این چهار عامل بورس را مثبت کرد
حمید میرمعینی، کارشناس بازار سرمایه، به فعالان غیر حرفه ای بازار و مردم توصیه کرد که برای ورود به بورس از صندوق های سهامی شرکت هایی که در بورس هستند و صندوق های سرمایه گذاری سهام استفاده کنند.
بازار بورس این روزها به مدار رشد بازگشته است و در معاملات امروز نیز بورس با رشد ۴ هزار و ۷۲۷ واحدی به عدد یک میلیون و ۲۴۸ هزار و ۵۳۹ واحد رسید؛ بورس متاثر از رفتار نقدینگی است حمید میرمعینی کارشناس بازار سرمایه در خصوص علل رشد بورس در روزهای اخیر گفت: به هر حال بعد از یک دوره ریزشی بلند مدت و رسیدن قیمتها به نقطه جذابیت و ارزندگی و تعیین تکلیف انتخابات ریاست جمهوری بازار سرمایه روند رو به رشد را دوباره آغاز کرده است، اما روند رو به رشد آن تند و مداوم و خیلی قابل توجه نیست، ولی به هر حال بعد از اینکه یک تعادل قیمتی در خیلی از نمادها پیدا شده است بازار سرمایه توانست روند رو به رشد را ادامه دهد.
وی در ادامه افزود: انتظارات تورمی و افزایش نرخ ارز بیشترین تاثیر را در بین مولفههای اثر گذار بر شاخص کل بورس داشته اند و گزارشات مالی خوب سال ۹۹ اکثر شرکتهای بزرگ مزید بر علت شده است و گزارشات سه ماه بورس متاثر از رفتار نقدینگی است مناسبی که بازار در انتظار آنها است نیز در حال انتشار است که همه اینها به رشد شاخص کل بورس تداوم بخشیده اند.
این کارشناس بازار بورس در ادامه افزود: اینکه رشد شاخص بورس ادامه دار خواهد بود یا خیر بستگی به خیلی از عوامل دارد، ولی به نظر میرسد که دلیل اقبال بازار بحث انتظارات رشد نرخ دلار و تورم انتظاری باشد؛ خیلی از سهامدارانی که پول خود را از بازار سرمایه خارج کرده بودند و به صورت نقد در اوراق با درآمد ثابت یا صندوقهای سرمایه گذاری نگه داشته بودند به سمت بازار سرمایه بازگشته اند و انتظار دارند سهمهایی که طول ۹ ماه ریزشهای خیلی زیادی را تجربه کردند تا حدودی متاثر از دو عامل انتظارات تورمی و افزایش نرخ ارز به مدار رشد بازگردند و بخشی از ریزشهای چند ماه گذشته را پوشش دهند. گفتنی است که ترکیب تیم اقتصادی دولت در آینده و توافق برجام و اخباری که از مذاکرات بیرون میآید میتواند به صورت جدی بر بازار اثر بگذارد، اما در حال حاضر به وضوح انتظار افزایش نرخ دلار و انتظارات تورمی بیشترین اثر را روی بازار گذاشته اند.
وی در پاسخ به این پرسش که در حال حاضر تقاضا به بورس بازگشته است یا خیر گفت: روند برگشت نقدینگی خصوصا در بخش حقیقی قابل توجه است؛ علی رغم اینکه بازگشت نقدینگی خیلی زیاد نیست، اما هر روز شاهد افزایش ورود فعالان حقیقی به بازار سرمایه هستیم و این امر خود نشان میدهد که اقبال به بازار سرمایه صورت گرفته است. این اقبال، اما ناشی از اعتماد به بهبود اوضاع اقتصادی و سیاسی نیست و بر میگردد به انتظارات که بر اساس تجربه و اتفاقاتی که در گذشته نیز تکرار شده است افزایش نرخ دلار دوباره بازار سهام را صعودی خواهد کرد؛ مانند اواخر سال ۹۸ و اوایل سال ۹۹. بنابراین اقبال مردم برای سرمایه گذاری در بورس از بهبود اوضاع اقتصادی نشات نمیگیرد بلکه در اثر ملتهب شدن بازارهای موازی و خصوصا بازار ارز، خودرو و مسکن است.
وی در پاسخ به این پرسش که بورس به روند سوددهی ۱۰۰ درصدی باز خواهد گشت یا خیر گفت: خیر؛ به نظر نمیرسد که دوباره آن روند جهنده و یا بی رویه قیمت گذاری در اوایل سال ۹۹ را تجربه کنیم و شاید کمی منطقیتر و آرامتر روند رو به رشد را پشت سر بگذاریم تا زمانی که هم تکلیف مذاکرات برجام و هم ترکیب تیم اقتصادی دولت و برنامههای اقتصادی دولت آینده مشخص شود. تا آن موقع ما روند رشد ملایم شاخص کل بورس را خواهیم داشت و در صورتی که اتفاقات و تحلیلهایی که از آینده میشود مبنی بر افزایش نرخ دلار باشد احتمال دارد که دوباره یک دوره رشد مداوم ارزش سهام خصوصا سهمهای بزرگ را تجربه کنیم.
حمید میرمعینی در پاسخ به این پرسش گفت: به هرحال بازار سرمایه همان قدر که میتواند بازدهی داشته باشد همانقدر هم ریسک دارد ما تجربههای یک سال و یک سال و نیم گذاشته را میتوانیم مرور کنیم و ببینیم تحولاتی که اتفاق میافتد و تصمیماتی که گرفته میشود چقدر میتواند بر بازار سرمایه اثر گذار باشد بنابراین سهامداران بازار سرمایه باید با دید باز هم میزان ریسک پذیریشان را و هم بازده مورد انتظارشان را مشخص کنند؛ به این معنا که چشم بسته سهام خریداری نکنند و سعی کننند که متناسب با آن ریسکی که میتوانند تحمل کنند سهام خریداری کنند و مبتنی بر آگاهی فعالیت کنند.
