چگونه متوجه شویم یک ارز شت است؟


اگر پیام‌رسان داخلی هم ۴۰ میلیون کاربر داشته باشد، برخی آن را تهدید می‌دانند

کارشناس فناوری اطلاعات و ارتباطات، معتقد است برای دست بالا داشتن در تعامل با شبکه های اجتماعی خارجی، باید شبکه های مختلف باز باشند تا رقابت ایجاد شود. در این حال به گفته محمد لسانی، مدرس سواد رسانه، مضرترین رسانه از نظر روانی اینستاگرام است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، به نقل از ایرنا، در آخرین بخش میزگرد دفتر چگونه متوجه شویم یک ارز شت است؟ پژوهش و بررسی‌های خبری ایرنا با عنوان «بررسی مسدودسازی پلتفرم‌های اجتماعی خارجی»، «محمد لسانی» کارشناس رسانه و مدرس سواد رسانه بر ضرورت توجه به عنصر فرهنگ در سیاستگذاری رسانه ای تاکید کرد و «محمد کشوری» کارشناس ارتباطات و فناوری اطلاعات هم با اشاره به تجربه کشور ترکیه در تعامل با پلتفرم‌های خارجی، الزامات یک تعامل موفق و ممکن را برشمرد.

بعد از ملاحظه بخش اول، دوم و سوم، اکنون می‌توانید بخش چهارم و پایانی این میزگرد را بخوانید.

نظر شما درباره پیشنهاد راه‌اندازی دفاتر پلتفرم‌ها در ایران و پاسخگویی آنها چیست؟

کشوری: به نظر من پیشنهادهای آقای لسانی روی کاغذ خوب است، اما در واقعیت قابل اجرا نخواهد بود. اگر می‌خواهیم این وضعیت درست شود، باید بپذیریم که نیاز به پارادایم شیفت آن هم نه فقط در فضای رسانه‌ای، بلکه در بسیاری از ساختارهای حاکمیتی داریم. اگر می‌خواهیم پلتفرم‌های خارجی و حتی همین فضای استارتاپی و اکوسیستم کسب وکارهای فضای مجازی با حاکمیت تعامل داشته‌باشند، باید به همان نکاتی که پیشتر به آن اشاره کردم، توجه شود. بنابراین باید قدرت نرم و باور به حاکمیت در جامعه ایجاد شود. من در گروه مدیران بسیاری از این کسب وکارها عضو هستم، بعد از بسته شدن پیامک‌ها تشنج زیادی ایجاد شده بود، زیرا مسدود شدن اینستاگرام از یک سو و پیامک از سوی دیگر به کسب وکار آنان آسیب رسانده‌ بود. بنابراین در فضایی که حتی نمی‌توانید فعالان داخلی را قانع کنید، نمی‌توان انتظار همسویی پلتفرم‌های خارجی را داشت.

اگر پیام‌رسان داخلی هم ۴۰ میلیون کاربر داشته باشد، برخی آن را تهدید می‌دانند

آقای لسانی در بخشی از صحبت‌های خود گفتند دلیل مسدود شدن پیامک ارسال پنج میلیون پیامک برای شرکت در اغتشاشات بود. بله درست است و می‌خواهم بگویم حتی اگر سرویس بومی هم داشته‌ باشیم، باز هم آسیب‌پذیر است. اینکه بعضی افراد فکر می‌کنند اگر ما سرویس بومی داشتیم همه مشکلات حل می‌شد، کاملا اشتباه است.اکنون یک سرویس ابتدایی پیامک برای ما تهدیدآمیز است، چطور یک پیام‌رسان داخلی در صورت داشتن ۴۰ یا ۵۰ میلیون کاربر برای ما تهدیدآمیز نیست؟ بالاخره در بین ۵۰ میلیون چگونه متوجه شویم یک ارز شت است؟ ایرانی پنج میلیون نفر منتقد وجود دارد. این افراد که نسبت به موضوعی انتقاد دارند، درباره آن تولید محتوا می‌کنند. آیا مسئول یا مقام قضایی ساکت می‌ماند که جنجالی در فضای مجازی ایجاد شود؟

