فروش استقراضی چیست؟
در سالهای اخیر بازار بورس رشد فزایندهای داشته و سعی میشود با استفاده از تکنیکهایی رشد این بازار را بیشتر کرد. یکی از مواردی که میتواند باعث پویایی بیشتر بازار بورس شود فروش تعهدی سهام است. به فروش تعهدی سهام، Short selling یا فروش استقراضی نیز میتوان گفت. اگر بخواهیم یک توضیح کلی درباره فروش تعهدی بدهیم میتوان اینطور بیان کرد که سرمایهگذاران به کمک فروش تعهدی میتوانند از تقاضا در بازارهای مالی به چه معناست؟ افت قیمت سهام نیز سود ببرن.
فروش استقراضی یا تعهدی چیست:
فروش استقراضی یکی از سازوکارهای رایج در بازارهای مالی دنیا است که با استفاده از آن سرمایهگذار اقدام به قرض گرفتن سهام و فروش آن در بازار میکند به این امید که در آینده آن سهم را با قیمت پایینتری خریداری نماید و بازگرداند. در واقع فروش استقراضی به فروش اوراق بهاداری اطلاق میشود که فروشنده، مالک آن نیست بلکه با توجه به پیشبینی خود درباره افزایش قیمت، آن را به منظور فروش قرض میگیرد و تعهد میکند پس از فروش، اوراق را خریداری کرده و آن را به مالک بازگرداند. این عملیات با سه هدف عمده کسب سود در صورت کاهش قیمت، پوشش ریسک کاهش قیمت سهام و افزایش نقدشوندگی بازار از طریق بازارگردانی انجام میشود. یکی از موارد مهم خرید و فروش تعهدی این است که شرایط این معاملات باید بین تقاضا در بازارهای مالی به چه معناست؟ تقاضا در بازارهای مالی به چه معناست؟ طرفین کاملا مشخص شود و هر دو طرف به تعهدات خود پایبند باشند.
سازوکار فروش استقراضی بدین ترتیب است که سرمایهگذار تعدادی سهم را از کارگزاری قرض میکند، سپس آنها را میفروشد. پس از مدتی به همان تعدادی که قرض کرده بود، سهام را خریده بازپس میدهد. بدین منظور باید سرمایهگذار مبلغی را به عنوان ودیعه در اختیار کارگزار قرار دهد تا در صورت عدم تحقق پیشبینی او مبنی بر کاهش قیمت یا در صورتی که به هر دلیل نتواند سهام را برگرداند، کارگزار بتواند از محل حساب ودیعه برداشت کند.
سه دلیل مهم برای استفاده از فروش استقراضی:
۱- کسب سود در صورت افت قیمت: سرمایهگذاری پیشبینی میکند قیمت سهم خاصی در آینده کاهش مییابد و قصد دارد با استفاده از ساز و کار فروش استقراضی از کاهش قیمت سهم سود کسب کند به این منظور وارد بازار سهام شده و سهام یاد شده را از دارنده آن قرض گرفته و در بازار میفروشد. اگر قیمت سهم مطابق انتظار سرمایه گذار کاهش یابد سرمایهگذار سهم را با قیمت کمتری خریداری کرده و به مالک اولیه باز می گرداند و از اختلاف قیمت فروش و خرید سود میبرد.
۲- پوشش ریسک افت قیمت سهام: در این مورد سهامداری که یک سهم معین را در اختیار دارد به منظور دور ماندن در برابر کاهش قیمت آن سهم در آینده به فروش استقراضی همان تعداد و همان نسخه اقدام میکند بنابراین در صورت کاهش قیمت سهم در آینده سهامدار توانسته زیان ناشی از کاهش قیمت سهم را پوشش دهد بدون اینکه مجبور باشد سهام خود را بفروشد.
۳- بازارگردانی: زمانی که برای سهم یا اوراق بهادار خاصی تقاضا بیش از عرضه باشد این فزونی تقاضا باعث ایجاد صف خرید میشود بنابراین میتوان با قرض گرفتن سهام از طریق ساز و کار فروش استقراضی و عرضه آن در بازار علاوه بر حل مشکل فزونی تقاضا به افزایش نقدشوندگی بازار نیز کمک کرد. این مورد توسط بازارگردانان به صورت گسترده مورد استفاده قرار می گیرد.
کدام سهم ها برای خرید و فروش استقراضی مناسب تر هستند:
- شرکتهای کوچکی که توسط سرمایهگذاران بهسرعت سرمایهشان افزایش یافته است، بهویژه شرکتهایی که ارزش آنها بهسختی تعیین میشود.
- شرکتهایی که نسبت قیمت به سود هر سهم (P/E) آنها بالاتر از آن است که بتواند با سرعت رشد آنها توجیه شود.
- شرکتهایی که در حال ورود به رقابتهای جدید هستند و شرکتهایی که امور مالی ضعیفی دارند .
- شرکتهایی که فقط بر یک محصول خاص متمرکز هستند.
مزایای فروش استقراضی در بورس :
- میتواند حجم معاملاتی که در بازار بورس انجام میشود را افزایش دهد و در نتیجه رشد و کارایی بازار بورس بیشتر خواهد شد.
- افرادی که سهامدار عمده هستند و به صورت سالانه از سهام خود سود کسب میکنند میتوانند با این روش میزان سود کسب شده خود را افزایش دهند.
- خرید و فروش تعهدی در واقع بازار بورس را به بازاری دو طرفه تبدیل میکند که باعث بالا رفتن کیفیت بازار میشود.
فرایند معاملات در فروش استقراضی:
در این فرآیند مالکی که قصد دارد سهام خود را به صورت فروش تعهدی یا همان قرضی بفروشد باید این سهام را در سامانه تامین قرار دهد.مالک پس از آنکه به سامانه وارد شد باید حداکثر تعداد سهامی که میخواهد بفروشد را مشخص کند و دوره تنفس را نیز مشخص کند.در اینجا لازم است توضیح دهیم دوره تنفس به مدت زمانی گفته میشود که مالک حق ندارد درخواست تسویه نهایی فروش تعهدی بدهد. علاوه بر این، مالک تعیین میکند که وجه حاصل از فروش تعهدی به صورت سپرده بانکی سرمایه تقاضا در بازارهای مالی به چه معناست؟ گذاری شود یا به صورت صندوقهای قابل معامله.در آخر مالک یک نرخ تشویقی تعیین میکند.هدف از تعیین نرخ تشویقی این است که متقاضی برای خرید تعهدی سهام جذب شود.
کسی که سهام را به صورت قرضی از مالک میخرد و به فروش میرساند تعهد دارد که سهام را مجددا از بازار بخرد و به مالک برگرداند.در فرآیند خرید مجدد ممکن است قیمت سهام بر خلاف انتظار متقاضی، بالا رفته باشد.طبیعی است که در این صورت متقاضی تمایلی ندارد سهام را با قیمت بالاتر بخرد زیرا ضرر میکند اما مالک سهام خود را میخواهد.به همین خاطر است که فرد باید با دانش کافی وارد معاملات فروش تعهدی شود.برای اینکه متقاضی در این حالت به تعهد خود پایبند باشد وجه تضمین در نظر گرفته شده است.وجه تضمین در واقع درصدی از ارزش قرارداد است که باید در حساب متقاضی وجود داشته باشد. وجه تضمین در بورس به صورت روزانه تعیین میشود و بخش اعظمی از این مقدار باید در حساب متقاضی وجود داشته باشد و اگر اینطور نباشد بورس زمان مشخصی برای متقاضی تعریف میکند و او باید در زمان مشخص شده حساب خود را شارژ کند.همانطور که گفته شد متقاضی مدت زمان مشخصی فرصت دارد که سهامی که به صورت قرضی خرید و فروش کرده را به مالک اصلی سهام بازگرداند.
