استراتژی ترید معکوس | چالشهای استفاده از این استراتژی دشوار ولی سودآور
استراتژی ترید معکوس؛ یکی از استراتژیهای پرایس اکشن تریدینگ
هدف اصلی هر معاملهگر کسب بیشترین سود از بازارهای مالی است. در این مورد عواملی مانند داشتن برنامه معاملاتی، نحوه مدیریت ریسک و استراتژی ترید نقش تعیینکنندهای در موفقیت معاملهگران ایفا میکنند. یکی از استراتژیهای برتر پرایس اکشن تریدینگ، تحت عنوان ترید معکوس، طرفداران خاص خود را دارد. با استفاده از این استراتژی شما این امکان را پیدا میکنید تا بهترین نقاط ورود و خروج را در معاملات شناسایی کنید و بیشترین سود را از معاملات خود به دست آورید. به این منظور میتوانید از پرایس اکشن و درعینحال اندیکاتورهای مختلف برای شناسایی نقاط برگشت روند استفاده کنید. در این مطلب با ویژگیهای استراتژی ترید معکوس آشنا میشویم.
معرفی استراتژی ترید معکوس
در استراتژی ترید معکوس آنچه مهم است شناسایی نقاط قیمتی برگشت روند میباشد. معکوس شدن (Reversal) روند میتوانند به سمت بالا یا پایین باشد. برای مثال به دنبال یک روند صعودی، با برگشت قیمتها، روند به سمت نزولی شدن میل پیدا میکند. از سوی دیگر، به دنبال یک روند نزولی، با برگشت قیمتها، روند صعودی خواهد شد.
در استراتژی ترید معکوس، تحلیل تکنیکال در اولویت قرار دارد و معاملهگران میتوانند با استفاده از برخی اندیکاتورها مانند میانگین متحرک، اوسیلاتورها و همچنین ترسیم کانالهای قیمتی روی چارت، روندها را از هم تفکیک کنند و نقاط برگشت روند قیمتی را شناسایی کنند. از این حیث معکوس شدن روند با بریکاوتها (breakouts) قابل مقایسه هستند.
در استراتژی ترید معکوس، نقاط برگشت روند را چگونه شناسایی کنیم؟
نقاط برگشتی روند در تایمفریمها روزانه، هفتگی و سالانه روی چارت قابل مشاهده هستند. معاملهگران میتوانند از استراتژی ترید معکوس هم در طی معاملات روزانه و هم در بازههای زمانی طولانیتر استفاده کنند. برای مثال، یک سرمایهگذار بلندمدت به دنبال تغییر روند در چارتهای روزانه یا هفتگی است و معکوس شدن روند در نمودارهای پنجدقیقهای برای او هیچ اهمیتی ندارد. با این حال، معکوس شدن روند در یک نمودار در تایم فریم پنج دقیقه برای یک تریدر روزانه (day trader) بسیار مهم است. هر روند صعودی که مجموعهای از سقفها و کفها بالاتر قیمتی است، با تغییر روند به مجموعهای از سقفها و کفهای پایینتر تبدیل میشود. در مورد معکوس شدن روند نزولی به صعودی، این اتفاق برعکس رخ میدهد.
همانطور که در بالا اشاره کردیم، میتوان روندها و معکوس شدن روندها را تنها براساس پرایس اکشن شناسایی کنیم. البته برخی از معاملهگران استفاده از اندیکاتورها را بر این روش ترجیح میدهند. برای مثال، میانگینهای متحرک میتوانند به شما در تشخیص روند و نقاط برگشت روند کمک کنند. بهعنوانمثال، اگر قیمت بالاتر از میانگین متحرک رو به افزایش باشد، روند قیمتی صعودی است؛ اما زمانی که قیمت در زیر میانگین متحرک کاهش پیدا کند، میتواند نشانهای از معکوس شدن احتمالی روند در آینده باشد. در ادامه سایر روشهای شناسایی نقاط برگشت روند را با هم بررسی میکنیم.
استفاده از خطوط روند
یکی از ابزارهای مورد استفاده برای تشخیص معکوس شدن روند، خطوط روند هستند. تا زمانی که در یک روند صعودی کفهای بالاتری ایجاد میشود، میتوان یک ترندلاین را در امتداد این کفهای قیمتی ترسیم کرد. هنگامیکه قیمت به زیر خط روند کشیده میشود، این موضوع میتواند نشاندهنده معکوس شدن روند قیمت باشد.
استفاده از سطوح فیبوناچی؛ یکی از بهترین راههای شناسایی نقاط برگشت روند
یکی از بهترین راههای شناسایی نقاط برگشت روند، استفاده از سطوح فیبوناچی است. در بیشتر موارد، اصلاحات قیمتی قبل از ادامه روند در سطوح فیبوناچی 38.2، 0.5 و 61.8 درصد اتفاق میافتد. اگر قیمت از این سطوح فراتر رود، ممکن است نشاندهنده این باید که روند در حال معکوس شدن است.
استفاده از Pivot Points
راه دیگر برای شناسایی معکوس شدن روند، استفاده از Pivot Pointها است. در یک روند صعودی، به نقاط حمایت پایین (S1, S2, S3)نگاه میکنند و منتظر شکست آنها میمانند. اما در یک روند نزولی، معاملهگران به سطوح مقاومت بالا (R1, R2, R3) نگاه میکنند و منتظر شکستن آنها میمانند. اگر سطوح اشارهشده شکسته شوند، ممکن است نشانهای از معکوس شدن روند کنونی باشد.
مکدی؛ اندیکاتوری مناسب برای شناسایی نقاط برگشت روند
استراتژی ترید معکوس بر این اصل استوار است که تمایل تریدرها به حرکت سریع قیمت در یک جهت، پیش از آشکار شدن تغییر روند رخ میدهد. راههای زیادی برای شناسایی واگرایی مومنتوم وجود دارد؛ اما یک تکنیک ساده این است که وقتی قیمت سقف قیمتی جدیدی را میزند، باید احتیاط کنید. در این موارد، یک اسیلاتور مومنتوم مانند MACD سقف جدیدی را ثبت نمیکند.
یکی از نشانههای معکوس شدن روند در یک روند صعودی این است که پس از چندین روز افت قیمت، در اولین روزی که یک کندل استیک صعودی را مشاهده میکنید، حجم معاملات کاهش یافته باشد. در این مورد میتوانید حجم معاملات روزانه را با میانگین حجم معاملات در پنج روز گذشته مقایسه کنید. درحالیکه اگر سهام تمایل به این داشته باشد که روند صعودی خود را حفظ کند، حجم معاملات آن نیز باید بالا باشد و کاهش حجم معاملات میتواند نشانه از برگشت روند قیمتی باشد.
تفاوت بین برگشت روند و پولبک در استراتژی ترید معکوس چیست؟
معکوس شدن روند، تغییر در روند قیمت دارایی است؛ درحالیکه پولبک (pullback) یک حرکت متقابل (counter-move) در طی یک روند است و روند را معکوس نمیکند. برای مثال در یک روند صعودی، سقفها و کفهای بالاتری ایجاد میشود و در هر پولبک کف جدید زده میشود. بنابراین، در هر تایم فریم تا زمانی که کف پایینتر از کف قبلی ایجاد نشود، روند صعودی است و هنوز معکوس نشده است. در واقع، هر برگشت روند در ابتدا بهعنوان یک پولبک احتمالی در نظر گرفته میشود و تشخیص اینکه برگشت روند از کدام نقطه شروع میشود، آسان نیست.
چالشهای استفاده از استراتژی ترید معکوس چیست؟
معکوس شدن روند یکی از واقعیتهای هر بازار مالی است. روند قیمتها همیشه در یک نقطه برمیگردد و در طول زمان روندهای صعودی و نزولی بهدفعات برمیگردند. درصورتیکه نقاط برگشت قیمت ممکن است با ریسک بالایی همراه باشد. بهعنوانمثال، یک معاملهگر باور دارد که سهامی که از 4 دلار به 5 دلار رسیده است، از موقعیت خوبی برای رشد برخوردار است. در این حالت، قیمت سهام بالاتر رفته است؛ اما وقتیکه قیمت سهم به 4 دلار، 3 دلار و درنهایت 2 دلار کاهش پیدا میکند، احتمالا نشانههای معکوس شدن روند پیش از رسیدن قیمت به 4 دلار ظاهر شده است. بنابراین هر معاملهگر با مشاهده نشانههای اولیه معکوس شدن روند میتواند سود خود را حفظ کند یا بهاصطلاح سیو سود کند یا خود را از موقعیتی که احتمالا زیان ده باشد، دور نگه دارد.
