پورتفولیوی دفاعی و متمرکز بر سهام


انتقال وزارت‌خانه‌ها به دارالامان؛ فرصت‌هاو تهدیدها

پروژه‌های شهری‌است که یک شهر را می‌سازد. اما بسیاری از این پروژه‌ها بدون داشتن دید استراتژیک و بدون رعایت استندردهای مدیریتِ استراتژیک طرح‌ریزی و اجرا می‌گردند. پروژه‌های کلانی مثل مترو، منوریل و خیابان‌ها و کوچه‌های اصلی و فرعی و … بدون داشتن مطالعات استراتژیک و روی‌کرد راهبردی می‌تواند ضرر‌های بزرگی را به شهر و شهروندان بزند. تلفیق بین رشته‌های مدیریت پروژه و ساخت و مدیریت شهری می‌تواند باعث به میان آوردن مباحث میان رشته‌یی برای حل این مشکلات شود.

محیط زیست پاک و مناسب باعث رشد هرچه بیشتر خلاقیت و دانش اطفال و بزگ سالان می‌شود. سیستم فعلی شهر کابل به هیچ وجه با حداقل‌های استندردهای جهانی هم‌خوانی ندارد و در بدترین وضعیت ممکن قرار دارد. در طی این ۱۷ سال هم متاسفانه هیچ فکر اساسی نشده است و هنوز هم اوج فاجعه مشخص نشده است.

اوج فاجعه زیست محیطی شهر کابل در بیست سال آینده مشخص خواهد شد. افزایش مرگ‌و‌میر اطفال و ریش‌سفیدان به بالاتر از ۳۰ درصد افزایش خواهد یافت. بیماری‌های تنفسی و سنگ گرده افزایش سقط جنین، افزایش بیماری‌های جلدی، افزایش تولد نوزادان نارس و مونگل، افزایش بیماری‌های روانی و قلبی و مغزی و هزاران مشکل دیگر تا سال دیگر در کابل و کشور خود را نشان خواهد داد.

پیش‌بینی می‌شود تا ده سال آینده کابل به آلوده‌ترین شهر جهان تبدیل خواهد شد. اگر انتقال وزارت‌خانه‌ها، محیط زیست، فاضلاب، تصفیه‌خانه و آب حل نشود به کاملی سایر کاره بی‌هوده خواهد بود. به طور متوسط مصرف هر شخص بین ۸۰ تا ۱۲۰ لیتر در روز بوده و تولید فاضلاب خشک و تر، بین ۲ الی ۸ کیلو گرم است. اگر جمعیت ثابت و متغییر ۲۰ وزارت‌خانه و اداره را ۵۰ هزار نفر بگیریم تولید فاضلاب این ۵۰ هزار نفر در خوشبینانه‌ترین حالت حداقل یک صد هزار کیلوگرم یعنی برابر به ۱۰۰ تن می‌باشد. بنابراین تخلیه این فاضلاب به چه صورت خواهد بود؟

کابل فاقد سیستم فاضلاب است. سیستم فاضلاب‌های موجود هم جوابگو نیست. سیستم تصفیه فاضلاب از چه سیستمی پیروی خواهد کرد؟ سیستم دیواتس یا سیتم‌های بولوژیک و یا غیره. تخلیه این حجم کثافات و بوی بد، مشکلاتی بسیار عظیمی خواهد بود که باید برای آن‌ها فکری جدی شود.

زیربنا شاید مهم‌ترین بحث در انتقال این حجم عظیم نفر و کارمند و مراجعه کننده به غرب کابل خواهد بود. کابل بعد از ۱۷ سال هنوز برق ندارد. آب صحی نیست، امنیت وجودی ملموس ندارد. چگونه می‌خواهیم زیربنای پروژه به این عظمت را ایجاد کنیم؟

بخش زیربنا را به دو قسمت تقسیم می کنیم:

۱. قبل از اجرای پروژه

۲. بعد از اجرای پروژه

معمولن در تمام پروژه‌ها اول زیربنای آن تامین می‌شود و سپس پروژه اجرا می‌شود. مطالعات وسیعی باید در مورد زیربنای موجود و مورد نیاز در این پروژه انجام گیرد.

جای مطالعات حرفه‌یی در افغانستان بسیار خالی است. مطالعات از خود اصول و فن دارد. تعریف زیربنا هم مشکل است. ما چگونه می‌خواهیم آب این حجم عظیم از نفرات را تامین کنیم؟ برق و یا هم سرک و سیستم‌های آسایشی و رفاهی را فراهم کنیم؟

  1. فرهنگ استفاده از این گونه مجتمع‌های اداری

فرهنگ؛ راهکارهای شایع و موجه برای رفع هرگونه نیاز واقعی یا غیر واقعی در یک جامعه است. فرهنگ همواره به گونه نرم‌افزار بوده که تمدن شامل سخت‌افزار آن به شمار می‌رود. فرهنگ چیزی است که مردم با آن زندگی می‌کنند. در کل فرهنگ از آنِ مردم است. از همین رو است که هر منطقه از هر کشوری می‌تواند فرهنگ متفاوتی با دیگر مناطق آن کشور داشته باشد.

فرهنگ به وسیله آموزش، به نسل بعدی منتقل می‌شود. درباره فرهنگ سخن بسیار است. در اینجا فرهنگ استفاده را به دو بخش تقسیم می‌کنم. اول فرهنگ کارمندان و روسا و وزیران در استفاده صحیح از محل کار و به‌وجود آوردن فضای درست و استندرد کاری و دوم فرهنگ مردم و شهروندان مراجعه کننده به اداره یا وزارت مربوطه.

فضاهای کاری فعلی در اکثر ادارات ما غیر استندرد و غیر علمی است و هیچ تناسبی با فرهنگ و موقعیت شغلی افراد ندارد. نبود تشناب‌های قابل استفاده، اتاق‌های بدون نور طبیعی، اتاق‌های غیر استاندارد با ابعاد نامتجانس و عدم طراحیِ ارگانیک متناسب با بدن افراد از معایب سازه‌های کنونی است. از این سبب قبل از ایجاد چنین مجتمعی باید با تبلیغات مناسب در تلویزیون و رسانه‌های جمعی مزایا و معایب این کار به دقت شناسایی گردد. آیا مردم با ایجاد چنین طرحی موافق هستند؟ آیا این طرح باعث کاهش مشکلات مردم خواهد شد؟ آیا این موضوع بروکراسی و کاغذپرانی فعلی ادارات را کاهش می دهد؟

کارمندان به چه طریقی می‌توانند با این موضوع برخورد کنند؟ آیا این موضوع به نفع یا ضرر آن‌ها خواهد بود؟ وقنی ما فرهنگ استفاده از یک طرح را به وجود نیاوردیم قطعن در آن طرح شکست خواهیم خورد. اگر چه وزارت اطلاعات‌و‌فرهنگ در این زمینه موثریت زیادی دارد اما تا کنون فعالیت خاصی از این وزارت دیده نشده است. برای این موضوع پیش‌نهاد می‌شود چندین جلسه کارشناسی با حضور متخصصین شهرسازی و معماری در رسانه‌های جمعی برگزار شود تا با اطلاع‌رسانی صحیح ذهن مردم برای ایجاد این چنین طرحی آماده شود.

  1. نوع طراحی قابل قبول با توجه به معماری افغانستان.

معماری از کلمه یونانیِ «ἀρχιτέκτων» مشتق شده است که کلمه «ἀρχι» به معنای رییس و «τέκτων» به معنای سازنده می‌باشد. این واژه هم فرآیند و هم محصول برنامه‌ریزی، طراحی و ساخت‌وساز است. آثار معماری در قالب موضوعات ساختمان اغلب به عنوان نمادهای فرهنگی و سیاسی و به عنوان آثار هنری درک می‌شوند. تمدن‌های تاریخی اغلب با بقای دستاوردهای معماری نظیر اهرام ثلاثه مصر شناخته شده اند.

عملکرد یک معمار که به آن معماری گویند به معنای پیش‌نهاد یا ارایه خدمات حرفه‌یی در ارتباط با طراحی و ساخت ساختمان یا گروهی از ساختمان‌ها‌ٰست و یا فضایی در اطراف سایت ساختمان که هدف عمده آن اشغال یا استفاده توسط انسان است.

واژه معماری برای توصیف فعالیت طراحی هر نوع سیستم سازگار شده است. و به طور رایج در توصیف فن‌آوریی اطلاعات استفاده می‌شود. در رابطه با ساختمان؛ معماری تا حالا برنامه‌ریزی، طراحی و ساخت فرم، فضا و محیطی که منعکس کننده کاربرد فنی، اجتماعی، زیست محیطی، و ملاحظات زیبایی شناختی باشد را انجام داده است. همه آن کارها نیازمند روش‌های خلاقانه و هماهنگیِ مواد، فن‌آوری، نور و سایه است.

