اما واقعاً چرا دلار اینقدر مهم است؟



این حجم از خشم، نفرت و برادر کشی، اگر نگوییم در تاریخ ایران بی نظیر است، قطعا کم سابقه است. دیدن این صحنه ها، فارغ از این که مجروح و مقتول از کدام طرف است، غمِ اکنون و نگرانی از فردای آینده ایران را برمی انگیزد.
آنچه موضوع را حسرت بارتر می کند این که وضعیت کنونی در میان ملتی شکل گرفته که یکی از متحدترین و همدل ترین ملل تاریخ معاصر بوده اند و کارهای بزرگی مانند انقلاب 1357 ، عبور از جنگ افروزی های داخلی اوایل انقلاب، 8 سال دفاع مقدس، بازسازی کشور جنگ زده، تحمل تحریم های گسترده و . را مشترکاً شکل داده اند؛ این اتفاقات در کشوری می افتد که بین دولت و ملت آن، افتراقی وجود نداشت و بیش از 300 هزار نفر برای حفظ نظام شان جان خود را فدا کردند. اگر این وقایع در کشوری با اختلافات ریشه دار تاریخی و قومی و مذهبی و نظایر این ها رخ می داد، این قدر تاسف برانگیز نبود ولی این که یک دولت - ملت بزرگ و متحد، به چنین وضعی گرفتار آیند که با تیر و چاقو و سنگ و باتوم به جان هم بیفتند، یعنی فاجعه ای بزرگ اتفاق افتاده و فجایع بزرگ تری در راه است.

سیکس‌ پک در ۵۲ سالگی | تناسب اندام با برنامه ورزش جنیفر لوپز

در این مقاله قرار است برنامه ورزش جنیفر لوپز (Jennifer Lopez) این ستاره دنیای هالیوود را معرفی کنیم. اگر به نظرتان بزرگ کردن باسن و تغییر فرم بدن فقط با جراحی ممکن است، خواندنِ این مطلب را به شما پیشنهاد می‌دهیم.

خیلی‌ها آرزو دارند که مثل جنیفر لوپز این خواننده و هنرپیشه مشهور، هر روز بدنشان بهتر از روز قبل به‌نظر برسد. عضلات شکم، پاها، باسن و در کل بدن قویِ جنیفر لوپز که در هر لباسی خیره‌کننده است، ذهن همه خانم‌ها را درگیر می‌کند که چگونه می‌تواند همه جذابیت‌ها را یک‌جا داشته باشد؟

اما واقعا راز این بدن بی‌نظیر و جذاب چیست؟ چرا ما هرچقدر با بدنمان می‌جنگیم نتیجه موقت می‌بینیم. یا بی‌نتیجه و با کوله‌باری از خستگی و ناامیدی فقط حسرت می‌خوریم؟

برای این‌که به جواب همه این سوالات برسید، این مطلب از فیتامین را که شامل توصیه‌ها، رژیم غذایی و نوع تمرین و ورزش جنیفر لوپز هست، دنبال کنید.

راز جوانی و تناسب اندام جنیفر لوپز در ۵۲ سالگی

جنیفر به زودی تولد ۵۲ سالگی خود را جشن خواهد گرفت. اینکه یک خانم ۵۲ ساله و پس از سال‌ها کار سخت و با وجود چندین فرزند به زیبایی می‌درخشد و خیره‌کننده است. شاید برای خیلی‌ها سوال باشد. اما یک راز ساده دارد. راز شادابی و سلامتی او چیست؟

او همیشه توصیه می‌کند که عاشق خودتان باشید. به جای این‌که درگیر ذهنیت دیگران درباره ظاهرتان بشوید، از نگاه‌کردن به صورت و بدنتان لذت ببرید و خوشحال و راضی باشید. چون این حس فوق‌العاده، روی کل بدنتان منعکس می‌شود و شما را واقعاً زیبا نشان می‌دهد.

همچنین بر این باور است که وقتی کسی برای سلامتی‌اش وقت بگذارد و از جسم و روح خودش مواظبت کند، به بهترین شکل می‌تواند از اطرافیان هم مراقبت کند و شادی و حس خوب را به زندگیِ آن‌ها هم هدیه بدهد.

ورزش، یکی از اولویت‌های او در زندگی‌اش به‌شمار می‌رود و به شدت معتقد است که ورزش کلید شادابی، خوشحالی و تناسب اندام است. جنیفر لوپز در همه حال، به ورزش منظم و رژیم غذایی سالم پایبند است. این چهره مشهور، اصلا درگیر رژیم‌های غذاییِ خودسرانه نمی‌شود. سراغ تمرینات ورزشی غیراصولی و بی‌هدف هم نمی‌رود.

ورزش جنیفر لوپز

رژیم غذایی به سبک جنیفر لوپز

پیش از هر چیز باید بدانیم جنیفر برای تغذیه خود برنامه تخصصی دارد. رژیم او سرشار از پروتئین، سبزیجات، چربی سالم و البته کربوهیدرات پیچیده است.

او هیچ وعده غذایی را از برنامه روزانه خود حذف نمی‌کند؛ هرگز به خودش سخت نمی‌گیرد و به اندازه کافی غذا می‌خورد. همچنین تمام خوراکی‌هایی که می‌خورد، تقریباً ارگانیک است.

