چرا باید از شاخص MACD استفاده کنید؟


اندیکاتور MACD

اندیکاتور MACD مخفف عبارت Moving Average Convergence Divergence است. این عبارت در معنای همگرایی (Convergence) و واگرایی (Divergence) میانگین متحرک است.

این اندیکاتور توسط آقای جرالد بی اپل ابداع شده است. از این اندیکاتور در تحلیل تکنیکال برای به دست آوردن قدرت، جهت و شتاب در یک روند استفاده می شود.

این اندیکاتور در اغلب موارد با استفاده از قیمت پایانی محاسبه می شود. بر خلاف اندیکاتور های دیگر اندیکاتور MACD فرمول سختی برای محاسبه خود ندارد.

بخش های اندیکاتور MACD

اندیکاتور مک دی کلاسیک شامل یک هیستوگرام (خطوط عمودی مشکی) و دو خط است که در اینجا این دو خط با آبی و قرمز نشان داده شده است.

خط قرمز رنگ با نام خط سیگنال (Signal) و خط آبی رنگ با نام خط MACD شناخته می شوند.

اندیکاتور MACD جدید نیز از یک هیستوگرام و یا همان نمودار میله ای و خط قرمز رنگ که همان خط سیگنال است تشکیل شده است

کاربرد اندیکاتور MACD

از اندیکاتور MACD استفاده های متفاوتی می شود از جمله محاسبه واگرایی MACD.

همانطور که در شکل زیر مشاهده می کنید زمانی که واگرایی در اندیکاتور MACD و خط روند اتفاق افتاده است بعد از آن ریزش سهم ایران خودرو اتفاق افتاده است و برعکس این موضوع نیز صادق است.

اندیکاتور MACD

همچنین زمانی که دو خط سیگنال و مک دی همدیگر را قطع می کنند نیز نوعی سیگنال خرید و فروش محسوب می شود که البته به تنهایی قابل استفاده نیست.

باید حتما در کنار ابزار های دیگر تحلیل تکنیکال درست استفاده شود، در شکل زیر این نوع سیگنال را همزمان در هر دو اندیکاتور نشان داده ایم.

اندیکاتور MACD

از اندیکاتور مکدی برحسب مورد در موارد دیگری مثل موج شماری امواج الیوت و یا تلفیق با اندیکاتور های دیگر برای خرید و فروش استفاده می شود که بسته به جای خود در همانجا باید آموزش دید.

آشنایی با محاسبات مکدی

خط مکدی یا به عبارتی مکدی‌لاین به عنوان یک خط پر نوسان و سریع، همواره با خط سیگنال در حرکت است که گاهی اوقات در تقاطع یکدیگر نیز قرار می‌گیرند که در این حالت و در شرایطی خاص سیگنالهای مهمی را به تحلیلگران ارائه می‌دهند.
حرکات خط مکدی با توجه به پیروی از نمودار قیمت، تشکیل پیوتهایی را می‌دهد که در بررسی هماهنگی یا ناهماهنگی رفتار نمودار قیمت و خط مکدی سیگنالهای مهم دیگری نیز صادر می‌شود.

پیوت یا نقطه ی برگشت چیست؟
محاسبه خط مکدی بسیار ساده است و دانستن نحوه محاسبه خط مکدی این امکان را به شما می‌دهد تا اندیکاتور را بر اساس رفتار نمودار مدنظرتان بهینه سازی کنید تا سیگنالهای بهتری دریافت نمایید.

در محاسبه خط مکدی نیاز به دو میانگین متحرک از نوع EMA یا نمایی داریم:

  • ابتدا میانگین نمایی ۱۲ دوره‌ای قیمت را محاسبه می‌کنیم.
  • سپس میانگین نمایی ۲۶ دوره‌ای را محاسبه می‌کنیم.
  • تقاضل میانگین ۱۲ دوره‌ای از میانگین ۲۶ دوره‌ای خط مکدی ما را نمایش می‌دهد.

نکته مهم : برای استفاده درست از اندیکاتور MACD لازم نیست فرمول و نحوه محاسبه آن را بدانید فقط استفاده از کاربرد های آن کافیست.

سیگنال اندیکاتور مکدی

دریافت سیگنال خرید از اندیکاتور MACD در تحلیل تکنیکال:

  • اگر خط MACD از ناحیه زیر صفر، خط سیگنال را از پایین به بالا قطع ‌کند سیگنال خرید صادر می‌شود.
  • هرگاه در اندیکاتور MACD در تحلیل تکنیکال خط مکدی خط سیگنال را به سمت بالا قطع کند و میله‌های هیستوگرام از فاز منفی وارد فاز مثبت شوند، سیگنال خرید خواهیم داشت.
  • اگر میله‌های هیستوگرام زیر خط صفر قرار داشته باشند و خط سیگنال که با رنگ قرمز نمایش داده می‌شود از میله‌های هیستوگرام خارج شده باشد، سیگنال خرید خواهیم داشت.
  • اگر میله‌های هیستوگرام بالای خط صفر قرار داشته باشند و خط سیگنال به داخل میله‌های هیستوگرام وارد شود سیگنال خرید صادر خواهد شد.

دریافت سیگنال فروش از اندیکاتور MACD در تحلیل تکنیکال:

  • اگر در اندیکاتور MACD خط مکدی در ناحیه‌ی بالای صفر، خط سیگنال را از بالا به پایین قطع کند، سیگنال فروش صادر می‌شود.
  • اگر میله‌های هیستوگرام در بالای خط صفر قرار داشته باشد و خط سیگنال از میله‌های هیستوگرام خارج شود سیگنال فروش صادر می‌شود.
  • اگر میله‌های هیستوگرام در پایین خط صفر قرار داشته باشند و خط سیگنال در این موقعیت وارد میله‌های هیستوگرام شود، سیگنال فروش صادر می‌شود.

اندیکاتور MACD

واگرایی و همگرایی در مکدی

همانطور که توضیح دادیم و از نام مکدی پیداست یکی از کاربردهای آن بررسی واگرایی و همگرایی می‌باشد که برای تحلیلگران حائز اهمیت می‌باشد.

از ویژگی‌های مثبت مکدی ارائه سیگنال واگرایی به بهترین نحو ممکن است. اگر قیاسی بین خانواده نوسانگرها داشته باشیم متوجه خواهیم شد که مکدی در تشخیص ضعف روند بسیار هوشمند عمل می‌کند و به ادعای جرالد اپل بهترین اندیکاتور جهت بررسی قدرت روند می‌باشد.

سه استراتژی تجاری رایج اندیکاتور MACD

این استراتژی‌ها توانایی ارائه تحلیل تکنیکال به شما را دارند که این موضوع موجب کمک به شما در جهت پیدا کردن فرصت‌های موجود در بازار می‌شود.

از پرطرفدارترین این استراتژی‌ها می‌توان به سه مورد زیر اشاره کرد:

  • متقاطع یا Crossovers
  • وارونه سازی هیستوگرام یا Histogram reversals
  • عبور از صفر یا Zero crosses

متقاطع یا Crossovers

زمانی سیگنال خرید در این استراتژی همانند اکثر استراتژی‌های متقاطع مشخص می‌شود که خط کوتاه‌تر و واکنشی‌تر که می‌تواند خط مکدی نیز باشد، در قسمت بالاتری از خط کندتر که خط سیگنال است، جا به جا شود.