وی در ادامه افزود: مهمترین توصیهای که میتوان برای فعالان غیر حرفهای بازار و مردم داشته باشم که به صورت حرفهای و مستقیم و دائم با بازار سر و کار ندارد این است که از صندوقهای سهامی شرکتهایی که در بورس هستند و صندوقهای سرمایه گذاری سهام استفاده کنند چراکه این صندوقها مدیرهای توانمند و حرفهای دارند که موانع و اصول سرمایه گذاری را به درستی و با کمترین اشتباه رعایت میکنند؛ آنها میتوانند نمایندههای خوبی برای سرمایه گذاری غیر مستقیم برای این افراد باشند و میتوانند بازدههای معقولی کسب کنند. اما اگر میخواهند به صورت مستقیم وارد بورس شوند باید سهمهای نقد شونده و سهمهایی که شاخص ساز و بنیادی هستند را انتخاب کنند که سود آوری انها بسیار مرتبط با نرخ دلار است و سرمایه گذاری بر روی این سهمها هم ریسک کمتر و هم بازدهی مناسبی دارد.
این کارشناس بازار سرمایه در پاسخ به این پرسش که چرا با نزدیک شدن به روزهای پایانی هفته رشد شاخص کل بورس کم رمق شده است؛ گفت: کم رمق شدن رشد شاخص بورس متاثر از رفتار نقدینگی است کل بورس امری طبیعی است؛ بالاخره بعد از یک دوره رشد سه تا چهار روزه که در آن مدت سهامها رشد ۱۰ تا ۱۵ درصدی را تجربه کردند بازار سرمایه به یک دوره اصلاحی نیاز دارد. این دوره اصلاحات برای آن است که که جابه جاییهایی در بازار سرمایه اتفاق بیافتد و خریداران و فروشندگان سهام کمی به زور آزمایی بپردازند و دوباره با اطلاعات جدید بر اساس اتفاقات و اخبار تازه برای خرید و فروش سهام صف آرایی کنند.
وی در ادامه افزود: به نظر نمیرسد کم رمق شدن رشد شاخص کل بورس خیلی غیر طبیعی باشد؛ حجم معاملاتی بازار سرمایه در حال حاضر قابل قبول است و همان قدر که فروشنده در بازار وجود دارد خریدار هم وجود دارد و حجم معاملات نسبت به ماههای گذشته و ماههایی که بازار سرمایه دوره افت را تجربه میکرده است رشد قابل قبولی داشته است و سهامها در حال حاضر نقدشوندگی مناسبی نیز پیدا کرده اند. این روند که به تازگی شکل گرفته است عمدتا شامل سهمهایی میشود که پتانسیل رشد بالایی دارند از جمله سهمهایی که شاخص ساز و بنیادی هستند. این سهامها در حال حاضر مورد توجه سرمایه گذاران اند و رشد شاخص کل بورس متاثر از آنها است. ولی به هر حال شاخص بازار سرمایه و رفتار فعالان بازار سرمایه که از جمله هوشمندانهترین رفتارهای اقتصادی در تمام بازارهای مالی حتی در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه است سیگنالهای خوبی از آینده وضعیت اقتصادی کشور ما نمیدهد چراکه این رفتارها مبتنی بر انتظارات تورمی و رشد نرخ ارز شکل میگیرد.
روز گذشته در حالی که شاخص کل بورس سبز پوش بود شاخص هم وزن قرمز بود؛ میرمعینی در خصوص دلایل وقوع این اتفاق گفت: این اتفاق به این دلیل افتاد که سهمهای شاخص ساز بیشتر بر روی شاخص کل بورس تاثیر گذار هستند؛ قالب سهمهای کوچک در حال حاضر روند منفی دارند چراکه سهمهای کوچک در گذشته رشدهای بی رویهای را تجربه کرده اند و هنوز به ارزندگی لازم نرسیده اند و اقبال بازار در حال حاضر بیشتر بر روی سهمهای شاخص ساز و بنیادی است و سهمهای کوچک در روند معاملاتی که داشتند به دلیل محدودیت دامنه نوسان هنوز به ارزندگی لازم نرسیده اند و توجه سهامداران بازار سرمایه با توجه به تجربیاتی که در گذشته داشتند و ریزشهایی که در گذشته تجربه کرده اند و عدم نقدشونگی این سهامها هنوز به آنها جلب نشده است و سهامداران شرکتهای کوچک ترجیح میدهند سهام هایشان را بفروشند و آنها را به سهامهای شرکتهای بزرگ و بنیادی تبدیل کنند و به همین دلیل شاخص هم وزن به دلیل اثر گذاری یکسان وزنی تمام نمادهای روی آن اثر منفی شرکتهای کوچک را نمایان کرده است و در روز گذشته سرخ پوش بوده است.
منیع: اقتصاد 24
این چهار عامل بورس را مثبت کرد/پیشنهاد یک کارشناس به سهامداران
حمید میرمعینی، کارشناس بازار سرمایه، به فعالان غیر حرفه ای بازار و مردم توصیه کرد که برای ورود به بورس از صندوق های سهامی شرکت هایی که در بورس هستند و صندوق های سرمایه گذاری سهام استفاده کنند.
نگارعلی_ بازار بورس این روزها به مدار رشد بازگشته است و در معاملات امروز نیز بورس با رشد ۴ هزار و ۷۲۷ واحدی به عدد یک میلیون و ۲۴۸ هزار و ۵۳۹ بورس متاثر از رفتار نقدینگی است واحد رسید؛ حمید میرمعینی کارشناس بازار سرمایه در خصوص علل رشد بورس در روزهای اخیر به خبرنگار خبرآنلاین گفت: به هر حال بعد از یک دوره ریزشی بلند مدت و رسیدن قیمت ها به نقطه جذابیت و ارزندگی و تعیین تکلیف انتخابات ریاست جمهوری بازار سرمایه روند رو به رشد را دوباره آغاز کرده است اما روند رو به رشد آن تند و مداوم و خیلی قابل توجه نیست ولی به هر حال بعد از اینکه یک تعادل قیمتی در خیلی از نمادها پیدا شده است بازار سرمایه توانست روند رو به رشد را ادامه دهد.
وی در ادامه افزود: انتظارات تورمی و افزایش نرخ ارز بیشترین تاثیر را در بین مولفه های اثر گذار بر شاخص کل بورس داشته اند و گزارشات مالی خوب سال ۹۹ اکثر شرکت های بزرگ مزید بر علت شده است و گزارشات سه ماه مناسبی که بازار در انتظار آنها است نیز در حال انتشار است که همه اینها به رشد شاخص کل بورس تداوم بخشیده اند.
