آشنایی با الگوی وج (Wedge)


در مارکت هیچ وقت نباید قطعیت را در نظر گرفت، گاهی اوقات پیش می آید که الگوها در حال تشکیل هستند ولی در آخر درست عمل نمی کنند پس همیشه باید دنبال تائیدهای دیگر هم باشیم .

الگوی کنج در تحلیل تکنیکال

به طور معمول برای تحلیل انواع سهام در بازار بورس، الگوهای مهمی وجود دارند که می‌توان با بررسی آنها به درک صحیحی از وضعیت سهام و روند پیش روی آن دست پیدا کرد. الگوی کنج یکی از الگوهای کاربردی در تحلیل تکنیکال می‌باشد که بسیاری از تحلیلگران برای ارزیابی سهام مختلف از آن استفاده می‌کنند. این الگو داده‌های مهمی مثل نقاط ورود و خروج، مقاومت و حمایت سهم را تعیین می‌کند. در این مقاله سعی داریم تا در مورد این الگو بیشتر صحبت کنیم و مطالبی که می‌خواهیم در ادامه به آنها بپردازیم:

انواع الگوی کنج در تحلیل تکنیکال

الگوی کنج صعودی (Rising Wedge)

حد سود و زیان در الگوی صعودی چگونه تعیین می‌شود؟

الگوی کنج نزولی (Falling Wedge)

حد سود و زیان در الگوی کنج نزولی چگونه تعیین می‌شود؟

تفاوت الگوی کنج در تحلیل تکنیکال و الگوی مثلث

انواع الگوی کنج در تحلیل تکنیکال

الگوی کنج از جمله الگوهای پرکاربرد محسوب می‌شود و معمولاً در میانهٔ روندها اتفاق می‌افتد. ترسیم خطوط حمایتی و مقاومتی نمودار سهام در ساختار الگوی کنج بسیار حائز اهمیت است. به‌نوعی این خطوط راهنمای اصلی تحلیلگران برای بررسی دقیق‌تر وضعیت سهام می‌باشند. این الگو دارای انواع مختلفی است که به اختصار توضیح می‌دهیم.

1- الگوی کنج صعودی

2- الگوی کنج نزولی

الگوی کنج صعودی (Rising Wedge)

این الگو با دو خط دارای شیب صعودی است ولی یک الگوی نزولی محسوب می‌شود. در الگوی کنج، دو خط روند همگرا، تعیین کننده ناحیه‌های مقاومتی و حمایتی می‌باشد. الگوی کنج صعودی زمانی اتفاق می‌افتد که این دو خط به سمت بالا در حرکت باشند و در گوشه کنج الگو به هم برسند. در الگوی کنج صعودی، نوسانات قیمتی در ابتدای مسیر بلندتر و پردامنه‌تر اتفاق می‌افتد. هرچقدر به سمت انتهای مسیر، نزدیک‌تر می‌شویم، نوسانات کوتاه‌تر و کم دامنه تر می‌شود تا اینکه بعد از شکست نقاط حمایتی، افت قیمتی پیدا می کند . در شکل زیر نمونه‌ای از الگوی کنج صعودی که مربوط به نماد پکرمان است را مشاهده می‌کنید

همان‌طور که ملاحظه می‌شود، در الگوی کنج صعودی، نمودار سهام، کف‌های قیمتی بالاتر نسبت به کف قبلی خود می‌سازد. به شکلی که با وصل کردن نقاط حمایتی، خط روند پایینی به سمت صعود میل می‌کند. هرگاه قیمت سهم در نواحی حمایتی، به سمت پایین بشکند، به احتمال زیاد از الگو خارج و وارد روند نزولی می‌شود؛ بنابراین زمانی که شیب کنج رو به بالا باشد، انتظار کاهش قیمت را باید داشت. در اکثر مواقع همین اتفاق می‌افتد. با شکل‌گیری الگوی کنج صعودی باید منتظر یک‌روند نزولی با شیب بالا در نمودار سهام باشیم. همچنین در الگوی کنج صعودی، با وصل کردن قله‌های نمودار، خط روند بالایی به سمت صعود میل می‌کند و در صورتی که قیمت سهام، خط روند بالایی را به سمت صعود، عبور دهد، به احتمال زیاد سیگنالی مثبت برای ادامه روند صعودی در سهم صادر می‌شود؛ بنابراین تعیین خطوط روند در نواحی حمایتی و مقاومتی می‌تواند تا حد زیادی مسیر بعدی سهم را پیش‌بینی نماید و بر اساس آن برای خرید یا فروش و یا نگهداری سهم تصمیم گرفت.

حد سود و زیان در الگوی صعودی چگونه تعیین می‌شود؟

تعیین حد سود و حد ضرر در تحلیل تکنیکال بسیار کاربردی می‌باشد. با مشخص‌کردن حد سود، ما انتظاراتمان از روند سهام را تا حدی می‌بینیم که در صورت رسیدن به آن نقطه، با حفظ سود حاصل شده، سهم را در میزان سود مناسب به فروش برسانیم. به همین ترتیب با تعیین حد ضرر، این موقعیت را برای روند سهم تعریف می‌کنیم که در صورت افت سهم و نزول قیمت، حدی را تعیین کنیم که در صورت رسیدن به آن نقطه، برای جلوگیری از افت بیشتر و ضررهای احتمالی، از سهم خارج شویم. به همین منظور با استفاده از الگوی کنج صعودی نیز می‌توان نقاط مهم در تعیین حد سود و حد ضرر سهم را مشخص کرد.

در الگوی کنج صعودی، قبل از تشکیل الگو، روند صعودی را در نمودار شاهد هستیم. این خط روند می‌تواند معیار مناسبی برای تعیین حد سود یا زیان باشد. زمانی که نمودار سهام از کنج خارج شود و خط مقاومتی را به سمت بالا رد کند، به احتمال زیاد، روند سهام متناسب با خط رند صعودی قبلی، رشد می‌کند. این اندازه می‌تواند معیاری برای حد سود باشد تا در صورت رسیدن به آن نقطه سیو سود داشته باشیم که البته در این الگو، کمتر شاهد این اتفاق هستیم.

برای مثال در نمودار سهم پکرمان، قیمت سهم می تواند به اندازه ارتفاع الگو، افت قیمتی داشته باشد.

اما عکس این اتفاق به احتمال بسیار زیاد رخ می‌دهد. به شکلی که هرگاه نمودار قیمتی، خط روند پایینی که ناحیه حمایتی آشنایی با الگوی وج (Wedge) را شکل داده است، به سمت پایین بشکند، احتمالاً به اندازه روند قبلی خود افت می‌کند و می‌تواند برای تعیین حد ضرر بسیار اهمیت داشته باشد تا اگر قیمت سهام در نوسانات خود به آن حد از افت رسید، بتوان برای جلوگیری از ضرر بیشتر، از سهم خارج شد. برای تعیین حد ضرر در الگوی کنج صعودی، معمولاً به اندازه روند اولیه داخل کانال، برای تعیین حد زیان، معیار لحاظ می‌کنند. در واقع بهترین استراتژی خروج، زمانی است که نمودار از انتهای کنج، رو به پایین می‌شکند و می‌خواهد حمایت خود را از دست بدهد. در نمودار زیر، نقاط حمایتی مشخص شده و در زمانی که خط حمایتی به سمت پایین می شکند، سیگنال خروج از سهم صادر می شود.

الگوی کنج نزولی (Falling Wedge)

در الگوی کنج نزولی، همه چیز برعکس الگوی کنج صعودی اتفاق می‌افتد. قبل از شکل‌گیری الگوی کنج نزولی، یک روند نزولی پرسرعت رخ می‌دهد. زمانی این الگو تشکیل می‌شود که پس از این روند، کف‌های سهم نسبت به کف قبلی پایین‌تر باشد. این اتفاق برای سقف‌های نمودار نیز رخ می‌دهد. به شکلی که با وصل کردن کف‌ها و سقف‌های قیمتی، دو خط روند نزولی همگرا تشکیل می‌شود که تعیین کننده نواحی حمایتی و مقاومتی نمودار می‌باشد. هر اندازه، قیمت سهام به سمت انتهای کنج نزدیک می‌شود، به احتمال زیاد باید منتظر یک روند صعودی در نمودار باشیم.

