نسبت بدهی بلندمدت به ارزش ویژه


بدهی جاری چیست؟

استراتژی حمایت تغییر کند

لیلا حاجی‌زاده- بازار سهام در چند وقت اخیر نوسان‌های زیادی را تجربه کرده است. هر چند در هفته گذشته روند منفی به مثبت تغییر کرد اما آهنگ ضیعف این تغییرات مثبت همچنان زمینه‌ساز ابهام‌های زیادی است. البته اگر همین تحول امیدبخش در هفته جاری هم ادامه یابد، می‌توان خوشبین بود که بورس و سهامداران آن دوران گذار تازه‌ای را از سر می‌گذرانند. در این ارتباط مدیرعامل شرکت تامین سرمایه آرمان به محرک‌هایی که در شرایط فعلی می‌تواند به کمک بازار سرمایه بیاید، اشاره کرد و گفت: وضعیت امروز بازار سرمایه تحت تاثیر فاکتورهای کلان اقتصادی و سیاسی است که منجر شده بازار سهام وارد یک دوره بحرانی شود. محمد جمالی با بیان اینکه برای خروج بازار از این شرایط و قرار گرفتن آن در مسیر بهبود در کوتاه‌مدت نیاز به تزریق مسکن است، گفت: سازمان بورس باید برای خروج بورس از رکود در کوتاه‌مدت پیگیری‌های لازم را انجام دهد. مسکن‌هایی که می‌تواند در شرایط فعلی به کمک بورس بیاید شامل ورود صندوق توسعه بازار و حمایت حقوقی‌ها برای تزریق نقدینگی، تسهیل معاملات، افزایش سقف اعتباری معاملات و. . . است. وی به لزوم انجام اقدامات اساسی در بورس در بازه زمانی بلندمدت تاکید کرد و گفت: بازار سرمایه کشور نیاز به اصلاحات ساختاری دارد. در همین ارتباط در جلسه فعالان بازار سرمایه با رییس سازمان بورس موضوعاتی همچون تغییر فرمول شاخص، افزایش میزان دامنه نوسان و حذف حجم مبنا، توجه به ملاحظات بازار سرمایه در تصمیم‌گیری‌های ارکان نظام شامل دولت و مجلس و. . . بسیار مورد تاکید قرار گرفت. جمالی ادامه داد: علاوه بر این فعالان بازار در این جلسه خواستار شدند به دو بازار پول و سرمایه به عنوان دو بازار مکمل و نه رقیب توجه شود و هر تصمیمی نسبت بدهی بلندمدت به ارزش ویژه که برای حرکت این دو نهاد گرفته می‌شود براساس یک سیاست یکپارچه باشد.
بی‌واکنشی حقوقی‌ها
مدیرعامل شرکت تامین سرمایه آرمان در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه علت فعالیت کمرنگ حقوقی‌ها در این روزهای بازار چیست، گفت: به هر حال سهامداران حقوقی نیز مشکلات خاص خود را دارند. به نظر می‌رسد این گروه نیز منتظر قطعی شدن حمایت دولت و مجلس از بازار سرمایه هستند. وی با اشاره به تصمیم سال گذشته دولت و مجلس مبنی بر افزایش پنج برابری نرخ خوراک پتروشیمی‌ها و بالا بردن نرخ بهره مالکانه گفت: واقعیت این است که حقوقی‌ها از این تصمیمات همچنان دلخور هستند و انگیزه لازم برای سرمایه‌گذاری و پیگیری پروژه‌های جدید ندارند. این مقام مسوول در واکنش به این مطلب که آیا تنها افت قیمت جهانی نفت باعث سقوط شدید بورس تهران در روزهای گذشته شده یا عوامل دیگری هم روی این موضوع تاثیرگذار بوده، گفت: بسیاری از عوامل سیستماتیک و غیرسیستماتیک روی قیمت‌ها در بورس اثرگذار است. در بحث اقتصادی تغییر نرخ بهره و نرخ ارز، کاهش قیمت جهانی نفت و بالطبع کاهش درآمد دولت از محل نفت همچنین موضوعاتی همچون بدهی دولت به پیمانکاران و چگونگی تسویه آن و. . . و بحث تحریم‌ها و مذاکرات هسته‌ای به عنوان ابهامات موجود در حوزه سیاسی باعث شده رکود در بازار سرمایه ایران تشدید شود. جمالی ادامه داد: ۸۰ درصد ریزش یک ماهه اخیر بورس متاثر از افت قیمت جهانی نفت بوده است اما چرا بورس از این موضوع تاثیر زیادی گرفته است باید بگویم این ذهنیت در سرمایه‌گذاران تقویت شده که با این اتفاق افزایش کسری بودجه دولت قطعی بوده و طبیعی است دولت در مورد بنگاه‌های اقتصادی (بورسی و غیربورسی) سختگیری بیشتری خواهد کرد به طوری که تخفیفاتی که تا پیش از این برای بنگاه‌ها در نظر می‌گرفت را کاهش یا به طور کلی حذف می‌کند. وی یادآوری کرد: با توجه به اینکه با کاهش قیمت جهانی نفت نماد گروه پالایشی در بورس بسته است، اثر این کاهش قیمت روی گروه‌هایی مانند ساختمانی، دارویی و خودرو منتقل شده به نحوی که شاهد منفی شدن این گروه‌ها هستیم. مدیرعامل شرکت تامین سرمایه آرمان در پاسخ به پرسش دیگر مبنی بر اینکه چرا بورس کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس به دلیل کاهش قیمت جهانی نفت افت کمتری به خود دیده‌اند، گفت: اقتصاد کشور ما با مشکلات عدیده‌ای روبه‌رو است که بورس کشورهای دیگر درگیر آن نیست. به عنوان نمونه ما با مشکلاتی از جمله عدم ثبات در تصمیم‌گیری‌ها، مساله تحریم‌ها و مشکل فروش و نقل و انتقال وجوه مواجه هستیم که کشورهای دیگر این مشکلات را ندارند.
محرکی مثبت به نام سهام خزانه
مدیرعامل کارگزاری رضوی به افت قیمت جهانی نفت و کاهش منابع صندوق توسعه ملی اشاره می‌کند و می‌گوید: گمان نمی‌کنم مبلغ قابل توجهی به صندوق تثبیت بازار سرمایه تزریق شود. از طرف دیگر منابع سازمان بورس و اوراق بهادار که قرار است با تصویب شورای عالی بورس و اوراق بهادار به این صندوق تعلق بگیرد، نامشخص است. کمال خانزاده به تدوین دستورالعمل اجرایی صندوق اشاره کرد و گفت: ارکان صندوق از اهمیت بالایی برخوردار است که امیدوارم به درستی شناسایی شود و رقم تخصیص یافته به آن به مرور زمان افزایش قابل توجهی پیدا کند. وی کلیت تاسیس صندوق تثبیت بازار سرمایه را خوب ارزیابی کرد و گفت: با توجه به اینکه منابع اصلی این صندوق از صندوق توسعه ملی تامین می‌شود نشان از اهمیت دولت به این موضوع دارد. اگرچه معتقدم باید مدیریت صحیحی روی این صندوق انجام شود تا آینده آن مشابه صندوق توسعه بازار سرمایه نشود. وی در ادامه به مصوبه دیگر مجلس اشاره کرد و با بیان اینکه پیش از این خرید سهام یک شرکت توسط خود مجموعه بر‌اساس قانون تجارت ممنوع بود، گفت: اما با مصوبه مجلس، شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس می‌توانند تا سقف ۱۰ درصد از سهام خود را خریداری و با عنوان سهام خزانه در شرکت نگهداری کنند. این امکان محرک خوبی برای روند رو به رشد بازار در آینده است و می‌تواند یک تحول اساسی در بازار ایجاد کند چراکه قیمت سهام توسط خود شرکت‌ها مدیریت خواهد شد. مدیرعامل کارگزاری رضوی با تاکید بر اینکه نبود نقدینگی و سلب اعتماد از سرمایه‌گذاران مشکل