و نیز معماری در برگیرنده جنبه‌های عملگرایانه ساختمان و تحقق سازه‌ها، از جمله برنامه‌ریزی، برآورد هزینه و مدیریت ساخت است. در یک تعریف کلی از معماری «ویلیام موریس» چنین می‌نویسد: معماری؛ شامل تمام محیط فیزیکی است که زندگی بشر را در بر می‌گیرد و تا زمانی که جزئی از دنیای متمدن بشمار می‌آییم، نمی‌توانیم خود را از حیطه آن خارج کنیم. زیرا که معماری عبارت از مجموعه اصلاحات و تغییراتی است که به اقتضای نیازهای انسان، بر روی کره «زمین» ایجاد شده‌است که تنها صحراهای بی «آب» و «علف» از آن بی‌نصیب مانده‌اند. ما نمی‌توانیم تمام منافع خود را در زمینه معماری در اختیار گروه کوچکی از مردمان تحصیل‌کرده بگذاریم و آن‌ها را مامور کنیم که برای ما جستجو کنند، کشف کنند و محیطی را که ما باید در آن زندگی کنیم شکل دهند و بعد ما آن را ساخته و پرداخته تحویل بگیریم و سپس شگفت‌زده شویم که ویژگی و کارکرد آن چیست. برعکس این بر ماست که هر یک به نوبه خود ترتیب صحیح به‌وجود آمدن مناظر سطح کره زمین را سرپرستی و دیدبانی کنیم و هر یک از ما باید با دست‌ها و «مغز» خود سهم خود را در این وظیفه ادا کنیم.

در تعریفی دیگر از «لوکوربوزیه» یکی از بزرگترین معماران دوران مدرن می‌گوید:

«معماری بازیی استادانه و درست اشکال در زیر نور است».

از جمله فعالیت‌های محیط مهندسی می‌توان از تعمیرات رهایشی، عام المنفعه، اداری، صنعتی، مدنی، زراعتی، و غیره نام برد. خواسته‌های اساسی مهندسی در یک ساختمان نظر به نوعیت ساختمان، وضعیت اجتماعی، شرایط مادی جامعه و شرایط اقلیمی و منطقه‌یی ساختمان تقسیم می‌شود. ساختمان‌ها نظر به سطح انکشاف و تمدن جامعه، انکشاف تکنالوژی و تولید و شرایط استفاده از مواد تولیدی، وضعیت اجتماعی نیز تغیر کرده و تأثیر بارزی بالای مهندسی و مفاهیم آن دارد.

مهندسی یکی از مهمترین بخش‌های عرصۀ زندگیِ باشندگان افغانستان است. زیرا؛ از اثر آن، در ادوار مختلف زندگیِ بشر سهولت‌های عمده زیستی به‌وجود آمده است. صدها سال می‌شود که مهندسی افغانستان تحت نفود سرزمینی عظیم و به‌هم پیوسته دو قاره‌یی آسیا و اروپا قرار دارد. بنابراین دانستن این سلسله مراتب از شروع تا به حال یک نیاز است و با دانستن آن مهندسی افغانستان شکل برجسته‌تری را به خود خواهد گرفت.

طراحیِ معماری در اصل استفاده خلاقانه از توده، فضا، بافت، نور، سایه، مصالح، برنامه و عناصر برنامه ریزی مانند هزینه، ساخت و فناوری است به منظور دستیابی به اهداف زیباشناختی، عملکردی و اغلب هنری. این تعریف، معماری را از طراحی مهندسی که استفاده خلاقانه از مصالح و فرم‌ها با بهره‌گیری از ریاضیات و قواعد علمی است، متمایز می‌کند.

آثار معماری به عنوان نمادهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی یک کشور شناخته می‌شوند. تمدن‌های تاریخی، نخست از طریق همین آثار معماری شناخته می‌شوند. ساختمان‌هایی چون تخت جمشید، هرم‌های سه‌گانه مصر، کالاسیوم روم از جمله چنین آثاری به‌شمار می‌آیند. آثاری که پیوند دهنده خودآگاهی‌ اجتماعی بوده‌اند. شهرها، مذاهب و فرهنگ‌ها از طریق همین یادواره‌ها خود را می‌شناسانند.

افغانستان به‌دلیل قرارگرفتن در مسیر جاده ابریشم محل پیوندگاه تمدن‌های بزرگ جهان و یکی از مهم‌ترین مراکز بازرگانی عصر باستان به شمار می‌رفته‌ است.

این موقعیت مهم و حساس ژئواستراتژیکی و ژئوپولیتیکی «افغانستان» در شکل دادن موزائیکی غنیِ از فرهنگ‌ها و تمدن‌های بزرگی چون آسیای مرکزی، خاورمیانه و آسیای جنوبی در این کشور نقش مهمی داشته‌ است.

معماری یکی از مظاهر بیرونی فرهنگ یک جامعه می‌باشد. این هنر نماد مناسبی برای مطالعه «فرهنگ» آن جامعه محسوب می‌شود و پورتفولیوی دفاعی و متمرکز بر سهام هر فرهنگ دارای معماری مختص به خود است. یا معماری هنر و فن ساختن بناها، راه‌ها، میدان‌ها، تونل‌ها، کانال‌ها، فابریکات، پارک‌ها وغیره می‌باشد. این سازه‌ها غرض سهولت برای زندگی بشری و سایر جانداران اعمار می‌شود. معماری کشور افغانستان دارای سبک خاص افغانستانی بوده که توسط طراح معماری یا مهندس طرح شده است… در معماری افغانی یک فاصله یا مرز بین هنر، معماری و مهندسی وجود دارد. معماری در افغانستان از شهر بُخدی آغاز شده و پس از در تقاطع هنر معماریی هندی، چینایی، یونانی، عربی و اروپایی اشکال و انواع مختلف معماری را بخود گرفته است. این سبک‌های گوناگون در غنا معماری کشور افزوده است. با شکوه‌ترین دوره معماری در افغانستان دوره یونانیان باختری، کوشانیان، تیموریان، غزنوییان، غوریان، امانی و ظاهر خانی است.

از قرن ۱۸ به بعد معمولن معماری اروپایی در افغانستان مروج شد. اکنون سبک معماریی هندی، ایرانی و اروپایی مروج است. سبک‌های رایج شده اخیر آنچنان در زیبایی شهرهای افغانستان موثر نبوده است. در سال‌های اخیر به دلیل جنگ و فقدان معماران با سابقه و تحصیل‌کرده نماهای کنونی شهرها پر از آشوب بصری است. ساخنمان‌های کنونی فاقد هرگونه طرح معماریی علمی و اصولی می‌باشد. در معماری سه اصل یعنی استحکام، کارایی و زیبایی خیلی مهم است. معماریی خاص افغانستانی در نورستان، بلخ و اطراف آن، شهر کهنه کابل، خانه‌های سنگیِ سالنگ‌ها و هرات دیده می‌شود. که هنوز کمتر آسیب دیده و دارای استحکام است.

در طراحی این مجتمع موارد زیادی را باید در نظر داشت. از جمله پارکینگ مورد نیاز، فضای سبز و تفریح و استراحت برای مراجعه کنندگان، ایجاد سهولت برای افراد دارای معلولیت و ریش‌سفیدان، تشناب‌های عمومی و پاک، آسان‌سورهای مدرن، نمای متناسب با شهر، پلان‌های ساختمانیِ متناسب با کاربرد هروزارت‌خانه، سهولت دسترسی جداگانه برای کارمندان و مراجعین و روسا و ده‌ها مورد دیگر.

متاسفانه در حالت فعلی هیچ وزارت خانه‌یی در حد وزارت خانه نیست. ساختمان‌های وزارت‌خانه‌ها در حال حاضر تنها برای کاربران وزارت‌خانه‌ها استفاده می‌شوند و در ضمن بسیار قدیمی و بد ریخت نیز استند. خصوصن وزارت اطلاعات‌و‌فرهنگ، وزارت شهرسازی، وزارت فوایدعامه و وزارت صحت و وزارت مالیه.

در طراحی جدید این پروژه باید مباحث جدید معماری مثل معماری دفاعی و اصل پراکندگی منابع حساس کشور را برای مقابله با حوادث طبیعی و غیر طبیعی نیز در نظر داشت و نباید کل شریان‌های اساسی کشور را در یک جا متمرکز کرد.

با توجه به مطالب بالا طرح مهندسی و نحوه اجرای این پروژه بزرگ تاثیر بسیار زیاد بر معماری و شهرسازی افغانستان خواهد داشت و این طرح می‌تواند یکی از آثار و نمادهای بزرگ کشور باشد. پس در طراحی آن حتمن و یقینن باید وقت بسیاری گذاشته شود و در ضمن از طراحان افغانستان استفاده شود.پورتفولیوی دفاعی و متمرکز بر سهام

جمع کردن این تعداد از وزارت‌خانه با کاربرهای مختلف در یک مکان، مستلزم ایجاد مرکز خدمات شهری برای آسایش و رفاه مراجعه‌کنندگان و کارمندان این ادارات می باشد. تامین آب، برق و انرژی برای این ساختمان‌ها خود پروژه‌یی عظیم خواهد بود. همچنین نحوه رساندن امکانات شهری و توزیع مناسب آن بین ساختمان‌ها از دیگر چالش‌های پیش روی خواهدبود.

قبل از شروع اجرای پروژه حتمن باید زیرساخت‌های مناسب برای این پروژه طراحی و اجرا شود. تامین مرکزگرمیِ متمرکز، ایحاد چیلرهای جذبی و پیشرفته برای تامین سرما و همچنین پورتفولیوی دفاعی و متمرکز بر سهام استفاده از مصالح نوین مانند خشت های CLC و هبلکس و کاهش وزن ساختمان‌ها، کلکین‌های دو جداره و سه جداره و همچنین پیپ‌های ۵ لایه و دیگر مصالح می‌تواند هزینه‌های نهایی ما را کاهش دهد. ایجاد تونل انرژی می‌تواند یکی از راه کارهای حل این مشکل باشد.