به طور مثال در نمودار سهم زیر که مربوط به نماد سصوفی است، قیمت سهم پس از ورود که الگوی کنج نزولی، با عبور ناحیه مقاومتی، روند صعودی به خود گرفته است.

همان‌طور که در شکل ملاحظه می‌شود، در ابتدای الگوی کنج نزولی، روند قیمتی با نوسانات بلند و پردامنه به سمت نزول در حرکت است و هرچقدر به انتهای مسیر و به اصطلاح، کنج نمودار، نزدیک‌تر می‌شویم، نوسانات کوتاه‌تر و کم دامنه تر می‌شود تا جایی که نمودار به قدری فشرده می‌شود که میل به صعود و عبور از مقاومت پیش روی خود می‌کند. در این حالت معمولاً بهترین زمان برای خرید تلقی می‌گردد. در این حالت هرگاه مقاومت نمودار به سمت صعود با قدرت بالا شکسته شود، سهام آماده یک روند صعودی پرقدرت با شیب بالا و الگوی کنج نزولی کامل می‌شود.

حد سود و زیان در الگوی کنج نزولی چگونه تعیین می‌شود؟

تعیین حد سود و حد ضرر در الگوی کنج نزولی، شباهت زیادی به الگوی کنج صعودی دارد. در این الگو نیز روند قبلی آشنایی با الگوی وج (Wedge) پیش از تشکیل الگو، در تعیین حد سود و ضرر نقش قابل توجهی دارد. این روند، معیار مناسبی برای مشخص‌شدن هدف قیمتی و حد ضرر می‌باشد.

برای تعیین حد زیان، آخرین کفی که شکست قیمتی در آن رخ داده است را در نظر می‌گیریم و حد ضرر را کمی پایین‌تر از این نقطه تعیین می‌کنیم.

از آنجایی که پس از تکمیل الگوی کنج نزولی، شاهد روند صعودی در نمودار خواهیم شد، تعیین حد سود متناظر با هدف قیمتی پیش روی سهم خواهد بود. روند صعودی قبلی در نمودار تعیین‌کننده حد سود می‌باشد. به این صورت که پس از شکست خط بالایی الگو، به سمت بالا، به میزان روند قبلی، هدف قیمتی یا حد سود را مشخص می‌کنیم.

در نظر گرفتن قاعده الگوی کنج نیز در تعیین حد سود نقش مهمی را بازی می‌کند. در این صورت هنگامی که نمودار قیمتی خط بالایی روند را به سمت بالا می‌شکند، به میزان ضلع قاعده الگو می‌توان نقطه حد سود را تعیین کرد تا بتوان با رسیدن به آن نقطه، سود خود را حفظ کرد.

تفاوت الگوی کنج در تحلیل تکنیکال و الگوی مثلث

با اینکه دو الگوی کنج و الگوی مثلث از لحاظ ظاهری شباهت‌های بسیاری با هم دارند و هردو جزو الگوهای اصلاحی محسوب می‌شوند. اما دارای تفاوت‌هایی در ساختار نیز هستند. به طور معمول، طول اضلاع الگوی کنج، بزرگ‌تر از الگوی مثلث می‌باشد و این نشان‌دهنده این موضوع است که در الگوی کنج احتمالاً نوسانات در داخل کانال اصلاحی بیشتر از الگوی مثلث صورت می‌گیرد.

در الگوی کنج، دو خط روند، همگرا می‌شوند و شیب آنها در جهت روند می‌باشد اما در الگوی مثلث این‌چنین نیست و عکس روند قبلی صورت می‌گیرد.

برای رسم الگوی کنج، حتماً نیاز به دو نقطه، کف و سقف داریم تا خطوط بر مبنای آنها کشیده شود اما در الگوی مثلث چندان نیازی به رسم خطوط روی نقاط کف و سقف نداریم.

جمع‌بندی

الگوها در تحلیل تکنیکال دارای ساختار خاص خود هستند. هر الگو نیاز به بررسی و شناخت دقیق دارد تا تحلیلگران برای تحلیل سهام با استفاده از آنها دچار سردرگمی نشوند. الگوی کنج که از الگوهای اصلاحی به شمار می‌روند، برای بسیاری از تحلیلگران بازار حائز اهمیت است. چراکه طبق اصول و قوانین آن می‌توان روند بعدی سهام را پیش‌بینی کرد و طبق آن برای سرمایه‌گذاری تصمیم‌گیری کرد. از این رو ما در این مقاله به بررسی و ارزیابی ساختار الگوی کنج پرداختیم و دو نوع الگوی کنج صعودی و الگوی کنج نزولی را شرح دادیم.

کسب مهارت در تحلیل و تشخیص الگوی کنج نیاز به آموزش‌های فراگیر و شناخت بیشتر از الگوهای تکنیکالی دارد. به همین منظور کارگزاری اقتصاد بیدار با داشتن سابقه طولانی در بازار بورس ایران، آماده ارائه خدمات آموزشی خود در این زمینه به علاقه‌مندان حوزه بورس و بازارهای ارز دیجیتال دارد و برای کسب اطلاعات بیشتر کافی است با دفاتر یا سایت کارگزاری در تماس باشید.

گوه انبساطی - الگوی سودده فارکس

تحمل و پایداری یکی از مهمترین خصیصه های یک معامله گر است | Litefinance

زمانه که روندی خاص بر بازار حاکم شود، کمتر کسی نسبت به اینکه چه کسی کنترل وضعیت را در دست دارد شک می کند. در واقع با استفاده از تشبیه می توان گفت که معامله گرانی که دارای اکثریت در بازار هستند، به سختی تلاش می کنند بر روی یکی از واگن هایی که به سمتی مشخص حرکت می کند سوار شوند و در عین حال تحلیلگران پیش بینی جهت آینده ی قطار را انجام می دهند. در وضعیت نامبرده، اکثریت حاکم بر بازار هر گونه پیشنهاد مبنی بر اینکه جهت حرکت عوض شود را به عنوان مخالفت تفسیر خواهند کرد. وضعیت نامبرده با وضعیتی که در آن بازار به ثبات برسد (کانسالیدیشن) متفاوت است. اگر بخواهیم حالت ثبات را با حیواناتی که در جنگل هستند مقایسه کنیم باید بگوییم این وضعیت شبیه حالتی است که در آن، بازیگران بزرگ بازار مثل حیوانات بزرگ جنگل برای اینکه بتوانند ابتکار عمل را به دست بگیرند به مبارزه با هم می پردازند و از طرفی بانک ها و شرکت های سرمایه گذاری تخمین های مختلفی را در خصوص وضعیت فعلی به دست می دهند. در این وضعیت، کاری که بازیگران کوچک تر بازار یا همان حیوانات کوچک تر تشبیه انجام می دهند این است که بسته به شرایط، از این طرف به آن طرف می پرند و طرف این و آن را می گیرند. بهترین تاکتیک برای این دسته از بازیگران کوچک انجام تاکتیک کایوت است. این تاکتیک به این معنی است که باید در گوشه ای ایستاد و صبر کرد تا جنگ بزرگان به پایان برسد!