رشد شاخص کل بورس ادامه دار خواهد بود؟
این کارشناس بازار بورس در ادامه افزود: اینکه رشد شاخص بورس ادامه دار خواهد بود یا خیر بستگی به خیلی از عوامل دارد ولی به نظر می بورس متاثر از رفتار نقدینگی است رسد که دلیل اقبال بازار بحث انتظارات رشد نرخ دلار و تورم انتظاری باشد؛ خیلی از سهامدارانی که پول خود را از بازار سرمایه خارج کرده بودند و به صورت نقد در اوراق با درآمد ثابت یا صندوق های سرمایه گذاری نگه داشته بودند به سمت بازار سرمایه بازگشته اند و انتظار دارند سهم هایی که طول ۹ ماه ریزش های خیلی زیادی را تجربه کردند تا حدودی متاثر از دو عامل انتظارات تورمی و افزایش نرخ ارز به مدار رشد بازگردند و بخشی از ریزش های چند ماه گذشته را پوشش دهند. گفتنی است که ترکیب تیم اقتصادی دولت در آینده و توافق برجام و اخباری که از مذاکرات بیرون می آید می تواند به صورت جدی بر بازار اثر بگذارد اما در حال حاضر به وضوح انتظار افزایش نرخ دلار و انتظارات تورمی بیشترین اثر را روی بازار گذاشته اند.
وی در پاسخ به این پرسش که در حال حاضر تقاضا به بورس بازگشته است یا خیر گفت: روند برگشت نقدینگی خصوصا در بخش حقیقی قابل توجه است؛ علی رغم اینکه بازگشت نقدینگی خیلی زیاد نیست اما هر روز شاهد افزایش ورود فعالان حقیقی به بازار سرمایه هستیم و این امر خود نشان می دهد که اقبال به بازار سرمایه صورت گرفته است. این اقبال اما ناشی از اعتماد به بهبود اوضاع اقتصادی و سیاسی نیست و بر می گردد به انتظارات که بر اساس تجربه و اتفاقاتی که در گذشته نیز تکرار شده است افزایش نرخ دلار دوباره بازار سهام را صعودی خواهد کرد؛ مانند اواخر سال ۹۸ و اوایل سال ۹۹. بنابراین اقبال مردم برای سرمایه گذاری در بورس از بهبود اوضاع اقتصادی نشات نمی گیرد بلکه در اثر ملتهب شدن بازارهای موازی و خصوصا بازار ارز، خودرو و مسکن است.
وی در پاسخ به این پرسش که بورس به روند سوددهی ۱۰۰ درصدی باز خواهد گشت یا خیر گفت: خیر؛ به نظر نمی رسد که دوباره آن روند جهنده و یا بی رویه قیمت گذاری در اوایل سال ۹۹ را تجربه کنیم و شاید کمی منطقی تر و آرام تر روند رو به رشد را پشت سر بگذاریم تا زمانی که هم تکلیف مذاکرات برجام و هم ترکیب تیم اقتصادی دولت و برنامه های اقتصادی دولت آینده مشخص شود. تا آن موقع ما روند رشد ملایم شاخص کل بورس را خواهیم داشت و در صورتی که اتفاقات و تحلیل هایی که از آینده می شود مبنی بر افزایش نرخ دلار باشد احتمال دارد که دوباره یک دوره رشد مداوم ارزش سهام خصوصا سهم های بزرگ را تجربه کنیم.
پیشنهاد شما برای سهامداران چیست؟
حمید میرمعینی در پاسخ به این پرسش گفت: به هرحال بازار سرمایه همان قدر که می تواند بازدهی داشته باشد همانقدر هم ریسک دارد ما تجربه های یک سال و یک سال و نیم گذاشته را می توانیم مرور کنیم و ببینیم تحولاتی که اتفاق می افتد و تصمیماتی که گرفته می شود چقدر می تواند بر بازار سرمایه اثر گذار باشد بنابراین سهامداران بازار سرمایه باید با دید باز هم میزان ریسک پذیریشان را و هم بازده مورد انتظارشان را مشخص کنند؛ به این معنا که چشم بسته سهام خریداری نکنند و سعی کننند که متناسب با آن ریسکی که می توانند تحمل کنند سهام خریداری کنند و مبتنی بر آگاهی فعالیت کنند.
وی در ادامه افزود: مهم ترین توصیه ای که می توان برای فعالان غیر حرفه ای بازار و مردم داشته باشم که به صورت حرفه ای و مستقیم و دائم با بازار سر و کار ندارد این است که از صندوق های سهامی شرکت هایی که در بورس هستند و صندوق های سرمایه گذاری سهام استفاده کنند چراکه این صندوق ها مدیرهای بورس متاثر از رفتار نقدینگی است توانمند و حرفه ای دارند که موانع و اصول سرمایه گذاری را به درستی و با کمترین اشتباه رعایت می کنند؛ آنها می توانند نماینده های خوبی برای سرمایه گذاری غیر مستقیم برای این افراد باشند و می توانند بازده های معقولی کسب کنند. اما اگر می خواهند به صورت مستقیم وارد بورس شوند باید سهم های نقد شونده و سهم هایی که شاخص ساز و بنیادی هستند را انتخاب کنند که سود آوری انها بسیار مرتبط با نرخ دلار است و سرمایه گذاری بر روی این سهم ها هم ریسک کمتر و هم بازدهی مناسبی دارد.
کم رمقی رشد شاخص کل بورس نگران کننده است؟
این کارشناس بازار سرمایه در پاسخ به این پرسش که چرا با نزدیک شدن به روزهای پایانی هفته رشد شاخص کل بورس کم رمق شده است؛ گفت: کم رمق شدن رشد شاخص کل بورس امری طبیعی است؛ بالاخره بعد از یک دوره رشد سه تا چهار روزه که در آن مدت سهام ها رشد ۱۰ تا ۱۵ درصدی را تجربه کردند بازار سرمایه به یک دوره اصلاحی نیاز دارد. این دوره اصلاحات برای آن است که که جابه جایی هایی در بازار سرمایه اتفاق بیافتد و خریداران و فروشندگان سهام کمی به زور آزمایی بپردازند و دوباره با اطلاعات جدید بر اساس اتفاقات و اخبار تازه برای خرید و فروش سهام صف آرایی کنند.
