معاملاتی و کمکی بازارهای مالی


پله های موفقیت در بازار سرمایه – پله سوم

در " قسمت اول " و " قسمت دوم " این مقاله به نکات مهمی در زمینه موفقیت در بازار سرمایه اشاره شد . در این قسمت به ادامه این موضوع می پردازیم.

حد زیان، صمیمی ترین دوست ما در بازارهای مالی

شاید از خود بپرسیم که چگونه حد زیان می تواند برای ما معامله گران یک دوست صمیمی باشد؟! حد زیان و خط قرمزی که بر مبنای این پارامتر در سیستم های معاملاتی تعریف می‌کنیم باعث نجات سرمایه در طول دوره‌های خطرناک سرمایه گذاری ما میشود. مهم آن است که نوع نگاهمان به حد زیان را اصلاح کنیم. حد زیان یک واژه برای زیان کردن نیست، بلکه یک واژه برای ایجاد امنیت و آرامش است. فرض کنید شما یک راننده اتومبیل هستید که در بیست سال اخیر تصادفی نداشته اید و به این باور رسیده اید که کاملا با احتیاط و مهار شده رانندگی می‌کنید. آیا این احتیاط شما و اینکه مهارت بالایی در رانندگی دارید با عث می شود تا در سال بیست و یکم خودروی خود را بیمه نکنید؟! که اگر این اتفاق رخ دهد و خودرویتان بیمه نشود امکان دارد که براحتی بخش قابل توجهی از پس انداز و اندوخته تمام زندگی تان فدای آن تصمیم اشتباه بشود! چون باور داریم تصادف یک امر محتمل است و عدم تصادف در بیست سال اخیر ارتباطی با تصادف نکردن در سال بیست و یکم ندارد (اگر چه احتمال تصادف کم است ولی صفر نیست). شما هزینه ای به عنوان بیمه برای خودرو انجام می دهید ولی آیا نگاه شما به بیمه، هزینه است؟ و یا آن را یک سوپاپ اطمینان برای آرامش بیشتر در رانندگی در نظر می گیرید؟

حد زیان در معامله گری نیز همین گونه است. مواقعی که خطا میکنیم و به هر دلیلی حد زیان‌ها فعال می شود باید خوشحال باشیم که جلوی زیان را می‌گیریم. عیناً مطابق با همان ضرب المثل قدیمی که می گوید جلوی زیان را هر جا بگیریم منفعت است.

mitH0qk91bsauCV8VC4n13ByXpBHgNiZbYgiEB9d.jpg

رفتارهایی که باید اکیداً از آنها دوری کرد

معامله انتقام جویانه

هر معامله‌گر موقعی که در یک موقعیت معاملاتی زیان میکند، درگیر احساسات معاملاتی و کمکی بازارهای مالی معاملاتی و کمکی بازارهای مالی و هیجانات معامله‌گری می شود، به طوری که تصمیم می‌گیرد هر طور شده در کوتاه ترین زمان آن زیان را جبران کند. عموماً مواقعی که شما برای جبران یک معامله زیانده اقدام به انجام معامله جدید می‌کنید، پوزیشن جدید شما منجر به موفقیت نمی‌شود و خطرناک تر آنکه یک رویه و باور غلط را در ذهن ایجاد میکند که یک موقعیت معاملاتی مسئول جبران موقعیت‌های معاملاتی دیگر است. آنچه برای ما اهمیت دارد دانستن این نکته است که هر موقعیت معاملاتی مستقل بوده و کوچکترین وابستگی به معاملات دیگر ندارد. تک تک موقعیت‌های معاملاتی ما در راستای رشد حساب و سرمایه ما هستند و اگر در این بین برخی منجر به زیان شوند، موقعیت‌های دیگر در صدد جبران آن زیان نیستند، بلکه به شکل مستقل باید به آنها نگریست. اگر یاد بگیریم بعد از هر معامله، ماشین حساب ذهن خود را ریست کنیم، بسیاری از مشکلات حل می شود. بگذارید مثالی برایتان بزنم:

فرض کنید در یک بازی تخته نرد، شما یک جفت تاس بسیار نامناسب می آورید که هیچ کمکی به پوزیشن شما در بازی نمیکند و در نتیجه رقیب شما در موقعیت بهتری برای برنده شدن قرار میگیرد. حالا در دور بعد تاس ریختن، آیا باید انتظار داشته باشید که به دلیل تاس بدی که بار پیش آوردید، این بار حتماً یک جفت ایده آل برای شما ریخته بشود و اگر این امر صورت نپذیرفت یعنی شما مورد بی انصافی و بدشانسی قرار گرفته و به دنبال ارضای حس خشم و انتقام خود بروید؟ طبیعتاً خیر! واقعیت این است که هر بار که تاس می ریزید، احتمال آوردن یک جفت عدد یکسان بوده و ربطی به اینکه سری پیش شما چه تاسی آورده بودید ندارد!