اصلی این روزهای بازار است، گفت: هم‌اکنون شرایط بازار مساعد نیست و اکثر سرمایه‌گذاران بعد از عدم حصول توافق هسته‌ای ضرر سنگینی را متحمل شده‌اند. به‌طوری که پرتفوی شرکت‌های سرمایه‌گذاری در حال حاضر رها شده است. وی با تاکید بر اینکه در حال حاضر هیجان، بازار را بالا و پایین می‌کند، خاطرنشان کرد: با حرف زدن بازار رشد نمی‌کند. مسکن‌های کوتاه‌مدت تنها می‌تواند بازار را به صورت روزانه کنترل کند. برنامه ریزی بلندمدت در شرایط فعلی بازار نیاز است که باید توسط سازمان بورس و دولت مدنظر قرار گیرد. این مقام مسوول در پاسخ به این سوال که وضعیت کنونی بازار تا چه زمانی ادامه خواهد داشت، گفت: تا زمانی که نقدینگی وارد بازار سرمایه نشود و مساله توافق هسته‌ای به نتیجه نرسد، وضعیت بازار سرمایه تا پایان سال به همین منوال خواهد بود حتی ممکن است در دوره‌ای هم فرسایشی و رو به پایین باشد. خانزاده در پایان با بیان اینکه هم اکنون قیمت‌ها جذاب بوده و زمان تشکیل پرتفوی است، ابراز امیدواری کرد بازار تا شهریور‌ماه ۹۴ بازدهی خوبی را نصیب سهامداران خود کند.
آغاز حرکت‌های حمایتی
مدیرعامل کارگزاری آتی ساز بازار نیز با بیان اینکه تحلیلگران و کارشناسان بورسی در روزهای گذشته روند بهتری را برای بازار پیش‌بینی می‌کردند که به دلیل حاکم شدن جو بی‌اطمینانی در بازار این اتفاق رخ نداده و افت بیشتر شاخص را شاهد هستیم، گفت: منطقی این است که هم اکنون دولت، سازمان بورس و نهادهای مرتبط هرچه زودتر حرکت‌های خود را برای حمایت از بازار شروع کنند. هاشم باروتی با بیان اینکه رییس جدید سازمان بورس سیاست دوگانه‌ای را در پیش گرفته است، گفت: از طرفی ایشان به دنبال این است که شرایط فعلی بازار با ریزش‌های آن به طور طبیعی ادامه پیدا کند و از طرف دیگر وضعیت بازار را به مباحث سیاست خارجی گره زده‌اند. وی با انتقاد از افت حجم بازار سهام و افزایش ریسک سرمایه‌گذاری اظهار داشت: حجم بازار سرمایه تا قبل از روی کار آمدن دولت روحانی، ۲۰۰ میلیارد دلار بود که در حال حاضر این رقم به یکصد میلیارد دلار کاهش یافته است. وی با بیان اینکه با شعار بازار رشد نمی‌کند و اگر این روند ادامه دار باشد چیزی از بورس تهران باقی نمی‌ماند، گفت: به نظر می‌رسد نگاه مثبتی به بازار سهام وجود ندارد. چنانچه تزریق نقدینگی و حمایت از سهامداران حقوقی صورت نگیرد بحران جدی را شاهد خواهیم بود. این مقام مسوول با تاکید بر اینکه بازار نسبت به اخبار و شایعات هم بی تفاوت شده و این به آن معناست که باید اقدام عملی صورت بگیرد، گفت: اگر بحث حمایتی از بازار سرمایه مطرح است باید مسوولان بورسی زودتر وارد عمل شوند. شاید مدیران برای روند برگشت بازار بازه زمانی خاصی در نظر دارند اما باید این نکته را هم در نظر داشت که ممکن است هر لحظه برای کمک کردن به بازار سرمایه دیر شود. باروتی به وضعیت نگران‌کننده صنعت کارگزاری در شرایط فعلی اشاره کرد و گفت: کارگزاری‌ها از یک طرف نگران بازده و ریسک خود هستند و از طرف دیگر در بازاری که رقابتی است ممکن است بابت کم کردن بدهی یا جریمه بازپرداخت تسهیلات با مشتریان خود درگیر شوند. به گفته وی، با ادامه روند فعلی بخشی از صنعت کارگزاری دچار بحران می‌شود که باید سازمان بورس به عنوان متصدی امور فکری برای این وضعیت کند.
سودآوری تحت تاثیر قیمت نفت
افزون بر این، یک کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه ریسک‌هایی که در حال حاضر بازار سهام را درگیر کرده است، از جمله عدم توفیق در مذاکرات هسته‌ای و کاهش قیمت جهانی نفت، در کنترل و اختیار سازمان بورس نیست، اظهار داشت که رییس جدید سازمان بورس برای کنترل شرایط فعلی از شرکت‌ها بخواهد با ارسال گزارش‌های تکمیلی تر به بازار به کمک بازار سرمایه بیایند و از نسبت بدهی بلندمدت به ارزش ویژه ترس بازار بکاهند. محمد شکوری‌راد شرکت‌های حاضر در بورس را به دو دسته تقسیم‌بندی کرد و گفت: دسته اول، شرکت‌های صادراتی و دلارمحور از جمله شرکت‌های پتروشیمی، فولادی و معدنی هستند که به قیمت‌های جهانی وابسته‌اند. در طرف مقابل شرکت‌هایی وجود دارند که با تعیین تکلیف مذاکرات هسته‌ای و بهبود شرایط کسب‌و‌کار در کنار عدم رشد قیمت دلار منتفع می‌شوند. وی در ادامه اظهار داشت: در حال حاضر با کاهش شدید قیمت جهانی نفت و عدم رشد قیمت دلار شرکت‌های دسته اول دچار ابهام هستند و اغلب روند منفی در بورس دارند و طبیعی است که در این شرایط سودآوری آنها با کاهش همراه شود. همچنین به جهت عدم توفیق دولت در مذاکرات هسته ای، شرکت‌های بورسی هم که بهبود وضعیت‌شان به این موضوع گره خورده هم‌اکنون تحت فشار زیادی هستند. وی با اشاره به سیاست‌های دولت مبنی بر تثبیت قیمت‌ها و کنترل تورم گفت: اگر سیاست فعلی دولت ادامه پیدا کند چشم‌انداز درآمد ارزی کشور به خطر خواهد افتاد و ممکن است درآمد ارزی ۲۵ تا ۳۰ درصد و یا بیشتر کاهش پیدا کند. این فعال بازار سرمایه با انتقاد از عملکرد دولت در شرایط فعلی اقتصاد گفت: در این وضعیت به جای اینکه دولت اقدام به اجرای برنامه‌های جدید کرده و به سمت حمایت از تولید داخل، کاهش واردات و کاهش هزینه‌های ارزی حرکت کند همچنان اصرار بر اجرای برنامه‌های قبلی خود یعنی در پیش گرفتن تثبیت قیمت‌ها و کنترل تورم دارد. شکوری راد در پاسخ به این سوال که شرایط بورس را در روزهای آینده چطور ارزیابی می‌کنید، خاطرنشان کرد: واقعیت آن است که در حال حاضر کلیت بازار از منظر چشم‌انداز سودآوری در شرایط مطلوبی نیست و در کوتاه‌مدت امیدی به اصلاح قیمت‌ها وجود ندارد. چنانچه در هر یک از عوامل نسبت بدهی بلندمدت به ارزش ویژه اثرگذار تغییرات مثبتی ایجاد شود که منجر به برطرف شدن ابهامات شود بازار پتانسیل برگشت به روند صعودی را خواهد داشت. این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به وظیفه رییس جدید سازمان بورس گفت: مدیریت سازمان بورس در نحوه اداره معاملات و نظارت بر روند قیمت‌ها نقش با اهمیتی دارد. در شرایطی که قیمت سهام به محدوده‌ای می‌رسد که از ارزش ذاتی خود فاصله معناداری دارد، سازمان بورس باید با افزایش شفافیت در این‌باره به بهبود معاملات کمک شایانی کند.