این چهره معروف، از وعده‌های سالم و مقوی مثل ماهی سالمون و سالاد سبزی‌جات به همراه سرکه، کلم بروکلی، کدو،‌ فلفل، کلم کیل، کینوا، مرغ پخته، سیب‌زمینی شیرین، تخمه کدو حلوایی، استفاده می‌کند. او در برنامه غذاییِ خود از کربوهیدارت، دسر و کافئین و الکل خودداری می‌کند.

همچنین همیشه میان‌وعدهایش را از بین میوه تازه و سبزی‌جات مختلف انتخاب می‌کند.

تمرینات به سبک ورزش جنفیر لوپز

جنیفر قبل از شروع تمرینات ورزشی، ‌آب می‌نوشد؛ زیرا بدن را هیدارته نگه می‌دارد و حس خستگی در حین ورزش را از بین می‌برد. جالب است بدانید که او تمرینات ورزشی‌اش را با دویدن، دوچرخه‌سواری، رقص و بوکس ترکیب می‌کند.

یک بار در یک پست اینستاگرامی گفت همیشه روی سه گروه عضلانی اصلی متمرکز است: بازوها، پشت و باسن.

جنیفر در برنامه ورزشی خود سه روز در هفته تمرینات قدرتی انجام می‌دهد. برنامه او به‌صورتی است که بتواند بدن خود را با رقص و ورزش‌های مختلف، روی فرم نگه دارد.

برنامه ورزش جنیفر لوپز بر چند قانون کلی استوار است:

یکی این‌که او به طور تخصصی برای شکم تمرین می‌کند؛

دوم این‌که بدنسازی و کار با وزنه جزء اصلی روتین ورزشی اوست؛

سوم این‌که همیشه به قدر کافی کاردیو کار می‌کند؛ البته که می‌دانیم کاردیوی محبوب او، رقص است!

در این مطلب از فیتامین چند تمرین فوق‌العاده برای برجسته و بزرگ کردن باسن پیشنهاد شده تا با انجام آن‌ها، باسن و پایین‌تنه‌تان مثل جنیفر لوپز، خوش‌فرم و زیبا شود. برای مشاوره با کارشناسان و دریافت رژیم غذایی و برنامه ورزشی شماره همراهتون رو وارد کنید

چند حرکت مهم برنامه ورزش جنیفر لوپز برای ساخت باسن برجسته

1. برنامه ورزش جنیفر لوپز | حرکت لگ کیک بک سیم‌کش

لگ کیک بک سیمکش

نحوه انجام حرکت

  • کیک بک باسن، تمرینی عالی برای فرم‌دهی و بزرگ کردن باسن است؛ که می‌توان آن را با وزنه یا بدونِ وزنه انجام داد؛
  • ابتدا مچ پای خود را با مچ‌بند چرمی که در بیشتر باشگاه‌ها وجود دارد بسته و قرقره سیم‌کش را پایین آورده و به گیره وصل کنید؛
  • حالا در مقابل سیم‌کش ایستاده و دو قدم به عقب بروید؛
  • سپس با دست‌هایتان، طرفینِ دستگاه را برای حفظ تعادل بگیرید؛
  • در حالی‌که زانوها و باسنتان کمی خم شده و عضلات شکم را منقبض کرده‌اید، عمل بازدم انجام دهید؛
  • به‌وسیله عضله باسن به‌آرامی پای خود را به عقب ببرید تا یک قوس ایجاد شود؛
  • پس از یک ثانیه مکث در حالی‌که نفستان را به داخل می‌دهید، به‌آرامی به نقطه شروع بازگردید؛
  • سپس حرکت را با پای دیگر تکرار کنید.

2. برنامه ورزش جنیفر لوپز | حرکت هیپ تراست با هالتر

هیپ تراست با هالتر

نحوه انجام حرکت

  • برای انجام حرکت و قرارگیری در نقطه شروع، روی زمین بنشینید؛
  • به‌طوری‌که نیمکت، پشت سر شما قرار داشته باشد؛
  • یک هالتر را روی پاهایتان قرار دهید؛
  • اگر از پَدِ دور هالتر استفاده کنید، در انجام این تمرین کمتر اذیت می‌شوید؛
  • حالا هالتر را چرخانده تا دقیقاً بالای لگنتان قرار بگیرد؛
  • سپس به نیمکت تکیه دهید، به گونه‌ای که پس از قرار دادنِ دست‌ها، سرشانه‌ها بالای آن قرار بگیرند؛
  • با بلند کردنِ لگن، هالتر را بالا ببرید. بدن و وزن شما باید با ثابت نگه داشتن سرشانه‌ها و پاها ثابت باقی بماند.

3. برنامه ورزش جنیفر لوپز | حرکت کیک بک باسن

کیک بک باسن

نحوه انجام حرکت

  • برای انجام حرکت، ابتدا روی زمین زانو زده و بدنتان را از ناحیه کمر به سمت جلو خم کنید؛
  • حالا دست‌هایتان را به‌صورت مستقیم و عمود بر بدن با فاصله‌ای به اندازه عرض شانه‌ها روی زمین قرار دهید؛
  • سر شما باید به سمت جلو بوده و مقدار خم بودنِ زانوها باید به اندازه‌ای باشد که ساق‌هایتان با عضلات پشتِ ران، زاویه ۹۰ درجه ساخته باشند؛
  • در حالی‌که عمل بازدم را انجام می‌دهید، پای راستتان را بالا آورده تا زمانی‌که عضلات پشت ران در راستای بدن قرار بگیرد؛
  • فراموش نکنید که زاویه ۹۰ درجه باید حفظ شود؛
  • عضلات باسن را در این مرحله منقبض کرده و یک ثانیه در این وضعیت بمانید؛
  • در انتهای حرکت، ران باید با زمین موازی بوده و ساق پا زاویه ۹۰ درجه با زمین بسازد؛
  • اما واقعاً چرا دلار اینقدر مهم است؟
  • با انجام عمل دم، پا را پایین آورده و به وضعیت شروع حرکت بازگردانید؛
  • سپس حرکت را با پای چپ تکرار کنید. تمرین را به تعداد توصیه شده تکرار نمایید.

