درخواست حذف خبر: «خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۱۹۳۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۰۰۲۲۱۰۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید. با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
ترسیم وضعیت نقدینگی در اقتصاد ایران
باوجود آنکه همواره نقدینگی بهعنوان یکی از دلایل تورم در اقتصاد ایران عنوان میشود، اما نسبت نقدینگی به تولید ناخالص داخلی در ایران 74.04 درصد است، حتی بسیاری چرا نقدینگی در تجارت مهم است؟ از کشورهایی که تورم تک رقمی هم داشتهاند، حجم نقدینگی بیشتری از حجم تولید ناخالص داخلی دارند.
به گزارش ایران اکونومیست، در ادبیات سه دهه اخیر اقتصاد ایران با الگوبرداری از ادبیات متداول در کشورهای توسعه یافته و در اشتغال کامل، نقدینگی را مهمترین عامل بروز تورم پایدار دورقمی در اقتصاد ایران عنوان شده است.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
کافی است با کلیدواژه تورم جستجویی انجام دهیم تا حجم گسترده تحلیلها و مصاحبههای کارشناسان و مسئولان دولتی را در این باره مشاهده کنیم.
* تولید ناخالص داخلی به قیمت جاری معیاری برای سنجش حدود نقدینگی
برای سنجش مازاد بودن یا نبودن حجم نقدینگی، معمولا میزان نقدینگی با میزان تولید ناخالص داخلی مقایسه میشود. در بسیاری از کشورها باوجود اینکه نرخ تورم پایینی دارند اما حجم نقدینگی بیش از حجم تولید ناخالص داخلی است اما اندک کشورهایی نسبت نقدینگی آنها کمتر از تولید ناخالص داخلی است.
برای محاسبه تولید ناخالص داخلی با دو نوع محاسبه مواجه هستیم. یک محاسبه تولید ناخالص داخلی به قیمت جاری است و یک نحوه محاسبه، تولید ناخالص داخلی به قمیت ثابت است.
تولید ناخالص داخلی به قیمت جاری درواقع هم میزان رشد واقعی و هم رشد ناشی از تورم را در درون خود دارد. تولید ناخالص داخلی به قیمت جاری، ارزش روز قیمت کالاها و خدمات تولید شده است. بهعنوان مثال در صورتی که قیمت کالاها و خدمات در اقتصاد 20 درصد افزایش یابد، (بدون در نظر گرفتن رشد واقعی تولید کالاها و خدمات) به همان میزان بر میزان تولید ناخالص داخلی به قیمت جاری افزوده خواهد شد.
اما برای محاسبه تولید ناخالص داخلی به قیمت ثابت، قیمتها ثابت فرض گرفته میشود تا میزان رشد واقعی تولید کالاها و خدمات به دست بیاید.
اما نقدینگی هم یک متغیر اسمی است که با تغییر قیمت کالاها و خدمات، ارزش آن تغییر میکند. ضمنا، نقدینگی ابزاری برای خرید یا به خدمت گرفتن کالاها و خدمات است. بنابراین نسبتی باید بین میزان ارزش کالاها و خدمات و نقدینگی خلق شده در اقتصاد وجود داشته باشد.
آمار جدول زیر که از آمارهای بانک مرکزی به دست آمده است، نشان میدهد نرخ رشد نقدینگی در اغلب سالها فاصله معناداری با تولید ناخالص داخلی داشته است. آمار و ارقام جدول بالا تولید ناخالص داخلی به قیمت جاری است.
* حجم نقدینگی 25.9 درصد کمتر از حجم تولید ناخالص داخلی است
به گزارش فارس، این آمارها نشان میدهد از سال 94 تا 96 نسبت نقدینگی به تولید ناخالص داخلی در یک روند صعودی از 69.4 درصد به 91.4 درصد، 98.5 درصد و 103.3 درصد رسید. اما بعد از بروز تورم در بازار داراییها بهویژه بازار ارز تولید ناخالص داخلی به قیمت جاری جهش قابل توجهی پیدا کرد و از 103.3 درصد به 89.9 درصد در سال 97 رسید.
* ارقام جدول به میلیارد تومان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۱۹۳۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۰۰۲۲۱۰۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
بار مالی تغییرات مجلس در بودجه/ تغییرات به افزایش نقدینگی منجر نشود
وحید محمودی در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی ایرنا درباره این که تغییرات مجلس در لایحه بودجه هرچند از سر دلسوزی بود؛ اما موجب افزایش غیر قابل تحقق درآمدها، تعیین مصارف قطعی برای آنها و ایجاد توقعات غیرکارشناسی از دولت شده است اظهار داشت: وظیفه مجلس قانونگذاری است و در حد قانونگذاری اختیارات دارد منتها هر تغییراتی که در منابع مالی بودجهای صورت بگیرد بار مالی آن طبق قانون اساسی باید پیشبینی شود و معمولاً اگر این پیشبینی نشود وظیفه شورای نگهبان است که ایراد میگیرد به اصلاحیهای که در قانون اعمال میشود.
وی افزود نمایندگان معمولاً موظف هستند چه طرح و چه لایحه باشد، تغییراتی که اعمال میکنند و افزایش بودجهای که تعریف میکنند بار مالی آن را ببینند.
محمودی گفت: وظیفه شورای نگهبان است که نسبت به این موضوعات حساسیت نشان دهد و بار مالی آن را ببیند.