از آنجای‌که افغانستان در حال حاضر امنیت برخوردار نیست مهم‌ترین کار در این پروژه‌ها تامین امنیت وزارت‌خانه‌هاست – به گونه که مزاحم مردم همسایه و مراجعه کنندگان نشود- تامین امنیت به گونه‌یی نباید باشد که کل سرک دارالامان بند شود و مردم بیش از پیش دچار زخمت شوند و یا پلان کاربردی ما را از بین ببرد. همچین پلان‌های امنیتی کنونی در شهر کابل نه از نظر امنیتی درست است و نه از نظر زیبایی شناسی. به راحتی و با یک بررسی آسان می‌شود تمام پلان‌های امنیتی شهر کابل را به گونه‌یی تغییر داد که از اصلن نشود تشخیص داد. بلوک‌های کانکریتی است اما به دلیل عدم وجود متخصصین و همچینین فرهنگ این کار ساده و کم هزینه انجام نشده است.

ایحاد نقاشی و رسامی روی بلوک‌های سیمانی کم‌ترین کاری است که می‌شود و یا ایجاد درخت و سبزه روی فضاهای امنیتی هم طراوت خاصی به محیط اطراف می‌بخشد و هم از نظر زیبایی شناسی مقبول است. همچین پیش‌نهاد می‌شود مطالعات و اجرای عملی برنامه استراتژی توسعه شهری در کابل (CDS) شروع شود. تا بتوانیم بر بخشی از مشکلات غلبه کنیم.

نتیجه‌گیری

نوع کاربرد ما باید با توجه به نوع وزارت‌خانه متفاوت باشد تا هر وزارت‌خانه بتواند به طور مستقل به امورات خود رسیدگی کند. راه‌های ورودیی هر وزارت خانه باید حداقل به دو و حداکثر به سه بخش مجزا برای ورود و خروج مراجعه‌کنندگان، کارمندان و وزراء تقسیم شود.

انتقال وزارت‌خانه‌ها یک طرح خوب است اما نمی‌توان کل وزارت‌خانه‌ها را به آنجا منتقل کرد. به نظر می‌رسد وزارت خانه‌هایی که ارتباط کاری بیشتری با هم دارند باید منتقل شود. و برای تامین امنیت و بند نشدن سرک راه‌کارهای متعددی را روی دست می‌توان گرفت. طراحی باید توسط یک گروپ کاری، تحت نظر سرمهندس انجام گیرد تا طرح‌هایی ارایه شود که هم متناسب با فرهنگ افغانستان باشد و هم جلوه جدید از افغانستان مدرن را به جهانیان نشان دهد.

اگر تمام موضوعات فوق را طبق جدول و روش SWOT مورد بررسی نمونه‌یی قرار بدهیم می‌بینیم که میزان تهدیدات بیشتر از فرصت‌ها است و میزان مزایا کمتر از عیوب. با توجه به شرایط فعلی زیربنایی و سرک‌های موجود در منطقه و از نقطه‌نظر علمی این پروژه یک پروژه با موفقیت کمتر خواهد بود. اما با توجه به جدول SWOT فرصت‌ها و بعضی از مزایای این پروژه به قسمی است که می‌تواند سرنوشت پروژه را تغییر دهد و تهدات را به فرصت تبدیل کند. پیش‌بینی می‌شود این پروژه زمانی بین ۵ تا ۱۰ سال را در بر بگیرد و هزینه‌یی بین ۱ الی ۲ میلیارد دالر داشت باشد که با کمی دقت و صرفه‌جویی و ایجاد مدیریت پورتفولیو می‌توان زمان پروژه و دفاتر PPMO را حداقل ۳۰ درصد صرفه‌جویی کرد.

موضوعات مطرح شده از نگاه اکادمیک و علمی مطرح شده است این نظرات و پیش‌نهادها و نقد از جنبه آکادمیک و علمی بوده است و هیچ نظر سیاسی در آن دخیل نیست. مطالعاتی که نویسنده از طریق دانشجویان ماستریی شهرسازی انجام داده است منجر به ارایه پیشنهادهای شده که ممکن است مدیران ارشد و تصمیم گیران اصلی را در این زمینه یاری رساند.

ژاپن، کشوری با سه بانک

ده سال پیش، ۱۴ بانک در ژاپن موجود بود. اکنون پس از وقوع یک بحران مالی و مقابله با همه‌گونه حباب در بخش اموال و دارایی‌های مختلف، تنها سه بانک در این کشور وجود دارد. طی این سال‌ها، برخی از بانک‌ها دچار فروپاشی و ورشکستگی شدند و یا به خاطر وام‌های هنگفتی که در اواخر دهه ۸۰میلیادی پرداخت کردند، دستخوش مشکلات زیادی شدند، چون در این مدت قیمت املاک و مستغلات و سهام به اوج خود رسیده بود، سایر بانک‌ها هم در روند ادغام، جذب بانک‌های دیگر شدند. این وضعیت هیچ تصویر زیبایی را برای بانک‌ها به نمایش نگذاشت. بانک‌هایی که باقی ماندند در شرایط بی‌بازده به سر می‌برند و به اندازه کافی سوددهی ندارند. آنها تازه هم‌اکنون اقدام به تدوین استراتژی‌هایی برای تجهیز خودشان کردند تا در اقتصاد حرفی برای گفتن داشته باشند. با هر استانداردی که بسنجیم، سه بانکی که در نهایت باقی مانده‌اند بسیار بزرگند.

ده سال پیش، ۱۴ بانک در ژاپن موجود بود. اکنون پس از وقوع یک بحران مالی و مقابله با همه‌گونه حباب در بخش اموال و دارایی‌های مختلف، تنها سه بانک در این کشور وجود دارد. طی این سال‌ها، برخی از بانک‌ها دچار فروپاشی و ورشکستگی شدند و یا به خاطر وام‌های هنگفتی که در اواخر دهه ۸۰میلیادی پرداخت کردند، دستخوش مشکلات زیادی شدند، چون در این مدت قیمت املاک و مستغلات و سهام به اوج خود رسیده بود، سایر بانک‌ها هم در روند ادغام، جذب بانک‌های دیگر شدند. این وضعیت هیچ تصویر زیبایی را برای بانک‌ها به نمایش نگذاشت. بانک‌هایی که باقی ماندند در شرایط بی‌بازده به سر می‌برند و به اندازه کافی سوددهی ندارند. آنها تازه هم‌اکنون اقدام به تدوین استراتژی‌هایی برای تجهیز خودشان کردند تا در اقتصاد حرفی برای گفتن داشته باشند. با هر استانداردی که بسنجیم، سه بانکی که در نهایت باقی مانده‌اند بسیار بزرگند. اولین بانک، یعنی ام‌یو‌اف‌جی، امسال با ادغام بانک توکیو- میتسوبیشی و یواف‌جی هم‌اکنون اگر بزرگ‌ترین بانک جهان نباشد، از لحاظ میزان دارایی بی‌تردید بزرگ‌ترین بانک جهان محسوب می‌شود. دومین بانک به نام میزو، طی ادغام بانک صنعت ژاپن با بانک‌های دایی‌ایچی و فوجی به وجود آمد. سومین بانک این کشور هم که بانک اس‌ام‌بی‌سی نام دارد، هنگامی شکل گرفت که بانک سامتیومو با بانک میتسویی ادغام شد.

هرسه این بانک‌ها از بزرگ‌ترین بانک‌های جهان به شمار می‌روند. هریک از این سه بانک در سال منتهی به ۳۱ مارس رکوردی اعجاب‌آور را در سود خود به ثبت رساندند، اگرچه هرسه آنها از عواملی استثنایی در این امر بهره جستند.

افزایش در نرخ بهره درازمدت طی سه ماه ابتدایی سال مالی آنها باعث شد کاهشی در پورتفولیوی آنها به وجود آید و همین امر نتایج عملکرد آنها را در فصل اول کاهش داد، اما وام‌های بلااستفاده صنعت بانکداری ژاپن در این سال کاهش قابل‌توجهی یافت.

سهم وام‌های نامعقولی که زمانی ۷درصد از کل وام‌های پرداختی را تشکیل می‌داد، در این سال به حدود یک تا ۲درصد کاهش یافت. بالاخره اینکه هم‌اکنون مدیران این بانک‌ها توانایی آن را دارند که در جست‌وجوی موفقیتی بیش از پورتفولیوی دفاعی و متمرکز بر سهام ادامه حیات بانکشان باشند و به راه‌های جدید کسب درآمد فکر کنند. آنها گام نخست خود را با اعتراف صادقانه به اشتباهات گذشته برداشته‌اند. نوبویوکی هیرانو، مدیرکل بانک ام‌یواف‌جی می‌گوید: «نقش ما این شده بود که پول را از طریق سپرده از افراد بگیریم و به مشاغلی که برای رشدشان به دنبال پول بودند، منتقل کنیم. اما این روزها شرکت‌های بزرگ از لحاظ نقدینگی اشباع هستند و می‌توانند برای سرمایه‌گذاری‌هایشان از جیب خود خرج کنند».