بدهی جاری چیست و چه ویژگی هایی دارد؟

بدهی جاری به بدهی‌ای که موعد پرداختش یک سال یا کمتر باشد و از محل دارایی‌های جاری قابل پرداخت باشد، گفته می‌شود. از متداول‌ترین بدهی‌های جاری، اسناد پرداختنی و حساب‌های پرداختنی را می‌توان نام برد.

بدهی جاری چیست؟

بدهی جاری، تعهدی است که دارای دو خصوصیت کلیدی است:

1. شرکت این بدهی را ظرف یکسال یا یک چرخه عملیاتی، هرکدام طولانی‌تر است، تسویه میکند

2. شرکت به طور منطقی انتظار دارد این بدهیها را از طریق دارایی‌های جاری خود و یا از طریق ایجاد یک بدهی جاری دیگر، تسویه کند. بدهیهایی که هر دو خصوصیت فوق را به صورت همزمان نداشته باشند، به عنوان بدهی‌های غیرجاری (بلندمدت) طبقه‌بندی میشوند.

بدهی جاری چیست؟

بدهی جاری چیست؟

انواع بدهی‌های جاری در حسابداری

گروه بدهی‌های جاری اغلب شامل اقلام زیر است:

اسناد پرداختنی تجاری

حسابهای پرداختنی تجاری

مالیات پرداختنی (ذخیره مالیات)

حقوق و دستمزد پرداختنی و

سود تضمین‌شده پرداختنی.

حسابهای پرداختنی تجاری

در نرم افزار حسابداری آنلاین ،حسابهای پرداختنی تجاری، از خرید کالا یا دریافت خدمات به صورت نسیه ایجاد میشوند. یکی از ویژگیهای حسابهای پرداختنی تجاری آن است که شرکت در قبال کالای خریداری شده، سند بدهی، مانند چک یا سفته، به فروشنده ارائه نمی‌دهند. این‌گونه بدهیها را بدهی‌های دفتری نیز مینامند. زیرا فقط در دفاتر حسابداری خریدار و فروشنده ثبت میشوند. ویژگی دیگر حسابهای پرداختنی تجاری، آن است که این بدهی‌ها ظرف یکسال از تاریخ ترازنامه تسویه خواهند شد. بنابراین در گروه بدهیهای جاری نشان داده میشوند.

تعریف بدهی های جاری

بدهی های جاری به عنوان بدهی گفته می شود که انتظار رود طی چرخه ی عملیاتی معمول واحد تجاری یا ظرف یکسال از تاریخ ترازنامه،هرکدام طولانی تر است تصفیه شود.

بدهی هایی که به صورت عندالمطالبه است در صورتی جاری محسوب می شود که انتظار رود ظرف یکسال از تاریخ ترازنامه یا طی چرخه عملیاتی، هرکدام طولانی تر است،تسویه شود. همچنین آن بخش از تسهیلات مالی بلند مدتی که ظرف یکسال از تاریخ ترازنامه یا طی یک چرخه عملیاتی،هرکدام طولانی تر است، پرداخت میشود نیز به عنوان بدهی جاری طبقه بندی میشود. تعهداتی که از طریق تأمین مالی بلند مدت تسویه خواهند شد یا بدهی هایی که از محل داراییهای غیر جاری تسویه خواهند شد به عنوان بدهی جاری طبقه بندی نمیشوند حتی اگر سررسید آنها در طول یک چرخه عملیاتی یا یکسال از تاریخ ترازنامه قرار گیرد. طبق استاندارد حسابداری شماره۱نحوه ارائه صورت های مالی،حداقل اقلامی که با عنوان بدهی جاری باید در متن ترازنامه منعکس شود به شرح زیر است:

حساب ها و اسناد پرداختنی تجاری و سایر حسابها و اسناد پرداختنی

به طور سنتی بدهی های جاری در صورت های مالی در غالب سرفصل های زیر و معمولاً با توجه به سررسید طبقه بندی میشود:

حسابها و اسناد پرداختنی تجاری

سایر حسابها و اسناد پرداختنی

سود سهام پیشنهادی و پرداختی

تسهیلات مالی دریافتی

نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه

نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه یکی از نسبت‌های اهرمی است که به کمک آن توانایی شرکت در بازپرداخت بدهی‌های کوتاه‌مدت سنجیده می‌شود. برای محاسبه این نسبت می‌توان از فرمول بدهی‌های جاری تقسیم بر حقوق صاحبان سهام استفاده کرد. از آن‌جایی که معمولا بدهی‌های جاری از محل دارایی‌های جاری تامین می‌شوند، هر چه این نسبت بزرگ‌تر باشد، نقدینگی شرکت نیز بیشتر تحت تاثیر قرار گرفته و ممکن است فعالیت شرکت با مشکلاتی روبرو شود. بالا بودن این نسبت نیز نشانگر الزام مدیران برای بازنگری در ساختار مالی شرکت است.

مالیات پرداختنی

شرکتهای بازرگانی که از نرم افزار حسابداری شرکتی ساده استفاده میکنند ، در فرایندهای تجاری با دو نوع مالیات نسبت بدهی بلندمدت به ارزش ویژه مواجه هستند؛ مالیات و عوارض بر ارزش‌افزوده و مالیات بر درآمد. بسیاری از کالاهایی که خریداری میکنیم، مشمول مالیات و عوارض بر ارزش افزوده است. فروشندگان به نمایندگی از سازمان امور مالیاتی، مالیات و عوارض بر ارزش‌افزوده را از خریداران دریافت میکنند و به صورت دورهای (ماهانه، فصلی یا سالانه) به حساب این سازمان واریز می‌نمایند.

حسابداران اغلب وجوه دریافتی بابت مالیات و عوارض بر ارزش‌افزوده را در حساب مالیات بر ارزش‌افزوده پرداختنی ثبت می‌کنند.

پیش‌دریافت درآمد

یک شرکت بیمه، مانند بیمه آسیا، در زمان انعقاد قراردادهای پوشش بیمه‌ای، مبلغ حق بیمه را از مشتریان خود دریافت می‌نمایند. همچنین شرکتهای هواپیمایی وجه بلیت‌های خود را مدتی قبل از ارائه خدمات پرواز از مشتریان دریافت مینمایند. هر دوی این شرکتها از طریق این نوع معاملات، پیش‌دریافت درآمد کسب کرده‌اند.