نکته دوم، ما باید بتوانیم با فضای کسب وکارهای داخلی تعامل داشته‌باشیم. زمانی می‌توانیم این تعامل را برقرار کنیم که کسب وکارها به قدرت نرم حاکمیت و دولت باور داشته‌باشند. ما در این زمینه اکنون مشکل داریم و برای حل آن باید اصلاحات ساختاری صورت گیرد. نخستین گام در این مسیر اصلاحات در صداوسیماست. سپس باید در مطبوعات تغییراتی ایجاد شود. مقررات ما باید از یک سری ذهنیت‌های قدیمی و پوسیده رها شود و تصور نکنند اگر مطلبی انتقادی بنویسد باید کل روزنامه تعطیل و همه کارمندان بیکار شوند.

منتقدین باید در مجلس نماینده‌ داشته‌باشند

هرکس باید بتواند نظر خود را بیان کند، اما اگر صحبت‌های مجرمانه‌ای زده شد هم کشور قانون دارد و باید چگونه متوجه شویم یک ارز شت است؟ طبق آن محاکمه شود. چه کسی گفته فضای مجازی قانون ندارد؟ قانون تشویش اذهان عمومی ماده ۶۹۸ قانون مجازات اسلامی را داریم. اگر فردی حرفی در راستای تشویش اذهان عمومی زد، می‌توان او را محاکمه کرد؛ چرا باید کل روزنامه را ببندیم؟ اما ما حاضر نیستیم این را اصلاح کنیم. حتی در حوزه سیاسی نیز این مشکل وجود دارد. برخی منتقد اقدامات سیاسی هستند و باید اجازه دهیم حرف خود را بزنند. این بخش از چگونه متوجه شویم یک ارز شت است؟ مردم باید در مجلس نماینده‌ای داشته‌باشد که بتواند حرف خود را بزند و جایی داشته‌باشد که اعتراض خود را بیان کند. وقتی چنین فضاهای درست و موثر داخلی وجود ندارد و همه راه‌ها بسته است، مردم برای بیان مخالفت‌های خود از رسانه‌های خارجی استفاده می‌کنند.

به عنوان مثال زمان انتخابات سال ۹۲ یا «محمود احمدی‌نژاد» رئیس‌جمهوری سابق کشور اظهار نظر تندی انجام داده بود اما در آپارت که جست وجو می‌کردید هیچ ویدئویی در این ارتباط نبود. طبیعتا حذف هشتگ یا محتوای انتقادات نیز مردم را به سمت استفاده از پلتفرم‌های خارجی سوق می‌دهد و آنها نیز به شما پاسخگو نخواهند بود.

نظام قضایی مستقل، تضمین فعالیت پلتفرم‌ها در ترکیه

درباره موضوع ترکیه که مطرح کردید، لازم است توضیحاتی ارائه دهم. چندی پیش مقاله‌ای توسط یک تحلیلگر ترکیه نگاشته شد که در آن اشاره شده بود پلتفرم‌های خارجی باید پاسخگو باشند. نگارنده به این سوال پاسخ داده بود که آیا توییتر و پلتفرم‌های مشابه آن این شرط را خواهند پذیرفت یا خیر؟ زیرا از نظر غرب این امر تلاش دولت «رجب طیب اردوغان» برای محدود کردن آزادی بیان بود. این تحلیلگر نوشته بود در ترکیه اولا دادگاه قانون اساسی وجود دارد و طبق قانون ترکیه اگر دولت دستوری بدهد و مقام قضایی پلتفرم‌ها را به ناحق مسدود کند، پلتفرم‌ها می‌توانند به دادگاه قانون اساسی رفته و شکایت کنند. همان طور که در سال‌های ۲۰۱۵-۲۰۱۶ پس از کودتای اردوغان شکایت کردند و حکم فیلترینگ برداشته‌شد. همچنین این اپلیکیشن‌ها می‌توانند از طریق دادگاه‌های اروپا شکایت خود را پیگیری کنند. چون این سوپاپ را در اختیار دارند، موازنه ایجاد می‌شود. به همین دلیل این پلتفرم‌ها شرایط را می‌پذیرند، حتی اگر برخی هزینه‌های دادرسی و…. به آنها تحمیل شود.