وی در ادامه افزود: به نظر نمی رسد کم رمق شدن رشد شاخص کل بورس خیلی غیر طبیعی باشد؛ حجم معاملاتی بازار سرمایه در حال حاضر قابل قبول است و همان قدر که فروشنده در بازار وجود دارد خریدار هم وجود دارد و حجم معاملات نسبت به ماه های گذشته و ماه هایی که بازار سرمایه دوره افت را تجربه می کرده است رشد قابل قبولی داشته است و سهام ها در حال حاضر نقدشوندگی مناسبی نیز پیدا کرده اند. این روند که به تازگی شکل گرفته است عمدتا شامل سهم هایی می شود که پتانسیل رشد بالایی دارند از جمله سهم هایی که شاخص ساز و بنیادی هستند. این سهام ها در حال حاضر مورد توجه سرمایه گذاران اند و رشد شاخص کل بورس متاثر از آنها است. ولی به هر حال شاخص بازار سرمایه و رفتار فعالان بازار سرمایه که از جمله هوشمندانه ترین رفتارهای اقتصادی در تمام بازارهای مالی حتی در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه است سیگنال های خوبی از آینده وضعیت اقتصادی کشور ما نمی دهد چراکه این رفتارها مبتنی بر انتظارات تورمی و رشد نرخ ارز شکل می گیرد.
چرا شاخص هم وزن در روز گذشته قرمزپوش شد؟
روز گذشته در حالی که شاخص کل بورس سبز پوش بود شاخص هم وزن قرمز بود؛ میرمعینی در خصوص دلایل وقوع این اتفاق گفت: این اتفاق به این دلیل افتاد که سهم های شاخص ساز بیشتر بر روی شاخص کل بورس تاثیر گذار هستند؛ قالب سهم های کوچک در حال حاضر روند منفی دارند چراکه سهم های کوچک در گذشته رشد های بی رویه ای را تجربه کرده اند و هنوز به ارزندگی لازم نرسیده اند و اقبال بازار در حال حاضر بیشتر بر روی سهم های شاخص ساز و بنیادی است و سهم های کوچک در روند معاملاتی که داشتند به دلیل محدودیت دامنه نوسان هنوز به ارزندگی لازم نرسیده اند و توجه سهامداران بازار سرمایه با توجه به تجربیاتی که در گذشته داشتند و ریزش هایی که در گذشته تجربه کرده اند و عدم نقدشونگی این سهام ها هنوز به آنها جلب نشده است و سهامداران شرکت های کوچک ترجیح میدهند سهام هایشان را بفروشند و آنها را به سهام های شرکت های بزرگ و بنیادی تبدیل کنند و به همین دلیل شاخص هم وزن به دلیل اثر گذاری یکسان وزنی تمام نمادهای روی آن اثر منفی شرکت های کوچک را نمایان کرده است و در روز گذشته سرخ پوش بوده است.
دلایل رشد آرام شاخص در هفته شیرین بورس
به گزارش نفت ما،بازار سرمایه و هر که به آن تعلق خاطری دارد، روزهای پر تنش و التهابی را پشت سرگذاشته است. از نشانه این التهاب و نگرانی همین بس که سه وزیر اقتصادی (بورس متاثر از رفتار نقدینگی است سه وزیر از هفت وزیر اقتصادی) و وزیر دفاع، درباره وضع آن به رئیسجمهوری هشدار دادند و خواستار اقدام عملی شدند. البته همه ماجرا این نبود و رکود همهگیر و ریزش ممتد و دنبالهدار بازار سهام، حدود دوسال اخیر ادامه داشته است.
پس از این روزهای کابوسوار برای سهامداران و فعالان بازار سرمایه و اوراق بهادار، حالا چند روز اخیر (به خصوص پس از اتفاقهای مثبت حوزه سیاست و اقتصاد) روند رو به رشد بازار سرمایه شروع شد. هرچند رویه آرام و آهسته است و رشد شاخص بورس تدریجی است، اما این روند مثبت پس از تصویب برجام در مجلس و رونمایی از بسته اقتصادی میانمدت خروج از رکود، توانست اندکی امید بسازد و روند رو به رشد را تسریع کند. به هر سو حالا واقعیت این است که دو هفته اخیر، شاخص بورس با وجود اندک نوسانهایش، همواره رو به بالا بوده است. به گزارش «شهروند»، فعالان بازار سرمایه این روند را ناشی از اتفاقهای متعددی میدانند و علاوه بر بسته دولت، تصویب برجام را در این حوزه موثر میدانند.هرچند که برای سهامداران موضوع رشد بورس بیشتر اهمیت دارد اما مهم است که بازار سهام و بورس و آیندهاش جدیتر بررسی شود. باید بررسی شود که بدانیم، بارقههای امید برای آینده بهتر دایمی است و آیا سرمایهگذاران به بازار سهام و آینده اقتصاد اعتماد و امید بیشتری پیدا کردهاند یا خیر؟در این حوزه به نظر میرسد بازار سرمایه بهخصوص در بخش بورس، با تمام بدبینیهایی که داشته آهستهآهسته از پوسته بدبینی خود بیرون آمده و منتظر است عملکردهای اقتصادی و سیاسی دولت را رصد کند و قدم در راه رشد واقعی بگذارد.
تأثیر نامه وزرا بیش از برجام
در این حوزه، علیرضا عسکریمارانی کارشناس پیشکسوت بازار سرمایه معتقد است که رفتار و عملکرد دولت بیش از اتفاقی مانند تصویب برجام بر بازار سرمایه تأثیر داشته و تأثیری که نامه وزرا بر روند کنونی بازار گذاشته از همه مهمتر است. او به «شهروند» میگوید: روند رو به رشد کنونی بازار سرمایه و اتفاقهای مثبت آن بیش از هر چیزی متأثر از رفتار اقتصادی دولت مثل نامه وزرا یا رونمایی از بسته خروج از رکود، کاهش ذخیره قانونی، موضوع خرید دین دولت یا انتشار اوراق خزانه و صکوک و. است. به نظر میرسد دولت پس از این همه آزمون و خطا به یک نقطه قابل اتکا برای اجرای سیاستهای درست رسیده است. البته اگر اینگونه رفتارهای دولت ادامهدار باشد، میتوان به آن امیدوار بود.