مقاله شامل موضوعات زیر می باشد:

تاکتیک کایوت: الگوی انبساطی Wedge (گوه) راه را به شما نشان می دهد

اگر هر دو رقیب موجود در بازار قوی باشند، قاعدتا این وضعیت خود را در نمودار با به روز رسانی شدن نقاط حداقل و حداکثر نشان می دهد (اکسترمم ها). پدیدار شدن هم زمان چندین نقطه ی اوج و کف پیاپی در نمودار نشانگر این است که نوسانات بازار افزایش یافته و اگر بخواهیم دوباره به تشبیهی که انجام دادیم برگردیم، این را نشان می دهد که حیوانات بزرگ جنگل جنگ خونینی را برای به دست گرفتن ابتکار عمل قلمرو خود انجام می دهند. کاری که باید در این وضعیت انجام دهید این است که باید پشت طرف برنده بایستید !‌ لازم به ذکر است که الگوی انبساطی گوه (Wedge) که خود بر آشنایی با الگوی وج (Wedge) اساس یک الگوی ۱-۲-۳ ایجاد می شود به شما می گوید که چگونه این کار را در بازار معاملات انجام دهید. این نمود گرافیکی برای بار اول توسط توماس بولکوسکی در کتاب دایره المعارف الگوهای نموداری بسط داده شد. من از برخی تکنیک ها و راهبردهای معاملاتی ای که بر اساس تجربیات شخصی خود به دست آورده ام به منظور بهبود دادن این الگو استفاده کرده ام.

لازمه ی شناسایی الگو گوه انبساطی، پدیدار شدن الگوی ۱-۲-۳ در نمودار است. اگر روندی که در دست داریم صعودی باشد، عدم توانایی حرکت های نزولی برای معکوس کردن روند با شکست نقطه ی ۲ (بریک آوت) نخستین نشانه ای است که قدرت رقیبان موجود در بازار را اثبات می کند. خریداران حمله ای را آغاز و نقطه ی اوج (نقطه ی ۳) را تست می کنند، اما امید آن ها هم به حقیقت تبدیل نمی شود. بنابراین، مظنه با وضعیت ثبات (کانسالیدیشن) مواجه شده و معامله گر نقاط نمودار را دوباره رسم می کند. محل شروع در واقع نقطه ی کف اصلاحی (نقطه ی ۲ در الگوی ۱-۲-۳) است. در نتیجه، یک گوه (Wedge) ی انبساطی با ترکیب دو خط متفاوت ۱-۳ و ۲-۴ ایجاد می شود. با بازگشت به تشبیه قبلی خود باید بگوییم که در این حالت حیوانات بزرگ جنگل از آستانه ی تحمل خود عبور کرده و به نقطه ی درگیری می رسند، و این حیوانات کوچکتر جنگل هستند که در گوشه ای ایستاده و منتظر می مانند. در نهایت باید گفت که صبر و پایداری مهمترین خصیصه ای است که یک معامله گر باید داشته باشد.

به محض اینکه مظنه ی جفت ارزی تحلیل شده نقطه کف قیمتی ۳ را به روز رسانی کند، نقطه ی ۵ ایجاد می شود. لازم نیست که این نقطه روی خط ۱-۳ باشد. عمقی که این نقطه در آن ایجاد می شود هم مهم نیست. شکل گیری الگوی گوه (Wedge) انبساطی زمانی کامل قلمداد می شود که بعد از نقطه ی ۵، نوعی عقب گرد در جهت سطح ۲۳.۶ درصد، ۳۸.۲ درصد و … در موج ۴-۵ ایجاد گردد. الگوی نامبرده یک الگوی معکوس است، اما اگر روند اصلاحی (کارکشن) از سطح ۸۸.۶ درصد عبور کند، آن گاه باید آن را الگویی دانست که در جهت قبلی روند به حرکت ادامه می دهد. لازم به ذکر است که شاخص حائز اهمیت در اینجا سطح ۷۸.۶ درصد می باشد.

LiteFinance: تحمل و پایداری یکی از مهمترین خصیصه های یک معامله گر است | Litefinance

در این خصوص، راهبرد معاملاتی محتاطانه مستلزم ورود به موقعیت فروش در محل تست تکرار شده ی سطح پشتیبان در نقطه ی ۵ می باشد.از سویی، معامله ی تهاجمی می تواند بر اساس ایجاد موقعیت فروش در محلی قرار گیرد که در آن سطح قیمتی ای که قبلا وجود داشت برگردانده شده باشد. به بیانی ساده تر، اگر مظنه پس از دستیابی به سطح ۷۸.۶ درصد در موج ۴-۵ به سطح ۶۱.۷٪ بازگردد، سیگنالی برای ایجاد موقعیت فروش ایجاد می شود. اگر نبرد بین بزرگان جنگل به سرعت پایان یابد، آن گاه از ظرفیت اعمال کایوت می توان کامل استفاده کرد اما اگر از سویی دیگر جفت ارزی به ثبات برسد (کانسالیدیشن)، احتمال انجام معامله ای که مستلزم ضرر باشد بیشتر می گردد. در هر حال باید گفت که وضعیت معامله تا حدی به دستور توقف (دستور استاپ لاس) بستگی دارد. معمولا این دستور دو سطح بالاتر از موقعیت ورود به معامله قرار می گیرد.

LiteFinance: تحمل و پایداری یکی از مهمترین خصیصه های یک معامله گر است | Litefinance

گاهی شکل گرافیکی دیگری درون الگوی Wedge (گوه) انبساطی ایجاد می شود که من آن را الگوی درون الگویی می نامم. از نظر من الگوی جدید نه تنها نقاط ورود جدیدی را برای معامله ایجاد می کند بلکه اثربخشی راهبرد معاملاتی را نیز افزایش می دهد.

LiteFinance: تحمل و پایداری یکی از مهمترین خصیصه های یک معامله گر است | Litefinance

الگوی گوه (Wedge) انبساطی را می توان در بازارها و ابزارهای مالی مختلف و بازه های زمانی متفاوت اعمال کرد. در مقاله های بعدی به بحث و بررسی شکل گیری این الگو بر اساس نمود های گرافیکی دیگری که وجود دارد می پردازیم.

ترکیب گوه ی انبساطی و سایر الگوها

هر روزی با خود یک درس به همراه دارد. من برای مدتی طولانی در حال افزایش مهارت های خود در مورد اعمال الگوی گوه انبساطی (Expanding Wedge) بوده ام اما هیچ گاه به ذهنم خطور نکرده که آن را با الگوهای گرافیکی دیگر ترکیب کنم. تنها زمانی که در کتاب پرفروش '' دانشنامه ی الگو های نموداری '' نوشته ی توماس بولکوزکی در مورد الگوی کف/اوج لوزی خواندم متوجه شدم که سیستم معاملاتی ام چه چیزی کم دارد. هر از چند گاهی، مشکلاتی در خصوص شناسایی نقاط ورود به معامله داشتم. در این خصوص، سطوح فیبوناچی بسیار مثمرثمر واقع شده اند اما گاهی به نظر می رسد نمی توانند تاثیرگذاری خود را به طور کامل نشان دهند.

پس از چند سال استفاده از الگوی گوه انبساطی، شک و شبهه هایم در خصوص اثرگذاری آن مرتفع شد و وضعیت مانند چرخ های ساعت منظم و خودکار شده بود. پدیدار شدن این الگو در نمودار به خوبی تجلی مفهوم جنگ بین خریداران و فروشندگان برای در دست گرفتن کنترل بازار بود، جنگی که آخر سر به ثبات (کانسالیدیشن) ختم می شد. تنها کاری که باید می کردم استفاده از تاکتیک کایوت بود: منتظر باش تا برنده مشخص شود و بعد طرف او را بگیر! برای رسیدن به این هدف، از سطوح اصلاحی فیبوناچی (Fibonacci Correction Levels) که در موج های ۴-۵ در نمودار به وجود می آیند استفاده می کردم.

​الگوی گوه انبساطی در نمودار روزانه ی جفت دلار استرالیا - دلار نیوزلند

LiteFinance: تحمل و پایداری یکی از مهمترین خصیصه های یک معامله گر است | Litefinance

در نتیجه، دیدی کلی نسبت به اینکه نزدیک ترین سطوح مقاومت در کجا قرار دارند به دست آوردم. در مثالی که می بینیم، یک دنباله ی بازگشتی (Retracement) با خطی که پایین تر از یک سطح مهم بسته شده به عنوان عاملی مهم در خصوص باز کردن موقعیت فروش (پوزیشن شرت) عمل کرده است.