بنابراین، اگر مقام قضایی دستوری دهد و در اصطلاح این پلتفرم‌ها درخواست استیناف دهند، این دستور تا زمانی که دادگاه بالاتر آن را تایید کند، قابل اجرا نیست. این تحلیلگر استدلال کرده‌ بود که به واسطه نظام قضایی نسبتا مستقلی که ترکیه دارد، این پلتفرم‌ها شروط ارائه شده را می‌پذیرند، زیرا می دانند نوعی موازنه وجود دارد و اگر چگونه متوجه شویم یک ارز شت است؟ مقامات قضایی بخواهند تند برخورد کنند، این شرکت‌ها می‌توانند در دادگاه‌های اروپا شکایت خود را مطرح کنند.

برای پاسخگویی، منافع اقتصادی پلتفرم‌های خارجی را فراهم کنیم

از طرف دیگر این پلتفرم‌های خارجی در ترکیه به صورت مستقیم منافع اقتصادی دارند. شرکت‌های ترک به توییتر پول می دهند تا توییت‌های پروموت شده در اکانت‌های کاربران ترک قرار دهند و توییتر به ازای هر بازدید، از این شرکت‌ها پول دریافت می‌کند. با این درآمد، ریسک جریمه شدن را هم می پذیرد. شرکت «متا» به طور مشخص در اروپا حدود ۲۸ میلیارد دلار درآمد دارد که ۱۳ میلیارد آن سود خالص است. بنابراین حتی اگر جریمه هم بشوند، باز ارزش پذیرفتن قوانین را دارد.

چندی پیش مطرح شد که ایرلند شرکت فیسبوک را ۵۰۰ میلیون دلار جریمه کرد. این شرکت محاسبه می‌کند ۱۳ میلیارد دلار سود خالص سالانه از اروپا دارد که حتی اگر یک میلیارد دلار از آن را برای جریمه‌ها به دادگاه‌ها پرداخت کند، باز هم حضور در این منطقه سودآور است. ما باید منفعت اقتصادی را در اختیار این پلتفرم‌ها قرار دهیم، بعد می‌توانیم در صورت نیاز جریمه‌هایی را نیز اعمال کنیم. نمی‌شود هیچ امتیازی به آنها ندهیم و فقط جریمه در نظر بگیریم. در این صورت آنها به ایران نخواهند آمد.

فضای انحصار پلتفرم‌ها دست ما را در تعامل می‌بندد

موضوع بعدی رقابت است. در حال حاضر همه برنامه‌ها را مسدود کردیم و این فضا در انحصار اینستاگرام است. این شرکت قدرت می‌یابد و می‌داند شاید پایان ماجرای آن نیز همچون فیلترینگ تلگرام باشد. به نظر من سیاستی که همه شبکه‌ها مسدود باشد و حاکمیت بخواهد تنها با یکی از آنها مذاکره کند، راه به جایی نخواهد برد، بلکه باید همه ۱۰ شبکه اجتماعی یادشده باز باشند تا رقابت ایجاد کنیم و آنها نیز برای رقابت تشویق شوند. در حال حاضر ما به دلیل مسدود کردن همه پلتفرم‌ها در موضع ضعف قرار داریم. در صورتی که با آزادسازی فضا، شرکت اینستاگرام می‌داند در صورت عدم پذیرش شروط ایران، امکان دارد توییتر این شرایط را بپذیرد.

البته همان طور که اشاره شد، قدرت نرم باید وجود داشته‌باشد. در غیر اینصورت نه تنها پلتفرم خارجی، بلکه پلتفرم داخلی نیز حتی اگر در ظاهرشرایط را پذیرفته باشد، در بزنگاه‌ها کار خود را خواهد کرد. بنابراین اگر قدرت نرم احیا نشود، نه تنها با پلتفرم خارجی، بلکه با پلتفرم داخلی نیز تعامل مورد نظر و مناسب برقرار نخواهد شد.

و نکته پایانی؟

لسانی: این نکته طلایی را باید توجه داشته باشیم که اگر پلتفرمی تنها بازیگر باشد و از او بخواهیم در چارچوب قوانین ما عمل کند، قطعا پاسخ منفی می دهد و طاقچه بالا می گذارد.