این بسته تحریک تقاضا نیست
عسکریمارانی اضافه میکند: البته بسته جدید هم تأثیر دارد اما اینکه گفته میشود این بسته، بسته تحریک تقاضاست باید گفت که اینطور نیست. سیاستهای تشویق خرید درواقع سیاستهای مالیاتی و. است. شیوه کنونی دولت و این بسته، فقط جریان نقدینگی را در ترازنامهها تغییر داده است، به این معنا که فقط در ترازنامه جای حسابهای دریافتنی (بدهیهای جاری) را تغییر داده است. عسکریمارانی اشاره میکند که این بسته زمانی میتوانست به واقع تقاضا را تحریک کند که در آن به تولید یا به بخشی مانند مسکن توجه شده بود. او یادآور میشود: وقتی در یک بخش بزرگ اقتصاد مثل ساختوساز هنوز سیاستهای تنبیهی برقرار است، سیاستهای تشویق در بخشهای دیگر مثل فولادسازی یا سیمان تأثیری ندارد و بازار را بدتر میکند.
این کارشناس بازار سرمایه توضیح میدهد: دولت سیاستهای متناقض بسیاری دارد اما اگر این سیاستها تصحیح نشود، اثر سیاستهای کنونی از بین میرود. زمانی که سهام شرکتهای خوب و باارزش، به قیمت اسمی ١٠٠ تومان رسیده، یا صندوقهای سرمایهگذاری و صندوقهای بازنشستگی دیگر نقدینگی ندارد، به واقع چه باید کرد؟ اگر مجلس به جای بازگرداندن مخابرات به دولت، به فکر حفظ ارزش پول و ثروت ملی بودند باید از وزرا به این خاطر سوال میکردند یا نامه مینوشتند.
عوامل متعدد موثر است
بازار سهام و بورس همیشه بازار آینده است، یعنی رونق و رکودش براساس پیشبینی از آینده و اتفاقها شکل میگیرد، بنابراین مجموعه عملکردها و اتفاقها برای بورس بیش از هر بازار دیگری مهم است. داریوش روزبهانه کارشناس بازار سرمایه و عضو هیأتمدیره کارگزاری بانک خاورمیانه معتقد است برای روند کنونی و اتفاقهای مربوط به آن باید کمی به گذشته بازگشت و دید چرا بازار تا به امروز رشد نکرده و حتی بیشتر نزول کرده است. او در گفتوگو با «شهروند» اضافه میکند: مهمترین و اصلیترین نکته که در روند کنونی بازار سرمایه موثر بوده در گذشته رخ داده است اینکه چرا بازار تا به امروز به اخبار خوش یا مثبت واکنش نشان نمیداده، بیشتر مربوط به چند عامل است و مشکلهای ساختاری وجود دارد؛ مشکلهایی مانند کمبود نقدینگی، عدم توازن در بازار، کمبود نقدینگی در نهادهایی مانند صندوقهای بازنشستگی و سرمایهگذاری، در یک دوره طولانی و بهطور ممتد رسیدن اخبار منفی به بازار و. موجب شد بازار به سختی متقاعد شود که اخبار مثبت و خوشی هم وجود دارد.
رشد واقعی از سال ٩٥
روزبهانه اضافه میکند: اما خبرهای این چند وقت اخیر مثل توافق هستهای یا تصویب برجام در مجلس و همراه شدن آن با رونمایی از بسته خروج از رکود در دولت بازار را کمکم متقاعد کرد که روزهای بهتر شروع شده و اخبار مثبت واقعی هستند. به همین دلیل هم روند رو به رشد به آهستگی آغاز شد. این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به اینکه تصویب برجام و توافق میتواند تأثیر در روند و سرعت گرفتن بهبود بازار داشته باشد، گفت: با توجه به شرایط موجود و نقدینگی محدودی که وجود دارد، روند رشد بازار سهام تا پایان سال به همین منوال خواهد بود و سرعت نمیگیرد؛ درواقع شروع رشدهای واقعی، پایان سال و بعد از آن خواهد بود. در میانمدت سرمایهگذاری در بازار سرمایه (تا پایان سال ٩٤) با شیب بسیار ملایم و کم بالا خواهد رفت و رشدهای خوب را از ابتدای سال ٩٥ آغاز میکند و میتوان انتظار سودهایی بین ٢٥ تا ٣٠درصد را برای سرمایهگذاریهای این بخش داشت.
به تأخیر انداختن بحران
بحران اقتصادی کنونی بر هیچکس پوشیده نیست، دلایل آن هم مشخص است، اما اینکه از این بحران با چه هزینهای و به چه شیوهای خارج شویم، بسیار مهم است. بازار سرمایه با خوشبینی به آینده سعی کرده تا همه سرمایهها و قوای خود را در جهت بهبود معطوف کند. سیدحمید میرمعینی عضو هیأتمدیره کارگزاری تدبیرگر سرمایه معتقد است که بسته کنونی دولت و دیگر رفتارهای اقتصادی دولت توانست مقدمهای برای بهبود و شروع رشد بازار سرمایه باشد. او در توضیح و دلایل این رشد به «شهروند» توضیح میدهد: واقعیت این است که بسته دولت از بحرانهای بعدی و بزرگتر شدن بحران کنونی جلوگیری کرد. این رفتار امیدواری را در بازار سرمایه بورس متاثر از رفتار نقدینگی است بیدار کرد، بنابراین این روند نمیتواند کاذب، هیجانی یا ناشی از اتفاق باشد. میرمعینی اضافه میکند: رفتارها و نشانههای دیگر از عملکرد دولت مثل کاهش سپرده قانونی بانکها، خرید دین و کاهش دیون دولت بهخصوص به بانکها همگی نشان از این دارد که دولت قصد دارد فضای بهتری برای فعالیتهای اقتصادی و سرمایهگذاری فراهم کند.