بخش قابل توجهی از حس انتقام گرفتن در یک پروسه زمانی تعدیل میشود و جای خود را به عقلانیت و یک رفتار غیر احساسی می دهد، در فضای معامله گری نیز چنین است، موقعی که شما بعد از یک ضرر و زیان یک سیلی از بازار می خورید ، دلیلی ندارد برای جبران آن ضرر همان زمان اقدام کنید! گاهی باید صبور بود و اجازه داد سیستم معاملاتی در یک زمان درست مجدد سیگنال تولید کند. با طراحی سیستم معاملاتی و پایبند بودن به آن بخش قابل توجهی از این ناهنجاری‌های معاملاتی از میان خواهد رفت و شما تبدیل به یک معامله‌گر حرفه‌ای می شوید که این سیلی‌ها را جزئی از یک فرآیند طبیعی معامله‌گری قلمداد میکند.

xXVbUAwHgpolrR5AwOXfVtY4pGCVzb36PF1WdMZK.jpg

آرزو، امید، دعا

واژه های زیبا ولی غیر قابل استفاده در بازارهای مالی! اینکه انسان امید داشته باشد و دعا کند، برای ایجاد آرامش و تلقین سبک شدن می تواند بسیار مفید باشد. اما اینکه بخواهیم در بازارهای مالی با امیدوار بودن و آرزو کردن به موفقیت برسیم امری نشدنی و محال است! مثل معروفی داریم که میگوید "از تو حرکت، از خدا برکت". باید بدانیم که خداوند مطلقاً موفقیت شما و رسیدن به برکت را مشروط به سکون و بی عملی و صرفاً دعا کردن و امید داشتن شما نکرده و گفته حرکتی از سوی شما باید رخ بدهد که منجر به برکتی شود. در صورتی که ما سیستم معاملاتی قوی نداشته باشیم و از یک سبک معاملاتی ویژه تبعیت نکنیم، در خصوص کدامین برکت یا موفقیت می توانیم بحث کنیم؟

جمله معروفی است که میگوید هر زمان سهمی خریدید و وارد زیان شدید و زیانتان از حدی بیشتر شد که برای نجات سهمتان، دستتان به نشانه دعا به سمت آسمان رفت، همان زمان سهام را بفروشید و خود را رها کنید! اینکه شما از یک سیستمی برای معامله گری استفاده کنید و در قالب همان سیستم معامله انجام دهید، هیچ ایرادی ندارد برای موفقیت سیستم خود آرزو هم بکنید! اما باید باور داشته باشید که عامل موفقیت شما قطعاً در اجرا و کاربست درست و منظم همان سیستم خواهد بود.

ترس و طمع

دو احساس منفی که در دنیای معامله گری بسیاری را اسیر میکند. گاهی به واسطه سود بیشتر طمع میکنیم و سهام را نمی فروشیم و سپس بازار معاملاتی و کمکی بازارهای مالی با قدرت بر میگردد و بخش زیادی از سود حاصله از بین می رود. گاهی هم به واسطه ترس سهممان را زود میفروشیم و پس از آن سهم با قدرت سودهای بزرگ میدهد که ما از آن بی نصیبیم. و ما هر دور در پینگ پونگ بین ترس و طمع سرگردانیم و گاهی زود میفروشیم و گاهی دیر! و نمی دانیم که این بار آیا باید زود فروخت که می ریزد یا باید صبور بود که بالاتر می رود! این دو احساس باعث میشوند که همواره در کف‌های قیمتی فروشنده هایی باشند و در سقف‌های قیمتی خریدارهایی برای خریدن. امید به رشد بیشتر باعث میشود در سقف‌ها عده زیادی بخرند و ناامیدی و هراس از افت بیشتر قیمت ها باعث می گردد در کف های قیمتی افراد زیادی به دنبال فروش باشند.

6IV1xof0PhBlHouvkb4quEWhlwu7M7U15w3LwFoF.jpg

تنها یک معامله گر حرفه ای است که بدون تحت تأثیر قرار گرفتن میتواند از این احساسات و هیجاناتی که معامله گران غیر حرفه ای بدان گرفتار هستند نهایت استفاده را ببرد و حساب معاملاتی خود را رشد دهد. ترس و طمع دو واژه‌ای است که به طور کامل باید از فرهنگ لغت معامله‌گری ما حذف بشوند. ما بایستی در سیستم معاملاتی با تدوین بخش های مهم و کلیدی، خود را از اسارت این دو احساس منفی برهانیم.