پایه‌ریزی استراتژی متقاطع که دارای ماهیتی آهسته و کند است، براساس انتظاری است که جهت پیش آمدن یک جا به جایی قبل از گشایش یک موقعیت می‌باشد.

به عبارت دیگر شما بایستی در انتظار یک پیشامد باشید که یک موقعیت تازه را در بازار بورس به وجود آورد. در روندهای ضعیف بازار بورس، اندیکاتور MACD با این مسئله رو به رو است که از زمان به وجود آمدن یک سیگنال، احتمال برگشت قیمت به یک نقطه وجود دارد.

به عبارتی آن را یک سیگنال کاذب در نظر می‌گیرند.

لازم به ذکر است که در اغلب موارد جهت تحلیل تکنیکال بازار و برای تأیید نمودن سیگنال مورد نظر، استفاده از استراتژی‌هایی قابل اعتماد است که از طریق بررسی رفتار قیمت کار خود را انجام می‌دهند.

وارونه سازی هیستوگرام یا Histogram reversals

پیش از کار با اندیکاتور MACD به شما توصیه می‌کنیم که مفیدترین بخش آن که هیستوگرام می‌باشد را مورد بررسی قرار دهید.

این استراتژی می تواند با میله‌هایی، تفاوت میان خط سیگنال با خط MACD را نشان دهد. در لحظه‌ای که حرکت قیمت بازار در یک جهت است، ارتفاع مربوط به هیستوگرام افزایش یافته و در لحظه حرکت کند بازار، این ارتفاع کم می‌شود.

به عبارت دیگر هر چقدر که فاصله میله‌های هیستوگرام از عدد صفر بیش‎تر شود، فاصله دو خط میانگین متحرک نیز از همدیگر زیادتر می‌شود. همچنین هنگام به پایان رسیدن فاز انبساط ابتدایی، به احتمال زیاد شکلی کوهان مانند به وجود می‌آید.

در واقع این شکل، یک سیگنال جهت اطلاع شما از انقباض مجدد میانگین متحرک می‌باشد. همچنین این موضوع را می‌توان به عنوان نشانه‌ای ابتدایی جهت استراتژی متقاطع یا نزدیک بودن یک کراس اور تلقی کرد.

برخلاف استراتژی متقاطع یا کراس اور، استراتژی هیستوگرام پیشرو و برجسته بوده و یادگیری آن بسیار مهم می‌باشد.

پایه‌ریزی استراتژی هیستوگرام براساس بهره‌گیری از روندهایی است که شناخته شده می‌باشند و می‌توان از آن‌ها جهت جای دادن موقعیت‌ها به عنوان پایه‌هایی مناسب استفاده کرد. به معنای دیگر استراتژی ذکر شده قابلیت انجام عمل پیش از صورت گرفتن حرکت‌های واقعی بازار را دارد.

عبور از صفر یا Zero crosses

استراتژی عبور از صفر بر مبنای گذر هر کدام از خطوط EMAs از خط صفر می‌باشد. امکان ظاهر شدن روندی جدید و صعودی زمانی است که MACD از قسمت زیر خط صفر عبور کند.

همچنین امکان ظاهر شدن روندی جدید و نزولی زمانی است که MACD از قسمت بالای خط صفر عبور کرده و آن را قطع کند.

استراتژی عبور از صفر در اغلب موارد کندترین سیگنال در بین سه سیگنال ذکر شده است که عموماّ معامله‌گر سیگنال‌های کمی را به وسیله آن دریافت خواهد کرد. البته از مزیت‌های این سیگنال این است که برگشت‌های از نوع کاذب کم‌تری دارد.

به طور کلی استراتژی ذکر شده این گونه است که چنانچه MACD از قسمت بالای خط صفر عبور نمود، شما می‌توانید معامله را ببندید یا خرید کنید، چنانچه از قسمت پایین خط صفر عبور کند، شما می‌توانید معامله را باز کنید یا بفروشید.

در این روش با دقت و احتیاط بایستی جلو بروید، چرا که ماهیت کند و تأخیری این روش به این صورت است که بازارهای متلاطم و پر سرعت، سیگنا‌ل‌ها را به کندی می‌فرستند.

با این وجود در ارائه سیگنال‌های بازگشت از جابه‌جایی‌های رفت و برگشتی که به صورت طولانی مدت در عملیات تحلیل تکنیکال رخ می‌دهند، بسیار پرکاربردتر است.

بهترین زمان استفاده از اندیکاتور MACD

پیش از کار با اندیکاتور MACD باید بدانید که چنین زمانی وجود نداشته و همه چیز به برنامه معاملاتی و اولویت شخصی خودتان وابسته است.

برخی از افراد به دلیل عدم داشتن رویکردی تکنیکال و یا استفاده از شاخص‌های متفاوت جهت مشخص نمودن روند قیمت، نمی‌توانند زمان استفاده از MACD را بیابند.

باید توجه داشته باشید که در صورت انتخاب استراتژی کند، جهت دریافت سیگنال‌ها در یک زمان بندی درست، مجبور به دیدن مکرر این شاخص خواهید بود.

اما در صورت انتخاب استراتژی پیشرو نظیر هیستوگرام و در جهت دریافت سیگنال‌ها پیش از موعد مقرر، شاید بتوانید مدت زمان پایین‌تری را صرف نظارت بر MACD کنید.

اندیکاتور MACD و اندیکاتور RSI چه تفاوتی دارند؟

اندیکاتور RSI برای سیگنال‌دهی تشخیص نواحی بیش‌خرید یا بیش‌فروش بودن قیمت‌ بکار می‌رود. اندیکاتور RSI اسیلاتوری است که میانگین افزایش و کاهش قیمت‌ها را در دوره‌ای معین از زمان می‌سنجد.

این دوره به صورت معمول ۱۴ روزه یا ۱۴ هفته‌ای و … است و مقادیر بدست آمده بین صفر تا صد نوسان می‌کنند.

اندیکاتور MACD رابطه بین دو میانگین متحرک نمایی را می‌سنجد حال آن که RSI، تغییرات قیمتی در رابطه با قیمت‌های بالا و پایین اخیر را بررسی می‌کند.

این دو اندیکاتور عموماً با یکدیگر استفاده می‌شوند تا برای تحلیل‌گران تصویری تکنیکال‌تر از بازار ارائه دهند.

اندیکاتور RSI چیست و در تحلیل تکنیکال چه کاربردی دارد؟

هر دوی این اندیکاتور‌ها شتاب روند در بازار را می‌سنجند اما به علت سنجش عوامل متفاوت ممکن است موارد مختلفی را گزارش کنند.

امکان دارد، مقادیر اندیکاتور RSI برای دوره‌ای طولانی بالای ۷۰ باشد که نشان می‌دهد بازار نسبت به قیمت‌های اخیر در موقعیت بیش خرید قرار گرفته در حالیکه اندیکاتور MACD نشان‌دهنده افزایش تکانه خرید است.

هرکدام از این اندیکاتور‌ها ممکن است سیگنال تغییر روند قیمت را با نشان دادن واگرایی نسبت به قیمت، نشان دهند.

قوانین اندیکاتور MACD در تحلیل تکنیکال برای خرید:

۱. هیستوگرام MACD باید صعودی باشد.

۲. اسیلاتور MACD می‌بایست در ناحیه‌ی اشباع خرید قرار گرفته باشد.

۳. میانگین متحرک (MA) با دوره‌ی زمانی ۵۰، همواره باید بالاتر از میانگین متحرک با دوره‌ی زمانی ۱۰۰ باشد.