به دو روش می توان تسویه سهام قرض گرفته شده را انجام داد:
- قبل از رسیدن سر رسید.
- در زمان سر رسید.
نتیجه گیری:
فروش استقراضی در بازار های سرمایه دنیا وجود دارد اما در ایران چند سال هست که ورود کرده است.این بازار مالی در ایران جهت حمایت از بازار سرمایه است. به این معنا که سرمایه گذار هم از افت سهم بتواند بازدهی و یا سود دریافت کند.همین امر باعث می شود بازار سرمایه پویا باشد.اما باید به این نکته اشاره کرد که فروش تعهدی یا استقراضی ریسک های خود را هم دارد و باید با بررسی کامل از این ابزار مالی استفاده کرد.
مقایسه فارکس و بازار سهام
معامله گران معمولا سرمایه خود را در بازار سهام و یا در بازار فارکس سرمایه گذاری می کنند. با وجودی که این دو بازار از جنبه های مختلفی با یکدیگر در ارتباط هستند، اما تفاوت هایی هم دارند. به همین دلیل تریدرها قبل از ورود به هر کدام از این بازارها ابتدا سعی می کنند تا با مقایسه فارکس و بازار سهام ، انتخاب بهتری برای سرمایه گذاری داشته باشند. در این مقاله زندتریدرز مقایسه فارکس و بازار سهام را انجام داده است. لطفا با ما همراه باشید.
تفاوت فارکس و بازار سهام
قبل از اینکه به مقایسه بازار فارکس و بازار سهام بپردازیم، بد نیست مختصری در مورد هر کدام از این دو بازار سرمایه گذاری مطالبی را عنوان نمائیم.
مختصری در مورد بازار فارکس
فارکس ، مخفف عبارت foreign exchanges ، بزرگ ترین بازار ارز جهانی است. در این بازار انواع ارزهای جهانی در برابر یکدیگر با نرخ های مختلف مبادله می شوند. نرخ ارزها بر اساس تغییر تقاضای جهانی به طور مداوم متغیر است. به طور مثال ، اگر صادرات کالایی در جهان یا بخش گردشگری ایجاد رونق نماید، ارز مربوط به آن ها ارزش پیدا می کند.
مختصری در مورد بازار سهام
در بازار سهام شما بخشی از مالکیت یک شرکت را خریداری می کنید. این شرکت ها تعیین می کنند که چه مقدار از مالکیت شرکت خود را در قالب سهام عرضه کنند؛ همچنین انتخاب می کنند که چند سهم ارائه دهند.
این سهام می تواند به اشکال مختلفی وجود داشته باشد. متداول ترین آن ها سهام خاص و سهام عام است. سهام عام در بازار برای کلیه مصرف کنندگان در دسترس است، به این معنا که از طریق این نوع سهام هر کسی می تواند به طور قانونی در بازارهای مالی سرمایه گذاری کند و محدودیت خاصی برای آن وجود ندارد. در مقابل، سهام معاملاتی خاص فقط برای سرمایه گذاران خاص در دسترس است.
حال که تا حدودی با بازار فارکس و بازار سهام آشنا شدید، در بخش بعدی به مقایسه فارکس و بازار سهام خواهیم پرداخت.
مقایسه فارکس و بازار سهام
در این بخش از مقاله به مقایسه فارکس و بازار سهام پرداخته ایم و این دو بازار معاملاتی را از جنبه های مختلف بررسی کرده ایم. با این وجود، این معامله گران هستند که باید تصمیم بگیرند با توجه به روحیات خود، سبک و روش معاملاتی مناسبی را برای خود در بازار فارکس و بازار سهام انتخاب کنند.
مقایسه فارکس و بازار سهام از لحاظ لوریج یا اهرم
در بازار سهام، معامله گران با یک اکانت مارجین ممکن است از اهرمی به اندازه 2:1 استفاده کنند؛ معامله گرانی که روزانه معاملات خود را باز کرده و می بندند، و موجودی حساب آن ها بیشتر از 25000 دلار می باشد، می توانند با اهرم بیش از 4:1 معامله کنند.
اما معاملات فارکس کاملا متفاوت است. برای اینکه معامله گر صلاحیت استفاده از لوریج یا اهرم را داشته باشد، باید یک اکانت معامله فارکس ایجاد کند. پس از آن هیچ الزامات خاصی وجود ندارد. محدودیت های مربوط به اهرم ها به بروکر یا کارگزاری ها بستگی دارد.
مقایسه فارکس و بازار سهام از لحاظ نقدینگی
زمانی که معاملات سهام انجام می شود، به این معناست که شما سهام شرکت ها را به قیمت های مختلف خریداری می کنید. قیمت ها در بازار سهام به میزان عرضه و تقاضا بستگی دارد.
اما معامله در بازار فارکس دنیایی متفاوت دارد. اگر چه عرضه ارزهای یک کشور می تواند با نوسان همراه باشد، همیشه مقدار زیادی ارز برای تجارت وجود دارد.
بنابراین قابلیت نقدینگی در بازار فارکس بیشتر از بازار سهام است. این بدان معناست که این دو بازار نسبت به فعالیت های تجاری، حساسیت قیمتی بسیار متفاوتی دارند.
مقایسه فارکس و بازار سهام از لحاظ جفت شدن معاملات
در معاملات ارز ، معاملات همیشه به صورت جفت ارز انجام می شود. در این نوع معاملات شما باید شرایط اقتصادی کشوری هایی را که در حال معاملات ارز آن ها هستید، در نظر بگیرید.
بازار فارکس گاهی حساسیت بیشتری نسبت به شرایط سیاسی و اقتصادی نوظهور در کشورها نشان می دهد. اما می توان گفت بازار سهام در برابر رویدادهای سیاسی تقریبا مصون می باشد.
مقایسه فارکس و بازار سهام از لحاظ ساعات بازار
معامله گران در بازارهای سهام می توانند از دوشنبه تا جمعه هر 24 ساعت شبانه روز را به انجام معاملات سهام بپردازند، اما شایان ذکر است که دسترسی به این بازارها چندان آسان نیست.بازارهای ارز نسبت به بازارهای سهام بیشتر قابل دسترسی هستند
اما انجام معاملات در بازار فارکس بسیار آسان تر است ، معامله گران می توانند از دوشنبه تا جمعه در این بازار به صورت 24 ساعته معامله داشته باشند. تعداد موسسات معامله فارکس در سراسر جهان بسیار زیاد است اما ساعات مناسب برای انجام معامله مربوط به مناطق مختلف در سراسر جهان متفاوت است.