​روش کار با الگوی گوه انبساطی

LiteFinance: تحمل و پایداری یکی از مهمترین خصیصه های یک معامله گر است | Litefinance

مشکل این است که جفت می تواند به بالاتر از سطوح ۳۸.۲، ۵۰، و یا حتی ۶۱.۸ درصد صعود کند. علاوه بر این، بعدا متوجه شدم که گوه انبساطی لزوما یک الگوی معکوس نیست. افزایش شاخص به بالاتر از سطح ۷۸.۶ یا ۸۸.۶ درصد در موج ۴-۵ می تواند دلیلی برای باز کردن موقعیت های خرید (پوزیشن لانگ) باشد. همچنین، گاهی اوقات جفت به سطح قیمتی پیشین باز می گشت (مثلا، جفت به سطح ۳۸.۲ درصد رسید و بعد دوباره به سطح ۲۳.۶ درصد کاهش یافت) اما چنین چیزی هیچ وقت برایم سودی به همراه نداشته است.

آشنایی با الگوی لوزی (کف-اوج) قطعه ای از پازل گمشده ی سیستم معاملاتی من بود. ایجاد یک مثلث هم گرا پس از روندی که حالت انبساطی دارد نشانه ای جدی در خصوص برنده ی نهایی جدال میان خریداران و فروشندگان است.

الگوی کف لوزی در نمودار روزانه ی جفت دلار استرالیا-دلار نیوزلند

LiteFinance: تحمل و پایداری یکی از مهمترین خصیصه های یک معامله گر است | Litefinance

قیمتی که در آن خط تست (Bar-test) یکی از محدوده های مثلث در آنجا بسته می شود بسیار حائز اهمیت است. اگر قیمت بالاتر از سطح بالایی خط دیاگونال قرار گیرد این امکان را می دهد که موقعیت فروش باز کنیم (پوزیشن خرید) و اگر پایین تر از خط پایینی دیاگونال باشد لزوم ایجاد موقعیت فروش (پوزیشن شرت) را نمایان خواهد کرد. نباید در خصوص بازگشت شاخص به سطح هدف قبلی و یا احتمال از دست دادن سود فکر کنیم چون دستور توقف (Stop Loss) معمولا این مشکلات را حل می کنند. دستور توقف باید در نقطه ی اوج محلی که قیمت فعلی در آن جا تجمیع شده قرار داده شود ( Current Price Accumulation).

​راهبرد کار با الگوی کف لوزی

LiteFinance: تحمل و پایداری یکی از مهمترین خصیصه های یک معامله گر است | Litefinance

هر چقدر معامله گر کمتر شک و شبهه داشته باشد راهبرد معاملاتی اش موثر تر خواهد بود. مطابقت سفت و سخت با الگوریتم ها استرس را کاهش و اعتماد به نفس را افزایش می دهد. بله، درست است که اینطور نیست که همه ی معاملات سودزا باشند، اما خب اگر به یک الگو و راهبرد معاملاتی ای که بر اساس آن ساخته می شود باور داشته باشیم به سادگی خودمان را از خیلی از درماندگی هایی که به طور خاص برای معامله گران ایجاد می شود رها می کنیم.

در هر حال، از یاد نبریم که هیچ گاه نباید از یادگیری دست بکشیم. بازارها در حال تغییرند و به همین دلیل ماهیت آن حالتی که یک معامله می تواند اثربخش باشد نیز در حال تغییر است. به همین خاطر است که ربات هایی که بر اساس پیشینه کاریشان جذاب به نظر می رسند به آن میزانی که ما انتظار داریم موثر واقع شوند موثر نیستند. در نهایت، باید بگویم که آشنایی من با الگوی کف - اوج لوزی باعث شد که این سوال را مطرح کنم: آیا ترکیب یک گوه انبساطی و یک مثلث هم گرا واقعا بهترین ترکیب ممکن است؟ آیا بهتر نیست که ترکیب الگوی گوه انبساطی و الگوی Splash and Shelf را در نظر بگیرم؟ نظر شما چیست؟

​راهبرد کار با الگوهای گوه انبساطی و Splash and Shelf

LiteFinance: تحمل و پایداری یکی از مهمترین خصیصه های یک معامله گر است | Litefinance

پا نوشت: آیا نوشته ی من مورد پسندتان قرار گرفت؟ لطفا در شبکه های اجتماعی آن را به اشتراک بگذارید: این بهترین ''تشکر'' خواهد بود :)

از من سوال بپرسید و در زیر نظرتان را پست کنید. از پاسخ به شما و دادن توضیحات لازم خوشحال خواهم شد.

لینک های مفید:

  • پیشنهاد می کنم که با یک کارگزار (بروکر) مطمئن معامله کنید اینجا. سیستم این امکان را به شما می دهد که یا خودتان به معامله بپردازید یا معامله ی معامله کنندگان موفق از سرتاسر دنیا را کپی کنید.
  • در پلتفرم LiteFinance از کد تشویقی BLOG برای گرفتن امتیاز سپرده گذاری 50% استفاده کنید. به هنگام سپرده گذاری سپرده گذاری در حساب معاملاتی خود تنها لازم است که این کد را در محل مناسب وارد نمایید.
  • کانال تلگرام با تحلیل های باکیفیت، مطالب مربوط به فارکس، مقالات آموزشی، و سایر مطالب مفید برای معامله گران https://t.me/farsi_forex_trading_blog

نمودار قیمت EURUSD در حالت زمان واقعی

گوه انبساطی - الگوی سودده فارکس

محتویات این مقاله نظرات شخصی نویسنده بوده و لزوما بازتابی از موضع رسمی LiteFinance نیست. محتویات این صفحه صرفا جهت اطلاع رسانی منتشر شده و نباید به عنوان مشاوره ی سرمایه گذاری آنگونه که در دستور العمل 2004/39/EC اتحادیه اروپا ذکر شده تلقی گردد.

انواع پترن فارکس به همراه مفاهیم

یکی از واژه های پر کاربرد و شناخته شده برای همه تریدیر ها واژه پترن می باشد. پترن در واقع به شکل و الگوهای خاصی که در نمودار ها ایجاد می شود گفته می شود که می تواند راهنمای مناسبی برای تحلیل نمودار ها و پیش بینی روند صعودی یا نزولی در نمودار باشد. بنابراین پترن فارکس یکی از روش های بسیار مهم در تحلیل تکنیکال بازار فارکس می باشد. این الگوها بر اساس بازگشت فیبوناچی طراحی شده اند و نکاتی را از شرایط بازار برای تریدرها مشخص می کند.

  • اگر به سیگنال رایگان فارکس نیاز دارید اینجا کلیک کنید.

منظور از پترن فارکس چیست؟

در بازار فارکس معامله گران حرفه ‌ای با استفاده از دو دسته اطلاعات اقدام به پیش بینی و تفسیر شرایط بازار در فارکس می کنند. اول با استفاده از اطلاعات فاندامنتال که مربوط می شود به خبر ها مهم در رابطه با سهام ها و ارزها و به طور کلی ابزار های معاملاتی در بازار فارکس، دسته دوم تحلیل تکنیکال می باشد. تحلیل تکنیکال تخصصی تر و کمی پیچیده تر می باشد و برای استفاده از آن نیاز به آگاهی و دانش دارد. بخشی از تحلیل تکنیکال به پترن یا الگو های موجود در نمودار ها بر می گردد پترن های موجود در چارت نمودار در واقع یکی از کاربرد ترین ابزارهای معاملاتی در بازار فارکس می باشد و این الگوها در دسته ابزارهای تحلیلی رفتار قیمت قرار می گیرند. معامله ‌گران در بازار فارکس با استفاده از این الگو ها به پیش بینی و تشریح روند قیمت یا تغییر آن در اقتصاد نمودار استفاده می کنند. بنابراین الگوها یا پترن در بازار فارکس یکی از ابزارهای بسیار مفید در کنار روش های دیگر برای پیش بینی بازار و کسب سود از آن می ‌باشد. معمولاً استادان و صاحب‌ نظران در دنیای بازار فارکس شکل های متعددی از الگوهای به وجود آمده در نمودارها را تشخیص و شناسایی کردند و بر اساس آن ها رفتار های قیمتی در بازار را تفسیر می کنند.

