی در ناحیه بالای صفر، خط سیگنال را از بالا به پایین قطع کند سیگنال فروش صادر می شود.اگر میله‌های هیستوگرام در بالای خط صفر قرار داشته باشد و خط سیگنال از میله‌های هیستوگرام خارج شود سیگنال فروش صادر می شود. البته در صورتی که میله‌های هیستوگرام در پایین خط صفر قرارداشته باشند و خط سیگنال در این موقعیت وارد میله‌های هیستوگرام شود هم سیگنال فروش صادر می شود.

اندیکاتور Williams %R

اندیکاتور Williams % R توسط فردی به نام Larry Williams به وجود آمده است . بازه ای که در آن قرار دارد بین ۰ تا -۱۰۰ می باشد . این اندیکاتور از نظر کارایی شباهت زیادی به استوکاستیک دارد . تفاوت این دو اندیکاتور از نظر سطحی است که در آن نوسان می کنند .

کاربردهای اندیکاتور

  1. مشخص کردن نقاط اشباع خرید و اشباع فروش
  2. شناسایی نقاط ورود و خروج از سهم در بازار
  3. نشان دادن رنج قیمتی بالا و پایین در بازه زمانی مشخص

بازه مقداری اندیکاتور در نقاط اشباع خرید و اشباع فروش

  • اشباع فروش : قرار گرفتن دربازه بین -۱۰۰ تا -۸۰

به نمودار زیر که سهم ودی در تایم فریم روزانه است ، توجه نمایید :

  • اشباع خرید : قرار گرفتن در بازه بین -۲۰ تا

به نمودار زیر که سهم ودی در تایم فریم روزانه است ، توجه نمایید :

نحوه اضافه کردن اندیکاتور Williams %R در نرم افزار مفید تریدر

بعد از انتخاب گزینه Williams %R منوی اندیکاتور باز می شود به صورت تصویر زیر :

همان طور که در شکل بالا مشخص است دوره زمانی اندیکاتور ۱۴ روزه در نظر گرفته شده می باشد .

نمودار زیر سهم ولغدر در تایم فریم روزانه می باشد که نقاط اشباع خرید و فروش را در نمودار سهم مورد بررسی قرار داده می باشد .

نکته: دلیل اینکه این اندیکاتور نقاط اشباع خرید و فروش را اندازه گیری می کند این است که ، نقاط برگشتی قیمتی را شناسایی کند .

واگرایی در اندیکاتور

همان طور که در تصویر بالا مشخص می باشد ، با مشاهده شدن واگرایی مثبت در اندیکاتور در نمودار روزانه تمحرکه شاهد صعودی شدن روند سهم می باشیم .

واگرایی منفی

تصویر بالا نمودار سهم تمحرکه در تایم فریم روزانه می باشد که پس از واگرایی منفی در سهم شاهد ریزش نمودار سهم می باشیم .

نتیجه گیری

اندیکاتور Williams %R به عنوان اندیکاتوری شناخته شده که رنج قیمتی بالا و پایین هر سهم را در یک بازه زمانی مشخص اندازه گیری می کند . کاربرد مهم دیگری که اندیکاتور دارد این است که برای شناسایی روند بلندمدت سهم هم مورد استفاده قرار می گیرد . در آخر هم اینکه بهتر است این اندیکاتور در کنار اندیکاتورهای دیگر مثل Volume مورد استفاده قرار بگیرد .

آموزش جامع و قدم به قدم اندیکاتور مومنتوم در تحلیل تکنیکال + ((فیلم آموزشی))

اندیکاتور مومنتوم

اندیکاتورها یکی از ابزارهای مورداستفاده تحلیل گران در بازار بورس هستند. آنها به دو دسته کلی اندیکاتورهای روندی و نوسانگر نماها تقسیم می‌شوند. اندیکاتورهای روندی بر روی نمودار قیمت سهم قرار می‌گیرند و نوسانگر نماها بر روی پنجره جداگانه‌ای در پایین نمودار قیمت می‌افتند. در این مقاله می‌خواهیم یکی از آنها را به نام اندیکاتور مومنتوم به شما معرفی کنیم و با سیگنال‌های خریدوفروش آشنا شویم.

فیلم آموزش اندیکاتور مومنتوم

اندیکاتور مومنتوم چیست؟

  • M= مقدار اندیکاتور
  • V= قیمت پایانی روز
  • Vn= قیمت پایانی ۱۴ روز قبل

M=(V/Vn)*100

که در این صورت اندیکاتور مومنتوم حول سطح ۱۰۰ در نوسان می‌ماند. اندیکاتور مومنتوم جزو اندیکاتورهای پیشرو هستند. اندیکاتورهای پیشرو اندیکاتورهایی هستند که برای پیش‌بینی جهت روند بازار مورداستفاده قرار می‌گیرید، به‌گونه‌ای طراحی‌شده‌اند که این امکان را به معامله گران می‌دهند که حرکت قیمتی بازار را قبل از رسیدن زمان آن پیش‌بینی می‌کنند.

مسیر افزودن اندیکاتور مومنتوم:

ابتدا وارد نرم‌افزار مفید تریدر شده گزینه درج، اندیکاتورها، نوسانگر نماها و سپس مومنتوم را انتخاب می‌کنیم. با کلیک بر روی مومنتوم پنجره زیر باز می‌شود که تناوب ۱۴ و اعمال به close به‌عنوان پیش‌فرض انتخاب‌شده است. در مقادیر تغییری ایجاد نمی‌کنیم. نکته‌ای که در مورد اندیکاتور مومنتوم وجود دارد این است که برخلاف سایر اسیلاتورها که معمولاً بین دو سطح ثابت سیر می‌کنند، مومنتوم می‌توانند بین هر عددی قرار بگیرید. مانند نمونه سهم فخوز بین دو سطح ۶۳٫۲ و ۱۹۶٫۲ قرارگرفته است. و سهم فملی که بین دو سطح ۶۰٫۶ و ۱۹۷٫۸ قرارگرفته است و در زیر نمایش داده‌شده است.