روش دیگر: یک روش دیگر برای انجام حرکت کیک بک باسن این است که تکرارهای پای راست را پشت سر هم انجام دهید. سپس با پای چپ حرکت را تکرار نمایید. همچنین برای سخت‌تر شدنِ تمرین می‌توانید از وزنه‌های مخصوص ساق پا استفاده کنید.

4. برنامه ورزش جنیفر لوپز | حرکت لانگز لگ بک

لانگز لگ بک

نحوه انجام حرکت

  • برای انجام حرکت لانگز لگ بک، ابتدا پای راست را جلو بیاورید؛
  • پای چپ را به عقب ببرید، بالاتنه‌تان را پایین بیاورید و صاف نگه دارید؛
  • در این مرحله عمل دم را انجام دهید؛
  • زانوها نباید از انگشتان پایتان جلوتر باشد؛
  • چون فشار زیادی بر روی زانو قرار دارد؛
  • ساق پای جلویی‌تان هم باید بر زمین عمود باشد؛
  • در این مرحله، روی پاشنه پای جلویی بالا بیایید و عمل بازدم را انجام دهید و پای عقبی را کمی بالا بیاورید؛
  • پس از چند تکرار برای پای راست، حرکت را برای پای چپ نیز اجرا کنید؛
  • یادتان باشد که این حرکت باید با تعادل زیادی انجام شود؛
  • اگر در حفظ تعادل مشکل دارید، حرکت را بدون دمبل انجام دهید.

سخن پایانی

برجسته و بزرگ کردن باسن (با اندازه‌ای مناسب) آرزوی هر خانمی است. اگر باسنتان کوچک است یا از فرم بدِ آن در شلوارتان خسته شده‌اید، نگران نباشید، فقط به یک برنامه حرفه‌ای و تضمینی نیاز دارید تا حسابی غافلگیر شوید.

برنامه ورزشی آنلاین فیتامین با ارائه تمرینات ورزشی کاملاً شخصی، شما را به استایل دلخواهتان می‌رساند. البته رعایت رژیم غذایی کم‌کالری را هم فراموش نکنید.

چرا دخل و خرج دولت با هم نمی خواند؟

چرا دخل و خرج دولت با هم نمی خواند؟

گروه اقتصادی: ۲۰۰ هزار میلیارد تومان عددی است که برای کسری تبصره ۱۴ بودجه عنوان شده. رئیس سازمان برنامه و بودجه مشکل را گردن مجلس می‌اندازد. مجلس به سازمان برنامه انتقاد می‌کند. در نهایت مشخص شده که سازمان برنامه از پس پرداخت سهم اشتغال برنمی‌آید. این مسائل سبب شده برخی کارشناسان و فعالان اقتصادی رقم کسری بودجه فعلی را با خبری که ابراهیم رئیسی برای صادرات موفق نفت و رفع کسری بودجه داده بود، هم‌خوان نبینند.

مسعود اما واقعاً چرا دلار اینقدر مهم است؟ میرکاظمی، رئیس سازمان برنامه‌وبودجه، از افزایش منابع و مصارف بودجه تبصره ۱۴ انتقاده كرده و گفته است با تغییراتی که رخ‌داده، تبصره ۱۴ عملاً با کسری ۲۰۰ هزار میلیارد تومانی مواجه می‌شود. او گفته است: «عملکرد سال گذشته حدود ۳۳۰ هزار میلیارد تومان بوده که منابع آن از محل فروش گاز داخلی، فرآورده و صادرات فرآورده است و در برخی از موارد عدد حاصله وارد منابع تبصره ۱۴ نمی‌شود. در پیشنهادی که دولت ارائه کرد، حدود ۱۰۰ هزار میلیارد تومان به منابع سال ۱۴۰۰ اضافه شد. چگونه می‌شود بدون اینکه قیمت انرژی تغییر کند یا تولید را افزایش دهیم، این رقم به ۶۴۰ هزار میلیارد تومان برسد، آیا واقعا چنین پیش‌بینی‌ای تحقق می‌یابد؟ از روز اول مشخص بود که منابع قابل وصول نیست.»

اظهارات میرکاظمی در حالی مطرح شده که تیرماه امسال، ابراهیم رئیسی به صراحت اعلام کرد دولت موفق به صادرات نفت شده و کسری بودجه را جبران کرده است. رئیس دولت سیزدهم در دیدار با مردم خراسان شمالی گفت: «بدون اینکه قراردادی را امضا کنیم و تعهد جدیدی را برای کشور بپذیریم با همان وضعیت سابق موفق شده‌ایم صادرات نفتی را به حد قابل قبول برسانیم. درآمد‌های دولت افزایش پیدا کرده، هزینه‌هایی نیز وجود دارد که در حال پرداخت آن‌ها هستیم. ۴۸۰ هزار میلیارد تومان کسری بودجه، افزایش حقوق و دستمزد و . مواردی است که از طریق افزایش درآمد‌های کشور در حال پرداخت است.»اما این کسری بودجه ناشی از چیست؟ اگر درآمد‌های نفتی افزایش پیدا کرده است چرا مجدداً دولت با کسری بودجه مواجه شده است و برای حل آن باید چه راهکاری در دستور کار قرار دهد؟ آیا دولت رئیسی می‌تواند از این مشکل عبور کند؟!