استراتژی ترید معکوس یکی از سختترین استراتژیهای معاملاتی به شمار میآید. با این حال، بهجای اینکه یک معاملهگر دنبال کننده روند باشد میتواند با استفاده از این استراتژی سود بیشتری را از آن خود کند. بنابراین، آنچه یک معاملهگر حرفهای را از سایر معاملهگران متمایز میکند این است که او میتواند نقاط برگشتت روند را پیش از سایرین شناسایی کند.
تریدرها چگونه از استراتژی ترید معکوس استفاده میکنند؟
معاملهگران و سرمایهگذارانی که به استراتژی ترید معکوس پایبند هستند، بر این باورند که بیشتر افراد در بازارهای مالی راه اشتباه را میروند. ازاینرو با دیدن کوچکترین نشانهها مبنی بر معکوس شدن روند، ریسک نمیکنند و پوزیشن معاملاتی خود را خلاف جهت بازار باز میکنند. بهاینترتیب، میتوانند سود خود را حفظ کنند یا حداقل از ضررهای بیشتر جلوگیری کنند. این دسته از معاملهگران اعتقاد دارند که بازار بیش از حد معمول به اخبار مختلف واکنش نشان میدهد و اغلب معاملهگران براساس هیجانات ترید میکنند.
استراتژی مومنتوم؛ در تضاد با استراتژی ترید معکوس
هریک از معاملهگران برای ورود به موقعیتهای معاملاتی از استراتژی خاصی در بازارهای مالی پیروی میکنند. در واقع در بازارهای مالی استراتژیهای مختلف میتوانند کاملا در تضاد با یکدیگر باشند و درعینحال معاملهگران ادعا کنند که استراتژی آنها بهترین استراتژی است. یکی از استراتژیهای معاملاتی استراتژی مومنتوم است که بر قانون اول نیوتون متکی است. مطابق این قانون “یک جسم در حال حرکت، همچنان میل به این دارد که به حرکت خود ادامه دهد؛ مگر یک نیروی خارجی به آن وارد شود”.
بنابراین، براساس این استراتژی معاملاتی – که کاملا در تضاد با استراتژی ترید معکوس است – در بازار سهام یا هر بازار مالی دیگر، یک روند چه صعودی و چه نزولی به روند خود ادامه میدهد؛ مگر اینکه یک نیروی خارجی که قوی بر روند کنونی بازار غلبه کند و آن را بهکل تغییر دهد.
با استراتژی ترید معکوس، بیشترین سود را از آن خود کنید
یکی از بهترین و درعینحال سختترین استراتژیهای معاملاتی، استراتژی ترید معکوس است. این استراتژی روشی مناسب برای استفاده از سیگنالهای پرایس اکشن میباشد. سیگنالهای پرایس اکشن اغلب برگشت قریبالوقوع روند را نشان میدهند. این استراتژی در بیشتر مواقع نقاط ورود و خروج دقیقی را در یک بازار با روند صعودی یا نزولی و بازار رنج ارائه میدهد و نسبت ریسک به ریوارد نیز در آن منطقی است.
برخی از معاملهگران این تصور اشتباه را دارند که “سیگنالهای معکوس” فقط مختص به زمانهایی هستند که بازار در خلاف جهت روند خود حرکت میکند. درحالیکه اینطور نیست؛ روندها به سمت سطوح بازمیگردند و آنگاه میتوانیم به دنبال سیگنالهای ترید معکوس باشیم که در این سطوح شکل میگیرند.
هر آنچه درباره استراتژی فارکس باید بدانید !
استراتژی فارکس : یکی از مهمترین موضوعاتی که در هر بازار مالی به چشم میخورد داشتن یک استراتژی درست و منطقی است تا بتوانید در معاملات خود موفق و سربلند باشید. هر معاملهگر باید یک استراتژی منحصر به فرد خود را داشته باشد و یا در موقعیتهای مختلف بتواند استراتژی خود را تغییر دهد. در این مقاله قصد داریم شما را با هر آنچه که مربوط به استراتژیهای فارکس است آشنا کنیم. پس در ادامه با ما همراه باشید.
مفهوم استراتژی فارکس
فارکس یکی از بازارهای مالی معتبر در سراسر جهان است که در هر ثانیه مقادیر زیادی پول در معاملات آن جا به جا میشود و معاملهگران بسیاری توانستهاند در این بازار به سودهای عظیم دست پیدا کنند و یا دچار ضررهای زیادی شوند. استراتژی فارکس به کمک معاملهگران میآید تا به دور از هرگونه عواطف و احساسات انسانی دست به معامله بزنند. افراد باید با دانش و منطق درست دست به معامله بزنند و اگر چنین نباشد، صد در صد عاقبت خوبی در انتظار آنهانخواهد بود. معاملهگران موفق در بازار فارکس کسانی هستند که مطالعه بسیاری دارند و هر روز نیز به دانش معاملاتی خود میافزایند تا بتوانند سود خوبی از نقل و انتقالات فارکس به جیب بزنند.
یادگیری استراتژی فارکس، الگوها و نحوه حرکت روندها به معاملهگران در پیش بینی حرکت قیمت در بازار کمک میکنند تا بتوانند در موقعیت درست وارد معامله شوند و یا یک معامله را ببندند.
استراتژی چه زمانی سودآور خواهد بود؟
یک استراتژی فارکس سودآور میتواند به معاملهگران در کسب سود بیشتر کمک کند. اینکه تصور کنید تمامی معاملات شما کاملا درست و سودده خواهد بود، سخت در اشتباه هستید. تنها با تلاش فراوان است که میتوانید ریسک معاملات خود را کاهش دهید و سود خود را افزایش دهید. باید توجه داشته باشید که با توجه به میزان سرمایه و شرایطی که دارید یک استراتژی درست را انتخاب کنید و راه خود را ادامه دهید.
انواع استراتژی در فارکس :
استراتژی فارکس در مجموع به دو نوع کلی تقسیم میشود:
- شما یک معاملهگر هستید. روند حرکت بازار را مشاهده کنید و آن را از نظر فنی مورد بررسی قرار میدهید. تصمیم میگیرید معامله کنید و یا معامله خود را به ببندید.
- از یک الگوریتم ویژه استفاده میکنید که به صورت سیستمیموقعیتهای خرید را برایتان پیدا میکند و بدون اینکه منتظر شما باشد، صبر میکند تا زمان اجرای دستور برسد. در این روش دیگر هیجانات و احساست معاملهگر هیچگونه دخالتی در عملیات خرید و فروش ندارند. بسیاری از معاملهگران مبتدی از این استراتژیها استفاده میکنند تا خود نقشی در معاملات نداشته باشند. به دلیل اینکه ممکن است احساسی برخورد کنند و ضررهای زیادی را متحمل شوند.
بهترین استراتژی فارکس چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟
استراتژی فارکس انواع مختلفی دارد. اما در نهایت هرکدام را که برای معاملات خود انتخاب میکنید باید شما را به سود برسانند و حد ضرر کمیداشته باشند. پیش از آنکه ویژگیهای یک استراتژی خوب را نام ببریم باید یک موقعیت بلند مدت و یا کوتاه مدت را برای خود انتخاب کنید. بهترین استراتژی باید به گونهای باشد که معاملهگر بتواند نقطه ورود و یا خروجاز بازار برای سود بیشتر و ضرر کمتر را در آن برای خود تعیین کند. باید بتوانید با استفاده از استراتژی نقاط مقاومت و یا حمایت را مشخص کنید و معاملات خود را انجام دهید.
استراتژی فارکس بدون اندیکاتور
اندیکاتور ابزاری است که برای محاسبات روند قیمت سهام و حجم معاملات مورد استفاده قرار میگیرد. اندیکاتور اطلاعات مفیدی در زمینه روند قیمت، میزان شتاب آن و پیش بینی قیمت در آینده در اختیار معاملهگران قرار میدهد. حداقل باید سه اندیکاتور برای موفقیت در معاملات مورد بررسی قرار بگیرد.
در ادامه با ما همراه باشید تا با انواع استراتژیهای فارکس آشنا شوید.