قوانین اندیکاتور MACD در تحلیل تکنیکال برای فروش:

۱. هیستوگرام MACD باید نزولی باشد.

۲. اسیلاتور MACD می‌بایست در ناحیه‌ی اشباع فروش قرار گرفته باشد.

۳. میانگین متحرک (MA)، با دوره‌ی زمانی ۵۰، باید پایین‌تر از میانگین متحرک با دوره‌ی زمانی ۱۰۰ باشد.

MACD بهتر است یا هیستوگرام آن؟

معامله‌گران بورس، معمولا از خود MACD و هیستوگرام آن به شکل یکسان استفاده نمی‌کنند. در هیستوگرام نیز، تقاطع‌های مثبت و منفی، واگرایی‌ها و اوج و فرود‌های مکرر دیده می‌شوند.

در موقعیت‌های مختلف، بر حسب تجربه، باید بین MACD و هیستوگرام یکی را برای تحلیل تکنیکال انتخاب کنید زیرا بین سیگنال‌های این دو، تفاوت زمانی وجود دارد.

محدودیت‌های MACD

یکی از اصلی‌ترین مشکلات واگرایی این است که بسیاری اوقات سیگنالی برای روند معکوس احتمالی ایجاد می‌کند اما در عمل روند معکوس نمی‌شود.

مشکل دیگر این است که واگرایی، نمی‌تواند معکوس‌شدن تمام روندها را پیش بینی کند.

به عبارت دیگر، این اندیکاتور سیگنال‌های زیادی از معکوس‌شدن روند اعلام می‌کند ولی این اتفاق نمی‌افتد اما از پیش‌بینی برخی روندهای معکوس واقعی باز می‌ماند.

واگرایی مثبت کاذب (false positive divergence) هنگامی اتفاق می‌افتد که قیمت یک دارایی در محدوده رنج (روند خنثی) حرکت کند.

کند شدن مومنتوم قیمت (حرکات قیمت در محدوده رنج یا کند شدن روند) باعث می‌شود، حتی در صورت عدم وجود یک روند معکوس حقیقی، MACD از بالاترین حد خود فاصله گرفته و به سمت خطوط صفر متمایل شود.

اندیکاتور MACD یا مکدی چیست و چگونه از آن استفاده کنیم؟

اندیکاتور واگرایی/ همگرایی میانگین متحرک

اندیکاتور واگرایی/ همگرایی میانگین متحرک (Moving Average Convergence Divergence یا MACD) یک اندیکاتور دنبال کننده روند است که رابطه بین دو میانگین متحرک در قیمت یک دارایی را نشان می‌دهد. MACD با کسر EMA (میانگین متحرک نمایی Exponential Moving Average) ۲۶ دوره‌ای از ۱۲ دوره‌ای محاسبه می‌شود.

نتیجه این محاسبه خط MACD را به ما می‌دهد. سپس یک EMA نه روزه به عنوان «خط سیگنال» (Signal Line) در بالای آن رسم می‌شود، از این خط می‌توان به عنوان سیگنال خرید و فروش استفاده کرد. هنگامی که MACD به بالای خط سیگنال خود می‌رود، معامله‌گران دارایی را می‌خرند و هنگامی که به زیر آن می‌رود دارایی را می‌فروشند. اندیکاتور MACD را به روش‌های متفاوت دیگری نیز تفسیر می‌کنند. متداول‌تر روش‌ها، تقاطع خطوط (Crossover)، واگرایی (Divergence) و صعود/سقوط شدید هستند.

فرمول MACD

میانگین متحرک نمایی ۲۶ دوره‌ای – میانگین متحرک نمایی ۱۲ دوره‌ای = MACD

MACD با کسر EMA بلندمدت (۲۶ دوره) از EMA کوتاه‌مدت (۱۲ دوره) محاسبه می‌شود. EMA یا میانگین متحرک نمایی نوعی میانگین متحرک است که وزن و اهمیت بیشتری برای داده های جدیدتر قائل است.

همچنین میانگین متحرک نمایی به عنوان میانگین متحرک نمایی وزنی (Exponentially Weighted Moving Average) شناخته می‌شود. این میانگین متحرک، نسبت به میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average یا SMA) به تغییرات اخیر قیمت واکنش بیشتری نشان می‌دهد اما میانگین متحرک ساده به تمام دوره‌های قیمتی وزن یکسانی می‌دهد.

یادگیری MACD

در اندیکاتور MACD (که پایین نمودار قیمتی قرار می‌گیرد) هر زمان که میانگین متحرک ۱۲ دوره‌ای (خط قرمز در نمودار قیمتی) از میانگین متحرک ۲۶ دوره‌ای بالاتر باشد (خط آبی در نمودار قیمتی)، مقدار آن مثبت است و هنگامی که میانگین متحرک ۱۲ دوره‌ای کمتر از میانگین متحرک ۲۶ دوره‌ای باشد، مقدار آن چرا باید از شاخص MACD استفاده کنید؟ منفی است. همچنین هرچه فاصله MACD نسبت به خط پایه (Baseline) بالاتر یا پایین‌تر باشد نشان می‌دهد که فاصله بین دو میانگین متحرک در حال افزایش است.

در نمودار زیر می‌بینید چگونه حرکت دو میانگین متحرک نمایی که در نمودار قیمت اعمال شده‌اند با حرکات اندیکاتور MACD یکسان بوده‌اند.

اندیکاتور واگرایی/ همگرایی میانگین متحرک

MACD اغلب به صورت هیستوگرام (Histogram) نشان داده می‌شود. (نمودار زیر را ببینید) در این شیوه فاصله بین MACD و خط سیگنال به صورت نمودار میله‌ای نمایش داده می‌شود. اگر MACD از خط سیگنال بالاتر باشد، هیستوگرام بالاتر از خط پایه MACD خواهد بود و اگر MACD زیر خط سیگنال باشد، هیستوگرام زیر خط پایه خواهد بود. معامله‌گران برای شناسایی زمان حرکت صعودی یا نزولی از هیستوگرام MACD استفاده می‌کنند.

اندیکاتور واگرایی/ همگرایی میانگین متحرک

MACD در مقابل شاخص قدرت نسبی

شاخص قدرت نسبی (RSI) نشان می‌دهد که آیا یک بازار نسبت به سطوح قیمتی اخیر چرا باید از شاخص MACD استفاده کنید؟ خودش در وضعیت اشباع خرید (Overbought) یا اشباع فروش (Oversold) قرار گرفته است. اندیکاتور RSI، اوسیلاتوری (Oscillator) است که میانگین کاهش و افزایش قیمت را در یک بازه زمانی مشخص محاسبه می‌کند. دوره زمانی پیش فرض ۱۴ دوره است و مقادیر آن بین ۰ تا ۱۰۰ متغیر است.

MACD رابطه بین دو EMA را اندازه‌گیری می‌کند، درحالی که RSI تغییرات قیمت در رابطه با کف‌ها و سقف‌های قیمتی اخیر را اندازه‌گیری می‌کند. این دو شاخص اغلب با هم استفاده می‌شوند تا تصویر تکنیکال کامل‌تری به تحلیلگران ارائه دهند.