ما از حوزه سیاستی و اقتصادی وارد موضوع شدیم، اما به نظر من نقش فرهنگ نیز موضوع مهمی است که باید به آن چگونه متوجه شویم یک ارز شت است؟ هم پرداخته شود. به نظر من استفاده بیش از اندازه از رسانه‌های تصویری برای نسل بشر خطرناک است. این شامل تلویزیون، ماهواره، لایوها و حتی گرافیک می‌شود. زیرا انسان به طور طبیعی نیاز به تخیل و تصویرسازی‌های ذهنی دارد.

ما در ارتباطات موضوعی به نام رسانه گرم و سرد داریم و باید بین آنها تعادل ایجاد شود. رسانه گرم اجازه حرکت به فرد نمی‌دهد و او را هیپنوتیزم می‌کند. در مقابل اما رسانه سرد به فرد اجازه مشارکت می‌دهد، شما وقتی کتاب می‌خوانید یا رادیو گوش می‌دهید، در حال فکر کردن یا تخیل هستید. رسانه اول در جامعه آمریکا رادیو است. به دلیل پیشینه سنتی این رسانه، در یک محله این کشور حتی ۲۰ شبکه محلی رادیو وجود دارد. بنابراین، اینکه تا این حد نقش اینترنت در سفره رسانه‌ای ایرانیان پررنگ است، نشان می‌دهد ما از بعضی مسائل فرهنگی به شدت غافل شده‌ایم.

توصیه بهداشت جهانی: رسانه تصویری برای زیر ۳ سال ممنوع

در همین زمینه سازمان جهانی بهداشت اعلام کرده رسانه‌های تصویری برای کودکان زیر سه سال مطلقا ممنوع است. همچنین برای بین۳ تا ۶ سال نیز استفاده بیش از یک‌ساعت از تلویزیون خطرناک است.

در ایران اما می‌بینید که برای بچه ۵ ساله صفحه اینستاگرام باز می‌کنند یا نوزاد را جلوی تلویزیون قرار می‌دهند. باید در این زمینه چاره‌اندیشی صورت گیرد. این حجم از تحمیل و تزریق تصویر به کودکان، یک نسل سطحی به وجود می‌آورد.

ایجاد تنفر در دختران نوجوان در اینستاگرام

در کشورهای اروپایی و به صورت خاص انگلستان، پژوهشی انجام شد که مشخص کرد مضرترین رسانه از نظر روانی اینستاگرام است. از نظر سنی نیز بیش از همه برای دختران نوجوان مضر است. این دختران با دیدن مدل‌ها دچار افسردگی، سرخوردگی و تنفر از بدن می‌شوند که بدتراز تنفر از خود وجود ندارد. ما باید به این موضوعات هم توجه داشته‌باشیم‌. وقتی همه فکر ما موضوعات فیلترینگ و اقتصادی است، به فرهنگ در آخر از همه توجه خواهیم کرد. ما اول به سیاست، سپس امنیت و اقتصاد و در نهایت اگر توانستیم به موضوعات فرهنگی توجه می‌کنیم.

بنابراین ما باید در بخش فرهنگی کارهای خاص انجام دهیم و شبکه‌ای خاص برای کودکان، نوجوانان و جوانان ایجاد کنیم. می‌توان ردیابی کرد که دیگر کشورهای دنیا در این زمینه چه مسیری را پیموده‌اند و از آن الگو بگیریم. به عنوان مثال، بسیاری از کشورها نرم‌افزاری به نام «common sense» دارند که اگر کودک و نوجوان یا خانواده بخواهند فیلمی ببینند یا بازی کامپیوتری را انجام دهند، کل مشخصات آن را در اختیار قرار می‌دهد و مشخص می‌کند در کدام ثانیه‌های فیلم اولیا باید در کنار فرزندشان باشند یا اصلا این فیلم مناسب فرزندمان هست یا خیر؟

در کشور ما اما پیوست بین خانواده و نوجوان در رسانه‌ها وجود ندارد و باید از این منظر نیز مداخله‌ای در پلتفرم‌های خارجی و هم داخلی صورت گیرد.

