بهترین استراتژی سرمایه‌گذاری شخصی


استراتژی معاملاتی برای افراد مبتدی

استراتژی‌های معاملاتی در سرمایه‌گذاری و انجام معاملات بسیار مهم هستند. اگر می‌خواهید در بازار ارزهای دیجیتال و یا بازار بورس سرمایه‌گذاری کنید نباید بی‌گدار به آب بزنید.

شما باید در ابتدا در این حوزه آموزش‌های لازم را ببینید. یادگیری استراتژی‌های معاملاتی به شما کمک می‌کند تا در کمترین زمان بیشترین سود ممکن را به دست بیاورید.

البته سود و ضرر بخش جدایی‌ناپذیر بازارهای معاملاتی هستند، اما اگر می‌خواهید متحمل ضرر کمتری بشوید باید حتماً استراتژی‌های معاملاتی را به کار ببرید.

اگر با روش‌های درست معاملاتی پیش بروید پس از چند هفته به درآمد دائمی خواهید رسید. برای جلوگیری از ضرر، مطالعه و به‌کارگیری صحیح استراتژی‌های معاملاتی ضروری است. تنها یک رویکرد واضح و اثبات‌شده است که به معامله گران اجازه می‌دهد تا به اهداف خود دست یابند. در ادامه این مقاله بهترین استراتژی‌های معاملاتی را برای شما بیان می‌کنیم تا قبل از ورود به بازارهای معاملاتی آن‌ها را یاد بگیرید. برای کسب اطلاعات دقیق و کافی برای معامله در بازار ارز دیجیتال با اکسبیتو همراه باشید.

استراتژی معاملاتی در ارز دیجیتال

فروش و خرید ارزهای دیجیتال یکی از فعال‌ترین سرمایه‌گذاری‌ها در جهان امروز است که بسیاری از معامله گران آن را خیلی جدی گرفته‌اند. بااین‌حال، معاملات ارزهای دیجیتال هم مانند هر سرمایه‌گذاری پر ریسک دیگری زمانی سودآور می‌شوند که به دنبال تحقیق، تمرین و آزمون‌وخطا شکل بگیرند.

بازار ارزهای دیجیتال این روزها نوسان زیادی دارد و می‌توان از این نوسانات سود زیادی کسب کرد، البته درصورتی‌که استراتژی‌های مربوط به این بازار را بلد باشید.

البته معاملات در بازار ارزهای دیجیتال هم مانند تجارت در بازار سهام و کالا خطرات و مشکلات زیادی دارد. اگر می‌خواهید معاملات در بازار ارزهای دیجیتال را به شغل خود تبدیل کنید و همیشه درآمد ثابت داشته باشید باید با کمک استراتژی‌های معاملاتی پیش بروید.

هرکسی که می‌خواهد مسیر معاملاتی را شروع کند باید بتواند سرمایه خود را با خیال راحت و به روشی سودآور سرمایه‌گذاری کند. شما باید از سرمایه‌ای استفاده کنید که خیلی به آن نیازی ندارید و این سرمایه بر زندگی شخصی و خانوادگی شما تأثیر نمی‌گذارد.

اگر منابع مالی شما کافی نباشد نمی‌توانید انتظار سود زیاد داشته باشید. از سوی دیگر، فشار روانی که به دلیل ترس از دست دادن سرمایه بر روی فرد ایجاد می‌شود ممکن است پیامدهای خطرناکی برای او داشته باشد. سرمایه‌گذاری سودآور با دانش عمیق از بازار و تحلیل ارزهای دیجیتال محقق می‌شود، اما اگر با عدم آگاهی از بازار وارد معاملات شوید بسیار خطرناک و پر ریسک است و ممکن است سرمایه خود را از دست بدهید.
استراتژی‌هایی برای سرمایه‌گذاری و انجام معاملات در بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد که تعدادی از آن‌ها عبارت‌اند از:

  • کپی تریدینگ copy trading
  • اسکالپینگ scalping
  • نوسان گیری swing trading

این‌ها تعدادی از استراتژی‌های پرکاربرد در بازار ارزهای دیجیتال هستند که در ادامه هرکدام را برای شما توضیح می‌دهیم.

کپی تردینیگ copy trading

بسیاری از مردم تصور می‌کنند که تنها راه کسب درآمد از بازار ارزهای دیجیتال داشتن دانش گسترده از ریاضیات، امور مالی و فناوری است، اما واقعیت این است که ابزارهای مفید زیادی برای معامله در دسترس هستند.

استراتژی کپی تریدینگ در بازار ارزهای دیجیتال مفهومی پویا است که به هر فرد اجازه می‌دهد تا به‌طور خودکار معاملات خود را انجام دهد، اما چگونه؟

همان‌طور که از نام این استراتژی پیداست، در این روش معامله گران از روی معاملات افراد حرفه‌ای و خبره کپی می‌کنند و هر معامله‌ای که آن‌ها انجام می‌دهند برای این افراد مبتدی هم به‌طور خودکار تکرار می‌شود. استراتژی کپی تریدینگ نوعی روش است که می‌تواند معامله در بازار ارزهای دیجیتال را برای شما آسان کند.

اما معاملات ارزهای دیجیتال به روش سنتی مستلزم مطالعه بازارهای مختلف، مشاهده نمودارها و تحلیل ارزها است. علاوه بر این موارد، پس از انجام معامله خرید یا فروش باید معامله و ارزهای دیجیتال خود را مدیریت کرده و در زمان مناسب آن‌ها را بفروشید. این کار کمی سخت است و وقت زیادی می‌خواهد. یعنی شما باید در تمام ساعات شبانه‌روز پای بازار باشید تا ببینید چه زمانی قیمت‌ها افزایش و یا کاهش می‌یابند، زیرا بازار ارزهای دیجیتال 24 ساعته است و تعطیلی ندارد.

معامله در ارزهای دیجیتال داستان متفاوتی دارد و به افراد مبتدی و سرمایه‌گذاران اجازه می‌دهد تا بدون انجام هیچ کاری از بازار ارزهای دیجیتال سود بگیرند.امروزه، بسیاری از صرافی‌های ارزهای دیجیتال گزینۀ معاملات کپی یا همان کپی تریدینگ را به مشتریان خود پیشنهاد می‌دهند.

استراتژی کپی تریدینگ چگونه کار می‌کند؟

کپی تریدینگ فقط با نرم‌افزار مناسب کار می‌کند. تنظیم این نرم‌افزار کمی زمان می‌برد، اما پس از تنظیم دیگر خیالتان راحت است، زیرا نرم‌افزار به‌طور خودکار اجرا می‌شود. یک سیستم کپی تریدینگ معمولی به‌طور خودکار معامله گران حرفه‌ای را پیدا می‌کند. شما می‌توانید برنامه را طوری تنظیم کنید که به اندازه معامله‌گر حرفه‌ای سرمایه‌گذاری کند یا اینکه درصدی از دارایی‌های شما را طبق معاملات فرد حرفه‌ای برای خرید سهام خرج کند.

شما می‌توانید هر معامله‌ای که نرم‌افزار انتخاب می‌کند را تغییر دهید. همچنین این امکان را دارید که قبل از پیدا کردن معامله‌گر حرفه‌ای معاملات خود را به‌صورت دستی ببندید تا هیچ معامله‌ای انجام نشود. استراتژی کپی تریدینگ به بهترین استراتژی سرمایه‌گذاری شخصی هیچ معامله‌گر خاصی وابسته نیست، بنابراین می‌توانید هر زمان که بخواهید شخصی را که معاملات را از او کپی می‌کنید تغییر دهید.

برای اینکه معاملات کپی تریدینگ به‌درستی کار کنند، شما باید به معاملات شخص دیگری دسترسی داشته باشید. حالا چگونه می‌توانید این کار را انجام دهید؟ نرم‌افزارهای کپی تریدینگ این کار را برای شما آسان می‌کنند. نرم‌افزار افراد حرفه‌ای را تشخیص می‌دهد و شما آن‌ها را برای کپی کردن معاملاتشان انتخاب می‌کنید. در پایان معاملات کارمزد کمی که معمولاً حدود 5 تا 10 درصد از سود شما است به حساب معامله گران حرفه‌ای می‌رود.

این استراتژی درواقع یک تکنیک قدیمی است. کپی تریدینگ به اشکال مختلف از سال 2007 وجود داشته است. این روش بسیار معتبر است و سازمان‌های معتبر بین‌المللی مانند سازمان بورس و اوراق بهادار اروپا و سایر سازمان‌های نظارتی این روش را به رسمیت شناخته‌اند. دولت‌ها مقررات زیادی را برای استفاده از روش کپی تریدینگ وضع می‌کنند، بنابراین تا زمانی که از یک سرویس کپی تریدینگ مجاز استفاده کنید، می‌توانید مطمئن باشید که این روش یک روش معاملاتی قانونی است.