علاوه بر وامی که بانک‌ها به شرکت‌های سرشناس می‌دهند، این روزها آنها قصد دارند فعالیت‌های خود را در زمینه‌های گوناگون افزایش دهند و این بدان معنا است که بانک‌های ژاپن برای رشد در زمینه‌های مختلف به مبارزه می‌پردازند. زمینه‌هایی از جمله پرداخت وام به بنگاه‌های اقتصادی کوچک و متوسط، پرداخت وام به اشخاص، فروش سرمایه‌گذاری‌های رهنی و امانی و بانکداری بین‌المللی، وام‌گیرندگان نیز از منافع این بانک‌ها بهره‌مند می‌شوند. ارقام منتشره از سوی بانک‌مرکزی ژاپن در روز هشتم اوت نشان‌دهنده آن بود که اعتبار بانک‌های ژاپن در ماه ژوئیه سریع‌ترین رکورد رشد را در یک دهه گذشته بر جای گذاشته است. اکنون اوضاع و شرایط چنان است که بانک‌های ژاپن را تشویق می‌کند رفتاری «عادی»‌تر از خود نشان دهند، یعنی بیشتر به همتاهای خود در دیگر نقاط جهان شبیه شوند. بانک ژاپن شروع به افزایش نرخ بهره کرده است. بانک‌ها پول‌های عمومی را که در اوج بحران به آنها عرضه شده پس می‌دهند. در ماه ژوئن بانک ام‌یو‌اف‌جی اولین بانکی شد که همه بدهی‌های عمومی خود را بازپس داد. ماه آینده نیز بانک میزو این کار را انجام خواهد داد. بانک اس‌ام‌بی‌سی نیز برنامه‌ریزی پورتفولیوی دفاعی و متمرکز بر سهام کرده است که همه وام‌های خود را تا پایان سال بازپس دهد. این اقدام آنها را قادر خواهد ساخت بتوانند سودشان را به عنوان سرمایه‌های خود محسوب کنند. اما بازپرداخت دارایی‌های این بانک‌ها در حدود نیمی از بازپرداخت‌های غول‌های بانکداری جهان است. بنابراین چگونگی استفاده این بانک‌ها از سرمایه‌های جدیدشان امری بسیار حیاتی و مهم است.

همه بانک‌های ژاپن به دنبال افزایش پرداخت وام به شرکت‌های کوچک و متوسط هستند، اما هیروناری نوزاکی که یک تحلیلگر نیکوسیتی گروپ است، معتقد است که اس‌ام‌بی‌سی مشتاق‌ترین و حریص‌ترین بانک ژاپن در این زمینه است. این بانک اعلام کرده است که هزینه‌های پرسنلی را از طریق اتوماسیون دریافت تقاضا برای‌وام، کاهش داده است. این سیستم اتوماسیون به صورت خودکار به وام گیرنده گواهی‌های لازم را ارائه می‌دهد.

تاکنون میزان کاهش هزینه‌های پرسنلی تنها حدود ۵/۱درصد بوده است. اما میزو که بیشترین وام را در بازار داخلی ژاپن به شرکت‌ها پرداخت کرده، مدعی است که این کاهش هزینه‌هایش تا ۴۰درصد بوده است.

هر سه بانک ژاپن اعلام کرده‌اند که در حال بازبینی دقیق استراتژی‌های برون مرزی خود هستند. آنها پورتفولیوی دفاعی و متمرکز بر سهام که در دهه ۸۰ میلادی در خارج از مرزهای ژاپن با مشکلات زیادی مواجه شدند، اکنون قصد دارند تنها با تمرکز بر نقاط قوت خود به فعالیت در خارج از مرزهای ژاپن مشغول شوند.

ام یواف جی یکی از بانک‌های عالی‌رتبه جهان در زمینه سرمایه‌گذاری برای پروژه‌ها است.

شرکت همکاری‌های میزوهو که بخش سرمایه‌گذاری بانکی بانک میزو است، اعلام کرده است که فعالیت‌های خود را در انگلیس در زمینه مدیریت خرید سهام شرکت‌ها توسط مدیران متمرکز می‌کند. تسونهیرو ناکایاما، معاون شرکت همکاری‌های میزو می‌گوید که اگرچه هنوز هم کار بانک به خارج از مرزهای کشور گسترش می‌یابد، اما روش به کار گرفته شده در این گسترش کار کاملا متفاوت است. در گذشته بانک میزو دارای یک واحد بین‌المللی بود. اما اکنون هر بخش داخلی بانک مسوولیت هر دو امور داخلی و خارجی کار را بر عهده دارد. ناکایاما می‌گوید: «ما سعی می‌کنیم موتور کار خود را قوت بخشیم اما در عین حال مطمئن هم هستیم که ترمزهایمان به همان اندازه قوی است. ما درسمان را خوب یاد گرفته‌ایم.

هیروفومی‌گومی، مسوول آژانس خدمات پورتفولیوی دفاعی و متمرکز بر سهام مالی ژاپن که مسوولیت قانونگذاری بانک‌ها را بر عهده دارد گفته است، بانک‌های ژاپن نیاز دارند الگوهایی را برای خطر کردن در اختیار داشته باشند تا بتوانند در نواحی جدید فعالیت‌های خود پیش روند، به موفقیت رسند و افراد کارآمدی را برای فعالیت‌های برون مرزی خود بیابند. او می‌گوید در هر صنعتی وقتی مغز‌های متفکر به جای فکر کردن به پیشرفت ترقی مجبور به مقابله با تهدیدهای آن صنعت باشند، مشکلات جدی متوجه آن صنعت می‌شود. اما حداقل بانک‌های ژاپن مدعی هستند که این توصیه‌ها را جدی گرفته‌اند.

پورتفولیوی دفاعی و متمرکز بر سهام

یوتیوب

یوتیوب چیست؟ آموزش کار با یوتیوب + 6 راه کسب درآمد از آن

15 راه افزایش وفاداری مشتریان

وفاداری مشتری (Customer Loyalty) چیست؟ 15 راه افزایش وفاداری مشتریان

هویت برند چیست و چگونه برای برندمان هویت بسازیم؟

می‌خوای تازه شروع کنید؟

4 تغییر بزرگ در گوگل آنالیتیکس 4 که باید بدانید

مشکل از دسترس خارج شدن گوگل ادز برای کاربران ایرانی برطرف شد

آشنایی با گوگل آنالیتیکس 4 ابزار تحلیل داده‌ها

بازاریابی 360 درجه چیست؟ | اجرای کمپین بازاریابی 360 درجه

چهارمین گردهمایی دیجیتال مارکتینگ دهبان برگزار شد

پرفورمنس مارکتینگ (Performance Marketing) | بازاریابی عملگرا چیست؟

برندسازی (Branding) چیست؟ 7 تکنیک برندینگ برای مبتدی ها

پرسونا چیست؟ آموزش قدم به قدم طراحی پرسونا مشتری

آموزش سئو در 30 روز (خودآموز سئو)

گیمیفیکیشن (Gamification) چیست؟ 5 نمونه بازی گونگی

داستان سرایی برند (Brand Storytelling) | داستان برند شما چیست؟

لذت یادگیری رایگان در خبرنامه ما

اگر در فکر داشتن یک کسب‌و‌کار موفق در بازار آنلاین هستید، جای درستی آمده‌اید! دیجیتال مارکتینگ دانش پولسازی کسب و کارها از فضای دیجیتال است و ما با جامع‌ترین دوره‌های آموزش دیجیتال مارکتینگ شما را به یک متخصص تمام عیار تبدیل خواهیم کرد.

پیامدهای یک ابرقرارداد رسانه ای

به گزارش گروه فرهنگی بصیرت به نقل از خبرگزاری مهر، چندی پیش خبر رسید، در قراردادی به ارزش ۸۵ میلیارد دلار، کمپانی ای ‌تی ‌اندتی (AT&T) بعنوان دومین کمپانی بزرگ ارتباط از راه دور بی‌ سیم در ایالات متحده، قبول به خرید کمپانی قدرتمند رسانه ‌ای «تایم وارنر» کرده است.

این قرارداد که یکی از بزرگترین قراردادهای خرید و ادغام در تاریخ رسانه‌ است، برندهای محتوای تایم وارنر (Time Warner) از جمله اچ بی او، سی ‌ان ‌ان، برادران وارنر و دی ‌سی کامیکس را با پورتفولیوی خدمات موبایل، برادبند و تلویزیون ماهواره‌ای AT&Tمخلوط می ‌کند.

باید به این نکته اشاره کرد که تایم وارنر بیش از ۱۳۰ میلیون مشتری موبایلی و ۲۵ میلیون مشتری تلویزیون اشتراکی پولی از طریق سرویس دیرک تی ‌وی (DirecTV) دارد. AT&T سرویس دیرک تی وی را سال ۲۰۱۵ به ارزش ۵۰ میلیارد دلار خرید.

طبق این قرارداد که مورد تایید هیات مدیره هر دو کمپانی هم قرار گرفته، یک کمپانی تلفنی تاریخی که سابقه آن به بیش از ۱۳۰ سال پیش و الکساندر گراهام بل یعنی مخترع تلفن باز می ‌گردد را با تهیه‌ کننده برخی از محبوب‌ ترین فیلم ‌ها و سریال ‌های تلویزیونی از جمله «بازی تاج و تخت»، «هری پاتر» و «بتمن» متحد می‌ کند.

رندال استیونسون مدیر عامل AT&T که رهبر شرکتی خواهد بود که از ترکیب این دو به وجود می ‌آید، گفت این قرارداد به دو کمپانی اجازه می ‌دهد در دنیایی که پورتفولیوی دفاعی و متمرکز بر سهام مردم بیشتر و بیشتر در گوشی ‌های همراه خود به محتوا دسترسی پیدا می‌کنند، عملکرد سریع‌ تر و بهتری داشته باشند. او گفت: «دنیای توزیع و محتوا دارد با هم تلاقی پیدا می ‌کند و ما باید سریع ‌تر عمل کنیم و اگر می‌ خواهیم کاری حقیقتا خاص انجام بدهیم، باید محتوا را متفاوت ارایه کنیم، برای این پس زمینه ‌های موبایلی محتوا را در فرمت دیگری در اختیار بگذاریم. همه چیز درباره حرکت داشتن است.»