وی افزود: اما واقعیت این است که دولت بودجهای که به مجلس میدهد هزینه ارائه نکند و بودجه ارائه کند. بودجه وقتی به مجلس داده میشود؛ یعنی درآمدها و هزینهها در آن دیده شود و متناسب با درآمدهایی که هست بودجه تعریف شود منتها بنا به عدم تعادل بودجهای که سالهای سال است در اقتصاد ما رخ چرا نقدینگی در تجارت مهم است؟ داده از یک طرف به دلایل تحریم و سو مدیریت و دیگر مسائل درآمدهای ما کاهش پیدا کرده و از سوی دیگر هم بنا به سیاستهای تورمزا و پیامدهای ناشی از تحریم هزینههای ما بالا رفته و عدم تعادل شدیدی در بودجه به وجود آمده است.
وی با اشاره به کسری بودجه ۲۰۰ هزار میلیارد تومانی به نقل از رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور گفت: معنای این آن است که برای جبران این کسری باید اسکناس چاپ شود که افزایش نقدینگی و پول بدون پشتوانه نتیجهاش تورم است و تورم هم مجدداً قدرت خرید مردم را کاهش داده و تمام زیرساختهای اجتماعی را تخریب خواهد کرد.
اپل و تسلا سهام خود را تقسم کردند - چرا باید مهم باشد؟
توسط: آندریا پیچیدی تقسیم سهام شرکت اپل و شرکت تسلا از امروز عملی می شود. پیش از جلسه امروز ایالات متحده ، سهام اپل بیش از 1.5٪ در معاملات پیش فروش رشد داشت، زیرا تقسیم 1 به 4 به اجرا درآمد و سهام تسلا پس از تقسیم 1 بر 5 خود تقریباً 3٪ افزود. اعلام تقسیم سهام از این غول ها باعث تقویت حرکت جدید 5 ماهه به رشد بعد از همه گیری در وال استریت شد، زیرا پشتیبانی سخاوتمندانه بانک مرکزی به حفظ بازارها با وجود همه گیری کمک کرد و این روند همچنان ادامه دارد. سهام اپل از گزارش درآمد سه ماهه و اعلام تقسیم سود 33.8 درصد بیشتر شد ، در حالی که تسلا با 66.1 درصد پیشرفت، رکوردی ثبت کرده است ، زیرا سرمایه گذاران از تصمیم غول ها خوشحال شدند این به عنوان فرصتی تعبیر می شود که از نظر تئوری و سنتی نقدینگی تجارت ، سرمایه گذاری خرده فروشی و حجم را افزایش می دهد. از نظر اپل ، یکی دیگر از مشارکت کنندگان در رشد اوت ، این واقعیت است که این شرکت برای اولین بار تاکنون به سرمایه در بازار بیش از 2 تریلیون دلار رسیده است. بخش عمده ای از تصمیم اپل احتمالاً به دلیل سود 435 درصدی اپل از آخرین تقسیم سهام خود در سال 2014 است. با قیمت 514 دلار که احتمالاً برای برخی سرمایه گذاران خورد تر، گران شده است، تقسیم سهام قیمت سهام اپل را به پایین بازگرداند. حدود 124.78 دلار. تصمیم تسلا از طرف دیگر احتمالاً به دلیل افزایش 966 درصدی تسلا در سال گذشته برای ثبت اوج در 2280 دلار. سهام سازنده وسایل نقلیه الکتریکی به 5 قسمت تقسیم شد و قیمت سهام امروز خود را به حدود 442.95 دلار کاهش داد. با این حال به ما اجازه می دهد تا به تقسیم سهام بازگردیم و این که چرا توجه زیادی را به خود جلب کرده است. به طور کلی ، تقسیم سهام توسط شرکتهای USA500 پس از اوج گیری dot-com در سال 2000 از اهمیت آن کاسته شد، در حالی که مواردی که توسط شرکتهای Dow Jones انجام می شود حتی نادرتر است. این امر به این دلیل است که در حال حاضر سود سهام تقسیم سهام به مراتب کمتر با توانایی تجارت یک سهام یا حتی سهام کسری در بسیاری از سکوهای معاملاتی سهام بسیار مهم است. از این رو پس از رشد گسترده سهام آنها ، غول های فناوری مانند اپل ، تسلا و همچنین آمازون به مد انشعاب سهام تبدیل شدند و این نگرانی را ایجاد می کنند که آیا شرکت های بیشتری سعی در تقلید از این تکنیک داشته باشند. تقسیم سهام چیست؟
کلیه شرکتهای سهامی عامف تعداد مشخصی از سهام را در اختیار دارند. تقسیم سهام افزایش تعداد سهام از شرکت با صدور سهام جدید، پس از تایید هیئت مدیره شرکت است. اگر شرکتی تقسیم سهام 1 به 4 را اعلام کند، شرکت به سهامدار کنونی، سه سهام اضافی برای هر سهم اولیه که در اختیار داشت خواهد داد. به عنوان مثال ، اگر یک شرکت قبل از تقسیم 10 میلیون سهم برجسته داشته باشد ، پس از تقسیم 1 بر 4، 40 میلیون سهم برجسته دارد. در همین حال قیمت سهم اصلی به ترتیب تقسیم خواهد شد ، یعنی اگر ارزش 100 دلار تقسیم قبلی را داشته باشد ، پس از آن 25 دلار معامله می شود. از این رو با افزایش تعداد سهام های موجود و کاهش قیمت، ارزش در بازار شرکت ثابت می ماند. تعداد تقسیم شده باید ثابت بمانند اما این بنا به صلاحدید هیئت مدیره است. این اقدامات با هدف مقرون به صرفه تر کردن سهام شرکت برای سرمایه گذاران خورد انجام شده است که در نهایت باعث افزایش نقدینگی سهام خواهد شد. آیا روی شرکت تأثیر می گذارد؟ در واقع ، به ارزش در بازار شرکت ثابت است. به غیر از پایین آمدن قیمت سهام و به طور عامه تر، تو سر زدن قیمت ، دست آوردی برای شرکت محسوب نمی شود. این برای بازارسهام چه معنایی دارد؟ براساس تحقیقات وال استریت ژورنال و شرکت Nasdaq Inc ، در پی تقسیمات سهام بین سالهای 2012 و 2018، در شاخص USA500 دریک سال پس از تقسیم سهام، قیمت 5٪ افزایش می یابد، از جمله 2.5٪ بلافاصله پس از اعلامیه. همانطور که قبلاً گفته شد، امسال کمی متفاوت می باشد، زیرا اطلاعیه ها می توانند سهام شرکت های مربوطه را به مراتب بیشتر افزایش دهند. به طور گسترده ای گفته شده است که واکنشهای بزرگ به آن شکافها عواملی از جمله مؤلفه روانشناختی در طول سال مخوف و پر از عدم قطعیت و خطرات، سرمایه گذاران را در آغوش غول های فنی (یعنی FAANGs به علاوه تسلا نشان می دهد. ). به طور کلی ، تقسیم سهام بر بازار سهام تأثیر گسترده نمی گذارد ، با متوسط صنعتی داو جونز ، جز این که ارزش آن با ارزش بازار اجزای آن توزین نمی شود ، اما از نظر ارزش سهام سهم اجزای آن ، از آنجا که این یک شاخص با وزن کلی سهام سنجیده می شود، تغییری نمی کند. البته هرچه قیمت سهام بیشتر باشد ، نفوذ سهام در نوسان قیمت روز Dow بیشتر خواهد بود.