پیش‌دریافت درآمد، نشان‌دهنده درآمدهایی است که وجه مربوط به آن دریافت شده، اما کالا یا خدماتی به مشتریان ارائه نشده است. از آن جا که در این نوع معاملات فرایند کسب درآمد کامل نشده است، شرکتها وجوه دریافتی را به عنوان یک بدهی، در حساب پیش‌دریافت درآمد ثبت میکنند. زمانی که کالا یا خدمات مربوط به وجه دریافت شده به مشتریان ارائه گردید، حساب پیش‌دریافت درآمد از دفاتر خارج شده و حساب درآمد شناسایی میشود.

انواع بدهی جاری

اولین گروه از دهی های جاری:حساب ها و اسناد پرداختنی تجاری

تعهدات و بدهی هایی که ناشی از فعالیت های اصلی واحد تجاری می باشد مانند خرید مواد و کالا و خدمات را می توان به عنوان بد هی های تجاری دانست ،و نحوه تعریف این امر در نرم افزار حسابداری ،تاثیر زیاد در قیمت نرم افزار حسابداری آنلاین دارد.هر چند به نظر برخی صاحب نظران این تفکیک،تفکیک مناسبی در خصوص بدهی های تجاری و غیر تجاری نمی باشد.علی ایحال حسا بها و اسناد پرداختنی به حسابها و اسناد پرداختنی تجاری و غیر تجاری تفکیک و در ترازنامه و یادداشتهای توضیحی گزارش می شوند.

دومین گروه از بدهی های جاری:سایر حسا بها و اسناد پرداختنی

هر بدهی جاری دیگری که در گروه بدهی های تجاری قرار نگیرد را به عنوان سایر بدهی ها و اسناد پرداختنی طبقه بندی می کنند.در ایران عموماً مالیت های تکلیفی یا سپرده حسن انجام کار و حق بیمه های پرداختنی در اینگروه طبقه بندی می شوند.

سومین گروه از بدهی های جاری: پیش دریافتها

در لیست بهترین نرم افزارهای حسابداری تحت وب اشاره شده است که ،قطعاً در مباحث قبل تعریف پیش دریافت ها را فراگرفته اید ولی یک بار دیگر اشاره می کنیم.هرگاه قبل از اینکه کالا و خدماتی به مشتریان ارائه شود وجه آن دریافت شده باشد، این مبلغ به عنوان پیش دریافت شناسایی می شود.پیش دریافت در واقع تعهد واحد تجاری می باشد.

پیش دریافتها را به طور ممول به نوع محصولات یا مشتریان تفکیک می کنند و در یادداشت های توضیحی افشاء می نمایند.

چهارمین گروه از بدهی های جاری :ذخیره مالیات

بدهی مالیاتیواحد تجاری اگر قرار باشد در طول یک سال از تاریخ ترازنامه پرداخت شود، به عنوان بدهی جاری شناخته می شود و به دلیل آنکه مالیات پرداختنی برآوردی می باشد و قبل از قطعی شدن مبلغ از طرف اداره امور اقتصاد ودارایی ، این مبلغ برآورد و شناسایی می شود، این مبلغ تحت عنوان ذخیره مالیاتی طبقهبندی و نام برده می شود .

آشنایی با نسبت های مالی در بازار بورس

آشنایی با نسبت های مالی در بازار بورس

ساعد نیوز: نسبت‌های مالی مقادیر عددی هستند که با هدف به دست آوردن اطلاعات معنادار از صورت‌های مالی یک شرکت استخراج می‌شوند. اعداد استخراج‌ شده از صورت‌های مالی شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدینگی، در مواردی هم چون آنالیزهای مقداری و ارزیابی نقدینگی، رشد، حاشیه سود، سودآوری، نرخ بازگشت، ارزش‌گذاری و غیره استفاده می‌شوند

نسبت های مالی مقادیر عددی هستند که با هدف به دست آوردن اطلاعات معنادار از صورت های مالی یک شرکت استخراج می شوند. اعداد استخراج شده از صورت های مالی شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدینگی، در مواردی هم چون آنالیزهای مقداری و ارزیابی نقدینگی، رشد، حاشیه سود، سودآوری، نرخ بازگشت، ارزش گذاری و غیره استفاده می شوند. یکی از متداول ترین راه های تحلیل مالی، محاسبه و بررسی نسبت های مالی است. این نسبت ها در چندین گروه تعریف شده اند و هر کدام به یکی از جنبه های وضعیت مالی شرکت ها می پردازند. نسبت های مالی به دسته بندی های اصلی زیر تقسیم بندی می شوند:

  • نسبت های نقدینگی
  • نسبت های اهرمی و پوششی
  • نسبت های فعالیت
  • نسبت های سودآوری
  • نسبت های ارزش بازار

نسبت های نقدینگی

نقدینگی عبارتست از توانایی شرکت در جوابگویی به تعهدات کوتاه مدت خـود.نقدینگی جهت اجرای فعالیت های واحد تجاری ضروری است، به خصوص در زمانی که شرکت با مشکلات خاصی نظیر رکود اقتصادی و یا زیان های ناشی از آن و یا افزایش ناگهانی در قیمتِ مواد اولیه و یا قطعات مورد استفاده شرکت روبرو شود. در چنین شرایطی چنانچه شرکت فاقد نقدینگی کافی باشد مشکلات مالی جدی برای آن بوجود خواهد آمد.این نسبت ها ﺗﻮاﻧﺎیی و ﻗﺪرت شرکت را در ﭘﺮداﺧﺖ بدهی های کوتاه مدت نشان می دهد.

۱. نسبت جاری = دارایی های جاری / بدهی های جاری

توانایی یک شرکت برای پرداخت تعهدات کوتاه مدت را با استفاده از دارایی های جاری (وجه نقد، اوراق بهادار قابل تبدیل، دریافتی های جاری، موجودی و پیش پرداخت ها) ارزیابی می کند.

۲. نسبت آنی = دارایی های آنی / بدهی های جاری

این نسبت، توانایی یک شرکت در پرداخت تعهدات کوتاه مدت را با استفاده از انواع نقدی تری از دارایی های جاری یا «دارایی های آنی» (وجه نقد، اوراق بهادار قابل تبدیل و حساب های دریافتنی) می سنجد.

۳. نسبت نقدی = (وجه نقد + اوراق بهادار قابل تبدیل) / بدهی های جاری

توانایی یک شرکت برای پرداخت بدهی هایش را با استفاده از وجه نقد و اوراق بهادار قابل تبدیل، اندازه می گیرد. اوراق بهادار قابل تبدیل، ابزار وام کوتاه مدتی هستند که به اندازه ی وجه نقد ارزش دارند.

۴. سرمایه ی در گردش خالص = دارایی های جاری – بدهی های جاری

تعیین می کند که آیا یک شرکت می تواند با دارایی های جاری خود، تعهدات جاری خود را بپردازد؛ و اینکه مازاد یا کمبود چقدر است.