ریشه های اصلی کسری بودجه
مهدی پازوکی اقتصاددان عنوان کرد: «به نظر من کسری بودجه‌ای که اعلام کرده اند، نتیجه سوءمدیریت است. وقتی شما کشور را گران اداره کنید و از طرفی هم امکان کسب درآمد مناسب و معمول وجود نداشته باشد، نتیجه آن همین کسری بودجه‌ای است که الان می‌بینید. در مجموع به نظر من هزینه به ویژه در این دولت به شدت افزایش پیدا کرده است. ما همواره با این مشکل مواجه بودیم که دولت‌ها هزینه‌های بالایی داشتند، اما در این دولت به مراتب بیشتر است.»

وی ادامه داد: «رفع این کسری بودجه دو راه دارد: یا باید درآمد افزایش یابد یا مخارج کاهش پیدا کند. اصلا بودجه به همین معنا است. یعنی حساب دخل و خرج دولت. مادامی که دولت مخارج بی مورد داشته باشد، چنین کسر بودجه‌ رخ خواهد داد. شما فقط کافی است یک نگاهی به بودجه کشور بندازید تا متوجه شوید در همین بودجه سال جاری چقدر بودجه بعضی نهاد‌ها افزایش پیدا کرده است. آن هم نه نهاد‌های خاص و مهم، بلکه بخش‌هایی که می‌توان با هزینه کمتر اداره شان کرد.مثل دبیرخانه شورای انقلاب فرهنگی. چرا این دبیرخانه که می‌توان حداکثر با بیست نفر هدایت شود باید این همه بودجه دریافت کند. آنجا که قرار نیست استراتژی توسعه فرهنگی را بنویسند. یا مجمع تشخیص مصلحت نظام. همه اعضای این نهاد در جا‌های دیگر مشغول هستند. یعنی یا نماینده مجلس هستند، یا رئیس جمهور و . هستند. حقوقشان را هم از جای دیگر دریافت می‌کند. پس چرا باید دبیرخانه این نهاد بودجه هنگفت دریافت کند؟ این‌ها جا‌هایی هستند که بودجه بسیار بالایی دارند و حذف و کاهش هزینه‌ها اراده و جرات می‌خواد که این دولت ندارد.»

او با اشاره به ردیف‌های بودجه کشور، افزود: «نکته جالب در بودجه این است که برخی نهاد‌های بی ربط برای خودشان بخش‌های پژوهشی تعریف کرده‌اند و بابت این بخش‌ها بودجه دریافت می‌کنند. مجمع تشخیص سه پژوهشگاه داشت که ما انقدر اعتراض و انتقاد کردیم که در نهایت یکی از این پژوهشگاه‌ها را تعطیل کردند. این در حالی است که اصلا مجمع نیازی به پژوهشگاه ندارد. یعنی حتی یکی هم اضافه است؛ بنابراین من با قاطعیت میگم که درآمد دولت با هزینه‌ها همخوانی ندارد.»

این تحلیلگر مسائل اقتصادی تاکید کرد: «از طرف دیگر اصلا آقایان سواد و تجربه کاری ندارند و نمی‌دانند چه کار باید انجام دهند. به عنوان مثال یه قانونی داشتیم که بر اساس آن ۵ درصد حقوق مبنای کارمندان دولت کسر می‌شد و ۵ درصد هم دولت پرداخت می‌کرد. اما این برای زمانی بود که برای پاداش، یک ماه حقوق محاسبه نمی‌شد. الان مبلغ پاداش، یک ماه حقوق است. پس چرا هنوز دولت پرداخت می‌کند؟! یعنی ماهی ۲۰۰ میلیارد تومان پول می‌دهد. همه این‌ها مخارج دولت را بالا می‌برند. به همین دلیل است که با همچین کسری بودجه‌ای مواجه شده است. کسری بودجه هم یعنی افزایش نقدینگی و به تبع آن افزایش تورم و در ادامه کاهش قدرت خرید و افزایش خط فقر و. »

وی تاکید کرد: «عملا دولت دو راه دارد. یا باید فروش نفت را افزایش بدهد که آنهم با توجه به تحریم‌ها و بی نتیجه ماندن برجام، بعید است که بتواند نفت بیشتری به فروش برساند. یعنی مشخصا درآمد‌ها همانطور که سازمان برنامه هم اعلام کرده، محقق نمی‌شود. راه دوم این است که هزینه‌های خود را کاهش دهد. اما متاسفانه اصلا در قاموس این دولت قناعت تعریف نشده است. البته در دولت قبل هم نبود، اما در این دولت به مراتب بیشتر است. این در حالی است که الان می‌توانند هزینه‌های غیر ضروری را کاهش دهند. ضمن اینکه می‌تواند از منابع داخلی هم کسب درآمد کند.»