مدیریت سرمایه (CM) چیست؟

مدیریت سرمایه (Capital معاملاتی و کمکی بازارهای مالی Management) یک استراتژی مالی است که باهدف تضمین حداکثر کارایی و بازدهی انجام می‌شود.

هدف آن این است که معامله‌گر با کنترل ریسک و حفظ دارایی، از امکانات کافی برای تأمین هزینه‌های روزانه خود و همچنین تعهدات مالی در کوتاه‌مدت برخوردار باشد. به همین خاطر، مدیریت سرمایه را مدیریت ریسک نیز می‌دانیم.

معامله‌گر پیش از ورود به بازار و موقعیت معاملاتی، بازده و ریسک را در نظر می‌گیرد و باهدف کسب بازدهی موردنظر، ریسک مشخصی را می‌پذیرد. بدین ترتیب از ضررهای غیرقابل‌جبران و سنگین جلوگیری می‌کند.

هدف دیگر مدیریت سرمایه این است که بین دارایی‌ها و بدهی‌های نسبت خوبی حفظ شود.

مدیرت سرمایه (CM) مؤثر تضمین می‌کند که معامله‌گر می‌تواند به‌راحتی هزینه‌ها و بدهی‌های خود را بدون هیچ‌گونه ریسکی اداره کند.

مدیریت سرمایه بر اساس تجزیه‌وتحلیل دقیق دارایی‌ها و بدهی‌ها انجام می‌شود و هر جزء، به‌منظور بهبود کارایی و درآمد مدیریت می‌شود.

با اعمال تغییری کوچک در یکی از فاکتورهای اصلی معامله، می‌توان درآمد را افزایش داد.

در این حالت، دارایی‌های شما هر چیزی است که به‌راحتی در یک دوره 12 ماهه به پول نقد تبدیل می‌شود که اغلب شامل حساب‌های دریافتنی، پول نقد و موجودی می‌باشد.

وقتی مدیریت سرمایه به‌درستی انجام شود، باید شاهد افزایش سطوح مالی باشید، مگر اینکه در حال حاضر حداکثر بازده و سودآوری دارایی را داشته باشید که در بیشتر موارد بعید است.

مدیریت سرمایه در امور مالی مهم است زیرا حتی اگر در اقتصاد رقابتی امروز می‌خواهید در کسب‌وکار خود هم باقی بمانید، باید پول کافی برای تأمین نیازهای کوتاه‌مدت خود را تأمین کنید.

اهمیت مدیریت سرمایه (Capital Management)

سرمایه‌گذاری نیاز به آموزش و آگاهی از ارکان اصلی معامله‌گری را دارد.

مدیریت سرمایه سنگ بنای اصلی موفقیت در بازار مالی است، به دلیل آنکه تضمین‌کننده بقایای سرمایه‌گذاران و حافظ رشد و سرمایه آن ها می‌باشد، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

معامله‌گری که مدیریت سرمایه خود را به‌خوبی انجام می‌دهد و از آن آگاهی دارد، به هنگام معاملات از آرامش روحی نیز برخوردار است زیرا تمام ریسک‌های ممکن را در نظر گرفته و سپس اقدام به سرمایه‌گذاری کرده است.

چیزی که هرگز نباید از آن بگذرید، جریان نقدینگی و مدیریت سرمایه است.

نداشتن مهارت مدیریت سرمایه می‌تواند صدمات جدی (و به طور بالقوه غیرقابل‌جبران) به کسب‌وکار شما وارد کنند که جبران آن دشوار است.

بیایید نگاهی بیندازیم که چگونه مدیریت سرمایه می‌تواند از کسب‌وکار شما محافظت کند و به شما کمک کند تا به یکباره پیشرفت کنید.

چرا مدیریت سرمایه اهمیت دارد؟

مسائل مربوط به جریان نقدی یک نگرانی عمده برای مشاغل در هر اندازه ای است و می‌تواند به‌عنوان یک مشکل باشد.

حتی مطالعه‌ای نشان داده است که 82 درصد از مشاغل کوچک که مجبور به تعطیلی کسب‌وکار خود شده‌اند، به دلیل عدم داشتن مدیریت سرمایه و مشکلات مربوط به جریان نقد، شکست خورده‌اند.

هیچ‌کس نمی‌خواهد پولش تمام شود، حتی اگر این بدان معنا باشد که وجوه شما در دارایی‌های دیگر جمع شده است.