نسبت های اهرمی یا ساختار سرمایه

نسبت های اهرمی مقدار منابع دریافت شده از بدهی را اندازه گیری می کنند. در واقع، از نسبت های اهرمی برای ارزیابی سطح بدهی های کوتاه و بلندمدت شرکت استفاده می شود. نسبت های اهرمی شامل موارد زیر می شوند:

1- نسبت بدهی: توانایی یک شرکت در پرداخت بدهی های کوتاه و بلندمدت با کل دارایی های موجود

نسبت بدهی = مجموع بدهی نسبت بدهی بلندمدت به ارزش ویژه ها / مجموع دارایی ها

2- نسبت تسهیلات به سرمایه: میزان اتکای شرکت به استقراض از بانک و حقوق صاحبان سهام برای تامین مالی خود

نسبت تسهیلات به سرمایه = مجموع تسهیلات / مجموع تسهیلات + حقوق صاحبان سهام

نسبت پوشش بهره: نشان دهنده توان شرکت در پرداخت هزینه های مالی مثلا بهره وام­ های دریافتنی از محل سود عملیاتی

نسبت پوشش بهره = سود عملیاتی/ هزینه های مالی

نسبت های فعالیت

این نسبت، کاربرد منابع مالی یا دارایی هایی که در اختیار مدیران است و همچنین میزان کارایی مدیریت سازمان را نشان می دهد.

نسبت گردش موجودی کالا : این نسبت شامل دوره گردش موجودی کالا، فاصله زمانی، دریافت مواد اولیه و تبدیل آن به کالای فروخته شده می باشد. در واقع به مدت زمانی گفته می شود که طول می کشد تا مواد اولیه به کالا تبدیل شوند و به فروش برسند که از طریق رابطه زیر محاسبه می گردد.

میانگین موجودی مواد و کالا/ بهای تمام شده کالا فروش رفته = گردش موجودی کالا گردش موجودی کالا/ ۱ = دوره گردش موجودی کالا

نسبت های سودآوری

میزان سودآوری تحت تأثیر درآمدها، فروش و نرخ بازگشت سرمایه گذاری ها و غیره می باشد که با بررسی این موارد نسبت سود آوری به دست می آید.نسبت سودآوری شامل 6 قسمت می باشد.

1- نسبت سود ناخالص به فروش:

درصد سود به دست آمده از هر یک ریال فروش شرکت را نشان می دهد، که این نسبت کسب درآمد شرکت و کنترل بهای تمام شده ی کالای فروش رفته و رابطه بین فروش و هزینه های تولید کالای فروخته شده را نشان می دهد.

100 × فروش/سود ناخالص (قبل از کسر مالیات) = نسبت سود ناخالص به فروش

سود ناخالص : بهای تمام شده ی کالاهای فروخته شده را از مبلغ فروش شرکت کسر می کنیم.بالا بودن این نسبت نشانه خوبی برای شرکت می باشد. یعنی این که شرکت کالاهای خود را بالاتر از قیمت تمام شده به فروش رسانده است. رشد این نسبت نشان دهنده موفقیت شرکت در فروش و تولید ارزان تر کالا می باشد.پایین بودن این نسبت شرکت را در شرایط نامناسبی از نظر رقابتی قرار می دهد.

2- نسبت سود عملیاتی

نشان دهنده تأثیر فروش در سود عملیاتی می باشد.سود عملیاتی در واقع تفاوت درآمدهای عملیاتی از تمام هزینه های مربوط به تولید محصول می باشد و نسبت آن نشان دهنده این است که هر یک ریال فروش محصولات چه مقدار در سود عملیاتی شرکت تأثیر دارد.

فروش/سود عملیاتی = نسبت سود عملیاتی

کاهش این نسبت به صورت مستمر می تواند برای شرکت پر ریسک باشد.

3- نسبت بازده فروش

نشان دهنده سود خالص ایجاد شده از هر یک ریال فروش می باشد که این نسبت مقیاس سودآوری شرکت است و هزینه تأمین مالی شرکت در این نسبت تأثیر دارد.

فروش ناخالص/سود ناخالص(سود ویژه قبل از مالیات) = نسبت بازده فروش

بالا بودن آن نشان دهنده بهبود عملیات شرکت می باشد.به مرور زمان، به دلیل ورود رقبای جدید به بازار و خروج شرکت از انحصار کامل، باعث کاهش نسبت بازده فروش می شود. موسسه مشاوران ارائه دهنده انواع خدمات حسابداری و مالی می باشد.

4- نسبت بازده ارزش ویژه:

نشان دهنده ی میزان سود خالص برای شرکت از هر یک ریال حقوق صاحبان سهام می باشد.این نسبت بازدهی متعلق به صاحبان سهام است و از مهم ترین نسبت های مالی می باشد، زیرا نتایج سرمایه گذاری صاحبان سرمایه را نشان می دهد.در واقع بیان کننده میزان موفقیت شرکت در بالا بردن بازده سهامداران است.حقوق صاحبان سهام مجموع سرمایه ای که در اختیار شرکت قرار دارد می باشد.

100 × حقوق صاحبان سهام/(سود خالص – سود سهام ممتاز) = نسبت بازده ارزش ویژه

بالا بودن نسبت بازده ارزش ویژه، برای سهام داران شرکت ها مطلوب می باشد.

5- بازده دارایی ها:

نشان دهنده شاخص نهایی برای ارزیابی کفایت و کارایی مدیریت شرکت ها می باشد، در واقع نحوه سود کسب شده شرکت از منابع و دارایی های خود می باشد.

100 × متوسط دارایی/سود ناخالص = نسبت بازده دارایی

متوسط دارایی شرکت برابر با مجموع دارایی ها در ابتدا و انتهای دوره مالی مورد بررسی تقسیم بر 2 می باشد.این نسبت نشان دهنده بازدهی ایجاد شده به واسطه دارایی شرکت می باشد.بالا بودن بازده دارایی، موفقیت شرکت را در استفاده مناسب از دارایی خود نشان می دهد.

6- نسبت بازده سرمایه درگردش:

نشان دهنده میزان سود خالص(قبل از کسر مالیات) شرکت از سرمایه در گردش آن می باشد.

سرمایه در گردش/سود خالص = نسبت بازده سرمایه درگردش

رشد سود خالص موجب افزایش بازده سرمایه درگردش می شود.این نسبت در ارزیابی شرکت برای افزایش فروش استفاده می شود.سرمایه درگردش ارتباط مستقیمی با فروش، موجودی ها، حساب های دریافتی و وجوه نقد دارد.نسبت های سودآوری در ارزیابی های کسب و کار از جمله بانک ها، بورس، حسابداری مالی شرکت ها و غیره استفاده می شود.

نسبتهای ارزش بازار

نسبتهای ارزش بازار، جهت ارزیابی قیمت سهام یک شرکت مورد استفاده قرار می گیرند. نسبتهای معمول ارزش بازار شامل موارد زیر هستند.

نسبت ارزش دفتری، میزان سرمایه متعلق به هر سهم را محاسبه می کند.

تعداد سهام در دست سهامداران/کل سرمایه = نسبت ارزش دفتری سهام

نسبت بازده سود نقدی میزان سود نقدی را نسبت به قیمت بازار آن سهم می سنجد.

قیمت هر سهم/سود نقدی هر سهم = نسبت بازده سود نقدی

نسبت سود هر سهم میزان سود به ازای هر سهم را محاسبه می کند.

تعداد سهام در دست سهامداران/سود خالص = نسبت سود هر سهم

نسبت قیمت به درآمد، قیمت سهام یک شرکت را با سود هر سهم آن شرکت مقایسه می کند.

روش ارزش ویژه حسابداری

روش ارزش ویژه حسابداری : به عنوان یکی از شیوه ها در امور مالی می توان به روش ارزش ویژه حسابداری اشاره کرد . در واقع این شیوه جزئی از حسابداری سرمایه گذاری است و زمانی مورد استفاده قرار می گیرد که سرمایه گذار نتواند کنترل کاملی را بر روی دارایی های خود داشته باشد . در واقع در این روش سرمایه گذار بر روی دارایی خود تأثیرگذار هست ولی نمی تواند کنترل زیادی روی آن ها داشته باشد ، برای نمونه می‌توان به شرکت های مادر و تابعه اشاره کرد .