تا این بخش از مقاله به مقایسه فارکس و بازار سهام از جنبه های مختلف پرداختیم و مهم ترین فاکتورهایی که این دو بازار را از یکدیگر متمایز می کند مورد بررسی قرار دادیم.
حال ممکن است از خود بپرسید کدام بازار می تواند برای یک معامله گر بهتر باشد؟ یا چه موقعی بازار بورس و بازار سهام برای انجام معامله بهتر است؟ در بخش بعدی به ذکر مطالبی در این خصوص پرداخته ایم. لطفا همچنان همراه ما باشید.
چه موقع معامله در بازار فارکس بهتر است؟
آزادی نسبی مقررات در بازار فارکس و درجه بالای امکان استفاده از اهرم، کنترل معاملات را در این بازار بزرگ ارز آسانتر کرده است.
در بازار فارکس ، یک معامله گر مبتدی همه ی ابزارهایی را که یک معامله گر حرفه ای استفاده می کند، در اختیار دارد؛ در حالی که یک معامله گر سهام باید صلاحیت های لازم را کسب کند و مقدار قابل توجهی را سرمایه گذاری کند.
در نتیجه، اگر مشتاق هستید تا سرمایه گذاری را با حجم زیادی آغاز کنید ، بازار فارکس برای شما مناسب است.
چه موقع معامله در بازار سهام بهتر است؟
در معاملات سهام شما سهمی از مالکیت یک شرکت را خریداری می کنید. این امر ، در کنار قانونمندی بازار سهام ، می تواند برخی از معامله گران را آسوده خاطر نماید و به آن ها کمک کند تا بر استراتژی معاملاتی خود تمرکز بیشتری داشته باشند.
برای معامله گران کوتاه مدت، ممکن است معاملات سهام با ریسک بیشتری همراه باشد، در نتیجه معاملات جفت ارز را ترجیح می دهند. اما معاملات در بازار سهام ،برای معامله گران بلند مدت با توجه به سهامی که خریداری می کنند،می تواند مناسب تر باشد.
کلام پایانی
بیشتر سرمایه گذاران با بازار سهام بیشتر از فارکس آشنا هستند و این باعث می شود که برای سرمایه گذاری در بازار سهام مشتاق تر باشند و با آرامش بیشتری این کار را انجام دهند.
عده ای دیگر نرخ ریسک و پاداش بالاتری را که در محیط فارکس وجود دارد ترجیح می دهند.
به هر حال پس از مقایسه فارکس و بازار سهام ، هر کدام از بازارهای معاملاتی را که انتخاب می کنید، سعی کنید که معاملات خود را با دقت انجام دهید و با مدیریت صحیح ریسک، از مواجهه با ضررهای ناگهانی اجتناب کنید.
بازی خوانی بورس بازان
رکنا اقتصادی: بازار سهام روز گذشته پس از ۱۱روز متوالی شاهد کاهش ۴۸/ ۰درصدی شاخص کل بورس بود. در این روز نماگر اصلی بازار همسو با شاخص هموزن کاهش یافت تا در کل نمونهای از همسویی فعالان بازار در جریان عرضه و تقاضا را به نمایش بگذارد.
به گزارش رکنا، اینطور که به نظر میرسد حالا با قرار گرفتن نماگر مذکور در محدوده ۴/ ۱میلیون واحدی فعالان بازار انگیزه بیشتری برای تغییر در ترکیب پرتفوی خود دارند. در این شرایط سهامداران پرتعداد بورسی که میزان سرمایه آنها اندک است به احتمال زیاد استفاده از طرح بیمه کردن سهام را که در بازار به «سهامیار» معروف است، برخواهند گزید. آنها ممکن است به سمت نمادهای کوچکتر متمایل شوند. دسته دوم سرمایهگذاران حقیقی با سرمایه بالا اما کمتعداد هستند که به احتمال زیاد تحت تاثیر انتظارات تورمی به نمادهای دلاری یا شیوههای سرمایهگذاری مستقیم نظیر سبدگردانی متمایل شوند. در آخر نیز حقوقیها که احتمالا به دلایل مختلفی مانند اجبار به حضور یا تمایل دولت به حمایت از بازار، همچنان به حمایت از شاخصسازها بپردازند.
بازیخوانی بورسبازان
بورس تهران پس از ماههای متوالی که در حال طی کردن روند نزولی بود، به نظر میرسد هماکنون روند صعودی نسبتا پرقدرتی را آغاز کرده است. اما یکی از مشکلاتی که این روند صعودی را تهدید میکند، عدم نوسان طبیعی شاخص کل بورس بوده که از بین رفتن اعتماد فعالان و بهخصوص سرمایهگذاران خرد را به همراه داشته است. از آنجایی که بدون ورود پول افراد حقیقی به بازار سرمایه، نمیتوان انتظار رشد بلندمدتی را متصور بود، بنابراین این رشدهای محققشده با کمی ابهام مواجه هستند. از طرف دیگر، با توجه به اینکه روند طبیعی بازارهای مالی از ریزموجهای متعددی تشکیل میشود، باید انتظار اصلاحهای چندروزه را که سبب ایجاد روند طبیعی رشد خواهند شد، داشت. هماکنون افراد گوناگون با توجه به استراتژیهای خود اقدام به برنامهریزی و چینش پرتفوی برای گرفتن حداکثر بازدهی نسبت به ریسک میکنند. اما این استراتژیها با توجه به مقدار سرمایه هر فرد متغیر بوده که در انتهای گزارش به آنها پرداخته شده است.
بورس در یک سال اخیر
بازار سهام در زمستان سال ۱۴۰۰ پس از مدتها به سر بردن در رکود، سر انجام با کمی استقبال توسط فعالان بازار مواجه شد و توانست برای چند ماهی روی خوشی را برای سهامداران به نمایش بگذارد. اما این رشد پس از گذشت دو ماه از فصل بهار، با شروع یک روند نزولی پرقدرت، پایان یافت. بررسیها نشان میدهد شاخص کل بورس تهران از روزهای آخر اردیبهشتماه تا به امروز بیش از ۱۱درصد افت را تجربه کرده است.
همچنین شاخص هموزن نیز از ۲۷ اردیبهشت که بازار در قله سال ۱۴۰۱ به سر میبرد، بازدهی نزدیک به منفی ۱۱درصد را در برداشته است. علت اصلی این افت در بورس ناشی از چند مورد بوده که عبارتند از: رشد تورم در آمریکا، افت بازارهای جهانی و به خصوص کامودیتیها، مبهم بودن شرایط اقتصادی در ایران و سیاستهای نادرست اتخاذشده برای بازار سهام که همگی سبب این روند نزولی شده است. با بررسی این دلایل میتوان متوجه شد تا حدودی این افت در نماگرهای اصلی بازار منطقی و طبیعی بوده است. هنگامی که در سال گذشته جنگ میان روسیه و اوکراین اغاز شد، تحلیلگران از عواقب پس از آن که تاثیر مستقیمی بر بازارهای جهانی داشته، سخن میگفتند. یکی از این موارد عبارت است از تحریم شدن روسیه و همینطور به وجود آمدن اختلال در روند تجارت میان اوکراین و دیگر کشورها که همگی در ادامه باعث ایجاد بحرانهای جدی در جهان شدند. یکی از این بحرانها بحران انرژی و غذا بود که باعث رشد قیمت منابع انرژی مانند نفت و گاز شد. در این میان رشد نرخ مواد غذایی نیز به همراه افزایش قیمت حاملهای انرژی افزایش متوسط قیمت کالاها در جهان را در پی داشت.