برای مثال، یک مکانیکی که از تمام بودجه خود برای استفاده از بالابر جدید ماشین استفاده می‌کند، ناگهان هیچ وجهی برای سفارش قطعات جدید، پرداخت هزینه کمپین‌های بازاریابی، حفظ هزینه مجوز سالانه یا حتی پرداخت حقوق کارکنان خود نخواهد داشت. زیرا مدیریت سرمایه خوبی نداشته است.

این معاملاتی و کمکی بازارهای مالی یک مثال بیش از حد ساده است، اما برای نشان ‌دادن عدم داشتن مدیریت سرمایه درست مثال واضحی می‌باشد.

هنگامی که مدیریت سرمایه به‌خوبی اجرا شود، می‌تواند به شما در دستیابی به نرخ بازگشت سرمایه بیشتر، افزایش سودآوری، افزایش ارزش و نقدینگی کمک کند.

هدف از مدیریت سرمایه

مدیریت سرمایه به‌منظور مؤثر بودن نیازمند دستورالعمل‌ها و اهداف مشخصی است.

دو هدف اصلی مدیریت سرمایه:

  1. افزایش سودآوری و سیو سود
  2. حفظ سرمایه و اطمینان از اینکه نقدینگی کافی همیشه در دسترس است.

سرمایه‌گذاری در دارایی‌های جاری، تنها در صورت پیش‌بینی بازده قابل‌قبول انجام می‌شود. سودآوری شرکت و افزایش ثروت سهام‌داران به همان اندازه نیز مهم است.

اهداف هم‌زمان نقدینگی و سودآوری با یکدیگر در تعارض هستند. زیرا دارایی‌های نقد بیشتر، کمترین بازده را ارائه می‌دهند و پول نقد به‌تنهایی بازدهی ایجاد نمی‌کند.

مدیریت سرمایه در بورس

مدیریت ریسک و سرمایه در بازار معاملات سهام و دیگر ابزارهای مالی از قوانین مشخص و واحدی پیروی نمی‌کنند.

میزان ریسک‌پذیری باتوجه‌به دیدگاه معاملاتی که کوتاه مدتی است یا بلند مدتی، متفاوت است، به همین خاطر همه افراد نمی‌توانند از نسخه واحدی پیروی کنند.

مدیریت ریسک و سرمایه به دیدگاه سرمایه‌گذاری، روحیات و طرز تفکر شخص، اهداف مالی سرمایه‌گذار و. بستگی دارد.

سرمایه‌گذاران باتوجه‌ به میزان قبول ریسک به دو دسته کلی؛ ریسک‌پذیر و ریسک‌گریز تقسیم می‌شوند.

این ریسک، به‌نوعی غیر قابل ‌اجتناب است و به نوع سرمایه گذاری و میزان ریسک پذیری سرمایه گذاران ربطی ندارد. به عبارتی، بر تمام بازارها تاثیر خواهد گذاشت و راه فراری از آن وجود ندارد. مانند اتفاقات و خبرهای سیاسی، نرخ تورم.

این نوع ریسک تنها تأثیرش را بر سهم یا گروه مشخصی از سرمایه خواهد داشت و کاملاً بستگی به نوع مدیریت سرمایه فرد دارد. افراد هوشمند می‌توانند از ریسک اجتناب کنند. مانند: تغییر نرخ دلار.

بسیاری از افراد با امید یک‌شبه پول‌دار شدن وارد بازار بورس می‌شوند، با این هدف که در مدت زمانی کوتاه، بیشترین بازده را به دست آوردند تا سرمایه خود را افزایش دهند.

این افراد صرفاً به سود می‌اندیشند و ریسک برای آن ها معنا ندارد. در چنین مواردی ممکن است در کوتاه‌مدت فرد سود مناسبی کسب کند اما به دلیل نداشتن مدیریت سرمایه درست و روحیه ریسک‌پذیری بالایی که دارند، سرمایه خود را از دست خواهند داد.

بنابراین وجه تمایز معامله گران موفق و ناموفق را رعایت اصل مدیریت سرمایه می‌دانیم.

در نظر گرفتن ریسک به خطر (Risk/Revard) یکی از روش‌های متداول در بازار سرمایه برای مدیریت صحیح سرمایه است.

فرمول محاسبه نسبت بازده به ریسک:

مقدار سود لازم برای بازگشت سرمایه به حالت اول

درصد افزایش سرمایه

11%

10%

25%

20%

43%

30%

67%

40%

100%

50%

150%

60%

233%

70%

400%

80%

900%

90%

ریسک‌های سرمایه‌گذاری و مدیریت ریسک

در مفهوم عام، ریسک یا خطر موقعیتی است که ترکیبی از مفهوم فرصت و خطر است.