اسکالپینگ scalping

استراتژی اسکالپ یا اسکالپینگ یک روش معاملاتی کوتاه‌مدت در بازار ارزهای دیجیتال است. این روش می‌تواند به معامله گران کمک کند تا در زمان کوتاه سودهای کمی کسب کنند. بازار ارزهای دیجیتال گاهی اوقات بسیار نوسان دارد، اما خود این نوسانات می‌توانند راهی برای دریافت سود باشند. اسکالپینگ روشی است که می‌تواند از نوسانات کوچک قیمتی به معامله‌گران سود برساند.

اسکالپینگ به معامله گران ارزهای دیجیتال این امکان را می‌دهد تا از حرکت‌های نسبتاً کوچک سود بگیرند، بنابراین این روش برای افرادی که به دنبال سود بزرگ هستند مناسب نیست. خوبی این روش این است که در مدت‌زمان کوتاهی به شما سود می‌دهد، بنابراین تعداد سودها زیاد می‌شود. شما درنهایت می‌توانید با ترکیب این سودهای زیاد اما با مقدار کم سود کلانی کسب کنید، فقط باید صبور باشید.

همان‌طور که قبلاً نیز اشاره کردیم، اسکالپینگ یک استراتژی معاملاتی کوتاه‌مدت است؛ به این معنی که معامله گران باید سریع عمل کنند و زمان زیادی را برای تصمیم‌گیری صرف نکنند. اسکالپرها (افرادی که اسکالپینگ انجام می‌دهند) زمانی وارد عمل می‌شوند که علاقه به یک دارایی خاص با حجم بالا و نقدینگی خوب افزایش بیابد. برخلاف رویدادهایی که در یک دوره طولانی‌تر اتفاق می‌افتند، معامله‌گران اسکالپ به‌شدت به رویدادهای کوتاه‌مدت متکی هستند که بهترین استراتژی سرمایه‌گذاری شخصی به دلیل برخی اخبار افزایش و یا کاهش قیمت پیدا می‌کنند.

استراتژی اسکالپینگ برای همه مناسب نیست و نیاز به درک عمیقی از نحوه عملکرد بازار دارد.

اسکالپینگ چگونه کار می‌کند؟

اسکالپینگ بر پایه نوسان قیمتی ارزهای دیجیتال بنا شده است. در این روش فرض می‌شود که تمام ارزهای دیجیتال پس از تجربه کاهش قیمت حرکتی رو به بالا انجام می‌دهند، اما پیش‌بینی دقیق قیمت آن‌ها تقریباً غیرممکن است. یک اسکالپر سعی می‌کند تا حد امکان بهترین استراتژی سرمایه‌گذاری شخصی سود کوچکی را به دست آورد که برخلاف مفهوم رایج HODL است؛ یعنی آن‌ها ارزهای خود را نگه نمی‌دارند.

وقتی قیمت یک ارز دیجیتال پایین می‌آید، معامله‌گر آن ارز را می‌خرد و سپس با کوچک‌ترین افزایش قیمت ارزهای خود را می‌فروشد و سود کمی به دست می‌آورد.

اسکالپینگ از این ایده پیروی می‌کند که تعداد معاملات موفق باید بسیار بیشتر از ضرر باشد.

نوسان گیری swing trading

استراتژی نوسان گیری در بازار ارزهای دیجیتال در بین سرمایه‌گذاران مبتدی تا حرفه‌ای بسیار محبوب است. نوسان گیری یک استراتژی است که به‌موجب آن معامله گران به دنبال سود بردن از حرکات قیمت در یک بازه زمانی کوتاه تا متوسط هستند. ایده این روش این است که هر نوسانی را در بازار در طول روز، هفته یا ماه مشاهده کنید تا بتوانید از آن سود ببرید.

دو نوع نوسان وجود دارد که سرمایه‌گذاران معمولاً به آن‌ها توجه می‌کنند:

  • نوسان بالا: زمانی که بازار قبل از عقب‌نشینی به اوج خود می‌رسد، فرصتی برای یک معامله کوتاه فراهم می‌کند.
  • نوسان پایین: هنگامی‌که بازار افت می‌کند و سپس جهش می‌کند، فرصتی برای یک معامله بلندمدت فراهم می‌کند.

استراتژی‌های معاملاتی نوسان گیری در بازارهای پرطرفدار ازجمله فارکس، سهام و ارزهای دیجیتال به‌خوبی جا افتاده است. بهترین ارزهای دیجیتال برای معاملات نوسان گیری به‌خصوص برای افراد مبتدی بیت کوین، اتریوم و تتر هستند. دلیل این موضوع هم این است که ارزهای دیجیتالی مانند بیت کوین ارزش زیادی دارند و جزء بی‌ثبات‌ترین ارزهای دیجیتال در بازار هستند.

قوانین و مفاهیم معامله

بازارهای سرمایه، بازارهای مالی هستند که خریداران و فروشندگان را برای تجارت سهام، اوراق قرضه، ارزهای دیجیتال و سایر دارایی‌های مالی گرد هم می‌آورند. بازار سرمایه شامل بازار سهام و بازار اوراق قرضه است. این بازارها به افرادی که ایده‌های اقتصادی دارند کمک می‌کنند تا کارآفرین شوند و به کسب‌وکارهای کوچک کمک کنند تا به موفقیت برسند.

این بازارها همچنین به افراد معمولی مانند من و شما فرصت‌هایی می‌دهند تا برای آینده خود پس‌انداز و سرمایه‌گذاری کنیم. اما در این بازارها یک سری مفاهیم و قوانین وجود دارد که اگر آن‌ها را به‌درستی یاد بگیرید می‌توانید نهایت استفاده را از این بازارها ببرید.

وجود این بازارها بدون قوانین و مفاهیم بی‌معنی می‌شود و هیچ‌کس نمی‌تواند در آن‌ها به‌درستی فعالیت کند. پس برای آغاز معاملات در این بازارها باید با این مفاهیم آشنا شوید. تعدادی از این مفاهیم عبارت‌اند از:

حد سود

حد سود یا T/P یا Take Profit به زمانی گفته می‌شود که شما سهامی را می‌خرید و برای آن یک حد افزایش قیمت قرار می‌دهید. اگر قیمت سهام شما به آن حد برسد باید آن را بفروشید و سود بگیرید. اگر قیمت سهام به حد سود شما نرسد می‌توانید آن را نگهداری کنید.

اکثر معامله گران از این مفهوم به همراه حد ضرر استفاده می‌کنند. مثلاً فردی یک سهام را در قیمت 1000 تومان خریداری می‌کند و حد سود را 1100 قرار می‌دهد. اگر قیمت سهام به 1100 برسد معامله‌گر باید سهام خود را بفروشد و نباید طمع کند.

حد ضرر

حد ضرر یا S/L یا Stop Lost نوعی سفارش است که برعکس حد سود عمل می‌کند. معامله گران از این مفهوم برای محدود کردن ضرر یا قفل‌کردن سود استفاده می‌کنند. معامله گران می‌توانند با قرار دادن یک دستور حد ضرر، قرار گرفتن در معرض ریسک را کنترل کنند. روش حد ضرر این است که معامله‌گر حداکثر ضرری که در قیمت سهام خود می‌تواند تحمل کند را در نظر می‌گیرد. اگر قیمت سهام به حد ضرر کاهش پیدا کند معامله‌گر دیگر نباید سهام را نگه دارد و باید آن را در همان حد ضرر بفروشد.

برای مثال یک معامله‌گر سهامی را با قیمت 500 تومان خریداری می‌کند. حد ضرر آن را 400 تومان قرار می‌دهد. اگر قیمت سهام به 400 تومان برسد باید سهام را بفروشد و نباید آن را به امید گران شدن نگه دارد.

کارمزد

کارمزد هزینه‌ای است که توسط کارگزار یا صرافی و . برای ارائه خدمات به معامله گران از آن‌ها دریافت می‌شود. مثلاً وقتی در یک صرافی ارز دیجیتال به خرید وفروش ارز دیجیتال مشغول می‌شوید، به طبع صرافی این کار را به‌صورت رایگان برای شما انجام نمی‌دهد. صرافی‌ها و کارگزاران معمولاً از مشتریان خود درازای خریدوفروش سهام کارمزد دریافت می‌کنند.

صرافی ایرانی اکسبیتو یک صرافی آنلاین است که کارمزد کمی از شما بابت معاملات ارزهای دیجیتال دریافت می­کند. در معامله کپی تریدینگ هم کارمزد وجود دارد. وقتی با استفاده از نرم‌افزار معامله گران حرفه‌ای را شناسایی می‌کنید و معاملات آن‌ها را عیناً تکرار می‌کنید باید به آن‌ها کارمزدی حدود 5_10 درصدی بدهید.