پدر و مادرها دغدغه آموزش رسانه دارند، اما کسی به آنها آموزش نداده

نکته پایانی؟

کشوری: به نکته مهمی اشاره کردند و ما باید موضوع آموزش را جدی بگیریم. نه تنها اینستاگرام، بلکه استفاده از شبکه داخلی هم نیاز به آموزش دارد و در غیر این صورت می‌تواند آسیب‌زا باشد. من تعجب می‌کنم که چرا تجربه موفق صداوسیما در پویانمایی های راهنمایی و رانندگی معروف به سیا ساکتی، در موضوع سواد رسانه تکرار نشد؛ در حالی که آموزشهای ساده‌ای است که خود پدر و مادرها هم دغدغه آن را دارند، اما کسی به آنها آموزش نداده که رژیم مصرف فرزند در ۸ سالگی، ۱۰ سالگی و بالاتر چیست. طبق قوانین خود اینستاگرام، استفاده افراد زیر ۱۳ سال از آن ممنوع است. اما پدر و مادرهای ما شرایط را تیک زده‌اند و پیش رفته‌اند. ما برای برخی موارد سوء استفاده از چگونه متوجه شویم یک ارز شت است؟ کودکان قانون داریم و می‌توان از آن استفاده کرد. بخشی از بحث فرهنگ، آموزش است.

البته نوعا ابعاد سیاسی و اقتصادی، خود را به فرهنگ تحمیل می‌کند و نمی‌توان با زور فرهنگ را اول گذاشت. وقتی کسی در معیشتش مشکل دارد یا کسی احساس می‌کند صدایش در سیاست شنیده نمی‌شود، نمی‌توان فرهنگ را به زور مثل قرص به او داد. این مسائل را باید چاره کرد تا مساله فرهنگ هم در جایگاه خودش مورد توجه قرار گیرد.

چند توصیه برای زمان هایی که حالمان خوش نیست

چند توصیه برای زمان هایی که حالمان خوش نیست

به گزارش اقتصادآنلاین، روزنامه خراسان نوشت: «حال دلم خوب نیست، چی کار کنم؟ می‌خوام بخندم ولی نمی‌تونم. دوست و رفیقام هم همین ‌طور. پیشنهادت چیه؟»، در هفته گذشته این پیام از سوی یکی از مخاطبان به دست‌مان رسید. از دوست و آشنا و خانواده هم گلایه‌های مشابه، کم نشنیده‌ایم. اتفاقاتی مثل سیل، زلزله، سوانح هوایی، آتش‌سوزی پلاسکو، ریزش متروپل و موارد مشابه از جنسی هستند که موقعیت «سوگ جمعی» ایجاد می‌کنند؛ شرایطی که باید مختصات و ویژگی‌هایش را بدانیم تا بتوانیم عکس‌العمل درستی نشان دهیم. این شد که فکر کردیم لازم است درباره چند و چون حال بد جمعی بنویسیم. دکتر «شرمین روبن‌زاده»، سوگ‌درمانگر، با توضیح دادن پدیده‌ای به ‌نام سوگ جمعی، اطلاعات مفید و به‌ دردبخوری در این‌باره به ما می‌دهد.