او در حین اعلام خبر شکل ‌گیری این قرارداد گفت: «ما بر این باوریم که محتوای پرمیوم همیشه برنده می ‌شود. این مسئله روی پرده بزرگ و صفحه تلویزیون حقیقت دارد و ما باور داریم که روی صفحه موبایل هم حقیقت خواهد داشت. وقتی محتوای تایم وارنر را با گستره عملیاتی و توزیعی خودمان مخلوط کنیم، چیزی واقعا خاص خواهیم داشت.»

آکشای شارما، تحلیلگر کمپانی گارتنر می‌ گوید AT&T می ‌خواهد با این قرارداد هوشمندتر شود. او اضافه کرد: «به جای اینکه آن‌ها یک تامین کننده معمولی ابله باشند، حالا می ‌خواهند همه چیزشان درباره محتوا و تجربه کاربر باشد.»

با این حال این قرارداد منتقدانی هم داشته که می ‌گویند ممکن است این روند باعث کاهش انتخاب مشتریان، قیمت‌ های بالاتر و از بین رفتن تنوع رسانه ‌ای شود. این انتقادها بیشتر از نوع سیاسی بوده‌ اند. روز شنبه، نامزد ریاست جمهوری حزب جمهوری خواه دونالد ترامپ قول داد که اگر رییس جمهور شود، جلوی عملی شدن این قرارداد را می‌ گیرد چون «دموکراسی را نابود خواهد کرد» و کسی که در صورت پیروزی هیلاری کلینتون معاون اول او خواهد شد یعنی تیم کِین هم گفته «طرفدار رقابت» است.

ترامپ در سخنرانی ‌اش در گِتیزبرگ واقع در ایالت پنسیلوانیا گفت این قرارداد به کمپانی ‌ای که شکل می ‌گیرد «تمرکز بیش از حد قدرت» می ‌دهد. ترامپ در ادامه صحبت‌هایش در مورد نبرد خود با «رسانه‌های ناصادق» اضافه کرد: «آن‌ها با درماندگی سعی دارند رای‌های من و صدای مردم آمریکا را سرکوب کنند. به عنوان مثال برای سازه قدرتی که من با آن می‌جنگم، AT&Tمی‌خواهد تایم وارنر و در نتیجه CNN را بخرد و این قراردادی است که من در پورتفولیوی دفاعی و متمرکز بر سهام دولتم آن را تایید نخواهم کرد چون قدرتی بیش از حد را در دستان تعدادی بسیار کم از افراد قرار می ‌دهد.»

ترامپ همچنین گفت در نظر دارد بزرگترین قرارداد رسانه ‌ای دیگر که خریداری NBC یونیورسال توسط کام کست در سال ۲۰۱۳ است را از میان ببرد و اضافه کرد: «قراردادهایی مثل این ‌ها دموکراسی ما را از بین می‌ برند.»

هیلاری کلینتون به سرعت جواب نداد، اما قول داده که شرکت‌ های بزرگ را تحت فشار و بررسی بیشتری قرار دهد. اوایل این ماه او گفته بودم «من قانون‌ گذاری ضدانحصار را قوی می کنم و واقعا قراردادهای ادغامی و خریداری بزرگ را زیر ذره ‌بین قرار می ‌دهم تا بزرگ ‌ها بزرگ ‌تر و بزرگ‌ تر نشوند.»

کین هم به ان‌ بی ‌سی گفت: «من طرفدار رقابت هستم. به نظرم در کل تمرکز کمتر در یک نقطه بیشتر کمک می کند، مخصوصا در صنعت رسانه.»

پیش از تایید نهایی، به احتمال زیاد وزارت دادگستری ایالات متحده و کمیسیون ارتباطات فدرال آمریکا هم این قرارداد را بازبینی خواهند کرد. AT&T و تایم وارنر مجبورند ثابت کنند که می ‌توانند به مشتریانش به اندازه محتوای خود، فرصت دسترسی به محتوای رقبا را هم بدهند. در این خصوص، مدیران اجرایی کمپانی از جمله کسانی بودند که شخصا خواستار «بازبینی قانونی بسیار دقیق» این قرارداد شدند.

استیونسون که گفته امیدوار است این قرارداد تا سال آینده نهایی شود، اضافه کرد که انتظار ندارد قانون گذاران چالش قابل توجهی برای او ایجاد کنند چون AT&T یک رقیب مستقیم را خریداری نمی ‌کند، بلکه با خریدن یک تامین کننده، به تجارت خود اضافه می ‌کند. او گفت: «این یک قرارداد افقی نیست. این یک ادغام عمودی است. نمی توانید مثال ‌های زیادی از قراردادهای ادغامی عمودی پیدا کنید که بلوکه شده باشند.»

اما از سوی دیگر، کریگ ارون رییس شرکت حامی حقوق مشتری فری پرِس (Free Press) می ‌گوید این قرارداد «مقدار زیادی قدرت رسانه ‌ای را زیر یک چتر سازمانی جمع می‌ کند» و احتمالا باعث می شود مخاطبان انتخاب ‌های کمتری داشته باشند و با قیمت ‌های بالاتری مواجه شوند. او به گاردین گفت: «ما در ماه‌ های آینده درباره مزیت‌ های ادعا شده این قرارداد خواهیم شنید، اما تاریخ نشان داده که ابرقراردادهایی مانند این منجر به قیمت ‌های بالاتر، انتخاب ‌های کمتر و قدرت زیاد در دست تعداد کم می‌ شوند.»

او اضافه کرد: «وال استریت حامی این قراردادهاست تا غول ‌های کوتاه ‌مدت به وجود بیایند، اما در نهایت آن ‌ها برای تجارت، رشد بزرگتر اقتصادی و مخصوصا خالقان و مصرف کنندگان محتوا بد هستند. این قرارداد آزمونی بزرگ برای رییس جمهور بعدی خواهد بود که آیا واقعا حامی ضد انحصار هست یا خیر. اگر باشد، باید این قرارداد را بلوکه کند.»

ریچارد گرین فیلد، تحلیلگر رسانه و تکنولوژی کمپانی بی ‌تی ‌آی ‌جی(BTIG) می ‌گوید این قرارداد نشان می ‌دهد که تایم وارنر بر این باور است که «میراث دنیای رسانه در کل به سوی رکود سکولار پیش می ‌رود.» او اضافه کرد که جف باوکس، رییس هیات مدیره و مدیرعامل تایم وارنر به ‌عنوان «هوشمندترین مدیر عامل صنعتی» در یادها باقی خواهد ماند که «می ‌دانست کی بفروشد و بیش از حد نیاز یک جا نماند تا ارزش برای سهامداران به حداکثر برسد.»

باوکس که دو سال پیش یک قرارداد خرید از سوی کمپانی قرن بیست و یکم فاکس را به ارزش ۸۵ دلار برای هر سهم رد کرده بود، اعلام کرده بود کمی دیگر هم با این کمپانی می ‌ماند و بعد استعفا می‌ دهد. او همچنین گفته بود انتظار دارد تمام مدیران بخش خلاقیت و تجاری هم «چند سال دیگر» باقی بمانند.

این قرارداد در حالی از راه رسیده که کمپانی ‌های ارتباط از راه دور با درماندگی سعی دارند محتوای سرگرمی را خریداری کنند تا خودشان را از رقبا متمایز کنند و نگذارند به یک بازیکن معمولی دیگر تبدیل شوند که محتوایش را از کمپانی ‌های دیگر می‌ گیرد. به طور مثال، وریزون (Verizon) که بزرگترین رقیب AT&T است، در حال حاضر در مراحل مذاکره به سر می برد تا یاهو را بخرد و از همین حالا موفق به خریداری ای ‌اوال (AOL) شده که صاحب هافینگتون پست است.

با این حال قرارداد AT&T در یک سطح دیگر قرار دارد و استیونسون می ‌گوید این کمپانی به نخستین کمپانی تلفن همراه آمریکایی تبدیل خواهد شد که به طور مستقیم با ارایه مجموعه ‌ای از محتوای آنلاین که مشابه با یک پکیج تلویزیون پولی است، با کمپانی ‌های تلویزیون کابلی رقابت خواهد کرد. در بیانیه اعلام خبر این قرارداد، این دو کمپانی گفتند: «این قرارداد مدل سرگرمی سنتی را تغییر می ‌دهد و مرزهای در دسترس بودن محتوای موبایلی را جلو می ‌برد تا به سود مشتری تمام شود.»

یکی از نگرانی ‌های اصلی این است که کمپانی ادغام شده جدید ممکن است از شبکه توزیع غول آسای خود (مشتریان دیرک تیوی و خدمات بی‌ سیم و برادبند) استفاده کند تا به محتوای خودش برتری غیرمنصفانه بدهد و آن را طوری ارایه کند که نسبت به رقبایش سرعت و دسترسی بهتری داشته باشد. البته این کار قوانین بی‌ طرفی اینترنتی را زیر پا می‌ گذارد؛ قوانینی که می‌ گوید تامین کنندگان خدمات اینترنتی نباید هوادار محصولات یا وبسایت خاصی باشند یا محتوای آن‌ها را بلوکه کنند.