اعتراف عجیب سخنگوی دولت/ جایگزین خلق سرسامآور نقدینگی چیست؟
خبرآنلاین نوشت: این اعتراف مهمی است از سوی سخنگوی رسمی دولت که در بردارنده دو اتفاق مهم است. اول اذعان به این نکته که خلق سرسامآور نقدینگی به دلیل محدودیت ناشی از فروش نفت رخ داده است و دیگری افتخار به افزایش وابستگی به صادرات نفت.
استناد به آمار و ارقام ناشی از افزایش درآمدهای نفتی در حالی است که سالیان طولانی مقامات ایران بر تلاش بابت کاهش وابستگی به نفت تاکید کردهاند. فرار از خامفروشی و یافتن مسیرهایی برای کاهش وابستگی به نفت، در همه سالیان گذشته از سوی مقامات رسمی و روسای جمهوری پیگیری شده است اما در یک سال اخیر بارها وزرای امور اقتصادی و دارایی، وزیر نفت و سایر وزرا به این نکته استناد کردهاند که ایران در صادرات نفت به توفیقاتی دست یافته است.
تفاوت اینجاست که جزییاتی از میزان صادرات نفت و مشتریان نفتی به دلیل محدودیتهای ناشی از تحریم قابل اعلام نیست و این موضوع نیز در فهرست محرمانهها قرار گرفتهاند.
سال گذشته رئیسجمهور اعلام کرد صادرات نفت در دولت او ۴۰ درصد افزایش یافته و پول حاصل از آن در حال بازگشت به چرا نقدینگی در تجارت مهم است؟ چرا نقدینگی در تجارت مهم است؟ کشور است، اما سخنگوی دولت در پاسخ به سئوالی درباره آمار دقیق فروش نفت، مقاصد آن و نحوه وصول پول گفت: آمار و ارقام در این مورد باید از دولت که متولی آن است پرسیده شود اما در شرایط جنگ اقتصادی جزئیات فروش قابل انتشار نیست.
صادرات نفت چقدر افزایش یافت؟
وزیر امور اقتصادی و دارایی مرداد ماه بود که خبر داد درآمد حاصل از فروش نفت و میعانات گازی ۵۸۰ درصد افزایش یافته است. این موضوع از سوی سایر مقامات نیز اعلام شده است.
استناد به افزایش قابل توجه درآمدهای نفتی این سئوال را از سوی برخی پدید آورد که چرا افزایش درآمدهای نفتی تاثیری در زندگی مردم نداشته است. این سئوال در فضای چرا نقدینگی در تجارت مهم است؟ مجازی و رسانهای به حدی پرتکرار شد که رییس سازمان برنامه و بودجه در صحن علنی مجلس پاسخی به این سئوال داد. وی اعلام کرد: امسال تنها سالی است که ۴۰ درصد درآمدهای صادرات نفت به حساب صندوق توسعه ملی میرود، به این معنا که از هر ۱۰۰ دلار نفتی که میفروشیم ۴۵.۵ دلار به دولت میرسد.
در شرایط کنونی، بررسی اخباری که در خصوص افزایش بودجه سال آینده منتشر میشود نیز نشان میدهد نه تنها برنامهای برای کاهش وابستگی به نفت در دستور کار دولت نیست بلکه پیشبینیهای صورت گرفته دلالت بر این دارد که میزان صادرات نفت خام و میعانات در لایحه بودجه سال بعد حدود ۱.۲ میلیون بشکه در روز تعیین شده است.
همچنین قیمت هر بشکه نفت ایران ۷۰ دلار در لایحه بودجه ۱۴۰۲ پیشنهاد شده است.
این مساله نشان میدهد دولت برنامه مشخصی برای ورود به اقتصاد بدون وابستگی به نفت ندارد و صادرات نفت، هر چند در شرایط تحریمی ، همچنان یکی از مهمترین منابع قابل اتکای دولت برای تامین بودجه است.
خطر کوچ صنعتگران / چرا فعالان اقتصادی انگیزه مهاجرت پیدا کردهاند؟
رکنا اقتصادی: صنعتگران هم به جمع مشتاقان مهاجرت اضافه شدهاند. چالشهایی نظیر بحران مواد اولیه، تلاطمهای قیمتی و نوسانات نرخ ارز از یکسو و محدودیتهای ناشی از قطعی اینترنت از سوی دیگر، شرایط نامساعدی را بر فضای کسبوکار در ایران حاکم کرده است؛ بهگونهایکه بخشخصوصی هشدار داده پس از کوچ دانشبنیانها چرا نقدینگی در تجارت مهم است؟ و فعالان حوزه فناوری و نوآوری، این بار میل به مهاجرت میان صنعتگران نیز افزایش یافته است.