وقتی فردی ریسک می‌کند یعنی به امید کسب فرصتی و بازدهی بهتر، خطر آن کار را می‌پذیرد.

افراد حرفه‌ای ریسک را کمک کننده برای شکار فرصت‌های مناسب و کسب سود بیشتر می‌دانند.

رابطه ریسک و بازده صعودی است یعنی ریسک بیشتر، بازدهی و سود بیشتری را به همراه دارد.

افراد ریسک‌پذیر سود بیشتری نیز کسب خواهند کرد.

بیشتر سرمایه‌گذاری‌ها به‌جز سرمایه‌گذاری در بانک و صندوق‌های درآمد ثابت و اوراق که با ریسک کمی همراه هستند، بازده مشخص ولی محدودی دارند.

تنوع‌بخشی به سبد سرمایه‌گذاری یکی از راه‌های کاهش معاملاتی و کمکی بازارهای مالی معاملاتی و کمکی بازارهای مالی ریسک و افزایش بازده پورتفو می‌باشد.

آشنایی با مفاهیم و اصول اساسی آن موجب تشکیل سبد بهینه سهام و مدیریت سرمایه صحیح می‌شود. سپس بعد از آشنایی با این مفاهیم، برای تشکیل یک سبد سرمایه‌گذاری می‌توانید اقدام کنید.

تشکیل یک سبد بهینه و متناسب نیاز به دانش و تجربه کافی دارد که شرکت‌های سبدگردان و مدیران سرمایه وظیفه دارد باتوجه به روحیات و میزان ریسک‌پذیری افراد، سن آن ها، سبد سرمایه‌گذاری متناسبی را تشکیل دهند و در صورت لزوم برای اصلاح آن اقدام کنند.

سبدگردان‌ها ترکیبی از دارایی‌ها را در نظر می‌گیرند که برای هر یک از دارایی‌های با ریسک بالا و ریسک کم تر، درصدی را در نظر می‌گیرند و این‌گونه ریسک کل سبد سرمایه‌گذاری را کاهش می‌دهند.

فرمول مدیریت سرمایه

در بازار، سهام داشتن استراتژی معاملاتی درست، به کسب سود منجر خواهد شد.

  • اولین و مهم‌ترین نکته، داشتن سبد معاملاتی است. یعنی به‌اصطلاح همه تخم‌مرغ‌های خود را در یک سبد نچینید.
  • خریدوفروش پله‌ای داشته باشید. به این صورت که اگر قصد خرید سهمی را دارید ابتدا آن را به سه قسمت تبدیل کرده و در قیمت‌های مختلف سفارش خود را ثبت کنید.
  • در سبد سهام خود بیش از 5 الی 6 سهم نداشته باشید.
  • سهامی را انتخاب کنید که زیان‌ده نباشند و بازدهی مناسبی در دوره‌های اخیر محقق کرده باشند.
  • سهام با نقدشوندگی بالا را انتخاب کنید.
  • دیگر فرمول مدیریت سرمایه، تشخیص درست نقاط ورود و خروج و داشتن حد سود و ضرر مشخص می‌باشد.
  • توجه به این نکته که اگر ارزش سهمی نسبت به ارزش ماکزیمم خود 25 درصد کاهش یافت، آن را فروخته و خارج شود. به‌این‌ترتیب از وقوع ضررهای بزرگ جلوگیری خواهد شد.

جدول زیر، درصدهای جبران ضرر برای رسیدن به نقطه سربه‌سر را نشان می‌دهد:

اگر سهمی 50 درصد از ارزش زمان خرید خود فاصله پیدا کرده، برای رسیدن به نقطه سربه‌سر باید 100 درصد سود کسب کنید تا جبران ضرر شود.

پیش از انجام معاملات درصد ریسک و بازده را به‌درستی بسنجید.

سرمایه‌گذاران موفق طبق اصول سرمایه‌گذاری، حداکثر ریسک در هر معامله را حداکثر 3 درصد در نظر می‌گیرند و حداقل مقدار نسبت بازده به ریسک را عدد 1 می‌دانند. درصورتی‌که از 1 پایین‌تر بشد، ریسک معامله را نمی‌پذیرند.

جمع‌بندی

در این مقاله مفهوم مدیریت ریسک و سرمایه توضیح داده شد. سپس به معرفی دو نوع ریسک بازار سرمایه که شامل ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک می‌باشد پرداختیم.

دانستیم که سرمایه‌گذاران دارای دو دید کوتاه‌مدت و بلند مدتی هستند که باتوجه‌به روحیات و سن و شخصیت میزان ریسک‌پذیری افراد متفاوت است.