سیگنال‌های خریدوفروش مومنتوم

در ابتدا باید این نکته را در نظر بگیریم که در نرم‌افزار مفیدتریدر سطح ۱۰۰ به‌عنوان سطح مرجع در نظر گرفته می‌شود و در سایر پنل های آنلاین سطح صفر به‌عنوان مرجع در نظر گرفته می‌شود. هرگاه اندیکاتور بالای سطح ۱۰۰ قرار بگیرد، روند سهم صعودی و هرگاه اندیکاتور در پایین سطح صفر قرار بگیرید، روند سهم نزولی است.

اولین سیگنال اندیکاتور مومنتوم

اندیکاتور مومنتوم چه سیگنال هایی می‌دهد

اگر مومنتوم سطح ۱۰۰ را به سمت بالا بشکند، سیگنالی مبنی بر خرید صادر می‌کند و اگر مومنتوم سطح ۱۰۰ را به سمت پایین بشکند، سیگنالی مبنی بر فروش صادر می‌کند.

دومین سیگنال اندیکاتور مومنتوم

دومین سیگنال مومنتوم را می‌توانیم به کمک رسم یک خط روند نزولی به‌دست آوریم. اگر اندیکاتور خط روند نزولی را به سمت بالا قطع کند، یک سیگنال مبنی بر خرید صادر می‌کند.

سیگنال های اندیکاتور مومنتوم چیست؟

برای اینکه بتوانیم سیگنال‌های بهتری از اندیکاتور مومنتوم بگیریم، بهتر است که با یک اندیکاتور دیگر مثل مووینگ اوریج استفاده کنیم. برای این کار لازم است که پنجره راهبر را از منو نمایش انتخاب کرده و بعد از تشکیل پنجره راهبر در گوشه سمت راست صفحه گزینه moving average را دراگ کرده و روی نمودار مومنتوم قرار دهیم. زمانی که اندیکاتور مومنتوم، مووینگ اووریج را به سمت بالا قطع کند، سیگنالی مبنی بر خرید صادر کرده و زمانی که مومنتوم، مووینگ اووریج را به سمت پایین قطع کند، سیگنالی مبنی بر فروش داریم.

واگرایی به کمک مومنتوم

علاوه بر سیگنال‌های خرید و فروشی که از اندیکاتور مومنتوم یاد گرفتیم در تشخیص واگرایی نیز می‌توانیم از این اندیکاتور استفاده کنیم. واگرایی زمانی رخ می‌دهد که نمودار قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر حر کت کنند. نتیجه این عمر این است که قیمت از حرکت می‌ایستد و تغییر جهت می‌دهد. واگرایی به دودسته کلی معمولی و مخفی تقسیم می‌شود که واگرایی معمولی در انتهای یک روند رخ‌داده و واگرایی مخفی در زمان اصلاح روند به وجود می‌آید. در زیر به چند مثال واگرایی به کمک اندیکاتور مومنتم می‌پردازیم.

در سهم وامید که در انتهای یک‌روند صعودی هستیم و در نمودار قیمت سقفی بالاتر از سقف قبل وجود دارد. ولی در اندیکاتور مومنتوم سقف دوم پایین‌تر از سقف اول تشکیل‌شده است. همینطور که می‌بینیم سهم تغییر روند داده و وارد فاز نزولی شده است و ما شاهد یک واگرایی معمولی در این سهم بوده‌ایم. در سهم وخارزم که در انتهای روند نزولی بود و در نمودار قیمت کف دوم پایین‌تر از کف اول است. ولی در اندیکاتور مومنتوم کف دوم بالاتر از کف اول تشکیل‌شده است. در این مثال ما شاهد یک واگرایی معمولی مثبت هستیم. درنهایت سهم تغییر جهت داده و وارد روند صعودی می‌شود. و همین‌طور در تشخیص واگرایی مخفی نیز می‌توانیم از اندیکاتور مومنتوم استفاده کنیم. به‌عنوان‌مثال در سهم فولاد که یک واگرایی مخفی مثبت تشکیل‌شده است.

ترکیب اندیکاتور مومنتوم و باندهای بولینگر

اندیکاتور مومنتوم از جمله اندیکاتور هایی است که مقدار حرکت را بررسی می‌کند. به عبارتی اندیکاتور مومنتوم با بررسی روند قیمت، مقدار حرکت آن را حساب می‌کند. از طرفی اندیکاتور باندهای بولینگر عضوی از خانواده اندیکاتور هایی است که در بررسی نوسانات قیمت کاربرد دارند. در رابطه با یکی از کاربرد های باندهای بولینگر، این را می‌دانیم که هنگامی که قیمت به محدود باند های بالایی و پایینی نزدیک می‌شود. در اغلب اوقات با برخورد به آنها، قیمت تغییر مسیر می‌دهد. به بیان ساده تر اگر در اندیکاتور باندهای بولینگر، قیمت به باند بالایی برخورد کند، انتظار اصلاح قیمت را داریم. به طور مشابه در صورتی که قیمت به باند پایینی برخورد کند انتظار رشد قیمت را داریم. حالا بیایید سیگنال های خرید و فروش در صورت استفاده هم‌زمان از اندیکاتور مومنتوم و باندهای بولینگر را بررسی کنیم.