این اندیکاتورها هر دو حرکت بازار (مومنتوم Momentum) را اندازه‌گیری می‌کنند، اما از آنجا که در محاسبه از فاکتورهای متفاوتی استفاده می‌کنند ممکن است گاهی اوقات سیگنال‌های متضاد ارائه کنند. به عنوان مثال ممکن است در یک بازه زمانی RSI بالای ۷۰ باقی بماند که نشان می‌دهد بازار نسبت به قیمت‌های اخیر چرا باید از شاخص MACD استفاده کنید؟ به سطح اشباع خرید رسیده است، درحالی که MACD نشان دهد که مونتوم صعودی بازار همچنان در حال افزایش است. مشاهده واگرایی (Divergence) در هر یک از اندیکاتورها می‌تواند نشان از تغییر روند آتی در قیمت باشد. (واگرایی زمانی رخ می‌دهد که اندیکاتور افت می‌کند اما قیمت بالا می‌رود و یا برعکس).

محدودیت‌های MACD

یکی از مشکلات اصلی MACD این است که غالبا سیگنال تغییر (بازگشت) روند می‌دهد اما هیچ تغییر روندی رخ نمی‌دهد. مشکل دیگر این است که تمام تغییر روندها را پیش‌بینی نمی‌کند. به عبارت دیگر این اندیکاتور نه تنها تمام تغییر روندها را پیش‌بینی نمی‌کند، بلکه آنهایی را که پیش‌بینی می‌کند نیز ممکن است اشتباه باشند.

واگرایی کاذب اغلب زمانی رخ می‌دهد که قیمت یک دارایی روند ساید (Side) دارد مثل زمانی که قیمت در یک محدوده کوچک نوسان می‌کند و یا در حال تشکیل الگوی مثلث (Triangle) است. کاهش مومنتوم قیمت (به عنوان مثال در یک روند ساید قیمتی) منجر می‌شود که MACD از محدوده‌های حدی خود فاصله بگیرد و به سمت محدوده صفر حرکت کند و در نهایت سیگنال اشتباهی برای ما صادر کند.

  • بیشتر بخوانید: معرفی الگوهای قیمتی تحلیل تکنیکال
نمونه‌ای از کراس اور در MACD

همانطور که در نمودار زیر نشان داده شده است، هنگامی که MACD زیر خط سیگنال قرار می‌گیرد، یک سیگنال نزولی صادر می‌شود که یعنی زمان فروش فرا رسیده است. برعکس، هنگامی که MACD از خط سیگنال بالاتر می‌رود، اندیکاتور سیگنال صعودی می‌دهد که یعنی احتمال دارد قیمت به سمت بالا حرکت کند. برخی از معامله‌گران قبل از ورود به معامله منتظر تکمیل تقاطع (Crossover یا کراس‌اور) بالای خط سیگنال می‌شوند تا احتمال سیگنال کاذب کاهش یابد.

کراس اورها (Crossover) وقتی مطابق با روند غالب باشند، قابل اطمینان‌تر هستند. اگر در روند صعودی بلند مدت MACD پس از اصلاحی مختصر سیگنال صعودی صادر کند،‌ می‌توان با اطمینان بالایی گفت که روند صعودی خواهد بود.

اندیکاتور واگرایی/ همگرایی میانگین متحرک

اگر MACD به دنبال یک روند بلندمدت نزولی، کمی افزایش یافته و سپس MACD به زیر خط سیگنال برود، معامله‌گران این حرکت را یک سیگنال نزولی قابل اطمینان در نظر می‌گیرند.

اندیکاتور واگرایی/ همگرایی میانگین متحرک
نمونه‌ای از واگرایی

وقتی MACD کف و سقف‌هایی تشکیل می‌دهد که متناظر با سقف و کف سطوح قیمتی نیستند، گفته می‌شود واگرایی (Divergence) ایجاد شده است. واگرایی صعودی (Bullish Divergence) زمانی رخ می‌دهد که MACD دو کف ایجاد می‌کند که دومین کف از اولی بالاتر باشد، اما در نمودار قیمت، کف دوم پایین‌تر از کف اول قرار دارد. در صورتی که روند بلند مدت نیز صعودی باشد،‌ شاهد یک سیگنال صعودی معتبر هستیم.

برخی از معامله‌گران حتی در صورت نزولی بودن روند بلند مدت باز هم به دنبال واگرایی‌های صعودی در MACD هستند چرا که می‌تواند نشانه‌ای از تغییر روند باشد. اگرچه این تکنیک از اطمینان کمتری برخوردار است.

اندیکاتور واگرایی/ همگرایی میانگین متحرک

به طور مشابه هنگامی که MACD دو سقف ایجاد می‌کند و سقف دومی پایین‌تر از سقف اولی است و در نمودار قیمت، سقف‌های متناظر به گونه ای هستند که سقف دومی بالاتر از سقف اولی است، گفته می‌شود که یک واگرایی نزولی (Bearish Divergence) ایجاد شده است. اگر واگرایی نزولی در طی یک روند نزولی بلند مدت ظاهر شود، به عنوان تاییدی بر روند نزولی در نظر گرفته می‌شود.

مانند واگرایی صعودی، برای برخی معامله‌گران واگرایی نزولی در طی یک روند صعودی نیز از اهمیت برخوردار است چرا که می‌تواند ضعف روند بلندمدت را نشان دهد. با این حال این سیگنال نیز ضریب اطمینان پایینی دارد.

اندیکاتور واگرایی/ همگرایی میانگین متحرک

نمونه‌ای از صعود/سقوط شدید

وقتی MACD به سرعت بالا می‌رود یا پایین می‌آید (میانگین‌های متحرک از یکدیگر فاصله می‌گیرند). سیگنالی مبنی بر اشباع خرید یا اشباع فروش صادر می‌کند که قیمت باید به زودی به حالت نرمال بازگردد. معامله‌گران این تحلیل را اغلب با اندیکاتور RSI انجام می‌دهند اما می‌توان برای اطمینان از ترکیب MACD و RSI نیز استفاده کرد.

اندیکاتور واگرایی/ همگرایی میانگین متحرک

گاهی معامله‌گران از هیستوگرام MACD به همان روشی که از خود MACD استفاده می‌کنند، بهره می‌برند. کراس اورهای مثبت و منفی، واگرایی‌ها و افزایش یا کاهش سریع قیمت در هیستوگرام نیز قابل شناسایی است اما باید قبل از استفاده از هیستوگرام تجربه لازم را کسب کنید چرا که بین سیگنال‌های MACD و هیستوگرام آن تفاوت‌های زمانی وجود دارد.

جهت پیگیری اخبار و تحلیل های فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرامی UtoFX بپیوندید.

تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال چیست؟ | قسمت پنجم

تحلیل تکنیکال قسمت 5

در قسمت چهارم تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال چیست؟ با چند مورد از متداول ترین اندیکاتورها آشنا شدید،در این قسمت به ادامه موضوع اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال میپردازیم ،با ما همراه باشید.

اندیکاتور واگرایی در تحلیل تکنیکال

واگرایی در زمان‌هایی اتفاق می‌افتد که روند قیمت بر خلاف روند نوسانگر اسیلاتور باشد و به دو نوع واگرایی مثبت و منفی دسته‌بندی می‌شود که در ادامه هر یک را توضیح خواهیم داد.

واگرایی منفی (-RD)

این حالت در زمان‌هایی اتفاق می‌افتد که قیمت، قله جدید را ایجاد کرده اما اندیکاتور موفق به ثبت سقفی جدید نشد و قله پائین‌تری اتفاق بیفتد. این واگرایی حاکی از آن است که از فشار خرید کاسته شده اما همچنان تعداد و قدرت خریداران در بازار بیشتر است. پس از مشاهده شدن این حالت لازم است که فوراً مدیریت ریسک را انجام داد؛ چرا که احتمالاً تغییر روند و بازگشت نزولی بازار بیشتر خواهد شد.