کارمزدها هزینه خدمات هستند و وقتی سود کسب می‌کنید ناچیز به‌حساب می‌آیند، اما وقتی در بازار متحمل ضرر می‌شوید ممکن است نخواهید کارمزد بپردازید. به همین دلیل بهتر است قبل از معامله در بازار سرمایه با تمام این مفاهیم آشنا شوید تا در مواجهه با آن‌ها تعجب نکنید.

نکات مهم قبل از اولین معامله

سرمایه‌گذاری در بازار سهام اصل به دست آوردن ثروت است، زیرا برای کسب درآمد قابل‌توجه در بلندمدت باید در بازار سهام سرمایه‌گذاری کنید. برای انجام این کار باید آگاهی کافی داشته باشید و ریسک‌پذیر باشید. در ادامه چند نکته برای شما بیان می‌کنیم تا قبل از سرمایه‌گذاری در بازارهای مختلف آن‌ها را در نظر بگیرید.

مقدار سرمایه

اولین نکته این است که مقداری از سرمایه خود را به بازار سهام وارد کنید که به آن احتیاج ندارید. هیچ‌گاه برای سرمایه‌گذاری در بازار بورس یا بازارهای دیگر خانه، ماشین و . خود را نفروشید.

پذیرش ریسک

اگر فرد ریسک‌پذیری هستید و جنبه از دست دادن سرمایه خود را دارید در بازار سرمایه‌گذاری کنید. بازار سهام فقط سود نیست و ممکن است به شما ضرر بهترین استراتژی سرمایه‌گذاری شخصی برساند، بنابراین باید ریسک سرمایه‌گذاری را بپذیرید.

تعداد سهام

در این مورد هیچ قانونی وجود ندارد، اما بهتر است تعدادی سهام داشته باشید که مدیریت کردن آن‌ها آسان باشد. اگر سهم، ارز دیجیتال و . زیادی بخرید کنترل آن‌ها از دست شما خارج می‌شود. معیار این است که حداکثر 10-12 سهام در سبد سهام خود داشته باشید. همیشه هم چه در بازار بورس چه بازار ارزهای دیجیتال سهم‌های متنوعی بخرید.

تحلیل بازار

یکی از مهم‌ترین موارد در سرمایه‌گذاری روی سهام یا ارزهای دیجیتال این است که بتوانید بازار را تحلیل کنید. این روش خیلی چیزها در مورد سهم به شما می‌گوید و می‌توانید ریسک را به حداقل برسانید.

تبلیغات

سال­های اخیر خیلی‌ها به بازار بورس و ارزهای دیجیتال وارد شده‌اند و به همین دلیل تبلیغات هم زیاد شده و کلاه‌برداران قصد سوءاستفاده از افراد مبتدی را دارند. بنابراین به تبلیغات اعتماد نکنید و با دانش و تخصص خود در بازار پیش بروید.

کلام آخر

برای سرمایه‌گذاری در بازار ارزهای دیجیتال حتماً باید هدف داشته باشید. اگر دانشی در این حوزه ندارید و فقط از دیگران شنیده‌اید که می‌توان از بازارهای سرمایه سود کسب کرد کاملاً در اشتباه هستید. شما باید با استراتژی‌های بازار سهام، بورس، ارز دیجیتال و . آشنا باشید تا بتوانید ریسک را کاهش دهید و بیشتر سود کنید. استراتژی مورد نظر شما چیست؟ برای شروع معامله خود، در اسکبیتو ثبت نام کنید.

سوالات متداول

آیا از بازار ارزدیجیتال امروز، می‌توان سود برد؟

بازار ارزهای دیجیتال این روزها نوسان زیادی دارد. اگر شما به استراتژی‌های معاملاتی مسلط باشید، به راحتی می‌توانید از ارز دیجیتال کسب درآمد کنید.

استراتژی کپی تریدینگ چیست؟

استراتژی کپی تریدینگ نوعی روش است که می‌تواند معامله در بازار ارزهای دیجیتال را برای شما آسان کند.

استراتژی اسکالپ یا اسکالپینگ چیست؟

استراتژی اسکالپ یا اسکالپینگ یک روش معاملاتی کوتاه‌مدت در بازار ارزهای دیجیتال است. این روش می‌تواند به معامله گران کمک کند تا در زمان کوتاه سودهای کمی کسب کنند.

مدیریت سرمایه در بورس چیست و چگونه باید آن را انجام داد ؟

یکی از مهم‌ترین ارکان‌های سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه که پیش از ورود حرفه‌ای به این بازار باید مورد توجه قرار بگیرد مدیریت سرمایه است ؛ مدیریت سرمایه و مدیریت ریسک دو رویکردی هستند که در کنار یکدیگر می‌توانند تکمیل کننده باشند و یک سرمایه‌گذار را به بهترین نتیجه برسانند.

مدیریت سرمایه در بورس چیست و چگونه باید آن را انجام داد ؟

مدیریت سرمایه را می‌توان دانش و مهارت سرمایه‌گذاری با ریسک کنترل شده و کسب حداکثر بازدهی تعریف کرد. البته استراتژی مدیریت‌ سرمایه‌ کاملا شخصی است و بنا به شرایط هر شخص، می‌تواند متفاوت باشد. به عنوان مثال، فاکتور‌هایی مانند میزان سرمایه، سن سرمایه‌گذار، مدت زمان در نظر گرفته شده و هدف از سرمایه‌گذاری، در استراتژی مدیریت سرمایه موثر هستند.

جایگاه مدیریت سرمایه

مدیریت سرمایه را می‌توان از بسیاری جهات با مدیریت ریسک هم‌سو دانست. چرا که هدف اصلی هر دو حفظ ارزش دارایی و کاهش ریسک است. به عبارت دیگر سرمایه‌گذار برای دستیابی به بازدهی مورد انتظار خود باید ریسک مشخصی را متحمل شود. در همین راستا برای جلوگیری از تحمیل ضررهای سنگین می‌توان از اصول مدیریت ریسک کمک گرفت.

برای این منظور نیز اولین قدم آشنایی با مفاهیم و ارکان اساسی معامله‌گری است. البته روش‌های جایگزینی برای افرادی که فرصت کافی برای آموزش این مفاهیم ندارند، وجود دارد. به عنوان مثال این افراد می‌توانند دارایی خود را به صندوق‌های سرمایه‌گذاری یا سبدگردان‌های مجاز بسپارند.

استراتژی‌های مدیریت سرمایه

به طور کلی می‌توان به سه طریق سرمایه خود را مدیریت کرد. انتخاب هر یک از این استراتژی‌ها کاملا به روحیات و میزان ربسک‌پذیری سرمایه‌گذار بستگی دارد. این سه روش شامل استراتژی محتاطانه، استراتژی هجومی و استراتژی پوششی است.

استراتژی محتاطانه

در این روش سرمایه‌گذار امنیت سرمایه و حفظ اصل دارایی خود را به سود کمتر ترجیح می‌دهد. این نوع سرمایه‌گذاری عموما با دید بلند‌مدت انجام می‌شود و از هیجانات بازار تاثیر زیادی نمی‌پذیرد. به عنوان مثال صندوق های سرمایه گذاری با درآمد ثابت، مناسب این دسته از سرمایه‌گذاران هستند.

استراتژی تهاجمی (هجومی)

در روش هجومی، کسب سود بالاترین اولویت را دارد. سرمایه‌گذارانی که این روش را دنبال می‌کنند حاضر به پذیرش ریسک بیشتر در ازای کسب سود بالاتر هستند. این دسته از افراد معمولا دید کوتاه مدت دارند. به عنوان مثال سرمایه‌گذاری در صندوق های سهامی یا خرید و فروش سهام از جمله گزینه‌هایی است که برای این افراد جذاب خواهد بود.

استراتژی پوششی

این استراتژی جایی در میان دو استراتژی دیگر، یعنی تهاجمی و محتاطانه قرار می‌گیرد. استراتژی‌های پوششی به قدری متنوع هستند که ارائه تعریف دقیقی از آن‌ها مشکل است. با این حال، متخصصان حوزه مدیریت سرمایه از روش‌های مختلفی برای کنترل ریسک و بازده چه در بلندمدت و چه کوتاه‌مدت استفاده می‌کنند.

چه عواملی در مدیریت سرمایه تاثیرگذار است؟

برای مدیریت سرمایه و کاهش ریسک، روش‌های متعددی وجود دارد. شناخت بازار، اجتناب از هیجان، تعیین حد سود و زیان و پیروی از یک سیستم معاملاتی مشخص از جمله این عوامل هستند. در ادامه به بررسی برخی از این عوامل می‌پردازیم:

بازاری که قصد فعالیت در آن را دارید بشناسید!

مهمترین گام پیش از سرمایه‌گذاری در هر بازاری، آشنایی با قوانین و پیچیدگی‌های آن است. بازارهای مالی جزء بازارهای تخصصی بوده و هر شاخه‌ای از آن ویژگی‌های منحصر به خود را دارد. در نتیجه برای مدیریت بهتر سرمایه و کاهش ریسک، یادگیری اصول پایه و روش‌های تحلیل (مانند تحلیل تکنیکال) ضروری است. به عنوان مثال اگر قصد سرمایه‌گذاری در بورس را داشته باشید، آموزش بورس یکی از اولین اقداماتی است که باید انجام دهید.