نباید انتظار انجام کارهای روزمره را داشته باشیم

سوگ جمعی، مشابه سوگ فردی از فقدان ناشی چگونه متوجه شویم یک ارز شت است؟ می‌شود. وقتی اعضای جامعه به هر دلیلی دچار فقدان می‌شوند، اضطراب‌ را تجربه می‌کنند و افکاری به سراغ‌شان می‌آید که به غمگینی و ناامیدی منجر می‌شود. از آنجا ‌که جمعیت زیادی درگیر این احساسات هستند، می‌بینیم که در سطح اجتماعی، نمود بیرونی دارد. نکته بسیار مهم در تجربه کردن این موقعیت آن است که متوجه شباهت‌هایش با سوگ فردی باشیم. ما از یک فرد سوگوار انتظار نداریم که بتواند از عهده انجام کارها و روال روزانه زندگی‌اش بربیاید و می‌دانیم که برای بازیابی به فرصت نیاز دارد. از طرف دیگر چنین شرایطی، به دو دلیل می‌تواند نسبت به سوگ فردی، دشوارتر باشد؛ اول آن ‌که بازه زمانی‌اش مشخص نیست. دوم آن ‌که ممکن است جامعه، یک ‌دست نباشد و این سوگ از سوی مراجع مختلف تأیید نشود. منظور از تأیید، بحث بر سر درستی و نادرستی موضوع نیست بلکه درباره نوع مواجهه با سوگ است که ممکن است به ‌رسمیت شناخته نشود یا حتی کم‌اهمیت جلوه داده شود. در چنین موقعیت‌هایی، افراد در درجه اول باید بپذیرند که حال‌شان خوب نیست. چون اگر خودشان هم این احساس را در خودشان تصدیق نکنند، خودسرزنشی هم به احساسات منفی‌شان اضافه می‌شود.

مسئولیت ‌پذیری به ‌معنای تحمیل بار مضاعف به خود نیست

افسردگی

بعضی‌ها در چنین وضعیتی، ممکن است خودشان را بابت رمق نداشتن و عقب ماندن از کارهای روزمره، سرزنش کنند. خب بیایید موضوع را از زاویه مسئولیت اجتماعی ببینیم. آیا اگر به اتفاقات محیط پیرامون بی‌اعتنا باشیم و فارغ از موضع‌گیری‌مان از آن‌ها تأثیر نپذیریم، می‌توانیم از مسئولیت‌پذیری و رشد اجتماعی حرف بزنیم؟ فارغ از هم‌نظر بودن یا نبودن با دیگران، بنا به وجوه اشتراک بسیاری که با جامعه‌مان داریم، طبیعی است که در احساسات جمعی شریک باشیم. بنابراین من معتقدم که تجربه کردن احساس خستگی، رخوت و اضطراب در سوگ جمعی نه ‌تنها منفی نیست بلکه مثبت تلقی می‌شود. یکی دیگر از موارد خودسرزنشی در چنین تجربه‌هایی، موقعیت‌هایی است که افراد به ‌رغم داشتن احساس غمگینی، ممکن است گاهی بخندند، خوش بگذرانند و مانند این‌ها. درست است که ما می‌گوییم غوطه‌ور شدن در تشت احساسی، نشانه و لازمه بلوغ است اما نباید صفر و صدی به ماجرا نگاه کنیم. مسئولیت‌پذیری اجتماعی با بارگذاری بیش ‌از اندازه احساسات روی خود فرق دارد. ما به افراد سوگوار می‌گوییم وقتی عزیزی را ازدست می‌دهند و درجریان آن، بابت اتفاق خوشایندی احساس مثبتی را تجربه می‌کنند، به ‌معنای بی‌معرفت بودن یا نافی دوستدار فردِ از دست‌ رفته بودن، نیست.

بیشتر بخوانید؛

احساسات دیگران را به ‌رسمیت بشناسیم

خب حالا چه باید کرد؟ یکی از مهم‌ترین چیزهایی که خیلی می‌تواند کمک‌کننده باشد، گفت‌وگو کردن است البته که چندان ساده نیست. در سوگ فردی هم معمولا افراد از گفت و گو فرار و سعی می‌کنند غم‌شان را برای خودشان نگه دارند. نکته مهم در گفت‌وگو کردن، توجه به سن‌وسال است. یادتان باشد بازه اختیاری که به افراد می‌دهید، متفاوت است؛ برای مثال وقتی با یک نوجوان گفت‌وگو می‌کنید، باید میزان تحکم کمتری در مقایسه با مخاطب کودک داشته ‌باشید و به‌ جای امرونهی، سعی کنید از زاویه دید او نگاه کنید. من به‌ عنوان بزرگ سال اگر معتقد باشم که تنها حرف من درست است - ولو که واقعا چنین باشد - امکان شنیدن و پذیرش حرفم را از مخاطب نوجوانم گرفته‌ام. نکته مهم دیگر درباره نحوه گفت‌وگو، درنظر گرفتن احساس طرف مقابل است. ما نمی‌توانیم به دیگران بگوییم احساس‌شان درست یا غلط است. تنها می‌توانیم درباره درستی و نادرستی فکر پشت احساسات بحث کنیم اما لازمه‌اش این است که ابتدا خود این احساسات را به ‌رسمیت بشناسیم و به آن‌ها مشروعیت بدهیم.