 اندیکاتور واگرایی منفی در تحلیل تکنیکال

واگرایی مثبت (+RD)

واگرایی مثبت در روندهای نزولی تشکیل می‌گردد. به شکلی که با رقم خوردن کف قیمت پائین‌تر اندیکاتور، کف بالاتری به وجود می‌آید. این واگرایی نشانگر این است که کاهش فروش اتفاق افتاده اما این کاهش به اندازه نبوده است که قدرت خریداران بیشتر از فروشندگان گردد.

 اندیکاتور واگرایی مثبت در تحلیل تکنیکال

واگرایی مخفی منفی (HD-)

این نوع از واگرایی در زمان‌ّایی اتفاق می‌افتد که قیمت، سقف پائین‌تری را نسبت به قله قبلی رقم زده است، اما اندیکاتور، قله بالاتری را به نسبت قله قبلی ثبت می‌کند. این اتفاق نشانگر تداوم یافتن روند نزولی بازار است.

واگرایی مخفی منفی (HD-)

واگرایی مخفی مثبت (HD+)

واگرایی مخفی مثبت در زمان‌هایی تشکیل می‌شود که قیمت، کف بالاتری را نسبت به کف قبلی خود بسازد اما اندیکاتور،‌ مقدار ریزش بیشتری را نشان دهد و کف پائین‌تری را ایجاد نماید. این اتفاق نشانگر این است که روند صعودی تداوم خواهد داشت.

واگرایی مخفی مثبت (HD+)

اندیکاتور مکدی یا MACD در تحلیل تکنیکال

میانگین متحرک همگرا واگرا یا Moving Average Convergence Divergence که به اختصار، مکدی نامیده می‌شود، یکی از ساده‌ترین و موثرترین اندیکاتورها برای تحلیل تکنیکال است که قدرت و شتاب روند و جهت آن را مورد بررسی قرار می‌دهد. این شاخص از دو خط MACD و خط سیگنال تشکیل می‌گردد که فرمول محسابه هر یک از آن‌ها به شکل زیر خواهد بود:

  • خط MACD: میانگین متحرک نمایی ۲۶ روزه – میانگین متحرک نمایی ۱۲ روزه
  • خط سیگنال: میانگین متحرک نمایی ۹ روزه خط MACD
  • هیستوگرام MACD: خط سیگنال – خط MACD

قیمت بسته شده در هر کندل، برای میانگین‌های متحرک مورد استفاده قرار می‌گیرد. هیستوگرام MACD وظیفه بررسی کردن تغییرات بین خط مکدی و میانگین متحرک نمایی را به عهده دارد. در صورتی که مثبت باشد، خط سیگنال زیر خط مکدی قرار می‌گیرد. دوره‌های ۹ و ۱۲ و ۲۶، اعدادی‌اند که تریدرها معمولاً از آن استفاده می‌کنند. هرچند معامله‌گران خواهند توانست با توجه به شیوه و هدفی که دنبال می‌کنند، این اعداد را دستخوش تغییر نمایند.

کاربرد مکدی را می‌توان در ۳ روش کلی خلاصه و جمع‌بندی کرد.

اولین روش، در استفاده از واگرایی است که پیش از این توضیح دادیم.

مکدی یا MACD

استفاده دیگری که از مکدی می‌شود در زمانی است که دو خط سیگنال و مکدی، همدیگر را منقطع کنند. هنگامی که خط مکدی در جهت بالا خط سیگنال را قطع می‌کند، به نوعی می‌توان گفت که سیگنال خرید یا روند صعودی را منتشر می‌کند. در صورتی که قطع آن در جهت رو به پائین باشد، سیگنال فروش و روند نزولی را نشان خواهد داد.

مکدی یا MACD در تحلیل تکنیکال

روش آخر، سطح صفر را در اندیکاتور به عنوان مبنا قرار می‌دهد و عبور خط مکدی چرا باید از شاخص MACD استفاده کنید؟ از این سطح به طرف بالا، سیگنال خرید و عبور از سطح به پائین، سیگنال فروش را نشان خواهد داد. البته لازم است که خرید یا فروش را صرفاً با توجه با اندیکاتور در نظر نگرفته و از ابزارهای دیگر نیز برای کاهش خطا و ریسک‌ها استفاده کرد.

شاخص قدرت نسبی یا RSI

شاخص قدرت نسبی، یکی از اندیکاتورهای دیگر است که کاربرد زیادی در تحلیل تکنیکال دارد. استفاده‌ای که از این اندیکاتور می‌شود برای تعیین نقاط بازگشت بالقوه است. این اسیلاتور میان اعداد صفر تا ۱۰۰ تغییر می‌کند. به شکلی که از عدد ۳۰ به پائین‌تر، منطقه اشباع فروش و از ۷۰ به بالا، منطقه اشباع خرید است. به عنوان مثال، در مناطقی که بیش از حد فروخته شده است، این امکان وجود دارد که با کاهش فشار فروش، شاهد تغییر روند باشیم.

شاخص قدرت نسبی در تحلیل تکنیکال

از اندیکاتور شاخص قدرت نسبی برای شناسایی قدرت روند استفاده می‌شود. به عنوان مثال، در روندهای صعودی و با تثبیت سقف‌های قیمتی بالاتر، اگر قله‌هایی که در RIS شکل گرفته‌اند بالاتر از قله قبلی باشد، بیانگر این خواهد بود که روند صعودی قدرتمند خواهد بود و ادامه می‌یابد. نکته دیگری که در این خصوص وجود دارد این است که خطوط حمایت و مقاومت در اندیکاتورها، می‌توانند واکنش‌های احتمالی اندیکاتورها را مورد بررسی دقیق‌تر قرار دهند تا احتمال ریسک و خطا را کاهش دهند.

در تصویر زیر، خطی که در اندیکاتور کشیده شده، به منظور حمایت ظاهر گردیده و سپس به شکل مقاومت تبدیل شده است. با تماس شاخص می‌شود نقاط خرید و فروش را در نمودار مشخص نمود.

شاخص قدرت نسبی

واقعیت این است که بسیاری از معامله‌گران حرفه‌ای و تحلیل‌گران موفق می‌توانند تنها با استفاده از این سه اندیکاتور، تحلیل‌های دقیقی را انجام دهند. البته در این خصوص می‌توان از ابزارهای دیگری نیز استفاده کرد که می‌تواند تحلیل‌ها را از جنبه‌های دیگری نیز انجام دهند. در ادامه به معرفی تعدادی از این اندیکاتورها می‌پردازیم.

اندیکاتور ATR یا برد واقعی میانگین

از اندیکاتور ATR به منظور پیش‌بینی حرکات قدرتمند قیمت و شناسایی کردن نوسانات بازار استفاده می‌شود. نحوه محاسبه آن نیز به این صورت است که تفاضل قیمت بالا هر تایم فرم و قیمت پائین آن را محاسبه کرده و میانگینی که معمولاً در بازه‌های زمانی ۱۴ روزه به دست می‌آید را از آن رسم می‌کنند.

از این شاخص می‌توان در نوسان‌های شدید بازار (چه صعودی یا چه نزولی) استفاده کرد. این شاخص قادر است افزایش‌های شدید را نشان داده و همچنین نوسانات کوجک که در کندل‌هایی با اندازه‌های کوچک ایجاد می‌شوند را نیز به صورت دقیق و مشخص نشان دهند.