به گزارش رکنا،صنعتگران ترجیح میدهند در فضایی فعالیت کنند که خبری از ریسکها نیست و ارتباط با بازارهای دنیا به راحتی امکانپذیر است. از این رو مهاجرت آنها به کشورهایی نظیر ترکیه و امارات دور از ذهن نیست. این موضوع در حالی زنگ خطر مهاجرت را برای اقتصاد کشور بلندتر میکند که بیش از ۵۰روز از تحدید اینترنت در کشور میگذرد و این روند بر فعالیت کلیه کسبوکارها تاثیرگذار بوده است. از این رو اتاق بازرگانی تهران نیز طی نامهای، گزارشی از آسیب فعالیتهای اقتصادی بهواسطه محدودیتهای اینترنتی به رئیسجمهوری ارائه کرده و قرار است این گزارش در جلسه شورای امنیت ملی مورد بررسی قرار گیرد.
خطر کوچ صنعتگران
اگر فیلترینگ، انگیزه فعالان حوزه دیجیتال را برای مهاجرت تقویت کرده، بحران تامین مواد اولیه هم موجب تقویت انگیزه کوچ صنعتگران از کشور شدهاست. این هشداری است که روز گذشته در نشست بخشخصوصی پایتخت داده شد. بنگاههای اقتصادی در ایران هر روز بحران جدیدی را تجربه میکنند. مشکلات مربوط به نقدینگی، تصمیمات خلقالساعه، تلاطمهای ارزی، عدمسرمایهگذاری و جذب سرمایه و مشکلات ناشی از قطعی برق همواره بهعنوان چالشهای اساسی بنگاهها مطرحشده اما این لیست هر روز طویلتر میشود. بحران تامین مواد اولیه و فیلترینگ، از جمله مشکلاتی هستند که حالا میل به مهاجرت را به صنعتگران تسری داده است.
علیرضا کلاهیصمدی، عضو هیاتنمایندگان اتاق تهران در چرا نقدینگی در تجارت مهم است؟ چرا نقدینگی در تجارت مهم است؟ نشست هیاتنمایندگان اتاق پایتخت گفت: ما بحران تامین مواد اولیه را داریم. بورسکالا بهشدت دستخوش تلاطمات و نوسانهای قیمتی شدهاست. طی روزهای اخیر، برای مس در بورسکالا حدود ۴۴درصد افزایش قیمت رقابتی زده شد و این رویه باعث شد تا یکی از معاملات در بورس باطل شود. همچنین در یک معامله دیگر، برای کالایی مانند PVC تا ۶۶درصد افزایش قیمت ثبت شد و این در حالی است که صنایع و شرکتهای تولیدکننده در کشور از فردای تولید خود بیخبر هستند و نمیدانند با این شرایط در کنار قطعی برق و سایر مشکلات، چه باید بکنند.
او افزود: با ادامه شرایط، صنعتگران ما هم بهزودی جمع میکنند و به کشورهایی میروند که تحریم نشدهاند و به بازارهای دنیا دسترسی دارند. علاوهبر این، در این کشورها، ثبات انرژی، تامین مواد اولیه، نرخ ارز و. وجود دارد. همچنین صنعتگران با مهاجرت به این کشورها، میدانند که برای سفر کاری به دیگر کشورها به فرودگاههایی دسترسی دارند که به بیش از ۱۵۰ کشور جهان پرواز دارند.
کلاهیصمدی با بیان اینکه سامانه بهینیاب هک شدهاست، گفت: طی معاملات گذشته، خریدار ۱۰۰درصدی مس در رینگ بورسکالا، یک شرکت فعال در حوزه تولید و واردات خودرو بودهاست و این شرکت به دلیل آنکه قادر نیست از بانکمرکزی ارز موردنیاز خود را تامین کند، اقدام به خرید مس از بورسکالا و صادرات آن به بازارهای خارجی میکند تا از طریق ارز صادراتی بهدست آمده از این محل، خودرو و قطعات آن را وارد کند، درحالیکه چوب این روش خرید مواد اولیه از بورسکالا را مصرفکنندگان عمده داخلی میخورند.
از سویی، بیش از ۵۰روز است که محدودیتهای اینترنتی، مشکلات بسیاری را برای اقشار مختلف و بهویژه کسبوکارها بهوجود آورده است. اتاق تهران با ارسال نامهای به رئیسجمهوری، به آسیبهایی که محدودیتهای اینترنتی برای کسبوکارها ایجاد کرده، اشاره چرا نقدینگی در تجارت مهم است؟ کردهاست.
معاونت فناوری ریاستجمهوری و وزارت صمت نیز در جلسهای بر نامه اتاق تاکید کردند و گفتند اگر محدودیتها برطرف نشود، خسارتهای جدی بر اقتصاد کشور و اقتصاد دیجیتال وارد خواهد شد. این خبری است که رئیس اتاق تهران، در نشست هیاتنمایندگان اتاق بازرگانی به آن اشاره کرد. محدودیتهای اینترنتی مشکلات زیادی را در تمام حوزهها بهدنبال داشته چرا نقدینگی در تجارت مهم است؟ و تقریبا تمام اقشار جامعه از این موضوع متاثر شدهاند؛ اما شاید بتوان کسبوکارهای اینترنتی را بزرگترین گروهی دانست که از محدودیتهای اینترنتی متضرر شده و بسیاری نیز رو به نابودی رفتهاند، از همینرو محدودیتهای اینترنتی، یکی از محورهای اصلی نشست هیاتنمایندگان اتاق بازرگانی بود. رئیس اتاق تهران در اینباره گفت: محدودیتهای اینترنت سبب شد که نهتنها شرکتهای دانشبنیان و دیجیتال با رشد و بهبود شرایط روبهرو نشوند، بلکه شرایط سختی را هم تجربه کنند. محدودیتهای اینترنتی و فیلترینگ آسیب شدیدی به کسبوکارهای کوچک و بزرگ وارد کرده و تداوم این شرایط میتواند باعث ازبینرفتن بخش زیادی از کسبوکارها شود.