سیگنال خرید

  1. در محدوده ۱ با شکست سطح صفر به سمت اضافه کردن اندیکاتور بولینگر به چارت بالا، سیگنال ورود به معامله صادر می‌شود.
  2. در محدوده ۲ با برخورد قیمت به باند بالایی در باند بولینگر و مشاهده کندل های قرمز رنگ با سایه بالایی بلند که نشان از فشار فروش دارد. می‌توان از معامله خارج شد. در نهایت قبل از اینکه شاخص اندیکاتور مومنتوم سطح صفر را به طرف پایین بشکند. می‌توان از معامله خارج شد و سیو سود کرد.

سیگنال فروش

  1. در محدوده ۱ شاخص ادیکاتور مومنتوم سطح صفر ار به طرف پایین سکشته و حالتی نزولی به خود گرفته است..
  2. در ادامه دقیقا در همان محدوده قیمتی در محدوده ۲ شاهد نزدیک شدن قیمت به باند بالایی باندهای بولینگر و وجود فشار فروشندگان هستیم. در نتیجه می‌توان تاییده‌ای مبنی بر خروج از معامله دریافت کرد.

نتیجه‌گیری

اندیکاتور مومنتوم یک اندیکاتور پیشرو است. بیشتر معامله گران فکر می‌کنند که اندیکاتورهای پیشرو ابزارهای بهتری برای دریافت سیگنال‌های خریدوفروش هستند. اما باید در نظر بگیریم که سیگنال های اندیکاتورها ۱۰۰% درست و دقیق نمی‌باشند. ممکن است که سیگنال‌های اشتباه زیادی هم تولید کنند که حتماً معامله گران را گمراه می‌کنند. به خاطر داشته باشید هیچ اندیکاتوری کامل نیست. هیچ‌گاه از اندیکاتور مومنتم به‌تنهایی به‌عنوان سیگنال قطعی استفاده نکنید. حتماً آن را در کنار سایر ابزارها بکار ببرید. برای موفقیت بیشتر به رفتار سهم در روز خرید که شامل کندل و حجم معاملات است توجه فرمایید. حتماً برای خریدهایتان طرح نویسی داشته باشید و نقاط خروج مناسب بعد از خرید سهم را مشخص کنیم. لازم است بدانید که در صورت خرید اگر ضرر کردید، چگونه با کمترین ضرر و در چه نقطه‌ای از سهم خارج شوید. درصورتی‌که سهم شما به موفقیت رسید، در چه نقطه‌ای با حداکثر سود خارج شوید. سخن آخر اینکه، با هر روشی که معامله می‌کنید مهم این است که به استراتژی معاملاتی خود پایبند باشید. تا آهسته و پیوسته به یک معامله‌گر منضبط و موفق تبدیل شوید.

9 اندیکاتور پرکاربرد در تحلیل تکنیکال

اندیکاتور

یکی از نکات مهم در تحلیل تکنیکال، بررسی اندیکاتورها است.

آشنایی با اندیکاتورها و نحوه ترکیب اندیکاتورهای مناسب و کمک به عدم ایجاد سیگنال‌های اشتباه، یک اقدام موثر در تحلیل تکنیکال خواهد بود.

اندیکاتورها بطور کلی در سه دسته جای می‌گیرند.

در صورتی که اندیکاتورهای یک طبقه خاص را با هم ترکیب کنیم افزونگی اندیکاتور انجام داده‌ایم. البته امکان ترکیب چند اندیکاتور از دسته‌های مختلف نیز با یکدیگر وجود دارد.

دسته‌های اندیکاتور عبارت اند از:

با ترکیب درست این اندیکاتورها و شناخت کافی درباره هرکدام و هر دسته می‌توان به نتایج و اطلاعات مناسبی دست پیدا کرد. البته در صورت رعایت نشدن این موضوع و ترکیب اشتباه نیز به همان میزان کار ما گره خواهد خورد.

کاربرد اندیکاتور ها در تحلیل تکنیکال

از اندیکاتور ها بیشتر برای تعیین روند سهام استفاده می شود اما نکته ای که باید به آن توجه کرد این است که اندیکاتور همواره عقب تر از معاملات و قیمت سهام است چرا که به داده های آماری برای به دست آوردن فرمول نهایی نیاز است که پس از پایان روز معاملاتی به دست می آید اما با توجه به تکرار الگوهای مختلف، بعضاً می توان با استفاده از آنها، به پیش بینی رفتار سهم یا بازار در آینده نزدیک پرداخت.

اما به خاطر داشته باشید اندیکاتورها معمولاً چیزی را برای ما پیش بینی نمی کنند چون گذشته نگر هستند و نه آینده نگر. از این شاخص ها برای تایید گرفتن در معاملات استفاده می شود و نه پیش بینی٬ هیچ وقت از اندیکاتور های برای پیش بینی استفاده نکنید.

تفسیر و پیش بینی رفتار سهم در آینده بر عهده معامله گر است و اندیکاتور تنها به او کمک می کند تا گذشته سهم را در یک شکل شماتیک بررسی کند و آنگاه تریدر می تواند دست به خرید یا فروش سهامش بزند و تنها ابزاری کمکی برای تصمیم گیری خرید یا فروش است و نمی توان از آنها به عنوان معیارهای قطعی برای سرنوشت یک سهم یاد کرد.