باید توجه داشت که اندیکاتور برد واقعی میانگین در مورد جهت روند بازار، اطلاعات خاصی را در اختیارمان قرار نمی‌دهد و تنا نوسانات آن را مشخص خواهد کرد. پس از نوسانات شدید و کندل‌های عظیمی که در بازار ایجاد می‌شوند (چه مثبت و چه منفی) که باعث افزایش ATR می‌گردند، باید منتظر ماند تا شاهد کاهش اندازه کندل‌ها به میزان کوچک و کوچکتر باشیم. به عبارت دیگر، نوسانات مشاهده شده در هر کندل نشان از این دارد که تا شاخص ATR اصلاح شود، بایستی از قله خود فاصله بگیرند.

اندیکاتور ATR

نمودار فوق، در تایم فریم ۴ ساعته بیت کوین به همراه شاخص ATR مشخص شده است. کندل‌های بزرگی که در دسامبر سال ۲۰۱۷ ایجاد شده‌اند، شاخص ATR را بالا برده و با کاهش دادن اندازه کندل‌ها در ادامه، این شاخص توانسته است خود را اصلاح کند.

شاخص ATR در واقع بیانگر این است که یک ارز دیجیتال یا سهام بورس، به طور میانگین در یک روز تا چه میزان نوسان می‌کند. تریدرها و سرمایه‌گذاران می‌توانند با استفاده از این شاخص، حد ضرر و هدف سود را تعیین نمایند.

اندیکاتور OBV

این اندیکاتور در عین سادگی، می‌تواند اطلاعاتی مفید و مهم را در اختیار تریدرها قرار دهد. اندیکاتور OBV نشانگر حجم معاملات است. به این صورت که در صورت بسته شدن نزولی کندل، حجم مربوط به آن را از حجم کل کم کرده و در صورت صعودی بسته شدن آن، حجم معاملات را به آن شاخص اضافه خواهند کرد. تصویر زیر نشانگر شاخص OBV در نمودار بیت کوین است.

اندیکاتور OBV

شاخص OBV که حجم جمعی معاملات را نشانگر است، در جهت تعیین کردن و تائید روند مورد استفاده واقع می‌شود. برای مثال، هنگامی که نمودار قیمتی، روند نزولی را نشان می‌دهد و OBV نیز بیانگر روندی نزولی است، در این صورت می‌توان این انتظار را داشت که روند نزولی ادامه خواهد یافت.

چند نکته کلی در مورد تحلیل تکنیکال که باید بدانید

در تحلیل تکنیکال، نمودارهای مختلفی وجود دارد

در تحلیل تکنیکال، از ابزارها و فوت و فن‌های مختلفی استفاده می‌شود. اصلی‌ترین این ابزارها، نمودار است. نمودارها، حرکت قیمتی را در گذر زمان نمایش می‌دهند. در کل، سه نوع نمودار کندل استیک، میله‌ای و خطی وجود دارد که در شرایط مختلف باید از آن‌ها استفاده کنید.

در تحلیل تکنیکال، الگوهای متفاوتی وجود دارد

از طرف دیگر، در تحلیل تکنیکال، الگوهای مختلف و متفاوتی وجود دارند. همانطور که گفتیم، لازم نیست همه این الگوها را بشناسید. کافی است که یاد بگیرید که از یک نمودار، چه انتظاراتی دارید و قرار است چه چیزهایی را از آن متوجه شوید. همچنین شناسایی چند الگوی کلی به شما کمک خواهد کرد تا پایه‌های تشخیص خود را تقویت کنید. به این ترتیب، در برخورد با الگوی جدید، خودتان می‌توانید الگوها را بدون دانش قبلی بشناسید و رفتار آن را پیش‌بینی کنید.

تئوری قیمت‌ها همه چیز را نادیده می‌گیرد!

تریدرهای تکنیکال بر این باورند که قیمت، همه چیز را در خود دارد و همه اطلاعات را انتقال می‌دهد. پس از نظر او، قیمت یک ارز، اساس تحلیل‌هاست. قیمت، منعکس کننده حاصل جمع دانش همه مشترکان بازار اعم از سرمایه‌گذاران، تریدرها، مدیران، سبدهای سهام و هر المان دیگری است. عدم پذیرش اینکه قیمت یک دارایی، همه چیز را انتقال می‌دهد، می‌تواند باعث افزایش خطای ما در شناخت رفتارهای بازار شود. بنابراین، تحلیل‌گر تکنیکال لازم است پایه و اساس همه تحلیل‌های خود را قیمت یک دارایی قرار دهد.

لازم نیست همه چیز را بدانید!

برای اینکه بتوانید یک معامله گر سودآور و موفق باشید، لازم نیست که همه چیز را بدانید. ترکیب دانش‌های تکنیکال و روشهای درست مدیریت سرمایه می‌تواند شما را به موفقیت نزدیک و نزدیک‌تر کند. شاید باورش برایتان سخت باشد، اما در فضای معامله و ترید، افرادی هستند که تنها بر مسائلی محدود تمرکز دارند و در عین حال می‌توانند درآمدهای خوبی را نیز از آن خود نمایند. بنابراین برای اینکه کار خود را شروع کنید، منتظر نباشید تا همه چیز را یاد بگیرید! تنها مفاهیم پایه و اساسی را یاد گرفته و با شروع کار، چیزهای جدید را بیاموزید!

این نوشته در تحلیل رمزارزها، سرمایه‌گذاری و خرید و فروش، عمومی ارسال شده است. این لینک مستقیم به این نوشته است.

میانگین متحرک Moving Average

میانگین متحرک یا MA یکی از متداولترین اندیکاتورهای تحلیل‌تکنیکال می‌باشد که پایه و اساس بسیاری از ابزارهای معاملاتی را تشکیل می‌دهد.

در امور مالی ، میانگین متحرک Moving Average (MA) یک شاخص سهام است که به طور معمول در تجزیه و تحلیل تکنیکال استفاده می شود.

محاسبه میانگین متحرک ارز کمک به هموار کردن داده های قیمت با ایجاد یک قیمت متوسط به طور مداوم به روز شده است.

با محاسبه میانگین متحرک ، تأثیر نوسانات تصادفی و کوتاه مدت بر قیمت سهام در یک بازه زمانی مشخص کاهش می یابد.

استراتژی میانگین متحرک(MA) متقاطع در تحلیل تکنیکال

میانگین متحرک Moving Average (MA) یک شاخص سهام است که به طور معمول در تحلیل تکنیکال استفاده می شود.

میانگین متحرک ساده (SMA) محاسبه ای است که میانگین مجموعه ای معین از قیمت ها را در تعداد روزهای گذشته به دست می آورد.

به عنوان مثال ، طی 15 ، 30 ، 100 یا 200 روز گذشته.

اندیکاتور میانگین متحرک Moving Average از قیمتها به عنوان داده‌ها استفاده می‌کند و بر اساس دوره زمانی تعریف شده میانگینی از قیمتهای گذشته محاسبه می‌کند و آن را در قالب خطی بر روی نمودار قیمت نمایش می‌دهد؛ بر این اساس اندیکاتور میانگین متحرک یک اندیکاتور دنباله‌روی روند است که حرکتی شبیه به حرکت نمودار قیمت را نمایش ‌می‌دهد.