در نتیجه این اتفاق، اقتصادهای بزرگ جهان همچون آمریکا و کشورهای اروپایی، دامنگیر یک تورم در حال رشد شده که به موجب آن بانکهای مرکزی این کشورها اقدام به افزایش نرخ بهره کردند. بررسیهای گذشته نشان داده است افزایش نرخ بهره در کشورها موجب بالارفتن ارزش زمانی پول آن کشور خواهد شد. به همین سبب سرمایهگذاران به جای سرمایهگذاری در سهام، کامودیتیها و دیگر داراییها، اقدام به سپرده کردن پول خود در بانکها یا خرید اوراق خواهند کرد. در نتیجه این اتفاقات، بازارهای جهانی مانند کامودیتیها شاهد ریزش قابلتوجهی شدند. از آن جایی که بیش از دوسوم بازار سهام در ایران را سهمهای کامودیتیمحور تشکیل میدهد، این ریزش در بازارهای جهانی اثر خود را بر بورس تهران نیز گذاشت. در نتیجه این اقدامات، دو نماگر اصلی بازار ریزشهای بزرگی را تجربه کردند؛ به طوری که از قله تا کف بازار، افت ۲۲درصدی در شاخص کل و نزول ۲۰درصدی در شاخص هموزن، دیده شد.
موجهای بازار سهام
بازارهای مالی همواره با فرازوفرودهای پیدرپی یا به قول معروف موجهای گوناگونی همراه هستند. هر موج از روند صعودی و روند نزولی تشکیل شده است. اما باید توجه داشت که هر موج خود بهتنهایی میتواند از چند ریزموج تشکیل شود؛ به این معنا که در روند صعودی یک موج بزرگ، ریزموجهای متعددی شکل گرفته که تحلیلگران در این ریزموجها ادامه روند صعودی یا شروع روند نزولی را پیشبینی میکنند. بنابراین موجها جزئی از بازار سهام و همینطور نشاندهنده سالم بودن روند صعودی یا نزولی در بازار تلقی میشوند. حتی در روندهای نزولی نیز اگر بازار یک بازار کارآ و سالم باشد، ریزموجهای کوچک به چشم میخورند.
بورس تهران در دو هفته گذشته با موجی از اخبار مثبت مواجه شد که برخی از آنها شامل رشد نرخ ارز، بسته حمایتی ۱۰بندی از بازار و همینطور خرید سهام توسط صندوق توسعه ملی به طور مستقیم، میشوند. در نتیجه این اتفاقات، شاخص کل بورس تهران رشد ۱۴درصدی را تا روز یکشنبه ۲۲ آبان به ثبت رساند. همچنین شاخص هموزن توانست بیش از ۱۲درصد بازدهی مثبت را از
۱۴ روز کاری اخیر در بر داشته باشد. اما باید در نظر داشت که طی این روند صعودی آغازشده، غیر از روز گذشته، در دیگر روزها دو نماگر اصلی بازار با درصد مثبتی روز خود را به اتمام رساندند. با توجه به این موضوع که هر روند صعودی یا نزولی که به طور طبیعی آغاز شده، از ریزموجها تشکیل میشود، باید انتظار اصلاح چندروزه بازار سهام در ادامه داشت. زیرا بازارهای مالی مانند یک موجود زنده نیاز به دم و بازدم برای تکمیل روندهای خود داشته و اگر در طول صعود یا نزول با استراحت همراه نشوند، قادر نخواهند بود به شکلی طبیعی رفتار کنند. بررسی آمار خالص تغییر مالکیت افراد نشان میدهد بورس تهران در طی این روند صعودی نوظهور، تنها دو روز با خالص ورود پول افراد حقیقی روبهرو بوده و در دیگر روزها به رسم گذشته، خالص تغییر مالکیت مثبت حقیقیها به حقوقیها به چشم خورده است. دلیل این اتفاق ناشی از عدماعتماد مردم و فعالان بازار نسبت به حمایتهای انجامشده از بورس است. کارشناسان میگویند به دلیل اینکه روند صعودی قیمتها متداوم بوده و هیچ استراحتی در رشد ارزش سهام شرکتها دیده نمیشود، سرمایهگذاران و بهخصوص فعالان خرد، از ورود پول خود به بورس در هراس هستند. در نتیجه، همین عدمورود پول افراد حقیقی سبب میشود روند صعودی تشکیلشده از پایداری برخوردار نبوده و نتواند رشد بلندمدتی را تجربه کند؛ زیرا اصلیترین نیروی محرک بازارهای مالی در روندهای بزرگ، پول افراد حقیقی محسوب میشود. حال که در روز یکشنبه دو نماگر اصلی بازار کمی افت را تجربه کردند، میتوان انتظار داشت طی چند روز آینده بازار دچار اصلاح شده یا کمی از شدت رشد آن کاسته شود.
آینده چه خواهد شد؟
بررسیها نشان میدهد سرمایهگذاران در بازار سهام شامل افراد حقیقی با سرمایه کم، افراد حقیقی با سرمایه زیاد و در آخر شامل افراد حقوقی میشوند. از این رو طبیعی است هر کدام از این فعالان استراتژی مختلفی را برای گرفتن بیشترین بازدهی مثبت در بورس اتخاذ کنند. سهامداران خردی که پرتفوی کمتر از ۱۰۰میلیون تومان دارند، طبق بسته حمایتی ۱۰بندی، از حق بیمه کردن پرتفوی خود بهرهمند شدهاند. اینگونه که مطابق با تدابیر اتخاذشده در بسته دهبندی، این دسته از فعالان برای بیمه کردن دارایی خود، باید اقدام به خرید نماد - سهم یار - کنند. قیمت نماد مذکور تنها یک ریال است. بنابراین تا حدی ریسک سرمایهگذاری برای این گروه از بین رفته است. اما باید توجه داشت که مبنای محاسبه بیمه نسبت به ارزش پرتفوی در روز ۴ آبان است؛ به این صورت که با خرید این اوراق یکساله، میتوانند آن را ۲۰ درصد بالاتر از ارزش پرتفوی خود در روز گفتهشده، به فروش برسانند. اگر روند نزولی شاخص کل بورس را از اردیبهشت تا به امروز مورد بررسی قرار دهیم، میتوان متوجه شد که از اواخر اردیبهشت تا ۴ آبان افت نزدیک به ۱۷درصد را به ثبت رسانده است. این موضوع نشان میدهد بیمه کردن پرتفوی سهامداران خرد تنها باعث میشود بازدهی نزدیک به ۳درصد نصیب آنها شود؛ زیرا بخش اعظم افت بازار، تا روز ۴ آبان محقق شده و از این تاریخ شاخص کل تنها ۶ درصد دیگر افت کرده است.