نایبرئیس کمیسیون اقتصاد نوآوری و تحول دیجیتال اتاق تهران نیز معتقد است: ایران برای حضور در تمدن جهانی، نیاز به کریدورسازی در حوزه اقتصاد دیجیتال دارد و اینکه قطعیهای اینترنت آسیبی بلندمدت در اقتصاد ایران بر جای خواهد گذاشت. شاید اقتصاد دیجیتال، بخش بسیار کوچکی از اقتصاد باشد، اما آنچه مهم است این بوده که این بخش اقتصاد جوانان را به ماندن در کشور و ساختن امیدوار میکردهاست. اگر بدنه نحیف اقتصاد دیجیتال از بین برود، بازسازی آن در افق زمانی کوتاهمدت و بلندمدت غیرممکن است.
شهاب جوانمردی، نایبرئیس کمیسیون اقتصاد نوآوری و تحول دیجیتال اتاق تهران نیز در این نشست با تاکید بر اینکه قطعیهای اینترنت آسیبی بلندمدت در اقتصاد ایران برجای خواهد گذاشت، گفت: در دو ماه گذشته وضعیت بسیار ناپایدار و غیرقابلقبولی در حوزه اینترنت داشتیم؛ اما مسوولان این موضوع را انکار میکنند و سعی دارند آن را تقلیل دهند.
او افزود: به عقیده مسوولان، درحالحاضر موضوع به اینکه اتفاق ویژهای نیفتاده و محدودیتهای موقتی داریم، تقلیل داده میشود؛ این در حالی است که کسبوکارها از قطعیهای اینترنت آسیبی جدی دیدهاند. فارغ از این، درست است که آسیب کسبوکارها از قطعیهای اینترنت بسیار زیاده بوده، اما نباید فراموش کرد بسیاری از اتفاقات، افق درازمدتتری را نیز نشانه گرفتهاند.
نایبرئیس کمیسیون اقتصاد نوآوری و تحول دیجیتال اتاق تهران، با بیان اینکه اقتصاد دیجیتال به نسبت بقیه ابعاد اقتصادی کسبوکارها، بدنه بسیار نحیفی دارد، اظهار کرد: من فکر میکنم ما بهشدت دچار تهدید در حوزه اقتصاد دیجیتال شدهایم. شاید اقتصاد دیجیتال، بخش بسیار کوچکی از اقتصاد باشد، اما آنچه مهم است این بوده که این بخش اقتصاد جوانان را به ماندن در کشور و ساختن امیدوار میکردهاست.
او ادامه داد: به واسطه اینکه ما شبکه بسیار بزرگی از جوانان را در سراسر دنیا داشتیم، ایران همیشه فرصتی برای جهش در اقتصاد دیجیتال داشت. اقتصاد دیجیتال، فرصت صادرات خدمات فنی و مهندسی در آینده و جهش در بسیاری از حوزهها را برای ما فراهم میکند. اگر این بدنه نحیف از بین برود، بازسازی آن در افق زمانی کوتاهمدت و بلندمدت غیرممکن است.
جوانمردی تاکید کرد: آنچه که میتواند مزیت اقتصادی کشور در دو دهه آینده باشد، از الان در حال نابودی است و اگر در داخل نسبت به این موضوع بیتوجه باشیم، چرا نقدینگی در تجارت مهم است؟ شانس ورود به بازیهای بزرگ را از دست خواهیم داد. در کشور به اینترنت نگاه امنیتی میشود، درحالیکه اینترنت همهچیز حوزه اقتصاد دیجیتال است. او اظهار کرد: ایران برای حضور در تمدن جهانی، نیاز به کریدورسازی در حوزه اقتصاد دیجیتال دارد، پس این درخواست را از دولتمردان داریم که تصمیمات و سیاستهایی را اتخاذ نکنند که این بدنه نحیف اما در حال رشد اقتصاد دیجیتال در کشور از بین برود.
نامه اتاق به ریاستجمهوری
خوانساری، رئیس اتاق بازرگانی تهران، با اشاره به موضوع قطعیهای اینترنت گفت: امسال بهعنوان سالدانشبنیان نامگذاری شد اما محدودیتهای اینترنت سبب شد که نهتنها شرکتهای دانشبنیان و دیجیتال با رشد و بهبود شرایط روبهرو نشوند، بلکه شرایط سختی را هم تجربه کنند. آنچه رخداده این است که خیلی از کسبوکارها با زیان شدید روبهرو شده یا تعطیلشدهاند. قشر جوان بیشترین آسیب را از این محدودیتها دیدهاند. محدودیتهای اینترنتی و فیلترینگ آسیب شدیدی به کسبوکارهای کوچک و بزرگ وارد کرده و تداوم این شرایط میتواند باعث ازبینرفتن بخش زیادی از کسبوکارها بشود.