سیستم معاملاتی خودتان را داشته باشید

یکی از مهمترین تفاوت‌هایی که بین سرمایه‌گذاران موفق و سایر سرمایه‌گذاران وجود دارد، روش معاملاتی شخصی است. چرا که هنگام یادگیری اصول بازار سرمایه با حجم انبوهی از اطلاعات و روش‌های متفاوت مواجه خواهید شد. طبیعتا هیچ‌کس قادر به یادگیری تمامی این روش‌ها نیست. پس بهتر است چند روش که بیشترین تطابق با روحیات شما دارد را انتخاب کرده و آن‌ها را عمیق یاد بگیرید.

حد سود و زیان را برای خود مشخص کنید

از آنجایی که نمی‌توان از نتیجه هیچ سرمایه‌گذاری صد درصد اطمینان داشت، تعیین حد سود و زیان امری ضروری است. شما باید با بررسی شرایط و آگاهی از حیطه‌ای که در آن سرمایه‌گذاری می‌کنید، بازه مناسب بازدهی برای خود را تعیین کنید و با کسب سود یا ضرر به اندازه‌ای که تعیین کردید، دارایی خود را به فروش برسانید. این کار از ضررهای هنگفت هنگام نامناسب بودن وضعیت بازار جلوگیری می‌کند.

هنگام مدیریت سرمایه از تصمیم‌های احساسی اجتناب کنید

ضرر و شکست بخش جدایی ناپذیری از سرمایه‌گذاری است. تفاوتی ندارد که چقدر با تجربه یا حرفه‌ای باشید، برخی عوامل از کنترل شما خارج هستند. هنگامی می‌توانید سرمایه‌ خود را صحیح مدیریت کنید که از تصمیمات احساسی بپرهیزید. بسیار مهم است هنگامی که در سرمایه‌گذاری خود متحمل ضرر شده‌اید، اعتماد به نفس خود را حفظ کرده و هیجان زده عمل نکنید.

سبد سرمایه‌گذاری خود را متنوع کنید

زمانی که تصمیم به سرمایه‌گذاری می‌گیرید، مهم است که همه سرمایه خود را به یک واحد خاص اختصاص ندهید. چرا که با این کار اگر یک واحد اقتصادی دچار نوسان شود، همه دارایی شما را درگیر نخواهد کرد. بدین صورت می‌توانید ریسک و سرمایه خود را مدیریت کنید.

منظور از استراتژی معاملات در بورس چیست؟

اصطلاح استراتژی معاملات در بورس اشاره به مجموعه‌ای از اصول دارد که برای کمک به سرمایه‌گذاران فردی جهت دستیابی به اهداف مالی و سرمایه‌گذاری طراحی شده است. این طرح، در واقع به هدایت تصمیمات سرمایه‌گذار بر مبنای اهداف، ریسک‌پذیری و نیاز‌های آینده به سرمایه می‌پردازد. آن‌ها می‌توانند یا محافظه کارانه عمل کنند (یعنی اینکه از استراتژی کم ریسک پیروی کرده و تمرکزشان بر حفاظت از پول و دارایی‌شان باشد) یا اینکه رفتار بسیار تهاجمی را در پیش گیرند (با تمرکز بر افزایش سرمایه به دنبال رشد سریع در بازار باشند).

سرمایه‌گذاران می‌توانند از استراتژی‌های خود جهت تدوین پورتفوی یا سبد سهام خود استفاده کنند یا از طریق یک متخصص مالی این کار را انجام دهند. استراتژی‌ها ثابت نیستند، بدان معنا که بایستی با تغییر شرایط به صورت دوره‌ای مورد بهترین استراتژی سرمایه‌گذاری شخصی بازبینی قرار گیرند.

استراتژی معاملات در بورس

نکات کلیدی در رابطه با استراتژی معاملات در بورس

استراتژی معاملات در بورس ، برای شما می‌تواند به شرایط شخصی شما از جمله سن، سرمایه، میزان ریسک‌پذیری و اهداف‌تان بستگی داشته باشد.ممکن است استراتژی‌های سرمایه‌گذاری از حالت محافظه کارانه تا بسیار تهاجمی متغیر بوده و شامل سرمایه‌گذاری مبتنی بر ارزش و سرمایه‌گذاری بر مبنای رشد باشد.با تغییر شرایط شخصی، بایستی اقدام به ارزیابی مجدد استراتژی‌های معاملاتی خود نمایید.

درک استراتژی معاملات در بورس

استراتژی‌ معاملات در بورس ، سبک‌های سرمایه‌گذاری محسوب می‌شوند که به افراد جهت برآورده شدن اهداف کوتاه مدت و بلند مدت‌شان کمک می‌کنند. استراتژی‌ها به عوامل مختلفی بستگی دارند، از جمله:

• سن
• اهداف
• سبک زندگی
• شرایط مالی
• سرمایه در دسترس
• شرایط شخصی (خانواده، وضعیت زندگی)
• بازده مورد انتظار

البته این لسیت، ی ک لیست جامع نیست و ممکن است شامل جزئیات دیگری درباره فرد باشد. این عوامل می‌تواند به سرمایه‌گذار جهت انتخاب نوع سرمایه‌گذاری از جمله سهام، اوراق قرضه، صندوق سرمایه‌گذاری بازار پول، املاک، تخصیص دارایی‌ها و میزان تحمل ریسک جهت خرید کمک کند.

استراتژی‌ معاملات در بورس بسیار متفاوت است. یک رویکرد همه جانبه برای سرمایه‌گذاری وجود ندارد، یعنی اینکه یک برنامه خاص که مناسب همه افراد باشد، وجود ندارد. به عبارت دیگر، افراد باید با افزایش سن استراتژی‌ها ی خود را مجدداً ارزیابی کرده و تنظیم کنند تا سبد سهام خود را با موقعیت‌شان تطبیق دهند. سرمایه‌گذاران می‌توانند به انتخاب سرمایه‌گذاری مبتنی بر ارزش تا سرمایه‌گذاری بر مبنای رشد و همچنین روش‌های محافظه کارانه تا ریسک بیشتر بپردازند.

مطابق با مطالب ذکر شده در بالا، افراد می‌توانند تصمیم بگیرند که سرمایه‌گذاری خود را به تنهایی انجام دهند یا اینکه از یک متخصص مالی کمک بگیرند. سرمایه‌گذاران با تجربه‌تر می‌توانند به تنهایی اقدام به سرمایه‌گذاری نمایند. به خاطر داشته باشید که هیچ راه درستی برای مدیریت سبد سهام وجود ندارد، ولی سرمایه‌گذاران بایستی با انجام تحقیقات خود و بر مبنای حقایق و داده‌ها، رفتار منطقی داشته باشند تا تصمیمات لازم را با تلاش جهت کاهش ریسک و حفظ نقدینگی کافی اتخاذ نمایند.

ریسک جزء عظیمی از استراتژی معاملات در بورس به شمار می‌آید. برخی از افراد ریسک‌پذیری بالایی دارند در حالی که سایر سرمایه‌گذاران از ریسک ، ‌گریزان هستند. در اینجا به ارائه چند قانون متداول مرتبط با ریسک می‌پردازیم:

• سرمایه‌گذاران تنها باید پولی را که توان از دست دادن آن را دارند، به خطر بیندازند و سرمایه‌گذاری کنند.
• سرمایه‌گذاری‌های پر ریسک، بازده بالاتری را به همراه دارند.
• سرمایه‌گذاری‌هایی که حفظ سرمایه را تضمین می‌کنند همچنین می‌توانند دستیابی به حداقل بازدهی را نیز تضمین کنند.

مثلا اوراق خزانه‌داری برای تضمین حفظ سرمایه ، ایمن در نظر گرفته می‌شوند، چرا که تحت پشتیبانی دولت و بانک مرکزی هستند. با وجود این، این نوع از سرمایه‌گذاری‌ها قادر به ارائه بازده سرمایه‌گذاری اندکی هستند. در صورت در نظر گرفتن هزینه تورم و مالیات در معادله بازگشت درآمد، ممکن است رشد کمی در سرمایه‌گذاری ایجاد شود.

علاوه بر ریسک ، سرمایه‌گذاران باید تغییر استراتژی‌های سرمایه‌گذاری خود را در طول زمان در نظر بگیرند. به عنوان مثال، یک سرمایه‌گذار جوان که قصد پس انداز برای بازنشستگی را دارد، ممکن است تمایل به تغییر استراتژی معاملات در بورس خود را با افزایش سن داشته باشد و انتخاب‌های خود را از سرمایه‌گذاری‌های پر ریسک به گزینه‌های امن‌تری تغییر دهد.