با توجه به زمانی که این طرح اعلام شد، بسیاری انتظار داشتند قیمتها متناسب با کف ثبتشده در روز هفتم آبان بیمه شوند. این مساله حکایت از آن دارد تقاضا در بازارهای مالی به چه معناست؟ که سود ۲۰درصد مطرحشده در طرح ۱۰بندی برای خیل عظیمی از سهامداران نهتنها محقق نمیشود بلکه به سبب سود اندک یا صفر آن اصلا موضوعیتی ندارد. از اینرو ممکن است با تداوم رونق بازار، آنها نیز به سمت گزینههای سفتهبازانه حرکت کنند. در چنین شرایطی بهتر است آنها حتما گزینههای مدیریت سرمایه را رعایت کرده و در کنار شایعات و خوشبینی صرف نسبت به برخی از نمادها، دانش مالی را نیز به کار ببندند. در غیر این صورت بدیهی است که باید از مسیرهای غیرمستقیم سرمایهگذاری، نظیر صندوقها، بهره ببرند. اما سهامداران خردی که پرتفوی بزرگی را در اختیار دارند یا افراد حقوقی، نمیتوانند از این فرصت بیمه شدن استفاده کنند. بنابراین باید با تحلیل منطقی از شرایط آینده اقدام به چیدن پرتفوی و تغییر وزن سهام، اوراق و دیگر داراییها کنند. همانطور که اشاره شد، یکی از اصلیترین متغیرهایی که بر بازار سهام اثر میگذارد، روند قیمت کامودیتیهاست. برای پی بردن به روند نرخهای جهانی در آینده، باید تحلیل درستی از شرایط و تحولات اقتصادی کشورهای اثرگذار داشته باشیم.
با توجه به آمارهای منتشرشده توسط بانکهای مرکزی و نهادهای پولی اقتصادهای بزرگی همچون آمریکا و اتحادیه اروپا، میتوان آینده کمتورمی را این کشورها متصور شد. اگرچه بروز رکود اقتصادی نیز به سبب سیاستهای انقباضی در جریان، امری دور از ذهن نخواهد بود. با مشاهده آمار تورم نقطه به نقطه کشور آمریکا میتوان متوجه شد که سیاستهای انقباضی که فدرالرزرو (بانک مرکزی آمریکا) مدتها در حال اجرای آنهاست، اثرگذار بوده و سرانجام براساس نظر تحلیلگران، تورم در حال کاهش است. با توجه به آمار تورم نقطهبهنقطه ماه گذشته که برابر با ۷/ ۷درصد گزارش شده است، این آمار افت ۵/ ۰واحد درصدی را تجربه کرده است. نکته قابلتوجه این است که تورم در این ماه از پیشبینیها نیز کمتر بوده و سبب رشد بورس آمریکا به همراه کامودیتیها شده است. در این میان با منتشر شدن آمار رشد اقتصادی انگلستان که از کاهش تولید ناخالص داخلی خبر میدهد، اقتصاددانان اینگونه تحلیل میکنند که افت این آمار میتواند نشاندهنده کاهش روند رشد قیمتها یا همان افت تورم باشد. بنابراین میتوان برآورد کرد که نهاد پولی این کشورها دیگر مانند گذشته سیاست انقباضی قابلتوجهی در برنامه نداشته و شاید در چند ماه آینده دیگر نرخ بهره را افزایش ندهند. در نتیجه این اتفاقات میتوان انتظار روزهای خوبی را برای بازار کامودیتیها داشت.
متناسب با این گفتهها، میتوان در یافت که مسیر پیش روی حقوقیهای بازار و افراد حقیقی که با سرمایههای بزرگی در آن اقدام به سرمایهگذاری کردهاند، بسیار پیچیدهتر از سرمایهگذاران معمولی خواهد بود. حقیقیهای بزرگ احتمالا با توجه به شرایط بلندمدت پیش رو که بدون شک انتظارات بالای تورمی در آن نقشی پررنگ بازی خواهد کرد از این بازار کناره نگیرند؛ بهخصوص اینکه تداوم حمایت حقوقیها در این بازار میتواند سایرین را به تداوم حضور در بورس و فرابورس خوشبین کند. بااینحال به نظر میسد برای آنها نیز حضور در بازار از طریق شرکتهای سبدگردان و مشاور سرمایهگذاری امری معقولتر از مدیریت تمامی سرمایه خود به شکل مستقیم باشد. آنها احتمالا سعی میکنند با توجه به اوضاع خوب کنونی در بازارهای جهانی که بهنوعی اصلاح ریزشهای قبلی در نظر گرفته میشود، همچنان در نمادهای کامودیتیمحور بمانند، با این تفاوت که کوچ کردن به سوی نمادهای کوچک نیز از سوی آنها بعید نیست. البته این گزینهای است که عموما از سوی حقیقیهای کوچکتر بازار دیده میشود.
در مقابل این دو دسته، حقوقیها قرار دارند که عموما تمایل به حضور در بازار از سوی آنها مشاهده میشود؛ چرا که اولا مانند صندوقهای سرمایهگذاری در چنین شرایطی مجبور به حضور در بازار هستند یا اینکه برای خرید سهام به آنها تکلیف میشود. البته نمیتوان این واقعیت را نیز منکر شد که در شرایط رونق بازار، حضور دوچندان آنها امری منطقی است. این بازیگران اگرچه تحولات بازارهای جهانی را با دقت بیشتری دنبال میکنند، اما بزرگترین شانس پیش روی آنها انتظارات تورمی بهخصوص پیرامون افزایش قیمت دلار است که با تداوم آن میتوانند روی رشد قیمت ارز در سامانه نیما نیز حساب کنند. طبیعتا تا زمانی که چنین افقی پیش روی سرمایهگذاران باشد، بعید نیست آنها نیز خریدار باشند. اگرچه مسیر پیش روی آنها هم مسیری هموار نیست، اما با توجه به تمایل دولت در حمایت از بازار، طبیعی است که آنها خروج سنگین از سهام را پیش روی خود نخواهند داشت؛ مگر اینکه به منظور تغییر در ترکیب پرتفوی اقدام به عرضه سهام کنند. حال باید صبر کرد و دید که مسیر پیش روی هر کدام از این سه دسته در ادامه معاملات این بازار و طی هفتههای پیش رو تحت تاثیر چه عواملی قرار میگیرد و روند آتی بازار بیش از هر چیز تحتتاثیر چه عواملی رقم میخورد.
سایه مشتقات مالی بر بازار نفت
دنیایاقتصاد- پیمان قناعتیفرد : با توجه به تحولات روز دنیا و چالش کشورها بهویژه غرب، برای تامین سوخت مطمئن و لزوم ذخیرهسازی حاملهای انرژی برای فصل زمستان، آمار منتشرشده دویچهوله در خصوص بازارهای آتی نفت خام، از افزایش سود برای حجم گستردهای از قراردادها در ماه گذشته حکایت دارد. با عنایت به شرایط فعلی بازار، استمرار روند جاری حداقل تا دو ماه پیش رو دور از ذهن نخواهد بود.