انواع پترن فارکس

در تحلیل تکنیکال بازار فارکس معمولاً تریدر ها با بررسی دقیق نمودارها الگوهای خاصی را در آن شناسایی می کنند و به واسطه این الگوها به ویژه الگوهای قیمتی و نسبت های فیبوناچی نقاطی که احتمال بازگشت بازار در آن وجود دارد را شناسایی می کنند. اگرچه این الگوها به صورت صد درصد و قطعی نمی باشد اما می تواند فرصت مناسبی را در اختیار تریدر ها فراهم کند تا با استفاده از آن با کمترین ریسک ممکن در بازار عمل کند. چرا که امواج یا حرکات مشخص قیمت با یکدیگر مرتبط هستند در نتیجه نسبت های فیبوناچی و الگوهای قیمت این ارتباط را مشخص و ابزاری را فراهم می‌ کند تا تریدرها بتوانند نقاط چرخش قیمت را به واسطه آن شناسایی کند. به طور کلی الگوهای چارت قیمت به سه دسته اصلی تقسیم می شود که هر کدام از آن ها دارای زیر مجموعه های خاص خودشان هستند و این الگوهای قیمتی به عنوان ابزارهای تصمیم گیری در معاملات کاربرد زیادی دارد این سه گروه عبارتند از:

الگوهای تغییر روند قیمت (Reversal chart patterns)

این الگو بیانگر احتمال تغییر روند در جهت معکوس در نمودار می باشد به این معنی که اگر نمودار در یک روند صعودی قیمت چنین الگویی مشاهده شود از احتمال افت قیمت خبر می دهد و بالعکس اگر این الگو در یک روند نزولی شناسایی شود احتمال افزایش قیمت و ادامه روند صعودی وجود دارد به طور کلی الگوهای Reversal عبارت اند از:

  • الگوی Double Top
  • الگوی Double Bottom
  • الگوی Head and shoulders
  • الگوی Inverse Head and shoulders
  • الگوی Rising wedge
  • الگوی Falling wedge
  • الگوهای ادامه دهنده روند ( Contiuuation chart patterns)

الگوهای ادامه دهنده روند که با عنوان الگوهای تثبیت کننده هم شناخته می ‌شوند، بیانگر ادامه روند جاری قیمت می باشد و به نوعی نشان دهنده یک دوره استراحت توسط خریداران و فروشندگان قبل از ادامه روند قبلی می باشند. شش الگوی اصلی شناخته شده در Contiuuation عبارتند از:

  • الگوی Falling wedge الگوی Rising wedge الگوی Bulish Rectangle
  • الگوی Bearish Rectangle
  • الگوی Bullish pennant
  • الگوی Bearish pennant
  • الگوهای دو طرفه قیمت (Bilateral chart pattern)

الگو های دو طرفه یا تصادفی الگوهایی هستند که تصویر مشخصی از روند قیمت در بازار ارائه نمی ‌دهند. بنابراین با شناسایی آن ها نمی توان تشخیص داد که آیا بازار روند صعودی دارد یا روند نزولی، بنابراین باید هر دو حالت را در نظر داشته باشیم اما می ‌توانید دو پوزیشن در حال انتظار خرید و فروش را در دو طرف الگو باز کنید و وقتی یکی فعال شد دیگری را کنسل کنید. سه الگوی دوطرفه به این شرح می باشند:

  • الگوی Ascending Traingle
  • الگوی Descending Traingle
  • الگوی Symmetrical Traingle

چرا از پترن ها در فارکس کمک می گیرند؟

همه تریدرها هدفشان از ورود به بازار فارکس و فعالیت در آن کسب سود می باشد. بنابراین آن ها از هر روش و ابزاری برای دستیابی به سود بیشتر استفاده می کند همان طور که گفتیم پترن یا الگو ها به عنوان ابزاری برای تشخیص روند نوسانات قیمت در بازار استفاده می شود و تریدرها با تشخیص و شناسایی هر کدام از الگوهای تعریف شده در بازار در نمودار معامله شان تا حدودی می ‌توانند با ریسک کمتر اقدام به خرید و فروش کنند. اگرچه پترن های فارکس به تنهایی عاملی برای تصمیم‌ گیری نمی باشد. اما در کنار عوامل دیگر می تواند بسیار تاثیرگذار و مهم باشد.

تریدرهای معروف از کدام پترن های فارکس استفاده می کنند؟

وقتی که یک تریدر وارد یک معامله می شود و چارت قیمت آن شکل می گیرد به طور دقیق نوسانات نمودار را که در واقع همان نوسانات قیمت باشند را زیر نظر می گیرد و با تشخیص الگو های شکل گرفته در این نمودار تا حدودی رفتار بازار را پیش بینی می کند. از معروف‌ ترین الگوهایی که محبوبیت و میزان کارایی زیادی در بین تریدرها دارد و به عنوان قدرتمند ترین الگوهای نموداری شناخته می شوند می ‌توان به الگوهای سر و شانه، مستطیل کف و سقف دوقلو، کف و سقف سه قلو و پرچم اشاره کرد. تریدرها با تشخیص این الگوها در نمودار بهتر بتوانند بازار را درک و تا حدودی حرکات قیمت را در آینده پیش بینی کنند. طبق آن چه گفته شد پترن در فارکس به سه دسته تقسیم می شوند و بر اساس آن الگوهای سر و شانه سر و کف دوقلو و سه قلو جزء الگوهای بازگشتی هستند و الگوهای پرچم و مستطیل در دستی الگوهای ادامه دهنده قرار دارد و از بین این ۵ الگو الگوی سر و شانه از نظر بسیاری از معامله‌ گران پرکاربردترین الگوی نموداری می باشد.

سودمند ترین پترن کدام است؟

هرچه روند خط نمودار در یک چارت رو به بالا باشد نشان دهنده صعود به افزایش قیمت می باشد و این به معنای کسب سود بیشتر برای معامله گران می باشد. الگوهای پترن در فارکس n که نشان دهنده روند صعودی بازار هستند در واقع سودمند ترین پترن ها مستند که خبر از افزایش قیمت می دهد.

برای آموزش پترن های فارکس به کجا مراجعه کنیم؟

تریدرهای حرفه ای و استادان فعال در حوزه بازار فارکس و بورس معمولاً برای افراد علاقه مند به معامله گری و تریدینگ کلاس ها و دوره های آموزشی متعددی برگزار می‌ کنند و افراد علاقه ‌مند به آموزش مباحث مربوط به فارکس از جمله الگوهای قیمتی می‌ تواند در این دوره ها ثبت نام کرده و آموزش‌ های لازم را ببیند. از مزیت ‌های این کلاس ها این است که به صورت مجازی برگزار می شود و و افراد از همه جای دنیا می توانند در این کلاس ها شرکت کنند.

کتاب فارکس پترن

در کنار دوره های آموزشی بازار فارکس برخی از صاحب نظران اقدام به جمع آوری و انتشار کتاب مربوط به مباحث فارکس از جمله پترن در فارکس کردند و علاقه ‌مندان و تریدرهای تازه کار می توانند با مطالعه این کتاب ها سطح اطلاعات و دانش خود را در زمینه بازار فارکس افزایش دهد.

پترن های فارکس چه چیزی را برای ما نمایان می کنند؟

معمولا نمودارها در بازار فارکس روند مشابهی را دنبال می کند به همین خاطر تریدرهای حرفه ای می توانند به ترسیم الگو در این نمودار کنند و با استفاده از آن روند بازار را پیش بینی کنند.