او افزود: ما در اتاق تهران، پس از وضع این محدودیتها، نامهای تهیه و برای رئیسجمهوری و وزارتخانههای مرتبط ارسال کردیم. ما در این نامه کاملا توضیح دادهایم که محدودیتها چه اثرات مخربی داشتهاند. رئیسجمهوری نیز نامهای را که از طرف اتاق ارسال کردیم، به شورایامنیت ملی ارجاع دادهاند و قرار است در جلسه شورا مورد بررسی قرار گیرد. رئیس اتاق بازرگانی تهران، ادامه داد: علاوهبر این معاونت اقتصادی و معاونت اول رئیسجمهور جلسهای تشکیل دادند که جمعی از اعضای هیاتنمایندگان هم حضور داشتند؛ در این جلسه که از معاونت فناوری ریاستجمهوری و وزارت صمت هم در آن حضور داشتند، همه بر نامه اتاق تاکید کردند و حتی فراتر از آن را ابراز کرده و گفتند که اگر محدودیتها برطرف نشود، واقعا خسارتهای جدی چرا نقدینگی در تجارت مهم است؟ بر اقتصاد کشور و اقتصاد دیجیتال وارد خواهد شد. آنها جمعبندی خوبی داشتند و برای دستگاههای مختلف نیز ارسال کردند.
او افزود: بحثی که میشود، امنیتی است؛ اما اگر اقتصاد را هم در داخل امنیت بگنجانیم، این دو باید کنار هم قرار گیرند، اما آنچه که اتفاقافتاده، کاهش و تعطیلی کسبوکارهاست. من امیدوارم دستاندرکاران به موارد یادشده توجه کنند و به این موضوع بپردازند. درخواست ما این است که هرچه سریعتر این موضوع بررسی شود و حل آن در اولویت نخست دولت قرار گیرد. معاون اقتصادی معاون اول رئیسجمهور، جلسات خوبی با اتاق داشتند و پیگیر مکاتبات ما هستند تا بهنحوی که قابلحل است، به نتیجه برسد.
سرمقاله کیهان/ ملاحظات و موفقیتها در کارنامه اقتصادی دولت
کیهان / « ملاحظات و موفقیتها در کارنامه اقتصادی دولت » عنوان یادداشت روز در روزنامه کیهان به قلم محمد ایمانی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
1) یکی از گزارههای اصلی دولت قبل هنگام آغاز کار، این بود که میخواهد «سایه جنگ» را از سر کشور بردارد، اما در کنار گسترش جنگ در ابعاد سیاسی و امنیتی، در سالهای پایانی، مکررا از آقای روحانی شنیدیم که کشور درگیر جنگ اقتصادی بیسابقه شده است. برآیند چرخه معیوب و نامتوازن برجام، نهتنها تحریمها را دو برابر کرد، بلکه سایه ادعایی هم، تبدیل به خود جنگ شد. دولت آقای رئیسی، در میانه این جنگ اقتصادی سر کار آمد و میراثدار دولت آقای روحانی شد. بنابراین، حرکتش را نه در خلأ یا فضایی آرام، بلکه در فضای اقتصادی متلاطم آغاز کرد. در اولین جلسه آقای رئیسی با وزرایی که تا تشکیل دولت جدید سر کار بودند، وزرا گزارش دادند پولی برای پرداخت حقوق مردادماه کارکنان وجود ندارد! گزارشها همچنین نشان میداد در پنجمین ماه سال، همه بودجه ارزی سال مصرف شده است. این نکته را هم در نظر بگیرید که غالبا پنج- شش ماه زمان میبرد تا مدیران جدید، به همه جزئیات حوزه مدیریتی اشراف کامل پیدا کنند.
2) مسئولان، بهعنوان خدمتگزار مردم، هر قدر هم موفقیت کسب کنند، باز هم بدهکار مردمند. موفقیت کامل در حوزه اقتصاد، متوقف به این است که گرههای معیشتی مردم برطرف شود.دولت بر این مبنا، هنوز راه بسیاری برای پیمودن دارد. در عین حال، اگر برخی تحولات اقتصادی 15 ماه گذشته را مرور کنیم، مسیر پیموده شده، با وجود برخی نواقص، امیدوارکننده بوده است. در حالی که مردم در دو سال گذشته و با اوجگیری شیوع کرونا، همزمان گرفتار غم نان و جان شده و روزانه بالغ بر 700 قربانی را تجربه میکردند، اکنون غالبا یادمان نمیآید که با چنان بلای فراگیری دست به گریبان بودیم. کرونا اکنون در برخی کشورهای پیشرفته غربی، بالای صد تا صدوپنجاه نفر و بیشتر قربانی میگیرد. اما بحمدالله، این بحران بزرگ که به تشدید رکود و بیکاری و تورم کمک میکرد، مهار شد؛ آن هم در شرایط خالی بودن خزانه و تحریمهای ظالمانه.
3) مسئله فوریتدار بعدی، که بلافاصله گریبان دولتمردان جدید را گرفت، میراث کسری بودجه 480 هزار میلیارد تومانی بود. برای مقایسه دقیقتر، باید یادآور شد رقم کسری بودجه در سال 1392
(آغاز به کار دولت روحانی) 53 هزار میلیارد بود. به بیان دیگر این رقم ظرف هشت سال، بیش از 900 درصد افزایش یافت و طبعا به همین میزان، به مشکلاتی نظیر تورم دامن زد. با سرعت رشدی که کسری بودجه در سه سال پایانی دولت روحانی و بهویژه سال گذشته تجربه کرد، خوشبینانهترین پیشبینیها این بود که میزان کسری امسال، در مقایسه با درصد رشد کسری در سال گذشته و احتساب تورم 40 درصدی، به حداقل 670 هزار میلیارد یا بالاتر برسد. اما دولت با وجود همه فشارها و سختیها، در اولین سال توانسته کسری 480 هزار میلیاردی را به 200 هزار میلیارد تومان کاهش دهد. این رقم، هر چند هنوز هم زیاد و مشکلساز است، اما موفقیتی مهم محسوب میشود و میتواند یکی از دلایل کاهش تورم از 60 درصد به 40 درصد باشد.