استراتژی میانگین متحرک(MA) متقاطع در تحلیل تکنیکال

درک میانگین متحرک Moving Average (MA)

میانگین متحرک یک ابزار تجزیه و تحلیل تکنیکال ساده است.

میانگین های متحرک معمولاً برای شناسایی جهت روند یا تعیین سطح حمایت و مقاومت آن محاسبه می شوند.

این یک شاخص پیروی از روند یا عقب ماندگی است زیرا براساس قیمت های گذشته انجام می شود.

هر چه مدت زمان میانگین متحرک Moving Average بیشتر باشد ، تأخیر بیشتر خواهد بود.

بنابراین ، میانگین متحرک 200 روزه تاخیر بسیار بیشتری نسبت به میانگین 20 روزه خواهد داشت زیرا حاوی قیمت های 200 روز گذشته است.

ارقام میانگین متحرک Moving Average 50 و 200 روزه سهام به طور گسترده ای توسط سرمایه گذاران و معامله گران دنبال می شود و به عنوان سیگنال های مهم تجاری در نظر گرفته می شوند.

میانگین متحرک Moving Average یک شاخص کاملا قابل تنظیم است ، به این معنی که یک سرمایه گذار می تواند هنگام محاسبه میانگین ، هر بازه زمانی را که می خواهد آزادانه انتخاب کند.

متداول ترین بازه های زمانی مورد استفاده در میانگین متحرک 15 ، 20 ، 30 چرا باید از شاخص MACD استفاده کنید؟ ، 50 ، 100 و 200 روز است.

هرچه مدت زمان ایجاد شده برای ایجاد میانگین کمتر باشد حساسیت آن نسبت به تغییرات قیمت بیشتر خواهد بود.

هرچه مدت زمان طولانی تر باشد ، میانگین حساسیت کمتری خواهد داشت.

سرمایه گذاران برای محاسبه میانگین متحرک Moving Average بر اساس اهداف معاملاتی خود ممکن است دوره های زمانی متفاوتی را انتخاب کنند. میانگین های متحرک کوتاه تر معمولاً برای معاملات کوتاه مدت استفاده می شوند ، در حالی که میانگین های متحرک بلندمدت بیشتر برای سرمایه گذاران بلند مدت مناسب هستند.

برای تنظیم میانگین های متحرک شما هیچ چارچوب زمانی درستی وجود ندارد.

بهترین راه برای فهمیدن اینکه کدام یک برای شما بهتر کار می کند ، آزمایش چندین دوره زمانی مختلف است تا زمانی که یک دوره متناسب با استراتژی خود را پیدا کنید.

پیش بینی روندها در بازار سهام روند ساده ای نیست.

در حالی که پیش بینی حرکت آینده یک سهام خاص غیرممکن است ، استفاده از تجزیه و تحلیل فنی و تحقیقات می تواند به شما در پیش بینی بهتر کمک کند.

میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال

افزایش میانگین متحرک نشانگر این است که امنیت در یک روند افزایشی قرار دارد ، در حالی که میانگین متحرک Moving Average در حال کاهش نشان دهنده روند نزولی آن است.

به طور مشابه ، حرکت صعودی با یک کراس اوور صعودی تأیید می شود ، که این اتفاق زمانی می افتد که یک میانگین متحرک کوتاه مدت از میانگین متحرک بلند مدت عبور می کند.

برعکس ، حرکت نزولی با یک کراس اوور نزولی تأیید می شود ، که هنگامی رخ می دهد که یک میانگین متحرک کوتاه مدت از میانگین متحرک بلند مدت عبور می کند.

در حالی که محاسبه میانگین متحرک به خودی خود مفید است ، محاسبه می تواند مبنایی برای سایر شاخص های تجزیه و تحلیل فنی ، مانند واگرایی همگرایی میانگین متحرک (MACD) باشد.

انواع میانگین متحرک Moving Average

میانگین متحرک ساده

ساده ترین شکل میانگین متحرک Moving Average که به عنوان میانگین متحرک ساده (SMA) شناخته می شود ، با در نظر گرفتن میانگین حساب مجموعه ای از مقادیر مشخص شده محاسبه می شود.

به عبارت دیگر ، مجموعه ای از اعداد - یا قیمت ها در مورد ابزارهای مالی - با هم جمع می شوند و سپس بر تعداد قیمت های مجموعه تقسیم می شوند.

معامله گران از همگرایی میانگین متحرک Moving Average (MACD) برای نظارت بر رابطه بین دو میانگین متحرک استفاده می کنند.

به طور کلی با کسر میانگین متحرک Moving Average نمایی 26 روزه از میانگین متحرک نمایی 12 روز محاسبه می شود.

اندیکاتور مکدی MACD چیست میانگین متحرک ساده

وقتی MACD مثبت باشد ، متوسط کوتاه مدت بالاتر از متوسط بلند مدت قرار دارد.

این نشانه ای از حرکت رو به بالا است.

وقتی میانگین کوتاه مدت زیر متوسط بلند مدت باشد ، این نشانه پایین آمدن حرکت است.

بسیاری از معامله گران نیز منتظر حرکت در بالای یا پایین خط صفر خواهند بود.

حرکت بالای صفر سیگنالی برای خرید است ، در حالی که زیر صفر سیگنالی برای فروش است.

میانگین متحرک نمایی Moving Average (EMA)

میانگین متحرک نمایی نوعی از میانگین متحرک است که در تلاش برای پاسخگویی بیشتر به اطلاعات جدید ، به قیمتهای اخیر وزن بیشتری می بخشد.

برای محاسبه EMA ، ابتدا باید میانگین متحرک ساده (SMA) را در یک بازه زمانی خاص محاسبه کنید.

در مرحله بعدی ، باید ضریب را برای توزیع EMA (که به عنوان "عامل صاف کننده" گفته می شود) محاسبه کنید ، که به طور معمول از فرمول زیر پیروی می کند:

[2 / (مدت زمان انتخاب شده + 1)].

بنابراین ، برای میانگین متحرک 20 روزه ، ضریب [2 / (1 + 20)] = 0/952 خواهد بود.

سپس از فاکتور هموار سازی همراه با EMA قبلی برای رسیدن به مقدار فعلی استفاده می کنید.

بنابراین EMA نسبت به قیمتهای اخیر اطلاعات می دهد ، در حالی که SMA برای همه مقادیر وزن یکسان تعیین می کند.

میانگین متحرک ساده sma

میانگین متحرک ساده (SMA) در مقابل میانگین متحرک نمایی (EMA)

محاسبه EMA تأکید بیشتری بر نقاط داده اخیر دارد.

به همین دلیل ، EMA یک محاسبه میانگین وزنی در نظر گرفته می شود.

در شکل زیر ، تعداد دوره های زمانی استفاده شده در هر میانگین 15 برابر است اما EMA نسبت به SMA سریعتر به تغییر قیمت ها پاسخ می دهد.

در شکل نیز می توانید مشاهده کنید که EMA هنگام افزایش قیمت از SMA مقدار بالاتری نسبت به SMA دارد (و هنگامی که قیمت کاهش می یابد سریعتر از SMA کاهش می یابد).

این واکنش به تغییرات قیمت دلیل اصلی ترجیح برخی از معامله گران برای استفاده از EMA نسبت به SMA است.