از اندیکاتورهای معروف می توان برای تحلیل تکنیکال بازارهای مختلف از جمله بازار طلا، ارز، نفت، بورس نیز استفاده کرد اما باید به این نکته توجه داشته باشید که هر یک ویژگی های خاص خود را در بازار مذکور خواهند داشت.

در بسیاری از موارد معامله گران کوتاه مدت یا اصطلاحاً نوسان گیر ها با استفاده از اندیکاتورها، توانسته اند سودهای مناسبی برای خود ذخیره کنند.

با استفاده از چند اندیکاتور از یک دسته در حقیقت ما اطلاعات یکسانی را که در یک حوزه جای می‌گیرند ارائه می‌دهیم.

باید بپذیریم که افزونگی اندیکاتور تا حدودی باعث سردرگمی و از دست دادن برخی اطلاعات نمایش داده شده می‌شود و این تکرار نمایش داده‌های مشابه سرنخ‌های مهمی را از ما پنهان می‌کند.

در ادامه ویژگی‌های هر اندیکاتور را بطور خلاصه توضیح می‌دهیم:

۱ –اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic Oscillator)

اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic Oscillator) بطور کلی سرعت حرکت قیمت را نمایش می دهد و محدوده‌ای و برگستی است.هرچه این اندیکاتور گسترده تر باشد بیانگر قدرت قیمت است و هرچه باریک‌تر و محدودتر باشد، بیانگر کاهش حرکت می باشد.

اندیکاتور استوکاستیک به حدس درباره قیمت بسته شدن دارایی و محدوده نوسان قیمت در یک دوره از قبل مشخص شده می پردازد.

به طور کل استوکاستیک اسیلاتوری است که از قیمت سهم و حجم معاملات پیروی نمی کند و تنها چیزی که در این اندیکاتور با اهمیت است سرعت و جهت حرکت قیمت می باشد.

۲ –اندیکاتور RSI

این اندیکاتور قدرت روند را نشان می‌دهد و قدرت حرکت را از آن دریافت می‌کنیم. کندل صعودی و نزولی را می‌توان از RSI دریافت کرد.

اندیکاتور RSI در میان دو سطح ٠ و ١٠٠ در نوسان می باشد و در بین این دو سطح، دو سطح کلیدی ٣٠ و ٧٠ را به ترتیب سطح اشباع فروش و سطح اشباع خرید میدانند.

سطح ۳۰ (اشباع فروش): زمانی که نمودار RSI از عدد ٣٠ کمتر شود نشان دهنده این است که درحال حاضر در بازار فروش های افراطی انجام می شود و در این ناحیه احتمال کاهش فشار فروش، برگشت سهم و صعودی شدن قیمت وجود دارد.

به زبان ساده تر زمانی که مقدار RSI از ٣٠ کمتر باشد شاهد فروش های افراطی در بازار خواهیم بود و امکان کاهش فشار فروش و صعود قیمت وجود خواهد داشت.

سطح ۷۰ (اشباع خرید): زمانی که نمودار RSI از سطح ٧٠ بالاتر رود نشان دهنده این است که در حال حاضر در بازار خریدهای افراطی انجام می شود، در این ناحیه امکان دارد هر لحظه خریدها و روند صعودی سهم به پایان رسیده و روند سهم نزولی شود.

به زبان ساده تر زمانی که RSI از سطح ٧٠ بیشتر باشد یعنی زمان انجام خریدهای افراطی در بازار است که ممکن است در این محدوده خریدهای افراطی هر لحظه به پایان برسد و کاهش قیمت را شاهد باشیم.

سطح ۵۰: سطح ۵۰ در اندیکاتور RSI به عنوان سطح میانی در نظر گرفته می شود. درصورتی که نوسانات اسیلاتور RSI به درجات ۲۰ و ۸۰ یا ۱۰ و ۹۰ برسد قدرت بازگشتی آن بیشتر خواهد شد.

۳ –اندیکاتور ADX

با استفاده از اندیکاتور ADX میتوان میزان ضعف و قدرت سیگنال را بررسی نمود. در این اندیکاتور مقدار کمتر از ۲۵ را روند ضعیف، ۲۵ تا ۵۰ را روند متعادل و مقدار بیشتر از ۵۰ را روند قوی در نظر میگیرند.

زمانی احتمال دارد بازار روند دار شود که خط ADX از تراز ۲۰ به سمت بالا حرکت کند و وقتی تایید می شود که از تراز ۳۰ به سمت بالا حرکت کند.

این اندیکاتور ابزار مناسبی برای تشخیص روند صعودی یا نزولی بازار نیست، یعنی صعودی بودن خط ADX لزوما به معنای صعودی بودن روند نیست و بلعکس .

۴ –اندیکاتور MACD

اندیکاتور MACD یا همان Moving Average Convergence Divergence به معنی همگرایی (Convergence) و واگرایی (Divergence) میانگین متحرک می باشد و به کمک ۳ میانگین متحرک به شما کمک میکند تا جهت، قدرت و شتاب یک روند نزولی و یا صعودی را تشخیص دهید.

اندیکاتور MACD مربوط به تعقیب روند و مقدار حرکت می باشد و بالا بودن آن نشان از روند صعودی و قوی است و پایین بودنش نشان دهنده روندی نزولی و قوی می باشد.

توجه داشته باشید که خطوط متقاطع اندیکاتور MACD سیگنال محل خرید و فروش را نشان می دهد.

به زبان ساده محاسبه MACD، با کم کردن میانگین متحرک نمایی ۲۶ دوره از میانگین متحرک نمایی ۱۲ دوره ای انجام میشود.