AT&T برای انجام این کار فرم خاص خود را دارد. این کمپانی از همین حالا این امکان را به مشتریان بی ‌سیم خود داده که «دیرک تی‌ وی» را بدون اینکه دخالتی در قرارداد داده ‌های اینترنتی ‌شان داشته باشد مورد استفاده قرار دهند. این استراتژی به این معنی است که استریم کردن دیرک تی ‌وی ارزان ‌تر از استفاده از دیگر خدمات از آب درمی ‌آید. بعد از قرارداد تایم وارنر، AT&T می ‌تواند این استراتژی را بر «بازی تاج و تخت»، فیلم ‌های «هری پاتر» یا مسابقات فوتبال ان ‌اف ‌ال در تی ان تی (TNT) اعمال کند.

ین خبر خوبی برای مشتریان خود AT&T است، اما ممکن است به عنوان مزیتی غیرمنصفانه در رقابت با رقبایی از جمله اسلینگ تی وی (Sling TV) یا شرکت ‌های دیگری از جمله نت فلیکس و هولو به چشم بیاید، البته مگر اینکه آن‌ها به AT&T پول بدهند تا بتوانند چنین استراتژی را مخصوص خودشان هم اجرا کنند.

جیم نیل تحلیلگر از کمپانی فارستر ریسرچ می ‌گوید: «حالا چه اینکه موقعیت شبکه باشد یا پیشنهادهایی که روی صفحه نمایش تان دریافت می کنید، توزیع کننده مسلما این قابلیت تکنیکی را دارد تا کاری کند محتوای ساخت خودش بیشتر از رقبا دیده شود.»

نتیجه نهایی این است که دیگر تامین‌کنندگان محتوا سخت‌تر می‌ توانند برای جلب توجه مشتری رقابت کنند. در طولانی مدت این ممکن است کلا به معنای رقابت کمتر باشد و منجر به قیمت‌ های بالاتر شود. البته همه این را قبول ندارند. مثلا کرگ موفت تحلیلگر می‌ گوید: «در واقعیت، محدودیت ‌های قانونی به این معنی هستند که استفاده از محتوایی که مالکیت آن به صورت عمومی است به نفع توزیع ‌کننده تقریبا غیرممکن خواهد بود و به همین اندازه هم غیرممکن است که بتوان از توزیع خاص به نفع محتوایی که مالکیت آن عمومی است استفاده کرد.»

این نوع قرارداد باید به AT&T اجازه دهد تجربه بهتری برای کاربر خلق کند چون آن‌ ها در سراسر مجموعه ‌ای از دستگاه‌ ها از جمله گوشی همراه، تبلت و تلویزیون به محتوا دسترسی خواهند داشت و این تجربه ‌ای است که استفاده از آن در گذشته برای کاربران سخت بوده است. شارما می ‌گوید: «در حالیکه محتوا از پرده بزرگ به سمت لپ تاپ و اسمارت فون و تبلت حرکت می کند، آن‌ها می ‌توانند نقطه ‌ها را به هم متصل کنند. AT&T می‌ تواند اطلاعات مرتبط با موقعیت، دستگاه‌ ها و رفتار کاربر را به دست بیاورد تا محتوای درست را در زمان درست و با کاربری هر چه تمام ‌تر به او ارایه کند. این باعث می شود تجربه کاربر بسیار کامل ‌تر شود و نوآوری ‌های بیشتری به نفع مصرف ‌کننده شکل بگیرد.»

چه دلمان بخواهد چه نه، تبلیغات قسمت اعظم پولی را شکل می ‌دهند که حامی ساخت محتوای مصرفی مخاطبان است. ادغام AT&T و تایم وارنر می ‌تواند به معنی تبلیغات بیشتر باشد. ای‌ تی اندتی از همین حالا تبلیغات تلویزیونی متمرکز را آغاز کرده که طبق آن خانه ‌هایی که یک برنامه مشترک را از طریق دیرک تی ‌وی نگاه می کنند تبلیغات متفاوتی می ‌بینند. این برخورد می تواند حالا در تمام محتوا و پلتفورم‌ های این کمپانی شکل بگیرد.

شارما می‌ گوید: «می ‌دانم بعضی مواقع تماشا کردن تبلیغات تلویزیونی می‌ تواند دردناک باشد، اما آن‌ ها ضروری هستند چون پول تامین می ‌کنند. تبلیغات موضوعی یعنی که یک پزشک ممکن است تبلیغی برای مرسدس و بی‌ ام دبلیو ببیند، در حالی که فرزند او ممکن است با تبلیغاتی برای پپسی، کوکاکولا یا بازی ‌های ویدیویی مواجه شود.»

با خریدن تایم وارنر، AT&T می ‌تواند در عمل هزینه یک بسته استریمینگ که در حالت معمول بالاست را خرد کند. برای مشتریان، این به این معنی خواهد بود که مثلا به جای پرداخت ۱۴.۹۹ دلار در ماه برای اچ‌ بی‌ او ناو (HBO Now) یا ۱۶ دلار در ماه برای لیگ ان ‌بی ‌ای، ممکن است بتوانند اچ‌ بی ‌او، بسکتبال، اخبار سی ان ان و مجموعه ‌ای از فیلم های سینمایی برادران وارنر را در قالب یک بسته منفرد دریافت کنند و تنها یک بار برای تمام آن در ماه پول بپردازند.

ای‌ تی اند تی می‌ تواند یک مرحله جلوتر هم برود و این بسته استریمینگ را در قالب یک پکیج همراه با خدمات موبایلی اش جفت کند و به هر کسی که از خدمات موبایلی ‌اش استفاده می کند آن را با تخفیف ارایه کند. حالا اینکه محصولات AT&T می‌ توانند با مشتریان ارتباط برقرار کنند یا خیر را باید صبر کرد و دید.

این کمپانی تا اینجا کار خاصی در زمینه خلق اپلیکیشن‌ ها و خدماتی که مشتریان را کامل راضی کند نداشته، حداقل نه آنطور که نت فلیکس، هولو یا اچ ‌بی ‌او ناو این کار را انجام داده ‌اند. اما در عین حال اگر مشتریانی که پیش از این نمی ‌توانستند پول اچ ‌بی ‌او را بدهند حالا بتوانند به خاطر تبلیغات آن را روی موبایل ‌شان با قیمتی کمتر تجربه کنند، خیلی ساده می ‌توان تصور کرد که گروهی بزرگ از مشتریان علاقه مند خواهند بود و سخت می‌ توان گفت پیشنهاد دادن چنین چیزی به آن ها ممکن است برای بازار در حالت کلی بد تمام شود.

اما این نسخه نیمه پر لیوان ماجرا برای مصرف ‌کنندگان است. این طرح جدید از ارتباط از راه دور و رسانه می‌ تواند راهی پیدا کند تا محتوای استریمینگ خود را به مردمی ارایه کند که پیش از این توان خریداری آن را نداشته ‌اند و اگر این اتفاق بیفتد، رقبایی مثل وریزون، کام کست و نت فلیکس هم مجبور می ‌شوند چیزهای بیشتری ارایه کنند. استیونسون می ‌گوید: «در نهایت، ما فکر می‌ کنیم می ‌توانیم رو در رو با کمپانی‌ های کابلی با یک پیشنهاد بی‌ سیم رقابت کنیم. می ‌توانیم در همان بازه قیمتی این محتوا را هم اضافه کنیم که به نظرمان هیجان‌انگیز است.»

استیونسون در جدیدترین صحبت ‌هایش، به دفاع از قرارداد ادغامی کمپانی ‌اش پرداخت و گفت منتقدانی که ادعا می‌ کنند این قرارداد قیمت‌ ها را بالا می‌ برد «بی ‌اطلاع» هستند. به عنوان مدرک این حرفش، او اعلام کرد که دیرک تی وی به زودی یک سرویس استریمینگ به نام دیرک تی وی ناو (DirecTV Now) به راه می ‌اندازد که قیمتش تنها ۳۵ دلار در ماه خواهد بود.

او در پاسخ به سوالی از سوی، خبرنگار وال استریت ژورنال گفت: «من از انتقادها تعجبی نمی ‌کنم. آن ‌ها ناشی از بی ‌اطلاعی هستند. هرکسی که بگوید این قرارداد وسیله ‌ای برای بالا بردن قیمت هاست مسئله اصلی کاری که ما می ‌خواهیم انجام بدهیم را نادیده گرفته است.»

بلومنستین مشخصا درباره انتقادها نسبت به این ادغام از سوی دونالد ترامپ، تیم کین، وزارت دادگستری و کمیسیون ارتباطات فدرال اشاره کرد که پیش از این هم نسبت به ابرقراردادهای ادغامی و مسائل ضد انحصاری اظهار نگرانی کرده بودند. سناتور ال فرانکن از مینسوتا و سناتور برنی سندرز نامزد پیشین ریاست جمهوری حزب دموکرات از ایالت آیووا هم از جمله کسانی هستند که گفتند این قرارداد منجر به قیمت ‌های بالاتر برای مشتریان آمریکایی خواهد شد.

استیونسون در پاسخ به این سوال دوباره به پکیج ۳۵ دلاری دیرک تی وی ناو اشاره کرد و گفت قیمت‌ ها بالا نمی‌روند. او اضافه کرد: «این در حقیقت راهی است برای کاهش قیمت ‌ها در بازار.»