چه زمانی باید از پترن ها استفاده کرد؟

معامله گران زمانی که اقدام به خرید و شروع به معامله می کنند با دقت و تمرکز روند نمودار را زیر نظر می گیرند. در این زمان نیاز است که آن ها اقدام به تشخیص پترن در چارت کنند و با شناسایی الگوی شکل گرفته بتواند روند بازار را پیش‌ بینی کنند. تا بدین گونه در بهترین زمان بهترین عکس العمل را داشته باشد.

پترن های فارکس بر چه اساسی به وجود آمده‌اند؟

معامله گران حرفه ای در طول زمان با بررسی روند نمودار بازار فارکس به این نتیجه رسیده ‌اند که الگوهای مشخصی به طور مرتب در این نمودار تکرار می شود که در نوسانات قیمت تاثیر زیادی دارد. آن ها با شناسایی این الگوها و ثبت آن ها به عنوان الگو های فارکس در هر معامله بر اساس شکل گیری این الگو ها پیش ‌بینی می ‌کند که روند بازار چگونه خواهد بود.

فصل ۱۳: الگوهای قیمت – قسمت دوم – الگوهای ادامه دهنده قیمت

همین طور که از نام این الگو پیداست در صورت مشاهده الگوهای ادامه دهنده قیمت شاهد توسعه و ادامه قیمت در جهت روند کنونی خواهیم بود. در واقع می توان گفت قیمت در زمان تشکیل این الگوها در حال استراحت و تجدید قوا برای ادامه روند می باشد.

الگوهای ادامه دهنده – الگوی اول : الگوی پرچم Flag Pattern

الگوی پرچم یکی از الگوهای ادامه دهنده روند است که به شکل پرچم تشکیل می شود (شکل ۱). این الگو را در روند نزولی و روند صعودی داریم ولی خلاف روند اصلی است. مشخصه این الگو این است که در جهتی که در حال تشکیل است قیمت به سطح بالایی و سطح پایینی (خط چین ها در شکل ۱۰۱۳) برخورد می کند و این الگو را تشکیل می دهد. از مشخصه هایی که می توان الگوی پرچم را تشخیص داد این است که زمان تشکیل این الگو قیمت شیب زیادی را نسبت به جهت قبلی خودش و خلاف جهت آن دارد و عملا می توان گفت قیمت بعد از یک نزول یا صعود نیاز به استراحت دارد و در حال تجدید قوا برای ادامه دادن به روند اصلی خودش است. الگوی پرچم یکی از اصلی ترین و قابل اعتمادترین الگوهای ادامه دهنده روند است و چون به راحتی قابل شناسایی است از این الگو میتوان برای گرفتن پوزیشن در جهت روند استفاده کرد.

الگوی پرچم

شکل ۱: الگوی پرچم

تائید این الگو، در روند صعودی شکست مقاومت (خط بالایی) و در روند نزولی شکست حمایت (خط پایینی) است. لازم به ذکر است در الگوی پرچم در برخورد هم قابل قبول است.

از تایم ۴ دقیقه و ۱۵ ثانیه این ویدئو آقای گلشاهیان الگوی پرچم را روی چارت توضیح می دهند.

الگوهای ادامه دهنده – الگوی دوم : انواع الگوهای مثلث

الگوی مثلث متقارن Symmetricel Triangle Pattern

الگوی مثلث متقارن

شکل ۲: الگوی مثلث متقارن

الگوی مثلث متقارن اولین الگو از سری الگوهای مثلثی است که آن را می توان در روند نزولی و روند صعودی مشاهده کرد. بعداز شکسته شدن مقاومت در الگوی مثلث در روند صعودی و پس از شکست حمایت در الگوی مثلث در روند نزولی می توانیم انتظار داشته باشیم قیمت به اندازه قاعده مثلث مسیر قبلی خودش را ادامه دهد (شکل ۲).

الگوی مثلثی افزایشی Ascending Triangle Pattern

الگوی بعدی از سری الگوهای مثلثی الگوی مثلثی افزایشی است که شبیه الگوی مثلث متقارن می باشد با این تفاوت که ضلع بالایی تقریبا صاف و ضلع پایین مثلث شیب رو به بالا دارد و بعد از شکستن مقاومت ضلع بالا انتظار ادامه روند را داریم. الگوی مثلثی افزایشی در روند صعودی تشکیل می شود (شکل ۳).

الگوی مثلث افزایشی

شکل ۳: الگوی مثلث افزایشی

الگوی مثلثی کاهشی Descending Triangle Pattern

الگوی مثلث کاهشی

شکل ۴: الگوی مثلث کاهشی

الگوی مثلث کاهشی عکس الگوی مثلث افزایشی است و در روند نزولی رخ میدهد. در این الگو ضلع پایینی تقریبا صاف و ضلع بالایی مثلث شیب رو به پایین دارد و بعد از شکستن حمایت ضلع پایین انتظار ادامه روند را داریم (شکل ۴).

در هر دو الگوی مثلث افزایشی و مثلث کاهشی انتظار داریم بعد از شکست خط افقی، قیمت به اندازه قاعده مثلث روند را ادامه دهد.

از تایم ۱۲ دقیقه این ویدئو آقای گلشاهیان الگوی مثلث را روی چارت توضیح می دهند.

الگوی سوم : کنج ها Wedges

الگوی کنج افزایشی یا بالا رونده Rising Wedge Pattern

الگوی سوم از الگوهای ادامه دهنده روند کنج ها هستند که در زمان استراحت قیمت تشکیل می شوند. الگوی کنج افزایشی در روند نزولی تشکیل می شود و خطوط آن موازی نیستند. در الگوی کنج خطوط نه مانند الگوی پرچم موازی هستند و نه مانند الگوی مثلث به همدیگر می رسند، زمان تشکیل شدن این الگو شکسته شدن خط پایینی و تشکیل یک کندل ( بسته شدن) زیر آن است (شکل ۵).

الگوی کنج افزایشی یا بالا رونده

شکل ۵: الگوی کنج افزایشی یا بالا رونده

الگوی کنج پایین رونده Falling Wedge Pattern

الگوی کنج پایین رونده ، مانند الگوی کنج بالا رونده است با این تفاوت که در روند صعودی تشکیل می شود. سایر شرایط حاکم، مانند الگوی کنج بالارونده است (شکل ۶).

الگوی کنج پایین رونده

شکل ۶: الگوی کنج پایین رونده

از تایم ۱۸ دقیقه و ۱۷ ثانیه این ویدئو آقای گلشاهیان الگوی کنج را روی چارت توضیح میدهند.

الگوی چهارم : مستطیل

الگوی مستطیل صعودی Bullish Rectangle Pattern

الگوی آخر از الگوهای ادامه دهنده روند الگوی مستطیل است. زمانی این الگو تشکیل می شود که قیمت بین دو حمایت و مقاومت در نوسان باشد. این الگو خیلی شبیه الگوی برگشتی سه قله است با این تفاوت که موفق به شکستن مقاومت شده است ولی احتمال دارد که قیمت برگردد و مجددا نقطه حمایت را لمس کند و سپس به روند خودش ادامه دهد (شکل ۷).

الگوی مستطیل صعودی

شکل ۷: الگوی مستطیل صعودی

الگوی مستطیل نزولی Bearish Rectangle Pattern

الگوی مستطیل نزولی کاملا عکس الگوی مستطیل صعودی است. الگوی مستطیل نزولی زمانی تکمیل می شود که قیمت بعد از بسته شدن حمایت بسته شود (شکل ۸ )

الگوی مستطیل نزولی

شکل ۸: الگوی مستطیل نزولی

از تایم ۲۳ دقیقه و ۵۰ ثانیه این ویدئو آقای گلشاهیان الگوی مستطیل را روی چارت توضیح می دهند.

الگوهای ادامه دهنده روند دیگری نیز وجود دارند ولی اهمیت کمتری دارند. لازم به ذکر است که

در مارکت هیچ وقت نباید قطعیت را در نظر گرفت، گاهی اوقات پیش می آید که الگوها در حال تشکیل هستند ولی در آخر درست عمل نمی کنند پس همیشه باید دنبال تائیدهای دیگر هم باشیم .