میانگین متحرک نمایی Moving Average (EMA)

نمونه ای از میانگین متحرک Moving Average

میانگین متحرک Moving Average بسته به نوع آن متفاوت محاسبه می شود:

SMA یا EMA. در زیر ، ما میانگین متحرک ساده (SMA) یک اوراق بهادار را با قیمت های بسته شده زیر طی 15 روز بررسی می کنیم:

هفته 1 (5 روز): 20 ، 22 ، 24 ، 25 ، 23

هفته 2 (5 روز): 26 ، 28 ، 26 ، 29 ، 27

هفته 3 (5 روز): 28 ، 30 ، 27 ، 29 ، 28

میانگین متحرک 10 روزه به عنوان اولین نقطه داده به طور متوسط قیمت های پایانی 10 روز اول را نشان می دهد.

نقطه داده بعدی اولین قیمت را کاهش می دهد ، قیمت را در روز 11 اضافه می کند و میانگین را می گیرد.

نمونه ای از میانگین متحرک Moving Average

نمونه ای از یک شاخص میانگین متحرک

یک شاخص فنی Bollinger Band دارای باندهایی است که به طور کلی دو انحراف استاندارد را از یک میانگین متحرک ساده قرار می دهند.

به طور کلی ، یک حرکت به سمت باند بالا نشان می دهد که دارایی بیش از حد خریداری شده است ، در حالی که یک حرکت نزدیک به باند پایین ، فروش بیش از حد دارایی را نشان می دهد.

از آنجا که انحراف معیار به عنوان معیار آماری نوسانات استفاده می شود ، این شاخص خود را با شرایط بازار تنظیم می کند.

استفاده از شاخص میانگین جهت‌دار

استفاده از شاخص میانگین جهت‌دار

تشخیص قدرت روند، حالا به هر جهتی که هست، می‌تواند هنگام معامله بسیار کمک‌مان کند.

و وقتی صحبت از قدرت یک روند می‌شود، شاخص میانگین جهت‌دار (Average Directional Index) اندیکاتور فنی بسیار معروفی در این کار است.

شاخص میانگین جهت‌دار که به اختصار آن را ADX می‌نامیم، نمونه‌ی دیگری از یک اسیلاتور (Oscillator) است.

مقدار ADX بیت 0 تا 100 متغیر است. مقدار زیر 20، یک روند ضعیف و مقدار بالای 50، یک روند قوی را نشان می‌دهد.

محاسبات ADX می‌تواند کمی پیچیده باشد، اما به صورت خلاصه اینکه هرچقدر روند قوی‌تر باشد، مقدار ADX نیز بیشتر می‌شود.

وقتی مقدار ADX پایین است، یعنی در این دوره قیمت خنثی است یا در محدوده‌های مختلفی معامله می‌شود.

وقتی ADX بالای 50 باشد، یعنی قیمت در یک جهت حرکت کرده است.

ADX برخلاف استوکاستیک، مشخص نمی‌کند که روند صعودی است یا نزولی. در عوض، تنها قدرت روند کنونی را اندازه‌گیری می‌کند.

به همین دلیل، معمولاً از ADX استفاده می‌کنیم تا بفهمیم که آیا بازار متغیر است یا اینکه یک روند جدید آغاز شده است.

ADX را یک اندیکاتور “غیر جهت‌دار” درنظر می‌گیرند. این اندیکاتور سقف‌ و کف‌ میله‌ها را اندازه می‌گیرد و از قیمت بسته شدن میله استفاده نمی‌کند.

هرچقدر روند قوی‌تر باشد، مقدار ADX نیز بیشتر می‌شود و چرا باید از شاخص MACD استفاده کنید؟ این به صعودی یا نزولی بودن روند ربطی ندارد.

چطور از ADX استفاده کنیم

هنگام استفاده از اندیکاتور ADX، حواستان به سطوح کلیدی 20 و 40 باشد.

به‌کمک کدهای تقلب زیر می‌توانید مقادیر ADX را تفسیر کنید.

مقدار ADX معنی
در حال افزایش روند قوی‌تر می‌شود
در حال کاهش روند ضعیف‌تر می‌شود
زیر 20 روند ضعیف
بین 20 و 40 روند قوی
بالای 40 روند بسیار قوی

به این چارت‌های تمیزی که آورده‌ایم نگاه کنید:

استفاده از شاخص میانگین جهت‌دار

در یک محدوده گیر کرده. روند نزولی قوی!

در این مثال، از اواخر سپتامبر تا اوایل دسامبر ADX زیر 20 باقی مانده بود.

همان‌طور که در چارت می‌بینید، جفت EUR/CHF (یورو/فرانک سوئیس) در این دوره در یک محدوده گیر کرده بود.

از اوایل ژانویه، ADX به بالای 50 رسید و این نشان می‌داد که یک روند قوی در آینده شکل می‌گیرد.

حالا به آن نگاه کنید! EUR/CHF از کف محدوده قبلی رد شد و به یک روند نزولی قوی تبدیل شد. اوه، می‌شد حدوداً 400 پیپ به‌جیب زد.

حالا بیایید این مثال را بررسی کنیم:

استفاده از شاخص میانگین جهت‌دار

اوهوم، متغیره…. چرا، سلام، روند صعودی!

مثل مثال قبلی، ADX برای مدتی زیر 20 باقی ماند. EUR/CHF نیز در آن زمان متغیر بود.

کمی بعد، ADX به بالای 50 رسید و EUR/CHF نیز از سقف محدوده‌اش رد شد.

یک روند صعودی قوی شکل گرفت. حدوداً 300 پیپ که بسته‌بندی شده و تمیز به دستتان می‌رسید!

به نظر ساده است، نه؟

اما هنگام استفاده از ADX یک مشکل داریم و آن اینکه ADX به شما نمی‌گوید این سیگنالِ خرید است یا فروش.

اما به شما می‌گوید که برای سوار یک روند شدن موقع مناسبی است یا نه.

وقتی ADX دوباره به زیر 50 برمی‌گردد، احتمالاً روند صعودی یا نزولی کنونی در حال ضعیف شدن است و زمان مناسبی برای برداشت سود است.

چطور با استفاده از ADX معامله کنیم

یک روش استفاده از ADX در معاملات این است که منتظر شکسته شدن بمانیم و بعد از آن تصمیم به فروش یا خرید بگیریم.

با ADX می‌توانیم بفهمیم که آیا این جفت احتمالاً به روند کنونی خود ادامه می‌دهد یا نه.

روش دیگر این است که از ADX در کنار یک اندیکاتور دیگر استفاده کنیم. احتمالاً اندیکاتوری که به ما بگوید قیمت جفت صعودی می‌شود یا نزولی.

با ADX می‌توانیم بفهمیم که آیا یک معامله باید زود بسته شود یا نه.

مثلاً وقتی ADX به زیر 50 می‌رسد، آن‌وقت روند کنونی در حال ضعیف شدن است.

از آن به بعد احتمالاً قیمت جفت خنثی می‌شود و باید پیش از این اتفاق، پیپ‌های به‌دست آمده را برداشت کنید.

به‌قول معروف “روند، دوست شماست.”

تا زمانی که از پشت به شما خنجر بزند.

استفاده از شاخص میانگین جهت‌دار

منظورمان این بود که…. تا زمانی که برگشت کند.

(یه لحظه به یاد یه سری خاطره افتادم.)

سری بعد که فکر کردید روند در حال تغییر است و باید تصمیم بگیرید که کنار این “دوست” باقی بمانید یا قطع رابطه کنید، می‌توانید برای سنجش قدرت روند از ADX استفاده کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.