با این حال او مشخصا نگفت که چرا خریدن تایم وارنر برای پیشنهاد این پکیج ضروری بود چون AT&T نقشه‌ هایش برای شکل دادن به دیرک تی ‌وی ناو را نزدیک به هشت ماه پیش اعلام کرده بود. با این حال استیونسون گفت بعد از عملی شدن قرارداد ادغامی، تایم وارنر به توزیع محتوای خود به صورت «گسترده و فراگیر» ادامه خواهد داد و مجبور نیست دسترسی اختصاصی به AT&T بدهد؛ به طور مثال، به گفته او بخش ‌های خبری این کمپانی از جمله سی ‌ان ‌ان استقلال حرفه‌ ای خواهند داشت.

سپاه، اقتصاد ایران و کمپین «اطلاعات انحرافی»

وقتی سپاه پاسدارن مدتی کوتاه پس از انقلاب اسلامی سال 1357 تشکیل شد [1] شاید کم‌تر کسی گمان می‌برد فرزندان انقلابی خمینی – که به عنوان وزنه‌ای در مقابل کودتای احتمالی ارتش شاهنشاهی و برای سرکوب گروه‌های انقلابی مخالف جمهوری اسلامی سازماندهی شده بودند -روزی به موثرترین بازیگران بورس تهران بدل شوند، بر صندلی‌های هیئت مدیره شرکت‌های بزرگ بورسی تکیه بزنند و دل‌نگران بالا و پایین‌رفتن قیمت «پورتفولیو»شان باشند؛ [2] خصوصا که یکی از کارهای اسلام‌گرایان پس از به‌قدرت‌رسیدن، تعطیل‌کردن بورس تهران به عنوان یکی از مظاهر غربی و کپیتالیستی فساد بود. [3] اسلام انقلابی خمینی اما برای اتاق خواب شهروندان هم برنامه داشت. پس جای تعجب ندارد که در نهایت مومن‌ترین‌ها به آن ایدئولوژی تمامیت‌خواه، مسئول تمشیت زیربنایی‌ترین امور کشور شوند.

سپاه پاسداران ظرف یک دهه اخیر به صورت مستقل یا در همراهی با دیگر نهادهای نظامی 15 تا 25 درصد بازار بورس کشور را تحت کنترل خود داشته است. [4] و [5] در عرصه‌های غیربورسی نیز سپاه تقریبا در تمامی بخش‌های سودآور و استراتژیک اقتصاد ایران، از انرژی و ساخت‌وساز تا مواد غذایی و پوشاک، حضور دارد. [6] این نهاد نظامی اما به این عرصه‌ها بسنده نکرده است و اقتصاد زیرزمینی ایران، از قاچاق کالا و سوخت تا قاچاق مواد مخدر، را نیز در قبضه خود دارد. [7]

حضور سپاه در اقتصاد ایران با یک کمپین بزرگ اطلاعات انحرافی [8] همراه بوده است. این نهاد نه تنها درباره میزان حضور و نفوذش در اقتصاد ایران دروغ می‌گوید و به‌شدت می‌کوشد از طریق شبکه‌ای عظیم از شرکت‌های پوششی آن را پنهان کند، بلکه رقبایش را نیز با دروغ‌پراکنی، تهمت‌زنی و پرونده‌سازی از صحنه بیرون می‌کند. حضور سپاه پاسداران در اقتصاد ایران به عنوان یک نیروی اطلاعاتی-نظامی دارای زندان و نفوذ زیاد در قوه قضائیه، از عوامل فساد و ناکارآمدی اقتصاد ایران است.

نقش سپاه پاسداران در اقتصاد ایران در دهه اول حیاتش محدود بود. این نهاد نظامی ابتدا برای خنثی‌کردن خطر ارتش شاهنشاهی و دیگر مخالفان انقلاب 57 تاسیس شد. [9] با چندشقه‌شدن پنجاه‌و‌هفتی‌ها در دعوا بر سر سفره انقلاب و به بیرون پرتاب‌شدن مخالفان خمینی از قطار انقلاب و پیوستن‌شان به جرگه ضدنقلاب، سرکوب این دسته از مخالفان نیز به وظایف سپاه اضافه شد. به این معنی سپاه در هیئت اولیه‌اش ترکیبی از یک نیروی انتظامی-امنیتی و یک گروه ضربت شبه‌نظامی برای حضور در نزاع‌های خیابانی بود. برخلاف ادعای برخی از کسانی که بعدها مدعی بنیان‌گذاری سپاه شدند، سپاه از ابتدا، چه در هدف و چه در عملکرد، شباهتی به گارد ملی ایالات متحده نداشت؛ بلکه بیش از هر چیز به گروه‌های اس.ای و اس.اس آلمان نازی شبیه بود. این نهاد هرگز از فعالیت اطلاعاتی-امنیتی و فعالیت به عنوان یک گروه ضربت خیابانی دست برنداشت. اطلاعات سپاه همچنان مهم‌ترین واحد اطلاعاتی کشور است و کارکرد اصلی بسیج همچنان سرکوب و زد و خورد خیابانی با مخالفان در موقع لزوم است. هرچه بود در آن دوره کمپین اطلاعات انحرافیِ سپاه بر بدنام‌کردن مخالفان جمهوری اسلامی متمرکز بود.

با آغاز جنگ در سال 1359 و به دلیل بی‌اعتمادی روحانیون به ارتش و بنی‌صدر، سپاه پاسداران به حیطه جنگ نیز وارد شد. [10] ورود سپاه به این عرصه نقش مهمی در ورود بعدی‌اش به اقتصاد داشت. سپاه طی جنگ و سال‌های پس از آن، کمپین اطلاعات انحرافیِ بزرگی برای بدنام‌کردن ارتش، انداختن تقصیر شکست‌ها به گردن آن و مصادره همه پیروزی‌ها به اسم خود به راه انداخت. [11] در دوره جنگ بخش مهمی از بودجه و امکانات کشور صرف این مسئله شد. [12] بخشی از این بودجه نیز در قالب ماشین‌آلات و ادوات مهندسی در اختیار سپاه پاسداران قرار گرفت. [13] با استفاده از همین بنیه قدرت‌مند سخت‌افزاری و تجربه مهندسی کسب‌شده در زمان جنگ بود که سپاه پس از پایان جنگ وارد عرصه اقتصاد ایران شد.

مرگ خمینی، رهبری علی خامنه‌ای و ریاست جمهوری اکبر هاشمی‌رفسنجانی را به دنبال داشت و جمهوری اسلامی را وارد دوره‌ای جدید کرد. اکبر هاشمی‌رفسنجانی از دستگاه‌های دولتی خواست برای فعالیت‌های‌شان درآمدزایی کنند. [14] منابع نزدیک به سپاه مدعی‌اند هاشمی‌رفسنجانی از این نهاد نظامی خواست که با پایان جنگ وارد عرصه سازندگی شود؛ [15] این ادعا چندان دور از حقیقت به نظر نمی‌رسد و با مشی هاشمی‌رفسنجانی سازگار است. نباید از یاد برد که رفسنجانی در زمان جنگ نفر دوم نظام و مسئول اداره جنگ بود.

ابتدای رهبری خامنه‌ای، سپاه به هاشمی‌رفسنجانی نزدیک‌تر بود تا به او. رفسنجانی می‌کوشید با درگیرکردن سپاه در پروژه سازندگی‌اش متحدان سپاهی خود را ثروتمند و وفادار نگاه دارد. در ابتدای دوره ریاست جمهوری هاشمی‌رفسنجانی سهم سپاه از اقتصاد ایران بسیار محدود بود اما در پایان دوره ریاست جمهوری او این نهاد نظامی به یکی از بازیگران واقعی اقتصاد ایران بدل شده بود. در همین دوره سپاهیان در حالی که مشغول اندوختن سرمایه بودند بخشی از آن سرمایه‌ها را هزینه راه‌اندازی گروه‌هایی همچون انصار حزب‌الله کردند تا با سبک زندگی اشرافی و ثروت‌اندوزی رهبران روحانی و مکلایی که رقیب‌شان بودند، مخالفت کنند.

با شروع دوره ریاست جمهوری خاتمی نقش سیاسی-امنیتی سپاه به دلیل مقابله‌اش با جنبش اصلاحات فزونی گرفت. در این دوره بود که سپاه موفق شد به یکی از آرزوهای دیرینه خود یعنی قبضه‌کردن فعالیت‌های امنیتی برسد. سپاه در دهه شصت به سختی زیر بار تشکیل وزارت اطلاعات رفته بود. در دوران موسوی و رفسنجانی نیز محمد محمدی‌ریشهری و علی فلاحیان وزارت اطلاعات را به نهاد بالادستی اطلاعاتی-امنیتی کشور بدل کرده بودند. اما با به‌قدرت‌رسیدن خاتمی و انتخاب یک وزیر ضعیف (دری نجف‌آبادی) برای وزارت اطلاعات، سپاه برای تسخیر فضای اطلاعاتی-امنیتی کشور خیز برداشت. با علنی‌شدن ماجرای قتل‌های زنجیره‌ای، اعتراف وزارت اطلاعات به نقش‌داشتن اعضای عالی‌رتبه‌اش در این قتل‌ها، تحقیقات بعدی و تضعیف این نهاد بود که سپاه توانست فضای اطلاعاتی-امنیتی را کاملا قبضه کند و در قامت بازوی رهبری عمل کند.