تا انتخابات مجلس صبر کنید
میرمعینی کارشناس بازار سرمایه در مورد روند رشد و ادامه آن میگوید: روند و شدت ادامه رشد بهطور دقیق بستگی به بستههای بعدی و تمهیدات دولت دارد. راهکار دولت برای تحریک تقاضا در بخش کالای بادوام که بیشتر شامل خودروها شده نشان میدهد که نشانه اشتباه از دولت دریافت نکرده و به درستی درحال رشد است و هیجان کاذب ندارد. او با اشاره به اینکه رشد واقعی بازار سهام و اقتصاد در بورس متاثر از رفتار نقدینگی است کوتاهمدت ممکن نیست و هنوز نیاز به زمان داریم، اضافه میکند: این رشد آهسته اما واقعی بازار سهام بهخصوص در بخش بانکی و خودرویی زمانی به کل بازار تعمیم پیدا میکند و سریع میشود که نقدینگی جدید خارج از بازار (که در عین حال تورمزا هم نباشد) وارد شود. این نقدینگی که میتواند به نوعی سرمایهگذاری خارجی هم باشد، به احتمال زیاد پس از تغییر سیاسی یعنی انتخابات مجلس خواهد بود و به این ترتیب تا پایان سال این روند آهسته اما واقعی وجود خواهد داشت.
فضای کسب وکار و بهره وری پایین عامل اصلی رشد تورم / رشد نقدینگی و سیاست پولی متاثر از سیاست مالی دولت و ساختار اقصاد است
مسوولان ارشد، باید در کنار سیاست های فعلی پولی و مالی و ارزی، به دنبال راهکاری برای گشایش در فضای کسب وکار و تولید، سیاست داخلی و خارجی باشند. زیرا بیش از این نباید از بانک مرکزی و سازمان برنامه و دولت انتظار داشت و این سیاست های به کار گرفته شده سال 99 از جمله رشد بورس، فروش اوراق بدهی دولت و افزایش سود سپرده ها عملا قادر به مهار رشد نقدینگی و تورم نیست. زیرا نقدینگی روزی 2 هزار میلیارد تومان در حال افزایش است و عامل آن پایین بودن بهره وری است و هر کس برای پوشش مشکلات خود به پول جدید نیاز دارد تا سر پا بماند. پس موضوعات اقتصاد ایران را از طریق شاخص های روز و تغییرات آن باید بررسی کنیم و مغالطه ها را کنار گذاشته و واقعیت ها را بپذیریم و براساس شرایط متفاوت سال های قبل نتیجه گیری اشتباه نکنیم
اقتصادگردان - مدتی است که سازمان های اقتصادی مانند سازمان برنامه، بانک مرکزی، وزارت امور اقتصادی و دارایی و برخی مسوولان اقتصادی، از نگاه بخشی خود به تحلیل دلایل افزایش قیمت های اخیر پرداخته و هر یک سعی دارد که سهم خود را از رشد تورم سال 99 کمتر معرفی کند.
سازمان برنامه اعلام کرده که سال 98 نیز کسری بودجه داشته ایم اما تورم به اندازه امروز نبوده و به نظر می رسد که به دنبال افزایش نرخ ارز و نرخ نیمایی به عنوان لنگر نرخ ارز و تامین کننده کالاهای وارداتی و. تورم تیرماه افزایش یافته و کسری بودجه دولت در سال 99 عامل اصلی تورم نیست.
بانک مرکزی نیز برای آن که اثر ناترازی بانک ها و رشد نرخ ارز و عملکرد بازار بین بانکی در خلق پول، هزینه سنگین بانک ها در پرداخت سود سپرده و زیان بانک ها، رشد بدهی بانک ها و مطالبات معوق و. بر تورم را کمتر نشان دهد، به موضوع کسری بودجه دولت و استقراض دولت از بانک مرکزی، تامین منابع از صندوق توسعه ملی و شیوع کرونا و تسهیلات مختلف در این مدت اشاره کرده که عامل رشد بالای پایه پولی بوده است.
واقعیت این است که هیچ کدام از این نهادها به تنهایی مسوول افزایش قیمت ها و تورم نیست و البته هیچ یک نمی توانند سهم خود را کتمان کنند. اگرچه همه به جمله معروف رشد نقدینگی و پایه پولی عامل تورم است اشاره دارند اما رشد نقدینگی تنها در بانک رخ نمی دهد بلکه عامل اصلی آن از فضای کسب وکار و مخارج دولت به بانک ها تحمیل شده و باعث رشد نقدینگی و تورم می شود.
حتی مسوول اصلی تورم در این شرایط تنها دولت نیست و هر نهاد و سازمانی و هر فعال اقتصادی و سیاسی در این وضعیت سهیم و مسوول است و همه سعی داریم که نتیجه کم کاری، عقب ماندگی در فناوری، پایین بودن بهره وری و نبود استانداردهای بین المللی را با دریافت پول از بانک ها جبران کنیم و عده ای نیز پول از بانک ها می گیرند تا به خرید وفروش و کسب سود و سوداگری پرداخته و سود بزرگ دریافت کنند.
براین اساس، دلیل اصلی افزایش قیمت ها و چالش های بزرگ اقتصاد کشور، پایین بودن بهره وری است که از ساختار اقتصاد، فضای کسب و کار و تولید، دستگاه های اجرایی، سیاست خارجی و داخلی گرفته تا بازار دارایی ها تاثیر پذیرفته و رشد سرمایه بورس متاثر از رفتار نقدینگی است گذاری و اقتصاد و تولید را کاهش داده است. در نتیجه هم بانک ها برای تامین هزینه های خود به نقدینگی نیازمند هستند و رفتار آنها موجب رشد نقدینگی و تورم شده است و هم دولت و سازمان برنامه برای تامین منابع مورد نیاز خود به نوعی رفتار مالی دست زده اند که نتیجه اش رشد تورم است.
حتی شرکت ها و افرادی که سرمایه درگردش خود را در بورس به کار گرفته اند تا سود ببرند و به بانک ها فشار می آورند که به هر بهانه ای تسهیلات بگیرند در نهایت روی رفتار بانک ها اثرگذار هستند. مسوولانی که تصور کرده اند نقدینگی جذب بورس می شود و به بازار ارز نمی رود، نیز مسوول هستند و عملا باعث رشد بیشتر نقدینگی شده اند زیرا برای کسب سود بیشتر از بانک ها تسهیلات گرفته و تسهیلات دهی بانک ها در سه ماه اول 99 حدود 50 درصد رشد کرده است.