اندیکاتور مکدی از خانواده اسیلاتورها می باشد و به کمک این اندیکاتور می‌توانید سیگنال های خوبی را دریافت کنید. اندیکاتور MACD به شما می کند تا با استفاده از ۳ میانگین متحرک، میزان قدرت، جهت و شتاب یک روند را تعیین کنید این ۳ میانگین متحرک به شرح زیر می باشند:

  • میانگین متحرک ۹ روزه
  • میانگین متحرک ۱۲ روزه
  • میانگین متحرک ۲۶ روزه

دریافت سیگنال خرید از اندیکاتور MACD:

  • اگر میله‌های هیستوگرام زیر خط صفر قرار داشته باشند و خط سیگنال که با رنگ قرمز نمایش داده می شود از میله‌های هیستوگرام خارج شده باشد و یا اگر میله‌های هیستوگرام بالای خط صفر بود خط سیگنال به داخل میله‌های هیستوگرام شود سیگنال خرید صادر می شود.
  • همچنین اگر خط MACD از ناحیه زیر صفر، خط سیگنال را از پایین به بالا قطع ‌کند سیگنال خرید صادر می شود.
  • دریافت سیگنال فروش از اندیکاتور MACD:اگر خط مکدی در ناحیه بالای صفر، خط سیگنال را از بالا به پایین قطع کند سیگنال فروش صادر می شود.اگر میله‌های هیستوگرام در بالای خط صفر قرار داشته باشد و خط سیگنال از میله‌های هیستوگرام خارج شود سیگنال فروش صادر می شود. البته در صورتی که میله‌های هیستوگرام در پایین خط صفر قرارداشته باشند و خط سیگنال در این موقعیت وارد میله‌های هیستوگرام شود هم سیگنال فروش صادر می شود.

۵ –اندیکاتور میانگین متحرک Moving Average یا MA

اندیکاتور میانگین متحرک Moving Average یا MA اندیکاتوری است که نوسانات بازار را به یک خط صاف و ملایم تبدیل می‌کند.

از اندیکاتور میانگین متحرک برای پیش‌بینی آینده نمیتوان استفاده کرد، اما برای میتواند بررسی وضعیت فعلی مفید باشد. البته توجه داشته باشد که این اندیکاتور تأخیر دارد، یعنی حتی در توصیف وضعیت فعلی بازار با کمی تأخیر عمل می‌کند.

هر چه دوره (Period) انتخاب شده برای میانگین متحرک طولانی‌تر باشد، تأخیر میانگین متحرک هم بیشتر خواهد بود. به‌طور مثال میانگین متحرک نمایی با دوره ۱۰ کندل (EMA 10) فاصله کمی با قیمت دارد و با تغییر قیمت سریعاً تغییر می‌کند.

۶ –اندیکاتور باند بولینگر (Bollinger Band)

از باند بولینگر برای سنجش میزان نوسانات استفاده می‌شود و عرض آن میزان نوسانات موجود را نمایش میدهد در واقع باند بولینگر در اطراف و ساختار قیمت یک سهام و همچنین در طول یک روند کشیده شده است.

زمانی که باند بولینگر باریک می شود یعنی نوسانات در قیمت سهم در حال کاهش هستند.

زمانی هم که باند بولینگر وسیع می شود یعنی نوسانات در قیمت سهم در حال افزایش هستند.

۷ –اندیکاتور میانگین محدوده واقعی

اندیکاتور میانگین محدوده واقعی ابزاری برای تغییرپذیری و محدوده قیمت می باشد که اندازه کندل‌های گذشته را بررسی می کند.

توجه داشته باشید که از ATR برای مشخص کردن محلی که در آن سود بدست آمده و مقدار ضرر حاصل شده طبق نوسانات استفاده خواهد شد.

۸ –اندیکاتور واگرایی

واگرایی‌ها اطلاعاتی درباره آن‌چه در داخل قیمت وجود دارد ارائه می‌دهند که این سیگنال‌های ارسال شده از این اندیکاتور را نمی‌توان در خود قیمت مشاهده نمود.

واگرایی‌ها اکثرا به منظور شناسایی نقاط برگشتی و یا زمان معامله بکار می‌روند همچنین می‌تواند حرکت آرام و روند ضعیف را هم نمایش دهد.

۹ –اندیکاتور اشباع خرید یا فروش

اندیکاتور اشباع خرید یا فروش می‌تواند در یک محدوده سیگنال برگشتی را صادر نماید. هرچقدر روند قوی‌تر باشد قیمت مدت زمان بیشتری را در محدوده اشباع خرید و یا فروش میگذراند.

اندیکاتور

اهمیت ترکیب اندیکاتورها

بدست آوردن مهارت کافی برای ترکیب صحیح این اندیکاتورها بسیار به شما کمک خواهد کرد.

بطور کلی همیشه استفاده از ابزارهای بیشتر خوب نیست؛ بلکه ترکیب مناسب ابزارهاست که اهمیت دارد.

این ترکیب صحیح ممکن است همگی بیانگر یک موضوع و نشان دهنده مسیری مشابه نباشند، بلکه اطلاعات کاملی را در اختیار ما قرار دهند. باید این را بدانیم که هرکدام از اندیکاتورها در جه شرایطی باید بکار بروند.

به عنوان مثال هنگامی که از اندیکاتورهای RSI، باند بولینگر و ADX در نمودار استفاده می‌کنیم می‌توان میزان و نوع حرکت را همراه با نوع روند و نوسانات را در کنار هم مشاهده کرد.