این کارشناس مسائل اقتصادی ادامه داد: «در بخش‌های دیگر هم می‌توانند کسب درآمد کنند یا هزینه‌ها را کاهش دهند. به عنوان مثال همین دانشگاه فرهنگیان که روز به روز در حال بزرگ شدن است. اصلا لزوم دانشگاه فرهنگیان چیست وقتی فارغ التحصیلان دانشگاه شریف و تهران و علامه و. بیکار هستند و نمی‌توانند شغلی داشته باشند؟! بنابراین باید دانشگاه‌ها ادغام شوند. اصلا لزومی ندارد در استان‌های کوچک چند دانشگاه پزشکی و غیر پزشکی داشته باشیم. فقط کافی است در هر شهر یک دانشگاه پزشکی داشته باشد و یک دانشگاه غیرپزشکی.

بقیه باید ادغام شود. به عنوان مثال چرا باید شهری مثل قم، هفت دانشگاه داشته باشد؟ خب هفت دانشگاه یعنی کلی کارمند که همه این‌ها هزینه برای دولت محسوب می‌شود. یا مثلا چرا باید در گرمسار دو دانشگاه دولتی وجود داشته باشد؟! یا پاکدشت. مردم در این شهر، دبیرستان ندارند بعد دانشگاه پیام نور تاسیس شده است. این همه یادگاری دوران آقای احمدی نژاد است. ما تا قبل از این دوره ۵۴ واحد دانشگاه دولتی در کل کشور داشتیم، اما وقتی دوره ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد تمام شد، ۳۵۴ دانشگاه داشتیم. الان مثلا ما در گرگان یک دانشگاه گرگان داریم یک دانشگاه گلستان. این‌ها جدید تاسیس شدند و اصلا لزومی ندارد. خب این‌ها را ادغام کنید و هزینه‌های دولت را کاهش بدهید.»

سودخواهی شرکت‌ها برای جامعه خوب است یا بد؟

سودخواهی شرکت‌ها برای جامعه خوب است یا بد؟

شرکت‌ها اغلب با در نظر گرفتن منافع عمومی شروع به کار می‌کنند. اما معمولا این موضوع چندان دوام نمی‌آورد.

فردای اقتصاد: در تاریخ باشکوه شرکت‌ها اثر ویلیام مگنوسون، که از دوران روم باستان آغاز می‌شود، تا دوره رنسانس، عصر اکتشاف و قدرت سرمایه‌داری صنعتی آمریکا و سپس دره سیلیکون ادامه می‌یابد، هیچ اشاره‌ای به ایلان ماسک نشده است. با این حال، خواندن آن روشن می‌کند که چرا این پیشگام خودروهای برقی، موشک‌های شخصی و اکنون، از طریق توییتر، کنترل‌کننده بخشی از حوزه عمومی شده است و توجه همگان را به خود جلب می‌کند. برای بیش از ۲۰۰۰ سال، شرکت‌هایی مانند شرکت او برخی از بزرگترین دستاوردهای نوع بشر را تولید کرده‌اند. اما معمولاً خیره‌کننده‌ترین‌ شرکت‌ها از حد مجاز عبور می‌کنند و ردپایی از پسماندها و بی‌اعتمادی اذهان عمومی را پشت سر خود بر جای می‌گذارند. بحث کتاب مذکور این است که شرکت‌های خصوصی اغلب منافع عمومی را در ذهن دارند. از نگاه مگنوسون، آنها ارکستراتور دست نامرئی «ثروت ملل» آدام اسمیت هستند. افراد خودخواهی که صرفاً به دنبال اهداف خود هستند، با یکدیگر همکاری می‌کنند و این همکاری آن‌ها به نفع کل جامعه است.

در بیشتر تاریخ شرکت‌ها، خدمت به جامعه بخشی از منشور اهداف آن‌ها بود. "پابلیکانی" یا مالیات‌گیران رم، پیمانکارانی دولتی بودند که جاده‌ها، معابد، قنات‌ها و امثال این را می‌ساختند، زنجیره‌های تأمین را برای امپراتوری فراهم می‌کردند و اتباع آن را برای دریافت مالیات می‌دوشیدند. یک فصل از این کتاب، وظیفه تقریباً غیرقابل حلی را نشان می‌دهد که شرکت راه‌آهن یونیون پاسیفیک تحت فرمان کنگره برای پیوند آمریکا پس از جنگ داخلی با آن روبرو بود. این شرکت بلد نبود راه‌آهن بسازد، چه رسد به اینکه هزینه آن را بپردازد. کوتاهی در این زمینه نابخشودنی بود. و متفکران بر سر آن با یکدیگر درگیر بودند. هنگامی که یونیون پاسیفیک، از سمت غرب، و سنترال پاسیفیک، از سمت شرق، در یوتا در سال ۱۸۶۹ به هم رسیدند، موجی از هیجان ناشی از شهرنشینی و تجارت بین قاره‌ای را به راه انداختند و شاعرانی از جمله والت ویتمن در حال‌وهوای ملی جشن گرفتار شدند.

با گذشت زمان، فرمان‌ها از بین رفته‌اند، اما شرکت‌ها هنوز منافع عمومی را در ذهن دارند - در برخی موارد حداقل به اندازه‌ای که برایشان سودآور باشد. هنری فورد می‌خواست خودروهای ارزان‌قیمتی بسازد که توسط کارگرانی با حقوق بالا ساخته می‌شدند. او زمانی گفت که شرکت خودروسازی فورد سازماندهی شده بود «تا جایی که می‌توانیم، در همه جا، برای همه افراد درگیر، بهترین کار را ارایه کند.» جای دیگر این را هم افزوده بود که این هدف را به‌جای کسب درآمد بیشتر، دنبال می‌کند. وقتی مارک زاکربرگ فیس بوک را راه‌اندازی کرد، بحث کسب سود در اولویت‌های او کم‌رنگ بود. برای شروع، او خیلی بیشتر روی رشد متمرکز بود تا بتواند جلوه‌هایی در شبکه ایجاد کند که همزمان با اینکه افراد بیشتری از سایت استفاده می‌کنند، سایت لذت‌بخش‌تر شود.