به عبارت دیگر، عملکرد امروز بانک مرکزی غیر مستقل ایران، سیاست های پولی وابسته به سیاست مالی دولت، متاثر از رفتار تمام فعالان اقتصادی در کشور و دولت و دستگاه های دولتی است. زیرا بانک مرکزی نمی تواند مستقل از سیاست های مالی دولت، برای خود سیاست پولی داشته باشد. وقتی دولت قرار است اوراق بدهی بفروشد، روی رفتار بانک ها اثردارد. وقتی بورس رشد می کند و فعالان اقتصادی از بانک ها تسهیلات دریافت می کنند یا برای رو پا ماندن کارخانه ها نیاز به سرمایه در گردش و وام بانکی دارند، روی عملکرد بانک ها اثرگذار است.
وقتی دولت به بانک ها بدهکار است و برای طرح های خود به بانک ها تکلیف می کند که تسهیلات بدهند، عملا روی رشد نقدینگی و کسری بانک ها اثرگذار است.
همچنین دولت در شرایط کرونا، به بانک ها تکلیف کرده که وام کرونا، وام ودیعه مسکن، وام های مختلف به مردم بدهند و بانک مرکزی نمی تواند جلوی انتشار پول را بگیرد و حتی اگر از منابع موجود بانک ها استفاده شود، روزی که یک بانک به دلیل عملکرد دولت و فعالان اقتصادی با کسری مواجه شود، چاره ای جز برداشت از منابع بانک مرکزی و رشد پایه پولی و نقدینگی و تورم ندارد.
همه این موارد یعنی سیاست پولی بانک مرکزی و حتی سیاست ارزی و نرخ سود سپرده و. وابسته به وضعیت امروز اقتصاد ایران و پایین بودن بهره وری است. براین اساس، هر فعال اقتصادی و هر سازمانی برای تامین مخارج خود به بانک ها و بانک مرکزی مراجعه می کند و نتیجه آن رشد نقدینگی و تورم است.
به عبارت دیگر، رشد پایه پولی و نقدینگی و تورم حاصل پایین بودن بهره وری در تمام اقتصاد کشور است و هر کس برای پوشش دادن شرایط خود و سرپا ماندن و تامین مخارج، چاره ای جز قرض کردن از بانک ها و بانک مرکزی ندارد.
از سوی دیگر، علاوه بر تامین مخارج و هزینه های دولت و فعالان اقتصادی و بانک ها، نوع دیگری از عملکرد اقتصاد و مسوولان دولت و فعالان اقتصادی نیز روی تورم و نقدینگی اثرگذار است و آن هدایت نقدینگی موجود به سمت بازارهای دارایی است. زمانی که به هر دلیلی، گردش پول در بازار مسکن، بانک ها و سود سپرده، ارز و طلا، بورس و سهام افزایش می یابد و دولت نیز آن را تشویق می کند، عملا حجم بزرگی از نقدینگی به آن سمت هدایت می شود. اما فقط به نقدینگی موجود اکتفا نمی کنند. عده ای خانه و ماشین خود را می فروشند تا سود ببرند، عده ای سرمایه در گردش شرکت و کارخانه را به جای تولید برای خرید سهام به کار می گیرند. عده ای با اعمال نفوذ و یا درخواست های معمولی و تامین وام برای شرکت، به بانک ها فشار وارد کرده تا پول جدید را به بازار مسکن، بورس، خودرو، ارز و طلا و. ببرند و سود بیشتری کسب کنند.
این وضعیت باعث شده که در سه ماه اول سال 99، میزان تسهیلات دهی بانک ها عملا 50 درصد افزایش یابد بدون آن که سرمایه گذاری یا رشد اقتصادی و تولید کشور بورس متاثر از رفتار نقدینگی است افزایش داشته باشد. نتیجه این وضعیت باعث رشد 19 درصدی مطالبات معوق در بهار 99 شده است. باعث رشد نقدینگی و پایه پولی بالای 8 درصد شده و اگر در آینده بانک ها به هر دلیل با کمبود منابع مواجه شوند و بدهکاران اقساط خود را به موقع پرداخت نکنند، باعث رشد اضافه برداشت بانک ها از بانک مرکزی می شود و این موضوع به رشد بیشتر پایه پولی و نقدینگی و تورم منجر خواهد شد.
در یک کلام باید گفت که پایین بودن بهره وری در همه جای اقتصاد ایران باعث شده که همه به دنبال پول بیشتر باشند تا کار خود را انجام دهند. اما اگر بهره وری بالا باشد سرمایه گذاری و تولید رشد می کند ودرآمد کشور و مردم بیشترمی شود و دولت مالیات بیشتر می گیرد و مخارج کشور تامین می شود و نیازی به رشد روزانه 2 هزار میلیارد تومان در شرایط فعلی نیست.
در نتیجه باید گفت که تورم مزمن و ساختاری در چند دهه اخیر ریشه در فضای کسب وکار، پایین بودن بهره وری، کارایی و اثرگذاری سیاست های ارزی و پولی ومالی دارد و تا زمانی که فضای کسب وکار، سیاست داخلی و سیاست خارجی گشایش نیابد، نمی توان انتظار داشت که بهره وری بهتر شود و کارایی اقتصاد و اثرگذاری سیاست های مالی و پولی کشور بهتر شود و موجب رشد اقتصاد و درآمدها شود و در نتیجه چالش امروز بزرگتر خواهد شد.
سال گذشته کسری بودجه بوده اما نرخ ارز تقریبا ثابت بود و در نتیجه اثر رشد 31 درصدی نقدینگی روی تورم کمتر نمود داشت اما امسال نرخ ارز دوباره افزایش یافته، شاخص سهام و بورس دچار افزایش شدید شده، بانک ها نگران سپرده ها بوده و نرخ سود سپرده را افزایش داده اند. کرونا هزینه های جدیدی اضافه کرده و خلاصه فضای کسب و کار متفاوت از سال 98 است و همین موضوع باعث شده که اثر کسری بودجه دولت بیشتر نمود داشته باشد و دولت مجبور است که وام های مختلفی را به مردم پرداخت کند و نقدینگی نیز رشد 34 درصدی دارد و اثر کسر بودجه روی تورم بیشتر نمود دارد.