4) همین یک میراث کسری بودجه، برای گرفتاری دولت جدید کافی بود. فقدان بودجه و منابع، آن هم به شکل افزایشی، تمام محاسبات و برنامهها را به هم میریزد. این در حالی بود که بانیان کسری چندصد هزار میلیاردی، بلافاصله با اتمام دولت متبوعشان، از طریق مافیای رسانهای داخلی و خارجی، در کوره مطالبات و اعتراضات اقتصادی دمیدند: از مشکلات کمبود آب و مشکلات کشاورزان بگیرید، تا مسائل صنفی انباشته معلمان، کارگران و بازنشستگان. برخی مدعیان اعتدال و اصلاحات، هماهنگ با اتاق جنگ اقتصادی دشمن، کوشیدند دولت جدید را از دو سو(کسری درآمدی، و دامن زدن به مطالبات تورمسازی که خود متهم انباشت آنها بودند) تحت فشار قرار دهند. دولت اگر از عهده کسری برنمیآید، یک چالش بود؛ اگر هم اقدام محض به مسائلی نظیر افزایش چندباره حقوقها میکرد، هم با نارضایتی دیگر قشرها مواجه میشد و هم به دست خود، به نقدینگی تورمساز دامن میزد. نقدینگی در هشت سال دولت مدعی تدبیر، نزدیک ده برابر افزایش داشت و میدانستند که این رشد جهشی، در دولت جدید به سرعت و به یک باره قابل مهار نیست.
5) ریشه چالش دوگانه «کسری بودجه/ افزایش نقدینگی» که تاثیر تصاعدی منفی بر یکدیگر دارند، در آرزواندیشی برخی دولتمردان گذشته بود. در حالی که زنجیرهای از تحریمهای پسابرجامی مانند ویزا، آیسا و سیسادا در همان دوره اوباما، خبر از تشدید تدریجی مضیقهها میداد، برخی دولتمردان، دستودلبازانه با درآمدهای محدود ارزی رفتار کردند و ضمن ارزپاشی دولتی، دروازه واردات را به قیمت تحمیل رکود به تولیدکنندگان داخلی گشودند. آنها سال 98 بود که چشم گشودند و خود را گرفتار کمبود شدید منابع مالی یافتند و آن شوک بنزینی را وارد کردند. اما با این همه، و در حالی که صادرات نفت به زیر چندصد هزار بشکه رسیده بود، هزینهها را در بودجه سال 1400 بر مبنای رقم موهوم فروش 2/3 میلیون بشکه در روز افزایش دادند! نوزاد این روند، کسری بودجه 480 هزار میلیاردی بود!
6) دولت رئیسی، با وجود کسری کمرشکن، بالغ بر ۱۱۰ هزار میلیارد تومان از بدهیهای دولت قبل را تسویه کرد؛ و ضمنا برخی تکالیف قانونی دشوار مانند متناسبسازی حقوق معلمان(و بازنشستگان و کارمندان) را به اجرا گذاشت. بار مالی این تکالیف، بیش از 60 هزار میلیارد تومان بود و برخی کارشناسان، آن را یکی از عوامل کسری بودجه امسال و دارای آثار تورمی میدانند. دولت در عین حال تلاش کرده، رویه تورمساز استقراض از بانک مرکزی را به حداقل برساند و منابع درآمدی دیگری (مانند گسترش تجارت خارجی و. ) را جایگزین کند. با این اوصاف، روشن است که روند کاهش نرخ تورم از 60 به 40 درصد در یک سال اخیر، به آسانی و در مسیری هموار اتفاق نیفتاده است. بلکه اگر بنا بود روند دو سه سال قبل ادامه پیدا کند، «تورم سهرقمی» قریبالوقوع مینمود. شگفت و تاسفبار این که شش ماه قبل، برخی نشریات زنجیرهای و کارشناسنماهای وابسته به ستادهای انتخاباتی دولت قبل، هشدار درباره تورم سهرقمی را به جای نسبت دادن به محصول عملکرد دولت مورد حمایت خویش، به دولت رئیسی نسبت دادند، اما به مدد الهی و تدابیر دولتمردان، این مین اقتصادی هم تا حدود زیادی خنثی شد.
7) یک گرفتاری راهبردی دیگر، که دولت جدید سعی کرده پیامدها و آثار آن را تدریجا مهار کند، رویکرد وارونه «نکاشت و نساخت» بود که به عقبگرد در زمینه پالایشگاهسازی و نیروگاهسازی انجامید و چالشهایی مانند مشکل تامین برق و گاز را در چند سال گذشته بهدنبال داشت. سطح چالش به این حد مبتذل رسیده بود که مردم و فعالان اقتصادی از دولت میخواستند جدول خاموشیها را اعلام کند تا بتوانند برنامهریزی کنند، اما همین هم دریغ میشد. این، خروجی مدیریتی بود که در حوزه نفت میگفت «پالایشگاهسازی، کثافتکاری است»، در حوزه نیرو ادعا میکرد «ساخت نیروگاه برای ۲۰۰ ساعت، توجیه اقتصادی ندارد و زیر بار فشار مافیای نیروگاهسازی نمیروم»؛ در حوزه ساختوساز مسکن افتخار میکرد حتی یک واحد مسکونی نساخته؛ و در حوزه کشاورزی مدعی بود «تاکید بر خودکفایی در تولید گندم اشتباه است»!