روش ارزش ویژه حسابداری

اگرچه این مثال به صورت کلی بیان شده است ولی یک سرمایه‌گذار تنها در صورتی می‌تواند تأثیر بالای روی سرمایه یک شرکت داشته باشد که حداقل ۲۰ تا ۵۰ درصد از سهام شرکت و یا حق رأی آن را در اختیار داشته باشد . با این وجود حتی اگر یک سرمایه گذار کمتر از ۲۰ درصد از سرمایه شرکت را دارا باشد ولی همچنان دارای تأثیر قابل توجهی را بر روی فعالیت آن باشد ، خواهد توانست تا از روش ارزش ویژه ، به جای روش هزینه ها در حسابداری خود استفاده کند .

استثنا در بکارگیری روش ارزش ویژه حسابداری

استثنا-در-بکارگیری-روش-ارزش-ویژه-حسابداری

در کل سرمایه گذاری در اشخاص وابسته و یا مشارکت های – خاص- تنها باید با استفاده از روش ارزش ویژه در گزارشات مالی تلفیقی توسط به کار گرفته شود .

ارگان ها با سرمایه‌گذاری‌های ریسک پذیر ، صندوق های مشترک سرمایه گذاری و اشخاص مشابه آن ها می‌توانند سرمایه گذاری در اشخاص وابسته و مشارکت های خاص را از طریق روش ارزش منصفانه بدست آورند .

افراد نباید از روش ارزش ویژه در مورد سرمایه پذیری هایی که با هدف واگذاری در آینده جلب شده اند و در واقع شرایط لازم را برای قرار گرفتن در گروه سرمایه‌های لازم برای فروش را دارند ، استفاده کنند .

نکات مهم در مورد به‌کارگیری روش ارزش ویژه در شرکت حسابداری

نکات-مهم-در-مورد-به‌کارگیری-روش-ارزش-ویژه-در-حسابداری-شرکت-ها

  • در هنگام استفاده از این روش ، رویه های حسابداری سرمایه گذار و سرمایه پذیر باید یکی باشد .
  • تاریخ گزارشگری اطلاعات مالی توسط سرمایه‌گذار و سرمایه پذیر نباید بیش از سه ماه با هم اختلاف داشته باشد . در صورت وجود هرگونه اختلاف در این زمینه باید تعدیل های لازم را بر روی معاملات مهم بین دو تاریخ اعمال کرد .
  • اگر سرمایه گذار در استفاده از روش ارزش ویژه زیان کند ، ارزش دفتری منافع سرمایه‌گذاری او کاهش پیدا خواهد کرد ولی از صفر کمتر نمی شود . البته زیان های بیشتر نیز تا زمانی به عنوان بدهی سرمایه گذاری تعیین می‌شوند که سرمایه گذار متعهد شود تا زیان ها را تعین کند یا پرداخت‌های را به جای سرمایه پذیر به این منظور انجام دهد .

روش ارزش ویژه چگونه عمل می کند؟

در روش ارزش ویژه برخلاف روش تلفیقی ، روند ادغام حساب ها در آن وجود ندارد ؛ به جای آن سرمایه گذار متناسب با سرمایه خورد و ارزش ویژه سرمایه پذیر سرمایه گذاری را گزارش خواهد کرد . البته سرمایه پذیر هر چقدر که دارای سود یا ضرر باشد حساب سرمایه را به میزان متناسب با سهام سرمایه گذار افزایش خواهد داد که از آن به عنوان افزایش ارزش ویژه یاد می‌شود .

کاربردهای روش ارزش ویژه حسابداری

کاربردهای-روش-ارزش-ویژه-حسابداری

امور حسابداری سرمایه‌گذاری در واحد تجاری وابسته باید با روش ارزش ویژه انجام شود ، مگر در مواردی که

  • واحد سرمایه‌گذار خود واحد تجاری فرعی بوده و یا اینکه کاملاً متعلق به واحد دیگر باشد . در صورتی که واحد تجاری فرعی شعبه با مالکیت کمتر از ۱۰۰ درصد سهام باشد ، سایر سهامداران با وجود آگاهی از مقصد واحد سرمایه گذار در عدم بکارگیری از روش ارزش ویژه می توانند با آن مخالفتی نکنند .
  • زمانی نسبت بدهی بلندمدت به ارزش ویژه که سهام یا اوراق قرضه واحد سرمایه گذار در بورس اوراق بهادار یا سایر بازارها در دسترس عموم مردم قرار نگیرد و معامله نشود .
  • زمانی که واحد اصلی سرمایه گذار ، گزارش های مالی تلفیقی را که در دسترس عموم قرار می‌گیرد بر طبق استانداردهای حسابداری تهیه کند
  • بعد از اعمال روش ارزش ویژه ، هرگونه سرمایه گذاری در واحد تجاری وابسته که تحت عنوان نگهداری شده برای فروش نشود ، باید بر مبنای حداقل ارزش دفتری و بر اساس روش ارزش ویژه یا خالص ارزش فروش محاسبه شود .
  • واحدهای سرمایه گذار باید از زمانی که تسلط خود را بر واحد های سرمایه پذیر تا مدت زیادی از دست می دهند ، باید استفاده از روش ارزش ویژه را متوقف کنند . از این تاریخ به بعد حسابداری سرمایه گذاری ، تابع استاندارد شماره ۱۵ حسابداری خواهد بود
  • حسابداری سرمایه گذاری در واحدهای تجاری وابسته در زمان محسوب شدن به عنوان واحد تابعه به روش ارزش ویژه محاسبه خواهد شد.

در میان استاندارد های حسابداری می توان به شماره ۲۰ از آن ها اشاره کرد ، چرا که این شماره با الزامی کردن بکارگیری روش ارزش افزوده ویژه جهت شناسایی سرمایه گذاری در واحد های تجاری وابسته و برای حذف اغلب معافیت های در نظر گرفته شده در استاندارد های قبلی در رابطه با استفاده از این روش ، تأثیر بسزایی در نحوه ارائه و مزمون گزارشات مالی شرکت های تجاری وابسته دارد . اهمیت حذف کردن سود و زیان های تحقق نیافته در معاملات با شرکت های وابسته و الزام واحد های سرمایه گذار مشمول این استاندارد در بکارگیری روش ارزش افزوده از جمله مهم ترین اثرات این استاندارد می باشد .

در پایان قابل ذکر است که به طور معمول از یکی از دو روش اصلی حسابداری یعنی بهای تمام شده و یا روش ارزش ویژه حسابداری ، برای سرمایه گذاری در سهام عادی استفاده می شود . اگر از روش بهای تمام شده استفاده کنیم ، حسابداری سرمایه گذاری ، براساس مفاد استاندارد حسابداری (FASB) تحت عنوان حسابداری سرمایه گذاری معین در اوراق قرضه و سهام انجام می شود . اگر برخلاف مورد قبل به این منظور از روش ارزش ویژه استفاده شود ، حسابداری سرمایه گذاری بر مبنای (APB) و تحت عنوان روش ارزش ویژه برای سرمایه گذاری در سهام عادی انجام می گیرد که به وسیله استاندارد حسابداری با عنوان تلفیق شرکت های فرعی با اکثریت سهام تحصیل شده اصلاح می شود .