معرفی انواع استراتژی معاملات در بورس

استراتژی‌های سرمایه‌گذاری می‌تواند از طرح‌های محافظه کارانه تا طرح‌های بسیار تهاجمی متغیر باشد. برنامه‌های سرمایه‌گذاری محافظه کارانه معمولاً از سرمایه‌گذاری‌های ایمن استفاده کرده و ریسک کمی دارند و بازدهی ثابتی را ارائه می‌دهند. موارد خیلی تهاجمی شامل سرمایه‌گذاری‌های پر ریسک از قبیل نوسان‌گیری کوتاه مدت سهام، اختیار معامله و بهترین استراتژی سرمایه‌گذاری شخصی اوراق قرضه، با هدف ایجاد حداکثر بازده می‌شوند.

افرادی که دارای افق سرمایه‌گذاری کوتاه مدتی هستند، تمایل به استفاده از برنامه‌های تهاجمی داشته، در حالی که کسانی که حفظ سرمایه را در پیش می‌گیرند، بیشتر از رویکرد محافظه کارانه برخوردارند.

بهترین استراتژی معاملات در بورس با فیلتر و اندیکاتور …..دانلود کنید: سیگنال خرید

کلام آخر: سرمایه‌گذاری مبتنی بر ارزش در مقابل سرمایه‌گذاری بر مبنای رشد

ممکن است برخی از سرمایه‌گذاران، استراتژی‌هایی مانند سرمایه‌گذاری مبتنی بر ارزش و سرمایه‌گذاری بر مبنای رشد را انتخاب کنند. با سرمایه‌گذاری مبتنی بر ارزش ، سرمایه‌گذار به انتخاب سهامی می‌پردازد که ظاهراً کمتر از ارزش ذاتی خود معامله می‌شود. این بدان معناست که بازار این سهام را دست کم می‌گیرد. از سوی دیگر، سرمایه‌گذاری بر مبنای رشد ، سرمایه‌گذاری در سهام شرکت‌های کوچک را در بر می‌گیرد که از پتانسیل رشد درآمد برخوردار هستند.

مدیریت سرمایه چیست | با 5 رکن اصلی این نوع مدیریت آشنا شوید

مدیریت سرمایه چیست

مدیریت سرمایه یک استراتژی علمی اما کاملا شخصی و مختص به هر سرمایه‌گذار است و بنا بر شخصیت، روحیات و اهداف مالی افراد، متفاوت خواهد بود. علاوه بر این، سن سرمایه‌‌گذار، میزان سرمایه، اهداف و زمان تعیین شده برای رسیدن به اهداف نیز نقش مهمی در تعیین استراتژی مدیریت سرمایه دارد. هدف اصلی مدیریت سرمایه، بقای آن است. در مرحله بعدی کسب سود و افزایش سرمایه در اولویت قرار می‌گیرند.

مدیریت سرمایه دانشی است که اگر به نحو درست از آن استفاده شود، نه تنها موجب بقای سرمایه می‌شود، بلکه سودآوری و افزایش سرمایه را نیز به همراه خواهد داشت. بنابراین، سرمایه گذار باید بیاموزد چگونه سرمایه خود را با توجه به مدل‌های سرمایه‌گذاری خود، به درستی مدیریت کند.

فهرست عناوین مقاله

اهمیت مدیریت سرمایه در زندگی مالی

در سال‌های اخیر شاخص‌های بازار سهام رشد چشمگیری داشته‌ و سرمایه‌ گذاران با سرمایه‌های خرد و کلان و با هر میزان مهارت و تخصص مالی وارد این بازار شده‌اند. اگرچه روش‌های مطمئن‌ و کم ریسک‌تری مانند صندوق‌های سرمایه‌گذاری وجود دارد، اما افراد زیادی ترجیح می‌دهند خودشان به معاملات سهام بپردازند.

جهت سرمایه‌گذاری منطقی و آگاهانه، لازم است سرمایه گذار قبل از ورود به بازار مفهوم و ارکان اصلی معامله‌گری از جمله ت حلیل تکنیکال ، تحلیل بنیادی، روانشناسی و مدیریت سرمایه را بیاموزد. در این میان، فراگیری مدیریت سرمایه از اهمیت زیادی برخوردار است، چرا که به طور مستقیم در بقای افراد در بازار تاثیرگذار است و می‌توان آن را ضامن حفظ و رشد سرمایه دانست.

مفهوم مدیریت سرمایه چیست؟

مفهوم مدیریت سرمایه که گاهی مدیریت ریسک نیز نامیده می‌شود، دانش و مهارت سرمایه‌گذاری با کمترین ریسک و با هدف کسب بیشترین بازده است. هدف اصلی آن، حفظ دارایی و کنترل ریسک و است. در واقع سرمایه گذار برای کسب بازده مورد انتظار خود، می‌بایست ریسک مشخصی را متحمل شود؛ اما برای جلوگیری از ضررهای سنگین، باید مقادیر بازده و ریسک پیش از ورود به موقعیت معاملاتی مشخص شود به گونه‌ای که در مقابل انتظار کسب سود معقول، ضرر احتمالی نیز کم باشد.

قوانین مدیریت ریسک در معاملات تاثیر به سزایی در راستای کاهش ضرر و زیان دارد. یک استراتژی معاملاتی در کنار مدیریت سرمایه، علاوه بر پیش‌گیری از ضررهای غیر منتظره، به تدریج موجب رشد سرمایه خواهد شد. مدیریت سرمایه و حتی دیگر ابزارهای مالی در معاملات سهام ، واحد و مشخص نیست و به شخص سرمایه گذار بستگی دارد. در واقع جزئیات و نحوه اعمال آن، با توجه به دیدگاه سرمایه‌گذار، اهداف مالی، تفکر و روحیات او متفاوت است. بنا بر چنین معیارهایی، رویکرد سرمایه‌گذاران اعم از ریسک‌گریز و ریسک‌پذیر بودن مشخص می‌شود.

مفهوم مدیریت سرمایه که گاهی مدیریت ریسک نیز نامیده می‌شود، دانش و مهارت سرمایه‌گذاری با کمترین ریسک و با هدف کسب بیشترین بازده است. هدف اصلی آن، حفظ دارایی و کنترل ریسک و است.

رعایت اصول مدیریت سرمایه

به طور کلی نمی‌توان برای همه سرمایه گذاران قواعد واحدی تجویز کرد و معامله‌گران باید از قواعدی متناسب با شخصیت خود استفاده کنند. بطور مثال، میزان پذیرش ریسک در افرادی که در موقعیت‌های معاملاتی دیدگاه کوتاه مدت دارند به نسبت افرادی که دیدگاه بلند مدت دارند، متفاوت است. افراد زیادی با رویای ثروتمند شدن در زمان کوتاه وارد بازار سهام می‌شوند؛ چنین سرمایه‌گذارانی را نمی‌توان ریسک پذیر توصیف کرد زیرا واژه ریسک برای آن‌ها تعریف نشده است زیرا آن‌ها در محاسبات ذهنی خود فقط به سود فکر می‌کنند. ممکن است چنین سرمایه گذارانی مدتی سود بالایی را تجربه کند اما به دلیل عدم توجه به دانش مدیریت سرمایه و پذیرش ریسک نامحدود، ثروت خود را به نابودی می‌کشانند.

بیشتر بخوانید: سبد سهام چیست

وجه تمایز اصلی معامله‌گران موفق با دیگر سرمایه گذاران، رعایت اصول مدیریت سرمایه است که برای آن روش‌های مختلفی ارائه شده است. روش‌های کلاسیک اغلب تئوری و شامل محاسبات ساده هستند و مدل‌های نوین آن، بر مبنای جداول و فرمول‌های پیچیده ریاضی شکل گرفته‌اند. این روش‌ها به طور کلی بر مبنای ارزیابی ریسک در موقعیت‌های معاملاتی و به صورت انفرادی است که در نهایت قوانین و چهارچوب‌های مشخصی را برای محدوده ریسک پذیری معامله‌گران تعیین می‌کند.

ارکان اصلی مدیریت سرمایه را بشناسید

اگرچه برای مدیریت سرمایه فرمول و روش واحدی وجود ندارد اما شاخص‌های مرسومی وجود دارند که از آن‌ها برای تعیین قوانین مدیریت سرمایه و بررسی دقیق موقعیت‌های معاملاتی در بازار استفاده می‌شود. ریسک، بازده، حجم معاملات، نسبت بازده به ریسک و نسبت افت سرمایه پنج رکن اصلی مدیریت سرمایه است که به هر کدام جداگانه می‌پردازیم.