آشنایی با ۱۰ الگوی نموداری تحلیل تکنیکال که هر معامله‌گری باید بداند

آشنایی با ۱۰ الگوی نموداری تحلیل تکنیکال که هر معامله‌گری باید بداند

الگوهای نموداری (یا همان chart patterns)‌ ابزارهای مهم معامله‌گری و بخش‌های جدایی‌ناپذیر تحلیل تکنیکال هستند. خواه در دنیای معاملات ارزهای دیجیتال حرفه‌ای باشید و خواه مبتدی، برای اینکه بتوانید تشخیص درستی از روند بازار و پیش‌بینی دقیقی از حرکات احتمالی قیمت داشته باشید، باید به الگوهای نموداری مسلط باشید. این آشنایی با الگوی وج (Wedge) الگوها غالباً شکل‌های خاصی ایجاد می‌کنند که می‌توانند احتمال تداوم یا بازگشت روند را نشان دهند. تشخیص درست الگوی نموداری یک توانایی ارزشمند است که می‌تواند باعث برتری شما در رقابت‌های تنگاتنگ دنیای ارزهای دیجیتال شود. البته بدیهی است که صرف آشنایی با این الگوها کافی نیست و برای اینکه بتوانید آنها را به‌شکلی مؤثر به کار بگیرید، باید به آنها اشراف کامل پیدا کنید و آنها را در سطح عملی به کار ببندید.

به این منظور، در این مطلب، با استفاده از مقاله‌ای از وب‌سایت IG، نگاهی به ۱۰ الگوی نموداری کلیدی خواهیم داشت که هر معامله‌گری باید از خصوصیات و کارکرد آنها آگاه باشد.

الگوی نموداری چیست؟

آشنایی با ۱۰ الگوی تحلیل تکنیکال که هر معامله‌گری باید بداند

الگوی نموداری، شکلی در یک نمودار قیمت است که به شما کمک می‌کند تا بر اساس رفتاری که قیمت در گذشته انجام داده است، رفتار آینده آن را پیش‌بینی کنید. به‌بیان دیگر، اساس کار الگوهای قیمتی بر تکرار تاریخ استوار است و اگر قیمت یک دارایی در گذشته به‌طور مکرر یک رفتار ثابت را نشان داده، به‌احتمال قوی در آینده هم همین رفتار را نشان خواهد داد.

الگوهای نموداری پایه و اساس تحلیل تکنیکال هستند و می‌توانند بسیار مؤثر باشند؛ به‌شرطی که معامله‌گر به‌هنگام بررسی نمودارهای قیمت، دقیقاً بداند که به چه‌چیزی نگاه می‌کند و به‌دنبال چه‌چیزی است.

بهترین الگوی نموداری کدام است؟

در واقع، هیچ‌‌یک از الگوهای نموداری را نمی‌توان بهترین الگو دانست، زیرا هرکدام از آنها برای نمایش‌دادن روندهای مختلفی در طیف گسترده‌ای از بازارها استفاده می‌شوند. از الگوهای نموداری غالباً در نمودارهای شمعی استفاده می‌شود؛ چراکه نمودارهای شمعی به معامله‌گرها کمک می‌کنند تا اندکی آسان‌تر، قیمت‌های بازشدن و بسته‌شدن معاملات در یک بازه زمانی خاص را مشاهده کنند.

برخی الگوها بیشتر مناسب بازارهای پرنوسان هستند، در حالی که برخی دیگر در چنین بازارهایی کارایی چندانی ندارند. برخی الگوها را بهتر است در بازارهای صعودی به کار بگیریم، در حالی که برخی دیگر مناسب بازارهای نزولی هستند.

با این حال، نکته حائز اهمیت، دانستن «بهترین» الگوی نموداری برای «بازار ویژه‌ای» است که در آن فعالیت می‌کنید؛ زیرا در صورتی که از الگوی اشتباه استفاده کنید یا اطلاعات کافی برای انتخاب الگوی مناسب نداشته باشید، فرصت کسب سود را از دست خواهید داد.

تعریف سطوح حمایت و مقاومت

آشنایی با ۱۰ الگوی تحلیل تکنیکال که هر معامله‌گری باید بداند

پیش از ورود به جزئیات الگوهای نموداری مختلف، بهتر است نگاهی گذرا به مفهوم «سطوح حمایت و مقاومت» داشته باشیم.

سطح حمایت به سطحی گفته می‌شود که قیمت دارایی، بیشتر از آن افت نمی‌کند و با نزدیک‌شدن به آن یا تماس با آن، دوباره اوج می‌گیرد. سطح مقاومت نیز سطحی است که صعود قیمت اغلب در آن متوقف می‌شود و ارزش دارایی پس از برخورد با آن، شروع به افت می‌کند.

علت شکل‌گیری سطوح حمایت و مقاومت تعادلی است که بین خریداران و فروشندگان، یا در واقع عرضه و تقاضا ایجاد می‌شود. وقتی در بازار خریداران بیشتری نسبت به فروشندگان وجود داشته باشند (یا تقاضا بیشتر از عرضه باشد)، قیمت اغلب افزایش می‌یابد. در مقابل، هنگامی‌ که تعداد فروشندگان از تعداد خریداران بیشتر باشد (عرضه بیشتر از تقاضا باشد)، قیمت معمولاً دچار افت می‌شود.

به‌عنوان مثال، قیمت یک دارایی ممکن است به‌علت پیشی‌گرفتن تقاضا از عرضه در حال افزایش باشد. با این حال، در نهایت قیمت به حداکثر میزانی می‌رسد که خریداران مایل هستند بپردازند. در این سطح، میزان تقاضا کاهش می‌یابد و خریداران احتمالاً تصمیم می‌گیرند از موقعیت‌های معاملاتی خود خارج شوند. به‌بیان دیگر، در اینجا نوعی سطح مقاومت ایجاد می‌شود؛ یعنی قیمتی که خریداران مایل نیستند بیشتر از آن پیش بروند. بنابراین موقعیت‌های معاملاتی خود را می‌بندند یا از خرید دست می‌کشند.

در چنین شرایطی، می‌توانیم بینیم که کم‌کم عرضه نسبت به تقاضا افزایش پیدا می‌کند و در نتیجه، قیمت کاهش می‌یابد. هنگامی‌ که قیمت به اندازه کافی سقوط کرد، خریداران احتمالاً تمایل پیدا می‌کنند تا دوباره به بازار باز‌گردند و دارایی موردنظر را با قیمت قابل‌قبول‌تری خریداری کنند. در این حالت، تعادل بین عرضه و تقاضا دوباره برقرار می‌شود و سطح حمایت شکل می‌گیرد. سطح حمایت در این مثال، همان قیمت قابل‌قبول خریداران است که در آن، حاضر به خرید دارایی هستند.

در پی خریدهای بیشتر و تداوم افزایش نسبی تقاضا نسبت به عرضه، قیمت یک بار دیگر به سطح مقاومت نزدیک می‌شود. جالب است بدانید که سطوح حمایت و مقاومت، مفاهیم اثبات‌شده و قابل‌اعتمادی هستند. در غالب مواقع، قیمت دارایی سطح مقاومت خود را نمی‌شکند؛ اما اگر این اتفاق بیفتد، همان سطح مقاومت می‌تواند به سطح حمایت تبدیل شود.

انواع الگوهای نموداری

الگوهای نموداری به‌طور کلی به سه دسته «الگوهای تداومی»، «الگوهای بازگشتی» و «الگوهای دوطرفه» تقسیم می‌شوند.

  • الگوهای تدوامی نشان‌دهنده ادامه‌داربودن روند هستند؛
  • الگوهای بازگشتی حاکی از احتمال تغییر مسیر روند هستند؛
  • الگوهای دوطرفه خبر از بازاری پرنوسان و بی‌ثبات می‌دهند؛ بازاری که در آن قیمت ممکن است هر آن به هر جهتی حرکت کند.