نسبت های مالی

همانطور که در مقاله ترازنامه صورت وضعیت مالی بیان شد یکی از موارد کاربرد اطلاعات مالی تجزیه و تحلیل نسبت های مالی میباشد. به ارتباط ریاضی بین اقلام موجود در صورت های مالی نسبت ‌های مالی گفته می شود.

نسبت های مالی

نسبت‌های مالی مقادیر عددی هستند که با هدف به دست آوردن اطلاعات معنادار از صورت‌های مالی یک شرکت استخراج می‌شوند. اعداد استخراج‌ شده از صورت‌های مالی شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدینگی، در مواردی همچون آنالیزهای مقداری و ارزیابی نقدینگی، رشد، حاشیه سود، سودآوری، نرخ بازگشت، ارزش‌گذاری و غیره استفاده می‌شوند. یکی از متداول‌ترین راه‌های تحلیل مالی، محاسبه و بررسی نسبت های مالی است. این نسبت‌ها در چندین گروه تعریف شده‌اند و هر کدام به یکی از جنبه‌های وضعیت مالی شرکت‌ها می‌پردازند.

انواع نبست های مالی:

نسبت‌های اهرمی و پوششی

نسبت‌های ارزش بازار

پیگیری عملکرد شرکت با نسبت های مالی

تعیین نسبت‌ های مالی در هر دوره و پیگیری تغییر مقادیر آن‌ها در طول دوره، با هدف کشف سرنخ‌هایی است که موجب پیشرفت موسسه می‌شوند. مثلا افزایش نرخ بدهی نسبت نسبت بدهی بلندمدت به ارزش ویژه نسبت بدهی بلندمدت به ارزش ویژه به دارایی می‌تواند نشان‌ دهنده‌ این باشد که شرکت تحت‌ فشار بدهی است و در نهایت این موسسه را با خطر ورشکستگی مواجه کند.

امکان مقایسه عملکرد شرکت

مقایسه‌ نسبت های مالی با رقبای اصلی به این منظور صورت می‌گیرد که مشخص شود کدام قسمت شرکت عملکرد بهتر یا بدتری نسبت به میانگین صنعت مربوط به خودش دارد. مقایسه بازده دارایی بین شرکت‌ها به یک تحلیلگر یا سرمایه‌گذار کمک می‌کند تا تشخیص دهد کدام شرکت‌ها در جهت افزایش سودآوری، استفاده بهینه‌تری از دارایی‌شان داشته‌اند. استفاده‌ کنندگان نسبت های مالی به دو گروه استفاده ‌کنندگان داخلی و خارجی تقسیم می‌شوند:

استفاده‌ کنندگان خارجی:

شامل تحلیلگران مالی، سرمایه‌گذاران خرده‌فروشی، اعتباردهندگان، رقبا، مقامات مالیاتی، مقامات نظارتی و ناظران صنعت می‌شوند.

استفاده‌ کنندگان داخلی:

شامل مدیر تیم، کارمندان و مالکان می‌شوند.

نسبت‌‌های نقدینگی

نقدینگی را می‌توان اینطور تعریف کرد: «میزان توانایی شرکت در بازپرداخت دیون کوتاه‌مدت خود.» بنابراین نسبت‌های نقدینگی اطلاعاتی در مورد توانایی شرکت‌ها در پرداخت دیون کوتاه‌مدت یا عمل به تعهدات کوتاه‌مدتشان فراهم می‌آورند.

انواع نسبت‌های نقدینگی

توانایی شرکت در پرداخت بدهی‌های کوتاه‌مدت با دارایی‌های جاری

نسبت جاری: دارایی‌های جاری/ بدهی‌های جاری

توانایی یک شرکت در پرداخت بدهی‌های کوتاه‌مدت خود از محل دارایی‌های نقدی

نسبت آنی (سریع) = دارایی‌های جاری – موجودی مواد و کالا / بدهی‌های جاری

توانایی شرکت در پرداخت بدهی‌های کوتاه‌مدت خود از محل وجوه نقد. این نسبت محافظه کارانه‌ترین نسبت نقدینگی است که حساب‌های دریافتنی نیز در آن لحاظ نمی‌شود.

نسبت وجه نقد = موجودی نقدی+ سرمایه‌گذاری‌های کوتاه‌مدت / بدهی‌های جاری

نسبت‌‌های اهرمی یا ساختار سرمایه

نسبت‌های اهرمی مقدار منابع دریافت شده از بدهی را اندازه‌گیری می‌کنند. در واقع، از نسبت‌های اهرمی برای ارزیابی سطح بدهی‌های کوتاه و بلندمدت شرکت استفاده می‌شود. نسبت‌های اهرمی شامل موارد زیر می‌شوند:

توانایی یک شرکت در پرداخت بدهی‌های کوتاه و بلندمدت با کل دارایی‌های موجود

نسبت بدهی = مجموع بدهی‌ها / مجموع دارایی‌ها

نسبت تسهیلات به سرمایه:

میزان اتکای شرکت به استقراض از بانک و حقوق صاحبان سهام برای تامین مالی خود

نسبت تسهیلات به سرمایه = مجموع تسهیلات / مجموع تسهیلات + حقوق صاحبان سهام

نشان‌ دهنده توان شرکت در پرداخت هزینه‌های مالی مثلا بهره وام­‌های دریافتنی از محل سود عملیاتی

نسبت پوشش بهره = سود عملیاتی/ هزینه‌های مالی

معرفی نسبت‌های فعالیت

نسبت‌های فعالیت یا کارایی ابزارهایی هستند که برای سنجش کاربرد دارایی‌های شرکت مورد استفاده قرار می‌گیرند و از طریق ارزیابی میزان فروش و تاثیر دارایی‌ها بر آن اندازه‌گیری می‌شوند. این گروه از نسبت‌ها، حجم فروش شرکت را با سرمایه‌گذاری در دارایی‌های مختلف مانند موجودی کالا، دارایی ثابت و … مقایسه کرده و میزان به‌ کارگیری موثر منابع شرکت و راندمان عملیات آن را در دوره عملیات ارزیابی می‌کنند.

دوره گردش موجودی کالا یا میانگین سنی کالا:

دوره گردش موجودی کالا، بازه زمانی را نشان می‌دهد که در آن دفعات گردش کالا اتفاق افتاده است. گردش موجودی کالا بیانگر این است که موجودی کالا و مواد اولیه شرکت در یک بازه زمانی مشخص – مثلا یک سال مالی – چند بار به فروش رسیده و جایگزین شده است.

دوره گردش موجودی کالا = متوسط موجودی مواد و کالا *۳۶۵ / بهای تمام‌ شده کالای فروش رفته

دوره وصول مطالبات:

نشان‌ دهنده فاصله زمانی تحویل کالا به مشتری تا دریافت وجه نقد از مشتری است. به بیان دیگر، مدت‌ زمانی است که طول می­‌کشد تا شرکت مطالبات خود را از مشتریان دریافت کند. با بررسی این نسبت درمی‌یابیم که شرکت درآمد فروش خود را در چه بازه زمانی به چرخه عملیاتی بازمی‌گرداند.

دوره وصول مطالبات = متوسط حساب­‌های دریافتنی *۳۶۵ / فروش نسیه

دوره گردش عملیات:

به دوره‌ای گفته می‌شود که در طول آن، یک شرکت، مراحل خریداری مواد اولیه، تولید کالا، ارسال به دست مشتری و در نهایت دریافت وجه نقد را سپری می‌کند.