افسردگی

هیجانات را با هم درگیر نکنید

دیگر چه می‌شود کرد تا چنین شرایطی، بار بیش ‌از اندازه به ما تحمیل نکند؟ یادتان باشد هیجانات را با هم درگیر نکنید. بعضی‌های‌مان عصبانیت‌های توی خانه و بیرون از آن را با هم قاطی می‌کنیم اما لازم است بین آن چه در دنیای بیرونی اتفاق می‌افتد و فضای خصوصی داخل خانه، مرزگذاری کنیم. گاهی باید به خودمان استراحت بدهیم و ترومای جمعی را تروماتایز نکنیم. یعنی چی؟ سوگ جمعی، یک موقعیت اجتماعی دردناک است و باید حواس‌مان به وجه «اجتماعی‌»اش باشد و موضوع را شخصی نکنیم. همان ‌طور که در سوگ فردی به شخصی که مادرش را ازدست داده‌است، یادآوری می‌کنیم خودش را با چنین افکاری آزار ندهد که مثلا اگر مادرم را زودتر به بیمارستان رسانده ‌بودم، از دنیا نمی‌رفت. در شکل جمعی هم، شخصی‌سازی بیش ‌از اندازه، مسئله‌ساز می‌شود؛ اما این موضوع، به ‌معنای نفی مسئولیت‌پذیری اجتماعی نیست. نگه داشتن مرز و تروماتایز نکردن به این معناست که شرایط بحرانی، زمان رسیدگی کردن به مسائل شخصی قدیمی نیست.»

حسابرسی ویژه پرونده مالیاتی ۲۰۰ شرکت بزرگ توسط ممیز‌های برگزیده کشور

رئیس سازمان امور مالیاتی کشور از "حسابرسی ویژه" پرونده مالیاتی ۲۰۰ شرکت بزرگی خبر داد که ظن کم اظهاری درآمد‌ها و بیش اظهاری هزینه‌ها در مورد آن‌ها می‌رود. این پرونده‌ها توسط ممیزان برگزیده از سراسر کشور بررسی خواهند شد.

به گزارش ایبِنا به نقل از شادا؛ "داود منظور" طی سخنانی در دومین روز گردهمایی سالانه مدیران کل امور اقتصادی و دارایی سراسر کشور، با اشاره به تأمین ۴۸ درصدی درآمد‌های بودجه سال ۱۴۰۱ از محل مالیات و مقایسه آن با رقم ۳۰ الی ۳۵ درصدی سالیان قبل، اظهار داشت: در حال حاضر، دوران گذار مهمی از بودجه متکی به نفت به درآمد مالیاتی را طی می‌کنیم و این دوره اگر چه سخت، اما بخوبی دارد طی می‌شود.

منظور با بیان اینکه در سالجاری، متوسط درآمد مالیات ماهانه کشور معادل ۴۰ هزار میلیارد تومان پیش بینی شده است، این رقم را برای سال ۱۴۰۰ معادل ۲۵ و سال ۱۳۹۹ معادل ۱۵ هزار میلیارد تومان عنوان کرد که از نظر وی تحولی بسیار مهم محسوب می‌شود.

وی اعلام کرد: در شش ماهه امسال میزان درآمد‌های مالیاتی کشور معادل ۲۳۱ هزار میلیارد تومان، یعنی ۵۰.۸ درصد کل درآمد‌های پیش بینی شده بوده است که با توجه به اینکه عموما، درآمد‌های ما در نیمه اول سال، زیر ۴۰ درصد است، اتفاقی بی سابقه محسوب می‌شود.

منظور افزود: بنابراین ما هیچ نگرانی برای نیمه دوم سال نداریم، چون همواره، درآمد‌های ما در نیمه دوم سال، بیشتر از نیمه اول است.