مدیریت سرمایه می‌تواند بر اعتبار و ماندگاری سهام گران در بازار تأثیر گذارد و می‌تواند در تعیین موفقیت یا شکست یک معامله کمک کند.

دانستن دانش مدیریت سرمایه به شما کمک خواهد کرد که از ضرر اجتناب کنید و سراغ معاملات سودآور بروید و حتی ضررهای خود را جبران کنید.

مدیریت سرمایه بدون داشتن دانش و اطلاعات کافی امکان‌پذیر نخواهد بود. در صورتی که شخصی اطلاعات کافی را ندارد یا از میزان ریسک‌پذیری خود اطلاعی ندارد، توصیه می‌شود برای جلوگیری از ضرر، به کسب اطلاعات و گذراندن دوره‌های آموزشی بپردازد و از کارشناس مدیریت سرمایه برای مدیریت سبد سرمایه‌گذاری خود راهنمایی بگیرد.

تعامل با فعالان بازار سرمایه برای ایجاد رشد معاملات بورس

تعامل با فعالان بازار سرمایه برای ایجاد رشد معاملات بورس

تهران - ایرنا - نایب رییس هیات مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار گفت: امیدواریم در تعامل با فعالان حاضر در بازار سرمایه و راهکارهای به دست آمده به مسایلی مشخص برای رشد و توسعه بازار معاملاتی و کمکی بازارهای مالی سرمایه دست پیدا کنیم.

به گزارش خبرنگار اقتصادی ایرنا، «محمدحسن ابراهیمی سرو علیا» امروز (شنبه) در اولین گردهمایی میز صنعت شرکت‌های سبدگردان در جمع خبرنگاران و نیز جمعی از فعالان حاضر در بازار سرمایه اظهار داشت: در نزدیک به دو ماه گذشته، تعامل با فعالان بازار سرمایه در سازمان بورس با عنوان میز صنعت آغاز شد.

وی افزود: اقدامات انجام شده بیشتر در حوزه خدمات است اما تفاوتی ندارد که نام این میز به عنوان میز خدمت باشد یا میز صنعت، موضوع مدنظر در این جلسات معاملاتی و کمکی بازارهای مالی این است که از این اقدام در جهت پیشبرد خدمات صورت گرفته در بازار سرمایه استفاده کنیم.

ابراهیمی سرو علیا اظهار داشت: اعتقاد ما این است که نهادهای مالی در بازار سرمایه از جایگاهی ویژه برخوردارند و با نظرات خود می توانند تغییراتی را در وضعیت بازار سرمایه ایجاد کنند.

نایب رییس هیات مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار خاطرنشان کرد: ما شنوای صحبت های مطرح شده از سوی فعالان حاضر در بازار سرمایه هستیم و به طور قطع از تجربیات آنها برای بهبود وضعیت حاکم در بازار استفاده خواهیم کرد.

وی گفت: امیدواریم با راهکارهای به دست آمده در تعامل با فعالان حاضر در بازار سرمایه به مسایل مشخصی برای رشد و توسعه بازار سرمایه دست پیدا کنیم.

آخرین اخبار از معاملات اوراق اسلامی

آخرین اخبار از معاملات اوراق اسلامی

بازار سهام فرابورس ایران در تیرماه گذشته، میانگین معامله روزانه ۳۶۳ میلیون اوراق اسلامی به ارزش ۳۳ هزار میلیارد تومان را ثبت کرد.

به گزارش ایمنا و به نقل از منابع فرابورس ، میانگین روزانه معاملات فرابورس در تیرماه سه میلیارد و ۸۰۰ میلیون ورقه به ارزش بیش از ۳۵ هزار میلیارد تومان بود. در بخش سهام هم میانگین روزانه معاملات ۲.۶ میلیارد برگه سهم باارزش معاملاتی بیش از یک هزار و ۱۲۴ میلیارد تومان بوده است.

همچنین در ماه گذشته سرمایه‌گذاران بازارهای فرابورس بیش از ۷۲ میلیارد و ۷۳۳ میلیون برگه انواع دارایی مالی را دادوستد کردند که ارزش این معاملات فراتر از ۶.۶ میلیون میلیارد ریال بود.

ارزش معاملات خرد بازار سهام و اختیار سهام به تفکیک گروه‌های صنعت هم در ماه گذشته نشان می‌دهد، نمادهای این گروه باارزش معاملات خرد حدود ۱۷ هزار و ۸۰۰ میلیارد ریالی، ۱۰ درصد از کل ارزش معاملات خرد بازار را در اختیار داشتند.