با این حال، به ناچار روحیه عمومی به سمت طمع بیش از حد، خود شیدایی یا سوء استفاده از قدرت - با پیامدهای سیاسی خطرناک - تنزل می‌یابد. جامعه رومی به سرکوب مردم بیگانه و دامن زدن به درگیری نظامی منتج شد. شرکت هند شرقی از سال ۱۶۰۰ تا ۱۸۷۴ آنقدر بزرگ شد که شکست نخورد. انحصارطلبان از یونیون پاسیفیک برای خفه کردن تجارت استفاده کردند. روش فورد در ارایه بهترین کار به کنترل وحشتناکی بر کارگرانش تبدیل شد – که در فیلم «دنیای جدید شجاع» آلدوس هاکسلی به نمایش درآمده است، که در آن تاریخ‌ها بر اساس «سال فورد ما» اندازه‌گیری می‌شوند. در فیس بوک تعامل به قیمت از بین رفتن حریم خصوصی تمام شده است. گاهی اوقات از بستر رسانه‌های اجتماعی برای دخالت در انتخابات و برهم زدن دموکراسی استفاده می‌شود.

مگنوسون می‌تواند در مورد نوع دوستی در کسب و کار بیش از حد صحبت کند. اما در داستان هشت شرکت که به خوبی درباره آن‌ها تحقیق شده است، او درس های تجاری مفیدی نیز ارائه می‌کند. او به‌عنوان یک استاد حقوق، به شیوایی توضیح می‌دهد که چگونه مسائلی مانند مشکلات مدیر-کارگزار ، قوانین مربوط به رقابت و حقوق محیط‌زیست و کار در طول تاریخ پدیدار شده‌اند.

او از این موضوع نتیجه‌گیری معقولی می‌کند. نمی توان امیدوار بود که شرکت‌ها منافع عمومی را برای مدت طولانی نسبت به هر چیز دیگری در اولویت قرار دهند. آنچه مردم می‌خواهند برای آن‌ها بسیار پیچیده است. وقتی کسب و کارها وارد سیاست می‌شوند، نقش بزرگی در شکل دادن به آن پیدا می‌کنند. نویسنده این کتاب می‌گوید، با این حال، این باور که سودخواهی همیشه برای کل جامعه مفید خواهد بود نیز متأسفانه نادرست است.

این خاک، خون نمی خواهد: یک سو معترضان مجروح . سوی دیگر پلیس و روحانی زخمی/ "چرخه خشونت" ایران را به سمت جنگ داخلی اما واقعاً چرا دلار اینقدر مهم است؟ و تجزیه می برد/ عقلای نظام! زمان نقش آفرینی شما نرسیده است؟

این خاک، خون نمی خواهد: یک سو معترضان مجروح . سوی دیگر پلیس و روحانی زخمی/

عصر ایران - امروز پنج شنبه 12 آبان 1401 برخی شهرهای کشور و به ویژه کرج و قزوین، صحنه ناآرامی های کم سابقه ای بود. تصاویری که از درگیرهای امروز در این شهرها منتشر شده است، بسیار رعب انگیز و غمبار هستند. در یک سو، چند نیروی پلیس و یک روحانی زیر رگباری از سنگ های معترضین غرق در خون هستند و در سوی دیگر، افرادی که مورد اصابت گلوله های ساچمه ای و باتوم قرار گرفته و با سر و وضعی رقت انگیز روی زمین افتاده اند!

این که کشور در وضعیت اعتراضی به سر می برد، تردیدی نیست ولی آنچه در این میان مغفول مانده، این است که تمام کسانی که در این یک و نیم ماه کشته و مجروح شده اند، "ایرانی" هستند، نه بیگانگانی که به مرزهای کشور تعرض کرده باشند.

این خاک، خون نمی خواهد: یک سو معترضان مجروح . سوی دیگر پلیس و روحانی زخمی/ عقلای نظام! زمان نقش آفرینی شما نرسیده است؟ / چرخه خشونت ایران را به سمت جنگ داخلی و تجزیه می برد


این حجم از خشم، نفرت و برادر کشی، اگر نگوییم در تاریخ ایران بی نظیر است، قطعا کم سابقه است. دیدن این صحنه ها، فارغ از این که مجروح و مقتول از کدام طرف است، غمِ اکنون و نگرانی از فردای آینده ایران را برمی انگیزد.
آنچه موضوع را حسرت بارتر می کند این که وضعیت کنونی در میان ملتی شکل گرفته که یکی از متحدترین و همدل ترین ملل تاریخ معاصر بوده اند و کارهای بزرگی مانند انقلاب 1357 ، عبور از جنگ افروزی های داخلی اوایل انقلاب، 8 سال دفاع مقدس، بازسازی کشور جنگ زده، تحمل تحریم های گسترده و . را مشترکاً شکل داده اند؛ این اتفاقات در کشوری می افتد که بین دولت و ملت آن، افتراقی وجود نداشت و بیش از 300 هزار نفر برای حفظ نظام شان جان خود را فدا کردند. اگر این وقایع در کشوری با اختلافات ریشه دار تاریخی و قومی و مذهبی و نظایر این ها رخ می داد، این قدر تاسف برانگیز نبود ولی این که یک دولت - ملت بزرگ و متحد، به چنین وضعی گرفتار آیند که با تیر و چاقو و سنگ و باتوم به جان هم بیفتند، یعنی فاجعه ای بزرگ اتفاق افتاده و فجایع بزرگ تری در راه است.