آشنایی با استراتژی میانگین متحرک
با استفاده از استراتژی فارکس میانگین متحرک میتوانید زمان ورود به معاملات را مشخص کنید. خطهای میانگین متحرک به دو روش به شما راه را نشان میدهند:
- به شما نشان میدهند که وضعیت قیمت، خنثی، صعودی و یا نزولی است.
- به شما نشان میدهند روند قیمت چه زمانی قصد تغییر حرکت و یا برگشت دارند.
از میانگین این دو میتوانید برای انتخاب زمان ورود به بازار استفاده کنید. این استراتژی فارکس شاید به درستی نتواند به شما در تشخیص راه کمک کند. اما اگر حد ضرر خود را مشخص کنید و آن را در جای مناسب قرار دهید مطمئن باشید که به سودهای خوبی دست پیدا خواهید کرد.
این استراتژی بیشتر برای روندهای بزرگ و در در حالتی که روند قیمت در حالت صعودی و یا نزولی است جواب میدهد و در صورتی که روند قیمت در حالت خنثی باشد سیگنالهای اشتباهی دریافت خواهید کرد که استفاده از آنها ریسک بالایی دارد و ممکن است متحمل ضرر شوید.
آشنایی با استراتژی خط روند
استراتژیخط روند در میان دیگر استراتژیها سادهترین آنهاست که با استفاده از حرکت قیمت و معکوس شدن نمودار روند قیمت به شما در تصمیمگیری درست کمک خواهد کرد.
این استراتژی فارکس از سطوح حمایتی و مقاومتی استفاده میکند. برای اینکه بتوانید از این روش برای معاملات خود کمک بگیرید. یک خط روند انتخاب کنید و سقف نقاط را پیدا کرده و بهم وصل کنید و سپس کف نقاط را پیدا کرده و آنها را نیز به هم وصل کنید.
در استفاده از استراتژی میانگین برگشت صورتی که بتوانید سیگنالی پیدا کنید که در آن خط شکسته شده باشد در این صورت روند معکوس شده است. اگر روند نزولی شکسته شده باشد، در این صورت به حالت صعودی در خواهد آمد و بهترین زمان برای خرید و وارد شدن به بازار است. اگر روند صعودی شکسته باشد در این حالت به حالت نزولی در خواهد آمد و بهترین زمان برای فروش سهم است.
آشنایی با استراتژی اسکالپ
در این استراتژی فارکس معاملهگر زود وارد بازار شده و پس از اینکه به سود کمی رسید سریع معامله را میبندد. یعنی دیگر فرصتی باقی نمیماند که بخواهد ریسکهای ضرر را بپذیرد. برای اینکه بتوانید در این روش یک معاملهگر موفق باشید باید برای خروج خود از بازار روش درستی انتخاب کنید.
وگرنه ممکن است تمام سودهایی که در معاملات قبلی خود بدست آورید را هدر بدهید. کسانی که در بازارهای مالی حرفه ای شده باشند دیگر منتظر معاملههای بزرگ نمیشوند.
بلکه از همین فرصتها برای انجام معاملههای کوتاه مدت و کوچک استفاده میکنند. افراد حرفه ای نه تنها با انجام معاملات کوتاه مدت سود خود را بیشتر میکنند، بلکه در مقابل جلوی ضررهای احتمالی را نیز میگیرند و به همین خاطر نیز میتوانند به سود زیادی دست پیدا کنند.
برای اینکه بتوانید در این استراتژی فارکس موفق باشید میتوانید از ابزارهای معاملاتی استفاده کنید. مثلا میتوانید استراتژی بریک اوت را بر اساس استراتژی اسکالپ پیادهسازی کنید.
برای این کار هنگامیکه یک شکست مقاومت و یا حمایت قدرتمند دیدید میتوانید در جهتی که نمودار دچار شکست شده است وارد بازار شده و خرید کنید و در نهایت هنگامیکه سود شما به پنج و یا ده پیپ رسید معامله را ببندید.
برای اینکه بتوانید با استفاده از اسکالپ معاملهگر موفقی باشید باید سرعت عمل بالا و قدرت تصمیم گیری سریع داشته باشید. بتوانید موقعیتها را به خوبی تشخیص دهید و صبر و حوصله عظیم داشته باشید و ساعتها زمان خود را برای انجام معاملات سودآور صرف کنید.
استراتژی اسکالپ برای کدام معاملهگر مناسب است؟
این استراتژی فارکس برای کسانی که تازه کار هستند و هیچگونه تجربهای در بازارهای مالی ندارند از نظر کارشناسان اصلا مناسب نیست. از آنجا که این استراتژی بسیار وقتگیر و زمانبر است هر معاملهگری تحمل آن را ندارد و نمیتواند با این روش سود کسب کند. شما به عنوان یک معاملهگر نمیتوانید بگویید این روش سودآور نیست.
تا زمانی که از آن استفاده نکردهاید. اینکه دائم در بازار باشید و آن را چک کنید واقعا اعصاب میخواهد و در عین حال سود شما تضمین شدهاست. اما مقدار سود بسیار کم و ناچیز خواهد بود.
آشنایی با استراتژی تبعیت از روند
روند قیمت و تجزیه و تحلیل آن شاید بهترین استراتژی فارکس باشد. همانطور که میدانید هیچوقت قیمت روی یک خط راست حرکت نمیکند. بلکه دارای یک سری خطوط زیگزاگی است.
استراتژی تبعیت از روند به شما میگوید هنگامیکه روند قیمت رو به بالا و صعودی است وارد بازار شوید و هنگامیکه روند رو پایین و نزولی است از بازار خارج شوید. یک معاملهگر بدون هیچ گونه روش معاملاتی باید بتواند روند حرکت بازار را تجزیه تحلیل کند و بازار را به خوبی بشناسد و سپس اقدام به خرید کند و یا سهم خود را به فروش برساند.
آشنایی با استراتژی تجارت محدوده بازار فارکس
این استراتژی فارکس که به اصطلاح به آن استراتژی کانال گفته میشود هنگامی کاربرد دارد که بازار در حالت عدم وجود روند باشد. در واقع وقتی کاربرد دارد که بازار جهت گیری خاصی نداشته باشد. در این روش ابتدا معاملاتی که در محدوده حرکت قیمت در کانال هستند مشخص میشود و اولین کاری که این استراتژی باید انجام دهد پیدا کردن محدوده قیمت است.
برای پیدا کردن این محدوده باید یک سری نقاط سقف و کف را با خط روند پیدا کنید. در صورتی که سطوح مقاومت و یا حمایت شکسته شوند باید از معامله خارج شوید. برای اینکه میزان ریسک را در این معاملات کاهش دهید باید از دستورهای توقف ضرر استفاده کنید. در این حالت معاملهگران حد خروج از بازار را زیر مقاومت قرار میدهند و سود را نزدیک و زیر حمایت قرار میدهند.
زمان خرید، سفارشات حد را در نقطه ای بالاتر از سطح حمایت قرار میدهند و سفارشات سود را نزدیک به نقطه مقاومت که قبلا مشخص شده بود قرار میدهند.
آشنایی با استراتژی حجم معاملات
استراتژی فارکس موسوم به تجارت حجم معاملات میزان اوراق بهاداری است که در یک بازه زمانی مشخص معامله شده اند. حجم معاملات بیشتر نشان دهنده اثرگذاری بیشتر و فشار بیشتر است و صد در صد هرچه حجم معاملات بیشتر باشد اهمیت بیشتری نسبت به حجم کمتر خواهند داشت.
آشنایی با استراتژی تجارت بر اساس احساسات معاملهگران
استراتژی فارکس موسوم به احساس بازار در واقع نشان دهنده رفتار معاملهگران در بازار است که از رفتارهای احساسی و هیجانی آنها نشات میگیرد. این موضوع را نمیتوان نادیده گرفت که نظرات و احساس افراد در جهتگیری روند یک قیمت چقدر میتواند موثر باشد.
تمامیرفتار معاملهگران در شکل گیری یک بازار و جهت حرکت آن موثر است. البته فکر نکنید که فقط یک نفر و نظر و احساس او میتواند جهت حرکت بازار را تغییر دهد. بلکه جمعی از افراد در کنار یکدیگر این بازار مالی را تشکیل میدهند که احساسات گروهی آنها در روند قیمت موثر خواهد بود.