نمادهای محصولات شیمیایی، بانکی‌ها، خودرویی‌ها، فعالیت‌های کمکی به نهادهای مالی واسط و فلزات اساسی بیشترین سهم را از معاملات خرد بازار سهام در اختیار داشتند. این گروه حدود ۵۰ درصد از ارزش معاملات ۱۸۶ هزار و ۴۳۲ میلیارد ریالی معاملات خرد سهام را به خود اختصاص دادند.

طی چهار ماهه امسال ارزش معاملات بازار اول فرابورس با عددی نزدیک به ۴۵۲ هزار میلیارد ریال نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۹۳ درصد رشد داشت، همچنین ارزش معاملات بازار دوم هم ۳۵۰ هزار میلیارد ریال بوده و رشدی ۶ درصدی را به ثبت رسانده است. بازار پایه فرابورس هم رشد ۱۳۰ درصدی ارزش معاملات نسبت به چهار ماهه ابتدایی سال گذشته را ثبت کرد.

اهمیت تعیین هدف در معاملات

راهکارهای تعیین هدف در معاملات

در هر بازار مالی فارغ از هر مقدار سرمایه که برای شروع کار دارید، نیاز به یک برنامه ریزی مشخص و مدون برای دستیابی به هدفتان دارید. بدیهی است که هدف تک تک ما در بازارهای معاملاتی و کمکی بازارهای مالی مالی، از فارکس تا ارز دیجیتال، رشد دادن سرمایه اولیه در کوتاهترین زمان ممکن است. روشن است که بدون داشتن برنامه، هرچه زمان و انرژی برای تعیین نقطه ورود به معامله صرف کنید، نمی‌توانید در نهایت آن را مدیریت کنید. در چنین شرایطی است که سردرگم می‌شوید و شروع می‎کنید به گرفتن تصمیمات احساسی و عجولانه ‎. تصمیماتی که به هیچ عنوان به رشد سرمایه شما کمکی نمی‎کنند.

با توجه به اهمیت تعیین هدف در معاملات و نقشی که در رشد سرمایه شما دارد، در این مقاله 7 راهکار به شما معرفی می‎کنیم که به برنامه‎هایی که در ذهن دارید سر و سامان می بخشند.

استفاده از آخرین سطوح حمایت و مقاومت

یکی از راهکارهای تعیین هدف که در این مقاله معرفی می‌کنیم، استفاده از آخرین سطوح حمایت و مقاومت است. این سطوح موانعی جدی برای حرکت قیمت‌‌ها هستند؛ از این رو راه منطقی این است که هدف خود را به نحوی انتخاب کنید که قیمت مجبور به عبور از سطوح حمایت و نباشد. چون این مسئله می‌تواند احتمال رسیدن قیمت به هدفتان را کاهش دهد.

در بیشتر موارد معامله‌گران مهم‌ترین سطح حمایت یا مقاومت اخیر یافته و سپس هدفشان را چند نقطه بالاتر یا پایین‌تر از آن قرار می‌دهند؛ البته با توجه به موقعیت‌گیری معامله.

میانگین متحرک در تایم فریم های بالاتر

این استراتژی تعیین تارگت معاملاتی و کمکی بازارهای مالی بیشتر برای معاملات بازار فارکس مناسب است؛ زیرا در این بازار صرف نظر از میزان نوسانی که داشته باشد، باز هم در ادامه به میانگین نزدیک می‌شود.

به طورکلی قیمت همیشه در حال بازگشت به میانگین متحرک مرکزی است و همیشه اطراف این میانگین متحرک معامله انجام می‌شود. در این رویکرد بهتر است استراتژی هدف میانگین متحرک را در بازه‌های زمانی بالاتر تعیین کنید؛ چون این امکان را خواهید داشت تا با کمک میانگین متحرک در تایم‌فریم‌های بالاتر فرصت‌های معامله‌گری بیشتری داشته باشید.

بررسی نسبت ثابت سود به زیان

ساده‌ترین راه برای تعیین تارگت، این است که نسبت سود به زیان ثابت در نظر بگیرید. به این منظور ابتدا فاصله بین نقطه ورود و حد ضرر را اندازه بگیرید و سپس حد ضرر را ‌نسبت به فاصله از هدف و درصد دلخواه سود به زیان، در 1، 2 و 3 ضرب کنید. این روشی برای پیاده‌سازی استراتژی ثابت و همیشگی بسیار ساده است. بالا بودن نسبت سود به زیان نشان دهنده احتمال برد کمتر است.

توصیه می‌شود معامله‌گران مبتدی که به‌دنبال کسب دانش و تجربه هستند، هدف کوچک‌تر با نسبت سود به زیان کمتر انتخاب کنند تا احتمال برد آنها افزایش پیدا کند.