سرمایه گذار برای آنکه معاملاتی اصولی و موفقیت آمیز داشته باشد، باید این شاخص‌ها را در هر موقعیت معاملاتی و پیش از ورود به آن بارزیابی کرده و درباره آن‌ها تصمیم‌‌گیری کند. پس از تعیین این موارد، نقاط خروج و نیز سود و زیان مورد انتظار از معاملات مورد نظر با دقت مشخص می‌شود. مدیریت سرمایه در موفقیت هر استراتژی معاملاتی نقش حیاتی دارد و چشم‌ پوشی از آن قطعا به شکست منتهی خواهد شد.

ریسک از بنیادی‌‌ترین مفاهیم بازار پول و سرمایه است. به بیان ساده، ریسک به معنای زیان احتمالی در سرمایه‌گذاری است. اجتناب از ریسک در دنیای معاملات غیرممکن است و می‌بایست در محاسبات منطقی و برای سرمایه‌گذاری هوشمندانه‌، درصد مشخصی از آن را در نظر گرفت. تعیین میزان ریسک قبل از ورود به معامله از اصولی‌ترین رسوم انجام معاملات موفق است. برای این منظور، سرمایه گذار باید مشخص کند که در معامله مورد نظر، چند درصد ضرر نسبت به کل سرمایه قابل تحمل و منطقی خواهد بود.

سرمایه گذار بنا بر منطق سرمایه‌گذاری در بازار، باید به میزان ریسک تعیین شده پایبند باشد؛ زیرا گاهی ممکن است با وسوسه تحمل ریسک بیشتر در ازای سود بالاتر، شاهد یک روند نزولی طولانی مدت باشد و یک ریسک نامحدود را متقبل شود.

ریسک از بنیادی‌‌ترین مفاهیم بازار پول و سرمایه است. به بیان ساده، ریسک به معنای زیان احتمالی در سرمایه‌گذاری است.

بازده

سود حاصل از سرمایه‌گذاری، بازده نام دارد. مفهوم بازده نیز همانند ریسک به صورت درصد بیان می‌شود و بر مبنای دوره زمانی، عملکرد سایر دارایی‌ها در این دوره و شاخص‌های پولی ارزیابی می‌شود. بازدهی سرمایه‌گذاران در بازار سهام، از طریق افزایش قیمت سهم و سود نقدی سالانه آن حاصل می‌شود. بازده مطلوب می‌تواند تابعی از دیدگاه سرمایه‌گذاری، هزینه‌های معاملاتی، ماهیت دارایی، ریسک، نرخ بهره و درصد تورم باشد. به همین دلیل معیار مشخصی برای تعیین درصد بازده بهینه وجود ندارد. در واقع کسب بازده مطلوب تا حد زیادی، نتیجه مهارت سرمایه گذاران در معامله‌گری است که توانسته‌اند مدیریت سرمایه را در تمام مراحل موقعیت‌های معاملاتی خود، از لحظه ورود تا خروج اعمال کنند و بهترین نتیجه ممکن را بدست آوردند.

حجم معاملات

تعداد واحدهایی از یک دارایی که سرمایه گذار با پرداخت قیمت معادل مالکیت آن را بدست می‌آورد، حجم معاملات نامیده می‌شود. واحد شمارش دارایی‌‌ها در بازارهای سرمایه گذاری متفاوت است. به عنوان مثال شمش‌ طلا را در واحد گرم، ارز را بر مبنای اسکناس با عدد مشخص و سهام را با برگه سهم معامله می‌کنند. به بیان ساده، حجم معاملات در بازار مالی از طریق تقسیم سرمایه بر قیمت واحد دارایی تعیین می‌شود.

منظور معامله‌گران از تعیین حجم معاملات در بازارهای سرمایه، تعیین حجم بهینه موقعیت معاملاتی متناسب با ریسک احتمالی آن است. ورود به معامله با حجم بالا، ریسک بالاتر و در نتیجه بازدهی بیشتری خواهد داشت؛ استدلال این جمله این است که در صورت صحیح یا غلط بودن پیش‌بینی سرمایه گذار درباره وضعیت بازار، به دلیل در اختیار داشتن تعداد بیشتری از دارایی، نسبت سود و زیان آن نیز بیشتر خواهد بود. سرمایه گذار منطقی هیچ‌گاه همه سرمایه خود را وارد یک موقعیت معاملاتی خاص نمی‌کند، بلکه حجم معامله خود را با توجه به حداکثر ریسک قابل تحمل تعیین می‌کند. در واقع باید بخشی از سرمایه وارد بازار شود و با تعیین نقاط خروج مشخص، بهترین استراتژی سرمایه‌گذاری شخصی قسمت کوچکی از دارایی در معرض ریسک قرار بگیرد.

نسبت بازده به ریسک

نسبت پاداش به ریسک یکی دیگر از شاخص‌های مهم و کاربردی در مدیریت سرمایه است. این نسبت در هر موقعیت معاملاتی از حاصل تقسیم بازده مورد انتظار به ریسک احتمالی بدست می‌آید. سرمایه گذاران باید پیش از ورود به سرمایه‌گذاری، این نسبت را محاسبه و آن را ارزیابی کنند. این شاخص، میزان ارزشمندی سرمایه‌گذاری را بیان می‌کند. نسبت بازده به ریسک در واقع بهترین استراتژی سرمایه‌گذاری شخصی نشان می‌دهد که در صورت در معرض خطر قرار گرفتن سرمایه، چند برابر بازده احتمالی بدست خواهد آمد.

حداقل مقدار مجاز برای این نسبت طبق اصول سرمایه‌گذاری منطقی،، عدد ۱ است. یعنی توان ریسک‌پذیری در یک موقعیت معاملاتی در بدترین حالت باید برابر بازده مورد انتظار باشد. در این نسبت مقادیر کمتر از ۱ قابل قبول نیست و نباید به معامله ورود پیدا کرد. زیرا سرمایه گذار نسبت به بازده احتمالی، ریسک بیشتری را تحمل می‌کند و این رویکرد در بلند مدت با زیان همراه خواهد بود.

از مهم‌ترین کاربردهای نسبت بازده به ریسک، تعیین محدودیت برای سرمایه‌گذاران هیجانی است که معمولا متحمل ریسک‌های غیر منطقی می‌شوند. محاسبه این نسبت پیش از ورود به معامله، تعادلی بین ریسک و بازده مورد انتظار برقرار می‌کند؛ رویای سودهای نجومی در چنین سرمایه‌ گذارانی در اکثر مواقع موجب پذیرش ریسک‌های سنگین و نابودکننده‌ می‌شود. یک اصطلاح رایج بیان می‌کند که ریسک پذیری بالاتر، بازدهی احتمالی بیشتری را نتیجه خواهد داد. در واقع میزان بازده با مقدار ریسک پذیرفته شده مرتبط است؛ اما سرمایه گذار صرف کسب بازده بالاتر نمی‌تواند و نباید ریسک‌های نجومی را تحمل کند.

نسبت افت سرمایه

نسبت افت سرمایه، میزان افت قیمت یک دارایی در یک دوره خاص برای یک سرمایه گذاری، حساب معاملاتی یا صندوق است. نسبت افت سرمایه که به صورت درصدی بیان می‌شود، میزان کاهش ثروت سرمایه گذاری است که در یک ‌سری بهترین استراتژی سرمایه‌گذاری شخصی از معاملات ناموفق عمل کرده یا معامله زیان ده بوده است. نسبت افت سرمایه از اختلاف میان سطح قبلی سرمایه پیش از ضرر و سطح فعلی سرمایه بعداز ضرربدست می‌آید.

بیشتر بخوانید: چگونه در بورس ضرر نکنیم

به طور طبیعی همه تریدرها افت سرمایه را تجربه کرده‌اند، اما تریدرهای حرفه‌ای در این بین متحمل ضرر هنگفت نشده‌اند زیرا در کنترل و محدود نگه داشتن آن مهارت کافی داشته‌اند. سرمایه گذاران باید همیشه به این اصل در مدیریت سرمایه توجه داشته باشند که مهمترین اصل در بازار سرمایه، بقا است.