آشنایی با استراتژی فراچارت
فراچارت یک استراتژی فارکس است که در آن به افراد کمک میشود تا بتوانند در بازارهای مالی فعالیت داشته باشند. در واقع نوعی پایگاه اطلاعاتی است که به افراد و معاملهگران، آموزشها و مطالعات لازم در زمینه قرارگیری در بازار فارکس را در اختیار آنان قرار میدهد.
آشنایی با استراتژی خرید و نگهداری
در این استراتژی فارکس شما وارد بازار میشوید، خرید میکنید و آن را به مدت طولانی نگه میدارید. معاملهگری که از این روش استفاده میکند هیچ علاقه ای به معاملات کوتاه مدت ندارد.
این استراتژی بیشتر توسط تریدرهای بازار سهام استفاده میشود. اما معاملهگرانی از فارکس هم هستند که از این روش برای معاملات خود استفاده میکنند. در واقع در نهایت میتوان گفت این سرمایه گذار است که با توجه به شرایط خود انتخاب میکند کدام استراتژی برای معاملاتش مناسبتر است.
کلام پایانی
شاید بتوان صدها استراتژی فارکس به معاملهگران معرفی کرد تا به کار ببرند و بتوانند در این مجموعه عظیم معاملات سودآور انجام دهند. نمیتوان گفت کدام یک از دیگری بهتر است.
بلکه هر معاملهگر باید با توجه به شرایط خود، میزان سرمایهای که دارد و وقتی که قرار است برای حضور در بازار صرف کند بهترین استراتژی را انتخاب کند.
بهترین راه این است که دانش خود را در زمینه حضور در بازارهای مالی افزایش دهید و از تجارب خود درس بگیرید و هیچگاه هیجانی و شتاب زده وارد عمل نشوید.
استراتژی معاملاتی حمایت و مقاومت - خط حمایت و مقاومت
سطوح حمایت و مقاومت در میان ابزارهای تحلیل تکنیکی پرکاربرد و تحلیل بنیادی جایگاه ویژه ای دارند. ضمن اینکه استراتژی های مبتنی بر آنها نه تنها توسط مبتدی ها بلکه توسط معامله گران کاملاً با تجربه که ابزارهای زیاد دیگری نیز در اختیار دارند و از تجربۀ معاملاتی بسیار زیادی برخوردارند نیز مورد استفاده قرار می گیرد. اما چرا این خطوط ساده تا این حد مورد استفادۀ سرمایه گذاران قرار می گیرند؟ بیایید در این باره باهم فکر کنیم.
سطوح حمایت و مقاومت
خطوط حمایت و مقاومت در واقع محدوده های شرطی ای هستند که هر معامله گر بطور فردی آنها را توسط اوج ها و کف های قیمت در یک چهارچوب زمانی خاص تعریف می کند. این محدوده ها با خطوط مشخص می شوند تا همۀ ریسک ها محاسبه شوند و دستورهای معاملاتی به درستی تعیین گردند. بهتر است که حمایت و مقاومت را به شکل محدوده هایی در نمودار تصور کنیم. لازم به ذکر است که خطوط مقاومت و حمایت در چهارچوب های زمانی مختلف به شکل های کاملاً مختلف ترسیم می شوند. خطوط حمایت و مقاومت در چهارچوب های زمانی بزرگ تر مانند H1 و H4 و D1 و بالاتر اعتبار بیشتری دارند و به راحتی شکسته نمی شوند درحالیکه خطوط حمایت و مقاومت در M1 و M5 و M15 نسبتاً راحت تر شکسته می شوند. قانون خاصی وجود ندارد و کارشناسان نیز به توافق نرسیده اند که خطوط حمایت و مقاومت را باید از بدنه های الگوهای شمعی ترسیم کرد یا از سایه های الگوهای شمعی.
دلایل ایجاد محدوده های حمایت و مقاومت
برای درک این موضوع که سطوح حمایت و مقاومت چگونه ایجاد می شوند و چگونه باید از آنها استفاده کرد باید این پدیده را از منظر روانشناختی بررسی کنیم. ایجاد روند بازار به تسلط یکی از سه گروه زیر در بازار بستگی دارد:
- خرس ها (فروشنده ها - که موقعیت های معاملاتی فروش باز می کنند)
- گاوها (خریدارها - که موقعیت ها معاملاتی خرید باز می کنند)
- مرددها (که هنوز وارد بازار نشده اند)
تصور کنید که قیمت در نزدیکی یک خط حمایت نوسان دارد. خرس ها (فروشنده ها) اقدام به فروش دارائی ها می کنند، گاوها (خریدارها) بطور فعال اقدام به خرید می کنند و سپس قیمت شروع به رشد می کند. در چنین وضعیتی، فروشنده ها از فروش خودداری می کنند و به محض اینکه قیمت به خط حمایت برسد آنها سفارش هایشان را می بندند تا این شانس را داشته باشد که بدون سود و بدون زیان از بازار خارج شوند. گاوها (خریدارها) بابت این سناریو خوشحال هستند زیرا با افزایش قیمت سود می کنند و در اولین اصلاح حرکتی قیمت به سمت خط حمایت آنها مجدداً خرید می کنند زیرا اعتقاد دارند که قیمت پس از رسیدن به سطح حمایت دوباره برمی گردد و رشد می کند. آن معامله گرهایی که هنوز وارد بازار نشده اند مشاهده می کنند که روند افقی تبدیل به روند صعودی شده است و به لحظۀ اصلاح قیمت و خط حمایتش توجه می کنند و منتظر موقعیت خرید می مانند. به این ترتیب به وضوح روحیۀ خرید بین معامله گران را مشاهده می کنیم حتی اگر یک حرکت جزئی به سمت خط حمایت وجود داشته باشد. به محض اینکه این اتفاق رخ دهد تعداد بسیار انبوهی از فعالان بازار فوراً خرید انجام می دهند یعنی در این لحظه موجی از تقاضای شدید شکل می گیرد بطوریکه عرضه تا آن اندازه نیست و بنابراین قیمت طبق آنچه انتظار می رفت بالا می رود. اگر بجای خط حمایت یک خط مقاومت وجود داشته باشد در آن صورت این وضعیت برعکس خواهد بود بطوریکه عرضه به شدت افزایش پیدا می کند اما تقاضا کم است. طبق این مثال مشاهده کردیم که یک ارتباط مستقیم بین نسبت عرضه/تقاضا و سطوح حمایت/مقاومت وجود دارد. به همین دلیل است که اغلب به خطوط حمایت/مقاومت می گویند سطوح عرضه/تقاضا.
نحوۀ معامله با استفاده از سطوح حمایت و مقاومت چگونه است؟
دلایل ایجاد محدوده های حمایت و مقاومت را بیان کردیم و اکنون نگاهی می اندازیم به استراتژی های معاملاتی مبتتنی بر سطوح حمایت و مقاومت. هرگاه قیمت در نمودار به خط حمایت یا مقاومت برسد انتظار می رود که دو حالت رخ دهد. حالت اول این است که به آن خط برخورد کند و برگردد. حالت دوم این است که از آن خط عبور کند. به این ترتیب معامله گرها بر اساس سطوح حمایت/مقاومت 3 نوع معامله را در نظر می گیرند: معامله بر اساس برگشت قیمت پس از برخورد به سطوح حمایت و مقاومت (معاملۀ درون کانال افقی)، معامله بر اساس یک سطح گریز و یک نوع تلفیقی از معامله (که به شما اجازه می دهد بسته به وضعیت کنونی بازار از این دو استراتژی بطور جایگزین استفاده کنید). در ادامه، این دو استراتژی کلیدی را بررسی می کنیم:
معاملۀ درون کانال افقی
با توجه به مثال بالا می توان تصور کرد که اگر در زمانیکه قیمت به خط حمایت می رسد یک انباشتگی شدید از پتاسیل خرید وجود داشته باشد در آن صورت قیمت به خط حمایت می رسد اما برمی گردد و رشد می کند در آن صورت شما می توانید خرید کنید و توقف ضرر (Stop Loss) را پایین خط حمایت قرار دهید. هرگاه قیمت به سمت خط مقاومت حرکت کند و روحیۀ فروش بر بازار غالب باشد در آن صورت به محض اینکه قیمت به مقاومت برسد معامله گران بطور فعالانه اقدام به فروش می کنند. در نتیجه قیمت پس از رسیدن به خط مقاومت، برمی گردد و ریزش پیدا می کند. در این صورت توقف ضرر را باید بالای خط مقاومت قرار داد. با استفاده از دستورهای کسب سود (Take Profit) و حد ضرر متحرک (trailing stop) می توان ریسک زیان ها را کاهش داد و به موقع کسب سود کرد. در 70 درصد مواقع، قیمت در بازار در یک کانال افقی بین سطوح حمایت و مقاومت در رفت و برگشت و بین سطوح نوسان دارد. این وضعیت بسیار برای اسکالپرها و معامله گرانی که معاملات کوتاه مدت انجام می دهند جذاب است. این نوع از معامله گران سود کم هر معامله را با تعداد زیاد معاملات جبران می کنند.