چندن راهکار برای هدفگذاری در معاملات

بازتاب الگو

استفاده از ارتفاع الگو برای مشخص کردن میزان رشد قیمت بعد از شکست مقاومت، برای تعیین هدف در معاملات به شما کمک زیادی می کند. معامله‌گران این استراتژی را با عناوین بازتاب الگو (Pattern projection) یا حرکات محاسبه‌شده (Measured moves) می‌شناسند.

برای مثال اگر با یک الگوی سروشانه معکوس صعودی مواجه هستنید، ابتدا ارتفاع الگو را از پایین‌ترین نقطه تا بالاترین نقطه محاسبه کنید و در ادامه همین فاصله را از سطح مقاومت به بعد ادامه دهید. دقت کنید که بایستی فاصله پایین‌ترین نقطه تا بالاترین نقطه الگو را دقیق محاسبه کنید تا فاصله درست را تعیین کنید.

برخی معامله‌گران پس از اندازه گیری ارتفاع الگو، آن را در اعداد ۰.۷۵، ۱.۲۵، ۱.۵ یا حتی ۲ ضرب می‌کنند. هرچه هدف شما دورتر باشد، احتمال برخورد قیمت با آن هم کمتر خواهد بود.

سطوح فیبوناچی اکستنشن

این سطوح برای بسیاری از ایده‌های معاملاتی از جمله تعیین تارگت معاملات استفاده می‌شود. به این منظور پس از شکست مقاومت و شناسایی نقاط A-B-C، ابزار فیبوناچی را از پایین تا بالای حرکتی که با شکست مقاومت همراه شده ترسیم کنید. زمانی که سطح فیبوناچی اصلاحی C را پیدا کردید، می‌توانید یکی از سطوح فیبوناچی اکستنشن را هدف قرار دهید.

در مجموع سطوح فیبوناچی اکستنشن ۱.۳۸ و ۱.۶۱ نزدیک‌ترین سطوح هستند و بیشتر از سایر سطوح هدف قرار داده می‌شوند. به‌ندرت قیمت با سطوح ۲ و ۲.۶۱ برخورد می‌کند و روندی قدرتمند برای رسیدن قیمت به این سطوح نیاز هست.

حد ضرر شناور

استراتژی حد ضرر شناور هم مانند روش قبلی می‌تواند با سایر استراتژی‌های هدف ترکیب شود. معامله‌گرانی که از این استراتژی استفاده می‌کنند، قصد دارند تا بیشترین سود را از معاملات کسب کنند. آنها استراتژی هدف با پایان باز را انتخاب می‌کنند؛ به طوری که اصلاً هدفی مشخص نمی‌کنند و حد ضرر خود را تنها برای دنبال‌کردن حرکات قیمت، تنظیم می‌کنند؛ به این ترتیب سود خود را در بازارهای پرنوسان به حداکثر می رسانند. درواقع این معامله‌گران از حد ضرر شناور استفاده می‌کنند.

اگر قصد دارید از استراتژی حد ضرر شناور استفاده کنید، نکات زیر را در نظر بگیرید:

  • با حد ضرر شناور، هرگز نمی‌توانید به حداکثر سود ممکن در روند موردنظر برسید؛ چون حد ضرر شناور به طور معمول کف قیمت‌ها را در بازاری پرنوسان مدنظر قرار می‌دهد.
  • حد ضرر شناور فقط طی روندهای بلندمدت‌تر شما را به حداکثر سود خواهند رساند. در اغلب موارد معامله‌گران مجبور می‌شوند مقادیری از سود خود را در روند بازگشتی قیمت از دست بدهند.
  • با حد ضرر شناور، زمان نگهداری معامله ممکن است به مقدار قابل‌توجهی بالا برود. به طوری که بسیاری از معامله‌گران ممکن است از پس آن برنیایند.

اهداف زمان بند

آخرین استراتژی تعیین هدف در معاملات که در این مقاله بررسی خواهیم کرد، اهداف زمان بند است. می‌توانید این استراتژی را با سایر استراتژی‌ها ترکیب کنید. بر این اساس بیشتر مواقع معامله‌گران از استراتژی هدف در پایان روز یا بازه معاملات استفاده می‌کنند و در پایان روز، برای جلوگیری از ضرر در طول شب، از همه موقعیت‌های باز خود خارج می‌شوند. بیشتر معامله‌گرانی که با استفاده از نوسانات هفتگی بازار وارد معامله‌ می‌شوند، استراتژی هدف آخر هفته را استفاده می‌کنند و قبل از شروع تعطیلات آخر هفته، از همه معاملات باز خود خارج می‌شوند تا در جریان تعطیلات که نظارتی بر معاملات خود ندارند، متضرر نشوند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.