این استفاده هوشمندانه به ما کمک می‌کند تا درک بهتری بدست آوریم؛ زیرا هر اندیکاتور اگر بدرستی استفاده شود توضیحی اضافه برای اندیکاتور دیگر ارائه می‌دهد که در روند مطالعه نمودار به ما کمک خواهد کرد.

بولینگر بندز یا باندهای بولینگر (Bollinger Band) در تحلیل تکنیکال چیست ؟

بولینگر بندز

بولینگر بندز یا باند بولینگر (به انگلیسی Bollinger Band) یک ابزار تحلیل تکنیکال است که از ترسیم مجموعه خطوط زیر تشکیل می‌شود:

  • دو انحراف معیار (standard deviation) (مثبت و منفی)
  • یک میانگین متحرک ساده (SMA)

کاربر می‌تواند مقادیر این موارد را به دلخواه تنظیم کند.

معامله گر تکنیکال معروف، جان بولینگر (John Bollinger)، باند بولینگر را ابداع و به نام خود ثبت کرد.

در نمودار زیر، باندهای بولینگر، میانگین متحرک ساده ۲۰ روزه را به وسیله باندهایی در بالا و پایین به همراه حرکات روزانه قیمت سهام احاطه کرده اند. از آنجا که انحراف معیار برای سنجش نوسانات بازار بکار می رود، هنگامی که بازار دچار نوسان زیاد می شود، باندها پهن تر شده و در بازه هایی که نوسان کمتری دارند باندها تراکم بیشتری دارند.

در واقع، این ابزار کوچک به ما می گوید که آیا بازار آرام است یا اینکه آیا بازار نوسانی است؟ هنگامی که بازار آرام است، باند ها به یکدیگر نزدیک شده و زمانی که بازار پر نوسان است، باندها از هم دور می شوند. توجه داشته باشید که در نمودار زیر، زمانی که قیمت آرام باشد، باند ها به هم نزدیک می شوند.

وقتی قیمت به سمت بالا حرکت می کند، باندها از هم جدا می شوند(پراکنده می شوند). این همه آن چیزی است که وجود دارد. بله، ما می توانیم ادامه دهیم و با رفتن به تاریخ Band Bollinger، نحوه محاسبه، فرمول های ریاضی پشت آن و غیره حوصله تان را سر ببریم، اما صادقانه بگویم، شما نیازی به دانستن هیچکدام از این اطلاعات را ندارید.

ما فکر می کنیم مهم ترین اصل این است که ما به شما برخی از راه هایی را بیاموزیم که می توانید باند های بولینگر را به معاملات خود اعمال کنید.

بازگشت به بولینگر

یکی از چیزهایی که باید درباره باندهای بولینگر بدانید، این است که قیمت تمایل دارد به وسط باندها بازگردد. این کل ایده پشت Bollinger Bounce است. با نگاه کردن به جدول زیر، می توانید به ما بگویید که قیمت بعدی ممکن به چه سمتی برود؟

اگر شما گفتیدبه سمت پایین ، جوابتان درست است! همانطور که می بینید، قیمت به سمت وسط منطقه گروه ها بر می گردد.

چیزی که شما فقط دیدید کارکرد Bollinger Bounce بود. به همین دلیل است که این پرش ها رخ می دهد. دلیل این بازگشت ها این است که باند های Bollinger مانند سطح حمایت و مقاومت عمل می کنند. هر چه مدت زمانی که در آن قرار دارید طولانی تر می شود، این باند ها قوی تر می شوند.

بسیاری از معامله گران سیستم هایی را توسعه می دهند که در این بازگشت ها اضافه کردن اندیکاتور بولینگر به چارت رشد می کنند و این استراتژی بهترین استفاده را در زمانی که بازار نوسانی است و هیچ روند مشخصی وجود ندارد، دارند. حالا بگذارید نگاهی به یک راه برای استفاده از Bollinger Bands زمانی که بازار دارای روند است بیاندازیم.

نکات کلیدی:

  • باندهای بولینگر از سه خط تشکیل شده‌اند: یک میانگین متحرک ساده یا میدلاین (باند وسط)، یک باند بالا، و یک باند پایین.
  • باندهای بالا و پایین معمولا دو انحراف معیار مثبت و منفی از یک میانگین متحرک ساده ۲۰ روزه هستند اما می توان آنها را تغییر داد.

نحوه محاسبه بولینگر بندز

اولین قدم در محاسبه باندهای بولینگر، محاسبه میانگین متحرک ساده ورقه بهادار مورد بحث (اغلب با استفاده از میانگین متحرک ساده ۲۰ روزه) است.

یک میانگین متحرک ۲۰ روزه می‌تواند میانگین قیمت های بسته شدن برای ۲۰ روز اول را به عنوان اولین نقاط داده محاسبه کند.

نقطه داده بعدی باعث حذف قیمت قبلی می شود و قیمت روز ۲۱ را اضافه کرده و میانگین گیری می کند اضافه کردن اندیکاتور بولینگر به چارت و الی آخر.
در مرحله بعد، انحراف معیار قیمت ورقه بهادار محاسبه می شود. انحراف معیار محاسبه ریاضی واریانس میانگین است و در علم آمار، اقتصاد، حسابداری و امور مالی کاربرد ویژه ای دارد.