معاملۀ گریز
اگر حجم معاملات در بازار بالا باشد و یک حرکت روند قوی وجود داشته باشد گریز قیمت از خط حمایت یا از خط مقاومت رخ می دهد. در این حالت قیمت پس از رسیدن به خط حمایت یا مقاومت برنمی گردد بلکه از آن عبور می کند. معامله گران روند از این رفتار قیمت حداکثر منفعت را می برند.
- اگر قیمت رشد کند از سطح مقاومت رد شود و سپس مجدداً اصلاح حرکتی داشته باشد و ریزش پیدا کند و دوباره به همان سطح برسد اما نتواند از آن عبور کند و دوباره رشد داشته باشد و یک کانال صعودی ایجاد شود در آن صورت سطح مقاومت تبدیل به یک سطح حمایت شده است.
- اگر قیمت افت کند و از سطح حمایت رد شود و سپس مجدداً رشد کند و به سمت آن سطح برگردد از آنجائیکه قیمت همیشه قادر نیست آن سطح را بکشند لذا پس از برخورد به آن سطح دوباره برمی گردد و ریزش پیدا می کند و یک کانال نزولی ایجاد می شود. به این ترتیب سطح حمایت سابق پس از رخ دادن گریز قیمت تبدیل به یک سطح مقاومت شده است.
- در برخی مواقع نیز پس از اینکه گریز قیمت رخ می دهد یعنی قیمت از سطح حمایت یا مقاومت رد می شود، پس از مدتی قیمت طی یک حرکت اصلاحی به سمت همان سطح برمی گردد و از آن عبور می کند و دوباره در کانال قبلی اش قرار میگیرد. به این حالت، گریز کاذب می گویند.
نکات کلیدی معاملۀ حمایت و مقاومت
- معامله بر اساس سطوح حمایت و مقاومت برای همۀ انواع بازارها، ارز و سهام و کالا، مناسب است. همچنین در همۀ چهارچوب های زمانی نمودارها کاربرد دارد.
- مبانی این نوع از معامله ساده و آسان هستند.
- با استفاده از اندیکاتورهای خطوط میانگین متحرک (moving averages) و خطوط روند (trend lines) می توان در هر چهارچوب زمانی در نمودار، محدوده های حمایت و مقاومت را مشخص کرد. ضمن اینکه خطوط میانگین متحرک و روند خودشان در اغلب مواقع به عنوان سطوح حمایت/مقاومت عمل می کنند.
- سطوح حمایت/مقاومت یک ابزار جهانی برای تحلیل تکنیکی هستند. این خطوط تحت تاثیر چیزی قرار نمی گیرند لذا اکثر معامله گران توسط آنها هدایت می شوند.
- هرچقدر قیمت به یک سطح حمایت/مقاومت برسد اما نتواند از آن عبور کند، آن سطح قوی تر است. هرچند شما باید بسیار مراقب باشید تا به موقع متوجۀ تغییرات لحظه ای در روند و احتمال وارونه شدن روند بشوید./li>
- اگر چندین بار گریز کاذب رخ دهد نشان دهندۀ پایداری و قدرت آن سطح خواهد بود.
- سطوح فیبوناچی، حداقل دو خط میانگین متحرک که دارای دورۀ زمانی بزرگ با مقادیر عددی رند باشند، الگوریتم خطوط (Lines)، اندیکاتورهای PZ و IchimokuSuppRes، نقاط محوری (Pivot Points)، خطوط بولینگر (Bollinger Bands)، فراکتال ها و بسیاری دیگر می توانند به تشخیص محدوده های حمایت/مقاومت کمک کنند.
در پایان، لازم به ذکر است مفاهیم سطوح حمایت و مقاومت مفاهیم جدیدی در معامله نیستند. بسیاری از سرمایه گذاران توسط آنها هدایت می شوند و توسط آنها استراتژی های شان را می سازند. هرچند افرادی نیز هستند که اعتقاد دارند سطوحی که مبتنی بر اطلاعات قدیمی باشند برای پیش بینی حرکات آیندۀ بازار مناسب نیستند اما می توان از آنها در تحلیل توسعۀ بازار بهره برد. به همین دلیل هیچ تضمینی دربارۀ رفتار بازار در یک جهت خاص یا جهت دیگر وجود ندارد زیرا عوامل بسیار زیادی وجود دارند که بر بازار تاثیر می گذارند و رفتار میلیون ها فعال بازار قابل پیش بینی نیست.
هفت تا از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای نوسان گیری
معاملهگران از اندیکاتورهای تکنیکال برای بررسی عرضه و تقاضا و درک ماهیت روانشناسی بازار استفاده میکنند. اندیکاتورها سرنخهایی در مورد روند آتی قیمت ارائه میدهند و از آنها سیگنالهای خرید و فروش استخراج میشود. در این مطلب هفت مورد از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال را معرفی میکنیم. این اندیکاتورها برای نوسانگیری کوتاهمدت کارآمد هستند.
نیازی به استفاده از هر هفت اندیکاتور نیست. با توجه به نوع معاملاتتان یکی از آنها را انتخاب کنید یا از ترکیب اندیکاتورها برای نوسانگیری استفاده کنید. این اندیکاتورها برای تشخیص روند و نوسانگیری در بازار بورس، فارکس، ارز دیجیتال و… بسیار مفید هستند.
بهترین اندیکاتورهای تکنیکال
نوسانگیری چیست؟
بازارهای مالی پرتلاطم هستند. نمودارهای قیمت روندهای صعودی یا نزولی را به صورت خط صاف طی نمیکنند. مثلا صعودهای بلندمدت همراه با ریزشهای کوتاهمدت اتفاق میافتد و اصطلاحا قیمت نوسان میکند. برخی از معاملهگران نگاه بلندمدت به چارت قیمت دارند و به نوسانهای کوتاهمدت اهمیت نمیدهند. در نقطهی مقابل برخی دیگر با استراتژیهای کوتاهمدت، به دنبال استفاده از نوسانات کوتاهمدت بازار هستند. به این کار نوسانگیری و به این معاملهگران اصطلاحا نوسانگیر میگویند.
بازار بورس ما دامنهی نوسان روزانه دارد و نوسانگیری به صورت روزانه چندان منطقی نیست. اما در بازارهای جهانی همچون فارکس یا بازار ارز دیجیتال، با استفاده از اهرمها نوسانگیری با سودهای بالا بسیار جذاب است. مثلا معاملات تعداد بالا روی تایمفریمها کوچک در حد دقیقه که اصطلاحا به آن اسکالپ میگویند. تحلیل تکنیکال اصلیترین ابزار نوسان گیری است.
اندیکاتور تکنیکال
اندیکاتورهای تکنیکال در اصل محاسبات ریاضی روی قیمت و حجم هستند که به صورت نمودارهای گرافیکی رسم میشوند. از این نمودارها اطلاعات مفیدی در مورد گذشته و آیندهی روند به دست میآید. برای آشنایی بیشتر با اندیکاتورها و اوسیلاتورها میتوانید مقاله اندیکاتورهای تکنیکال را مطالعه کنید.
بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای نوسانگیری
تحلیلگران تکنیکال معمولا چند اندیکاتور را به صورت همزمان استفاده میکنند. از میان دهها اندیکاتور باید آنهایی را انتخاب کنید که برای شما بهتر عمل میکنند. در ادامه هفت مورد از بهترین اندیکاتورهای برای نوسانگیری برای معاملات کوتاهمدت را بررسی خواهیم کرد.