گزارشهای میدانی از بازار نفت و گاز حاکی از وجود نوسانات گسترده قیمتی تحتتاثیر تحولات ژئوپلتیک در سطح جامعه جهانی است. این در حالی است که کمتر از یک ماه دیگر تا فرارسیدن دسامبر باقی مانده است؛ ماهی که با آغاز آن، خریداران و فروشندگان فعال در صنعت نفت و گاز، به صورت سنتی نیازهای پیش روی خود را همراستا با صعود یا نزول قیمت نفت، تامین میکنند. از سوی دیگر به طور معمول، موعد برگزاری نشستهای دورهای و ششماهه اوپک در همین ماه است. سالهاست نفت خام به عنوان منبع اصلی انرژی برای جهانیان شناخته میشود. نفت از جمله کالاهایی است که به شکل فعال در بازار بینالملل معامله شده و قیمت آن بر قیمت بسیاری از فرآوردههای نفتی از جمله بنزین و گاز تاثیر مستقیم دارد. نفت خام حتی بر فرآیند تعیین قیمت سهام، اوراق قرضه و ارز در سراسر جهان موثر است. تغییرات ناگهانی یا بهاصطلاح شوک قیمتی نفت، از مجاری گوناگون به اقتصاد سایر بازارها منتقل میشود. به عنوان مثال، شوک قیمتی نفت در بخش خصوصی، منجر به افزایش هزینه تولید شده که در نتیجه محدودسازی آن را بههمراه دارد.
ابزارهای مالی متداول در بازار نفت
با توجه به اهمیت بازار نفت و اثرات آن، برای پوشش ریسک نوسان نرخ تامین مالی این صنعت، از ابزارهای مالی بسیاری استفاده میشود که اصطلاحا از معاملات رایج مشتق میشوند. در اینجا جهت روشن شدن موضوع، بهتر است بهاختصار به مفهوم اوراق و قرارداد سلف نفتی بپردازیم. قرارداد سلف به این معناست که خریدار تسویه کامل وجه را براساس قرارداد انجام داده و فروشنده متعهد به تحویل کالای موردنظر به خریدار در آینده براساس سررسیدی که در قرارداد قید شده است میشود. این اوراق تا پیش از سررسید نیز قابل معامله و دادوستد با فرد ثالث هستند.
اوراق سلف نفتی پیمانهایی هستند که شرکتهای نفتی با پیشفروش نفت، بهمنظور تامین سرمایه در گردش خود و حتی جذب سرمایه، از آن بهره میبرند. شرکت تولیدکننده با هدف ضمانت تعهد خود، حوالهای را صادر می کند که تضمینکننده واگذاری نفت به خریدار است. در این روش، امکان فروش پیش از سررسید تحویل وجود دارد و به موازات آن به خریدار حق اختیار فروش داده میشود. با فرض در اختیار داشتن اختیار فروش، بدیهی است چنانچه در موعد تحویل، قیمت نفت موضوع بحث ما از قیمت زمان خرید یا یک نرخ مورد توافق کمتر بوده (و خریدار ضررکرده باشد)، او اختیار دارد در زمان تحویل، نفت را به شرکت فروشنده بفروشد.
بررسی اختیار خرید و اختیار فروش
برخلاف معاملات آتی یا فیوچرز، داشتن حق اختیار به این معنی است که دارنده میتواند تصمیم بگیرد که از حق خود استفاده کند یا خیر. حق اختیار خرید و حق اختیار فروش توامان قابلاستفاده هستند. اختیار خرید یا کالآپشن، حق و نه تعهدی است که براساس آن خریدار با در اختیار داشتن آن، میتواند قرارداد را اجرا کند و فروشنده متعهد به فروش کالا یا دارایی به قیمت توافقشده و در تاریخ سررسید قرارداد است. نکته قابلتوجه اینکه حق خرید برای خریدار محفوظ است ولی اجباری در خرید نیست و صاحب حق اختیار خرید، زمانی به خرید دارایی تصمیم میگیرد که قیمت دارایی تا زمان سررسید یا پیش از آن، از قیمت خرید مندرج در قرارداد بالاتر باشد. در این صورت است که خریدار از سود حق اختیار خرید منتفع خواهد شد. در مقابل، حق اختیار فروش یا پوتآپشن حقی است که از جانب شرکت تولیدکننده نفت همراه با معامله سلف به خریدار ارائه میشود.
براساس این حق، فروشنده اختیار بازخرید میزان مشخصی نفت را در تاریخ سررسید به خریدار واگذار میکند. هنگامی که سررسید اختیار خرید یا فروش فرامیرسد، قرارداد قابلمعامله میشود که در صورت استفاده خریدار از اختیار، لازم است مابقی رقم قرارداد تسویه و کالا یا اوراق مبتنی بر آن تحویل خریدار شود. لازم به ذکر است اوراق مبتنی تقاضا در بازارهای مالی به چه معناست؟ بر کالا، حکم قبض انبار را داشته که هر دو دارای سررسید هستند. حقیقت بازار حاکی از آن است که همواره ممکن است شاهد نوسانات هیجانی قیمت نفت در بازار جهانی بسته به نرخ ارز مورد معامله و فشارهای تورمی در برخی کشورها باشیم. در این مواقع عرضه اوراق سلف نفتی نهتنها میتواند موجب پوشش بخشی از کسری منابع مالی شود، بلکه به رونق بازار سرمایه و مهار نقدینگی نیز کمک خواهد کرد.
بازار مشتقه نفت خام
در بازار انرژی، نفت خام از کالاهای مناسب برای خرید و فروش در بازارهای مشتقه به حساب میآید. قیمت نفت همراستا با اخبار مرتبط با قیمتگذاری نوسان میکند. اخبار تلاطم بازار میتواند فرصت معاملاتی طلایی را هر چند در بازه زمانی محدود، فراهم کند. بهکارگیری ابزارهای مشتقه شناسایی محدودههای قیمتی، فرصتهای عالی برای خرید در سطح پایین بازار و فروش در اوج را تضمین خواهد کرد.
درعینحال، خواه تمرکز بر معاملات آتی روزانه باشد، خواه بلندمدت، کوچکترین تصمیم و حرکت اشتباه میتواند ضرر و زیان غیرقابلبازگشتی را به همراه داشته باشد. اوراق اختیار معامله در میان فعالان بازار یکی از مهم ترین اوراق مشتقه به شمار میآید؛ چرا که برخلاف ابزارهایی چون قراردادهای آتی، با تکیه بر خاصیت دوگانه خود یعنی ترکیب اختیار از یک سو و تعهد از سوی دیگر، طیف گستردهتری از خریداران را مجذوب خود میکنند. در شرایط کنونی و درست در زمانی که به نظر میرسد تحلیلگران و کشورهای عضو اوپک با پیشبینی سیر صعودی تقاضای جهانی، به بهبود پایدار قیمت نفت نسبت به پایینترین رقم سال جاری دل بستهاند، بازارهای مشتقه خود را برای سناریوی جدید یعنی سیر نوسانی قیمت نفت آماده میکنند.