برای مجموعه داده ای فرضی، انحراف معیار محاسبه می کند که چگونه اعداد توزیع شده از یک مقدار میانگین هستند. انحراف معیار را می توانید با استفاده از ریشه توان دوم واریانس که خود میانگین تفاوت‌های مجذور میانگین است محاسبه کنید. سپس، آن مقدار انحراف معیار را ضرب در دو کنید و مقدار حاصل را از هر نقطه در طول میانگین متحرک ساده هم تفریق و هم جمع کنید. مقادیر به دست آمده باندهای بالایی و پایینی را به وجود می آورند.

فرمول بولینگر بندز :

که در آن:
باند بالایی بولینگر : BOLU
باند پایینی بولینگر : BOLD
میانگین متحرک : MA
۳ ÷ (قیمت بسته شدن + قیمت پایین + قیمت بالا) : قیمت معمول (به انگلیسی Typical Price)
تعداد روزها در دوره هموارسازی (smoothing period) (معمولا ۲۰) : n
تعداد انحراف معیار (معمولا ۲) : m
انحراف معیار در طول n دوره گذشته از قیمت معمول : σ[TP, n]

فشار (squeeze)

فشار، مفهوم اصلی باندهای بولینگر است.

فشار به نزدیک شدن این باندها به یکدیگر و منقبض شدن میانگین متحرک گفته می شود. فشار، حاکی از دوره ای از معاملات با نوسان کم است که معامله گران آن را نشانه ای بالقوه از آینده ای با نوسان بالا می دانند که فرصت هایی برای معاملات فراهم می کند.

از دیگر سو، هر چه باندها از هم دورتر شوند، احتمالا از شدت نوسانات کم شده و احتمال خروج معامله گر از معامله بیشتر می شود. با این حال، این شرایط سیگنال های معاملاتی نیستند. این باندها مشخص نمی کنند که زمان این تغییرات چه وقت فرا می رسد و قیمت ممکن است به چه سمتی حرکت کند.

با نگاهی به نمودار بالا می توانید ببینید که باندها به هم فشرده می شوند. قیمت شروع به شکستن باند بالا می کند. بر اساس این اطلاعات، شما فکر می کنید که قیمت کجا خواهد رفت؟ اگر شما گفتید به سمت بالا، دوباره درست جواب دادید!

به این طریق می توان از این شرایط در معاملات استفاده کرد. این استراتژی برای شما طراحی شده است تا هر چه زودتر حرکت های موجود در بازار را بگیرید.

تنظیمات مثل این هر روز رخ نمی دهد، اما شما احتمالا اگر به یک نمودار ۱۵ دقیقه نگاه کنید، آنها را چند بار در هفته می بینید. بسیاری از چیزهای دیگر که می توانید با Bollinger Bands انجام دهید وجود دارد.

اما این دو راهبرد رایجترین کاربردها در رابطه با آن ها هستند. وقت آن است که قبل از حرکت به سمت شاخص بعدی این را در جعبه ابزار معاملاتی خود قرار دهیم.

شکست ها (breakouts)

تقریبا ۹۰ درصد عملکرد قیمت (price action) بین دو باند صورت می پذیرد. هر شکستی بالا یا پایین باندها یک اتفاق مهم تلقی می شود. شکست، یک سیگنال معاملاتی نیست.

اشتباه اکثر افراد این است که می‌پندارند شکست و عبور قیمت از یکی از باندها سیگنالی برای خرید یا فروش است. شکست ها هیچ نشانه ای دال بر مسیر یا اندازه حرکت قیمت در آینده نیستند.

محدودیت های بولینگر بندز

باندهای بولینگر یک سیستم معاملاتی مستقل نیستند.

آنها فقط اندیکاتوری را شکل می دهند که طراحی شده تا به معامله گران اطلاعاتی در مورد نوسانات قیمت ارائه کند. پیشنهاد جان بولینگر استفاده از این ابزار به همراه دو یا سه اندیکاتور غیروابسته است که سیگنال های مستقیم تری از بازار ارائه می کنند.

به عقیده بولینگر، در تحلیل بازار باید از اندیکاتورهای متفاوت براساس انواع مختلف داده استفاده شود. برخی از تکنیک های تکنیکال مورد علاقه او، استفاده از اندیکاتور MACD، اندیکاتور on-balance volume، و شاخص قدرت نسبی (RSI) هستند.

از آنجا که باندهای بولینگر از یک میانگین متحرک ساده محاسبه می شوند، به داده های قدیمی تر قیمت وزنی مشابه داده های جدیدتر می دهند، به این معنا که اطلاعات جدید ممکن است به خاطر داده های قدیمی تر اهمیت خود را از دست بدهند.

علاوه بر این، استفاده از میانگین متحرک ساده ۲۰ روزه و دو انحراف معیار تا حدی اختیاری است و ممکن است در هر موقعیتی و برای همه نتیجه مطلوب نداشته باشد. معامله گران باید بر این اساس فرضیات خود را در مورد میانگین متحرک ساده و انحراف معیار تطبیق دهند و بر آنها نظارت داشته باشند.

پس بطور خلاصه، باندهای بولینگر طراحی شده اند تا به تریدرها در کشف فرصت های معاملاتی که احتمال موفقیت در آنها بیشتر است کمک کنند.