1. اندیکاتور حجم تعادلی یا OBV
ابتدا از اندیکاتور حجم تعادلی (On-Balance Volume) برای اندازهگیری جریان مثبت و منفی حجم در دورهی زمانی استفاده کنید. حجم تعادلی به این صورت محاسبه میشود:
- اگر قیمت نسبت به روز قبل افزایش یابد، حجم امروز به حجم روز قبل اضافه میشود.
- اگر قیمت نسبت به روز قبل کاهش یابد، حجم امروز از حجم روز قبل کسر میشود.
به جای روز میتوان از هر تایم فریم دیگر (ساعتی، هفتگی و…) استفاده کرد. واضح است که در یک روند صعودی OBV افزایش مییابد و در روند نزولی مقدار رو به کاهش است.
اندیکاتور تکنیکال OBV یا حجم تعادلی
هنگامی که حجم تعادلی افزایش مییابد به معنای ورود خریداران و افزایش قدرت آنهاست. روند نزولی حجم تعادلی نیز به معنای کاهش قدرت خریداران است. اندیکاتور OBV یکی از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای تایید روند است. اگر قیمت و OBV همزمان افزایش یابند به معنای ادامهی روند صعودی است. کاهش همزمان قیمت و OBV به معنای ادامهی روند نزولی است.
از حجم تعادلی برای تشخیص واگراییها نیز استفاده میشود. واگرایی هنگامی رخ میدهد که قیمت و اندیکاتور در جهت عکس هم حرکت کنند. با استفاده از واگرایی میتوان معکوس شدن روند را تشخیص داد. به عنوان مثال افزایش قیمت و کاهش OBV، به این معناست که روند صعودی توسط خریداران قوی پشتیبانی نمیشود و احتمال بازگشت روند وجود دارد.
2. اندیکاتور خط تراکم/توزیع یا خط A/D
خط تراکم/توزیع (Accumulation/Distribution Line) از بهترین اندیکاتورهایی نوسانگیری است که برای تشخیص جریان ورود و خروج پول در اوراق بهادار استفاده میشود.
اندیکاتور A/D بسیار شبیه به OBV است، با این تفاوت که علاوه بر قیمت بسته شدن در یک دورهی معاملاتی، قیمت باز شدن و کل محدودهی قیمتی را نیز در محاسبات لحاظ میکند. هر چقدر قیمت بسته شدن از میانهی دامنهی قیمت فاصله بگیرد و به سقف قیمت نزدیکتر شود، اندیکاتور به حجم ارزش بیشتری است.
اندیکاتور خط A/D تراکم و توزیع
محاسبات A/D پیچیدهتر از OBV است اما نمیتوان گفت که اندیکاتور دقیقتری است. گاهی اوقات حجم تعادلی بهتر از تراکم/توزیع بهتر عمل میکند و بالعکس.
تفسیر A/D کاملا شبیه به OBV است، اگر قیمت و اندیکاتور هر دو صعودی باشند، نشان از ادامهدار بودن روند صعودی است. همچنین برای تشخیص واگراییها نیز میتوان از اندیکاتور A/D استفاده کرد. اگر نمودار قیمت و اندیکاتور همسو نباشند احتمال تغییر روند وجود دارد.
3. شاخص جهتدار میانگین یا ADX
شاخص جهتدار میانگین (Average Directional Index) یک اندیکاتور تشخیص روند است که برای اندازهگیری قدرت و حرکت یک روند استفاده میشود.
هر گاه نمودار اندیکاتور ADX بالای عدد 20 باشد سهم دارای روند (صعودی یا نزولی) است. هر گاه ADX زیر عدد 20 قرار گیرد، قیمت روندی بسیار ضعیف دارد یا بدون روند است. در محدودههای بالای عدد 40 روند بسیار پرقدرت است.
اندیکاتور شاخص جهتدار میانگین ADX
خط اصلی اندیکاتور ADX نام دارد و معمولا با رنگ تیره نمایش داده میشود. دو خط دیگر نیز به نامهای DI+ و DI- نیز وجود دارند.
- هر گاه DI+ بالای DI- باشد و ADX بالای 20: روند صعودی (خط سبز رنگ)
- هر گاه DI+ زیر DI- باشد و ADX بالای 20: روند نزولی (خط قرمز رنگ)
اگر ADX زیر 20 باشد، DI+ و DI- به هم نزدیک هستند و مرتب همدیگر را قطع میکنند.
4. اندیکاتور آرون (Aroon)
اوسیلاتور آرون (Aroon) یک اوسیلاتور جدید برای نوسانگیری است و با یک دورهی زمانی معمولا 25 روزه ترسیم میشود. از آرون تشخیص جهت و قدرت روند استفاده میشود. اندیکاتور آرون دارای دو خط است: آرون صعودی (خط آبی) و آرون نزولی (خط قرمز).
اندیکاتور آرون Aroon
هنگامی که خط آبی از پایین به بالا خط قرمز را قطع کند، اولین نشانهی تغییر روند به صعودی است. در ادامه اگر خط آبی در نزدیکی عدد 100 باقی بماند، روند صعودی تایید میشود.
عکس حالت قبل نیز روند نزولی را تایید میکند. هنگامی که خط آرون نزولی، خط آرون صعودی را رو به بالا قطع کند و در نزدیکی عدد 100 قرار گیرد، تغییر روند از صعودی به نزولی تایید میشود. مجموع آرون صعودی و نزولی 100 است. هر گاه هر کدام از خطوط به 100 نزدیک شود، خط دیگر به صفر نزدیک خواهد شد.
5. اندیکاتور مکدی (MACD)
واگرایی همگرایی میانگین متحرک (Moving Average Convergence Divergence) یا مکدی، از اندیکاتورهای برتر نوسانگیری برای تشخیص جهت و مومنتوم (قدرت حرکت) روند است. مکدی از سه جزء تشکیل شده است:
- خط مکدی: از تفاضل میانگینهای 26 و 12 روزهی نمودار قیمت به دست میآید (خط آبی).
- خط سیگنال: میانگین نمایی 9 روزه از خط مکدی است (خط قرمز).
- نمودار میلهای (هیستوگرام): اختلاف خط مکدی و خط سیگنال را نمایش میدهد.
اندیکاتور مکدی MACD
اگر خط مکدی بالای صفر باشد، قیمت در روند صعودی است و چنانچه زیر صفر بیاید قیمت وارد یک روند نزولی شده است.
هر گاه خط مکدی از پایین به بالا خط سیگنال را قطع کند، روند صعودی تایید میشود و بالعکس اگر خط مکدی از بالا به پایین خط سیگنال را قطع کند نشانهی روند نزولی است. از هیستوگرام مکدی نیز برای تشخیص واگراییها استفاده میشود.
6. شاخص قدرت نسبی یا RSI
شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index) از محبوبترین اوسیلاتورها برای نوسانگیری است. این اندیکاتور سه کاربرد عمده دارد: تشخیص نواحی اشباع خرید و اشباع فروش، واگراییها و سطوح مقاومت و حمایت.
اوسیلاتور RSI بین صفر تا 100 در نوسان است. دو سطح 30 و 70 سطوح مهم این اندیکاتور هستند. هنگامی که RSI بالای 70 باشد، اشباع خرید (خریدهای افراطی) را نشان میدهد و هر گاه زیر 30 قرار گیرد نشاندهندهی اشباع فروش (فروشهای افراطی) است. اما این میتواند تفسیر گمراهکننده باشد.
اندیکاتور RSI
در روندهای پرقدرت ممکن است سهم مدت زیادی در محدودههای اشباع خرید و فروش باقی بماند. این امکان نیز وجود دارد که روند قیمت پیش از رسیدن به این محدودهها معکوس شود. برای اینکه سیگنالهای دقیقتری دریافت کنید، محدودههای اشباع را با واگرایی ترکیب کنید.
اندیکاتور RSI از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای تشخیص واگرایی است. واگرایی هنگامی رخ میدهد که قیمت و اندیکاتور در دو جهت مختلف حرکت کنند. به عنوان مثال قیمت صعودی باشد و نمودار RSI نزولی. واگرایی نشاندهندهی تضعیف روند و احتمال معکوس شدن آن است.
سومین کارکرد این اندیکاتور برای تشخیص سطوح حمایت و مقاومت است. میتوانید روی نمودار RSI خطوط روند را رسم کنید و معاملههای خود را براساس آن انجام دهید.