دوره گردش عملیات = دوره وصول مطالبات + دوره گردش موجودی کالا

این نسبت، میزان تأثیرگذاری گردش دارایی‌ها را در کسب درآمد شرکت نشان می‌دهد و بیانگر این است که چگونه دارایی‌های شرکت برای ایجاد درآمد به کار گرفته می‌شوند. با مقایسه این نسبت در دوره‌های گذشته می‌توان به این نتیجه رسید که افزایش دارایی‌ها در کسب درآمد بیشتر توسط شرکت، تاثیرگذار بوده است یا خیر.

گردش دارایی = فروش خالص / میانگین جمع دارایی­‌ها

گردش دارایی‌های ثابت:

این نسبت، بیانگر میزان تأثیرگذاری دارایی‌های ثابت شرکت بر کسب درآمد آن است.

گردش دارایی‌های ثابت = فروش خالص / میانگین دارایی­‌های ثابت

دوره پرداخت بدهی‌­ها:

نشان­ دهنده مدت‌ زمانی است که طول می­‌کشد تا شرکت بدهی خود را با تامین‌ کنندگان – بدهی بابت خرید مواد اولیه به‌صورت نسیه – تسویه کند.

دوره پرداخت بدهی‌­ها = متوسط حساب­‌های پرداختنی *۳۶۵ / خرید نسیه

نسبت گردش سرمایه جاری:

سرمایه در گردش، تفاوت دارایی جاری از بدهی جاری شرکت است. این سرمایه، بخشی از خالص دارایی‌های جاری است که مستقیم یا غیرمستقیم تسهیلاتی را در چرخه تولید ایجاد می‌کند.

گردش سرمایه جاری = فروش / سرمایه در گردش

نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش:

با توجه به اینکه یکی از اجزای تشکیل‌ دهنده دارایی جاری، موجودی کالا است، نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش نشان‌ دهنده آن است که چه مقدار از سرمایه در گردش شرکت را موجودی کالا تشکیل داده است.

موجودی کالا به سرمایه در گردش = موجودی کالا / سرمایه در گردش

نسبت‌های سودآوری

نسبت‌های سودآوری، توانایی شرکت برای تولید درآمد مرتبط با عملکرد و سود سهام، دارایی‌های ترازنامه، هزینه‌های عملیاتی و سهام را اندازه‌گیری می‌کند. مهم‌ترین نسبت های مالی سودآوری شامل موارد زیر می‌شوند:

نسبت بازده دارایی‌ها نشان‌ دهنده آن است که شرکت چگونه از منابع و دارایی تحت اختیار خود برای کسب سود بهره برده و برای سرمایه‌گذاران و اعتباردهندگان خود بازدهی ایجاد کرده است. نسبت بازده دارایی‌ها می‌تواند شاخص نهایی برای ارزیابی کفایت و کارایی مدیریت شرکت باشد.

بازده دارایی = سود خالص / میانگین جمع دارایی­‌ها

بازده حقوق صاحبان سهام:

شیوه‌ای برای اندازه‌گیری میزان سودآوری شرکت است که روش ایجاد سود با استفاده از سرمایه سهامداران را روشن می‌کند.

بازده حقوق صاحبان سهام = سود خالص / حقوق صاحبان سهام

حاشیه سود ناخالص:

این نسبت، عملیات اجرایی و کسب درآمد شرکت را ارزیابی می‌کند و همچنین توانایی شرکت در کنترل بهای تمام‌ شده کالای فروش رفته را بررسی کرده و رابطه‌ بین فروش و هزینه‌های تولید کالای فروخته‌ شده را نشان می‌دهد.

حاشیه سود ناخالص = سود ناخالص / فروش

حاشیه سود عملیاتی:

نسبت سود عملیاتی نشان‌ دهنده این است که هر یک ریال فروش محصولات یا خدمات چه تاثیری در سود عملیاتی شرکت دارد.

حاشیه سود عملیاتی = سود عملیاتی / فروش

درصد حاشیه سود خالص شرکت نشان‌ دهنده این است که از هر ۱ تومان فروش شرکت چه مقدار آن به سود خالص تبدیل‌ شده است.

حاشیه سود خالص = سود خالص / فروش

نسبت‌های ارزش بازار

این نسبت‌ها منعکس‌ کننده نگرش سهامداران و تحلیلگران بازار سرمایه در خصوص عملکرد گذشته و پیش‌ بینی روند آتی شرکت هستند. انواع متداول نسبت‌های ارزش بازار عبارت‌اند از:

نسبت ارزش دفتری (P/BV):

این نسبت بیانگر ارزش ثبت‌ شده خالص دارایی‌ها بر مبنای هر سهم از سهام عادی هستند.

P/B = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی * تعداد سهام در دست سهامداران عادی / حقوق صاحبان سهام

نسبت قیمت به درآمد (P/E):

این نسبت، دیدگاه تحلیل گران بازار سرمایه را در خصوص سودآوری آتی شرکت تعیین می‌کند و از تقسیم قیمت بازار هر سهم عادی در یک دوره زمانی خاص و سود سالانه آن به دست می‌آید.

P/E = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / سود هر سهم از سهام عادی

نسبت قیمت به فروش (P/S):

این نسبت که از حاصل تقسیم ارزش بازار شرکت بر کل فروش ۱۲ ماهه ایجاد می‌شود، به شما می‌گوید برای هر یک ریال فروش سالانه چقدر هزینه می‌کنید.

P/ S = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / کل فروش ۱۲ ماه اخیر شرکت

قیمت به جریان نقدینگی (P/CF):

این نسبت از توان قابل ملاحظه‌­ای برای پیش ­بینی بازده سهام برخوردار است و معمولا به‌ وسیله سرمایه‌گذاران نهادی مورد استفاده قرار می‌گیرد. نسبت قیمت به جریان نقدینگی، مواردی از قبیل استهلاک، تخفیف درآمد و مواردی از نقدینگی را که توسط کسب و کار ایجاد شده حذف می‌کند.

P/ CF = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / جریان نقدی هر سهم

جریان نقدی هر سهم = سود هر سهم + (استهلاک دارایی‌های مشهود و نامشهود / تعداد سهام شرکت)

نسبتی است که برای تعیین ارزش سود هر سهم تا زمانی که نرخ رشد سود سهام شرکت در نظر گرفته شود مورد استفاده قرار می‌گیرد. این نسبت مبتنی بر نسبت P/E است و چشم‌انداز رشد یک سهم را در نظر می­‌گیرد. محاسبه بدین شکل است که نسبت P/E را به نرخ رشد سالانه درآمد بر مبنای ارزش ۵ سال آینده تقسیم می‌کنیم. اگر نتیجه کمتر از یک باشد بیانگر آن است که بازار به‌طور کامل چشم‌اندازی در خصوص این سهم ندارد.

PEG = (قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / سود هر سهم از سهام عادی) / نرخ رشد سالانه درآمد

محدودیت نسبت های مالی

تحلیل نسبت‌های صورت‌های مالی به‌ طور گسترده‌ای توسط تحلیل‌گران مالی، سرمایه‌گذاران و اعتباردهندگان به کار می‌رود. در واقع این نسبت‌ها وضعیت اقتصادی واحد تجاری را در مقایسه با صورت‌های مالی به شکل بهتری انعکاس می‌دهند. از سوی دیگر، نسبت های مالی در مدل‌های پیش‌بینی به‌ طور موفقیت‌آمیزی به کار می‌روند. اما با وجود استفاده وسیع از نسبت‌ های مالی این تکنیک‌ها با برخی از محدودیت‌ها روبه‌رو هستند که تفسیرها را با پاره‌ای از ابهام مواجه می‌کنند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.