8) یک موضوع قابل مطالعه، مسیر زیگزاگ در حوزه مهار مصرف
(و قاچاق) بنزین پس از تحریمهاست که اهتمام برای تولید و صادرات و ارزآوری انجامید، اما متاسفانه سوءتدبیر فاحش دولت قبل، موجب عقبگرد شد. اکنون بهخاطر افزایش چشمگیر مصرف، بنزین تولیدی عمدتا تکافوی مصرف داخلی را میکند و امکان تداوم صادرات آن فراهم نیست. مدیریت مصرف در کنار صادرات، میتوانست میلیاردها دلار منابع جدید برای سرمایهگذاری تامین کند و مقدمه ایجاد اشتغال برای مردم باشد. قیمت بنزین تا قبل از تصمیم سال 94 دولت روحانی برای حذف سهمیهبندی و ثابت نگهداشتن نرخ، غالبا سالانه طبق قوانین بودجه افزایش تدریجی پیدا میکرد. اما با این تصمیم غلط که برای
گلوبلبلنمایی شرایط اقتصادی پسابرجام اتخاذ شد، مصرف بنزین به رکورد بالای 100 میلیون لیتر در روز رسید. دولت چهار سال بعد، خزانه را خالی یافت و در اقدامی غافلگیرانه، قیمت را 300 درصد افزایش داد که بهانهای برای شبیخون دشمن در آبان 98 شد. در چهار سال پس از آن ماجرای تلخ، قیمت بنزین در حالی ثابت مانده، که میراث دولت روحانی، تورم 60 درصدی بوده است. (قیمت هر لیتر بنزین، را با قیمت سه تا پنج هزار تومانی هر بطری نیملیتری آب معدنی مقایسه کنید). بدین ترتیب، دولت در چهار سال گذشته، ناچار شده بالغ بر
چندصد هزار میلیارد تومان را از بودجههای عمرانی و سرمایهگذاری و اشتغال کسر کند و به یارانه پنهان بنزین اختصاص دهد.
برآورد روزنامه ایران در دولت سابق این بود که هزینه قاچاق سوخت در فاصله سالهای
94 تا 98، بالغ بر 144 هزار میلیارد تومان بوده است. هزینه افزایش روزانه 14 میلیون لیتری مصرف بنزین ظرف چهار سال اخیر را اهل فن باید محاسبه کنند. آیا اگر فقط در همین زمینه، تدبیر درست و عادلانه برای مدیریت مصرف در کنار حمایت از طبقات پایین انجام میشد، بحران کسری بودجه یا کمبود منابع سرمایهگذاری، به شدت چند سال اخیر بود؟!
9) تامین امنیت غذایی کشور، افزایش تقریبا دو برابری خرید تضمینی گندم با قیمتی امیدوارکننده و تسویه به موقع با کشاورزان، یکی از موفقیتهای مهم در وضعیت بحران جهانی مواد غذایی و افزایش سرسامآور قیمتها- بهویژه پس از جنگ اوکراین- است. شرح ماجرای «واگذاری دهها میلیارد دلار به نرخ رانتی 4200 تومان»، خارج از مجال این نوشتار است. دولت سابق، پس از سه سال واگذاری و جارو شدن خزانه، بیسروصدا، ارز بیست قلم کالا را حذف کرد. ادامه این روند ممکن نبود و عقلانیتی پشتسر تصمیم رانتساز وجود نداشت. دولت جدید ناچار شد یکی از سختترین تصمیمات را بگیرد؛ بهویژه این که پیامدهای جنگ اوکراین، در حال تشدید بحران جهانی امنیت غذایی بود. کشور ما در حالی توانست این بحران را با کمترین چالش ممکن سپری کند، که کشورهای بسیاری از جمله در غرب اروپا، با بحران گرسنگی دست و پنجه نرم میکنند. براساس گزارش «گلوبال هانگر ایندکس»، ایران رتبه سیوپنجمین کشور دارای کمترین گرسنه را در بین دویست کشور دارد و شاخص گرسنگی در محدود Low قرار گرفته است. دولت در عین حال باید، برای کاهش شکاف طبقاتی، بازتوزیع هدفمند یارانهها(پرداخت عادلانه و نامساوی، در خدمت دهکهای پایین درآمدی) را در اولویت قرار دهد.
10) رونق دیپلماسی اقتصادی، رشد 31 درصدی تجارت خارجی و مثبت شدن تراز تجاری، رشد 40 درصدی صادرات غیرنفتی، افزایش یازده برابری صادرات نفت که در مقطعی، به حدود صد هزار بشکه افول کرده بود، و کمک برای احیای برخی واحدهای تولیدی در معرض تعطیلی، از دیگر اقدامات مثبتی است که در یک سال گذشته اتفاق افتاده و بخشی از آثار جنگ اقتصادی دشمن(به علاوه سوءمدیریت داخلی) را مهار کرده است. طبیعی است فهرست این اقدامات که بعضا اشاره شد، برای رونق اقتصاد و رفع مشکلات معیشتی کفایت نمیکند؛ اما نشان میدهد که روند فعالیتها، امیدوارکننده است. یکی از چند علت دستپاچه شدن دشمن برای دامن زدن به بیثباتی و ناآرامی نیز، رصد مجموعه این موفقیتهاست. رادیو فردا ارگان سازمان سیا دو هفته قبل، گزارشهایی با عنوان «جهش ۱۶ درصدی نرخ دلار از آغاز اعتراضات» و «رکود ۸۰ تا ۹۰ درصدی بازار لوازم خانگی؛ اعتراضات اخیر بر رکود بازار دامن زد» را منتشر کرد و از اینکه برخی کسبوکارها و واحدهای تولیدی دچار رکود شدند، ابراز خوشحالی کرده بود. دشمن در کنار راهبرد تحریف و ناامیدسازی مردم، از تمرکز مسئولان بر روی اولویتها نگران است و میخواهد این تمرکز را به هم بزند.
دیدگاه شما