سپاه در هشت سال ریاست جمهوری خاتمی چنان از نظر امنیتی قدرتمند شد که حتی پس از تغییر دولت و ورود یک چهره کارکشته امنیتی (غلامحسین محسنی اژه‌ای) به عنوان وزیر اطلاعات و حضور دیگر چهره اطلاعاتی دیرین (مصطفی پورمحمدی) به عنوان وزیر کشور نیز وزارت اطلاعات نتوانست جایگاه پیشین خود را باز یاید. در دوره خاتمی بود که سپاه پاسداران با راه‌اندازی خبرگزاری‌ها، روزنامه‌ها و وبسایت‌های متعدد بر شدت و کیفیت کمپین دروغ و بهتان خود افزود. هدف از این کمپین‌ها نه فقط تضعیف رقبای سپاه، که نابودکردن نهادهای جامعه مدنی و فعالان سیاسی-فرهنگی با پرونده‌سازی و برخورد قضایی-امنیتی بود.

این افزایش قدرت سیاسی-امنیتی سپاه به تفوق اقتصادی‌اش کمک بیش‌تری کرد. نقطه عطف این دوران لشگرکشی سپاه به فرودگاه تازه‌تاسیس امام خمینی و مانع‌شدن از گشایش آن بود. سپاه که از واگذاری اداره فرودگاه به شرکت ترکیه‌ای «تاو» راضی نبود و خواهان اداره آن توسط شرکت‌های وابسته به خود بود، جریان عظیمی از اطلاعات دروغین علیه این شرکت به راه انداخت و آن را وابسته به نهادهای صهیونیستی خواند. [16] گفتنی است سپاه از فرودگاه‌ها به عنوان مبادی ورود و خروج کالا و افراد برای فعالیت‌های اقتصادی، اطلاعاتی و تروریستی خود استفاده می‌کند و کنترل بر فرودگاه‌ها را حق خود می‌داند. در همان سال‌ها مهدی کروبی، رئیس وقت مجلس شورای اسلامی، به کنترل سپاه بر اسکله‌های غیرقانونی و فعالیت‌های قاچاق آنها اعتراض کرد. بعدها محمود احمدی‌نژاد نیز در اشاره به همین فعالیت‌ها لقب «برادران قاچاقچی» را به سران سپاه داد.

با به‌قدرت‌رسیدن احمدی‌نژاد در سال 1384 و فرمان خامنه‌ای مبنی بر خصوصی‌سازی گسترده صنایع استراتژیک عصر جدیدی در افزایش فعالیت‌های اقتصادی سپاه آغاز شد. در خرداد 1384 خامنه‌ای سیاست‌های کلی اصل 44 را به شرح زیر ابلاغ کرد:

واگذاری 80 درصد از سهام بنگاه‌های دولتی مشمول صدر اصل 44 به بخش‌های خصوصی شركت‌های تعاونی سهامی عام و بنگاه‌های عمومی غیردولتی به شرح ذیل مجاز است:

  1. بنگاه‌های دولتی كه در زمینه معادن بزرگ، صنایع بزرگ و صنایع مادر (از جمله صنایع بزرگ پایین‌دستی نفت و گاز) فعال هستند، به ‌استثنای شركت ملی نفت ایران و شرکت‌های استخراج و تولید نفت خام و گاز؛
  2. بانک‌های دولتی به ‌استثنای بانك مركزی ج.ا.ا.، بانك ملی ایران، بانك سپه، بانك صنعت و معدن، بانك كشاورزی، بانك مسكن و بانك توسعه صادرات؛
  3. شرکت‌های بیمه دولتی به ‌استثنای بیمه مركزی و بیمه ایران؛
  4. شركت‌های هواپیمایی و كشتیرانی به ‌استثنای سازمان هواپیمایی كشوری و سازمان بنادر و كشتیرانی؛
  5. بنگاه‌های تامین نیرو به ‌استثنای شبکه‌های اصلی انتقال برق؛
  6. بنگاه‌های پستی و مخابراتی به ‌استثنای شبکه‌های مادر مخابراتی، امور واگذاری فركانس و شبکه‌های اصلی تجزیه و مبادلات و مدیریت توزیع خدمات پایه پستی؛
  7. صنایع وابسته به نیروهای مسلح به ‌استثنای تولیدات دفاعی و امنیتی ضروری به تشخیص فرمانده كل قوا. [17]

در این دوره بود که نهادهای وابسته به سپاه و رهبری شرکت‌های خصوصی‌شده را بلعیدند. سه هلدینگ بزرگ وابسته به سپاه که در اقتصاد ایران دخالت کردند عبارتند از: بنیاد تعاون سپاه، بنیاد تعاون بسیج و قرارگاه خاتم‌الانبیا. [18] بنیاد تعاون سپاه و بنیاد تعاون بسیج روی پورتفولیوی دفاعی و متمرکز بر سهام کاغذ برای کمک به وضعیت معیشتی اعضای سپاه و بسیج تشکیل شدند. بنیاد تعاون سپاه در سال 1365 با 10 میلیون ریال اهدایی رهبری جمهوری اسلامی آغاز به کار کرد و «تامين نيازمندي‌هاي پرسنل كادر ثابت در ابعاد مسكن و وام و پشتيباني از تعاوني‌هاي مسكن سپاه از طريق تامين زمين و تغيير كاربري آن و انجام حمايت‌هاي حقوقي و قانوني و توليد و عرضه مصالح و محصولات ساختمان‌سازي از طريق فعاليت‌هاي تجاري و بازرگاني و تاسيس واحدهاي توليدي و عمراني» را هدف خود قرار داد. مطابق اساسنامه این بنیاد «كليه درآمدهاي حاصل از فعاليت‌هاي بنياد (پس از كسر هزينه‌هاي جاري و سرمايه‌گذاري)» می‌بایست «صرف امور خدماتي و وام مسكن پرسنل كادر ثابت سپاه و بسيج» شود. [19] بنیاد تعاون بسیج در اساسنامه‌اش، مصوب سال 1375، نیز «ايجاد فرهنگ تعاون و همكاري در ميان بسيجيان و پشتيباني و هدايت آن‌ها برای استفاده از تسهيلات اقتصادي دولت و ارائه خدمات به بسيجيان در ابعاد فرهنگي و هنري، علمي و آموزشي، مسكن، وام، مصرف و بهداشت و درمان» را هدف خود اعلام کرد. نکته این‌که هر دو بنیاد و موسسات وابسته‌شان از پرداخت مالیات معاف هستند و امروزه در عمل به بزرگ‌ترین کارتل‌های اقتصادی کشور تبدیل شده‌اند. قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیا، که پروژه‌های مهندسی سپاه را بر عهده دارد، نیز به بزرگ‌ترین پیمانکار کشور تبدیل شده است [20] که بزرگ‌ترین پروژه‌های ساختمانی، راه‌سازی، راه‌آهن و نفت و گاز را در اختیار دارد.

سپاه در سال‌های اخیر حضور وسیعی در بورس تهران، صنایع نفت و گاز [21] و سیستم بانکی [22] داشته است؛ حضوری که با پنهان‌کاری، خراب‌کاری و دروغ‌پردازی همراه بوده است. پیش از این به کمپین اطلاعات انحرافی‌ای که سپاه بر سر واگذاری اداره فرودگام امام خمینی به شرکت ترکیه‌ای تاو راه انداخت، پرداختیم. اما یکی از دیگر کمپین‌های اطلاعات انحرافیِ سپاه پاسداران در عرصه اقتصادی بر سر خرید شرکت مخابرات شکل گرفت. دولت احمدی‌نژاد در چارچوب سیاست‌های اصل 44 اقدام به واگذاری مخابرات کرد. [23] ابتدای امر سه کنسرسیوم برای خرید شرکت مخابرت وارد رقابت شدند. دو کنسرسیوم وابسته به سپاه بودند: کنسرسیوم «اعتماد مبین»، متشکل از شرکت‌های وابسته به بنیاد تعاون سپاه و ستاد اجرایی، و یک کنسرسیوم وابسته به بنیاد تعاون بسیج. کنسرسیوم «پیشگامان کویر یزد»، که مستقل از سپاه پاسداران بود، با فشار این نهاد نظامی در میانه راه حذف شد و اجازه شرکت در مناقصه را نیافت. بهانه سپاه این بود که مسئله ارتباطات در کشور، امنیتی است و کنسرسیوم پیشگامان کویر یزد مشکلات امنیتی دارد.

حضور مستمر سپاه پاسداران در اقتصاد ایران اثرات ویرانگری برای ایرانیان داشته است و در کنار مدیریت ناکارآمد آن، شرکت‌های فراوانی همچون شرکت بزرگ صدرا را به ورطه ورشکستگی کشانده است. [24] همچنین دخالت این نهاد در اقتصاد کشور، شرکت‌های مهمی را گرفتار تحریم کرده [25] و باعث اتلاف منابع بسیار شده است. مهم‌ترین نقش بازارهای مالی در یک اقتصاد مدرن تولید اطلاعات دقیق و درست درباره شرکت‌ها و قیمت آن است. حضور سپاه به عنوان یک نهاد نظامی-امنیتی-اطلاعاتی در بازارهای مالی ایران منشا تولید وسیع اطلاعات دروغ و گمراه‌کننده بوده است و از این نظر بازارهای مالی را از یکی از مهم‌ترین کارکردهایش محروم کرده است. کمپین اطلاعات انحرافی سپاه نیز از مهم‌ترین عوامل زمین‌گیر‌شدن اقتصاد ایران بوده است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.