واگرایی در باند بولینگر(Divergence)

یکی از مهم‌ترین مقوله هایی که باید در کل بخش پیشرفته خدمتتان آموزش دهیم مبحثی بنام دیورژانس یا واگرایی است. دیورژانس در لغت به معنی تضاد است و در تحلیل تکنیکال به تضادی گفته می‌شود که بین داده‌های اعلامی توسط قیمت و اندیکاتور رخ می‌دهد. مفهوم دیورژانس به معنی کاهش قدرت بازار و به پایان رسیدن عمر روند است. معمولا در اواخر هر موج انتظار داریم ابتدا یک دیورژانس رخ بدهد و سپس شاهد توقف کامل روند در مجاور مقصد نهایی آن باشیم. هر یک از اندیکاتورهای مختلف می‌توانند وقوع دیورژانس را به صورتهای متفاوتی به نمایش بگذارند و تحلیلگر باید با مدل خاص نمایش دیورژانس توسط هر اندیکاتور آشنا باشد. در این بخش می‌خواهیم درباره دیورژانس در باند بولینگر صحبت کنیم و بگوییم این اندیکاتور چگونه می‌تواند کاهش قدرت بازار را در اواخر یک روند نمایش بدهد.

به عنوان مثال در تصویر شاهد وقوع واگرایی بر روی قله‌های A و B هستیم. قله A یک قله قوی و پرقدرت است که موفق شده بطور کامل از درون باند بولینگر خارج بشود. اما قلهB علی‌رغم این که ظاهرا در ارتفاع بالاتری نسبت به قلهA تشکیل شده، اما یک قله ضعیف و کم توان است که نه تنها موفق به خروج از باند بولینگر نشده بلکه حتی قادر به لمس باند بالایی نیز نشده است.

در تصویر فوق، چون واگرایی در انتهای روند صعودی رخ داده و باعث منفی شدن بازار شده است پس آن را «واگرایی منفی» می‌نامیم. به موقعیت قله‌های A و B در مقایسه با باندبالایی بولینگر(UB) دقت نمایید. قلهA بالاتر از باند UB تشکیل شده است در حالی که قلهB پایین‌تر از باندUB قرار گرفته است. این در حالی است که اگر هیچ اندیکاتوری بر روی چارت وجود نداشته باشد و معامله‌گر فقط با چشم غیرمسلح به حرکات قیمت نگاه کند ممکن است قرارگیری قلهB در ارتفاع بالاتر نسبت به قله نخست موجب گمراهی او بشود.

مشاهده واگرایی در انتهای یک روند صعودی به معنی کاهش عطش و اشتیاق خریداران است. واگرایی یعنی قدرت بازار رو به کاهش بوده و روند به اواخر عمر خودش رسیده است. واگرایی در انتهای یک روند حتی با چشم غیرمسلح و بدون بهره‌گیری از اندیکاتورها نیز با مشاهده کاهش شیب نمودار و کاهش حجم معاملاتی در بازار قابل تشخیص است. هرچند قیمت هنوز بطور کامل از انجام آخرین تلاشها جهت تداوم روند قبلی مایوس نگشته است اما بهرحال وقوع واگرایی نشان‌دهنده آن است که روند جاری به اواخر عمر خودش رسیده و حتی احتمال معکوس شدن جهت روند نیز وجود دارد.

واگرایی به معنی «سیگنال خروج از بازار» ویا «هشدار عدم ورود به بازار» است و اجازه نداریم از واگرایی به عنوان سیگنال ورود خلاف جهت روند استفاده کنیم. به عنوان مثال در تصویر زیر وقوع واگرایی بر روی دره‌های A و B مشهود است. این واگرایی در انتهای روند نزولی شکل گرفته است پس از نوع واگرایی مثبت بوده و می‌تواند موجب صعودی شدن روند بشود. معامله‌گر می‌تواند از این واگرایی به عنوان سیگنال خروج استفاده نماید یعنی اگر به فرض در پوزیشن فروش قرار داشته باشد (در بازار دوطرفه) می‌تواند خروج نموده و سود حاصله را تثبیت نماید. اما معامله‌گر اجازه ندارد به محض مشاهده این واگرایی بلافاصله برخلاف جهت روند نزولی بازار اقدام به باز نمودن پوزیشن خرید نماید.

اگر در نمودار فوق، قصد انجام معامله خرید و ورود خلاف جهت به بازار را داشته باشیم، باید حداقل به اندازه ای صبر کنیم تا قیمت از خط میانی بولینگر به سمت بالا عبور نموده و بازار موفق به شکستن آخرین سقف قبلی از روند نزولی بشود، سپس می‌توان هنگام اطمینان از اتمام روند نزولی و آغاز روند صعودی جدید، اقدام به باز نمودن پوزیشن خرید نمود. در غیراین صورت ورود به بازار به صورت خلاف جهت صرفا به بهانه مشاهده واگرایی کاملا مردود می‌باشد.

تمرین- در مثال قبل آیا بر روی نقاط A و B نیز شاهد تشکیل واگرایی بر روی باند بولینگر بوده‌ایم؟ بر روی نقاط C و D چطور؟

اندیکاتورهای زیادی قادر به تولید دیورژانس و به نمایش گذاشتن انواع واگرایی‌های مختلف هستند. واقعیت این است که اندیکاتور باند بولینگر اصلا ابزار مناسبی به این منظور نیست و حتی برای پیدا کردن یک مثال ساده از وقوع واگرایی بر روی بولینگر نیز نیاز به جستجوی فراوان بر روی چارت‌ها داریم. بزودی در بخش‌های بعدی این کتاب با اندیکاتورهای قدرتمند دیگری مانند RSI و MACD و CCI و غیره آشنا خواهیم شد که توانایی بی‌نظیری در تولید انواع متنوع سیگنال‌های دیورژانس دارند. درعوض هنگامی که بحث قابلیت تشخیص سقف و کف بازار به میان می‌آید مسلما هیچ اندیکاتوری قابل رقابت با باند بولینگر نخواهد بود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.