سایهروشن بازار نفت ایران
در ایران عدماطمینان از قیمت نفت، تاثیر قابلتوجهی بر متغیرهای عمده اقتصادی داشته و مشتقات مالی ابزار بسیار مناسبی در جهت کاهش ریسک این بازار محسوب میشوند، تا جایی که میتوانند ریسک نوسانات قیمت نفت را تا حد زیادی کاهش دهند. همچنین، تاخت کردن قراردادهای مشتقه مالی با قراردادهای بلندمدتتر که در ادبیات بازار به «آربیتراژ» موسوم است، نهتنها ریسک نوسانات قیمت نفت خام را کاهش میدهد، بلکه باعث ثبات بیشتر در عایدی نفتی میشود. بنابراین کارشناسان به منظور تضمین درآمدهای نفتی، بهکارگیری قراردادهای بلندمدت آتی را توصیه میکنند. انعقاد قراردادهای اختیار معامله در فروش نفت، همچنین میتواند علاوه بر مدیریت ریسک قیمت این کالای استراتژیک، درآمدهای بیشتری را نصیب کشور تولیدکننده کند. از آنجایی که قراردادهای بلندمدت از حاشیه امن بیشتری برخوردارند، تاخت کردن یا آربیتراژ قراردادهای کوتاهمدت به قراردادهای بلندمدت نیز میتواند بهصرفه باشد.
واکنش بازار به کاهش تولید اوپکپلاس
تصمیم اخیر سازمان کشورهای صادرکننده نفت و همپیمانانش مبنی بر کاهش تولید روزانه نفت به میزان دومیلیون بشکه، موجی از کنشها را در بازار اختیار یا آپشن به راه انداخت. اکثریت قریب به اتفاق سرمایهگذاران آمریکایی به عنوان مثال، موضع نزولی را انتخاب کردند. قیمتهای آتی نفت از زمان تصمیم اوپکپلاس تاکنون افزایش بیش از ۹درصد را تجربه کرده و به بالاترین میزان خود در طول ۷ هفته گذشته رسیده است. به گزارش دیلیتلگراف، نوسانات قیمت نفت در بازار، سیر صعودی دارد که به نوبه خود سیگنالی قوی از تمایل خریداران به خطرپذیری بیشتر در تعیین قیمت معاملات «اختیار خرید» به حساب میآید. شایان ذکر است نوسانات بازار مرتبط با قراردادهای مشتقه با سررسید دسامبر، در معاملات اختیار خرید با حجم پایین موسوم به «اسپات»، به اوج خود در طول پنج ماه اخیر رسیده است. دبیرکل اوپک در جریان یک نشست خبری گفت سازمان متبوعش افزایش تقاضا برای نفت را پیشبینی کرده که احتمال ریزش آتی قیمتها را کمرنگ میکند. با توجه به اینکه راهبرد اوپک بر حمایت مستمر از سهم بازار استوار است، او باور دارد سال آینده سال توازن و تعادل بیشتر بازار انرژی در حوزه نفت و گاز خواهد بود.
بازار نفت آمریکا
از بازار آپشنهای نفت ایالات متحده خبر میرسد جهت بازار به سمت خرید اختیارهای فروش منحرف شده است. بااینحال، دادههای گروه بورس بازرگانی و کالای شیکاگو موسوم به «سیامای گروپ»، بیانگر این است که تنها در یک هفته گذشته، حجم معاملات آتی نفت خام آمریکا در کنار درخواستهای تحویل در نوامبر و تا پیش از تاریخ نشست اوپکپلاس، بیش از ۴۰درصد افزایش را تجربه کرده است. این گروه همچنین اعلام کرد حجم قراردادها برای خرید آتی نفت خام آمریکا در نوامبر، روند صعودی داشته است. باب یاوگر، مدیر معاملات آتی انرژی در نیویورک، گفت: «در حقیقت امر، انحراف قراردادها پس از تصمیم اوپکپلاس، به نفع شرکتهای تولیدکننده تمام خواهد شد.»
نرخهای لحظهای دلار بیانگر چیست؟ | ارزپاشی نکنید؛جلوی فرار سرمایهرا بگیرید
پس از وضعیت هیجانی دلار در روز شنبه، روز یکشنبه نبرد دلاری در مرز کانال ۳۶هزار تومانی شکل گرفت. افزایش حجم تقاضا در معاملات روزهای اخیر بازار سبب ورود نرخ شاخص ارزی به کانال ۳۶هزار تومانی شده که این امر زیاد به مذاق نهادهای بازارساز خوش نیامده است. بانک مرکزی در نخستین واکنش خود به صفآرایی متقاضیان ارزی با تمام قوا خود به بازار وارد شد و از سیاستهای ارزی جدید خود رونمایی کرد.
به گزارش جهان صنعت، بازار ارز این روزها سراسر التهاب و آشوب است. صفهای خرید ارز در خیابان فردوسی طویلتر شده و هیجانات مردم برای خرید ارز و ذخیرهسازی به عنوان یک دارایی امن شدت گرفته است. بررسیها نشان میدهد که دلار طی چند روز گذشته ۱۰ درصد رشد قیمتی داشته و در حقیقت سه هزار تومان به نرخ آن افزوده شده است.
اما روایتها از آشفتگی وضعیت بازار تقاضا در بازارهای مالی به چه معناست؟ ارز متفاوت است؛ مقامات دولتی نقش اعتراضات در افزایش قیمت ارز را پررنگ میدانند حال آنکه تحلیلگران بازارهای مالی به فاکتورهای اقتصادی و سیاسی در این خصوص اشاره میکنند. نکته قابل توجه آنکه معاملهگران بازار ارز در پیشبینیهای خود از نرخهای نزدیک به ۴۰ هزار تومانی نیز سخن میگویند اما نهادهای تصمیمگیر پیشبینی کردهاند که دلار در روزهای آینده دچار عقبگرد قیمتی شود.
راهاندازی سامانه بازار متشکل ارزی برای فروش آنلاین ارز و در عین حال پیوستن بانکها به صف فروش ارز سهمیهای اقداماتی است که سیاستگذار را به فروکش کردن هیجانات ارزی بازار امیدوار کرده است. اما آیا افزایش عرضه راه عبور از التهابات قیمتی است و یا آدرس غلط مقامات دولتی برای کنترل تصنعی نرخ دلار؟
نرخهای لحظهای دلار
ثبت دلار ۳۶ هزار تومانی تازهترین تحول ارزی بازار در روزهای گذشته محسوب میشود. با آنکه اسکناس آمریکایی در هفتههای گذشته در وضعیت نسبتا باثباتی قرار داشت و خبری از هیجانات ارزی در بازار نبود، اما از هفته گذشته دلار سقفشکنی خود را آغاز کرده و موفق به فتح چند کانال قیمتی جدید شده است.
بررسیهای میدانی «جهانصنعت» نشان میدهد که خیابان فردوسی در معاملات روز یکشنبه بازار ارز ملمو از جمعیت مردمی بود. اگرچه پیشتر نیز خریداران ارز پشت در صرافیها صف میبستند تا با ارائه کارت ملی سهمیه ارزی خود را دریافت کنند، اما مشاهدات خبرنگار نشان میدهد که طول این صفها بیشتر شده و جمعیت بیشتری برای خرید و فروش ارز به بازار هجوم آوردهاند.