اگر به همه این انواع اشراف کامل داشته باشید، می‌توانید از هر سه آنها برای واردشدن به موقعیت‌های شورت (فروش) و لانگ (خرید) استفاده کنید. به‌عبارت دیگر، این الگوها به شما کمک می‌کنند روند قیمت را پیش‌بینی کنید و حتی در بازارهای نزولی نیز مانند بازارهای صعودی معامله انجام دهید و سود کسب کنید.

البته مهم‌ترین نکته‌ای که به‌هنگام استفاده از الگوهای نموداری باید به‌عنوان بخشی از تحلیل تکنیکال خود به خاطر بسپارید این است که این الگوها تضمینی برای حرکت بازار در جهت پیش‌بینی‌شده نیستند؛ بلکه صرفاً نشانه‌ای از چیزی هستند که احتمال دارد اتفاق بیفتد.

حال با درنظرداشتن همه این اطلاعات، می‌توانیم ۱۰ الگوی مهم تحلیل تکنیکال که همه معامله‌گران باید با آنها آشنا باشند را بررسی کنیم.

۱. الگوی سر و شانه

الگوی سر و شانه (head and shoulders) یک الگوی نموداری است که در آن، یک قله با ارتفاع زیاد و دو قله اندکی کوتاه‌تر در دو طرف آن داریم. الگوی سر و شانه احتمال پایان روند صعودی و آغاز روند نزولی را نمایش می‌دهد.

بنابراین واضح است که این الگو از نوع بازگشتی است. در الگوی سر و شانه، قله اول و سوم معمولاً کوتاه‌تر از قله دوم هستند، اما نقطه اشتراک آنها این است که هر سه آنها با یک سطح حمایت (که اصطلاحاً خط گردن، خط تأیید یا خط شکست نامیده می‌شود) برخورد می‌کنند. زمانی که قیمت از قله سوم نیز به همین سطح حمایت باز می‌گردد، احتمالاً باید منتظر شکست خط گردن و آغاز روند نزولی آشنایی با الگوی وج (Wedge) باشیم.

۲. الگوی دو قله

الگوی دو قله یا دو سقف (double top) الگوی دیگری است که معامله‌گرها برای مشخص‌کردن بازگشت روند از آن استفاده می‌کنند. الگوی دو قله زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت تا حد مشخصی بالا می‌رود و سپس سقوط می‌کند؛ سپس دوباره تا همان سطح مقاومت بالا می‌رود و دوباره تا سطح قبلی سقوط می‌کند. در چنین شرایطی، احتمال شروع یک روند نزولی خیلی قوی وجود دارد.

۳. الگوی دو دره

الگوی دو دره (double bottom) دقیقاً برعکس الگوی دو قله است. در این الگو، قیمت تا حمایت مشخصی کاهش پیدا می‌کند و دوباره بالا می‌رود. سپس دوباره تا همین حمایت کاهش پیدا کرده و تا همان مقاومت قبلی (خط گردن) بالا می‌رود. در چنین شرایطی، احتمالاً باید منتظر یک روند صعودی قوی باشیم. بنابراین الگوی دو دره هم از نوع بازگشتی است؛ با این تفاوت که پایان روند نزولی و آغاز روند صعودی را نمایش می‌دهد. به همین دلیل آن را بازگشتی صعودی می‌خوانند.

۴. الگوی کف‌گِرد

الگوی نموداری کف‌گرد (rounding bottom) یا نیم دایره پایین، در غالب مواقع نمایان‌گر پایان روند نزولی و شروع روند صعودی است. این الگوی بازگشتی معمولاً پس از یک روند نزولی طولانی‌مدت شکل می‌گیرد و حاکی از این است که روند نزولی رو به پایان است و می‌توانیم منتظر شروع روند صعودی باشیم.

در تصویر زیر نمونه‌ای از الگوی کف‌گرد را مشاهده می‌کنید. در این مثال، قیمت دارایی در روندی نزولی قرار دارد. با این حال، پس از ایجاد یک الگوی کف‌گرد، روند بازمی‌گردد تا در مسیر صعودی به حرکت خود ادامه دهد.

معامله‌گران اغلب در دو نقطه از این الگو تمایل به سرمایه‌گذاری و خرید دارند: هنگامی‌ که قیمت نزدیک به کف نمودار است و هنگامی‌ که روند ادامه یافته و از سطح مقاومت عبور کرده است.

۵. الگوی کنج

الگوی کُنج (wedge pattern) هنگامی شکل می‌گیرد که حرکات قیمت دارایی بین دو خط روند مورب فشرده می‌شود. در مجموع، دو نوع الگوی کنج وجود دارد: کنج افزایشی (rising) و کنج کاهشی (falling).

الگوی کنج افزایشی

الگوی کنج افزایشی در اطراف خط روندی شکل می‌گیرد که بین دو خط حمایت و مقاومت مورب به سمت بالا پیش می‌رود. در این حالت، شیب خط حمایت تندتر از شیب خط مقاومت است. این الگو به‌طور کلی نشان می‌دهد که قیمت دارایی احتمالاً سطح حمایت را خواهد شکست و دچار کاهش شدیدی خواهد شد.

الگوی کنج کاهشی

الگوی کنج کاهشی بین دو سطح مقاومت و حمایت مورب رو به پایین شکل می‌گیرد. در این حالت، شیب خط مقاومت نسبت به شیب خط حمایت تندتر است. برخلاف نوع قبلی، کنج کاهشی نشان می‌دهد که قیمت به‌احتمال قوی مقاومت را خواهد شکست و وارد فاز صعودی خواهد شد. همان طور که در مثال زیر مشاهده می‌کنید، روند قیمت پس از قرارگرفتن در کنج کاهشی مقاومت را شکسته و به حالت صعودی بازگشته است.

کنج‌های افزایشی و کاهشی الگوهای بازگشتی به شمار می‌روند. کنج افزایشی احتمال ایجاد بازار نزولی را نشان می‌دهد و کنج کاهشی حاکی از صعودی‌شدن بازار است.

۶. الگوی فنجان و دسته

الگوی فنجان و دسته (cup and handle) یک الگوی تداومی و ترکیبی از ۲ الگوی کف‌‌گرد و کنج است که در بازار صعودی شکل می‌گیرد و از تداوم روند صعودی خبر می‌دهد. الگوی فنجان و دسته دوره‌ای کوتاه از احساسات نزولی را در بازار صعودی نمایش می‌دهد، در حالی‌ که روند کلی پس از ایجاد این الگو همچنان در جهت صعودی ادامه خواهد یافت.

در این الگو، فنجان شبیه به الگوی نموداری کف‌گرد و دسته شبیه به الگوی نموداری کنج است.

جمع‌بندی

تمام الگوهایی که در این مطلب مرور شدند، اندیکاتورهای سودمندی هستند که می‌توانند در تحلیل تکنیکال به شما کمک کنند. این الگوها می‌توانند نشان دهند که چرا یا چگونه قیمت یک دارایی به‌شکلی ویژه حرکت کرده است و مسیر بعدی روند احتمالاً در کدام جهت خواهد بود.

در واقع، الگوهای نموداری می‌توانند با برجسته‌کردن سطوح حمایت و مقاومت، به معامله‌گر کمک کنند تا موقعیت لانگ یا شورت اتخاذ کند، یا در صورت احتمال تغییر و بازگشت روند، موقعیت‌های فعلی خود را ببندد یا باز کند. البته باز هم تکرار می‌کنیم که آگاهی تئوری از این الگوها کافی نیست و تنها با تمرین و به‌کاربستن آنها در معاملات است که می‌توانید معنای واقعی آنها را درک کنید و بر کاربرد هریک از آنها مسلط شوید.

آشنایی با ۱۰ الگوی نموداری تحلیل تکنیکال که هر معامله‌گری باید بداند



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.