لذا دولت و سایر قوای کشور و مسوولان ارشد، باید در کنار سیاست های فعلی پولی و مالی و ارزی، به دنبال راهکاری برای گشایش در فضای کسب وکار و تولید، سیاست داخلی و خارجی باشند. زیرا بیش از این نباید از بانک مرکزی و سازمان برنامه و دولت انتظار داشت و این سیاست های به کار گرفته شده سال 99 از جمله رشد بورس، فروش اوراق بدهی دولت و افزایش سود سپرده ها عملا قادر به مهار رشد نقدینگی و تورم نیست. زیرا نقدینگی روزی 2 هزار میلیارد تومان در حال افزایش است و عامل آن پایین بودن بهره وری است و هر کس برای پوشش مشکلات خود به پول جدید نیاز دارد تا سر پا بماند. پس موضوعات اقتصاد ایران را از طریق شاخص های روز و تغییرات آن باید بررسی کنیم و مغالطه ها را کنار گذاشته و واقعیت ها را بپذیریم و براساس شرایط متفاوت سال های قبل نتیجه گیری اشتباه نکنیم.
شاخص های بنیادی و تکنیکی را رها کنید/ بازار احساسی عمل می کند
در شرایط فعلی که درصد رسیدن به توافق برجامی تقریبا به صفر رسیده است، برخی کارشناسان ابهامات بازار سهام را به دو دسته خارجی و داخلی تقسیم میکنند. البته در این شرایط هم استراتژی وجود دارد که منجر به سودآوری شود.
بازار سهام در رکود به سر میبرد
امیرعلی امیرباقری، کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با بورس نیوز تشریح کرد: بازار سهام در شرایط رکودی به سر میبرد و ابهامات کلان بر آن حکم فرما است. ابهامات حاکم بر بازار سهام را میتوان به خارجی و داخلی تقسیم کرد، در بخش خارجی باید برجام را مثال زد و در بخش ابهامات داخلی باید به ساختاربودجه و انتظارات بودجهای فعالان اشاره کرد. اگر بودجه و ساختار آن دچار ابهام شود طبیعی است که فشار دولت بر شرکتها افزایش می یابد و شرایط کلان بازار سرمایه را با ابهام روبه رو کند. ریسکها چه داخلی و چه خارجی فضای سرمایهگذاری را با ابهام مواجه کرده است، از طرفی اگر برجام اتفاق نیافتد نرخهای سود بالاتر را شاهد هستیم در این شرایط سرمایهگذاران بزرگ از ورود امتناع میکنند.
بورس عملکرد مالی رفتاری دارد
وی با اشاره به گزارشهای پالایشیها گفت: باید توجه داشت که بورس یا هر بازار دیگری که از کارایی دور هستند، به جای اینکه از مالی کلاسیک پیروی داشته باشند بیشتر از مالی رفتاری پیروی میکنند. این نوع بازارها متاثر از شرایط روانی واکنش نشان میدهند همانطور که در سالیان پیش هم شاهد اینگونه رفتار بودهایم، بنابراین نباید انتظار داشت در شرایط فعلی بازار سهام چه در سطح پالایشی یا صنایع دیگر بورس واکنش جدی را شاهد باشیم. در این وضعیت بازار سرمایه بیشتر عملکرد مالی رفتاری دارد تا اینکه مالی کلاسیک داشته باشد.
امیرباقری افزود: این روند تا زمان از بین رفتن ابهامات و شفاف شدن شرایط کلان بورس ادامه دارد، تمام موارد به ریسک باز میگردد، زمانی که ریسک بر بازار سرمایه حاکم است نرخ بازده مورد انتظار نیز افزایش مییابد. بنابراین تا زمانی که ریسکها به سطح معقولی نرسد تا فعالین بتوانند جریان نقدینگی هوشمند را وارد بازار سهام کنند که به تبع آن جریان نقدینگی خرد هم وارد بازار شود، نمیتوان بازه زمانی را مشخص کرد و باید منتظر ماند. البته اشخاصی که دید سرمایهگذاری بلند مدت و میان مدت دارند، میتوانند از فرصتهای بازار سهام برای سرمایهگذاری استفاده کنند اما انتظار موج صعودی سنگین در کوتاه مدت را نمیتوان داشت.
بازار هیجانی شده و به نکات مثبت وزنی نمی دهد
این فعال بازار سهام تشریح کرد: معافیت مالیاتی برای شرکتهای بورسی و فرابورسی باید بیشتر مطرح شود تا تاثیرگذاری آن بر بازار سرمایه را متوجه شویم. با اطلاعات فعلی نمیتوان تاثیرات این معافیت را بر صورتهای سود و زیان شرکتهای فعال در بازار سرمایه بررسی کرد و درباره آن اظهار نظری داشت. اما باید گفت به صورت کلی کارایی بورس در سطح مطلوبی نیست و نباید انتظار داشت که اقداماتی از این دست در بازار موج مثبتی ایجاد کند. در بازار سهام ابزارهای متنوعی برای افراد با میزان ریسکپذیری متفاوت وجود ندارد و تا زمانی که بازار متاثر از مالی رفتاری است نباید انتظاری از اقدامات تکنیکی داشت. همچنین بازار سهام درگیر رفتار هیجانی شده و این نوع رفتار بر مطالعه صورتها و اصول مالی مقدم شده است.
دید سرمایه گذاری همچنان سودآور است
وی در پایان گفتگو با بورس نیوز بیان کرد: یکی از نکات مغفول مانده بازار سهام ، استراتژی سرمایهگذاری است. سرمایه گذاران تمایلی به شنیدن این دست موضوعات ندارند. اگر دید سرمایهگذاری جایگزین سفته بازی شود در میان مدت و بلند مدت ، افرادی منتفع می شوند. اگر دیدگاه سرمایهگذاری، چینش پرتفوی مناسب و موازنه ریسک معقول مد نظر باشد ، در میان مدت و بلند مدت بی شک بازدهی خوبی نصیب فعالان بازار سهام میشود.
دیدگاه شما