این خاک، خون نمی خواهد: یک سو معترضان مجروح . سوی دیگر پلیس و روحانی زخمی/


جنگ داخلی و تجزیه ایران، دو خطر بزرگی هستند که امروز ایران و ملت ایران را بیش از هر زمان دیگری تهدید می کنند. دو گروه نیز در حال هل دادن ایران به این سمت شوم هستند:
1 - برخی کشورها و جریان های ضد ایرانی خارجی که وجود یک ایران یکپارچه و قدرتمند را در منافات با اهداف استرانژیک خود می دانند و یکی از برنامه های راهبردی و دراز مدت شان تبدیل ایران امروز به چند کشور کوچک و ضعیف است.
2 - جریانی قدرتمند در داخل ایران که در ظاهر حامی و حافظ نظام است ولی با سوء مدیریت در طول سالیان دراز و با سوءتدبیر در برخورد با اعتراضات کنونی، هم زمینه آتش و آشوب را فراهم کرده و هم بر آن بنزین می پاشد.

این دو جریان که ظاهراً در تضاد با هم هستند، عملاً ایران را مورد حمله گازانبری قرار داده و به سمت جنگ داخلی و تجزیه سوق می دهند؛ و در این میان نیز به هزار اشک و اندوه و تاسف، هم از مردم کشته می شوند و هم از پلیس کشور.

اگر جریان دوم، هنوز نتوانسته است قوه عاقله نظام را مضمحل کند، وقت آن است که عقلای نظام به قید فوریت و همین الان، وارد گود شوند اجازه ندهند کشور به سمت اضمحلال و فروپاشی برود.
تجربه این یک و نیم ماه نشان داده است که هر چه شدت برخورد با معترضان بیشتر می شود، در فرونشاندن اعتراضات اثر معکوس می گذارد. این خاک، خون نمی خواهد، تشنه مدارا، گفت و گو، برادری، صلح و آزادی است. ادامه وضعیت نابهنجار فعلی، باعث می شود یک روز صحنه کتک زدن های بی وقفه جوان نازی آبادی توسط پلیس منتشر شود و روزی دیگر، تصاویر پلیس های غرق به خونی که به سر و رویشان سنگ زده می شود، تا دل هر ایرانی آزاده ای از این که ایرانیان چنین به جان هم افتاده اند، خون شود.

این خاک، خون نمی خواهد: یک سو معترضان مجروح . سوی دیگر پلیس و روحانی زخمی/


پس تشدید خشونت، نسخه مناسبی نیست؛ به عکس تجربه تاریخی حاکی از آن است که شنیدن صدای مردم و احترام به خواسته های آنان، مفیدترین اثر را در همراهی هر چه بیشتر مردم با نظام سیاسی دارد. انتخابات دوم خرداد 1376 را به یاد آورید که شایعه قصد تقلب در انتخابات به یک باور عمومیی تبدیل شده بود ولی صدای مردم شنیده شد و نظام در برابر رای شان تمکین کرد و همه این ها باعث دوام و قوام بیشتر نظام و وحدت و قدرت ملی شد (هر چند که بعدها، همان جریان دوم که بالاتر بدان اشاره شد، کوشید مسیر مصلحانه ای که پیش روی نظام و کشور قرار گرفته بود، مسدود کند و افسوس که موفق هم شد و همزمان با آن، اصلاح طلبان مغرور از قدرت نیز راه گم کردند و با تندروی هایی مکمل اقدامات تندروهای مقابل شدند).

این خاک، خون نمی خواهد: یک سو معترضان مجروح . سوی دیگر پلیس و روحانی زخمی/ عقلای نظام! زمان نقش آفرینی شما نرسیده است؟ / چرخه خشونت ایران را به سمت جنگ داخلی و تجزیه می برد


از بحث دور نشویم: اینک ایران و نه فقط جمهوری اسلامی، به طور اورژانسی نیازمند نقش آفرینی عقلاست. جمهوری اسلامی ایران نظامی نیست که مبتنی بر قدرت نظامی بی نظیر یا اقتصاد توانمندش باشد؛ این نظام هم در پیدایش و هم در پویش همواره متکی بر مردم بوده است؛ اگر مردم نبودند، جمهوری اسلامی اساساً شکل نمی گرفت و اگر می گرفت، در همان ماه های اول، از بین می رفت. با این حال، چون تکیه اش بر مردم بود، ماند و بالید و قدرت گرفت. امروز هم چاره ای جز تکیه بر مردم وجود ندارد. اگر عقلای نظام خوستار ادامه این اتکا هستند باید در اسرع وقت، جریان های تندروی داخلی را مهار و آنها را خلع قدرت کنند چرا که آنان با عملکردهای سوء خویش، بیش از رسانه های مزدوری چون ایران اینترنشنال، معترضان را تحریک می کنند.