7. اندیکاتور استوکستیک یا Stochastic
اندیکاتور استوکستیک قیمت بسته شدن را نسبت به محدودهی قیمت در یک دروهی معاملاتی (محدودهی بالاترین و پایینترین قیمت) نشان میدهد. استوکستیک بین صفر تا 100 در نوسان است. عددهای بالاتر از 80 بیانگیر اشباع خرید و عددهای زیر 20 اشباع فروش را نشان میدهد. قلههای نمودار بیانگر پایان روند صعودی و درهها پایان روند نزولی را نشان میدهد.
خطوط آبی (K) و قرمز (D) اندیکاتور استوکستیک
استوکستیک از دو خط K (آبی) و D (قرمز) تشکیل شده است. هر گاه K از پایین به بالا، D را قطع کند؛ اولین نشانهی خرید است و بالعکس از بالا به پایین قطع کند اولین نشانهی فروش.
خطوط استوکستیک بسیار سریع حرکت میکنند و از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای نوسانگیری است. همچنین برای تشخیص واگرایی نیز کاربرد دارد.
بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای نوسانگیری دقیقهای
معاملات اسکالپ در بازار فارکس طرفداران زیادی دارد. اسکالپرها در تایم فریم دقیقهای معامله میکنند. هدف آنها سودهای کوچک روی تعداد معاملات بسیار بالاست. اندیکاتورها از ابزارهای مهم در معاملات دقیقهای هستند. با توجه به استراتژی خود میتوانید از اندیکاتورهای مختلفی استفاده کنید، اما اندیکاتور RSI، میانگینهای متحرک و باند بولینگر بهترین اندیکاتور برای نوسانگیری دقیقهای هستند.
بهترین ترکیب اندیکاتور برای نوسانگیری
اندیکاتورهای را میتوان به سه دستهی مختلف تقسیم کرد.
- اندیکاتور دنبال کنندهی روند مانند میانگین متحرک که پیرو روند اصلی است. یا باند بولینگر که به صورت یک کانال روی نمودار قیمت رسم میشود.
- اندیکاتور مومنتوم که قدرت و سرعت حرکت را نشان میدهند. شاخص قدرت نسبی یا RSI یک اندیکاتور مومنتوم است.
- اندیکاتور حجمی که با محاسبات روی حجم بدست میآیند. حجم تعادلی یک اندیکاتور حجمی است که در این مطلب آن را بررسی کردیم.
برای رسیدن به بهترین ترکیب اندیکاتورها برای نوسانگیری کافی است که اندیکاتورهایی از دستههای مختلف انتخاب کنید. در این صورت سیگنالهای مشابه دریافت نخواهید کرد. مثلا اگر از سه اندیکاتور مومنتوم استفاده کنید سیگنالهای مشابهی دریافت میکنید. با سه نوع اندیکاتور دنبالکننده، مومنتوم و حجم یک استراتژی واحد میسازیم. این بهترین ترکیب اندیکاتور برای نوسانگیری است.
جمع بندی بهترین اندیکاتورهای تکنیکال
هدف هر معاملهگر در کوتاهمدت، تعیین جهت روند یک دارایی و سودسازی است. در این مطلب از چشم بورس هفت مورد از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای نوسانگیری را معرفی کردیم. از اندیکاتورها برای دریافت سیگنال خرید و فروش استفاده کنید و یک ابزار معاملاتی طراحی کنید یا ابزار فعلی خود را توسعه دهید.
اندیکاتورهای نوسانگیری به این هفت مورد محدود نیستند. دهها اندیکاتور برای تشخیص روند موجود است و میتوانید برای انتخاب آنها از حسابهای دمو (Demo) استفاده کنید. همچنین توصیه میکنیم اندیکاتورها را با ابزارهای دیگر مانند الگوهای قیمتی و خطوط روند ترکیب کنید. اگر قصد سرمایهگذاری در بازار بورس و ارز دیجیتال را دارید، کارشناسان چشم بورس شما را راهنمایی خواهند کرد:
سوالات متداول
تحلیل تکنیکال پیشبینی روند چارت قیمت با استفاده از اطلاعات نموداری همچون قیمت، حجم و زمان است.
اندیکاتورها نمودارهای کمکی برای درک بهتر روند هستند که با محاسبات ریاضی به دست میآیند.
اندیکاتورها به دو نوع همپوشان و اوسیلاتور تقسیم میشوند. اندیکاتورهای همپوشان یا Overlay روی نمودار قیمت رسم میشوند. در حالی که اوسیلاتورها در پایین چارت رسم میشوند و حول یک خط افقی نوسان میکنند.
هیچ روشی کامل نیست. اندیکاتورها ابزارهایی مفید هستند، در صورتی که در یک استراتژی مناسب آنها را استفاده کنید. علاوه بر این، تحلیل تکنیکال در کنار مدیریت سرمایه و روانشناسی سه ضلع موفقیت در بازارهای مالی هستند.
نمیتوان جواب قطعی داد! به استراتژی شما، شیوهی معاملات و بازاری که در آن ترید میکنید بستگی دارد. برای موفقیت راههای گوناگونی وجود دارد. همهی معاملهگران موفق روشهای مختص به خود را دارند
3 استراتژی معاملاتی برای مبتدیان بازار سرمایه
داراییهای کریپتو سرمایهگذاریهایی با ریسک بالا هستند و معامله آنها بدون داشتن برنامه میتواند به از دست دادن سرمایه منجر شود. بااینکه بیشتر تحلیل گران در مورد اینکه هیچ استراتژی معاملاتی کاملی وجود ندارد موافق هستند، سه روش شناختهشده وجود دارد که برای معاملهگران تازهکار مناسب هستند.
برای درک این توضیحات به موارد زیر نیاز دارید:
1.یک حساب ابزار رسم نمودار آنلاین: برخی از تأمینکنندگان ابزارهای رسم نمودار آنلاین رایگان عبارتاند از TradingView، StockCharts و Yahoo Finance.
2.درک ابتدایی از نمودارهای کندل استیک
آموزش ارزهای دیجیتال به صورت اصولی، برای آشنایی بیشتر به لینک مراجعه کنید
متوسط هزینه دلاری (DCA)
متوسط هزینه دلاری یک استراتژی محبوب و تست شده است که هنگام استفاده در دورههای زمانی طولانیتر بهترین عملکرد را دارند. مفهوم ساده است. به جای سرمایهگذاری همه پول خود به صورت یکجا در یک رمز ارز، آن را به مقادیر کوچکتر تقسیم میکنید، زمان و روز خاصی را در هفته انتخاب میکنید و تنها در آن زمانها خرید انجام میدهید.
مثال: باب 10 هزار دلار دارد. او قصد دارد این مبلغ را در بیت کوین سرمایهگذاری کند. او تصمیم میگیرد که به جای این که کل مبلغ را یکجا سرمایهگذاری کند، با استفاده از استراتژی DCA آن را به 20 لات 500 دلاری تقسیم کند. سپس یک روز خاص از هفته و زمان مشخصی را انتخاب میکند تا بیت کوین خریداری کند. مثلاً دوشنبه ساعت 12 به وقت محلی. در 30 هفته بعد، باب به طور منظم هر دوشنبه ساعت 12 به اندازه 500 دلار بیت کوین خریداری میکند تا این که کل 10 هزار دلار خود را سرمایهگذاری کند.
خرید در وقفههای منظم و در دوره طولانی مانند مثال بالا، سبب میشود تا نوسانات بازار تأثیر زیادی نداشته باشند. با این روش باب سود بیشتری نسبت به زمانی که کل پول خود را یکجا سرمایهگذاری کند، به دست میآورد.
DCABTC، یک حسابگر DCA متمرکز بر بیت کوین با جزئیات بیشتری این موضوع را به تصویر میکشد.
اگر هر دوشنبه از اول ژانویه 2018، 23550 دلار پرداخت کرده باشید، 04/3 بیت کوین (147307 دلار) دارید. درحالیکه اگر در اول ژانویه 2018 23550 دلار بیت کوین خریده باشید، اکنون 69/1 بیت کوین (81779 دلار) دارید.