رئیس سازمان امور مالیاتی کشور یادآور شد: این در شرایطی است که ما با توجه به شرایط رکودی اقتصاد، بسیار مراعات حال مؤدیان را به لحاظ تقسیط بدهی ها، بخشودگی جرایم و دادن تنفس مالیاتی به بنگاه‌های آسیب دیده می‌نماییم.

منظور با بیان اینکه ظرفیت‌های مالیاتی کشور، هنوز فراتر از این ارقام است، گفت: در یک سال گذشته، تمرکز اصلی ما عمدتا بر جلوگیری از فرار مالیاتی و نیز هوشمند سازی بوده است.

وی گفت: نتیجه تمرکز بر فرار مالیاتی در این مدت، شناسایی ۲.۲ میلیون نفر، مؤدی جدید مالیاتی و دریافت ۱.۵ میلیون اظهارنامه جدید از اشخاص حقیقی است.

رئیس سازمان امور مالیاتی کشور ادامه داد: خوشبختانه مالیات ابرازی مشاغل نیز امسال ۲۰۰ درصد نسبت به قبل رشد داشته است، یعنی هم تعداد افراد و هم میزان تمکین مالیاتی زیاد شده است.

منظور افزود: در بخش اشخاص حقوقی هم اتفاق مشابهی افتاده و تعداد این مؤدیان از ۳۲۰ به ۳۳۰ هزار نفر در سالجاری افزایش یافته است.

وی همچنین از جهش قابل توجه در رقم مالیات ابرازی از ۶۵ به ۱۰۰ هزار میلیارد تومان در سالجاری خبر داد و گفت: این یعنی اینکه مؤدیان پذیرفته اند که اشراف سازمان امور مالیاتی در حال افزایش است.

منظور با بیان اینکه در تمام دنیا، تنها کسی که همه مردم، بیشتر از پلیس از آن میترسند، مأمور اداره مالیات است، گفت: مردم باید بدانند، اگر مالیات ندهند، جرم کیفری متوجه آن‌ها خواهد شد و این همان اتفاقی است که در اصلاحیه قانون مالیات‌های مستقیم افتاد و برای اولین بار، فرار مالیاتی، کم اظهاری، زیاد نشان دادن هزینه‌ها و . به عنوان جرم کیفری معرفی شد.

رئیس سازمان امور مالیاتی کشور اعلام کرد: در همین راستا، در برخی استان ها، برای افراد دارای سابقه فرار مالیاتی، پرونده تشکیل داده و به قوه قضاییه فرستادیم.

منظور تصریح کرد: در بحث فرار مالیاتی، امروز در جایی ایستاده ایم که بخش مهمی از جامعه، وادار به تمکین شده اند.

وی در ادامه با بیان اینکه فرار مالیاتی در شرکت‌های بزرگ عمدتا به صورت بیش اظهاری هزینه‌ها و کم اظهاری درآمد‌ها خودش را نشان میدهد، اظهار داشت: ما حدود هزار پرونده با این مشخصات داریم که برای امسال، ۲۰۰ پرونده را در دست گرفته و با گردآوری ممیزان برگزیده از استان‌های مختلف، در حال حسابرسی ویژه هستیم تا متوجه شویم کیفیت رسیدگی‌ها تا کنون چگونه بوده و با بررسی صحیح، چقدر می‌توان میزان وصولی از آن‌ها را افزایش داد.

رئیس سازمان امور مالیاتی کشور در بخش دیگری از سخنان خود در جمع مدیران استانی وزارت متبوع، بحث توسعه هوشمند سازی و پیاده سازی دولت الکترونیک در مالیات را از جمله محور‌های کاری این سازمان عنوان کرد و گفت: ما حدود ۵۰ نقطه تماس بین مؤدی با ممیز مالیاتی را شناسایی کرده ایم که بخاطر ارتقای سلامت اداری و تسهیل امور خود مردم، باید به حداقل برسد.

وی تصریح کرد: ما گفتیم تمام این مراجعات و نقاط تماس مردم با سازمان امور مالیاتی باید در قالب پنجره واحد سازمان امور مالیاتی کشور صورت گیرد؛ در حال حاضر هم هر کس به آن مراجعه کند، تمام اطلاعات مالیاتی خود را مشاهده می‌کند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.