همچنین باید از وقایع اخیر و ریشه های آن روایت های صادقانه داشت.همه معترضان را عامل و بازیچه بیگانگان خواندن یا از مسوولیت اتفاقات شانه خالی کردن، نه تنها دردی را دوا نمی کند، که خشم عمومی را تشدید می کند.
همچنین ایجاد فضای دوقطبی و زورآزمایی خیابانی و مردم را در برابر هم قرار دادن، باید از برنامه های مسوولان حذف شود.

تصمیم به اصلاحات سریع و جراحی گونه و اعلام و اعمال فوری آن گام مهم دیگری است که باید برداشته شود. آنچه برای مردم مهم است این که کشورشان در مسیر درستی هدایت شود. مردم اگر ببینند مسوولان حکومت، این خواسته را محقق می کنند، نه تنها اعتراض نمی کنند که همراهی و حمایت هم خواهند داشت.

این خاک، خون نمی خواهد: یک سو معترضان مجروح . سوی دیگر پلیس و روحانی زخمی/ عقلای نظام! زمان نقش آفرینی شما نرسیده است؟ / چرخه خشونت ایران را به سمت جنگ داخلی و تجزیه می برد


این که مردم چه می خواهند را خود مسوولان بهتر می دانند. نظرسنجی های متعددی توسط نهادهای حاکمیتی انجام شده و خود آقایان و خانم های مسؤول می دانند که خواسته اکثریت مردم در عرصه سیاست خارجی و ساحت سیاست داخلی چیست؛ به نظر می رسد تنش زدایی از سیاست خارجی و مذاکره و بهبود رابطه با جهان و نیز تضمین انتخابات آزاد و شکستن عملی حصار محدود انتخاب شوندگان و تفکیک واقعی قوای سه گانه و نیز تامین آزادی های اجتماعی بر مبنای عرف عمومی، مهم ترین خواسته های مردم باشد. نکته اینجاست که هیچ کدام از این خواسته ها، منافاتی با ارزش های اساسی جمهوری اسلامی ندارد و مسوولان نظام، با اجرای این اصلاحات، نه تنها مردم را راضی می کنند که جمهوری اسلامی را از انحراف رهایی بخشیده، بدان دوام می دهند.

اما اگر عقلای نظام به میدان نیایند و باورِ "معترضان دشمن هستند و باید با آنها با شدید ترین شکل ممکن برخورد شود" ملاک عمل قرار گیرد، آنگاه چرخه خشونت که امروز به ویژه در کرج شاهدش بودیم، گسترده تر و غیر قابل مهارتر می شود و فراتر از جمهوری اسلامی، خود ایران در معرض یک بحران جدی و تاریخی قرار می گیرد و چنین مباد!

چرا عشق واقعیتان را پیدا نمی کنید؟

چرا یافتن شریک زندگی مناسب اینقدر سخت است؟ آیا عشق دروغ است؟

چرا عشق واقعیتان را پیدا نمی کنید؟

همه مجرد ها به امید داشتن یک رابطه موفق، عاشقانه و سالم با افراد دیگر قرار می گذارند. اما، چرا یافتن شریک زندگی مناسب اینقدر سخت است؟ آیا عشق دروغ است؟ بسیاری از مردم به سادگی زندگی عاشقانه خودشان را به دست سرنوشت، شانس یا طالع بینی می سپارند .

ما در سایت طلا، چند راهکار برای پیدا کردن عشق واقعیتان برای شما آوردیم.

۱.بدانید که می ‌ خواهید با چه کسی رابطه داشته باشید

شما باید بدانید که چه ویژگی هایی را می خواهید و چه چیزی را نمی ‌ خواهید و با چه ویژگی هایی می توانید کنار بیایید.

تعداد کمی از مردم به این فکر می کنند که واقعاً از شریک زندگی خودشان چه می خواهند و چه ارزش هایی برایشان مهم است.

۲.خود را در موقعیت ‌ هایی قرار دهید که دوست دارید در آن موقعیت عشق واقعیتان را ببینید

بسیاری از مردم به دنبال شریک زندگی خودشان در مکان های اشتباه هستند مثل مهمانی ها، برنامه های دوستیابی آنلاین و غیره .

همانطور که شما هرگز یک ساعت عتیقه را در مغازه لباس فروشی پیدا نمی کنید، هرگز نباید در جای اشتباهی بدنبال آن شخص بگردید زیرا ممکن است هرگز نتوانید عشق واقعیتان را پیدا کنید.

۳.یک ارتباط عاطفی تزلزل ناپذیر ایجاد کنید

بسیاری از مردم باور دارند که وقتی عشق واقعیشان را ببینند یک احساس قوی و عاشقانه ناخودآگاه میان آنها برقرار می شود. اما، این به هیچ وجه نشانه این نیست که اگر این حس را در ملاقات اول تجربه نکردید یعنی او عشق واقعیتان نیست. اگر یاد بگیرید که چگونه یک ارتباط عاطفی ایجاد کنید، تقریباً با هر کسی، می توانید این احساس را تجربه کنید.

مشکل این است که مردم نمی دانند چگونه این کار را انجام دهند . بنابراین، آنها هیچوقت نمی توانند این حس را تجربه کنند بهمین خاطر باور میکنند که عشق واقعی وجود ندارد. اما مانند هر مهارت دیگری، برقراری ارتباط عاطفی قوی را باید یاد گرفت.

بنابراین، اگر می ‌ خواهید با عشق واقعیتان آشنا شوید وقت آن است که به شانس اعتماد نکنید و نقشی فعال در زندگی خودتان داشته باشید .



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.