طبق بررسیهای انجام شده، دلار در معاملات دیروز نرخ چندان ثباتی نداشته و معاملهگران قیمتهای متفاوتی برای آن اعلام کردهاند. برای مثال برخی دلالان حاضر در بازار نرخ فروش دلار را ۳۶ هزار و ۲۰۰ تومان و نرخ خرید آن را نیز بین ۳۵ هزار و ۹۰۰ تا ۳۶ هزار تومان اعلام کردند. در عین حال برخی دیگر از دلالان از نرخهای ۳۵ هزار و ۶۰۰ تا ۳۵ هزار و ۸۰۰ برای خرید و فروش دلار خبر میدادند. ناگفته نماند که دلالان از این نرخها به عنوان نرخهای لحظهای یاد کرده و عنوان میکردند که هر لحظه احتمال تغییر قیمت دلار وجود خواهد داشت.
تعمیق شکاف نرخهای مختلف دلار
اما مشاهدات از صرافان منتخب بانک مرکزی نیز جالب توجه است. با توجه به آنکه بانک مرکزی در ابلاغیه اخیر خود از راهاندازی سامانه برخط بازار متشکل ارزی خبر داده است، متقاضیان دریافت ارز سهمیهای مکلف به ثبتنام در این سامانه و دریافت کد تایید برای دریافت حضوری ارز شدهاند.
روز گذشته نیز صرافیهای حاضر در خیابان فردوسی در پاسخ به «جهانصنعت» اعلام میکردند که فرآیند اعطای ارز سهمیهای تغییر کرده و افراد باید پیش از حضور در صرافی در این سامانه ثبتنام کرده باشند. در عین حال برخی از صرافیها نیز اعلام میکردند که اولویت اعطای ارز به افرادی است که ثبتنام کردهاند با این حال این موضوع به معنای عدم فروش ارز به افرادی که ثبتنام نکردهاند نیست.
در واقع اگر سهمیه ارزی صرافیها جوابگو باشد همه افراد میتوانند سهمیه ارزی خود را که ۲۰۰۰ یورو در سال و یا معادل دلاری آن است دریافت کنند. ناگفته نماند که در معاملات دیروز نرخ ثبتشده دلار در صرافیها تقاضا در بازارهای مالی به چه معناست؟ بین ۳۴ هزار و ۴۵۰ تا ۳۵ هزار تومان متفاوت بود. به این ترتیب نرخ دلار سهمیهای شکاف حدود ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ تومانی با دلار بازار آزاد دارد. این موضوع به این معناست که افراد میتوانند با دریافت سهمیه ارزی سالانه خود و فروش آن در بازار آزاد به سودهای میلیونی برسند. بررسیها همچنان نشان میدهد که نرخ ارز در سامانه نیما از مرز ۲۸ هزار تومان عبور کرده است با این حال شکاف ۲۸ درصدی آن با نرخ دلار بازار آزاد میتواند به مانعی جدی برای بازگشت ارزهای صادراتی به کشور تبدیل شود.
بانکها در صف فروش ارز
اما در میانه این تحولات ارزی، خبرهایی در خصوص فروش ارز سهمیهای توسط چهار بانک منتخب نیز اعلام شده است. در این خصوص بانک مرکزی اعلام کرده: «در راستای تسهیل و تامین تقاضای ارز به صورت اسکناس از روز ۱۵ آبان، علاوه بر صرافیهای مجاز امکان تامین ارز حداکثر به میزان ۲۰۰۰ یورو یا معادل آن به دلار از طریق شعب منتخب و واحدهای ارزی بانکهای ملی، ملت، تجارت و صادرات برای اشخاص حقیقی بالای ۱۸ سال با ارائه کارت ملی فراهم شده است»، اما آیا بانکها نیز به صف فروش ارز سهمیهای پیوستهاند؟
پیگیریهای «جهانصنعت» از شعب منتخب اعلامی حاکی از عدم ابلاغ بخشنامه اجرایی به بانکهاست. برخی از شعب در این خصوص به «جهانصنعت» گفتهاند که موضوع فروش ارز توسط بانکها فعلا در حد خبر باقی مانده و بخشنامهای برای این منظور به بانکها ابلاغ نشده است. در این میان برخی از شعب نیز در این خصوص اظهار بیاطلاعی کرده و گفتهاند که در صورت ارسال بخشنامه از سوی بانک مرکزی، بانکها تنها مکلف به فروش ارز مسافرتی خواهند بود. به این ترتیب میتوان گفت که هنوز اقدام خاص و ویژهای از سوی بانک مرکزی صورت نگرفته و سیاستگذار تنها نظارهگر رخدادهای این روزهای بازار است.
بیتوجهی سیاستگذار به فاکتورهای واقعی
مشاهدات و پیگیریهای صورتگرفته نشان میدهد که هیجانات ارزی در بازار بسیار بالاست. انتشار اخبار منفی سیاسی یکی از دلایلی است که به نظر میرسد باعث رها شدن فنر دلار در روزهای گذشته شده است. طبق گفته کارشناسان، از یکسو چشمانداز برجام نامطمئن است و از سوی دیگر نیز هر روز خبرهای جدیدی در رابطه با بنبست مذاکرات به گوش میرسد. برای مثال جوزف بورل، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در روزهای اخیر از بنبست در مذاکرات وین خبر داده است، اما دلایل اصلی این موضوع را نیز نمیتوان نادیده گرفت. از یکسو نقدینگی با سرعت در حال افزایش است و حجم آن به بیش از ۵۵۰ هزار میلیارد تومان رسیده است. از سوی دیگر نیز سیاستگذار ابزاری برای کنترل رشد نقدینگی ندارد و این مساله نیز زمینهساز افزایش نرخ تورم میشود. به این ترتیب فاکتورهای اقتصادی افزایش قیمت دلار فعال هستند و بازار ارز را در موضع صعود قرار میدهند.
از سوی دیگر نیز شائبه افزایش قیمت ارز برای تامین کسری بودجه نیز مطرح است. برخی عنوان میکنند که صعود دلار در ماههای منتهی به سال معنادار بوده و میتواند نشانه تلاش دولت برای تامین هزینههای بودجهایاش باشد. با وجود اینها، به نظر میرسد که سیاستگذار بیتوجه به ریشههای اصلی افزایش قیمت ارز تلاش میکند با حمایت از طرف عرضه بازار قیمتها را تحت کنترل دربیاورد. واقعیت اما این است که ارزپاشی و افزایش عرضه ارز در بازار راهکارهایی قدیمی محسوب میشود که هرچند در کوتاهمدت نرخ دلار را به صورت تصنعی پایین میآورد اما نمیتواند راهکاری بلندمدت برای کاهش سقوط ریال باشد. ناگفته نماند که چنین راهکارهایی تنها مسکن موقتی برای کاهش هیجانات قیمت ارز محسوب میشود و در نهایت میتواند پتانسیل رشد شدیدتر قیمت ارز در آینده نزدیک باشد.
لوکیشن رسمی خرید دلار
بانک مرکزی پس از ارائه بسته سهوجهی برای پایین آوردن تب بازار ارز، اکنون شرایط خرید دلار توافقی از بانکها و شعب عرضهکننده را معرفی کرد. براین اساس، در یک بخشنامه چهار بانک ملی، صادرات، تجارت و ملت مامور انجام این کار شدهاند. براساس اعلام این بخشنامه متقاضیان با ارائه کارت ملی میتوانند حداکثر ۲۰۰۰ یورو یا معادل آن دلار دریافت کنند.
دیدگاه شما