نسبت بازده به ریسک نسبت پاداش به ریسک یکی دیگر از شاخص‌های مهم و کاربردی در مدیریت سرمایه است. این نسبت در هر موقعیت معاملاتی از حاصل تقسیم بازده مورد انتظار به ریسک احتمالی بدست می‌آید. سرمایه گذاران باید پیش از ورود به سرمایه‌گذاری، این نسبت را محاسبه و آن را ارزیابی کنند. این شاخص، میزان ارزشمندی سرمایه‌گذاری را بیان می‌کند. نسبت بازده به ریسک در واقع نشان می‌دهد که در صورت در معرض خطر قرار گرفتن سرمایه، چند برابر بازده احتمالی بدست خواهد آمد. حداقل مقدار مجاز برای این نسبت طبق اصول سرمایه‌گذاری منطقی،، عدد ۱ است. یعنی توان ریسک‌پذیری در یک موقعیت معاملاتی در بدترین حالت باید برابر بازده مورد انتظار باشد. در این نسبت مقادیر کمتر از ۱ قابل قبول نیست و نباید به معامله ورود پیدا کرد. زیرا سرمایه گذار نسبت به بازده احتمالی، ریسک بیشتری را تحمل می‌کند و این رویکرد در بلند مدت با زیان همراه خواهد بود. از مهم‌ترین کاربردهای نسبت بازده به ریسک، تعیین محدودیت برای سرمایه‌گذاران هیجانی است که معمولا متحمل ریسک‌های غیر منطقی می‌شوند. محاسبه این نسبت پیش از ورود به معامله، تعادلی بین ریسک و بازده مورد انتظار برقرار می‌کند؛ رویای سودهای نجومی در چنین سرمایه‌ گذارانی در اکثر مواقع موجب پذیرش ریسک‌های سنگین و نابودکننده‌ می‌شود. یک اصطلاح رایج بیان می‌کند که ریسک پذیری بالاتر، بازدهی احتمالی بیشتری را نتیجه خواهد داد. در واقع میزان بازده با مقدار ریسک پذیرفته شده مرتبط است؛ اما سرمایه گذار صرف کسب بازده بالاتر نمی‌تواند و نباید ریسک‌های نجومی را تحمل کند. نسبت افت سرمایه نسبت افت سرمایه، میزان افت قیمت یک دارایی در یک دوره خاص برای یک سرمایه گذاری، حساب معاملاتی یا صندوق است. نسبت افت سرمایه که به صورت درصدی بیان می‌شود، میزان کاهش ثروت سرمایه گذاری است که در یک ‌سری از معاملات ناموفق عمل کرده یا معامله زیان ده بوده است. نسبت افت سرمایه از اختلاف میان سطح قبلی سرمایه پیش از ضرر و سطح فعلی سرمایه بعداز ضرربدست می‌آید. به طور طبیعی همه تریدرها افت سرمایه را تجربه کرده‌اند، اما تریدرهای حرفه‌ای در این بین متحمل ضرر هنگفت نشده‌اند زیرا در کنترل و محدود نگه داشتن آن مهارت کافی داشته‌اند. سرمایه گذاران باید همیشه به این اصل در مدیریت سرمایه توجه داشته باشند که مهمترین اصل در بازار سرمایه، بقا است.

قواعد مرسوم و توصیه‌های رایج در مدیریت سرمایه

  • هر سرمایه گذار باید بر اساس شخصیت و رویکرد خود یک استراتژی معاملاتی برای خود در نظر بگیرد و به آن پایبند باشد.
  • هدف اصلی مدیریت سرمایه، بقای آن است و کسب سود و افزایش سرمایه در الویت بعدی قرار می‌گیرند.
  • پیش از ورود به یک معامله، باید ریسک و بازده بهترین استراتژی سرمایه‌گذاری شخصی بهترین استراتژی سرمایه‌گذاری شخصی مورد انتظار از آن معامله به دقت تعیین شود.
  • محاسبه مقدار ریسک و بازده، یک تابع مستقیم از نقاط خروج احتمالی و حجم معاملات است.
  • بنا بر اصول سرمایه‌گذاری و توصیه سرمایه گذاران موفق بازار سرمایه، حداکثر مقدار ریسک تعیین شده در هر موقعیت معاملاتی، نباید بیشتر از ۳ درصد باشد.
  • کمترین مقدار مجاز در محاسبه نسبت بازده به ریسک در یک موقعیت معاملاتی، عدد ۱ است و در صورت کمتر بودن مقدار حاصل، ورود به این معامله خطای بزرگی خواهد بود.
  • در صورتی که سرمایه گذار به چندین موقعیت معاملاتی باز به صورت هم‌زمان نیاز دارد، لازم است حداکثر ریسک قابل تحمل بین موقعیت‌های معاملاتی تقسیم شود.
  • زمانی که سرمایه گذار به بازده نجومی انواع معاملات اعتباری و اهرمی فکر می‌کند، باید ریسک سنگین و چند برابری آن‌ را نیز در نظر بگیرد.
  • توصیه می‌شود سرمایه‌گذار آستانه تحمل افت سرمایه خود را در موقعیت‌های معاملاتی به طور دقیق مشخص کند. در صورت مواجهه با چند معامله زیان‌ده که نسبت افت سرمایه به محدوده خطر رسید، لازم است سرمایه گذار فرآیند معاملاتی خود را بدون تعلل برای مدتی متوقف کند.

جمع‌بندی

یک سرمایه گذار پیش از ورود به بازار سرمایه باید مشخص کند که چه نوع معامله‌گری است و چه سبک معاملاتی را در نظر دارد. بنا بر این موارد، یک استراتژی معاملاتی طراحی می‌شود که مدیریت سرمایه در بستر آن صورت می‌گیرد. در این استراتژی باید مشخص شود معامله در چه بازه زمانی انجام شود و گزینه سرمایه گذاری چه ویژگی‌ها و جذابیت‌هایی داشته باشد. سرمایه گذاران حرفه‌ای کاملا محتاط و ریسک گریز هستند و زمانی وارد یک معامله خواهند شد که ریسک آن درصد ناچیزی باشد.

همچنین برای ورود به معامله باید میزان سرمایه، نقاط ورود و خروج سرمایه‌گذاری و حد ضرر و حد سود تعیین شود که شما این موارد را بصورت اصولی و علمی در دوره تحلیل تکنیکال مقدماتی و دوره تحلیل تکنیکال پیشرفته بصورت حرفه ای فرا می گیرید. علاوه بر این، نظم مهمترین شاخص رفتاری یک معامله‌گر است و باید بتواند سرمایه خود را مطابق با استراتژی طراحی شده مدیریت کند. در مدیریت سرمایه، هیچ استراتژی معاملاتی نتیجه‌بخش نخواهد بود، مگر اینکه سرمایه گذار به اصول و قوانین آن پایبند باشد.

استراتژی معاملاتی چیست؟

استراتژی معاملاتی

استراتژی معاملاتی می‌تواند ساده یا پیچیده باشد و برای طراحی آن، مسائلی از قبیل سبک سرمایه‌گذاری (سرمایه‌گذاری رشدی یا ارزشی)، ارزش بازار، تحلیل تکنیکال، شاخص‌های بنیادی، صنایع خاص، تنوع سبد سرمایه‌گذاری، مدت‌زمان سرمایه‌گذاری، ریسک‌پذیری، اهرم مالی و غیره در نظر گرفته شود.

نکته: استراتژی معاملاتی باید بر مبنای داده‌های عینی و تجزیه‌وتحلیل بی‌طرفانه تنظیم شود و معامله‌گر کاملا به آن پایبند باشد. در عین حال، این استراتژی باید انعطاف‌پذیری لازم را داشته باشد و بتوان در شرایط مختلف، آن را بازبینی کرد و در صورت لزوم، بخش‌هایی از آن را تغییر داد.

انواع استراتژی‌های معاملاتی

استراتژی‌های معاملاتی انواع مختلفی دارند، اما اکثرشان بر مبنای تحلیل تکنیکال یا بنیادی طراحی می‌شوند. چیزی که بین استراتژی‌های معاملاتی مشترک است این است که همه آن‌ها به اطلاعات و داده‌های قابل‌سنجش تکیه دارند و امکان ارزیابی دقیق آن‌ها بر مبنای اطلاعات تاریخی وجود دارد. به زبان خودمانی، استراتژی معاملاتی نباید به چیزهایی مثل احساسات شخصی، توصیه دیگران، سیگنال خرید یا فروش تحلیل‌گران معروف، رمل و اسطرلاب و چیزهایی از این قبیل وابسته باشد و بنیان آن باید مفاهیمی باشد که بشود با عدد و رقم آن‌ها را سنجید و مقایسه کرد.

استراتژی‌های مبتنی بر تحلیل تکنیکال

آن دسته از استراتژی‌های معاملاتی که بر مبنای تحلیل تکنیکال طراحی می‌شوند از تعدادی از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال برای تصمیم‌گیری درمورد خریدوفروش بهره می‌گیرند. فرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که همه اطلاعات و داده‌های مربوط به سهام و اوراق بهادار دیگر در قیمت خلاصه می‌شود و قیمت همیشه روند مشخصی دارد.

نمونه‌ای از یک استراتژی معاملاتی مبتنی بر تحلیل تکنیکال می‌تواند خریدوفروش بر اساس «میانگین‌های متحرک» باشد. این استراتژی می‌تواند از دو میانگین متحرک کوتاه‌مدت و بلندمدت کمک بگیرد و هر جا که میانگین متحرک کوتاه‌مدت از میانگین متحرک بلندمدت عبور کند، نشانه خرید (یا فروش) باشد.