دلیل دیگری که چرا متوسط هزینه دلاری روش معامله کریپتوی به این خوبی برای افراد مبتدی است، این است که کل فرآیند میتواند از طریق سرویسهای معاملاتی رباتیک مختلف همچون، CryptoHopper، Coinrule یا 3Commons، کاملاً خودکار انجام شود. به این معنی که تمام آنچه باید انجام دهید واریز وجوه است و این استفاده از استراتژی میانگین برگشت که به ربات معاملاتی بگویید که چه آیتمی را و چه زمانی میخواهید معامله کنید و اجازه دهید ربات بقیه کارها را انجام دهد.
اگر تصمیم دارید که استراتژی DCA را به صورت دستی انجام دهید (کریپتو را در زمان مقرر خود در صرافی خرید کنید)، میتوانید با در نظر گرفتن یک قانون دیگر نتایج بهتری به دست آورید: فقط کریپتوی خاص را در وقفههای تعیینشده هنگامیکه قیمت در محدوده قرمز است خریداری کنید. به این معنی که زمانی که قیمت یک دارایی کمتر از 24 ساعت قبل خود باشد. شما میتوانید قیمت لایو 20 رمز ارز پیشرو را در وبسایت CoinDesk مشاهده کنید.
تقاطع طلایی / تقاطع مرگ
استراتژی معامله کریپتوی تقاطع طلایی / تقاطع مرگ روشی است که از دو میانگین متحرک (یک اندیکاتور نمودار که قیمت میانگین یک دارایی را در یک دوره زمانی معین نشان میدهد) استفاده میکند. برای این استراتژی، به دنبال کراس آورهای میان میانگین متحرک 50 روزه و 200 روزه در بازههای زمانی طولانی مدت نمودار همچون نمودارهای روزانه و هفتگی باشید. از آنجایی که این استراتژی با مشاهده فعالیت قیمت در دورههای زمانی طولانی سروکار دارد، این استراتژی معاملاتی بلندمدت دیگری است که در طی 18 ماه بهترین عملکرد را دارد.
دو نوع کراس آور وجود دارد:
- همگرا (تقاطع طلایی):
زمانی که میانگین متحرک 50 روزه از بالای میانگین متحرک 200 روزه عبور میکند
- واگرا (تقاطع مرگ):
زمانی که میانگین متحرک 50 روزه از پایین میانگین متحرک 200 روزه عبور میکند
همگراییها سیگنالی هستند که نشانگر پیشی گرفتن ممنتوم کوتاهمدت از ممنتوم بلندمدت است یعنی سیگنال خرید. این شرایط زمانی اتفاق میافتد که خریداران به بازار بازمیگردند و سبب افزایش قیمت میشوند. واگراییها سیگنالی برعکس دارند و ممنتوم کوتاهمدت در مقایسه با بلندمدت کاهشیافته است و سیگنال فروش است. واگراییها زمانی که تعداد زیادی معاملهگر تصمیم به خروج از بازار و فروش داراییهای خود میگیرند، افزایش مییابند.
برای تنظیم این شرایط، باید وارد حساب ابزار رسم نمودار آنلاین خود شوید (تصویر زیر یک حساب TradingView را نشان میدهد) و بازه زمانی (پیکان قرمز) را بهصورت روزانه یا هفتگی تغییر دهید و روی دکمه اندیکاتورها کلیک کنید (پیکان آبی) و به دنبال میانگین متحرک باشید. دو بار کلیک کنید تا دو میانگین متحرک را اضافه کنید.
سپس نیاز به تغییر تنظیمات میانگین متحرک از طریق کلیک بر روی icon(ICX,8.60%) هر میانگین متحرک (در گوشه سمت چپ بالا) و تغییر طول (پیکان قرمز) به ترتیب به 50 و 200 خواهید داشت.
باید توجه داشت که این روش معامله کریپتو بیشتر در بازارهای با نوسان بالا (زمانی که قیمتها سریع افزایش یا کاهش مییابند) مؤثر است. با این وجود، زمانی که بازار بدون نوسان پیش میرود، سیگنالهای خرید و فروشی را سبب میشود، زیرا دو خط میانگین متحرک بیشتر همگرا و واگرا میشوند. این اتفاق معمولاً زمانی روی میدهد که در بازار عدم قطعیت زیادی وجود دارد و تعداد معاملهگران بولیش و بیریش مساوی است. این تنها مشکل استراتژی معاملاتی است، اما میانگین سود به دست آمده از هر ضرری که از نوسانات پایین حاصل شود، بیشتر است. این یک استراتژی بلندمدت است و در طی یک دوره 18 ماهه عملکرد بهتری دارد و میتواند با دیگر اندیکاتورها برای ارائه نتایج بهتر ترکیب شود.
در نمودار زیر، آخرین تقاطع طلایی نمودار بیت کوین حدود 8000 دلار بود. به این معنی که اگر از این استراتژی در سال گذشته استفاده کردهاید، سیگنال خریدی در 8000 دلار دریافت کردهاید و همچنان بیت کوین نگهداری میکنید که اکنون 495% بیش از آن قیمت افزایش داشته است.
استراتژی معاملاتی واگرایی RSI
استراتژی واگرایی RSI استراتژی تکنیکال تری است اما میتواند برای تأثیرگذاری بیشتر بر زمانبندی بازگشتهای روند پیش از اتفاق، به کار رود. این زمانی است که قیمت در مسیر مخالف حرکت میکند، یعنی از نزولی به صعودی و برعکس.
RSI خلاصهشده شاخص قدرت نسبی است که یک اندیکاتور نموداری است که از طریق محاسبه میانگین سود و ضررها در یک دوره 14 روزه، ممنتوم را اندازهگیری میکند. خط اندیکاتور بین صفر و 100 نوسان میکند و میتواند برای تعیین زمان اشباع خرید یا اشباع فروش یک دارایی به کار رود. یک کانال میان 30 و استفاده از استراتژی میانگین برگشت 70 معمولاً برای نشان دادن این شرایط به کار میرود. زمانی که خط اندیکاتور از کانالها عبور کند و به بالای 70 برسد، دارایی اشباع خرید در نظر گرفته میشود و قیمت احتمالاً کاهش مییابد. برعکس، زمانی که دارایی از پایین کانال زیر 30 عبور کند، دارایی اشباع فروش در نظر گرفته میشود و احتمالاً قیمت افزایش مییابد.
با اینکه این سیستم میتواند به تنهایی به عنوان یک استراتژی معاملات کریپتوی ساده به کار رود، گاهی نتایج اشتباهی نیز خواهد داشت. برای مثال، زمانهایی وجود دارند که RSI اشباع خرید بودن یک دارایی را نشان میدهد که معمولاً یک سیگنال خرید است و سپس قیمت کاهش بیشتری نیز خواهد داشت.
استراتژی واگرایی RSI بیش از این پیشرفته است و میتواند برای شناسایی زمان تغییر جهت روند قیمت پیش از اتفاق افتادن به کار رود. این کار با جستجوی تفاوتها میان قیمت و اندیکاتور RSI عملی میشود. معمولاً قیمت و RSI در یکجهت حرکت میکنند. با این وجود، گاهی قیمت کاهش مییابد اما RSI افزایش مییابد و برعکس. این تنها زمانی روی میدهد که حجم خرید یا فروش کمی تغییر کند و نشانه آشکاری از بازگشت قریبالوقوع ممنتوم است.
بهترین بازههای زمانی برای یافتن واگراییها معمولاً در یک پنجره 4 ساعته یا روزانه است. این بازههای زمانی تغییرات قویتر در روند میانمدت تا بلندمدت را نشان میدهند.
با نگاهی به نمودار زیر میتوان دید که سه واگرایی مهم RSI در مورد نمودار بیت کوین/ دلار امریکا (BTC/USD) اخیراً وجود داشته است که حاکی از بروز تغییرات در روند کلی است. خطوط زرد تفاوتها میان اندیکاتور RSI و قیمت را نشان میدهند. بهترین زمان برای یافتن واگراییها زمانی است که قیمت در منطقه اشباع خرید یا اشباع فروش قرار دارد.
شما میتوانید از این استراتژی برای یافتن تغییرات کوچکتر در یک روند نیز استفاده کنید، برای مثال یافتن یک پول بک در یک روند نزولی. اگر به منطقهای که با دایره مشخصشده است در نمودار 30 دقیقهای با دقت نگاه کنید، میتوان دید که واگرایی دیگری که بازگشت ممنتوم به حالت بولیش را نشان میدهد، وجود دارد.
دیدگاه شما