استراتژی معاملاتی بر مبنای تحلیل بنیادی

همان‌طور که می‌شود حدس زد، بنیان استراتژی‌های معاملاتی مبتنی بر تحلیل بنیادی شاخص‌های بنیادی است. تحلیلگران بنیادی همواره فهرستی از شاخص‌های بنیادی دارند و سهم‌های مختلف را بر اساس این فهرست می‌سنجند تا فرصت‌های مناسب برای سرمایه‌گذاری را پیدا کنند. چنین فهرستی می‌تواند شامل شاخص‌هایی از قبیل نسبت «P/E» (پی‌به‌ای یا قیمت به سود)، رشد درآمد، رشد سودآوری، نسبت بدهی و غیره باشد.

برای نمونه، تحلیلگر بنیادی ممکن است طبق استراتژی معاملاتی خودش، سهامی را که نسبت «‌P/E» آن‌ها کمتر از ۷ باشد برای بررسی بیشتر مناسب تشخیص بدهد. در مراحل بعدی، این سهم‌ها باید فیلترهای دیگر، مانند ارزش بازار، رشد فروش و غیره، را پشت سر بگذارند و در نهایت سهم‌هایی که از همه این فیلترها عبور کرده باشند، برای سرمایه‌گذاری انتخاب می‌شوند.

استراتژی‌های معاملاتی دیگر (تابلوخوانی و…)

یکی دیگر از انواع استراتژی‌های معاملاتی، به‌ویژه در بازار ایران، بر مبنای «تابلوخوانی» طراحی می‌شود. همان‌طور که می‌دانید، تابلو هر سهمی اطلاعات بسیار زیادی از قبیل حجم معاملات، قیمت‌های پیشنهادی خریداران و فروشندگان، حجم معاملات حقیقی و حقوقی، تعداد خریداران حقیقی و حقوقی و بسیاری موارد دیگر را در اختیار معامله‌گران می‌گذارند. بعضی از معامله‌گران طبق تجربه‌ای که در طول سال‌های معامله‌گری به دست آورده‌اند، بر مبنای فاکتورهای تابلو استراتژی‌های معاملاتی طراحی می‌کنند که به‌ویژه برای معاملات کوتاه‌مدت کاربرد دارد.

نمونه‌ای از این نوع استراتژی‌های معاملاتی می‌تواند این باشد که افزایش ناگهانی حجم خرید یا فروش را شرط اصلی برای خرید یا فروش در نظر بگیرد. در مراحل بعدی این استراتژی، بهترین استراتژی سرمایه‌گذاری شخصی ممکن است به نکته‌هایی از قبیل ارزش بازار و سرانه خرید حقیقی دقت شود و در نهایت سهم مناسب برای خرید انتخاب شود.

بهترین استراتژی معاملاتی برای معامله در بورس ایران

مطمئن باشید که چنین چیزی وجود ندارد! اگر هم وجود داشته باشد، برای همیشه مناسب نخواهد بود. بهترین استراتژی معاملاتی همانی است که معامله‌گر بر مبنای عادات و علایق شخصی و متناسب با درجه ریسک‌پذیری خودش طراحی می‌کند و با جزئیات آن به‌قدری آشناست که می‌تواند در شرایط مختلف و در صورت لزوم، گوشه‌وکنار آن را کمی تغییر بدهد تا استراتژی‌اش همیشه منطبق با شرایط روز باشد.

اما می‌شود کلیات یک استراتژی معاملاتی منطقی را در ۳ مرحله زیر خلاصه کرد؛

مراحل طراحی استراتژی معاملاتی در بازار سرمایه‌گذاری

  1. قبل از هر چیز باید یک «واچ‌لیست» یا «فهرست سهم‌های زیر نظر» تهیه کنیم که معمولا شامل پنجاه الی صد نماد برجسته بازار است. باید دقت کنیم که ارزش بازار نمادهای این فهرست در محدوده‌ای باشد که خودمان مشخص می‌کنیم. مثلا نماد شرکت‌هایی را در این فهرست قرار می‌دهیم که ارزش بازار آن‌ها بالای ۱۰ هزار میلیارد تومان باشد.
    نکته: سودآوری مهم‌ترین شاخصی است که می‌تواند سرمایه‌گذار را در برابر تلاطم‌های بازار سرمایه بیمه کند. شرکتی که سود بسازد و این سود را یا بین سرمایه‌گذاران تقسیم کند و یا با این سود طرح‌های توسعه‌ای خود را پیش ببرد، همواره می‌تواند گزینه مناسبی برای این فهرست اولیه باشد. اما شرکتی که زیان انباشته بالایی داشته باشد و در آینده نزدیک چشم‌اندازی برای رفع مشکلات اساسی آن وجود نداشته باشد (که متأسفانه نمونه‌های آن در بورس ایران زیاد است) نباید وارد این فهرست شود.
  2. سپس باید نمادهای این فهرست را از نظر بنیادی بررسی کنیم و ببینیم کدام نمادها شرایط مناسبی برای سرمایه‌گذاری دارند. این بررسی می‌تواند شامل مقایسه «P/E»، ارزیابی مقدار فروش ماهانه و سالانه، سنجش رشد مقدار فروش، مقایسه حاشیه سود و شاخص‌هایی از این قبیل باشد.
  3. گام نهایی خرید سهام منتخب در قیمت مناسب است. بعد از اینکه سهام مورد نظرمان را انتخاب کردیم، باید تلاش کنیم که این سهم‌ها را در قیمت‌های مناسب شکار کنیم. البته استراتژی معاملاتی ما باید امکان خرید پله‌ای را بدهد؛ به این معنا که باید اصول مدیریت سرمایه را هم در استراتژی‌مان در نظر داشته باشیم و تمام پول‌مان را در یک معامله خرج نکنیم و همیشه احتمال بدهیم که قیمت سهام مورد نظرمان ممکن است روزهای بعد پایین‌تر هم بیاید و فرصت مناسب‌تری برای خرید در اختیارمان بگذارد.

مزایای داشتن استراتژی برای معامله‌گر

هدف اصلی استراتژی‌های معاملاتی این است که از سوگیری‌های رفتاری در تصمیم‌گیری‌های مالی جلوگیری و سودآوری مناسب و پایدار تضمین شود. به بیان ساده‌تر، وقتی استراتژی معاملاتی مشخصی داشته باشیم و در تمام شرایط به این استراتژی پایبند بمانیم، خطر تصمیم‌گیری‌های هیجانی تهدیدمان نخواهد کرد.

پس می‌شود مهم‌ترین مزیت‌های پایبندی به استراتژی معاملاتی را این‌گونه خلاصه کرد:

  • جلوگیری از سوگیری رفتاری در سرمایه‌گذاری
  • خریدوفروش سهام بر مبنایی مشخص
  • دوری از خریدوفروش هیجانی
  • بازدهی مناسب و پایدار در بلندمدت

معایب نداشتن استراتژی معاملاتی

اگر برای خریدوفروش سهام قاعده مشخصی نداشته باشیم، ممکن است به‌راحتی دچار ترس یا طمع شویم و نتوانیم سهمی را به‌موقع بخریم و به‌موقع بفروشیم. مثلا ممکن است سهمی را در نقطه نامناسبی بخریم و بعد از ۱۵درصد افت، آن را بفروشیم و رشد سهم درست بعد از فروش ما آغاز شود. برعکس، ممکن است سهمی را بخریم و بعد از ۱۰درصد زیان، به امید آغاز روند صعودی، آن را نگه داریم و به‌مرور بیشتر و بیشتر در ضرر فرو برویم.

همچنین ممکن است بعد از رسیدن به هدف قیمتی مورد نظر، طمع کنیم و به امید سود بیشتر، سهم را بیش از حد نگه داریم. در این صورت ممکن است به‌راحتی تمام سودمان را از دست بدهیم. معایب نداشتن استراتژی را می‌توانیم به این صورت خلاصه کنیم:

  • تصمیم‌گیری‌های هیجانی و دور از منطق سرمایه‌گذاری
  • عدم شناسایی سود در زمان مناسب و از دست دادن سود
  • پایبندنبودن به حد ضرر و افزایش زیان
  • بازدهی نامناسب و همراه با نوسان
  • و در نهایت، از دست دادن آرامش در زندگی شخصی

جمع‌بندی

در این مطلب با فلسفه استراتژی معاملاتی آشنا شدیم و دیدیم که می‌شود استراتژی‌های مختلفی برای حضور در بازار سرمایه طراحی کرد. با کلیات یک استراتژی معاملاتی مناسب آشنا شدیم و دیدیم که نداشتن چنین طرحی می‌تواند به از دست دادن سود، ضرر کردن و حتی از دست دادن آرامش ذهنی منجر شود. بیراه نیست اگر بگوییم درک اهمیت استراتژی معاملاتی از داشتن استراتژی مهم‌تر است، چون اگر چنین نیازی را درست درک کنیم، حتما به دنبال طراحی استراتژی مناسب خواهیم رفت و همواره استراتژی‌مان را ارزیابی خواهیم کرد تا بتوانیم آن را با شرایط روز متناسب کنیم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.